دوران کالکان، عضو کمیته اجرایی حزب کارگران کوردستان (پکک) با اشاره به دیدارهای انجام شده با رهبر آپو، اظهار داشت که آنها همیشه از روندی که رهبر آپو پیش خواهد برد، حمایت خواهند کرد، اما حکومت هیچ گامی در گفتار و عمل برنداشته است.
کالکان با بیان اینکه کوردها به لحاظ کیفی و کمی جامعهای قدرتمند هستند و با حمله نمیتوان آنها را از بین برد، گفت: «اگر دموکراتیک شوید، تفاوتها را ببینید، بپذیرید که کوردها نیز مانند ترکها یک ملت هستند، حقوق دموکراتیک دارند و باید آزادانه زندگی کنند، در یک ثانیه مسئله کورد را حل میکنید. (...) این تلاشهای رهبر آپو آخرین شانس برای نجات ترکیه است.»
کالکان اظهار داشت: «کسی منتظر نباشد که راهحلی پیدا میشود، پشت میز توافقاتی انجام میشود، امضاهایی زده میشود، همه چیز حل میشود. کسی اینطور برداشت نکند که مبارزه تمام میشود. چنین چیزی نیست. وارد روند مبارزهای پیچیدهتر و بسیار فشردهتر میشویم. از این نظر به سازماندهی بیشتر نیاز است. اتحاد بیشتر، مبارزه بیشتر لازم است.»
«ما از روندی که رهبر آپو پیش میبرد حمایت میکنیم، اما هیچ گام عملی از سوی حکومت وجود ندارد»
ارزیابیهای دوران کالکان به شرح زیر است:
«ابتدا با احترام به رهبر آپو که معنادارترین مقاومت تاریخ را پیش میبرد، درود میفرستم. بله، در اواخر سال گذشته دو دیدار با رهبر آپو انجام شد. دیدار اول در ۲۳ اکتبر و دیدار دوم در اواخر سال، ۲۸ دسامبر بود. در دیدار دوم، رهبر آپو پیام خود در دیدار اول را به طور جامعتری از طریق هیئت دیدارکننده به اطلاع عموم رساند. در دیدار اول با برادرزادهاش ملاقات کرد و به عنوان یک دیدار خانوادگی ارزیابی شد. اما در دیدار دوم با هیئت دم پارتی ملاقات کرد.
اطلاعیههایی به عنوان پیامهای رهبر آپو به اطلاع عموم رسید. پس از آن، فعالیتهایی از سوی هیئت انجام شد. آنها با مراکز احزاب موجود در مجلس دیدار کردند. با برخی افراد دیدار کردند. در نهایت در مورد این دیدارها توضیحاتی دادند. همچنین اطلاعات جزئی در مورد محتوای دیدار با رهبر آپو از طریق رسانهها ارائه کردند.
ما اینها را با دقت دنبال کردیم و دنبال میکنیم. تلاش میکنیم پیامهای رهبر آپو و همچنین نتایج فعالیتهای هیئت دم پارتی را درک کنیم. فراتر از این، هیچ اطلاعی نداریم. رفیق جمعه (جمیل بایک) هم توضیح داد. تا به حال هیچ فراخوان، پیام یا درخواست رسمی به ما نرسیده است. بنابراین از محتوای بحثها اطلاعی نداریم. همچنین هیچ چیز از ما خواسته نشده است.
فقط ما هم مانند عموم، مانند همه، با نگاه به اطلاعیههای منتشر شده در رسانهها، تلاش میکنیم وضعیت را درک کنیم و از پیامهای رهبر آپو درس بگیریم. وضعیت این است. چیزهای زیادی گفته میشود. اما در عمل وضعیت متفاوتی وجود ندارد. بحثی درگرفت. این بسیار مهم و معنادار بود. مدیریت ما در این مورد بیانیههایی داد. ما برای این بحثها ارزش قائل شدیم و آنها را مهم دانستیم. با دقت نیز آنها را دنبال میکنیم. به عموم اعلام کردیم که وظایف خود را انجام خواهیم داد. در هر صورت مذاکرهکننده اصلی ما رهبر آپو است. ما همیشه از روندی که رهبر آپو پیش میبرد، حمایت کردهایم.
از این پس نیز از آن حمایت خواهیم کرد. تصمیمات او را اجرا خواهیم کرد. این را بیان کردیم. اما فراتر از آن، چیز عملی نمیبینیم. در گفتار و عمل محافل حاکمیت، به ویژه آکپ، هیچ تغییری دیده نمیشود. برخی محافل مطبوعاتی زهر میپراکنند. به زعم خودشان سادهلوحی خود را به نمایش میگذارند. به اصطلاح توهین میکنند. اما در واقع وضعیت مبتذل و فحاش خود را نشان میدهند. این ناشی از حاکمیت است. سخنان و اظهارات محافل حاکمیت، به ویژه شخص طیب اردوغان، محافل آکپ، رسانهها را هدایت میکند. در غیر این صورت رسانهها مستقل از آنها نیستند.
البته احزاب دیگری نیز هستند که تحریک میکنند. از سوی دیگر، اقدامات عملی آنها نیز ادامه دارد. هیچ تغییری در اقدامات عملی ایجاد نشده است. حملات به مردم، دستگیریها، اقدامات انتصاب قیم ادامه دارد. افزایش قیمتها را اعمال میکنند، فشار و استثمار نیز ادامه دارد. هیچ تغییری در وضعیت رهبر آپو در امرالی به ما منعکس نشده است. بله، دیدارهایی انجام شد. اینها نتیجه مبارزهای بود که بر اساس کارزار آزادی جهانی انجام شد.
ما ابتدا این را بیان کردیم و ارزیابی کردیم. این یک موفقیت بود. مدیریت ما در این رابطه بیانیه داد. گفت شکافی در انزوای تحمیلی مطلق ایجاد شده است و بر اهمیت ایجاد چنین شکافی تاکید کرد. اینها ارزیابیهای درستی هستند، اما فراتر از آن هیچ اقدام عملی وجود ندارد. هیچ تغییری که محافل حاکمیت در مورد وضعیت رهبر آپو، در مورد تغییر وضعیت امرالی انجام داده باشند، به اطلاع عموم نرسیده است. ما چنین اطلاعی نداریم.
«کسانی که فراخوان میدهند، کسانی که مسئول هستند، اگر جدی هستند باید گام عملی بردارند»
از این لحاظ به نظر ما مسلماً انزوای تحمیلی ادامه دارد. سیستم امرالی همانطور که بود ادامه دارد. شرایط فعلی رهبر آپو ادامه دارد. هیچ تغییری در شرایط او ایجاد نشده است. علاوه بر این، هیچ اقدام عملی در این مورد نمیبینیم. بله، بحثهایی درگرفت. هیئت دم پارتی دیدارهایی انجام داد، احزاب سیاسی ترکیه اظهاراتی داشتند. البته ما اینها را معنادار و مهم میدانیم. اما اینها فقط بحث است و هیچ اقدام عملی متناسب با خوشبینیهای گفته شده در بحثها وجود ندارد. به عنوان مثال، نمیدانیم که آیا مجلس فعالیتی انجام میدهد یا خیر. مشخص نیست که آیا مقررات قانونی انجام میشود یا خیر. دولت باغچلی فراخوانی داد. محافل بسیاری به این فراخوان پیوستند. گفته شد که رهبر آپو به مجلس بیاید، گفته شد که در گروه دم پارتی سخنرانی کند. خب، چگونه از امرالی بیرون میآید و (به مجلس) بیاید؟ چه کسی مانع آمدن او میشود؟ کسانی که فراخوان بازگشت (آمدن) او را میدهند، آیا کاری برای فراهم کردن این بازگشت انجام دادهاند؟ آیا اقدامی انجام میدهند؟ آیا تلاشی دارند؟ در عمل چنین چیزی به ما منعکس نمیشود. وضعیتی متفاوت دیده نمیشود. یعنی بدون اینکه چیزی تغییر کند، آنها میخواهند و انتظار دارند که رهبر آپو هر کاری که آنها میخواهند انجام دهد. اینطور قابل قبول نیست. اگر آنها جدی هستند، اگر واقعاً خوشبینی در نتیجه فعالیتهای هیئت منتشر شده است، ما نیز آن را بسیار مهم و معنادار دیدیم. ما نیز حمایت میکنیم. یعنی کسی نگوید که پکک اینطور میگوید، آنطور میگوید، مخالف است. چنین چیزی اصلاً وجود ندارد. کل جنبش و مردم روند را با دقت دنبال میکنند. اما کسانی که این فراخوان را میدهند، کسانی که میخواهند اتفاقی بیفتد، اقدام عملی لازم را انجام نمیدهند. رهبر آپو گفت، اگر شرایط فراهم شود، اگر امکانات ایجاد شود، اگر سیستم شکنجه و انزوای تحمیلی امرالی تغییر کند، اگر به شرایط زندگی و کار آزاد دست یابد، میتواند ایفای نقش کند. در وضعیت فعلی چه کاری میتواند انجام دهد؟ چگونه میتواند اظهار نظر کند؟ هیچ چیز نمیتواند بگوید. گفتههای او با وضعیت فعلی قابل انتشار نیست، هر کسی که آن را منتشر کند، مجرم است. دستگیر میشود، حتی دفاعیات رهبر آپو را نیز جمعآوری میکنند. نه کتابهایش، حتی دفاعیاتش را نیز جمعآوری میکنند، چیزهایی که به طور قانونی انجام شده است. چه کسی میتواند این کارها را انجام دهد؟ از این رو هیچ اقدامی وجود ندارد، چیزی مشاهده نمیشود. در حالی که اقدام عملی لازم است. کسانی که این فراخوانها را میدهند، کسانی که خوشبینی ایجاد میکنند، اگر جدی هستند، پس گامهای عملی لازم را متناسب با سخنان خود بردارند. شرایط مناسب را برای سخنرانی رهبر آپو در گروه دم پارتی فراهم کنند. راه را برای فعالیت سیاسی او باز کنند. شرایط زندگی و کار آزاد را برای او فراهم کنند. به سیستم شکنجه و انزوای تحمیلی امرالی پایان دهند. هنوز هم، هم آن سیستم ادامه خواهد داشت و هم اینها به عنوان امید منتشر خواهند شد. اینها از این نظر موارد صحیحی نیستند.
