زوزان چَولیک: ۲۰۲۵ سال آزادی و مقاومت خواهد بود -تکمیل شد-

زوزان چولیک، فرمانده قرارگاه مرکزی یژا استار چشم‌انداز مبارزات آزادی زنان در سال ۲۰۲۵ و مقاومت خلق کورد را ارزیابی کرد. زوزان چَولیک اظهار داشت که مبارزه با محوریت آزادی رهبر آپو نقطه عطفی تاریخی در سال ۲۰۲۵ خواهد بود.

زوزوان چَولیک

زوزان چولیک، فرمانده قرارگاه مرکزی یژا استار در مصاحبه‌ای اختصاصی با خبرگزاری فرات (ANF)، مبارزات آزادی زنان و چشم‌انداز مقاومت مردم کورد در سال ۲۰۲۵ را ارزیابی کرد. زوزان چولیک اظهار داشت که مبارزات رهبر آپو با محوریت آزادی او نقطه عطفی تاریخی در سال ۲۰۲۵ خواهد بود.

زوزان چولیک قدرت ایدئولوژیک و رهبری سیاسی رهبر آپو را اساس یک زندگی دموکراتیک و آزاد نه تنها برای مردم کورد، بلکه برای زنان و مردم خاورمیانه دانست و گفت: «رهبر آپو اراده و راهنمای زندگی بشریت است. درماندگی قدرت‌های حاکم در برابر این واقعیت باعث می‌شود که آنها دسیسه‌های کثیف همه‌جانبه و سیاست‌های تهاجمی را تولید کنند. اما مبارزات گریلایی و مقاومت مردم مصمم به شکست این رویکردها هستند.»

«۲۰۲۵ سال متلاشی‌کردن توطئه‌های صد ساله خواهد بود»

زوزان چولیک سال ۲۰۲۵ را صدمین سالگرد توطئه ۱۹۲۵ ثبت شده توسط انگلیس تعریف کرد و با تاکید بر اینکه امسال صحنه یک رویارویی تاریخی خواهد بود، گفت: «با مبارزه ۵۰ ساله تحت رهبری رهبر آپو سعی شده است تا سیاست انکار و تخریبی که از سال ۱۹۲۵ بر مردم ما تحمیل شده است، ناکام بماند. امروز با درهم شکستن کامل این توطئه‌ها در آستانه کسب آزادی هستیم.»

زوزان چولیک با جلب توجه به ترور جهادی و فرهنگ تجاوز به زنان تحمیل شده بر زنان در خاورمیانه، گفت که مبارزه زنان برای خوددفاعی حیاتی است. زوزان چولیک با بیان اینکه: «انقلاب آزادی زنان به عنوان امید رهایی هم برای مردم منطقه و هم برای همه زنان در حال افزایش است. ارتجاع‌گرایی و حملات تحمیل شده به زنان مبارزه برای آزادی نه تنها زنان بلکه تمامی جوامع را هدف قرار می‌دهد.» تصریح کرد که زنان باید بر اساس آگاهی جنسیتی و خوددفاعی بر مبارزه تمرکز کنند. زوزان چولیک گفت که یژا استار به ایفای نقش اصلی در این روند ادامه خواهد داد.

«ما باید با روحیه بسیج عمومی برای سال ۲۰۲۵ آماده شویم»

زوزان چولیک ضمن اعلام اهداف مبارزه برای سال ۲۰۲۵، با بیان اینکه مردم و زنان باید با تکیه بر توان خود هر عرصه از زندگی را به نقطه مقاومت تبدیل کنند، گفت: «روژاوا و شمال و شرق سوریه دستاورد مشترک زنان و مردم است. آزادی این سرزمین‌ها بخشی از مبارزه برای هستی همه مردم و هویت‌هاست. سال ۲۰۲۵ سال انقلاب زنان و بهار خلق‌ها خواهد بود.»

گفتگوی زوزان چولیک، فرمانده قرارگاه مرکزی یژا استار با خبرگزاری فرات (ANF) به شرح زیر است:

*کارزار جهانی آزادی که در چارچوب آزادی رهبر آپو راه‌اندازی شد، در دومین سال خود با حمایت مردم، خلق‌ها و دوستان کورد به رهبری زنان، سطح قابل توجهی به دست آورده است. تحت تأثیر فشار و اجبار ناشی از این مبارزه علیه دولت ترکیه، ملاقاتی با رهبر آپو صورت گرفت. سطح مبارزه برای آزادی رهبر آپو را در مجموع، نتایجی که به همراه آورد و اینکه چه باید کرد را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

ما یک سال دیگر را پشت سر می‌گذاریم که در آن مبارزه ما برای آزادی بسیار شدید بود، دستاوردهای جدی هم برای زنان، هم برای مردم ما و هم برای خلق‌ها به دست آمد. حملات تا حد زیادی خنثی شد و هزینه‌های زیادی در راه نمایندگی کرامت انسانی پرداخت شد. به همین مناسبت یاد و خاطره شهدای‌مان؛ آسیه، روژگر، هَوره چیا، آسمین، بروار درسیم، شیخموس ملازگر، بریتان نورحق چیا، آخین موش گابار، هرکول شیار، اورهان جیهات بینگول، مدیا عگید، ژیان مردین، نوژیان آمد، جمال عرب، هلمت و روسیدا مردین را با احترام و قدردانی گرامی می‌داریم که با روحیه مقاومت آپویی در بالاترین سطح موضع‌گیری کردند و خالق دستاوردها چه از لحاظ ملی، چه منطقه‌ای و چه به نام بشریت در جنگ جهانی سوم شدند. همچنین در قبال یاد رفقا ناظم داشتان و جیهان بیلگین، دل‌های شجاع مطبوعات آزاد، ادای احترام می‌کنم. ما به عنوان امید آزادی قرن بیست و یکم به همه رفقای‌مان که در سخت‌ترین شرایط مقاومت می‌کنند، پا پس نمی‌کشند و مبارزه می‌کنند، درود می‌فرستیم. ما با احترام به مردم خود به ویژه در شمال و شرق سوریه که در برابر حملات تخریب و انکار مقاومت می‌کنند و وحدت خلق‌ها را در ایستارشان به نمایش می‌گذارند، درود می‌فرستیم و مقاومت آنها را تبریک می‌گوییم.

بی‌شک آزادی رهبر آپو هدف این مبارزه است. به عنوان آخرین حلقه این امر، مبارزه‌ای که به ویژه تحت رهبری زنان در محدوده کارزار آزادی جهانی انجام شد، نه تنها به اثربخشی خاصی در عرصه بین‌المللی انجامید، همچنین از جهت آشکار ساختن واقعیت دولت فاشیست ترکیه و آشکار ساختن جنایاتی که علیه رهبری مرتکب شده است، از ویژگی مهمی برخوردار است. همانطور که همه می‌دانند در اثر شکنجه انزوای مطلق که بر رهبر آپو اعمال شد، سه سال و هشت ماه از وضعیت رهبرمان اطلاعی دریافت نمی‌کردیم. هدف از این سیستم انزوا، که در جهان منحصر به فرد است، این است که اطمینان حاصل شود که دیدگاه‌های رهبر آپو در جنگ جهانی سوم با محوریت خاورمیانه مطرح نشود و او در موقعیتی نباشد که بتواند بر روند جنگ تأثیر بگذارد، بدون چشم‌انداز گذاشتن سازمان، مردم و زنان و استفاده از اضطراب و بلاتکلیفی ناشی از این وضعیت علیه جنبش ما و مهم‌تر از همه، مجازات مقاومت، شخصیت تاریخی و موضع‌گیری مستقل رهبرمان است.

بدیهی است که سیستم امرالی توسط ناتو ایجاد شده است

مدیریت تبهکار فاشیستی که نتوانست اراده رهبر آپو را شکست دهد و در مقابل موضع‌گیری وی درمانده شده است، به عنوان سیستم شکنجه امرالی سیاست نفرت را تعمیق بخشید که هیچ قانونی را رعایت نمی‌کند و حتی تعهدات سیاسی دولت‌ها را اجرا نمی‌کند. همانطور که همیشه تاکید می‌کنیم، امرالی تنها بر عهده اداره تبهکار فاشیست ترکیه نیست، بلکه اساساً به عنوان یک سیستم شکنجه که توسط ناتو سازماندهی و اجرا می‌شود، ایجاد شده است. به همین دلیل وقتی سیاست‌هایی که در جنگ جهانی سوم بر رهبر و ملت ما تحمیل شد نتیجه‌ای در بر نداشت و پارادایم رهبری ما کارایی جهانی پیدا کرد، قدرت‌های سلطه‌گر بین‌المللی این را خطری برای خود دانستند و به همین دلیل رهبر آپو را که مسئولیت اسارتش را برعهده داشتند، خواستند بصورت تبهکارانه وی را در یک زندان انفرادی جزیره‌ای زندانی کنند و او را با سیستم انزوایی که ارتباط وی را کاملاً با مردم، محیط‌زیست و سیاست قطع می‌کند، خنثی کنند.

