دوربین من به تاریخ ثابت کرد که ما وجود داریم

روزنامه‌نگار دجله احمد که یکی از روزنامه نگارانی بود که جنگ کوبانی را به جهانیان نشان داد، درباره آن زمان صحبت کرد و گفت: «ما با دوستان خبرنگار خود هزاران تجربه را به مردم گزارش کردیم، گفتیم کوبانی را رها نمی‌کنیم و ما آن را رها نکردیم.»

قهرمانی‌هایی که در کوبانی برای رهایی از دست تبهکاران انجام شد، با تلاش بسیاری از خبرنگاران به اطلاع عموم مردم رسید. یکی از آن روزنامه‌نگاران دجله احمد بود که در مورد آن زمان صحبت می‌کند.

دجله احمد گفت: «تبهکاران در سال ۲۰۱۳ به کوبانی حمله کردند، بارها به آن حمله کردند، اما همه حملات توسط مبارران خنثی شد. داعش رقه و منبج را اشغال کرد و سرین و کوبانی را کاملاً محاصره کرد. در ۱۴ سپتامبر با سلاح‌های تیپ ۹۳ که آنها را از دولت دمشق و موصل گرفته بودند به کوبانی حمله کردند. دولت اشغالگر ترکیه مستقیماً از این تبهکاران در این حمله حمایت کرد. تمام درهای خود را به روی سازمان تروریستی داعش باز کردند و مرزهای بین ترکیه و جرابلس و گری سپی که در دست داعش بود به طور کامل به روی آنها باز شد و از سوی دولت ترکیه مهمات و پشتیبانی لجستیکی به آنها داده شد.

شب ۱۴ دسامبر، تبهکاران داعش از جنوب و شرق کوبانی به روستای تالک در غرب کوبانی حمله کردند و حملات وحشیانه خود را از چهار سوی کوبانی انجام دادند. تبهکاران مجروح به ترکیه منتقل و در آنجا مداوا شدند. تبهکاران داعش به شهر کوبانی رسیدند که پیش از آن در ۲۵ کیلومتری غرب کوبانی و ۳۰ کیلومتری از سمت سرین بودند اما با وحشیگری خود به شهر کوبانی رسیدند.

مقاومت بزرگی که ۱۲ مبارز یگان‌های مدافع خلق (YPG) و یگان‌های مدافع زنان (YPJ) در مدرسه سرزوری از خود نشان دادند، اولین ضربه در نبرد کوبانی بود که به داعش وارد شد و داعش برای اولین بار در آن شکست خورد. مدرسه سرزوری حدود ۲۰ کیلومتر با شهر کوبانی فاصله دارد و مبارزان آن جبهه گفتند: «هر اتفاقی هم بیفتد، کوبانی نباید به کنترل داعش در آید.» داعش برای اولین بار با آن فداکاری شکست خورد.

مقاومت کوبانی در مدرسه‌ای کوچک با مقاومت روستای سرزوری آغاز شد. روحیه شجاعت و فداکاری مبارزان باعث اعتلای نبرد کوبانی شد. در آن مدرسه افسانه‌ها نوشته شد. کوبانی کوچک به گونه‌ای از رزمندگان خود مراقبت می‌کرد که رزمندگان شجاعانه در برابر مرگ مقاومت بی‌نظیری از خود نشان دادند و پیروزی را تضمین کردند. تبهکاران داعش پس از ۲۲ روز مقاومت در ۵ اکتبر به مشتنور رسیدند و داعش بار دیگر در مقاومت تپه دوله شکست خورد. شکست داعش با رهبری شهید ایرش و شهید زوزان صورت گرفت که پاهای خود را بسته و با کوچکترین سلاح در مقابل تانک‌های تبهکاران مقاومت کردند. آن مبارزه از کجا آمد؟ در آن زمان فکر می‌کردم در دنیای دیگری هستم. وقتی این خبر به ما رسید، از این خبر متعجب شدم و در این فکر بودم که چگونه آن مقاومت‌ها را با کلمات جلو ببرم و در مورد آنها صحبت کنم. اما در تپه دوله دو روح بودند که سپر شدند، دو روح که پاهای خود را بستند تا زندگی آزاد بسازند. هیچ کلمه‌ای نمی تواند مقاومت آنها را توصیف کند.