ما نمیگوییم همه چیز منفی است، اما به ویژه کسانی که فراخوان میدهند، کسانی که مسئول این کار هستند، اگر واقعاً میخواهند کاری انجام دهند، میخواهند وضعیت را تغییر دهند، اگر به گفتههای خود باور دارند، در آن صورت باید گامهای عملی لازم را بردارند.
«نباید کوچکترین ضعفی در مبارزه وجود داشته باشد»
غیر از این، (گزینه) مبارزه است. تا کنون برای آزادی جسمانی رهبر آپو و حل مسئله کورد تحت عنوان کارزار آزادی جهانی چه اقداماتی انجام شده است، مردم کورد و دوستانشان، در چهار بخش کوردستان، در چهار گوشه جهان باید این کارزار را ادامه دهند، مبارزه باید ادامه یابد. نباید کوچکترین ضعفی وجود داشته باشد. با مبارزه میتوان سخن گفت و کسانی را که سخن میگویند اما به گفته خود عمل نمیکنند، وادار به برداشتن گام کرد.
به وضوح آشکار است که همه چیز با مبارزه به دست میآید. همه چیز را مبارزه ایجاد میکند. پس باید مبارزه کنیم، بیشتر مبارزه کنیم، با روشهای خلاقانهتر مبارزه کنیم و نتیجه بگیریم.
بله، کارزار آزادی جهانی با نتایجی که ایجاد کرده، مسلماً نتایج مهمی به دست آورده است. ما گفتیم که اینطور خواهد بود. واقعاً نیز گفتیم که پیشرفتهای دائمی در راستای اهداف کارزار آزادی حاصل خواهد شد. از همین حالا راه آن باز شده است. اما برای تحقق آن باید بیشتر مبارزه کنیم، مبارزه گستردهتر، مبارزه مؤثرتر انجام دهیم. من یک بار دیگر به همه مبارزان درود میفرستم. مردم و دوستانمان را به مبارزه مؤثرتر فرا میخوانم.
۱۰-۱۵ سال پیش، ۲۰ سال پیش، زمانی که روند قانونی در جریان بود، رهبر آپو در حالی که دفاعیاتی انجام میداد، در دفاعیات خود این شرایط را ارزیابی کرد. شرطهایی گذاشت. گفت اگر اینطور شود، این نتایج حاصل میشود، اگر آنطور شود، آن نتایج حاصل میشود. اکنون نوشتههای رهبر آپو به عنوان سخنان پیشگویانه یکی یکی محقق میشوند. همه باید این را ببینند. نباید صرفا بگوییم امرالی و بگذریم. آن سخنان ساده و مبتذل برخی افراد دونمایه هیچ ارزشی ندارد. در اینجا از نظر درک صحیح روند، از نظر پیشبینی آنچه ممکن است رخ دهد، یک رویکرد نبوغآمیز وجود دارد. اکنون دنیا و عالم این را قبول دارد. همه قبول دارند. چند نفر اوباش ظاهر شدهاند، اینطور و آنطور تلاش میکنند تا اوضاع را به هم بریزند. اینها هیچ معنایی ندارد. از سوی دیگر، این چگونه اتفاق افتاد؟ دو جنبه وجود دارد. یک، ما مبارزه میکنیم. پکک به رهبری رهبر آپو بیش از پنجاه سال است که در این راه مبارزه کرده است. برای تغییر این ذهنیت و سیاست، سیستمی ایجاد کرده است. این (ذهنیت و سیاست) چه بود؟ ذهنیت و سیاست دشمن کورد، فاشیست، استعمارگر، نسلکش. بیش از چهل سال است، ۴۱مین سال است که جنگ آزادی را به طور بیوقفه پیش میبریم. ۱۰مین سال حملات جنگ ویژه فاشیستی و نسلکش تمام عیار مدیریت آکپ بر اساس طرح اقدام برای فروپاشی است.
«جنگید، نتیجه نگرفت، اکنون به دنبال راه چاره دیگری است»
در مقابل اینها، ما نیز به عنوان جنبش و مردم برای آزادی، مقاومت تمام عیاری را پیش بردیم. در نقطه کنونی، کسانی که این طرح را آماده و اجرا کردند، نه تنها به اهداف خود نرسیدند، بلکه خودشان به وضعیت فروپاشی رسیدند. طرح فروپاشی با این مبارزه اینگونه خنثی شد. برعکس، حکومت فاشیست آکپ-مهپ که آن را اجرا میکرد، به نقطه فروپاشی رسید. هر کاری که انجام داد، با معامله بر سر تمام امکانات ترکیه، با گرفتن حمایت از همه جا، از ناتو، از چین، از روسیه، از همه جا، با استفاده از هر نوع سلاحی، بدون توجه به هیچ قاعده حقوقی و اخلاقی، با ارتکاب هزاران جنایت جنگی، در حملاتی که انجام داد، ناکام ماند. گریلاهای قهرمان کورد، در زاپ، در متینا، در آواشین، در مناطق حفاظتی مدیا، در چهار گوشه کوردستان، با روحیهی فدایی واقعاً نمونههای بزرگ قهرمانی را در تاریخ به نمایش گذاشتند. زنان و جوانان کورد با آگاهی و سازماندهی فوقالعاده شب و روز مبارزه کردند. مردم کورد و دوستانشان، در چهار بخش کوردستان و خارج از میهن در حال مبارزه بودند. این مبارزه از آخرین بار از ۱۰ اکتبر ۲۰۲۳ به بعد، به عنوان یک اقدام برنامهریزی شده بر اساس آزادی جسمانی رهبر آپو و حل مسئله کورد، تبدیل شد. نتیجه این اقدام که سال اول خود را به پایان رساند و وارد سال دوم شد، شکستن انزوای تحمیلی مطلق بود. نیروهایی که در حال فروپاشی خود را میدیدند، به دنبال راه نجاتی از این وضعیت برآمدند. در راس آنها دولت باغچلی، رئیس کل مهپ قرار داشت. چرا؟ زیرا او کسی بود که جنگ را به پیش میبرد. وضعیت کاملاً واضح و قابل فهم است. میگفتند چرا ابتکار از باغچلی بود. من آن زمان گفتم، از چه کسی میآمد؟ از رانتخواران نمیآمد، از کسی میآمد که میجنگید. جنگید، نتیجه نگرفت، درمانده شد. حالا به دنبال راه چاره دیگری است. این کاملاً طبیعی است. بنابراین یک بعد آن این است. این آشکار شد. دیگر نیرویی برای ادامه این حملات ندارند. در وضعیتی نیستند که به اهداف خود دست یابند.