در واقع، نگرش ناکارآمد دادگاه حقوق بشر اروپا با در نظر نگرفتن حق محاکمه عادلانه، نادیده گرفتن تمام تصمیمات غیرقانونی اتخاذ شده توسط دولت ترکیه، عدم فعال‌سازی «حق امید» که پس از سالها ماندن در زندان بعنوان یک حق می‌باشد، مهلت دادن به ترکیه از سوی شورای اروپا تا سپتامبر ۲۰۲۵ با وجود رویکردهای غیرقانونی دولت ترکیه، عدم عادلانه و علنی بودن سی‌پی‌تی در قبال رهبری، عدم رفتن سی‌پی‌تی به امرالی در زمان سفرش به ترکیه با وجود اینکه برای مدت طولانی هیچ ملاقاتی وجود نداشت، نشان می‌دهد که سیستم شکنجه امرالی اساساً توسط ناتو ساخته شده است که شامل این نیروها می‌شود.

در مقابل این، در نتیجه نفوذ و مبارزه پارادایمی رهبر آپو، راه‌اندازی کارزارهای آزادی‌خواهانه برای رهبری در سطح جهانی، مقاومت عظیم گریلاها و مقاومت مردم و زنان ما در برابر فاشیسم با اتحاد حول رهبری و عدم عقب‌نشینی‌اش، علاوه بر این شرایط جاری خاورمیانه که باعث ایجاد فشار بر دولت ترکیه شد، در ۲۳ اکتبر جلسه‌ای با رهبر ما تشکیل شد. سلامتی و ایمنی رهبر ما نقطه اساسی است که کل زندگی، آینده و آزادی ما را تعیین می‌کند. از این حیث، رهبر ما البته در شرایط اسارت در امان نیست و جانش دائما در معرض تهدید است. اما دریافت خبر از وضعیت رهبرمان و درود از وی بسیار مهم است.

آنها می‌خواهند نفوذ رهبر آپو را بشکنند

به علاوه، رهبر آپو می‌گوید: «انزوای تحمیلی ادامه دارد». این یعنی هیچ تغییری در مفهوم و حملات دشمن وجود ندارد، پس بیایید از همان جایی که ایستاده‌ایم به مبارزه خود ادامه دهیم. پیام رهبر آپو مبنی بر اینکه انزوای تحمیلی ادامه دارد، در نتیجه حملات دشمن ادامه دارد و باید مبارزه را تشدید کنیم، بلافاصله توسط رفقا آسیه و روژگر پاسخ داده شد. در حالی که عملیات موفقیت‌آمیز علیه TUSAŞ که در آن دشمن خودروهای جنگی تولید می‌کند، بالاترین سطح اراده‌ای بود که رهبری بوجود آورده است، در عین حال نقش آشکارسازی سیاست‌های دشمن و افشای بازی‌های کثیفی را که می‌خواستند مخفی کنند، ایفا کرد.

گرچه دولت ترکیه سعی کرد این دیدار را که در نتیجه فشار علیه مبارزات ما صورت گرفت، به گونه‌ای به تصویر بکشد که گویی برنامه‌ریزی و خواسته‌های خودشان برای راه‌حل است، اما مشخص شد که اساساً یک حمله جنگ ویژه فاشیسم است که علیه رهبر ما در چارچوب کانسپت نسل‌کشی انجام می‌شود. از یک سو در حالی که شعار به اصطلاح راه‌حل ترویج می‌شود، هدف آن سردرگمی مردم دمکراتیک، ایجاد تردید در مبارزه و از همه مهمتر شکستن نفوذ رهبر آپو با تحریف حقیقت و ارزش‌هایی است که آن را نمایندگی می‌کند. در حالی که بلافاصله بعد از جلسه برای رهبر ما مجازات انضباطی و به دنبال آن منع جلسات شش ماهه صادر شد، آنها به سرعت به تصرف شهرداری‌ها که قدرت مدیریتی اراده مردم هستند و گسترش مناطق درگیری جایی که جنگ در کوردستان تشدید کنند، روی آوردند.

فراخوان به رهبر آپو مبنی بر «بیا و در مجلس صحبت کن» اگر صادقانه بود راه‌حل را هموار می‌کرد، اما فراخوان برای تسلیم‌شدن و پایان دادن به جنبش آزادی است. چنین چیزی نه ممکن است و نه راه‌حل نامیده می‌شود. جلوی دیدار با رهبری را می‌گیرند، نمی‌گذارند حتی یک کلمه از ایشان به بیرون برسد، رهبری را مجازات و شکنجه می‌کنند، سعی می‌کنند از طرف رهبری صحبت کنند و نشان دهند که رهبری و جنبش ما دو واقعیت مجزا هستند.

البته رهبر آپو ۲۶ سال است که در اسارت بوده و در تمام دوران اسارت نتوانسته از هیچ یک از حقوق قانونی خود استفاده کند و تحت شکنجه شدیدی به سر می‌برد. در حالی که واقعیت بسیار آشکار است، دولت ترکیه قصد دارد دستور کار را منحرف کند، در صورت امکان، سردرگمی ایجاد کند، گام‌های اشغالگری را که برمی‌دارد، مشروعیت بخشد و آن را با گفتمان‌های راه‌حل استتار کند. به همین دلیل، موضوعی نیست که جدی گرفته شود و نشانه آن است که خطرات بزرگتری ایجاد خواهد شد. در حقیقت، سقوط رژیم سوریه و طرح‌های اشغالگری به شمال و شرق سوریه، کانسپت طراحی خاورمیانه بدون کوردهای آزاد، مردم آزاد و زنان آزاد، نشان‌دهنده راه‌حل‌های خالی از صداقت عملی است.

راهپیمایی و صیانت مؤثرتر؛ مبارزه لازم است

در این مرحله، رهبر آپو پیشاهنگ اراده و زندگی آزاد و دمکراتیک برای زنان، مردمان و بشریت خاورمیانه است. طبیعتاً فشار متحمل شده در برابر این واقعیت، قدرت‌های حاکم را به توسعه نیرنگ‌های کثیف و تهاجم چند‌جانبه سوق می‌دهد. مبارزات گریلا و مقاومت زنان و خلق‌ها نه اجازه می‌دهد که چنین رویکردهای ارزانی در قبال رهبر آپو انجام شود و نه اجازه می‌دهد که مسائل اساسی هستی‌یابی مانند آزادی به واقعیت اینکه پایان یافته است تبدیل شود. در حالی که وضعیت در حال توسعه حاوی خطرات متعددی است، فرصت‌های متعدد و شرایط پیروزی را نیز به همراه دارد. البته رهبر آپو اراده بزرگی است و قدرت ایدئولوژیک و سطح سیاسی‌اش آنقدر قوی است که در هر عرصه‌ای می‌تواند مبارزه کند. تنها راهی که این قدرت می‌تواند به دستاوردهای بزرگ منجر شود، مبارزه است. مذاکره ضعیفان تسلیمیت را به بار می‌آورد و مذاکره کسانی که وجود خود را بر اساس قدرت و مبارزه خود بنا می‌کنند، آزادی را به بار می‌آورد.

بر اساس این واقعیت، مبارزه بر پایه‌ی نیروی ذاتی حول رهبر آپو باید با درک درست حساسیت‌های فرآیندی که در آن قرار داریم و استفاده از فرصتی که برای اولین بار تاریخ خود را با دستان خود شکل می‌دهیم، گسترش بیشتری یابد. به ویژه، تبدیل ترور جهادی تحمیل شده بر زنان به نظام زندگی و نهادینه کردن فرهنگ تجاوز یک بار دیگر مبارزه و صیانت از موجودیت زنان را ضروری می‌کند. همه ما این را می‌دانیم؛ روندی که در آن قرار داریم و سبک‌های مشارکت ما بر آینده تأثیر مثبت و منفی خواهد گذاشت. پاسخ صحیح به این سوال که چگونه می‌خواهیم زندگی کنیم، در واقع توسط رهبر آپو مسیر زنان، مردم ما و خلق‌ها با هم تلاقی پیدا کرده است. بنابراین، راهپیمایی، صیانت و مبارزه مؤثرتری لازم است.

در این مرحله تفاوت سال ۲۰۲۵ با ۱۹۲۵ در این است که احتمال شکست توطئه تحمیل شده بر مردم ما و بنابراین منطقه ما بر اساس آزادی رهبری در صدمین سالگرد آن بسیار زیاد است. ما به‌عنوان نیروهای گریلا با این رهنمود عمل می‌کنیم و اعلام می‌کنیم که همه زنان، خلق‌ها و مردم ما باید با حفظ زندگی خود بر این اساس، مقاومت و مبارزه خود را تسریع بخشند. این می‌تواند زندگی کسانی باشد که مقاومت می‌کنند، کسانی که سطح زندگی را بر اساس شرافت و هویت خود روشن می‌کنند و اراده عملی کردن آن را نشان می‌دهند. جنگ ویژه و گفتمان‌های تشدید شده علیه رهبر آپو، تلاشی رقت‌انگیز برای ترساندن و جلوگیری از آن است. باید از این بابت عصبانی شده و در چارچوب حقیقت رهبر آپو بیشتر وارد عمل شویم. هیچ کس نباید در جایی که هست با گفتن خوب یا بد درباره آن بی‌طرف بماند. حقیقت کسی که بی‌اثر است نیز بی‌ارزش است. زیرا وجود کسانی که قدرت دفاع از حقیقت خود را از خود نشان نمی‌دهند ارزشی ندارد. ما این را خواهیم دانست. در این راستا، همگان باید با تمرکز حول محور رهبر آپو و همچنین گسترش مبارزات دفاعی، مشارکت مؤثر داشته باشند و تمام حضور و قدرت خود را به نمایش بگذارند تا به نتیجه برسد.

