عبدالله اوجالان از وضعیت سیاسی و اجتماعی سوریه بخوبی آگاه است. ایشان سالهای مدیدی در سوریه به مسائل سیاسی پرداخته و روابط سیاسی را در سوریه گسترش داد. زمانی که اوجالان گفت:"سوریه در حال فروپاشی است" کسی از چنین آیندهای سخن نرانده بود.
یکی از تواناییهای منحصربفرد عبدالله اوجالان رهبر خلق كُرد این است که مداوما به ارزیابی صحیحی از شرایط و تحولات میپردازد. با حداقل شرایط مرحله تازهای را آغاز کرده و به تغییر آنچه که لازم است اقدام میکند.
بدون شک در شرایط ١٩٧٩ رفتن به سوریه و مستقر شدن در این کشور کار چندان آسانی نیست. ایشان در سوریه جنبش آزادیخواهی را شکل داد و از این لحاظ مرحله سوریه دارای ویژگیهای منحصربفرد تاریخی است. عبدالله اوجالان در این رابطه اظهار نموده است:"انسان لازم است شرایط را بدرستی ارزیابی کند. با وجود تمام زحمات در سوریه به سیاست روی آوردم. شما لازم است که بدانید معنی عربی کلمه اسد همان "شیر" است. ٢٠ سال در مقابل چشمان "شیر" توازن قوا را حفظ کردم و اینگونه سیاست را به پیش بردم. کسی این مهم را به شیوه صحیح درک نکرد."
اوجالان مدتی طولانی را در سوریه بسر برد و ارزشهای طرفین را محترم شمرد. به گفته وی "ما هیچگاه به رفاقت خیانت نکردیم". اوجالان از معدود افرادی است که از وضعیت سیاسیاجتماعی سوریه آگاه است. سیاستورزی و ایجاد روابط و در همان حال ارزیابی تحولات. ایشان بیان کرده بود:"سوریه در حال فروپاشی است" هیچ کسی چنین پیشبینی را بیان نکرده بود.
زمانی که اظهار کرد:"قیام کردها در سوریه از قیام عربها بسیار نیرومندتر خواهد بود" آنچه که بعدها به نام انقلاب روژاوا صورت گرفت در ذهن کسی نمیگنجید.
اوجالان چنان رهبری است که به افکار خود ایمان دارد، آنها را بیان میکند و آنچه را که بیان کند به عمل میرساند.
پس از توطئه بینالمللی ١۵ فوریه ١٩٩٩ هم به تحلیلات خود ادامه داد. سال ٢٠٠۴ و پس از آن پیشبینیهای فراوانی را در رابطه باسوریه مطرح کرد و با مرور دیدگاههای اوجالان میتوان آنچه را که امروز در جریان است به شیوه بهتری درک کرد.
به همین دلیل مرور آنچه که اوجالان بیان کرده لازم مینماید
***
٢٠٠۴:"دفاع مشروع را در برمبانی صحیح مورد ارزیابی قرار دهید"
به ارزیابیهای سال ٢٠٠۴ توجه کنیم!
اخطارهایی که اوجلان طی این سال ابراز داشته بود، بیشتر خطاب به خلق کُرد بود و اینکه بایستی در سوریه چه اقداماتی انجام دهند. در رابطه با وضعیت دمکراسی و سیاستهایی بود که به کُردها مربوط میشد. ایشان میگفت:
*ضروریست که کُردها در سوریه برنامههای مربوط به شهروند آزاد، حق آموزش و فرهنگ ریشهدار مبارزه را فراگیرند و مقولهی دفاع مشروع را بر اساس معیارهای حقیقی ارزیابی کنند. بایستی در سوریه تدابیر لازم اتخاذ شوند.
* اگر حکومت سوریه خواستهی کُردها برای آزادی را سرکوب کند، در تنگنا قرار میگیرد. لازم است که کُردهای سوریه احزاب مربوط به خود را تشکیل دهند و مطالبات خود در رابطه با دموکراسی و آزادی را سازماندهی نمایند. بایستی علیه مواضع کثیف حکومت سوریه تدابیر لازم را اتخاذ نمایند.
*خلق سوریه باید از حقوق و آزادیهای خود صیانت بهعمل آورد. من خواهان این هستم که خلق سوریه با حقوق دمکراتیک و هویت فرهنگی خود مدیریت شوند. این موضوع برای بخشهای دیگر کردستان نیز کاربرد دارد. در خاورمیانه سناریوی بازیهای آشفتهای در جریان است و آشوبهایی برپا میشود و باید با توجه به این رویدادها سیاست اعمال کنید. میتوانید رویدادهایی را با عاملان نامشخص، به انجام برسانید.