از سوی دیگر، نتایج جنگ جهانی سوم که ۳۵ سال است در خاورمیانه در جریان است، این است. این جنگ همیشه موضوع ارزیابی بوده است. با بحران و جنگ خلیج آغاز شد، پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ایالات متحده آمریکا بر اساس استراتژی نظم نوین جهانی، نزدیک به ۲۰ سال برای تسخیر خلیج، برای تامین کنترل در اطراف خلیج، حملاتی انجام داد. بیش از ۱۰ سال، نزدیک به ۱۵ سال نیز برای تامین کنترل در شرق مدیترانه حملاتی انجام میدهند. جنگ بین سیستم سرمایهداری انحصاری جهانی و استاتوی دولت-ملت در منطقه بود که جنگ جهانی اول آن را ایجاد کرد. این با فروپاشی حکومت بعث در عراق به عنوان مرکز استاتو آغاز شد. در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ جنگ غزه رخ داد. پس از آن، چگونگی تحولات کم و بیش توسط همه مشاهده میشد. چرا؟ زیرا پیش از آن کسانی که این حملات را انجام میدادند، اهداف خود را اعلام کردند. آنها پروژه خاورمیانه بزرگ را گفته بودند، توضیحات زیادی داده بودند اما محتوای سخنان خود را پر نکرده بودند. بسیاری چیزها مبهم مانده بود. اما پس از اجلاس G20 در هند اعلام شد. این چه بود؟ پروژه راه جدید انرژی و تجارت از هند تا یونان. پس از G20 بود. ابتدا اطراف خلیج، اطراف عربستان سعودی را تحت کنترل گرفتند. سپس با پیشگامی اسرائیل، شرق مدیترانه را تحت کنترل میگیرند. یعنی پاکسازی مسیر میکنند. هدف از آن، بیاثر کردن حماس بود. ما آن زمان گفتیم، پس از آن لبنان خواهد آمد. زیرا مسیر را اعلام کردند. پس از آن سوریه خواهد آمد. واقعاً هم همینطور شد. سپس در حالی که سال اول آن به پایان میرسید، جنگ با لبنان-حزبالله رخ داد. آن هم جنگی غافلگیرکننده بود. در حالی که همه انتظار داشتند آن جنگ بسیار طولانیتر باشد. حزبالله در مدت کوتاهی ضربه بسیار سنگینی خورد. اسرائیل که تمام حمایت ایالات متحده آمریکا و اروپا را دریافت میکند، ظاهراً بسیار آماده بوده است. به طور مؤثری ضربه زد. پس از آن، سوریه بود، واضح بود. با ضربه سنگینی که حزبالله خورد، این به معنای ضربه خوردن ایران نیز بود. زمانی که ترامپ در انتخابات ۶ نوامبر پیروز شد، زمینه توافق با روسیه برای دولت ایالات متحده آمریکا فراهم شد. در عرض سه هفته توافق لازم را انجام دادند. ۲۰ روز پس از انتخابات ایالات متحده آمریکا، حمله به حکومت اسد را از طریق حلب آغاز کردند. و در یک هفته حکومت بعث سوریه نیز سقوط کرد، سرنگون شد.
«اگر ترکیه تغییر نکند و دموکراتیک نشود، نابود خواهد شد»
پایه عربی استاتوی دولت-ملت که پس از جنگ جهانی اول در خاورمیانه ایجاد شد، فروپاشیده و نابود شده است. چه چیزی باقی مانده است؟ ترکیه و ایران باقی ماندهاند. ترکیه و ایران از قبل قدرتهای هژمونیک منطقهای این استاتو بودند. بنابراین، اکنون نوبت به فروپاشی استاتوی دولت-ملت ترکیه و ایران رسیده است. سیستم به این سمت حمله خواهد کرد. ایران نیز این را از نزدیک احساس میکند. بر این اساس، تلاش میکند تدابیری را توسعه دهد. مدیریت عمیق ترکیه نیز این را احساس کرد. همچنین دولت باغچلی، با مطرح کردن مسئله بقای دولت، از اول اکتبر بحثهای مذکور را آغاز کرد. فراخوانهایی داد. گفتند بیایید اتحاد داخلی ایجاد کنیم، فقط در این صورت میتوانیم خود را سرپا نگه داریم، وگرنه ترکیه نابود خواهد شد. این اظهارات صحیح بودند. ترکیه واقعاً اگر خود را تغییر ندهد، دموکراتیک نشود، مشکلات خود را حل نکند، نابود خواهد شد.
همانطور که سایر دولت-ملتهای عرب نابود شدند، سرنوشت جمهوری ترکیه نیز متفاوت نخواهد بود. تنها چیزی که از این امر جلوگیری میکند، دموکراتیک شدن است. حل مسئله کورد است. دموکراتیک شدن ترکیه نیز فقط با حل مسئله کورد بر اساس آزادی محقق میشود. کلید، مسئله کورد است، حل مسئله کورد است. کلید دموکراتیک شدن ترکیه. بنابراین، به منظور اتحاد، فراخوانهایی به رهبر آپو داده شد. به عنوان طرف مذاکره پذیرفته شد. ما آن شرایط را مهم دانستیم. اینکه چنین صراحتی به طور ناگهانی، آن هم از سوی رئیس کل مهپ، دولت باغچلی، که حزبی است که جنگ نسلکشی کوردها را در وهله اول از نظر ایدئولوژیک و نظامی به پیش میبرد و از سوی رئیس آن چنین چیزهایی مطرح شود. اما نتیجه چه خواهد شد... گفتیم در عراق به سراغ مخالفان این موضوع خواهند رفت، نوبت به قبرس خواهد رسید، و آمد. در مورد جزایر بحث میشود، از همین حالا بحثهایی بر سر قبرس وجود دارد. ترکیه نیز در مقابل آن موضع گرفت. برای آکدنیز قیم تعیین کرد. این نیز با این روند ارتباط دارد. حملات مدیریت آکپ به شهرداریها با سیاست قیم ارتباط دارد، اما تعیین قیم برای آکدنیز مرسین در چنین دورهای نیز با رسیدن نوبت به قبرس ارتباط دارد. آنها به دنبال تدابیری برای خود هستند، نمیتوانند ساکت بمانند. اما ارتباط با قبرس از طریق مرسین است. آنها میخواهند پشت جبهه یا سنگر را مستحکم کنند. به زعم خودشان برای جنگ آماده میشوند. البته اینها راهحلی ایجاد نمیکند. با آن راهحلی حاصل نمیشود.
اکنون این روند از این منظر برای کسانی که ترکیه را اداره میکنند مطرح شده است. آیا اکنون درست درک خواهند کرد؟ آیا ارزیابی درستی انجام خواهند داد؟ آیا میتوانند انعطاف سیاسی برای حل مشکلات نشان دهند؟ آیا نیروهای دموکراتیک میتوانند این روند را رهبری کنند؟ این را در آینده نزدیک خواهیم دید. رهبر آپو نیز در اینجا ابتکار عمل را به دست گرفت.