در مجموع همه اینها، هدف یژا استار برای سال ۲۰۲۵، به راه انداختن یک مبارزه سطح بالا برای پیروزی در آینده بر اساس آزادی رهبر آپو است. ما در موقعیتی خواهیم بود که تا پایان هر کاری که برای این منظور لازم باشد انجام دهیم.

می‌خواهند راه‌های توسعه دموکراتیک خاورمیانه را نابود کنند

*با رسیدن به پایان سال ۲۰۲۴، جنگ جهانی سوم وارد مرحله جدیدی شده است. با تشدید جنگ با محوریت کوردستان، سوریه و کل خاورمیانه، نقشه‌ها در حال بازتعریف هستند. رژیم سوریه سقوط کرد و در را به روی عدم اطمینان (بی‌ثباتی) بزرگ باز کرد. کشورهای منطقه، به ویژه ترکیه، یکی از قدرت‌های سلطه‌گر بین‌المللی، نقش مخربی در این جنگ دارد. دولت استعمارگر ترکیه با تمام امکانات سیاست نسل‌کشی خود را هم در روژاوا و هم در باشور کوردستان تحمیل می‌کند. سازمان اداره خودمدیریتی دموکراتیک و مناطقی در شمال و شرق سوریه را هدف قرار می‌دهد. هدف دولت ترکیه از این حملات چیست؟ مقاومت مردم شمال و شرق سوریه و ق‌س‌د-ی‌پ‌ژ را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

موقعیت‌هایی که ما در حال حاضر تجربه می‌کنیم، بر اساس دفاعیات رهبر آپو در محدوده مبانی تاریخی آن و تشخیص‌هایی که مدت‌ها پیش در گفتگوهای امرالی صورت گرفت، در مورد اینکه کدام قدرت چگونه برخورد می‌کند، چه اتفاقی می‌افتد، در چه شرایطی بحران عمیق‌تر می‌شود و در چه شرایط آزادی ممکن است توسعه یابد، شکل می‌گیرد. جنگ جهانی سوم به طور کلی تعریف شده است. در این راستا ارزیابی‌های صورت‌گرفته به‌عنوان سازمان، تعاریف موقعیت‌هایی که سال به سال به وجود می‌آمد و همچنین جایگاهی که به‌عنوان نیروی مبارزاتی پایه گرفتیم، آشکار شد.

بدون شک جنگ شدیدی علیه جنبش ما وجود داشت، زیرا کانسپت بن‌بست تحمیل شده در خاورمیانه در درجه اول بر حذف راه‌های توسعه دموکراتیک منطقه متمرکز بود. باید حملاتی را که از توطئه بین‌المللی علیه رهبر آپو شروع شده و تا به امروز آمده است، به عنوان حملاتی برای از بین بردن فرصت‌های راه‌حل خاورمیانه تعریف کرد. علاوه بر این، ما باید به وضعیت سوریه به طور کامل نگاه کنیم که از جنگ خلیج فارس در سال ۱۹۹۱ شروع شد.

بر اساس مفهوم امنیت اسرائیل در خاورمیانه و تبدیل آن به یک قدرت هژمونیک منطقه‌ای، حمله ۷ اکتبر که مانند ۱۱ سپتامبر خاورمیانه و تنها در خدمت دولت اسرائیل بود، بسیار تحریک‌آمیز بود. مشروعیت بخشیدن به جنگی که اسرائیل به راه انداخت، منجر به ناکارآمدی چشمگیر بسیاری از قدرت‌ها شد. در این مرحله، مردم فلسطین دردهای بزرگی را تجربه کرده و می‌کنند. از آنجایی که دوره مصرف حماس مطابق و مناسب با هدف به پایان رسید، رهبری آن نیز با کمک ضمنی دولت ترکیه سرکوب شد که یک واقعیت کاملاً قابل پیش‌بینی است. حزب‌الله که خود را به عنوان یک نیروی مبارزاتی بزرگ تعریف می‌کرد، ضربات سنگینی متحمل شد، اکثر کادرهای برجسته خود را از دست داد و سیستم آن به طور قابل توجهی از هم پاشید.

رئيس جمهور ايران كشته شد، اسرائيل به ايران حمله كرد و اگرچه ايران به سياست خود مبنی بر عدم ورود مستقيم به جنگ كه آن را «صبر هوشمندانه» تعريف كرد ادامه داد، هلال شيعی متحمل ضربات بزرگی شد. عراق نه تنها نتوانست بر بحرانی که تجربه می‌کرد غلبه کند، بلکه در برابر استثمار آسیب‌پذیرتر شد و از طریق شراکت با دولت ترکیه در برابر جنبش ما، توان دفاعی خود را تضعیف کرد. با ادامه انزوای تحمیلی علیه رهبر آپو، مناطق گریلایی با گسترش حملات اشغالگرانه علیه متینا در ۱۶ اکتبر و حملات جدید در سرگله، تپه بهار و خاکورک در ۳ جولای مواجه شدند. وقتی به سال گذشته نگاه می‌کنیم، تقریباً هیچ نیرویی باقی نمانده است که امکان مبارزه را حفظ کند، به جز جنبش ما که فعالانه در خاورمیانه مبارزه می‌کند. یعنی البته به طور کامل نابود نشدند، اما کارایی خود را از دست دادند.

با خیانت حزب دمکرات کوردستان (پ‌دک) و امتیاز دادن به دولت عراق، دولت ترکیه بدون اینکه بتواند قفلی را که در سال ۲۰۲۲ گفته بود «می‌بندم» را ببندد، روندی را که در واقع نشان‌دهنده قفل شدن خودش است را بعنوان «قفل بسته شد» تعریف کرد، با SNA و نیروهای HTS که در خدمت جبهه انگلستان، آمریکا و اسرائیل و تحت حمایت آن بود در حوادث سوریه به عنوان شاخ قوچ (وسیله‌ای برای ضربه زدن) حضور یافت. ترکیه برای مدت طولانی از جنگ اوکراین و روسیه سود برد و به نوعی روسیه و ایران را با روندی به نام «جلسات آستانه» به بن‌بست رساند. به تلاش‌های خود برای ایجاد فضایی برای HTS و SNA ادامه داد تا آنها را در سپر حفاظتی نگه دارد و روند جوجه‌کشی این فرآیند که توسط انگلستان طراحی شده را حفاظت کند. حماس را به اجرای ۷ اکتبر سوق داد، توجیهات جنگ را در منطقه ایجاد کرد، تمام تلاش خود را کرد تا ایران را به جنگ بکشاند و شرایط را برای سرکوب حزب‌الله فراهم کند.

سوریه به دلایلی مانند خستگی از وضعیت دراز مدت درگیری، عدم ورود رژیم به راه‌حل دموکراتیک با مردم به ویژه کوردها، تمایل به حفظ موقعیت موجودش، اصرار روسیه و ایران بر این امر، به ویژه جلوگیری از ورود اداره شمال و شرق سوریه و رژیم به دستیابی راه‌حلی مبتنی بر توسعه دموکراتیک، و بحران اقتصادی توانایی ایستادگی را از دست داده بود. امنیت آن به نیروهای ایران و روسیه سپرده شد. ایران پیش از این ضربه مهمی را در سوریه متحمل شده بود. از سوی دیگر، روسیه به طور قابل توجهی درگیر جنگ اوکراین بود و نفوذ خود را در کشورهای آسیایی که به عنوان مناطق شوروی سابق تعریف می‌شدند، از دست داد. این کشور برای حفظ فرصت‌های خود برای رسیدن به آبهای گرم در طول جنگ داخلی سوریه، با انجام معاملات کثیف با دولت ترکیه و با سیاست‌های عمل‌گرایانه-منفعت‌طلبانه علیه مردم کورد و مردم منطقه بر تامین امنیت خود و رفع برخی از نیازهایش تمرکز کرد.

مردم منطقه ممکن است با ویرانی بزرگی روبرو شوند

در نهایت، اجرای پروژه اسرائیل بزرگ ایجاد شده توسط انگلستان، خروج روسیه از منطقه، خنثی‌سازی کمربند شیعی ایران، سوریه به عنوان گامی در جهت گشودن خاورمیانه به روی انواع استثمار با رویارویی با ارتجاعی‌ترین موقعیت‌ها که اسلام رادیکال تعریف می‌شود؛ در عرض ۱۲ روز سرنگون شد. چرایی و چگونگی این امر در دوره‌های آتی بیشتر مشخص خواهد شد. پایان رژیم‌های دیکتاتوری موقعیت‌گرا بار دیگر خود را در شخص رژیم اسد نشان داده است. سیاستی که به مردم خود اجازه آزادی نمی‌دهد و به سیاست‌های قدرت‌محور نزدیک می‌شود، ریسمانش از سوی تولیدکنندگان آن کشیده می‌شود.

