انفال در عربی به معنای غنایم جنگی از کفار و نام یکی از سورههای قرآن است. اما انفال برای مردمان کورد یادآور واقعهای تلخ و قتلعامی بزرگ در سده بیست است.
تدارک قتلعام انفال در ماه مارس ١٩٨٧ صورت گرفت و علی حسن مجید مسئول دفتر حزب بعث در شمال عراق در کرکوک عهدهدار فرماندهی آن بود. وی در ماه ژوئن همان سال در نامهای به فرماندهان ارتش، اداره امنیت و برخی سازههای دولتی، پروژه عملیات انفال را شرح داده بود.
براساس آن، تمامی روستاهایی که نیروهای پیشمرگ وارد آنها شده بودند مناطق ممنوعه اعلام و عموم ساکنان آن مشمول مرگ شدند. پیش از آغاز عملیات، مقرر شد مناطق ممنوعه توسط هواپیماهای جنگی بمباران شوند.
در ماده پنج این عملیات توصیه شده بود بازداشت شدگان بین ١۵ تا ٧٠ ساله، بازجویی و سپس کشته شوند.
از جمله اقدامات پیش از آغاز قتلعام، عمل سرشماری در دستور کار بود که در هفدهم اکتبر ١٩٨٧ برای لغو شهروندی عراقی، کوردهایی که در مناطق تحت اختیار نیروهای پیشرگ یا در اردوگاهها زندگی می کردند سرشماری شدند. در جریان این سرشماری به غیر از کسانی که از نیروهای عراقی اعلام حمایت کردند مابقی کوردها به اتهام دشمنی، دیگر شهروند عراقی محسوب نمیشدند.
یگانهای ارتش عراق در هشت مرحله پروژه قتلعام را عملی کردند: در ٢٣ فوریه ١٩٨٨ در ناحیه "سرگلو" ٢۵٠ پیشمرگ و روستایی جان خود را از دست داده و هزاران تن آواره شدند. دهها تن در هنگام گریز بسوی روژهلات کوردستان در نواحی کوهستانی جانباختند.
کشتار جمعی شانزدهم مارس سال ١٩٨٨ هلبجه با سلاح شیمیایی انجام گرفت و منجر به مرگ ۵ هزار انسان و مسمومیت و جراحت بیش از ١٠ هزار تن دیگر شد.
دور دوم عملیات انفال عصر روز بیست و دوم مارس در روستای "سیو سینان" با شلیک توپهای شیمیایی به وقوع پیوست و در نتیجه آن ٨٠ نفر کشته شدند.
دور سوم در منطقه گرمیان در خلال روزهای هفتم تا بیستم آوریل ١٩٨٨ عملی شد.
ارتش عراق هزاران کورد را با استفاده از کامیون از منطقه خارج کرد و نظامیانش ٧٢٨ روستا را ویران کردند.
در سوم ماه می روستاهای "گوپ تپه" و "عسکر" هدف حملات شیمیایی قرار گرفتند.
کشتارهایی که در فواصل زمانی پانزدهم می تا بیست و ششم آگوست روی دادند به عنوان دورههای پنجم، ششم و هفتم قتلعام شناخته می شوند.
کوردهایی که از قتلعام نجات یافته بودند در کمپهای "لیلان" و "تقتق" در شرایط بسیار غیرانسانی مستقر شدند. چنانچه تعدادی کمی از آنها جان سالم بدر بردند. از سرنوشت کسانی که توسط ارتش با کامیون به نقاطی نامعلوم منتقل شده بودند نیز هرگز خبری بدست نیامد.
آخرین دور از عملیات انفال در بیست و چهارم آگوست ١٩٨٨ میلادی در منطقه "بهدینان" انجام شد. دویست هزار نظامی به بهدینان حمله کردند و هزاران تن را در خون غلطاندند. هزاران تن نیز با عبور از مرز رو به باکور (شمال) کوردستان گذاشتند.
در مجموع این حملات در طول نزدیک به دو سال حدود ١٨٢ هزار شهروند کورد قتلعام و دستکم ٣ هزار روستا نیز خالی از سکنه شدند.
انفالچیها در هولیر
طی سالهای اخیر به کرات گزارشهایی در رسانههای اقلیم کوردستان منتشر شدهاند که اثبات میکنند افرادی که در انفال و قتلعام کوردها دست داشتهاند از سوی بارزانیها در هولیر اسکان داده شدهاند. اگر چه حکومت بعث عراق مردم منطقه بارزان را نیز با کشتار روبرو کرد اما مردمانی که در بارزان توسط رژیم صدام مورد قتلعام قرار گرفتند هیچ نسبت خویشاوندی با طایفه ملامصطفی بارزانی (پدر مسعود بارزانی) ندارند.
بر اساس مدارکی که سیاستمدار و فعالان مدنی، مکی آمِدی در میانهی اجرای مستقیم یک برنامه در شبکهی اجتماعی فیسبوک اعلام کرد، در حال حاضر پارت دمکرات کوردستان، هولیر پایتخت جنوب کوردستان را به پناهگاهی برای پسر عموهای صدام حسین بعثی و جلادهایش تبدیل کرده است، این در حالیست که بیشتر این افراد دستشان به خون فرزندان کورد آلوده است به ویژه در جنایات انفال و بمباران شیمیایی هلبجه.