«سایر احزاب منسجمتر هستند»
هیئت با تجربه است. در محیطی که تحریکات مختلفی در برخی رسانهها، از سوی محافل بیمسئولیت و بیمحابا صورت میگیرد، واقعاً تلاشی سنجیده انجام داد. نتایج را نیز اعلام کرد. آنها آن را مثبت میبینند، خوشبین هستند اما نگرانیهای خود را ابراز کردند. نگرانیهای آنها در طول مذاکرات نیز دیده شد. بیشترین نگرانی مربوط به جناح آکپ است. به نظر میرسد آنها رویکرد جدی ندارند. اظهارات برخی از مدیران آکپ، از جمله طیب اردوغان نیز همینطور است. همیشه یک وضعیت تهدیدآمیز وجود دارد. میخواهد فضایی ایجاد کند که گویی من فاتح دوم هستم، در این جنگ پیروز شدم، و میخواهد چنین برداشتی را به اطرافیان خود القا کند. میخواهد تصوری ایجاد کند. در حالی که واقعیت اینطور نیست. این یک وضعیت اشتباه و خطرناک است. در واقع آنچه از هیئت منعکس شد یا در بحثهایی که هیئت پس از دیدار با رهبر آپو، در روند دیدار با احزاب سیاسی انجام داد، دیدیم اینگونه بود: اولاً این امر، دستور کار درست یا غلط بحث ترکیه را تعیین کرد. این امر مثبت بود. زیرا دموکراتیک شدن و کلید آن مسئله کورد است. طرف اصلی مسئله کورد نیز رهبر آپو است. بنابراین اینکه مسئله کورد در چنین وضعیتی در دستور کار بحث قرار گیرد، وضعیتی عادی است. اینکه درست مورد بحث قرار نگرفته، موضوع جداگانهای است، آن را جدا در نظر میگیرم. اما اینکه چنین بحثی صورت گرفته، مهم است. زمینه بحث چه بود؟ در واقع ما این را دیدیم، از روندهای قبلی میدانیم، ما چنین روندی را برای اولین بار تجربه نمیکنیم، در واقع در گذشته نیز آتشبسهایی اعلام شد، رهبر آپو، حزب ما، روندهای مشابهی وجود داشت، امیدهایی بود، ناامیدیهایی بود، از بین رفت و به امروز رسیدیم. یعنی وضعیت جدیدی نیست. از این نظر، ما اندوختهای از تجربه داریم. در مقایسه با گذشته، بسیاری از محافل، محافل سیاسی، احزاب سیاسی به یکدیگر نزدیک هستند. تا حدودی روند را میخوانند، در مورد آن همنظر هستند. آنها تغییر کامل ذهنیت و تغییر سیاسی را تجربه نکردهاند، اما یعنی میگویند که این وضعیت نمیتواند اینگونه ادامه یابد، نیاز به تغییر است. این خوب است، به نظر میرسد اتحادی وجود دارد. اما همه آنها یکسان نیستند. در طول دیدارها و هنگام اظهار نظرها، هیئت آکپ گفت که ما صحبت کردیم. هیچ کس دیگری که با هیئت دیدار کرد، چنین چیزی نگفت. هنوز هم از محافل آکپ اظهاراتی با لحن و سبک قدیمی، توهینآمیز، با لحن تند، مبنی بر نابودی و غیره شنیده میشود. هیچ ارتباطی با واقعیت ندارد. سایر احزاب منسجمتر هستند. رویکردهای جهپ منسجمتر بوده است. ترسهایی در مورد تبدیل این وضعیت توسط آکپ به انتخابات و رای وجود دارد. به ویژه جناح جهپ. برخی دیگر از احزاب نیز در این مورد بسیار حساس هستند. بلافاصله آن را مطرح میکنند. البته یعنی آنها حق دارند. این چیزی نیست که قرار باشد به ابزاری برای انتخابات و غیره تبدیل شود. چنین وضعیتی، حل مسئله کورد، دموکراتیک شدن ترکیه، بر این اساس واقعاً انجام اصلاحات قانونی و قانون اساسی... ترکیه نمیتواند تغییر اصلاحطلبانه را به رای تبدیل کند. نمیتوان آن را طوری انجام داد که عدهای در انتخابات پیروز شوند. یک رویکرد بسیار ساده و سودجویانه خواهد بود. آن رویکرد باعث پیروزی در انتخابات نمیشود. جامعه را تحت تأثیر قرار نمیدهد. برعکس، به عنوان فرصتطلبی دیده میشود و منجر به از دست دادن بیشتر رای میشود. چنین نگرانیهایی منعکس میشود، اما این را دیدیم: همچنین محافل رانتخوار وجود دارند. قبلاً نیز به آن اشاره کردیم. این روند همچنین این واقعیت را آشکار کرد که، بله، ما میدانستیم، مسئله کورد با درگیری ادامه یافته است. یک مشکل ۱۰۰ ساله، یک درگیری ۱۰۰ ساله بوده است. با درگیر کردن کوردها، از این طریق سیاست را پیش بردند. سیستم مدرنیته سرمایهداری جهانی، دولتها و نیروهای سیاسی مختلف در آن، سود بردند. از درگیری کوردها، از مسئله کورد، رانتخواری کردند. اما در داخل ترکیه نیز رانتخواران بسیار زیادی وجود داشتهاند. بخشهای بسیار زیادی از این جنگ سود بردهاند، آنها آنقدر تند صحبت میکنند، مثل چاقو میبرند، دار میزنند، این کار را میکنیم، آن کار را میکنیم. بفرمایید انجام میدادید. چهل سال است که این جنگ ادامه دارد. کسانی که آن را میگفتند در این روند جنگ کجا بودند؟ خوب خواهد بود اگر کسانی بیایند و تحقیق کنند که آنها چه کردهاند و به اطلاع عموم برسانند. میتوان این را به عنوان وظیفه مهم رسانهها گفت. ما آن را هم در محافل به اصطلاح راست و هم در محافل به اصطلاح ملیگرا دیدیم. در واقع در داخل جهپ، در محافل ملیگرای اجتماعی نیز بسیار زیاد بوده است. بخشهای زیادی از این مشکل و آنچه که آن را ایجاد کرده، از درگیری ناشی از مسئله کورد، سود بردهاند. رهبر آپو برای همین قبلاً گفته بود «امتیاز آپو»، «امتیاز پکک». یعنی آنها از چنین درگیریای سود مالی میبرند. ما اینها را در این روند دیدیم. این نکته مهمی بود.
«جامعه کورد هم از نظر کیفی و هم از نظر کمی قدرتمند است»
در پایان میتوانم این را بگویم. مسئله کورد هم مسئلهای دشوار و هم آسان است. چگونه آسان است؟ مسئله ذهنیت و سیاست است. آنطور که برخی فکر میکنند، ارتباط چندانی با منافع مادی، مشکلات سیاسی و اقتصادی ندارد. یک مسئله ذهنی است. ذهنیت فاشیستی، استعماری، نسلکش. ذهنیتی که میخواهد کورد را نادیده بگیرد و نابود کند و سیاستی که این ذهنیت ایجاد میکند، این مشکل را به وجود میآورد. اگر واقعیت کورد را ببینید، آنقدر آشکار است که دیده میشود، اگر بفهمید که همانطور که همه حق و حقوقی دارند، حقوق دموکراتیک دارند، مردم کورد نیز حقوقی دارند، اگر چنین تغییر ذهنیت و دموکراتیکبودن را تجربه کنید، بلافاصله مسئله کورد را حل میکنید. از نظر شما، از نظر چنین کسی، بلافاصله حل میشود. دیگر نیازی به ایجاد چنین سیستم شکنجه فاشیستی و نسلکش به مدت ۲۶ سال علیه رهبر آپو نخواهد بود. نیازی به گفتن این سخنان، تولید چنین سیاستهایی نخواهد بود. چنین ذهنیت و سیاستی بلافاصله آن را حل میکند. اگر ذهنیت و سیاست آنطور نباشد، اگر شما ۵۰ میلیون نفر را نادیده بگیرید، اگر برای نابودی آنها از تمام امکانات ترکیه در حمله نظامی، حمله نابودی، حمله ایدئولوژیک استفاده کنید، اگر همه چیز را برای نابودی کورد، نسلکشی مردم کورد استفاده کنید، مسئله دشواری است، موفق نخواهید شد. ۱۰۰ سال است که حمله میکنید، موفق نشدهاید. کوردها نه از نظر کمی گروه کوچکی هستند و نه از نظر کیفی مردم ضعیفی. کهنترین مردم تاریخ هستند، ریشه در دوران نوسنگی دارند. قدیمیترین مردم مزوپوتامیا، قویترین مردم از نظر غنای فرهنگی و ارزشها هستند. شما چگونه این مردم را نابود خواهید کرد؟ شما به صورت طایفهای از آسیای میانه آمدهاید، سوار بر اسب، با شمشیر در دست، به چپ و راست حمله کرده و در آناتولی ساکن شدهاید. این به یمن چه کسی بود؟ به لطف کوردها بود. شما با عبور از کوردستان آمدید و با حمایت کوردها آن نتایج را گرفتید. حالا اگر شاخهای را که روی آن نشستهاید ببرید، وضعیت شما به چه صورت در خواهد آمد؟ وضعیت حکومت فعلی در ترکیه اینگونه است. وضعیت حکومتی که میخواهد کورد را نابود کند اینگونه است.