از این نظر، وضعیت تجربه شده مثبت است و باید سازنده باشد. اما باید به این سوال که چه کسی و چرا رژیم اسد را در این مرحله و به این شکل نابود کرد، به درستی پاسخ داد. این موضوع بسیار ارزیابی شده است. موضع قوا مورد بحث است. بله، HTS و SNA بدون هیچ مقاومتی پیشرفت کردند. به نظر می‌رسد روسیه با دستیابی به توافق، خسارات سرپا نگه داشتن رژیم اسد را در نظر گرفته و بر منافع خود متمرکز شد. اما نکته اصلی جهت‌گیری سیاست‌های آنگلوساکسون است.

با جنگ جهانی اول تجزیه و اداره منطقه را وارد مرحله جدیدی کردند. اول، آنها با ایجاد دولت-ملت‌های کوچک، منطقه را طراحی کردند و کوردها را در پایین‌ترین نقطه قرار دادند. آنها با قتل‌عام یهودیان منطقه توسط هیتلر، شرایط را برای ایجاد اسرائیل با جنگ جهانی دوم فراهم کردند. اکنون آنها می‌خواهند گسترش اسرائیل و تعمیق اشغال مجدد منطقه را با واپسگرایی دینی-فرقه‌ای و دولت‌های کوچکتر اما متخاصمتر و اینکه خودش از درون خودش را به پایان می‌برد تضمین کنند. این یک کانسپت بسیار خطرناک است.

در حالی که بن‌بست اصلی در خاورمیانه، انسداد ناشی از عدم تجدید ایدئولوژی اسلامی است، در وضعیت کنونی آن، راه‌های ادغام نیروهای فوق‌العاده مرتجع با هویت اسلام سنی در نظام برای اطمینان از استفاده همه‌جانبه از انواع راه‌ها روشن می‌شود. اگر آنها موفق شوند، مردم منطقه، هویت و فرهنگ چندگانه آنها و زنان با ویرانی بزرگی روبرو خواهند شد.

دولت ترکیه در تلاش است تا خود را گسترش دهد

دولت ترکیه عامل این همه ویرانی است. اگرچه امپراتوری عثمانی جاه‌طلبی‌های خود را ابراز می‌کند، اما ایفای چنین نقشی در تخریب منطقه، دولت ترکیه را در تضاد مستقیم با ایران و مردم عرب قرار داد. اگرچه ظاهراً هر دو قدرت از اظهارات مخالف اجتناب می‌کنند، اما روابط این کشور با روسیه، که از آن سودهای کلانی به دست می‌آورد، در یک بحران عمیق قرار دارد. در واقع تلاش می‌کند دشمنی خود را نسبت به تشکیلات مشترک خلق‌ها با محوریت هویت کورد آزاد نشان دهد، روژاوای کوردستان را اشغال کند و با شامل کردن موصل خود را در منطقه گسترش دهد.

به همین دلیل، تلاش می‌کند از طریق فضای ترس که با حمله سریع به خط تل‌رفعت-منبج توسط تبهکاران ایجاد کرده است، اراده مناطق و مردم آزاد را بشکند و پیشروی کند. تدارک ویرانی سوریه با چنین سیاست‌های کثیفی از نظر حقوق بین‌الملل جرم است و البته عواقبی نیز در پی خواهد داشت. با این حال، شراکت با چنین نیروهای تبهکار کنترل نشده، در نهایت پایان دولت ترکیه را به همراه خواهد داشت. او یک شاخ قوچ است، اما وقتی دیگر نیازی به این شاخ قوچ نباشد، قطعاً نابود می‌شود.

وضعیت سوریه آینده ترکیه است. برخورد با نیروهای سلفی-اسلامی نتیجه‌ای جز تبدیل واقعیت پوسیده و فاسد به ویرانی بیشتر نخواهد داشت. دولت ترکیه کاملاً به یک رژیم تبهکار تبدیل شده است و قصد دارد از طریق حزب‌الله کوردی هدی پار، حزب دموکرات کوردستان خائن و دنباله‌ی آن ENKS، قتل‌عام کوردها را تکمیل کند. از یک سو، سیاست قتل‌عام و ارعاب در باکور کوردستان، شکستن اراده از طریق انتصاب قیم، از سوی دیگر، تشدید حملات به مناطق گریلایی که شامل انواع جنایات جنگی است و اساساً با به راه انداختن یک جنگ ویژه علیه رهبرمان بر تلاش برای شکستن اثربخشی وی متمرکز است و در عین حال بر رفع بن‌بستی که به آن درافتاده با سیاست حمله و اشغالگری بی‌پروا متمرکز است که مردم شمال شرق سوریه و روژاوا را از بین ببرد.

اما رهبر آپو ۲۶ سال است که در برابر این نوع سیاست مقاومت کرده و آن را تا حد زیادی ناکارآمد کرده است. مردم کورد مردمی سیاسی و آگاه هستند. جنگ خوددفاعی را بدون سپردن آن به کسی انجام می‌دهد و با مزایایی که به بار می‌آورد خود را سرپا نگه می‌دارد. گریلاهای آزادی با نشان دادن مقاومت و قدرت جنگی بزرگ که همه جهان مشاهده می‌کنند اجازه حملات قتل‌عام را نمی‌دهد. به عبارت دیگر، آب‌هایی که دولت ترکیه در تلاش است در آن شنا کند، شبیه آب‌های دیگر مناطق خاورمیانه نیست. وزن و عمق خاص خود را دارد، از امکاناتی برای خنثی کردن و بلعیدن چنین اهدافی برخوردار است.

رهبر آپو بزرگترین شانس خلق‌هاست

از این لحاظ هر چند سطحی که در این زمینه به آن رسید خطرناک است، اما اساساً بار دیگر مشخص شد که بزرگترین شانس مردم خاورمیانه، رهبر آپو، پارادایم و نیروی عملیاتی سازمان‌یافته‌ی وی است. مقاومت قابل توجهی از سوی مردم و نیروهای دفاعی شمال شرق سوریه وجود دارد. مقاومت تشرین و قره‌قوزاق حماسی است. از این حیث، طرح پیشروی جاه‌طلبانه دولت ترکیه و تبهکارانش، علیرغم همه تلاش‌های جنگ ویژه و با هدف ربودن مردم، فتنه‌انگیزی‌هایشان برای ایجاد درگیری بین مردم و تلاش‌های آنها با وارد عمل کردن نیروهای بین‌المللی برای اجبار کردن به توافقات تسلیمی از طریق باج‌خواهی مسدود شده است. تا جایی که دنبال می‌کنیم، پیشاهنگی نیروهای دفاعی زنان به ویژه مؤثر است.

این فرآیند به اندازه‌ای که ریسک‌های متعددی دارد، همچنین فرصت‌های دستیابی به دستاوردهای متعددی را نیز دارد. مردم سوریه به حدی که یک رژیم جهادی را تحمل نخواهد کرد، حیثی چندفرهنگی دارد. از این نظر، نظام کنونی در شمال شرق سوریه مردم را از این امر مصون می‌دارد و این وضعیت هر روز بیشتر نمایان می‌شود. اگر دقت کرده باشید، منبج از دیرباز در محدوده شمال شرق سوریه یک سیستم زندگی داشت. مردم نسبت به ورود تبهکاران دولت ترکیه به آن منطقه و تلاش فوری برای اجرای سیاست‌های چپاولگری-اشغالگرانه‌اش اعتراض کردند. این تناقض عمیق‌تر خواهد شد.

دولت ترکیه تحت پیشتازی HTS سعی دارد سیاست کوردی خود را به سوریه صادر کند، می‌خواهد واحد‌گرایی را در آن ایجاد کند و سعی می‌کند آن را به عنوان یک استان سازماندهی کند. دولت ترکیه نمی‌تواند این کار را بکند، زیرا نه دوران ۱۹۲۵ است و نه کوردها،‌ کوردهای دوران ۱۹۲۵ هستند. اگر دقت کنید بیشترین حمله به تشکل مشترک مردم عرب با مردم کورد صورت می‌گیرد. زیرا با ناسیونالیسم مذهبی فرصت‌های بیشتری برای قتل‌عام وجود دارد.

در حالیکه ترکیه در سوریه متضاد با اسرائیل به نظر می‌رسد، ولی سعی در پیشروی دارد. سطح تضاد نیاز به تفسیر دارد، اما اساساً یک اشتراک دوره‌ای بر سر هدف وجود دارد. اداره و نظام و نیروهای دفاعی شمال شرق سوریه بدون اینکه تحت فشار و باج‌خواهی هیچ قدرتی قرار گیرند باید با اتکا به قدرت خود مقاومت کنند. زیرا امکان ندارد که کل این وضعیت بلافاصله به یک اداره باثبات منجر شود. موفقیت متعلق به نیروهایی خواهد بود که با اتکا به قدرت خودش مقاومت می‌کنند و به دیگری وابسته نیستند، اساسا دستاوردها را دائمی خواهد کرد.

