وکیل رهبر خلق کورد: همه باید مواضع دمکراتیک خود را نشان بدهند
در خصوص مسائل مرتبط به سلامت رهبر خلق کورد، ابراهیم بیلمز طی سخنانی اعلام کرد که باید در این رابطه همه مواضع دمکراتیک خود را نشان بدهند.
در خصوص مسائل مرتبط به سلامت رهبر خلق کورد، ابراهیم بیلمز طی سخنانی اعلام کرد که باید در این رابطه همه مواضع دمکراتیک خود را نشان بدهند.
ابراهیم بیلمز وکیل مدافع رهبر خلق کورد، عبدالله اوجالان اعلام کرد که لازم است انزوای تحمیل شده بر وی لغو و روز بروز بر مسئولیتهای ترکیه در این باره افزایش پیدا میکند. بیلمز در این باره اعلام کرد که لازم است ترکیه در اسرع وقت به سیاستهای امنیتی خود خاتمه داده و درهای گفتکو را مجددا باز کرده و بار دیگر مذاکرات با آقای اوجالان را از سر بگیرد.
ابراهیم بیلمز از وکلای رهبر خلق کورد، در رابطه با انزوای تشدید شده بر رهبر آپو، تصمیمات کمیته وزرای اتحادیه اروپا و تلاشها برای لغو انزوای تحمیل شده بر روی در سال ۲۰۲۲ با خبرگزاری هاوار گفتگو کرد. در این گفتگو ابراهیم بیلمز اعلام نمود که کمیته وزرای اتحادیه اروپا تا کنون در رابطه با تصمیماتی که برای ترکیه گرقته شده است، به آنها هیچ اطلاعی نداده و در صورتیکه ترکیه موارد مطرح شده از سوی کمیته وزرای اتحادیه اروپا را عملی نکند باید از شورای اتحادیه اروپا اخراج شود.
- بیست و دو سال است که انزوایی مطلق بر رهبر خلق کورد تحمیل شده است. در اظهارات پیش خودتان اعلام کرده بودید که از سال ۲۰۱۵ هیچ اطلاعی از ایشان ندارید و این در حالی است که شما هر هفته برای ملاقات با وی به دادستانی مراجعه میکنید. این وضعیت چگونه تحلیل میشود؟
ابراهیم بیلمز: در بعد حقوقی، اخلاقی، دینی یا انسانی این مسئله قابل پذیرش نیست. به همین دلیل باید نسبت به این مسئله اعتراض شود. از گوانتانامو مثال میزنیم، حتی زندانیان آنجا هم میتوانند به نحوی با وکلای خود ارتباط داشته باشند، اما در امرالی حتی از وضعیت موکل ما هم اطلاعی در دست نیست. ترکیه عضو شورای اتحادیه اروپا است، در قانون اساسی خود را کشوری مبتنی بر حقوق معرفی کرده است و متعهد به اجرای بسیاری از اساسنامههای حقوقی شده است. قرارداد حقوق بشر اتحادیه اروپا را امضا کرده است و تمام قوانین آن را قبول کرده است که قوانین حقوق بشری، حق زندگی، حق برابری و ... هم از جمله این قوانین هستند. اما با تمام این موارد حتی نمیتوان به بازدید یک زندان هم در ترکیه رفت. آخرین بار در مارس سال گذشته از وضعیت وی مطلع شدیم. تماس تلفنی نصفه نیمهای با آقای اوجالان برقرار شد. ما نمیدانیم که چرا این تماس نصفه نیمه گذاشته شد. آقای اوجالان در تماس تلفنی کوتاه خود با برادرشان گفتند: من بیعدالتی را قبول نمیکنم و میخواهم با وکلایم حرف بزنم. از آن زمان به بعد، تلاشهایمان را افزایش دادهایم. ما هر هفته برای دیدار با وی به به دادستانی مراجعه میکنیم و آن را ادامه میدهیم. در ترکیه زمانیکه مسئله آقای اوجالان و امرالی هستند، همه مسائل تنها بر روی کاغذ میمانند.