نه جامعه کورد آنقدر از نظر کمی و کیفی ضعیف است که بتوان آن را نابود کرد، با نسلکشی جسمانی، با آسیمیلاسیون و با نسلکشی فرهنگی آن را نابود کرد، و نه برای دولت جمهوری ترکیه، جامعه ترکیه، برای ترکها نابود کردن کوردها چیز آسانی است. زیرا شما به لطف کوردها وجود پیدا کردهاید. شما با اتحاد کوردها آناتولی را وطن خود کردهاید، در آنجا ملت میشوید. تکیهگاه شما آن است. اگر کوردها را نابود کنید، پای خود را بریدهاید. تکیهگاه خود را نابود میکنید. شما چگونه وجود خواهید داشت؟ به همین دلیل رهبر آپو بارها گفته است: «ترک بدون کورد، کورد بدون ترک نمیتواند باشد». آنها باید با هم زندگی کنند، وجود داشته باشند، اینقدر در هم تنیده و به هم وابستهاند. اگر این را نبینید، با چنین ذهنیت از بر (حفظیاتی)، در داخل مرزهای ترکیه، در داخل مرزهای جمهوری ترکیه، بگویید همه ترک خواهند شد، همه را ترک خواهم کرد و بر این اساس حمله کنید، قدرت شما کافی نیست، امکانات شما کافی نیست. آن زمان موفق نخواهید شد، مشکلات را حل نخواهید کرد. بنابراین مشخص است که شما نمیتوانید مسئله کورد را با زور اسلحه، با روش نسلکشی حل کنید، موفق نخواهید شد. این مسئله با چه چیزی حل میشود؟ با تغییر ذهنیت، با انقلاب، با تغییر سیاست حل میشود. اگر کمی دموکراتیک شوید، اگر تفاوتها را ببینید، اگر بپذیرید که کوردها نیز مانند ترکها یک ملت هستند، حقوق دموکراتیک دارند، باید آزادانه زندگی کنند، در یک ثانیه آن را حل میکنید. به همین دلیل رهبر آپو میگوید در یک هفته آن را حل میکنم. اما راهحل من را قبول کنید، راه برای آن باز باشد، آن را حل میکنم. چرا؟ زیرا واقعاً مشکلی است که با تغییر ذهنیت در این سطح قابل حل است. از این نظر، بحثها را باید برای انتقاد و تغییر این ذهنیت و سیاست تکرویه، ملیگرای دولت-ملت، نژادپرست، فاشیست پیش برد.
لازم است جهت بحثها را به آن سمت تغییر دهیم. برای این نیز لازم است ذهنیت و سیاستی که میخواهد کوردها را نسلکشی کند، با دیدگاهی دموکراتیک و آزادیخواهانه مورد انتقاد قرار داده و از آن گذار کرد.
«اولویت، فعالیت سیاسی آزادانه رهبر آپو است»
ما اینگونه برداشت کردیم، رهبر آپو از ۱۵-۲۵ سال پیش احتمالات مختلف را ارزیابی کرد. پیشبینی کرد که نتیجه بر اساس سیاستهای مختلف به کجا خواهد رسید. او دائماً در حال پیگیری است. بنابراین تحولات را به خوبی میداند، پیشبینی میکند، زودتر از همه پیشبینی میکند. بر اساس آن، موضع و سیاستی را توسعه میدهد. نتایج مبارزه انجام شده را دید. بله، مبارزه ما پیروزیهای نظامی بزرگی به دست نیاورد و آن را به آنجا نرساند، اما طرح فروپاشی را نیز نابود کرد. کسانی که فکر میکردند با حمله نظامی جنبش آزادی کورد را به زانو در میآورند، خودشان به وضعیت فروپاشی رسیدند. یعنی مبارزه برنامههای آنها را ناکام گذاشت.
از سوی دیگر، تحولات جنگ جهانی سوم در خاورمیانه وجود دارد. وضعیتی وجود دارد که اسرائیل به عنوان یک قدرت هژمونیک جدید در منطقه مؤثر میشود. در حال حاضر ایران و ترکیه قبلاً قدرتهای هژمون بودند. در عراق، حکومت بعث سقوط کرد. در سوریه، حکومت بعث سقوط کرد. در عراق و سوریه، نظام دولت-ملت منحل و نابود شد. از نظر حفظ استاتوی دولت-ملت، ایران و ترکیه باقی ماندند. یعنی میتوانیم بگوییم که در این جنگ جهانی سوم، اصلاً پایداری برای حفظ استاتوی دولت-ملت وجود نداشت. شانسی برای موفقیت وجود نداشت. اکنون شکست خورده است. در واقع، ترکیه و ایران نیز در این جنگ شکست خوردهاند. اما چگونگی رسیدن به نتیجه و آنچه در روند بعدی تعیین خواهد شد، مشخص خواهد شد. یعنی اینکه آنها چه تغییر و تحولی را تجربه خواهند کرد، مشخص خواهد شد. رهبر آپو این موارد را نیز ارزیابی کرد. در این چارچوب، به ویژه پس از چنین اظهاراتی از سوی دولت باغچلی و با توجه به آمادگی فضای ترکیه برای آن، رهبر آپو ابتکار و پیشگامی را بر عهده گرفت و در حال توسعه ابتکاری است. با ارزیابی این فضا و شرایط، خود او نیز بیان کرد که اگر شرایط مناسب برای من فراهم شود، میتوانم رویدادهای مربوط به مسئله کورد را از زمینه درگیری و جنگ به زمینه قانونی و سیاسی منتقل کنم. او میخواهد با توقف وضعیت درگیری و جنگ، راه را برای سیاست دموکراتیک و راهحل قانونی باز کند و روندی را برای حل مسالمتآمیز و دموکراتیک مسئله کورد توسعه دهد. او گفت که چنین قدرتی دارم و میتوانم چنین راه حلی را توسعه دهم و در آن نقش داشته باشم.
در واقع، او به این شکل به درخواست مطرح شده پاسخ داد و ابتکار عمل را بر عهده گرفت. وضعیت فعلی به این صورت است، او میخواهد با ابتکار عمل، نقش ایفا کند. اظهارات هیئتی که برای دیدار رفته بودند از طرف رهبر آپو، اصول اساسی در سطح اعلامیه، تلاشهایی که با امید، ایمان و صبر انجام میدهند، در واقع منعکس کننده نگرش رهبر آپو است. نشان میدهد که او چقدر مدعی، با ایمان و مصمم است. اعتماد به نفس بالایی وجود دارد، صمیمیت وجود دارد، ثبات قدم وجود دارد، تمایل به انجام کار وجود دارد. او واقعاً میخواهد روندی را برای راهحل آزاد مسئله کورد بر اساس دموکراتیزه شدن ترکیه و حتی دموکراتیزه شدن خاورمیانه توسعه دهد. تلاش زیادی در این راستا دارد. اما البته رهبر آپو این کار را فقط در صورت وجود شرایط میتواند انجام دهد. این شرایط را چه کسی ایجاد خواهد کرد؟ کسانی که سیستم امرالی را سرپا نگه داشته و ادامه میدهند، آنها این شرایط را ایجاد خواهند کرد.
«مبارزه تعیینکننده خواهد بود، باید قویتر مبارزه کنیم»
چه کسی سیستم شکنجه و نسلکشی امرالی را ایجاد کرد و ۲۶ سال است که آن را ادامه میدهد؟ آنها باید این شرایط مناسب را ایجاد کنند و این سیستم را لغو کنند. میگویند پکک خود را منحل کند. ما به کسانی که این را میگویند، این را میگوییم: اولا این سیستم شکنجه، انزوا و نسلکشی امرالی، سیستمی که کوردستان و ترکیه را به بنبست کشانده، لغو کنید. بگذارید مردم بتوانند کار کنند. بگذارید بحث و گفتگو کنند که ... بعد از آن معلوم نیست پکک منحل میشود یا نه. آیا کار به این آسانی است که پکک را فوراً منحل کنند، دنیا زیر و رو میشود. آیا پکک فقط این دولت یا آن دولت است؟ چه تصوری دارند؟ گویی آسمان بر سر مردم خراب میشود. همچنین زندگی آزادانه و دموکراتیک مردم کورد و مشارکت آنها در دموکراسی ترکیه چگونه خواهد بود؟ باید تشکلی برای آن ایجاد شود.