رژیم سوریه فروپاشیده است، اما نیروهایی که آن را نابود کردند ساختار ارتجاعی‌تری دارند و یک نیروی تبهکار مزدوری هستند. دولت ترکیه بیشتر خود را بر این نیروها تحمیل خواهد کرد و بی‌ثباتی را عمیق‌تر خواهد کرد تا از سرمایه‌گذاری‌های خود با رویکردی منفعت‌طلبانه محافظت کند. در این راستا، باید سطح مبارزات را بالا نگه داشت، شرایط متغیر را محاسبه کرد و موجودیتش را از طریق جنگ تدافعی گسترش داد و حفظ کرد. توافق کسانی که ضعیف هستند به تسلیمیت می‌انجامد. مردم سوریه نمی‌خواهند محکوم به اسلام ارتجاعی شوند؛ علویان، دورزی‌ها، ارمنی‌ها و آشوری‌ها در قیام هستند. منافع محدود تبهکاران در تضاد قرار گرفته است. در واقع، نه HTS و نه SNA حیث یا رهنمود مدیریتی برای پوشش همه اینها را ندارند.

باید همه اینها را دید و رفع خطرات کنونی را بر پایه دفاع و جنگ انقلابی مردمی قرار داد. تنها از این طریق می‌توان به موقعیتی دست یافت که در آن سوریه بتواند امکانات دموکراتیک خود را تحت پیشاهنگی نظام شمال شرق سوریه حفظ کند و به طور فزاینده‌ای به عنوان یک الگو در منطقه ترجیح داده شود. به همین مناسبت، ما به مقاومت درود می‌فرستیم و معتقدیم که اگر گامی به عقب برداشته نشود، توطئه قتل‌عام کوردها در سال ۲۰۲۵ در صدمین سالگرد خود متلاشی شده و فرصت آزادی برای همه به دست خواهد آمد.

نظام‌یابی ملت دموکراتیک بر اساس پارادایم تمدن دموکراتیک رهبر آپو، فرصت تاریخی بزرگی را به دست آورده است. آنچه باید انجام شود این است که از این شانس صیانت کنیم، با اتکا به قدرت و اراده خود مقاومت کنیم و با برداشتن گام‌های شجاعانه موفقیت را تضمین کنیم.

باخت زن به معنای باخت جامعه است

*مبارزه آزادی عظیمی، به ویژه در محدوده جنبش آزادی زنان شما بر پایه تشخیص رهبر آپو مبنی بر اینکه «قرن۲۱، قرن آزادی زنان خواهد بود» انجام شد. این نتایج دارای آثار و جنبه‌های جهانی بود که مبارزه آزادی زنان را آشکار کرد و ضرورت نظام‌یابی خود را آشکار ساخت. از سال ۲۰۲۴ بدین سو حملات علیه جبهه زنان در طول جنگ جهانی سوم چگونه صورت می‌گیرد؟ هدف از واپسگرایی مذهبی، طراحی‌های مدیریت جهادی تحمیل شده به ویژه بر خاورمیانه و موضعی که در مقابل روژاوا که به عنوان انقلاب زنان تعریف می‌شود، چیست؟ به اندازه سطحی که مبارزات آزادی زنان در چارچوب رهنمود اعلامیه «خوددفاعی» جنبش آزادی زنان طی سال جاری رسیده است، با چه خطراتی روبروست؟ رویکرد شما نسبت به اینها چیست؟

بدون شک بزرگترین شانس قرن ما توسعه مبارزات آزادی زنان به رهبری رهبر آپو چه از نظر پارادایمیک و چه از نظر تشکیلاتی و نتایجی است که به دست آورده است. علاوه بر نمایان شدن مسئله آزادی زنان چه در میهن ما، چه در سطح منطقه و چه در سطح جهانی، تحولات نظری-عملی در راه‌حل آن و به ویژه در محدوده جنبش زنان کورد و نیروهای دفاعی پدید آمده است. مبارزه فعالی علیه سلطه مردانه، ارتجاع‌گرایی منطقه‌ای و دولت‌ها صورت گرفته است.

به ویژه، توسعه مقاومت به رهبری زنان در برابر وحشیگری داعش، که توسط ذهن دولت ترکیه به عنوان مجموع تمام واپسگرایی‌ها شکل گرفت، و این واقعیت که انقلاب روژاوا اساساً توسط رهبری زنان شکل گرفت، منجر به این شده است که هدف و واقعیت مبارزه آزادی زنان ما به دید جهانی برسد. این امر تأثیراتی در سطح بین‌المللی داشت و به مبارزه آزادی زنان سرعت بخشید.

مخالفت بین‌المللی و دولت ترکیه و تبهکاران نیابتی‌شان با رهبری و جنبش ما در طول جنگ جهانی سوم بر قهقرایی دستاوردهای مبارزات آزادی زنان در سطح استراتژیک متمرکز بود. هم حملات ایدئولوژیک و هم حملات نظامی عمدتاً به همین منظور انجام می‌شود. دولت فاشیست ترکیه در حالی که سیاست‌های ارتجاعی-مردسالار را به ویژه در باکور کوردستان و ترکیه تشدید کرد، پیوسته به دستاوردهای جنبش زنان در عرصه سیاسی حمله کرد، سیاست‌های دین‌گرا-مذهب‌گرا را تحمیل کرد و با تقویت مذهب‌گرایی سعی در تقویت زمینه محکومیت زنان به عقب‌مانده‌ترین زندگی داشت.

همچنین در باشور کوردستان می‌خواستند تعصب را هم از طریق حزب دموکرات کوردستان و هم از طریق انجمن‌های به اصطلاح کمک‌رسانی وابسته به میت به یک سیاست اجتماعی تبدیل کنند. در روژاوای کوردستان، در حالی که تلاش می‌کردند از طریق کوچاندن و جنگ ویژه، زنان را مبنای نابودی ارزش‌های ملی قرار دهند، پیشگامان زن بیشتر مورد حمله قرار گرفتند و بسیاری از مدیران و کارکنان جنبش‌های زنان به قتل رسیدند. حملات سیستماتیک علیه گریلاهای یژا استار ادامه یافت. اکنون تبهکاران HTS و SNA تحت عنوان طراحی منطقه‌ای قصد دارند با اسلام سنی در عقب‌مانده‌ترین شکل آن زمینه اجتماعی را از زندگی جدا کنند.

باخت زن به معنای باخت کل جامعه و از بین رفتن ارزش‌های اخلاقی و باز گذاشتن جامعه بروی انواع هجمه‌هاست. در اصل، در موضوع سوریه ثبت اختراع آنگلوساکسون، حذف HTS از لیست تروریستی، رفتار با آن به عنوان یک انقلابی و اعلام‌های معینی از قدرت‌های بین‌المللی مبنی بر اینکه به این مشکلات پایان خواهد داد نشان می‌دهد که این روند چیزی بیش از قربانی کردن زنان نیست. وحشی‌گری داعش به نمایندگی از همه این نیروها، زنان را مانند فروش گوشت در بازار می‌فروخت؛ آن همه زن به قتل رسیدند. HTS که در حال آماده شدن برای به دست گرفتن دولت فعلی است، این کار را انجام داد. معلوم است که SNA سالهاست با زنان عفرین و زنان منطقه چه کرده است. اردوغان کسی است که ارتجاعی‌ترین و خشن‌ترین سیاست‌ها را در این زمینه دارد. در این مرحله آنها در واقع با قدرت‌های بین‌المللی توافق دارند. ما نه می‌توانیم این را فراموش کنیم، نه می‌توانیم آن را اتفاق نیفتاده بدانیم و نه با فرض تغییر قدرت، خود را فریب دهیم.

وضعیت کنونی سوریه خطر بزرگی برای همه زنان است و انقلاب روژاوا بیشتر به این دلیل که یک انقلاب زنان است هدف قرار گرفته است. اگر سیاست مبتنی بر قتل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و فیزیکی زنان باشد، تمام بشریت در خطر است. حمله به زنان در این سطح، حمله به رهبر آپو و کانسپتی است مبتنی بر هدف خنثی کردن پارادایم او. از این نظر، مرکز تحولات سال، خود سیاست نسل‌کشی است که در جنگ جهانی سوم بر زنان تحمیل می‌شود.

استراتژی جنگ انقلابی مردمی به رهبری زنان نیاز دارد

مبارزه ایدئولوژیک، سیاسی و نظامی که در چهار بخش در چارچوب نیروهای دفاعی زنان کوردستان در طول جنگ جهانی سوم انجام شد، هم این سیاست قتل‌عام را در سطوح معینی خنثی کرد و هم سیاست‌های بین‌المللی و منطقه‌ای را افشا کرد و هم معیارهای آزادی‌خواهانه انکارناپذیر را آشکار کرد و بدین ترتیب عرصه را به روی واپسگرایی تنگ نمود. مهمتر از همه، نقش اساسی در ایجاد و رادیکالیزه کردن جبهه آزادی به نمایندگی از همه زنان و مردم بود.

در این مرحله باید هم خطرات را دید و هم دانست که در صورت رفع این خطرات چه چیزی به دست می‌آید و چگونه باید آن را انجام داد. در این مرحله با دیدن این واقعیت که بقایای هر نظام پوسیده و فاسدی افزایش می‌یابد ولی قدرت آن از بین می‌رود، باید دانست که نظام مردسالار در ضعیف‌ترین حالت خود قرار دارد. اگر این وضعیت به درستی درک شود و اقدام لازم صورت گیرد، مسلم است که در تاریکی تحمیلی نوری خواهد بود و حتی رفته رفته نوری خواهد شد که همه بخواهند در آن سهیم باشند.