*مسئلهی شهروند مشترک یکی از معضلهای اساسی در سوریه میباشد. رفقا باید بادرنظر گرفتن این موضوع عنوان کنند که ما میخواهیم برای خیر و خوبی تمام خلقهای سوریه اقداماتی انجام دهیم.
***
سال ۲۰۰۵ : "خلق کُرد با قدرت مقاومت کنند"
اوجلان در دیدارهای سال ۲۰۰۵ از جنگی که امروزه در کُردستان جریان دارد، سخن به میان آورده است. الاخصوص به این موضوع اشاره میکند که این جنگ ترکیه را دربرخواهد گرفت. ایشان در رابطه با جنگ نوینی که با هدف طراحی نوین خاورمیانه درجریان است، عنوان میکند:"دولتهای سوریه ، ترکیه و ایران درک کنند یا نه برای من اهمیتی ندارد. چرا که تمام پیشبینیها و تلاشها برای اینست که کردستان به دریای خون تبدیل نشود.
اوجلان تاکید میکند که او از خلق و میهندوستی آنان [کردها] مطمئن است و اگر حملهای علیه آنها صورت بگیرد، با تمام توان خود مقاومت خواهند کرد.
هشدارهای او خطاب به دولت سوریه و کُردهای آنجا بود:
*اگر به سیاست امحا و نابودی خلق کُرد ازطریق سیاسی و نظامی پافشاری کردند و سعی کنند تا کُردهای خیانتکار را در این راه بهکار بگیرند، کاری که باید شما در مقابل این اقدامات انجام دهید، نشان دادن مقاومتی بیهمتا برای دفاع از ارزشها و آزادی خلقتان است. دشمن این موضوع را درک نکرده و بر سیاست نابودی کُردها ادامه خواهد داد.
*نیروهای جهانی ناچارند که سیستمی دمکراتیک را برای سوریه بپذیرند. خلق کُرد بایستی از هر جهت آمادگی آن را داشته باشد و اهمیت دارد که در این راه از خودتان دفاع کنید چراکه مصونیت جان خلق از دغدغههای اصلی من است.
*ممکن است وضعیت خطرناک عراق در سوریه نیز روی بدهد.
***
سال ۲۰۰٨ : "در سوریه عملیات نظامی انجام میدهند"
اوجلان در سال ۲۰۰٨ بهوضوح از انجام عملیات نظامی علیه سوریه سخن میگوید:
*در تاریخی نزدیک علیه سوریه عملیات نظامی انجام میدهند. اطلاع دقیق ندارم که این اتفاق پس از چند ماه یا چند سال دیگر روی میدهد اما نوبت ترکیه نیز فراخواهد رسید.
*دولتهای جهان چه دموکراسیخواه باشند و چه جمهوریخواه اگر قدرت را در دست بگیرند، همان اقدام را در سوریه انجام خواهند داد.
***
سال ۲۰۰۹ : "فتوای کشتار کُردها را صادر خواهند کرد"
رهبر دینی دولت ترکیه برای اقدامات وحشیانهای که در عفرین علیه خلق کُرد انجام میگیرد، فتوا صادر کرد که مردم ترکیه سورهی "فتح" بخوانند. اوجلان ۹ سال پیش وضعیت کنونی را بهوضوح آشکار میکند و چنین هشدار میدهد:
*اگر اتحاد ملی صورت نگیر ، نقشه خواهند ریخت که قتلعامی وسیعتر از فلسطینیها را علیه کُردها انجام دهند. بنابراین بایستی خلق کُرد از اکنون برای اتحادملی اقدام کند. احتمال میرود این قتلعام بسیار خطرناکتر و بزرگتر از قتلعامهای قبلی باشد. چرا که از راه فتوا صادر کردن دست به کشتار کُردها میزنند. به عنوان نمونه فتوا میدهند که کُردها "بیدین" هستند و یا فتواهای دیگری صادر خواهند کرد تا به کشتار خلق کُرد مشروعیت ببخشند.
***
٢٠١٠:" کردهای سوریه باید مدیریت امور خود را بدست گیرند"
هشدارهایی که این سالها داده بود بویژه برای آنچه که کردها باید انجام دهند مهم بودند.
