سفره خالی مردم، آیینه اقتصاد ناکارآمد ایران [یادداشت]

 در ایران نیاز به تشکلها و جنبشهای کارگری وجود دارد تا به شیوه ای سازماندهی شده به مطالبات خود دست یابند.

در یکسال گذشته بر دامنه ی اعتراضات مردمی در ایران افزوده شده و بعد از خیزشهای دی ماه ٩۶ و گسترش آن در ٧٠ شهر ایران، تا به امروز همچنان تداوم یافته و با وجودی که این اعتراضات دلایل متفاوتی داشته اما نقطه مشترک تمامی آنان عدم توجه و رسیدگی دولت به مشکلات و مسائل مردم و حاکمیت ایران است. تعدادی از این اعتراضات هویتی بوده همچون اعتراضات اعراب اهواز و تعدادی مربوط به مشکلات اقتصادی و معیشتی بوده است. اما نکته ای که بایستی بدان توجه نمود عدم اهمیت کانون قدرت به این اعتراضات است و تنها در سطح آرام نمودن و دادن وعده های توخالی به مردم است. هر چند دیگر گوش مردم از این وعده ها پر شده و اعتنایی به آن نمی کنند چون در طول چهل سال از عمر نظام جمهوری ایران نه تنها از بار مشکلات مردم کاسته نشده بلکه بر روی هم انباشته شده و باعث فوران آتش خشم مردم شده و مهار آن دیگر آسان نخواهد بود.

 

اعتراض کشاورزان اصفهانی به بی آبی و کم آبی یکی از اعتراضات مهم این مرحله بوده که این مسئله باعث متضرر شدن کشاورزان خواهد شد بنابراین در حال حاضر یکی از بحرانهای اصلی در ایران مشکل کم آبی است که به گفته ی وزیر نیرو در سال جاری ٣۵ میلیون نفر با مشکل کم آبی مواجه خواهند شد. دیگری اعتراضات مالباختگان موسسات مالی است که سالهاست چنین پدیده ای در ایران رایج است و باعث ایجاد حس بی اعتمادی در میان مردم شده و دولت در قبال چنین مقوله ای تدابیری اتخاذ ننموده است. سومین و مهمترین اعتراضات اخیر که همچنان ادامه دارد نارضایتی کولبران روژهلات کوردستان به ویژه سقز، بانه، مریوان و ماکو است که به دلیل افزایش تعرفه های گمرکی و بستن مرزهای کولبری روزهاست مغازه های خود را بسته و با پهن کردن سفره های خالی اعتراض خود به این اقدام دولت را نشان می دهند. پدیده ی کولبری انتخاب مردم این خطه نبوده بلکه به دلیل سیاستهای آگاهانه دولت و کاملا عامدانه، علیه کوردها به کار گرفته شده است. مردم این شهرهای مرزی مجبورند برای تامین درآمد خود دشوارترین راه را که همانا کولبری است انتخاب نمایند اما از سوی دیگر مورد هدف گلوله سربازان رژیم ایران قرار می گیرند و در یکسال اخیر میزان قتل کولبران از سوی رژیم به بالاترین سطح خود رسیده و علاوه براین بسیاری از آنان به دلیل راههای صعب العبور و سرما از ارتفاع سقوط کرده و از شدت سرما جان خود را از دست می دهند. بنابراین رژیم ایران مسئول این کشتارهاست و تا زمانی که مشکل معیشتی مردمان این شهرها را تامین ننماید، حق کشتن آنان را نیز ندارد. پیامد اقدامات تبعیض آمیز رژیم ایران در قبال کوردها، فقر و بیکاری است که دلیل اصلی آسیبهای اجتماعی و ریشه تمامی مشکلات است. اعتیاد، خودکشی و ارتکاب جرم محصول فقر و بیکاری است. دولت ایران هر زمان در قبال خلقهای ایران به ویژه کوردها رویکردی کاملا تبعیض آمیز داشته و از طریق اقتصادی و معیشتی آنان را در تنگنا قرار می دهند که نشان از ذهنیت ایدئولوژیکی و تک تیپی ایران در مورد خلقهاست تا بدین ترتیب آنان را تحت سلطه و استعمار خود قرار دهند.

 

اعتراضات کارگری در ایران در یکسال گذشته همچنان در شهرهای مختلف ادامه داشته و بسیاری از آنان به دلیل خصوصی سازی، نبود بیمه های کار، عدم امنیت شغلی، افزایش تعرفه ها، تعدیل نیرو و عدم پرداخت دستمزد در موعد مقرر، این قشر زحمتکش جامعه را به استیصال رسانده و عدم توجه به خواسته های آنان، بر میزان خودکشی در میان کارگران افزوده است. در ایران نیاز به تشکلها و جنبشهای کارگری وجود دارد تا به شیوه ای سازماندهی شده به مطالبات خود دست یابند.

 

بنابراین با نگاهی به نارضایتی های اخیر در ایران مشاهده خواهیم نمود که تنها در سطح کوچکی باقی نمانده و از تمامی طیفهای جامعه در آن جای دارند و روز به روز بر گستردگی آن افزوده می شود و می توان گفت زمام آن از دست رژیم خارج شده چرا که خود به این واقعیت واقف است که مردم حق دارند و وضعیت اقتصادی و اجتماعی وخیم آنان ملموس است و نیازی به کتمان حقیقت وجود ندارد. مشکلات زیست محیطی، بحرانهای اجتماعی، مشکلات زنان و جوانان، مسائل کارگران در ایران به اوج خود رسیده و اگر دولت ایران در این زمینه تدابیر و برنامه های کوتاه مدتی برای حل مسائل اتخاذ ننمایند ترمیم پیکر مجروح جامعه دشوار خواهد بود چرا که اوج گرفتن اعتراضات در ایران و نادیده گرفتن مطالبات مردم، رژیم را به سراشیبی فروپاشی سوق خواهد داد.