دوما؛ این دستاوردها بدون اینکه به انصاف کسی سپرده شود، باید بر اساس نیروی ذاتی به دست آید. «اعلامیه خوددفاعی» که توسط جنبش زنان ما بر اساس این واقعیت اعلام شد که جنگ جهانی سوم را می‌توان با رهنمود دفاعی به دستاورد تبدیل کرد، نقشه راه چگونگی پیروزی در این مبارزه است. اگر جنگی رخ دهد، کاری که باید انجام شود این است که خوددفاعی مؤثر باشد.

نیروهای دفاعی زنان در منطقه فرصت و امکان بزرگی برای زنان است تا به شکلی سازماندهی شده در خاورمیانه که جنگ جهانی سوم به شدت در آن جریان دارد، مبارزه کنند. در این راستا، سازماندهی سریع اتحاد با زنان منطقه که نتایج عملی به همراه داشته باشد و همچنین اجتماعی کردن رهنمود خوددفاعی نه تنها برای زنان کورد، بلکه برای همه زنان منطقه ضروری است. زنان فلسطینی، زنان عرب، زنان آشوری، ارمنی و کورد طیف این سازمان هستند. هم ماهیت ملت دموکراتیک و هم استراتژی جنگ انقلابی مردمی نیازمند رهبری زن است.

ارتجاع‌گرایی تحمیلی کنونی زنان را ابژه می‌سازد و آنها را نادیده می‌گیرد. همراه با اینکه ایالات متحده آمریکا صحنه را به طالبان واگذار کرد، معلوم است که چگونه مبارزه زنان افغانستانی که بسیار ارزشمند هستند، با قتل‌عام مواجه شد. البته زنان افغانستانی به ایالات متحده آمریکا اتکا نکردند، اما پذیرش قانونی حاکمیت طالبان، اگرچه نامشروع اما فرصتی قانونی برای سرکوب این جنبش‌ها فراهم کرد. ما نباید اجازه دهیم همین اتفاقات در خاورمیانه رخ دهد. نیروهای زنانی که در اینجا سازماندهی شده‌اند ابزار و سازماندهی لازم برای خوددفاعی را دارند.

به همین دلیل در دوره آتی باید مبارزه دفاعی در عرصه‌های سیاسی- دیپلماتیک، اجتماعی و نظامی افزایش یابد. کارگاه دفاعی زنان خاورمیانه که به رهبری ی‌پ‌ژ در ۲۵ نوامبر برگزار شد و ما به عنوان یژا استار در آن شرکت کردیم، مهم بود. نکاتی که کارگاه تصمیم گرفت و همچنین پیش‌بینی‌های آن در مواجهه با رویدادهای دوره‌ای دقیق بود و تمامی سازمان‌های دفاعی شرکت‌کننده باید از نظر تحقق الزامات این امر در سطح عملی حد اکثر عمل کنند.

البته این وضعیت مربوط به زنان در سراسر جهان است. در این راستا، نیاز است که زنان در یک مقاومت اجتماعی شرکت کنند که سیاست فعلی را در هم بشکند و جبهه اتحاد را گسترش دهد. در عین حال همه زنان باید در طیف دفاعی بویژه در کوردستان و خاورمیانه قرار گیرند. یعنی باید با روحیه بسیج عمل کرد. در سیاست‌ها و تصمیم گیری‌های کلی، زنان نباید در پست‌های یدکی یا تعیین‌شده باشند. ما باید از آینده خود صیانت کنیم و رهبری واقعی را نشان دهیم.

البته یک ذهن مردانه وجود دارد که زنان را در حالت یدکی نگه می‌دارد. رویکردهایی که وجود آن را لازم نمی‌بیند، از انرژی آن بهره می‌برد اما اراده‌اش را نادیده می‌گیرد... اما هر هجمه‌ای باید برای ما به دلیل دفاع تبدیل شود و با استراتژی مبارزه‌ای مبتنی بر آگاهی جنسیتی مواجه شود. به همین مناسبت از همه زنان می‌خواهیم که به سازمان‌های دفاعی بپیوندند و از خانه، خیابان، میهن، زندگی، هستی، بدن، روح و آینده‌شان به عنوان مجموع همه این‌ها صیانت کنند.

در شرایطی که همه سناریوهای وحشتناک را بر آن تحمیل می‌کنند، اگر به درستی مبارزه شود، می‌توان با تحولی روبرو ساخت که به سرعت انقلاب زنان خاورمیانه را آشکار کند. این روند ممکن است به چشمه آزادی تبدیل شود. ما به عنوان یژا استار در طول سال قدرت مبارزاتی قابل توجهی را در این زمینه نشان داده‌ایم. البته ما جنبه‌های ناکافی خود را ارزیابی می‌کنیم. ما حتی یک زن را به انصاف عقب‌ماندگی جهادی مذهبی و یا تبدیل شدن به یک مهره در هیئت دولت‌های بین‌المللی رها نمی‌کنیم. ما به اردوغان و گروهش بزرگترین تبهکار تروریست که موجودیت ما را جرم‌انگاری می‌کند، فرصت پیروزی نمی‌دهیم. ما قطعا با قدرت خود و اتحاد زنان، تحولات را در مسیر درست هدایت خواهیم کرد و با دستان خود آنچه را که شایسته ماست به دست خواهیم آورد.

بزرگترین قدرتی که این موفقیت را تضمین می‌کند این است که همه زنان از هفت تا هفتاد ساله با این دیدگاه عمل کنند و دشمن را در هر زمینه‌ای هدف قرار دهند و همچنین به جبهه‌های گریلا و دفاعی بپیوندند و از خود محافظت کنند.

در این رابطه شما به عنوان نیروهای دفاعی جنبش آزادی زنان، یک سال مبارزاتی مهم را پست سر گذاشتید. ساختار یژا استار از جمله فرماندهی و مبارزان، به پیشاهنگی فرماندهانی نظیر باور دَرسیم و بِریتان نورحق چیا، در باکور کوردستان و مناطق حفاظتی مدیا، ایستاری مهم در برابر فاشیسم دولت ترکیه به نمایش گذاشتند. در این راستا سطح گریلاهای آزادی زن در زمینه پیشاهنگی و اجرای تاکتیک‌ها، چه ننایجی در بر داشت؟ در بطن جنگ جهانی سوم، نتایج ایدئولوژیک و نظامی مبارزات یژا استار چه بود؟