اوجالان سال ٢٠١٠ بحرانهای این مرحله را یادآوری کرده و از کردها خواست تا متحد شوند. اوجالان به کردهای ساکن سوریه خاطرنشان کرد که مرحله زندگی و مرگ آغاز شده است و لازم است حتما تدابیری اتخاذ کنند. بویژه بر این نکته تأکید کرد که پس از سرنگونی صدام قتلعام کردها نه اینکه به پایان نمیرسد بلکه بیشتر خواهد شد و در تمام بخشهای کردستان روی خواهد داد. ایشان تأکید کرد:"اگر اتحاد دمکراتیک و صلح به نتیجه نرسد، عربها چنان بلایی را بر سر کردها خواهند آورد که از انچه هیتلر بر سر یهودیها آورد کمتر نخواهد بود" و کردهای سوریه را به "دفاع جوهری" فراخواند. دستورالعملهای خودمدیریتی دمکراتیک را خاطرنشان کرد.
*گزارشهایی از دیدار اسد با عشایر کردها در سوریه شنیده میشود. نه با عشایر، بلکه باید با سازمانهای کردها دیدار کنند. پ.ی.د در آنجاست. لازم است با این حزب دیدار کنند. اگر سوریه-اسد اصلاحات دمکراتیکی انجام دهند ما هم به آنان کمک خواهیم نمود. در اصلاحات لازم است که حقوق خودگردانی همچون خودمدیریتی دمکراتیک اداری و فرهنگی را برای کردها برسمیت بشناسند. میتوانند به عنوان نمونه مدیریت شهرداریها را به کردها واگذار کنند. راه اداره امور را برای کردها فراهم نمایند. حقوق فرهنگی و هویتی کردها را برسمیت بشناسند. در چنین حالتی ما هم به آنان کمک میکنیم. سوریه کشور مهمی است و باید مد نظر قرار گیرد. اسد شیوه برخورد من با مسائل را میداند.
*در رابطه با سوریه میتوانم بگویم: آمریکا در ابتدا بشار اسد را به سمت سیاستهای خود متمایل کرد اما اکنون در وضعیت بیثباتی بسرمیبرد. یا همانند "زینالعابدین" تسلیم خواهد شد و یا راه بر چارهیابی مسائل خواهد گشود و یا حتی به زور به حکومت او پایان خواهند داد که در این صورت تمام آنچه که دارد ازجمله خانوادهاش را از دست خواهد داد.
*کُردها در سوریه میتوانند برای دفاع مشروع (دفاع از خود) زمینهسازی کنند و با دولت سوریه و دیگر خلقهای آنجا به توافق برسند و این موضوع از اهمیت بسیاری برخودار است. خلقمان همچنین میتواند در سوریه خود را سازماندهی نماید. من پیشتر نیز این جمله را گفته بودم: "بهار خلقهای خاورمیانه". بهنظرم سال ۲۰۰۳ بود که این حرف را زده بودم و اکنون روزنامهها مینویسند "بهار عربی" درحالی که این تغییرات بهار عربها نیست، بلکه بهار خلقهاست و مرکز آن نیز کُردستان است.
*اجازه ندهید دولت سوریه بگوید که ما از کُردها استفادهی ابزاری میکنیم. این برای خلق کُرد به معنی فاجعه بوده و به موجودیت آنها پایان میدهد. من به شدت هشدار میدهم: بایستی دولت سوریه با کُردها بر اساس خودمدیریتی دمکراتیک به توافق برسد. اگر دولت سوریه این سیستم را نپذیرد، کُردها میتوانند با اپوزیسیونهای سوریه به توافق برسند.
*توافق با اپوزیسیونهای سوریه نیز بایستی بر اساس دمکراتیزهکردن سوریه باشد. اگر این موضوع نیز روی ندهد، بایستی دولت سوریه و هر کسی بداند که خطر قتلعام کُردها را تهدید میکند. کُردها در این پروسه بر سر موجودیت و عدم موجودیت خویش مبارزه میکنند.
*خلقمان در سوریه را فرامیخوانم که کمیتههای خودمدیریتی دمکراتیک و یگانهای دفاعی در سوریه را بنیاد نهند . خطر قتلعام آنها را تهدید میکند. ضروریست که این تهدید را حس کرده و بر اساس آن خود را سازماندهی نمایند. بایستی خلقمان در عراق نیز سازماندهی خود را نیرومندتر کند و در آنجا بر اساس چارچوب اتحاد ملی دمکراتیک کنفرانس مربوط به خود را برگزار نمایند و اتحاد ملی خود را بر این اساس محکمتر نمایند.