تبهکاران تروریستی داعش قصد داشتند تا ۳ روز دیگر نماز عید قربان را در کوبانی بخوانند. پیش از ورود تبهکاران به کوبانی، رهبر خلق کورد عبدالله اوجالان از همگان درخواست نمود و اعلام بسیج کرد. کوردستانیها و دوستانشان از چهار بخش کوردستان و اروپا به سمت مرز کوبانی سرازیر شدند و دیدیم که مردم باکور کوردستان با دست خود سیم‌های خاردار مرز را قطع کردند و به سوی کوبانی رفتند. مردم از دروازه مرزی مرشد پینار عبور می‌کردند و به کوبانی می‌رسیدند. هزاران جوان برای شرکت در جنگ به کوبانی رفتند و گفتند که کوبانی تنها نیست. چند مبارز در حالی که کوله پشتی بر دوششان بود و می‌خواستند به کوبانی بروند در مرز شهید شدند. وقتی به آرامستان شهید دجله نگاه می‌کنید، می‌بینید که صدها قبر بی نام و نشان شهدا وجود دارد. بسیاری از آنها قبل از آنکه آب کوبانی را بنوشند شهید شدند. مردم از همه ملل و از سراسر جهان به کوبانی آمدند. در آرامستان کوبانی جوانانی از چهار بخش کوردستان و جهان حضور دارند و در خوابی عمیق به سر می‌برند. ندای رهبر عبدالله اوجالان تأثیر بسزایی داشت، با قدرت و شور ندای رهبر آپو، مبارزات مبارزان کوبانی قوی‌تر شد، مبارزان ایستادند و مقاومت کردند و پیروز شدند. تبهکاران روز به روز بیشتر تحت فشار قرار می‌گرفتند. هزاران تبهکار در منطقه‌ای کوچک به طرز وحشیانه‌ای با مبارزان می‌جنگیدند و با وجود این، مقاومت تاریخی بی‌نظیری پدید آمد. گریلاهای آزادی‌بخش کوردستان نیز با روحیه فدایی آپویی مقاومت کردند. کوبانی کوچکترین شهر است، اما بیشترین مقاومت در آنجا نشان داده شد.»

روزنامه‌نگار دجله احمد از شرکت در جنگ کوبانی تا حدودی به عنوان خبرنگار خبر داد و سخنان خود را اینگونه ادامه داد: «در آن زمان خبرنگاران زیادی می‌خواستند به کوبانی بروند اما دولت اشغالگر ترکیه به آنها اجازه نداد و خود ما خیلی خوش شانس بودیم. ما در خط مقدم جنگ کوبانی بودیم، شاهد این مقاومت تاریخی بودیم و حداقل سعی کردیم حقیقت مقاومت کوبانی را به جهانیان برسانیم، در کوبانی، شکست سازمان تروریستی داعش شکستی برای دولت اشغالگر ترکیه بود. دولت اشغالگر شکست داعش را نپذیرفت و تا به امروز نیز آن را قبول ندارد، دولت اشغالگر ترکیه در حال حاضر به مناطق شمال و شرق سوریه حمله می‌کند و در تلاش است تا داعش را در منطقه فعال کند که این نیز به ما نشان می‌دهد دولت اشغالگر ترک شکست خود در کوبانی را فراموش نکرده است.»

دجله احمد سخنان خود را با این جملات در مورد مقاومت کوبانی به پایان رساند: «در هر خیابان دوربین عکاسی ام را در دست داشتم و هر جا دوربینم را بیرون می‌آوردم و مقاومت کوبانی را برای عموم گزارش می‌کردم. همیشه با خودم می‌گفتم؛ کوبانی کوچک است اما قلبش بزرگ است. من همیشه کوبانی را در قلبم نگه داشتم. ۱۳۴ روز را با دوربینم در کوبانی گذراندم. باران می‌بارید، شرایط آب و هوایی سخت بود، غذا نبود، اما همچنان مبارزه ما طولانی بود. فقط آن دوربین در دستم بود و لبخند را بر لبان مبارزان، رقص آزادی، هلهله YPJ و باران گلوله را می‌دیدم. با هر صحنه‌ای که می‌دیدم حس تولد تازه‌ای داشتم. من همیشه به آهنگ «ما کوبانی را تسلیم نمیکنیم» گوش می‌دادم. پیروز شدیم و جشن پیروزی را در خیابان‌های کوبانی برگزار کردیم و رقصیدیم.»