در واقع، در سوال قبل در زمینه جنگ جهانی سوم، تا حدودی مبارزات ایدئولوژیک و نظامی جبهه زنان را ارزیابی کردیم. ما به مثابه یژا استار، در رابطه با حل تضادها میان دو جنس، یک سازمان دفاعی زنان هستیم که خواستار آزادی برای خلق خویش و بشریت هستیم. این هویت ایدئولوژیک ما است و در عمل خویش نیز، این هویت را نمایندگی می‌کنیم. هدف ما به عنوان نیروی دفاع زنان و جبهه زنان در بطن جنگ جهانی سوم‌، چاره‌یابی مسئله آزادی زنان است. عرصه‌های دفاعی به همان میزان که اهداف ایدئولوژیک ما و اجرای رادیکال جهت تحقق آن‌ها هستند، آلترنانیو اصلی ما برای دفاع از موجودیت است که این نیز به نوبه خود مظهر مبارزه نظامی ما است. دولت و نیروهای نیابتی، حالت نهادینه اقتدار مردانه هستند و مبارزه ما در صدد فروپاشی و بی‌تاثیر ساختن این ایستار نهادینه مردانه است. ما در تمام طول سال مبارزاتی نشان دادن راستین این امر را انجام دادیم. ما به عنوان نیروهای گریلای زن، هم در باکور کوردستان و هم در مناطق حفاظتی مدیا، مبارزه‌ای موثر انجام دادیم. بدون شک به پیشاهنگی طلایه‌داران بزرگمان، باور درسیم، بریتان نورحق و آسیا علی، و در رابطه با آزادی رهبر آپو و بر مبنای آزادی تمامی زنان و خلق‌ها، ایستاری تاریخی نشان داده شد. همانطور که همگان مطلع هستند، دولت فاشیست ترکیه در جریان جنگ جهانی سوم همراه با توطئه و تقسیمات خائنانه و منطقه‌ای، حملات شدیدی انجام می‌دهد. در صدد تبدیل این مقطع به دستاوردی در زمینه سرکوب گریلا می‌باشد. البته در باکور کوردستان با وجود تمامی فشارها، حملات، تعقیب تکنیکی و دسیسه جنگی متکی بر تکنیک، مبارزه گریلاها به پیشاهنگی زنان و حفظ موجودیت و قابلیت نظامی، بسیار حائز اهمیت است. ما به عنوان گریلاهای یژا استار با گام‌های مهمی وارد سال ۲۰۲۴ شدیم. هم تیم‌های متحرک، هم نبرد تونل‌ها و به کارگیری تاکتیک‌های گریلایی به صورت متداخل، سطحی موثرتر در تمامی شاخه‌ها و به کارگیری تاکتیک‌ها ایجاد کرد. در زمینه ملزومات و راه‌های خنثی‌سازی و وارد آوردن ضربات موثر به تاسیسات فنی دشمن، نتایج موفقیت‌آمیزی به دست آمد. به ویژه در اشراف فرماندهان زن بر تاکتیک، پیشاهنگی در عملیات‌ها و نحوه تحرک، بسیار موثر بود. ما به عنوان فرماندهی زنان و ساختار مبارزه هم در امور تاکتیکی و هم در زمینه تکامل فنی و جزئیات جنگ نتایج مهمی کسب کردیم. در تمام طول سال ۳۵۷ عملیات از سوی یژا استار انجام شد. یعنی نیروهای دفاعی زنان نه به صورت فصلی بلکه در تمامی شرایط  عملیات‌های خود را انجام داده و موفق به انجام آن شدند. همچنین به موازات سوءقصد، استفاده موثر و گسترده  از سلاح سنگین و تاکتیک سابوتاژ، دفاع هوایی، نفوذ و تهاجم گریلاها به شیوه‌ای موثر و متداخل به کار گرفته شد. در جنگ تونل‌ها نیز در مقاومت پیشاهنگی انجام شده و با توجه به تمامی شرایط، ضربات سنگینی به دشمن وارد شد. ما هر روزه ترازنامه منتشر کرده و به صورت ماهانه و سالانه نیز آن را برای افکار عمومی منتشر می‌کنیم. شمار زیادی از تبهکاران اشغالگر در این عملیات‌ها مجازات شدند، مقادیر زیادی سلاح و تجهیزات نظامی به غنیمت گرفته شد و شمار زیادی تجهیزات و ادوات نظامی منهدم شدند. در زمینه خوددفاعی در باکور کوردستان نیز سطح مهمی از انجام عملیات را داشتیم. یگان‌های حرفه‌ای ما در محدوده خود ایستاری موثر نشان دادند. این اواخر نیز عملیات رفقای ما آسیا علی و روژگر هلین که تسلط تاکتیکی نیروهای دفاعی زنان و توان اقدام آنان را به اوج رساند، نیروی ایدئولوژی آزادی زنان را نشان داد. با جدیت و روحیه‌ای والا به دشمن یورش برده و برای کسب نتایج قاطع اهمیت قائل شدند. ضعف و استیصال تبهکاران دولت ترکیه در مقابل آنان، در واقع، به بن‌بست رسیدن حاکمیت مردان در برابر نیرو و مبارازت زنان را نشان داد. در این رابطه، نتایج ایدئولوژیک و سیاسی به دست آمد. اگر این ایستار گریلاها نبود، هم تحولات سوریه خیلی وقت پیش تحمیل می‌شد و هم اینکه دولت ترکیه بی‌محابا تعامل کرده و هیچ حد و مرزی نمی‌شناخت. با بهایی فراوان جلوی موفقیت دولت ترکیه گرفته شد و با وجود فراوان بودن دروغ‌های آنان برای کتمان شکست‌هایشان، اما این برای آنان راه‌حل نشد. حقیقت همواره دارای توان افشای دروغ‌ها و تزویرهای آنان است. همچنین حملات بی‌محابای دشمن علیه پیشرفت‌ها و انقلاب به پیشاهنگی زنان و عدم برخورداری از جسارت در مقابل نیروهای گریلای زن و تاثیرات مبارزات آزادی زنان، ناشی از استیصال دولت ترکیه است. می‌دانیم که رسالتی تاریخی بر دوش ما است. ساختار فرماندهی و مبارز جاودانه ما با تکیه بر قهرمانی زنان، صاحبان زبده این رسالت هستند. نقطه قوت نهفته در سرچمشه این امر نیز ناشی از وفاداری به رهبر آپو بوده و ایستار و ایمان اجرایی آن نیز در گرو اهداف ایئولوژیک است. ارتش سوریه بنا به دلایلی، علیرغم حضور نیروهای سوریه و سایر نیروها، نتوانست ۱۲ روز مقاومت کند.  شکست حماس نیز مقابل چشمان ما است. با وجود آن که نیروهای گریلا  با حملات کثیف، بمباران‌های شدید و حملات هوایی و زمینی مواجه بوده و با وجود استقرار نیروها دولت ترکیه در برخی نقاط مرزی، اما دشمن قادر به درهم شکستن نیروی گریلا نیست؛ هر روز تلفات می‌دهد، تلاش می‌کند ارتشی که روحیه آن درهم شکسته است را سرپا نگه دارد. آنچه که این امر را محقق ساخت تکنیک نظامی ما یا شمار نیروهای ما نبود بلکه نیروی ایدئولوژیک رهبر آپو ، تلاش ما برای مشارکت در این نیرو و پافشاری بر ایستارمان در این راستا، آن را محقق ساخت. به این مناسبت، یاد رفقایمان را که در سال ۲۰۲۴ به شهادت رسیدند، با احترام و امتنان گرامی می دارم. آنان به راهی برای آزادی، نفس برای زندگی، ضربه‌ای برای دشمن، دروازه‌ای به سوی آینده، نمود حقیقت برای میهن‌دوستی، و به مظهر و نمود ایزدان بدل شدند. به این دلیل ما با امیدی عظیم، باور به پیروزی و ایمان به اراده خود، به استقبال سال ۲۰۲۵ خواهیم رفت. البته با وجود تمام این‌ها، هم در عرصه نمایندگی ایدئولوژیک و هم در ایستار نظامی، کاستی‌هایی داشتیم. مهم‌ترین مسئله این است که مبارزه ما برای خنثی سازی کامل سیاست نسل‌کشی و تحقق آزادی رهبر آپو، کفایت نکرد. این مایه خودانتقادی است. با پیگیری تمامی کاستی‌ها؛ و با آگاهی از معنای سال ۲۰۲۵، با تمام توان خویش برای تبدیل سال آینده به سال پیروزی‌های بزرگ، تلاش خواهیم کرد.

در رابطه با سطح عمل یژا استار بر اساس خط مشی آزادی زنان، مهم‌ترین امر در سال ۲۰۲۴، عملیات فدایی آسیا علی و روژگَر هِلین در ۲۳ اکتبر علیه TUSAŞ در آنکارا بود. به ویژه سطحی که در شخص آسیا علی و روژگر هلین ظاهر شد، در زمینه مبارزات آزادی زنان چه معنایی دارد؟ در رابطه با ایستار ایدئولوژیک و سطح اجرای تاکتیک، معانی قابل برداشت از این عملیات چیست و از منظر یژا استار از چه تاثیری برخوردار است؟

خط مشی آزادی، با خود آزادی می‌آورد، شخصیت آزادی وضعیت رهایی از سنت، ارتجاع و ضعف می‌باشد. تحقق این امر در شخصیت‌ها، عظمتی تاریخی  می‌آفریند. به همین دلیل رفقا آسیا علی و روژگر هلین، نمود زنان و مردان آزاد پیوند خورده با رهبر ما و تلاش‌ها و مقاطع وی هستند. با وجود نابود شدن شخصیت زنان و مردان عادی در وجود این رفقا، نیرویی که از این منظر به میان آمد، در رادیکال‌ترین سطح ظاهر شد. آسیا علی به عنوان نیرومندترین نمود خط زیلان، از منظر شخصیت فرماندهی جنبش آزادی زنان، چنان حقیقتی است که با صفت ارتش تک نفره خود، سازمان یافته است. عبارتی در گزارش رفیق روژگر که می‌گوید: "در داخل سازمان، رفقای زن، من را شکل دادند"، در واقع راهی به سوی آزادی و نشانه اساسی پیروزی است. رهبر آپو در شخص خود، پیشرفت را بر "نابود کردن ذهنیت مردانه" متکی ساخت. این تاکید که در واقع دیدگاه متعلق به رهبر آپو است، نمود رهایی از تمامی پلیدی‌های اقتدار و مردانگی است. خط مشی عَگید که در شخص رفیق معصوم کورکماز برجسته شد، در جوهره خویش دربرگیرنده این معیارها است. به همین دلیل ویژگی و هویت ایدئولوژیک این عملیات، در اصل همین است. به لحاظ تاریخی بارها ثابت شده است که: زن و مرد بودن محقر کلاسیک، تسلیمیت، نابودی، خیانت، همدستی با نظام، فلاکت، بی اراده شدن و شکست را به ارمغان می‌آورد. رهایی از این امور، عظمتی معجزه‌آسا ایجاد خواهد کرد. زیرا وقتی فرد خود را از جنسیت‌گرایی و مردسالاری رها می‌کند، ویژگی ای در وی برجسته می‌شود که تمامی زیبایی‌ها را محقق خواهد ساخت. می‌توان در باره مبنای ایدئولوژیک رفقا آسیا و روژگر چندین جلد کتاب نوشت. این امر مستلزم درکی همه‌جانبه است.  وقتی که این حقیقت، خود را در بعد نظامی سازماندهی می‌کند، به هیچ نمی‌توان جلوی آن را گرفت، تجربه جسارتی بزرگ کسب کرده و مطمئنا به پیروز خواهد رسید. هر دو رفیق از تجربه بزرگ زندگی و مبارزه برخوردار بودند. به عنوان ملزومات چاره‌یابی در بالاترین سطح به شیوه‌ای سازمان یافته و منظم، ژرفا در تاکتیک، جسارت، توان ضربه زدن را محقق ساختند. اقدامات و اهمیت TUSAŞ مشخص است. در پایتخت دولت ترکیه، پلیدترین نهاد جنگی و مکانی که هرنوع ابزار جنایت در آن ساخته می‌شود، قطعا هدفی جنگی است. رفقا به آنجا رفتند. در این عملیات، دشمن بیش از ۴۰ نفر تلفات و بیش از ۱۰۰ نفر زخمی داشت. اما دولت ترکیه طبق روال همیشگی، سعی کرد واقعیات را پنهان کند. با این وجود نیز در بسیاری از تصاویر مشخص می‌شود که رفقا به شیوه‌ای موثر و زیرکانه به دشمن ضربه وارد می‌کنند. همانند عقاب به جرگه دشمن هجوم می‌برند. دو رفیق تمامی TUSAŞ را به اسارت گرفته و تارومار کردند. رفقا بیش از یک ساعت جنگیدند، هم تاکیتک سابوتاژ را پیاده کردند و و هم جان خود را به بمب بدل کردند. در بالاترین سطح به دشمن ضربه وارد کردند. به لحاظ نظامی، محاسبات به شکل بسیار خوبی انجام شده و اشراف بر سنگر را از خود نشان دادند. به عنوان یک تیم آپویی دو نفره، عیله بزرگترین مرکز جنگی دشمن عملیات انجام دادند. همچنین تاثیر آن بسیار زیاد بود و موفق شدند. نیرو و زیبایی هر دو رفیق، هم به مثابه ایستادن در اوج قله‌های مظهر تکوین ارتش ما زنان و هم در زمینه استراتژی همه‌جانبه مبارزات آینده، به الگویی نیرومند بدل شدند. این امر،  به مایه سرفرازی ما، زنان، و خلق، تبدیل شد. این رفقای ما وفادارترین افراد نسبت به زندگی و جستجوگران زیبایی هستند، به همین دلیل علمیات آنان بزرگترین عملیات است. باید همه ما، تمامی زنان، خلق ما و تمامی خلق‌ها، این ارزش را درک کرده و حق آن را ادا کنند. ایستار رفقا، دعوت به مبارزه در بالاترین سطح است. ما به عنوان یژا استار، با احترام از این عملیات استقبال کرده و تاکید می‌کنیم که ایستار درخور این پیروزی‌ها و گسترش آنان در پیش گیریم. البته باید تمامی جوانان و زنان بر اساس این خط مشی دست به تحلیل زده، عرصه حضور خود را به سنگر مبارزه تبدیل کرده و سلاح آسیا و روژگر را به دوش گیرند. به این مناسبت، ما جوانان و به ویژه زنان جوان را فرا می‌خوانیم که به صفوف گریلا پیوسته و در خواست می‌کنیم که بیایید در راه آزادی، سهم خود از شرافت را بر دوش گیریم.