- دادگاه بورسا اعلام کرده است که در ۱۲ اکتبر، به مدت ۶ ماه ممنوعیت دیدار با وکلا مقرر شده است و در ۱۸ اگوست هم ممنوعیت ۳ ماهه دیدار با خانواده ابلاغ شده است. اما در رابطه با ممنوعیتها چیزی به وکلا ابلاغ نکردهاند. حتی ایشان را به دلیل پیادهروی مجازات کردند. این مسائل از چه ابعاد حقوقیی برخوردار هستند و چرا عمدا این مسائل را با وکلا در میان نمیگذارند؟
ابراهیم بیلمز: برای آنکه بتوان به این پرسشها پاسخ داد لازم است ابتدا با موکلمان صحبت کنیم. این بزرگترین مشکل است، نمیتوانیم ایشان را ببینیم یا با وی ارتباط برقرار کنیم. اگر ما با وی دیدار داشته باشیم، میتوانیم این مسائل را از وی بپرسیم که بدانیم چه اتفاقی روی داده است، چرا مجازات دیگری را هم بر وی تحمیل کردهاند. اما مسئله این است که نمیتوانیم وی را ببینیم. در سالهای اخیر این وضعیت به جایی رسید که تلاش میکردند تا از مانع از همکاریهای حقوقی هم بشوند. به همین دلیل است که مجازات دیسپلین را حتی از ما هم مخفی میکردند، و اکنون هم آن را به ما اطلاع ندادهاند. ما با اصرار خودمان با وکلای دیگر و خانوادهها به دادستانی مراجعه میکنیم. حتی در مراجعات هم نمیگویند که مجازات انضباطی بر وی تحمیل شده است. بعد از گذشت چند ماه به نحو دیگری ما اطلاع پیدا میکنیم. اما بسیار دیر شده است. به دادگاه اعتراض میکنیم. زمانیکه اعتراض ما رد میشود، به دادگاه مجازات کیفری مراجعه میکنیم و در آنجا هم تقاضای ما رد میشود، به دادگاه قانون اساسی مراجعه میکنیم. سالیان درازی است این مسئله ادامه دارد و ما پرونده را به دادگاه حقوق بشر اتحادیه اروپا میبریم، روند حقوقی همچنان در جریان است. دیگر آنها هم نمیخواهند و تلاش میکنند روند آن را متوقف کنند. به همین دلیل است که ان را از وکلا هم مخفی میکنند. ما اطلاع پیدا کردیم که آقای اوجالان هم دیگر دست از اعتراض کردن برداشته است و موکلان دیگر ما هم در امرالی دیگر اعتراض نمیکنند. آنها هم میدانند که از اعتراضات نتیجهای حاصل نمیشود و احتمال دارد که به عنوان اعتراض دست به چنین کاری زده باشند.
- بهانههای ممنوعیت و محدودیت دیدارها به مسئلهای عادی تبدیل شدهاند. میگویند که یدک کش خراب شده است، وضعیت هوا مناسب نیست و...؟
ابراهیم بیلمز: در حقیقت اکنون این توجیهات را هم به کار نمیبرند. در سال ۲۰۱۱ علیه وکلای آقای اوجالان عملیات گستردهای را آغاز کردند. دهها نفر از وکلای وی را دستگیر کردند. این بزرگترین عملیات علیه وکلا در ترکیه بود. در آن زمان سیاستها توسط جماعت گولن و حکومت آ.ک.