یادداشت

مناقشه اسرائیل و ایران و چشم‌انداز یک راه‌حل دموکراتیک

در این معادله آشفته، پارادایم رهبر آپو از یک ملت و جامعه دموکراتیک به عنوان راه سوم، دموکراتیزه کردن ایران و تقویت مقاومت «ژن، ژیان، آزادی» است که می‌تواند کلید یک راه‌حل مسالمت‌آمیز در منطقه باشد.

عملیات «خیزش شیر» اسرائیل که در ۱۲ و ۱۳ ژوئن ۲۰۲۵ علیه ایران آغاز شد، تأثیر عمده‌ای بر خاورمیانه داشته و به دستور کار اصلی جهان تبدیل شده است.

اسرائیل صبح زود جمعه حمله هوایی گسترده‌ای را علیه ایران آغاز کرد و تأسیسات کلیدی هسته‌ای، انبارهای موشک‌های بالستیک و سیستم‌های دفاع هوایی در نطنز، فردو و اصفهان را هدف قرار داد. در این حملات، حسین سلامی فرمانده سپاه پاسداران، محمد باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، دیگر مقامات ارشد و شش دانشمند هسته‌ای کشته شدند.

این حملات تأسیسات هسته‌ای، تأسیسات تولید موشک و رهبران ارشد نظامی ایران را هدف قرار داد. این فرآیندی است که با جنگ نیابتی آغاز شد و به درگیری نظامی مستقیم تبدیل شد. رسانه‌ها همچنان به طور گسترده این حادثه را پوشش می‌دهند، جایی که حملات باعث تلفات غیرنظامیان و موجی از ناآرامی‌های منطقه‌ای می‌شوند.

قطعه‌ای جدایی‌ناپذیر از پازل منطقه‌ای

البته، این حملات را نمی‌توان مستقل از تحولات سوریه، اردن، لبنان و فلسطین ارزیابی کرد. این روند که در سال ۲۰۲۰ با کشته شدن قاسم سلیمانی آغاز شد، بخشی از یک استراتژی برای محدود کردن ایران در مرزهایش است. اگرچه نیروهای نیابتی ایران در منطقه (حزب‌الله، حوثی‌ها و شبه‌نظامیان شیعه در عراق) تضعیف شده‌اند، اما این حملات با هدف مجبور کردن ایران به سازش یا تسلیم انجام می‌شود. کارشناسان معتقدند که هدف نهایی ممکن است تغییر رژیم باشد.

پایان سایکس-پیکو و خاورمیانه جدید

اظهارات توماس جی. باراک، سفیر سابق آمریکا در ترکیه، مبنی بر اینکه توافق سایکس-پیکو دیگر معتبر نیست، نشان می‌دهد که مرزها و موازنه قدرت در منطقه تغییر کرده است. سیاست ایالات متحده مبنی بر «نمایش مرگ و موافقت با مالاریا» ایران را منزوی می‌کند و در عین حال بازیگران منطقه‌ای را مجبور به موضع‌گیری در چارچوب یک نظم جدید می‌کند. این وضعیت، منادی تغییر رادیکال در خاورمیانه است.

اهداف و استراتژی اسرائیل

حملات اسرائیل با هدف متوقف کردن برنامه هسته‌ای ایران، تضعیف قابلیت‌های موشکی آن و بی‌ثبات کردن رژیم با هدف قرار دادن رهبران نظامی ایران انجام می‌شود. تأسیسات هسته‌ای در نطنز و اصفهان، پایگاه موشکی در کرمانشاه و قتل پنج دانشمند هسته‌ای در دانشگاه شهید بهشتی، همگی بخشی از این استراتژی هستند. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، با درخواست «آزادی» برای مردم ایران، به روشنی اعلام کرده است که می‌خواهد رژیم ایران را تغییر دهد. عملیات هماهنگ شده توسط موساد، سرکوب پدافند هوایی و قابلیت‌های تلافی‌جویانه ایران را به میزان قابل توجهی محدود کرد.

ایران ۱۸ ساعت بعد با حملات موشکی بالستیک به تل‌آویو و اورشلیم پاسخ داد و با وجود سامانه هوایی گنبد آهنین اسرائیل، برخی از شهرک‌های نظامی را هدف قرار داد. اما شرکای «جبهه مقاومت» ایران (حزب‌الله، حماس، شبه‌نظامیان شیعه عراق) ضعیف شده‌اند و تنها حوثی‌ها به اقدامات خود علیه اسرائیل ادامه می‌دهند. علی خامنه‌ای، رهبر مذهبی ایران، در مورد «سرنوشتی تلخ و دشوار (برای اسرائیل)» هشدار داده است، که این ممکن است نشان‌دهنده موضعی سختگیرانه‌تر باشد.