بنابراین اولویت، باز شدن راه برای فعالیت سیاسی آزادانه رهبر آپو و ایجاد شرایط آن است. یعنی لغو سیستم امرالی است. این لازم است. اما اصلاً چنین تلاش و فعالیتی وجود ندارد. آنها انتظار دارند که رهبری در فضای امرالی پیشگویی کند و هر آنچه آنها میخواهند را انجام دهد. این ممکن نیست. شدنی نیست. به قول دمیرل، خلاف طبیعت اشیاست. او اینطور میگفت. این اتفاق نمیافتد، محقق نمیشود. از این نظر، کسانی که این سیستم را سرپا نگه داشتهاند، مجبورند برای این روند این کار را انجام دهند. برای اینکه رهبر آپو بتواند نقش ایفا کند. چه چیزی آنها را مجبور به این کار خواهد کرد؟ مبارزه آنها را مجبور خواهد کرد. توجه کنید، دیدار ۲۳ اکتبر در نتیجه مبارزه انجام شد. دیدار ۲۸ دسامبر در نتیجه مبارزه انجام شد. آنها به عنوان نتایج کارزار آزادی جهانی ظاهر شدند. بنابراین تنها نیرویی که کسانی را که سیستم امرالی را ادامه میدهند، به تغییر این سیستم و ایجاد پیشرفت سوق میدهد، مبارزه است. مبارزه مردم کورد، دوستانشان و نیروهای آزادیخواه کورد. اجرای مؤثر و فعال کارزار آزادی جهانی. مردم ما باید این را به خوبی بدانند. کوردها، نیروهای دموکراتیک ترکیه، جوانان کورد، زنان، به ویژه جوانان کورد باید به خوبی بفهمند. ما باید این واقعیت را به خوبی بفهمیم. کسی منتظر نباشد که راهحلی پیدا میشود، توافقاتی پشت میز انجام میشود، امضاهایی زده میشود و همه چیز حل میشود. کسی اینطور برداشت نکند که مبارزه تمام میشود. چنین چیزی نیست. وارد روند مبارزه بسیار پیچیدهتر و بسیار فشردهتری میشویم. به همین دلیل تشکل بیشتر لازم است. اتحاد بیشتر لازم است، مبارزه بیشتر لازم است.
باید در برابر انواع حیلهها و بازیها، حملات فاشیستی و جنگ ویژه، بسیار هوشیارتر بود. از این نظر، اول، باید متشکل باشیم، متحد باشیم. دوم، باید کاملاً هوشیار و محتاط باشیم. سوم، باید تا آخر مبارز باشیم. مبارزه نباید متوقف شود. هم باید این روند را درستتر بفهمیم، راهحل در گرو مبارزه ما خواهد بود. در گرو مبارزه مردم و زحمتکشان خواهد بود. بنابراین باید مسئولیت و وظیفه بر عهده بگیریم و این مبارزه را پیش ببریم. همچنین باید این را به شکلی هوشیارانه، با راه و روشهای درست توسعه دهیم.
«نیروهای دموکراتیک باید از روند حمایت کنند»
جوانان کورد باید در این امر پیشگام باشند، زنان باید پیشگام باشند، مردم کورد باید دوستان خود را به حرکت درآورند. اما بیشترین نقشی که باید در اینجا ایفا کنند، نیروهای دموکراتیک، چپ و سوسیالیست هستند. مدیریت ما نیز در این مورد فراخوانهایی داده است. به نیروهای دموکراتیک، چپ و سوسیالیست ترکیه گفته است که از روند حمایت کنید، پیشگام باشید. این کار، کار دموکراتیزه کردن ترکیه است که یک دموکراتیزاسیون در سطح انقلاب رخ خواهد داد. پس خواسته شما نیز همین نبود؟ خواستههای شما در حال تحقق است. بنابراین باید مبارزه کنید. باید از آن حمایت کنید. فراخوانهایی دادهاند. من با این فراخوانها موافقم. این فراخوانها را تکرار میکنم. همه نیروهای چپ، سوسیالیست و دموکراتیک ترکیه باید بیشتر از هر کس دیگری از آن حمایت کنند. با متحد کردن بیشتر مبارزات خود با مردم، جوانان و زنان کورد، باید با بر عهده گرفتن مسئولیت و ایجاد وظیفه برای خود، برای توسعه این روند به عنوان روند دموکراتیزه کردن ترکیه، مبارزه کنند. باید با همکاری یکدیگر، یک مبارزه همهجانبه برای دموکراتیزاسیون ایجاد کنند. آنگاه این روند پیش میرود. راهحل در جهت درست خواهد بود؛ در جهت دموکراتیزه کردن ترکیه. بدون دموکراتیزه شدن ترکیه، مسئله کورد حل نمیشود. هیچ راهحلی در ترکیه وجود نخواهد داشت. آزادی کورد و دموکراسی ترکیه مانند گوشت و ناخن در هم تنیده هستند.
یک نکته آخر هم بگویم. محافل قدرت با صدای بلند داد میزنند و میگویند که پیروز شدیم، شکست دادیم، دفن خواهیم کرد. آن اظهارات نیز باید متوقف شود. ما تلاش میکنیم حساسیت و دقت لازم برای روند را نشان دهیم. از نظر لحن و اندیشه. ما واقعاً میخواهیم این روندی که رهبر آپو با شور و هیجان میخواهد آن را توسعه دهد، پیش برود و محقق شود. برای این تلاش میکنیم. اما جامعه ترکیه نیز بداند، آن محافل نیز بدانند، این کار با این تهدیدها پیش نمیرود. آن تهدیدها هیچ فایدهای ندارد. مدیریت پکک در این مورد بیانیه داده است. ما همیشه هم برای جنگ و هم برای صلح آمادهایم. نباید با اعصاب مردم کورد و نیروهای آزادی بازی کرد. واقعاً کمی تغییر لازم است، ترکیه دوست داشته میشود... این تلاشهای رهبر آپو در این روند فروپاشی، آخرین شانس برای نجات ترکیه است. اگر این ارزیابی نشود، دیگر چنین اقداماتی نمیتواند وجود داشته باشد. کوردها گزینه دیگری ندارند. مبارزه بر سر کوردستان تشدید شده است. بازیگران زیادی وجود دارند، فقط دولت ترکیه نیست. کوردها با همه در سطوح مختلف در ارتباط هستند. کوردستان در مرکز مبارزه قرار دارد. بنابراین هیچ کس نمیتواند کوردها را شکست دهد.
«زمینه ابتکار عمل رهبر آپو توسط گریلاها ایجاد شد»
کوردها بیراه حل و بدون گزینه نیستند. رهبر آپو خواهان راهحل بر اساس دموکراتیزه شدن ترکیه است. ما نیز از این حمایت میکنیم. فقط همین است. زیرا ما به این باور داریم. ترکیهای که دموکراتیزه شود، خاورمیانهای دموکراتیزه خواهد شد. خاورمیانهای که دموکراتیزه شود، منجر به پیشرفت بشریت در زندگی دموکراتیک و آزاد خواهد شد. به این دلیل که به این باور داریم، از آن حمایت میکنیم. گامهایی در این راستا برمیداریم. نباید تصور شود که این تنها گزینه است و نیاز مبرم به آن وجود دارد. از این رو اگر مشکلاتی پیش بیاید، کسی ما را مسئول نداند. ما به عنوان جنبش و مردم، با صبر، دقت و حساسیت، مطابق با الزامات این مسائل رفتار میکنیم. آن هم علیرغم همه حملات محافل قدرت. این همه دستگیری انجام دادند. قیم منصوب میکنند. این همه درگیری با حزب جمهوریخواه خلق (جهپ) ایجاد کردند. ترکیه را وارد درگیریهای مختلف میکنند. ترکیهای که باید راهحل ارائه دهد و دموکراتیزه شود. همچنین جنگ میکنند. جنگ متوقف نشده است. جنگ با تمام شدت خود در مناطق حفاظتی مدیا و در بخشهای کوردستان ادامه دارد. حتی کوچکترین عقبنشینی رخ نمیدهد. همه این را بدانند.
