چولیک: یژا استار بزرگترین شانس سده ۲۱ است- تکمیلی-

فرمانده قرارگاه مرکزی یژا استار زوزان چولیک اضحار داشت که برای ایجاد پایه‌های خوددفاعی بومی مبارزه زنان، نقش پیشاهنگی را برعهده می‌گیرند و گفت: «ما با نیروی ژن ژیان آزادی دشمن را نابود خواهیم کرد.»

فرمانده قرارگاه مرکزی یژا استار زوزان چولیک به مناسبت ۸ مارس روز جهانی زنان زحمتکش برای خبرگزاری فرات (ANF) ارزیابی نمود. مصاحبه زوزان چولیک به شرح زیر است:

جنگی که در سراسر جهان گسترش یافته تاثیری چگونه بر حیات زنان برجای می‌گذارد؟

در این زمان ما با «ژن ژیان آزادی به سمت انقلاب زنان» به راه افتادیم. در ابتدا من ۸ مارس روز جهانی زنان زحمکش را تبریک می‌گویم و ما مصصم و بوده و باور داریم که زنان با مبارزه آزادی براساس انسان آزاد و حیات آزاد، جامعه‌ای آزاد را بنیان بنهند. من از رهبر آپو با عشق و احترام یاد می‌کنم که مبارزه آزادی زنان را از وضعیتی که تنها یک روز پاسداشته شود دگرگون ساخت و با ایدئولوژی آزادی زن رنجی بسیار کشید تا که حیات بر بنیان آزادی زنان زیسته شود. به زن باور کرد و در هر شرایطی پیشگامی نمود. ۸ مارس تاریخ آن زنانی است که برای حقوق کار و زندگی کنش انجام دادند و بدین ترتیب ناجوانمردانه به قتل رسیدند به عبارت دیگر تاریخ کسانیست که برای آزادی هزینه داده‌اند. من در نمود شخصیتی ۱۲۳ زن زحمتکش که در کارخانه زنده زنده سوزانده شدند و زندگی خود را از دست دادند همچنین کلارا زتکین، رزا لوکزامبورک، خواهران میرابل، بسه، ظریفه، زنان مقاومتگر افغانستان که از جانب افغانستان به قتل رسیدند همچنین سکینه جانسز، مهربان ساران، بسه آنوش، رحیمه قهرمان، بنوش آگال، گلناز کاراتاش، زینب کناجی، سما یوجه، آینور نارین، آندریا ولف، هَورین خلف، ریحان عاموده، هلین چَرکَس، شیلان کوبانی، الفتریا فورتولاکس، آزه ملازگرد، دلال آمد، اوین گویی، راپرین آمد، بریوان زیلان، اوا ماریا استیگر، بشنگ بروسک، سُرخین روژهلات، لیلا سُرخین، دوغا ویان، سارا و روکن و تمامی شهدای مبارزه جهانی آزادی زنان را با احترام و قدردانی یادشان را گرامی می‌دارم. ما از آنان می‌آموزیم و پیرو خط مشی آنانیم. با نیرویی که از یاد و خاطره آنان می‌گیریم انقلاب زنان را به پیروزی خواهیم رساند.