پ صورت گرفت. تا ۲۷ ژولای میگفتند که کشتی خراب است، یا وضعیت هوا مساعد نیست، یا کاپیتان کشتی بیمار میشد. هر هفته حکومت رسما به نوعی دروغ میگفت. به همین دلیل ما تنها میتوانستیم دو ماه یکبار با ایشان ملاقات کنیم. اما بعد از ۲۷ ژولای مذاکرات قطع شدند. بعد از اخرین دیدار، در ماه نوامبر علیه وکلا عملیات وسیعی را آغاز کردند. عملیاتهای سیاسی تحت عنوان عملیات ک.ج.ک انجام شدند و همه را به عنوان تروریست معرفی کردند و زندانها را پر کردند. بعد از تلاش برای کودتا در ۱۵ ژولای، در ۱۶ ژولای حکومت نخست دستوری را به دادستانی کیفری در بورسا اعلام کرد. به ما گفتند که دادگاه تصمیم گرفته است و دیدار وکلا با ایشان ممنوع شده است. اما چنین مسئلهای در قوانین ترکیه مطرح نشده است. برای مخفی کردن این دستور، قانونی را تصویب کردند و آن را به عنوان عملی قانونی معرفی کردند. اما چون این دستور قانونی اعلام شده است به این معنا نیست که مشروعیت دارد یا بعد حقوقی دارد. آنها بر اساس الزامات حقوقی رفتار نمیکنند. شرایطی وجود دارد. اگر خواسته میشود که دیدار وی با وکلا ممنوع شود، باید ابتدا دیدارهایی صورت بگیرد. در این دیدار، جرمی یا اقدامی غیر قانونی صورت بگیرد، این جرم هم از سوی دادستان کل دولت ثبت شود، این سند ثبتی هم به دادگاه ارسال شود و دادگاه در این باره حکم صادر کند. اما چنین مسئلهای در امرالی انجام نشده است. در سال ۲۰۱۹ اعتصابات غذای عمومی دولت را ناگزیر کرد که تا در طول آن سال ۴ دیدار با وکلا صورت گیرد. همچنین حکم ممنوعیت هم لغو شد. در وفاع وزارت دادگستری هم آن زمان اعلام کرد که چنین قانونی وجود ندارد. اما بعدا بدون اینکه در این باره حکمی صادر شود، ممنوعیتها ادامه پیدا کردند.
- چرا مذاکرات متوقف شدند؟
ابراهیم بیلمز: این مسئله کاملا تحت امر و دیدگاههای جمهوری ترکیه و حکومت در رابطه با مسئله کورده بود است. زمانیکه مسئله کورد با اسلحه و سیاستهای امنیتی همراه نباشد، آن زمان میتوان از سبک شدن انزوای امرالی سخن گفت. خلق میتواند در آن زمان نفس راحتی بکشد. همیشه این گونه بوده است. اما مشخص است که بعد از مدتی حکومت دریافت که از مذاکرات سودی نمیبرد و فرایند صلح را خاتمه داد. بعد از ان سیاستهای امنیتی مجددا آغاز شدند و انزوایی سنگین بر امرالی حکمفرما شد. انزوایی که بر امرالی تحمیل میشود، اساس ظلمی بزرگ است. زیرا آقای اوجالان در تمام فرایندها نقش خود را ایفا کرده است. همچنین نشان داده است که با چه صمیمیتی میخواهد مسئله کورد را از راههای صلح آمیز و دمکراتیک حل کرده و در این رابطه از نیروی کافی هم برخوردار است. تئوری و عمل این کار را هم آقای اوجالان خودشان طراحی و پیاده کردند. اما انزوایی بدون محدودیت بر آقای اوجالان تحمیل شده است. این مسئله هم نمونهای از بیعدالتی است که وارد صفحات تاریخ شده است.