بیانیه و فراخوان حزب کارگران کوردستان (ک‌ج‌ک) برای یک راه حل دموکراتیک

ریاست مشترک ک‌ج‌ک این حملات را محکوم کرد و تأکید کرد که جنگ مشکلات را حل نمی‌کند و فقط به جامعه آسیب می‌رساند. پیشنهادهایی برای یک راه حل مبتنی بر الگوی رهبر آپو یعنی «ملت دموکراتیک» و «مدرنیته دموکراتیک» برجسته شد. هشدار رهبر آپو مبنی بر اینکه «پس از ایران نوبت ترکیه خواهد بود» یادآوری شد و بیان شد که آنها باید سیاست‌های جنگ را کنار بگذارند و راه را برای گفتگو و مذاکره باز کنند. ک‌ج‌ک گفت که زنان و نیروهای دموکراتیک باید در چارچوب فراخوان رهبر آپو برای صلح و جامعه دموکراتیک در ۲۷ فوریه، متحد شوند و خود را تقویت کنند.

در این فرآیند، دموکراتیزه کردن ایران به عنوان امکانی برای یک راه حل با مشارکت همه جوامع و خلق‌های منطقه به طور فزاینده‌ای تثبیت می‌شود. مقاومت «ژن، ژیان، آزادی» که در روژهلات کوردستان آغاز شد، نقش مهمی در این فرآیند ایفا می‌کند و باید به آن شتاب داده شود.

خطر جنگ منطقه‌ای و سناریوهای فرضی

- ایران معتقد است که ایالات متحده از اسرائیل حمایت می‌کند و ممکن است پایگاه‌ها یا مأموریت‌های دیپلماتیک ایالات متحده در عراق را هدف قرار دهد. مرگ یک شهروند آمریکایی می‌تواند ترامپ را به درگیری بکشاند. توانایی ایالات متحده در حمله به مراکز در عمق زمین ایران با سلاح‌های سنگرشکن می‌تواند تحولات ایران را شتاب دهد.

- ایران ممکن است به زیرساخت‌های انرژی در خلیج فارس آسیب برساند. حمله به میادین نفتی عربستان سعودی در سال ۲۰۱۹ و حمله حوثی‌ها به امارات متحده عربی در سال ۲۰۲۲ خطرات را به ما یادآوری می‌کند. کشورهای خلیج فارس ممکن است از ایالات متحده درخواست دفاع کنند.

- اگر حملات اسرائیل نتواند تأسیسات هسته‌ای ایران را به طور کامل نابود کند، ایران می‌تواند مسابقه تسلیحات هسته‌ای خود را تشدید کند. این احتمالاً منطقه را در چرخه بی‌پایانی از درگیری فرو خواهد برد.

- بستن تنگه هرمز توسط ایران یا مسدود کردن کشتی‌ها در دریای سرخ توسط حوثی‌ها می‌تواند قیمت نفت را افزایش دهد و بر اقتصاد جهانی تأثیر بگذارد. این امر ممکن است بحران اقتصادی را در بسیاری از کشورها عمیق‌تر کند، در حالی که به روسیه یک مزیت اقتصادی می‌دهد.

- سقوط رژیم ایران می‌تواند مانند موارد عراق و لیبی، خلاء قدرت ایجاد کند. درگیری‌های داخلی می‌تواند منطقه را بی‌ثبات‌تر کند.

واکنش‌های منطقه‌ای و جهانی

سازمان ملل: خواستار محدود کردن درگیری است، اما تأثیر محدودی دارد.

ایالات متحده: ترامپ ایران را در صورت خروج از مذاکرات هسته‌ای با تحریم‌های «سخت‌تر» تهدید می‌کند. ایران گفته است که در مذاکرات شرکت نخواهد کرد. استقرار ناو هواپیمابر یو اس اس توماس هادنر نشان دهنده حمایت ضمنی ایالات متحده از اسرائیل است.

روسیه و چین: در حالی که افزایش قیمت نفت به نفع روسیه است، تلاش‌های چین برای حفظ نفوذ خود در منطقه ادامه دارد.

معادله متزلزل و راه سوم

منازعه اسرائیل و ایران از نیابتی به درگیری مستقیم در حال تبدیل شدن است و خطر جنگ منطقه‌ای در خاورمیانه را افزایش می‌دهد. توانایی ایران در تلافی، وضعیت نیروهای نیابتی آن و مداخله بازیگران بین‌المللی، جهت وقایع را در روزهای آینده تعیین خواهد کرد. اما بدیهی است که جنگ مشکلات را حل نمی‌کند و به خلق‌ها آسیب می‌رساند.

در این معادله پیچیده آشفتگی، الگوی رهبر آپو از یک ملت و جامعه دموکراتیک به عنوان راه سوم، دموکراتیزه کردن ایران و تقویت مقاومت «ژن، ژیان، آزادی» است که ممکن است کلید یک راه حل مسالمت‌آمیز در منطقه باشد. جایگزینی سیاست‌های جنگ با گفتگو و مذاکره تنها راه خروج خاورمیانه از بن‌بست تاریخی خود است.