در آخر، چه چشم اندازی را برای سال ۲۰۲۵ پیش روی خود دارید؟ به ویژه همچو ساختار فرماندهی و مبارز یژا استار، چگونه می‌توان اهداف شما برای ۲۰۲۵ را تعریف کرده و زنان و خلق چگونه از این سال استقبال کرده و چه کاری انجام دهند؟

سال ۲۰۲۵، در عین حال صدمین سالگرد سال ۱۹۲۵ نیز می‌باشد که به دست انگلستان علیه خلق ما انجام شد. ما در برابر یک سیاست صدساله انکار-توطئه-نسل‌کشی، مبارزه می‌کنیم. پنجاه سال اخیر این دوره صد ساله، با مبارزه خنثی سازی و فروپاشاندن سیاست نسل‌کشی سپری شد. جنگ جهانی سوم اکنون به مرحله بازطراحی خاورمیانه و بازترسیم مرزها رسیده است. در این زمینه بر مبنای تجربه‌ها و دستاوردهای پنجاه سال اخیر، دقیقا در این برهه که شرایط برای بازترسیم نظام مهیا شده است، ما دارای چشم‌انداز و شرایطی هستیم که سال ۲۰۲۵ را به سال پیروزی و درهم شکستن توطئه‌ها تبدیل کنیم. بر مبنای انقلاب آزادی زنان، با درک صحیح وضعیت موجود، با نیرو گرفتن از تجربیات خویش و ارزیابی نقاط ضعف خویش، قدرتمندترین نیروی سال جدید خواهیم شد. به ویژه بر مبنای آزادی رهبر آپو، فرصت دفاع از موجودیت و آزادی زنان، خلق ما، خلق‌ها و هویت‌های فرهنگی، نیرومندتر از هر زمانی است. به عنوان نیروهای دفاع زنان، مصمم به فعال بودن در سراسر کوردستان و منطقه هستیم. از اکنون مشخص است که سال آینده، سال جنگ بزرگ خواهد بود. آنچه که در خاورمیانه، قبرس و سوریه روی می‌دهد، حملات علیه ایران شدت بیشتری خواهد گرفت و احتمال جنگی جدید در عراق نیز زیاد است. کوردستان، زنان و مردم، در مرکز همه این اتففاقات هستند. به موازات آمادگی ما برای هر وضعیتی، ما خصیصه خط سوم خویش را هم در عرصه نظامی و هم در سطح سیاسی حفظ کرده و تمثیل‌گر آن خواهیم بود. در این زمینه، جنگ در کوردستان که فی نفسه شدید است، ممکن است وارد مرحله‌ای جدید شود. برای ما نیز فرصت قدم‌های محکم و ضرورت گسترش مبارزه در عرصه‌های گسترده تر ایجاد می‌شود. ما اشغال هیچ منطقه‌ای، تداوم آن و کنار گذاشتن زنان را نمی‌پذیریم و این امر به دلیلی برای مبارزات ما تبدیل خواهد شد. البته برای حقوق خلق‌ها و زنان بر اساس هویت خویش، از جمله عرب، کورد، ارمنی، آشوری، فلسطینی، یهودی، فارس و بلوچ؛ همچنین هویت‌های فرهنگی ایزدی، علوی، دروزی، یارسان و غیره، و همچنین برای گردآوردن آنان بر مبنای خط مشی مشترک، تلاش خواهیم کرد. اما در وضعیت فعلی، نیاز به جنگ دفاعی وجود دارد که بایستی بیشتر اجتماعی شود. برای آن که هر خانه، کوچه و تمامی عرصه های زندگی به میدان مبارزه بدل شوند، باید خلق ما، دیگر خلق ها و به ویژه زنان، سازماندهی خوددفاعی را گسترش داده و آن را به نیروی مبارزه تبدیل کنند. روژاوا، شمال و شرق سوریه، به پیشاهنگی زنان، دستاورد خلق مان در هر چهار بخش کوردستان و منطقه است و وجه اشتراک و دستاورد تمامی خلق های جهان است. هیچکس نمی تواند آن را کوچک انگارد. اتخاذ موضع در قبال شمال و شرق و سوریه، به معنای موضع در قبال تمامی تنوعات اجتماعی است که از آنان نام بردیم. لذا باید با بسیج عمومی، موضع مبارزه مشترکی در پیش گرفته شود که حکومت ها بیش از هر چیزی از آن هراس دارند و بایسی قیامت بپا کرد.  اتحاد بین المللی مهم است اما باید در این راستا خصیصه ملی نشان داده شود. البته برخی سازمان‌ها و احزابی که نقش کنترا را ایفا می‌کنند، نه نیرویی ملی بلکه وطن فروش بوده، با دشمن همکاری کرده و خائن هستند. باید از آنان گذار صورت گرفته و اتحاد ملی در میان زنان محقق شود. ملت بودگی زنان حتی فراتر از این مسئله است. تمامی زنان منطقه و سراسر جهان، بخشی از ملت زنان بوده و همه موظف به دفاع از آینده خویش هستند و ما موظف به نمایندگی کردن این ارزش‌ها در جریان مبارزات خود هستیم. به موازات ارتجاع جهادی، زوال مدرن نیز یک شیوه زیست نیست. به همین دلیل باید همگان در سال ۲۰۲۵ با عصیانی انقلابی، به‌پا‌خیزند. ما باید شانس خود را درک کرده و از آن صیانت کنیم، در غیز اینصورت، معنایی برای آن باقی نخواهد ماند. اکنون زمان آن است که فرد با اراده و امید به مبارزه ملحق شود. اکنون زمان آن رسیده است که شخص بر توان خویش تکیه کرده و مانند آسیا و روژگر، پاک بودن را در شخصیت خود نمود بخشیده، به مبارزه پیوسته و پیروز گردد. ما تمامی زنان و جوانان را فرا می‌خوانیم که به صفوف مبارزه بپیوندند. مشارکت در ارتقای مبارزات خوددفاعی، درک صحیح مسئله، وفاداری به رهبری و حرکت بدون تردید، تمامی خاورمیانه را آزاد خواهد کرد. با ایمان و عزم، سال ۲۰۲۵ را به تمام زنان، خلق خود، خلق‌ها، خانواده‌های شهدا، به ویژه به مادران شهدا و رفقایمان که در حال مبارزه هستند، تبریک گفته و با احترام و امتنان یاد تمامی شهدای خود را گرامی می‌داریم. انقلاب زنان و بهار خلق‌ها، هویت‌های سال ۲۰۲۵ خواهند بود.