- بعد از نشست دادگاه حقوق بشر اتحادیه اروپا در فاصله روزهای ۳۰ نوامبر و ۲ دسامبر، حق امید رهبر اوجالان بار دیگر در دستور کار قرار گرفت. رسانههای ترک در این باره دخالت کرده و برای آنکه رهبر اوجالان نتواند از این حق استفاده کند، دست به تبلیعات وسیعی زدند. حق امید چیست و چه ارتباطی با مجازات دیسیپلینی دارد؟
ابراهیم بیلمز: در ترکیه حبس ابد تشدید شده وجود نداشت. در سال ۱۹۹۹ زمانی که آقای اوجالان را به ترکیه آورده و محاکمه کردند، مجازات صادره علیه وی اعدام بود. در تمام ترکیه زندانیانی که با مجازات اعدام روبرو شده بودند و زندانیان سیاسی هم در میان انها وجود داشتند، حداکثر بیست سال در زندان میماندند. هزاران نمونه از این مورد در دست است. اما زمانیکه آقای اوجالان در مقابل قاضی حضور پیدا کرد، برای انکه ترکیه از سوی دادگاه حقوق بشر اتحادیه اروپا اروپا محکوم نشود و فشارهای اروپا تخفیف پیدا کنند، ناگزیر شد که مجازات اعدام را لغو کند. بدون شک اراده خلق کورد باعث شد که این مجازات لغو و به جای آن حبس ابد به وی تعلق بگیرد. تا آن زمان چنین مجازاتی وجود داشت. این مجازات به این معنا است: شخصی را بنا به جرایم وی دستگیر کرده و در جایی زندانی میکنید و به او میگویید: این تابوت تو است. این مجازاتی است که انها برای آقای اوجالان تعیین کردهاند، اما شامل هزاران نفر میشود. چون بندی به قانون اضافه شده است، و ناگزیر هستند که آن را به صورت عمومی برای همه اجرا کنند. یعنی این مسئله دیگر تنها به آقای اوجالان مربوط نیست.، در ترکیه مسئلهای مهم به شمار میرود. در زندان، کسانی که با این جرم زندانی شدهاند، حکمی برای زمان آزادی از زندان داده میشود. برای کسانی که به مجازات حبس ابد محکوم شدهاند، در این حکم نوشته میشود تا زمان مرگ نمیتوانید از اینجا خارج شوید. این مسئله بسیار غیر اخلاقی است. بر اساس قوانین حقوق بشر اتحادیه اروپا، این به معنای شکنجه است. تا زمانیکه چنین مجازاتی صادر شود، برخلاف ماده سوم دادگاه حقوق بشر اتحادیه اورپا عمل کردهاند. در پرونده آقای اوجالان، دادگاه حقوق بشر اتحادیه اروپا این را میگوید.
در سال ۲۰۱۴ ترکیه محکوم شد و اعلام شد که این بند را نقض کرده است. این مجازات غیر عادلانه است. این مجازات باید لغو شود. مکانیزمی را ایجاد کردهاند که افرادی که با این مجازات و احکام روبرو شدهاند، بعد از مدتی مشخصی میتوانند به جامعه بازگردند. چیزی که ما به آن حق امید میگوییم این است. کسی که تو را به زندان افکنده است، باید بداند که روزی در هر صورت میتواند از زندان خارج شود و در تابوت قرار ندارد. ترکیه از سال ۲۰۱۴ در این باره حتی یکی قدم برنداشته است. همراه با پرونده آقای اوجالان، سه پرونده دیگر هم در دست کمیسیون وزرا قرار دارد. حکومت طرحی را مبنی بر چگونگی برخورد با احکام حبس ابد مطرح کرد. اما طرحهای فعال شدن این احکام در نهایت به نتیجه ملموسی منجر نشدند. به همین دلیل مسئله تا امروز بدون راه حل باقی مانده است. در ماههای اخیر، چون حکم حبس ابد با سرنوشت هزاران کس ارتباط مییابد، نهادهای جامعه مدنی و حقوقی در ترکیه در این باره قدمهایی را برداشتهاند. همچنین به وزرا مراجعه کردهاند. در همین رابطه نشست سه روزهای برگزار شد. تا سپتامبر به ترکیه وقت دادهاند که در این رابطه قانونگذاری کند.
- آیا بعد از این نشست،حکومت در مقابل آن موضعی گرفته است یا پیشرفتی صورت گرفته است؟
ابراهیم بیلمز: نه متاسفانه هیچگونه پیشرفتی حاصل نشده است. لازم است ترکیه طرحی برای اقدامات لازم در این زمینه را مطرح کند. باید برای آن نقشه راهی تنظیم کند. زمانیکه دست به تغییری در قانونی بزند، باید با پارلمان و کمیته وزار هماهنگی داشته و تغییرات را برای آنها ارسال کند. باید نقشه راهی به این منظور تهیه کند. اما این را نفرستاده است. در مراجعات ما پیش از این تا کنون دو بار نقشه راه را ارسال کردهاند. اما هیچ نکته مثبتی در آن وجود نداشت. به همین دلیل هم اکنون هیچگونه پیشرفتی مشاهده نمیشود. ما منتظر هستیم.