بر اساس مدارک و اطلاعات بدست آمده توسط این فعال مدنی، در ماه مارس ۲۰۱۴ رِبَر احمد وزیر داخله حکومت اقلیم کوردستان که از گماشتگان پ.د.ک و عناصر این حزب است، در هولیر با تعدادی از رهبران تندروی اسلامی و بعثیها دیدار کرده و با آنها گفتگو کرده است. پس از این دیدار، مسعود بارزانی رئیس آن زمان اقلیم کوردستان در ماه ژوئن همان سال به عمان پایتخت اردن رفته است و با روئسای بعث ملاقات کرده است که در میان آنها عزت دوری دبیر کل حزب بعث و تعدادی از گروههای تندرو اسلامی حضور داشتهاند و قول تسلیم کردن شنگال و موصل را به داعش داده است، هم زمان با آنها توافق کرده است که خانوادهی آل مجید و خانوادهی صدام حسین رئیس جمهور فاشیست سابق عراق در هولیر زندگی کنند.
بر اساس مدارک و اطلاعات این فعال در حال حاضر دهها تن از عموزادهها و بستگان صدام حسین و روئسای حزب بعث که در میان آنها پسر و دبیر علی حسن مجید مشهور به "علی شیمیایی" حضور دارند، پس از این توافق پ.د.ک در حال حاضر در هولیر زندگی میکنند.
در همین برنامه اسامی تعدادی از بعثیهایی که دستشان به خون کوردها آلوده است و اکنون در هولیر زندگی میکنند و توسط پارتی برای آنها نگهبان و مقر تعیین شده است و در بهترین بخشهای شهر هولیر زندگی میکنند و فرزندانشان در گران قیمتترین و معتبرترین مدارس هولیر درس میخوانند، آشکار شد.
مدارک و اسناد به شرح زیر میباشند؛
بعثیهای شهرک انگلیسی هولیر
حاجی شبیب سلیمان مجید و غالب حبیب مجید که پسرهایش عموزادهی صدام حسین هستند، به همراه ده خانوادهی دیگر که همه بعثی هستند در شهرک انگلیسی شهر هولیر زندگی میکنند. این شهرک در مسیر جاده موصل و در کنار پارک سامی عبدالرحمن واقع است.
بعثیهای شهرک آمریکایی هولیر
ابو درع دبیر سابق علی حسن مجید بعثی که در میان کوردها به علی شیمیایی مشهور است - مجرم اصلی در جنایت بمباران شیمیایی هلبجه- در این شهرک ساکن است. این فرد اکنون در شهرک آمریکایی در مسیر مصیف در شهر هولیر زندگی میکند.
مزاحم محمد حسن مجید عموزادهی صدام حسین پیشتر در هولیر زندگی کرده است و پس از سقوط رژیم بعث، در هولیر مرده است و در مساجد هولیر مراسم ترحیم وی برگزار شده است، اکنون چهار پسر و دو دختر دارد که همهی آنها در هولیر و در شهرک آمریکایی هولیر زندگی میکنند.
چهار پسر عبد حسن مجید که پسر عموی صدام حسین است اکنون در شهرک آمریکایی در هولیر زندگی میکنند. همهی آنها توسط پارت دمکرات کوردستان محافظت شده و محافظ دارند.
حسن علی حسن مجید یعنی پسر علی شیمیایی یک خانه در شهرک انگلیسی در هولیر و یک خانهی دیگر در اردن دارد. وی میان هولیر و اردن رفت و آمد میکند و بسیاری مواقع در خانهی خود در شهر هولیر اقامت میکند. آنهایی که پدران و مادران و خانوادهشان بدست علی شیمیایی شهید شدهاند، اکنون توسط پارت دمکرات کوردستان به محافظان فرزندان این قاتلان تبدیل شدهاند.
این فعال همچنین اشاره کرد که پارت دمکرات کوردستان و خود خانوادهی بارزانی از راه چندین کهنه مستشار با این بعثیها تجارت میکند. در زمان مرگ یکی از خواهران مسعود بارزانی رئیس پارت دمکرات کوردستان به بهانهی تسلیت به خانهی بارزانی رفتهاند.
مستقر کردن این تعداد زیاد از بعثیها در جنوب کوردستان و نگهبانی و محافظت از آنها توسط پارت دمکرات کوردستان در حالیست که همه خوب میدانند که ۱۸۹ هزار شهروند جنوب کوردستان به دست این بعثیها انفال شدهاند که در میان آنها ۸ مردم منطقه بارزان هم وجود داشتند، هم زمان ۵ هزار تن در هلبجه در یک لحظه به دست علی شیمیایی، قتلعام شدند که اکنون پسرش در هولیر زندگی میکند و فرزندان شهدا نیز از آنها محافظت میکنند.
هزاران پیشمرگه جان خود را فدا کردند، هزاران تن نقص عضو شدند، خون هزاران شهروند ریخته شد و در نتیجهی مبارزات دهها سالهی پیشمرگه و فرزندان کورد بخشی از خاک جنوب کوردستان آزاد شد، اما اکنون پارت دمکرات کوردستان در هولیر از بعثیها محافظت میکند و زندگی شاهانه برای آنها فراهم کرده است و شهروندان خود را گرسنه نگه داشته و حقوق معلمان و کارمندان و پیشمرگه را قطع میکند و جوانان کورد نیز به علت بیکاری میهن خود را ترک کرده و به اروپا مهاجرت میکنند.