نیروی اولی که چنین فراخوان یا اندیشهای را ایجاد میکند و دولت باغچلی و دیگر محافل سیاسی ترکیه را نیز هدایت میکند، مبارزه آزادی مردم کورد است. این قطعی است. در مرکز، اساس و پیشگامی این مبارزه، جنگ فدایی گریلاها قرار دارد. از ۱۵ اوت ۱۹۸۴ در امتداد خط قهرمانی ادامه دارد. این مبارزه در سال ۲۰۲۴ نیز واقعاً با محوریت زاپ و متینا در خط قهرمانی ادامه یافت. گریلاها بار دیگر به دوست و دشمن نشان دادند که با رفقا آسیه و روژگر، قدرت و امکان هدف قرار دادن هر هدفی از ترکیه را در مرکز آنکارا دارند. در حالی که ترکیه در سال ۲۰۲۴، ائتلاف حزب عدالت و توسعه (آکپ) و حزب حرکت ملیگرا (مهپ) را تشکیل داده بود، حزب دموکرات کوردستان (پدک) نیز به آن اضافه شده بود و عراق را نیز اضافه کردند و اینگونه وارد شدند. آنها با این ادعا وارد شدند که دیگر چیزی به نام مسئله کورد یا پکک در شمال عراق وجود نخواهد داشت. این را شخصاً طیب اردوغان گفته بود. در طول سال نیز با واحدهای زرهی به همه جا وارد شدند. با پیشگامی و حمایت ارتش عراق و پیشمرگههای پدک، انواع حملات را انجام دادند. گفتند قفل را میبندیم. این ارتش چهار سال است که حتی یک سنگر را نتوانسته تصرف کند. حتی یک سنگر چهار سال است که مقاومت میکند. کل ارتش با همه امکانات و تجهیزاتش حمله میکند. گریلاها دهها و صدها سنگر آماده شده دارند. در بسیاری از مناطق کوردستان وجود دارند. سنگرهای جدید میسازند. جنگ فقط در مناطق حفاظتی مدیا نیست. در همه مناطق باکور کوردستان در جریان است. جنگ فقط در کوهستان نیست، در دشت، شهر، همه جا وجود دارد. در سطوح مختلف، با اهداف مختلف، با توجه به ویژگیهای آنها ادامه دارد. همین دیروز نیز انتقاداتی مبنی بر چرایی عدم انجام جنگ مطرح شد. ظاهراً وزیر دفاع میگفت، نمیبینید چند بمباران انجام دادهایم، دیگر چه کار کنیم؟ آنها در دو روز ۴۶ حمله هوایی به مناطق حفاظتی مدیا انجام دادهاند. آن طرف جداست. جنگ در آن طرف جداست. میگوید دیگر چه کار کنیم؟ از زمین که کاری نمیتواند انجام دهد. قفل را بستیم، همه اینها داستان است. در میان کوه و سنگ گیر افتادهاند. انگار کاملاً در باتلاقی فرو رفتهاند. کوهستان کوردها آنها را خسته و متلاشی میکند، گریلاها آنها را در هم میکوبند. حداقل مقاومت میکنند. اگر حمایت عراق و پدک نبود، در یک روز همه آنها را جارو میکرد و میانداخت. واقعیت این است. این را اینگونه بدانیم. از این رو درگیریها ادامه دارد. عملیاتها در رسانهها منعکس میشود. قرارگاه مرکزی و مرکز اطلاعرسانی و مطبوعاتی (هپگ) ما نیز روزانه نتایج را منعکس میکنند. وضعیت همانطور است که منعکس میشود. آنها در وضعیت بسیار دشواری قرار دارند. دیگر کاری از دستشان برنمیآید. در بنبست گرفتار شدهاند. وضعیت حملات اشغالگرانه به مناطق حفاظتی مدیا قطعاً اینگونه است.
قرارگاه مرکزی ما نیز ارزیابی کرد. قدرت گریلاها بسیار زیاد است، پتانسیل بسیار بالایی دارند. عرصههای فعالیت آنها بزرگ است. امکانات زیادی برای بازسازی، توسعه، افزایش عرصههای جنگ، تغییر اهداف، توسعه سبک و تاکتیکها دارند. لازم است پیشبینی و انتظار داشته باشیم که اگر جنگ ادامه یابد، همه اینها در روند آینده توسعه خواهند یافت. یعنی این وضعیت، درهم شکستن طرح عملیات سرکوب، توسط مقاومت قهرمانانه گریلاها با محوریت زاپ در مناطق حفاظتی مدیا فراهم شد. زمینه ابتکار عمل رهبر آپو توسط گریلاها ایجاد شد. به همین دلیل و به همین مناسبت بار دیگر به گریلاها درود میفرستم و موفقیتهای آنها را تبریک میگویم. با احترام و سپاس از همه شهدای قهرمان یاد میکنم.
اشغال عفرین و حمله به تشرین
آنها اعلام میکردند که تعداد شهدا ۶ نفر و تعداد مجروحان ۲۱ نفر است. در آنجا حملاتی علیه مردم صورت میگیرد. مقاومت بزرگی در تشرین وجود دارد. روزها و هفتههاست... واقعاً مردم شمال و شرق سوریه به رهبری مردم کورد تاریخ مینویسند و مبارزهای حماسی را پیش میبرند. آنها خوددفاعی را در خط قهرمانی به پیش میبرند. با شجاعت و فداکاری زیادی این کار را انجام میدهند و موفق خواهند شد. آینده شمال و شرق سوریه روشن است. تنها نیرویی که در بازسازی سوریه جدید الگو و مؤثر خواهد بود، اداره خودمدیریتی دموکراتیک شمال و شرق سوریه است. بنابراین این مبارزه، خونی که ریخته میشود، شجاعت و فداکاری که نشان داده میشود، قطعاً پیروز خواهد شد و نتیجه خواهد داد و بیفایده نخواهد بود. من معتقدم که هم مردم روژاوا و هم همه مردم شمال شرق سوریه این را خیلی بهتر میدانند و به مقاومت قهرمانانهای را که انجام میدهند، درود میفرستم و تبریک میگویم و یاد همه شهدای قهرمان به ویژه باوه طیار را با احترام و سپاس گرامی میدارم.
حمله به عفرین، شروع مهمی برای حملات به این منطقه بود. حمله اشغالگرانه عفرین، ۲۰ ژانویه ۲۰۱۸، نباید ساده انگاشته شود. عفرین دو ماه در برابر حملاتی که ترکیه با تمام قدرت خود و با حمایت ناتو انجام میداد، برای دفاع از عفرین مقاومت کرد. این یک مقاومت شرافتمندانه و واقعاً یک مقاومت قهرمانانه بود. عفرین نیروهای آزادیبخش خود را ایجاد کرد. تاکنون نیز آن نیروها برای آزادسازی عفرین جنگیدهاند.
من بار دیگر به این مقاومت بزرگ در هفتمین سالگرد آن درود میفرستم. یاد شهدای آن را با احترام و سپاس گرامی میدارم. به همه کسانی که برای آزادی عفرین میجنگند درود میفرستم و برای آنها آرزوی موفقیت دارم.
عفرین، شهر کوردستان است، اما عفرین با ویژگیهای بسیار خاص خود، منطقهای است که هر کاری برای آن میتوان انجام داد و با هر نوع شجاعت و فداکاری میتوان برای آزادی آن اقدام کرد. از این رو مبارزه عفرین متوقف نمیشود و پایان نمیپذیرد.
پس از عفرین، دولت ترکیه گرِسپی و سرِکانی را نیز اشغال کرد. با نیروهای شبهنظامی دستنشانده خود، با نیروهایی که ارتش ملی سوریه نامیده میشوند، تلاش میکند برخی مناطق، منبج، شهبا و آن طرفها را اشغال کند. آنها با هیئت تحریر الشام (HTS) در اتحاد هستند. اما اصل ماجرا اشغال توسط ترکیه است. مثلاً بحثهایی در مورد چگونگی بازسازی سوریه و آنچه پس از حکومت اسد ایجاد خواهد شد، وجود دارد. به هر حال این بحث همیشه از طریق نیروهای سوریه دموکراتیک (قسد) انجام میشود. در مورد وضعیت اداره خودمدیریتی شمال و شرق سوریه در غرب فرات. در حالی که یک نیروی اشغالگر در سوریه وجود دارد. (و آن نیز) دولت ترکیه، حکومت حزب عدالت و توسعه. آنها در عفرین اشغالگر هستند. پرچم ترکیه در آنجا برافراشته شده، مدارس ترکی وجود دارد. مانند یکی از شهرستانهای ترکیه اداره میشود. گرِسپی هم همینطور است، آنها سعی میکنند سرِکانی را نیز اینگونه اداره کنند. مناطق اشغال شده. یک اشغال وجود دارد. کسانی که از آینده سوریه صحبت میکنند، ابتدا باید در برابر اشغالگری ترکیه موضع بگیرند.