- اگر ترکیه در مدت زمان مشخص در رابطه با تصمیم دادگاه حقوق بشر اتحادیه اروپا گامی برندارد، چه اتفاقی روی میدهد؟
ابراهیم بیلمز: در عرصه بینالمللی مایه شرم است که دولتی که عضو شورای اتحادیه اروپا است، اروپا را به این موقعیت کشانده باشد. زیرا حقوق را رعایت نمیکند، شروط پیمان حقوق بشر اروپا را رعایت نمیکند که خود آن را امضا کرده است. اما اگر ترکیه درخواستهای اروپا را عملی نکند، آخرین مرحله این است که ترکیه از شورای اتحادیه اروپا اخراج شود. و این برای ترکیه پیامدهای سنگینی خواهد داشت. یعنی ارتباط ترکیه به طور کامل با سیستم اتحادیه اروپا قطع میشود. به این معنا است که ترکیه به طور کامل به سوی آسیا، اوراسیا چرخش کرده و دنبال دوستان جدیدی باشد. بدون شک این مسئله برای سیاست داخلی، صلح و جامعه ترکیه نتایج دهشتناکی را رقم میزند. همه چیز تغییر میکند. ترکیه نمیتواند در مقابل این دگرگونی مقاومت کند. به همین دلیل لازم است ترکیه در کوتاهترین مدت درخواستهای دادگاه حقوق بشر اتحادیه اروپا را عملی کند.
- پیش از این هم شما اعلام کرده بودید که در جریان پاندمی، هر هفته یک بار زندانیان حق دارند به مدت ۱۰ دقیقه تماس تلفنی داشته باشند. اما رهبر اوجالان و هوالان وی به هیچ نحوی این حق را ندارند. بعد از ۲۱ سال تنها یک بار به دلیل پاندمی از حق تماس تلفنی برخوردار شده است. در رابطه با وضعیت سلامتی وی نگرانیهای جدی وجود دارند. در رابطه با این نگرانیها چه میگویید؟
ابراهیم بیلمز: متاسفانه هیچ اطلاعی در دست نیست. ما در این رابطه بسیار نگران هستیم. به دلیل حضور وی در امرالی، آقای اوجالان بیماریهایی دارند که ما خودمان هم در امرالی آنها را مشاهده کرده بودیم. چشمانش با مشکلات بسیار جدی مواجه بودند. چون مرتبا چشمهایشان تر بودند ، آن را پاک میکردند، روی پلکهایشان زخم ایجاد شده بود. یا مجبور بود چشمانش را باز نکند. با مشکل تنگی تنفس روبرو بود، یعنی برخی مواقع نمیتوانست نفس بکشد. هوای امرالی برای بیماریهای وی بسیار خطرناک هستند. زمانیکه که همه این مسائل را بررسی کنیم و سن آقای اوجالان را در نظر بگیریم، ما این وضعیت را تهدید آمیز میبینیم. تمام این مسائل همراه با انزوای سنگین، تهدیدها را افزایش میدهند. برای سلامتی آقای اوجالان ما مرتبا به دادستانی مراجعه میکنیم. اما پاسخی نمیگیریم. به همین دلیل ما هر چه بگوییم کم گفتهایم. ممنوع کردن تماس تلفنی هم بخش دیگری از انزوا است. کسی که با مجازات حبس ابد روبرو است هیچگونه ممنوعیتی برای تماس تلفنی و ادامه دیدارها ندارد. اما این مسئله هم در امرالی رعایت نمیشود. در ابتدای شیوع پاندمی آقای اوجالان یک بار توانست با خانواده خود تماس تلفنی برقرار کند. در مارس گذشته هم به دلیل انتشار اخباری در رسانههای جمعی، تماس نصفه نیمهای برقرار شده بود. ما به عنوان وکیل در این باره هر اقدام ممکنی را انجام میدهیم، اما در امرالی از عدالت و حقوق خبری نیست.
