حشد شعبی از فراکسیونهای متعددی تشکیل شده است که برخی از آنها به ایران وفادارند و برخی دیگر بیشتر به ناسیونالیسم عراقی پایبندند. جنگ بین اسرائیل و ایران میتواند این فراکسیونها را از هم دور کند. فراکسیونهای وفادار به ایران ممکن است تحت فشار قرار گیرند، زیرا به عنوان منافع ایران در عراق تلقی خواهند شد، در حالی که فراکسیونهای ملیگرا ممکن است بخواهند خود را از نفوذ ایران دور کنند تا وضعیت قانونی خود را در عراق حفظ کنند. این شکاف میتواند قدرت کلی حشد شعبی را تضعیف کند.
همانطور که آشکار و واضح است، بسیاری از فرماندهان حشد شعبی در لیست حملات اسرائیل قرار دارند. در زمان جنگ، اسرائیل میتواند حملات خود را بر روی این اهداف افزایش دهد تا ظرفیت نفوذ ایران در عراق را کاهش دهد. کشتن فرماندهان اصلی میتواند به بیثباتی داخلی در میان شاخههای حشد شعبی منجر شود و سازماندهی آنها را مختل کند.
جنگ فعلی، عراق را در معرض خطر بزرگی قرار میدهد
دولت عراق بین دو آتش قرار دارد. از یک سو، میخواهد حاکمیت خود را حفظ کند و به میدان جنگ نیروهای منطقهای تبدیل نشود. از سوی دیگر، حشد شعبی بخشی رسمی از نیروهای شیعه عراق است، اگرچه برخی از شاخههای آن از کنترل دولت خارج شدهاند. جنگ بین اسرائیل و ایران میتواند فشار بر دولت عراق را افزایش دهد تا حشد شعبی را بیشتر تحت کنترل خود درآورد یا شاخههایی را که مستقیما به ایران وابسته هستند، خنثی کند.
مداخلات نیروهای خارجی در عراق
مردم عراق به طور کلی از مداخله همسایگان ناراضی هستند. اگر حشد شعبی به عنوان ابزاری برای ایران در جنگ علیه اسرائیل دیده شود، حمایت مردمی از آن ممکن است کاهش یابد و این میتواند به اعتراضات و نارضایتیهای بیشتری علیه حضور آنها منجر شود، که در حال حاضر در بسیاری از مناطق خطرناک است.
ایران از حشد شعبی به عنوان بخشی از «محور مقاومت» خود برای افزایش نفوذش در سراسر منطقه استفاده میکند. اگر این نیرو به دلیل حملات اسرائیل و فشارهای داخلی در عراق تضعیف شود، نفوذ ایران در منطقه کاهش خواهد یافت.
کاهش قدرت حشد شعبی میتواند یک خلاء قدرتی ایجاد کند که ممکن است توسط بازیگران دیگر پر شود، که این خود میتواند منجر به درگیریهای بیشتر بین گروههای مختلف در عراق شود.
در نتیجه، جنگ بین اسرائیل و ایران میتواند منجر به تغییرات مهم و اساسی در وضعیت حشد شعبی شود. این میتواند به تقسیمبندی داخلی، حملات به فرماندهان آنها، فشار بر دولت عراق برای کنترل آنها و کاهش حمایت مردمی منجر شود. همه اینها در نهایت میتواند قدرت و نفوذ حشد شعبی را تضعیف کند، هرچند این امر به نحوه پیشرفت جنگ و واکنش طرفهای مختلف بستگی دارد.