هرچند که وضعیت موجود از جانب دولت‌ها به‌صورت رسمی پذیرفته نشده باشد نیز در واقع این موقعیت جنگ جهانی سومین می‌باشد. همانطور که رهبر آپو بیان داشته بود جنگ جهانی سوم گاهی با جنگ گرم و گاهی از جنس جنگ دیپلماتیک شکل خواهد گرفت و رفته رفته پیشبرد داده می‌شود. کوشش سلطه‌گران برای از نو طراحی کردن خود دلیل فروپاشی و درد وآلام خواهد شد. که این راه را بر تلفات و صدمات بزرگ و فروپاشی اجتماعی هموار می‌سازد. بحران خودساخته نظام جهانی و تناقضات و کشمکش‌هایی که منبع‌شان مشکلات موجود می‌باشند بیش از پیش نمایان خواهند شد. این موارد در عین حال می‌توانند تبدیل به فرصتی برای راه‌حل و رهیافت آنان نیز شود. سده ۲۱ به مثابه «سده زنان» عنوان می‌شود. در واقع این مورد هم مشکلات را شفاف می‌کند و هم برای راه‌حل فرصت می‌آفریند. در مقابل نیز جنگ جهانی سومین براساس نابودسازی فرصت آزادی زنان و تحریف تناقضات جنسی، سیاست‌های سلطه‌ورزانه را بیش از پیش عملی می‌سازند. نیروی سازماندهی زنان بیش از پیش هدف گرفته می‌شوند و در جهان مطالبه حقوق زنان دیگر یک سخن سیاسی شمرده می‌شود. به همراه اینان در هر کجا خشونت برضد زنان افزایش یافته. مشارکت دادن زنان در ارتش بسیاری از دولت‌ها نه بر اساس نگرش هویت زنان صورت می‌گیرد برای اینکه ایستار سازماندهی زنان را کنترل کنند و از معنای راستینش دور سازند در ارتش مشارکت داده می‌شوند. برای مثال به رغم اینکه ناتو یک سازمان جنگی و نابودگر است زنانی که نماینده دولت‌ها در ناتو هستند می‌گویند «ما ناتو هستیم»، این مسئله زنان را به ابزار مبدل می‌سازد و آزادی زنان و ایستار سازماندهی آنان را از حقیقت خود دور می‌کند. این رفتارها با هدف حمله به زنان صورت می‌گیرد و خطرناک می‌باشد. لازم است تمامی این موارد در چارچوب سیاست‌های جنگ ویژه در محتوای جنگ جهانی سوم به مثابه‌ی حملات بر علیه زنان تعریف شود.

بمانند بخشی دیگر از این مسائل، اشغالگری نظامی و حملاتی که افزایش یافته به فروپاشی‌های بزرگی مبدل می‌شوند. جنگی که به خصوص در خاورمیانه تراکم یافته، هم تبهکاران نیابتی را به میدان آورده‌اند و هم حملات اشغالگرانه ارتش دولت ترکیه، خلق‌هارا هدف قرار می‌دهند. و بیش از هرکس زنان را در مرکز نابودی قرار می‌دهند. اشغال کشورها، حملات تبهکارانه، روش‌های جنگ ویژه بسیار عملی شده و این زنان را با هرگونه خشونت روبرو می‌کند. در جنگ‌ها کشته شدن زنان و کودکان افزایش یافته. سیاست‌های قتل‌عام فیزیکی مسبب حملاتی با اهداف امحا و پایبندی زنان و جامعه به کشور را ضعیف می‌کند و برهمین اساس استراتژی خالی از سکنه کردن و تسلیم کردن مناطقی که مورد حمله قرار گرفته‌اند، یا مردن و یا فرار تحمیل می‌شود. به شدت بر علیه خلق مدنی ضربه وارد می‌شود و با شکست دادن مقاومت خلق آن مناطق را به اشغال در می‌آورند. در نقاط کور جنگ‌های اکراین و روسیه، حماس و اسرائیل، اعمالی که طالبان پس از به قدرت رسیدن انجام داد، جنگ‌های واقع در کشورهای سوریه، عراق، یمن، لیبی وغیره، این زنان هستند که هم کشته می‌شوند و هم از میهن‌شان دور انداخته می‌شوند و هم با هرگونه حملات تجاوزکارانه روبرو می‌شوند بدین ترتیب تمامی شرایطی که زندگی را ادامه دهند به تمامی از بین می‌رود.