- خلق کورد رهبر اوجالان را به عنوان رهبر خود میداند. انزوای تشدید شده اکنون ادامه دارد. این انزوا چه تاثیری بر تحولات سیاسی اجتماعی دارد؟ در صورتیکه امکان دیدار با رهبر خلق کورد مهیا شود و وی نگرشهای خود را با افکار عمومی مطرح کنند، چگونه تاثیری بر وضعیت موجود میتواند داشته باشد؟
ابراهیم بیلمز: پاسخ این پرسش مشخص است. ترکیه دچار تقسیم بندی و شکاف شده است. شهروندان در ترکیه از امنیت حقوقی برخوردار نیستند. ترکیه تنها بر روی کاغذ از ویژگی حقوقی برخوردار است. از حقوق بشر خبری نیست، اقتصاد دچار فروپاشی شده است، انسانها بدبین شدهاند. ما با تابلوی بسیار بدی روبرو هستیم و از طرف دیگر در امرالی هم شاهد تحمیل انزوایی مطلق هستیم. این دو موازی به پیش میروند. اگر انزوا در امرالی ادامه داشته باشد، به معنای عدم دستیابی به راه حل خواهد بود. اگر ما به ۵-۶ سال قبل نگاه کنیم، میبینیم که فرایندی وجود داشت، مشتاقانه و صمیمانه بود. مذاکراتی با آقای اوجالان در جریان بود. فرایند گفتگوها شکل گرفته بود. به آنروزها و امروز نگاه کنید. متاسفانه نوع برخورد با آقای اوجالان و مسئله کورد، بر آینده تمام خلقها ترکیه تاثیر میگذارد. زمانیکه سیاستهای امنیتی مشغول به کار باشند، همه فرایندها به سوی بدتر شدن پیش میروند. در مقابل این مسئله، تلاش میشود تا راه حلی ایجاد شود و گفتگوها با آقای اوجالان ادامه پیدا کنند. در انصورت که تابلویی کاملا جداگانه به تصویر کشیده میشود.
- شما هم به نوعی اشاره کردید که ترکیه در آستانه سقوط قرار دارد، اما همچنان بر عدم دستیابی به راه حل اصرار میکند. چرا بر عدم دستیابی به راه حل اصرار میکند؟
ابرهیم بیلمز: چند دلیل دارد. حکومت بر این باور است که فرایند دستیابی به راه حل برای وی سودمند نبود و انتخابات بعد از فرایند اهمیت داشتند. اگر رئیس دولت در آن زمان کشور خود را دوست داشت، لازم بود که برای دستیابی برای راه حل کشور خود، بتواند ریسک قربانی کردن حاکمیت و قدرت خود را در نظر میگرفت. نمونههایی در دست داریم. من امیدوارم که سیاستمداران در ترکیه این نمونهها را به خوبی دیده و از آن درس بگیرند. و راه را برای حل مسئله کورد بر اساسی عادلانه و دمکراتیک هموار کنند. زیرا دست نیافتن به راه حل مسئله کورد اگر بتواند آنها همچنان در مسند قدرت باقی بمانند، اما در نهایت ترکیه را به سوی فاجعه میبرد. احتمال دارد که در بعد سیاسی این علت باشد.