دوم اینکه، آنها مدام حملات جدیدی دارند. ارتش ملی سوریه یک داستان (ساختگی) است. همه آنها فرار میکردند و پراکنده میشدند. آیا در تلویزیون ندیدیم؟ نیروهای قسد، مبارزان یگانهای مدافع خلق (یپگ) و یگانهای مدافع زنان (یپژ) چند حمله انجام دادند؛ آنها بیچاره و متلاشی شدند. بلافاصله ارتش ترکیه وارد عمل شد. مدام حملات هوایی انجام میدهد. حملات هوایی با هلیکوپترها انجام میدهد، حملات هوایی با هواپیماها انجام میدهد. حملات پهپادی انجام میدهد. تمام نیروی فنی خود را به آنجا معطوف کرده است. گویا ارتش ملی سوریه میجنگد. این یک داستان است، چنین ارتشی نمیجنگد. نیرویی که میجنگد دولت ترکیه است. مابقی داستان است. یعنی دولت ترکیه به تشرین حمله میکند. به رقه، به طبقا حمله میکند. دیگر از کوردستان روژاوا نیز گذشته و در صدد اشغال سوریه است. دولت ترکیه اساساً سقوط حکومت اسد را نیز هدایت کرد. سقوط حکومت یک دولت عضو سازمان ملل را فراهم کرد. آیا این مسئولیتی را بر عهده ترکیه نمیگذارد؟ البته که میگذارد. هیچ کس در مورد آن بحث و ارزیابی نمیکند. اکنون از این نظر، نسبت دادن نقش زیاد به ترکیه در سقوط حکومت فعلی در سوریه اشتباه است. همه آن ارزیابیها اشتباه است. رهبر آپو در مورد نقش ترکیه در توطئه گفته بود «نگهبانی». در این سقوط اخیر حکومت بعث در سوریه نیز نقش حکومت آکپ، نگهبانی بود. آنها میخواهند داعشیها را نیز بگیرند. میخواهند آنها را نجات دهند. میخواهند در جاهای دیگر از آنها استفاده کنند. در واقع آنها همیشه سیاست باجخواهی را پیش بردهاند. از (وجود) گریلاها به عنوان تهدید استفاده کردند. از تهدید پناهندگان استفاده کردند. حکومت آکپ سالهاست که با این سیاستها عمر خود را طولانی میکند و سرپا میماند. میگویند اگر داعش را بگیرد، آنها دوباره جان گرفته و فعال میشوند. چنین شایعاتی وجود دارد. این موضوع به طور گسترده در رسانهها منعکس میشود. این در فضای حملات حکومت آکپ رخ میدهد. اگر آنها (تبهکاران داعش) را کمی بگیرد، خیلی بیشتر از آنها استفاده خواهد کرد. از این رو از نگهبانی فراتر نرفت. طیب اردوغان کمی با فریب افکار عمومی خود و ایجاد انگیزه در آنها، وانمود کرد که پیروز شده است. یک پیروزی جعلی را اعلام کرد. اما هیچ کس ارزیابی نمیکند که بهای این برای ترکیه چقدر است. به زودی آن نیز دیده خواهد شد. آنها خواهند دید که بهای این سیاستهای طیب اردوغان برای ترکیه بسیار گران تمام شده است. وضعیت در این چارچوب است. از این نظر هم اشغال کرده و هم در وضعیت فعلی نیروی حمله است. نیرویی که ارتش ملی سوریه (SNA) نامیده میشود، اساساً نتوانست کاری انجام دهد. اکنون آنها میخواهند با نیروی ارتش ترکیه، تشرین را بگیرند. یعنی چرا؟ خب آنجا یک نیروگاه است. آنها به دنبال منابع اقتصادی هستند. یا میخواهند آن را تصرف کنند یا میخواهند آن را نابود کنند. آنها به تمام امکانات زندگی جامعه حمله کردند. زدند، شکستند، سوزاندند، ویران کردند. انبارهای گندم، مخازن آب؛ همه آنها را تخریب کردند. همچنین غیرنظامیان را قتلعام میکنند. مردم غیرنظامی رفتهاند و شجاعانه دفاع میکنند. دولت ترکیه به آنها حمله میکند. اکنون این با عفرین ارتباط دارد. آنها راه را برای اشغال عفرین توسط آکپ باز کردند. یعنی خودشان این کار را نکردند. هیچ کس صدایی در نیاورد. برعکس از آنها حمایت کردند. اکنون نیز این همه قتلعام غیرنظامی انجام میدهند. مرتکب جنایت جنگی میشوند. باز هم صدایی در نمیآید. دنیا چیزی نمیگوید. گویا آنجا را خواهد گرفت و به یک قدرت اقتصادی دست خواهد یافت. همچنین پیروز خواهد شد. جنگ را پیش خواهد برد و پیروز خواهد شد. جنگ تشرین به چنین وضعیتی رسیده است. به نظر میرسد که این رویدادی است که پیامدهای سیاسی بسیار گستردهتری دارد.
به نظر میرسد این یک درگیری در یک منطقه محدود است، اما شدت جنگ زیاد است و تأثیر سیاسی آن نیز زیاد خواهد بود. احتمالاً توازن قوا در بحثهای مربوط به بازسازی سوریه را تعیین خواهد کرد.
آنها گفتند که گرفتیم، اما دروغ آنها توسط روزنامهنگاران فاش شد. ناظم داشتان و جیهان... آنها را به قتل رساندند. آنها را قتل کردند تا دیگر کسی چنین کاری نکند. کسانی را که از آنها حمایت میکردند، دستگیر کردند. همچنین ۶ روزنامهنگار را در ترکیه دستگیر کردهاند، به این دلیل که از آنها حمایت میشود. به این دلیل که آنها سیاستهای جنگی را افشا میکنند.
حملات به مناطق حفاظتی مدیا نیز ادامه دارد. در شمال و شرق سوریه، یعنی در تشرین، حملات آنها بر اساس ارتکاب جنایت جنگی علیه مردم غیرنظامی ادامه دارد. حملات منصوب کردن قیم ادامه دارد. حملات دستگیری ادامه دارد. برای کانون وکلای استانبول قیم منصوب میکنند. نه فقط برای شهرداری. دیگر با انتخابات پیروز نمیشود. طیب اردوغان میگفت من با انتخابات میآیم، با اراده مردم. اراده مردم و این حرفها فراموش شد. اکنون هر آنچه به نفع و سود طیب اردوغان باشد را مباح میداند. چنین وضعیت حملهای وجود دارد. و در حالی که همه این کارها را انجام میدهد، ابتکار و اقدام رهبر آپو وجود دارد. تغییری دیده نمیشود. انسان اینطور فکر میکند، شاید ما سیاست را درست نمیدانیم! در زبان ترکی عبارتی هست که میگوید «این چه پرهیز است و چه ترشی کلم». از یک سو از صلح صحبت میکنی. حتی فشاری بر رهبر آپو وارد میکنی که سریعاً خالق صلح باشد. و همزمان در همه جا، در داخل و خارج، جنگ را اینقدر تشدید میکنی. حملات را توسعه میدهی و ادامه میدهی، آنها را گسترش میدهی و ادامه میدهی. آیا چنین چیزی ممکن است؟ آیا هیچ تغییری رخ نخواهد داد؟ یعنی به این شکل آیا چنین اعتباری باقی میگذارد؟ به همین دلیل افکار عمومی با شک و نگرانی به آن نگاه میکنند. در کوردستان هم همینطور است، در دنیا هم همینطور است، در ترکیه هم همینطور است، محافل دموکراتیک هم همینطور. در واقع ما برای از بین بردن این نگرانی و شک تبلیغ میکنیم. زیرا با نگرانی و شک به جایی نمیرسیم. البته همیشه باید نگرانی وجود داشته باشد. اما مهم این است که مبارزه کنی. با مبارزه چیز جدیدی را توسعه خواهی داد. با نگاه به همین میگویند چیزی تغییر نمیکند. خب با مبارزه باید این حکومت را به وضعیتی برسانیم که نتواند حملات را انجام دهد تا بتوانیم راه را برای تغییر باز کنیم. قرار نیست همه کارها را این حکومت انجام دهد. مبارزه انجام خواهد شد، نیروهای دموکراتیک انجام خواهند داد. با تحت فشار قرار دادن حکومت، راه را برای تغییر باز خواهیم کرد. تغییر اساسی است. ترکیه وارد روند تغییر شده است. تغییر باید بر اساس دموکراتیزاسیون باشد. از این به بعد کسی که تغییر کند، پیش میرود. کسی که تغییر دموکراتیک ایجاد کند، پیشرو خواهد بود. کسی که نتواند تغییر کند و دموکراتیزه شود، یا نابود میشود یا از آن گذار صورت میگیرد. برای اینکه جزو نابودشدگان و گذارشوندگان نباشیم، به ویژه از محافل دموکراتیک و سوسیالیست میخواهم که روند را درست بفهمند، با توسعه سریعتر تغییر دموکراتیک در درون خود، خود را به جایگاهی برسانند که پیشگام آن باشند و برای آنها آرزوی موفقیت دارم.»