علت دیگر فوبیای کورد است. اما اگر کورد به پیروزی دست پیدا کند، واکنش دولت ترک این است که علیه آن اقدام کند. من بر اساس تحولات روژآوا این نکته را اعلام میکنم. واقعیتی که کورد در روژاوا برای دستیابی به دمکراسی برای خود ایجاد کرده است- آگاهی فوبیایی پراکنده در ژنهای دولت- را با خاتمه دادن به فرایند راه حل پاسخ داده است. احتمال دارد که فرایند دستیابی به راه حل را خاتمه داده باشند تا این دستاوردها تحقق پیدا نکنند. بعد از آن در روژآوا عملیات نظامی را آغاز کردند. اما اگر راه و تفکر دیگری وجود داشت، خودمدیریتی دمکراتیک در روژآوا می توانست برای ترکیه هم یک پیروزی در نظر گرفته شود. متاسفانه این سیاستها ترکیه و خلقهای ترکیه را از دستیابی به این پیشرفتها محروم کردند. ترکیه لازم است در سریعترین زمان ممکن به سیاستهای امنیتی شدن خاتمه بدهد، درهای دیالوگ جدید را باز کرده و با آقای اوجالان بار دیگر گفتگو کند. دیر یا زود، باید مسئله کورد حل شود. ترکیه هر چه سریعتر این مسئله را حل کند، به همان اندازه هزینهها پایین میآیند. آقای اوجالان، برای تمام خلقها یک شانس بوده و شخصیت دیگری مانند آقای اوجالان که بتواند چنین فرایندی گسترده و ملموسی را ایجاد کند و بتواند هر لحظه به ان فکر کند، وجود ندارد. ترکیه نباید این شانس را از دست بدهد.
- در هر چهار بخش کوردستان، ترکیه، اروپا و آفریقا علیه انزوایی که بر رهبر اوجالان تحمیل شده است و برای آزادی فیزیکی ایشان، اقدامات وسیعی صورت گرفته است. خصوصا که امسال کارزارها در رسانه اجتماعی هم گسترش پیدا کردهاند. در رابطه با این کارزارها شما چه نظری دارید؟
ابراهیم بیلمز: از نظر من این کارزار بسیار مهم است. زیرا قانون تا جایی نتیجه به دنبال دارد. به همین دلیل است که ما به نتیجه نهایی دست پیدا نمیکنیم. آقای اوجالان گفته است که مسئله کورد مسئله من است و آرمان من، آرمانی سیاسی است. به همین دلیل با مبارزه سیاسی این مسئله حل میشود. این کارزارها نقش مهمی دارند. گسترش این کارزارها میتوانند به آزادی فیزیکی آقای اوجالان و آشتی کمک کنند.
- در سال ۲۰۲۲ برای آزادی فیزیکی رهبر عبدالله اوجالان باید چکار کرد؟
ابراهیم بیلمز: من اعتقاد دارم که خلق کورد در سطحی بسیار عالی از امرالی حمایت میکنند. یعنی کارهایی را که تا کنون هم انجام نداده است، ناگزیر است انجام دهد. باید وضعیت آقای اوجالان و سه موکل دیگر ما را پیگیری کنند. زمانیکه آقای اوجالان را به امرالی انتقال دادند، برخی از فاشیستها میگفتند که چرا اوجالان را عفو کردند، چرا او را به دار نکشیدند؟ تونجر کلیچ دبیرکل هیات امنیت ملی آن زمان، در این باره کفت: اگر ما اوجالان را اعدام بکنیم، نیم دقیقه آزار میکشد و رهایی مییابد. اما ما او را در یک تابوت دفن میکنیم و کاری میکنیم که سالها درد بکشد و بمیرد. براستی که امرالی چنین جایی است. تا سال ۲۰۰۹ هم غیر از آقای اوجالان زندانی دیگری در امرالی نبود. آقای اوجالان بدون آنکه صدای کسی را بشنود، تلاش کرد تا همچنان نفس بکشد و در یک اتاق ۱۱ متری بتواند زنده بماند، احساس مسئولیت پذیری است که او را زنده نگاه داشته است. اکنون ۲۲ سال گذشته است. امروز آقای اوجالان و مشکلات سلامتی وی در جریان هستند. به همین دلیل باید همه در این رابطه نگران بوده و وضعیت را در نظر بگیرند. انزوای تحمیلی بر ایشان را به عنوان مسئلهای شخصی یا مسئلهای عادی در نظر نگیرند. باید همه به اندازه توانایی خود، مواضع دمکراتیک خود را ابراز کنند.