تحمیل کوچکندگی سیاستی جنگی می‌باشد. کسانی که میهن خود را ترک می‌کنند اجتماعی بودن خود را از دست می‌دهند و برای هرگونه حمله مساعد می‌شوند. هم با جنگ روبرو می‌مانند و هم قربانی جنگی بودنش را بمانند یک سلاح برعلیه‌ش بکار می‌برند. در ارتباط با این موضوعات می‌توان هزاران مثال زد. قوانین بین‌المللی و دیگر پیمان‌ها زنان و اجتماع را مورد حفاظت قرار نمی‌دهند. تنها در زمان جنگ دیپلماسی دولت‌ها این قوانین و پیمان‌ها را به مانند ابزار دربرابر یکدیگر بکار می‌برند و از این سطح فراتر نمی‌رود. زمانی که جنایات و جرائم جنگی افزایش می‌یابد بدن و حیات زنان برای هرگونه تجارت و به بازار گذاشتنش مساعد می‌شود. از مافیای اعضای بدن گرفته تا به باند(سکتور) فحشا، نیروی کار ارزان، تجارت مواد مخدر، تحمیل جاسوسی و فروپاشی اخلاقی هرگونه روش کثیف بکار می‌رود و بیش از همه زنان قربانی می‌شوند. ماهیت جنگ بیش از هر کس و هر چیز دیگری بر زنان تاثیر می‌نهد و در نمود زنان، اجتماع را هدف می‌گیرد.

شما مرتبط با سیاست‌های جنگ ویژه دوئل اشغالگر کوردستان و بر علیه زنان کورد، چه ارزیابی دارید؟ این سیاست‌ها حیات زنان را چگونه تحت تاثیر قرار می‌دهد؟

در واقعیت کوردستان با پیشاهنگی رهبر آپو آزادی زنان پیشبرد داده شد. دوئل استعمارگر به هویت کورد آزاد، کوردستان آزاد و نگرش ملت دمکراتیک نیز حمله کردند. بدین صورت به بنیادی که جامعه را پیشرفت می‌دهد حمله ورزیدند. در این مسئله سیاست قتل عام بر علیه زنان اجرا می‌شود. در حملات اشغالگرانه و امحاکننده دشمنان سازماندهی زنان و پیشاهنگان آن را هدف می‌گیرند. برای بی‌تاثیر نمودن حافظه پیشرفت آزادی و نمایندگی آن در تحرکند. بر همین اساس هم حملات نظامی و هم جنگ ویژه همه جانبه‌ای اعمال می‌شوند. در حملات اشغالگرانه نیروی گریلای ما هدف قرارداده شده، به مکان‌های مدنی نیز ضربه وارد می‌شود، هر زنی که رو به آزادی دارد هدف قرار داده می‌شود. قصد دارند که نگذارند زنان سیاست کنند به همین دلیل روش‌های پراکنده کردن سازماندهی‌ها، دستگیری و خشونت را به شدت هر چه تمامتر اجرا می‌کنند و تلاش بر این است که اراده را سرکوب کنند. جنگ ویژه واقعیت اجتماعی به پیشاهنگی زن آزاد را هدف می‌گیرد و در تلاش است جامعه‌ای که توسط زن پیشرفت کرده را ضعیف کند. برضد کانون مقاومت‌گر هرگونه خشونت را روا می‌دارد. به هدف اینکه کوردستان را خالی از سکنه کنند به شدت کوچندگی را تحمیل می‌کند. برای اینکه پایبندی زنان به کشور را تضعیف کند در تلاشند تا زنان را در حیات مدرنیستی ذوب کرده و از اجتماع دور گردانند. برهمین اساس با همکاری و همدستی کانون‌های مزدور و تبلیغات دروغین تلاش می‌کنند که با فشارهای نظامی رعب و وحشت ایجاد کنند. کوچندگی بسیار درنتیجه‌ی جنگ حاصل می‌شود. برای سواستفاده از زنان و انسان‌هایی که از سیستم و جامعه‌شان دورگردانده شده‌اند هرگونه شرایط سواستفاده را محیا می‌سازند. زنان جوان را به وسیله موادمخدر، ایجاد احساسات جعلی، جستجوی زندگی متقلبانه و فعالیت‌های جاسوس‌سازی هدف می‌گیرند. با فعالیت جاسوس سازی زن و جامعه را بدین‌گونه هدف می‌گیرد که زن را به موقعیتی رسانده که به اجتماع زیان برساند.

رهبر‌ آپو تایین نمود که با آزاد کردن زنان، جامعه نیز آزاد می‌شود و این مورد در عرصه عمل به وجود آمده است. دشمن برای شکستن این حلقه، نقشه‌ی بدست زنان شکست دادن مقاومت و افول دادن اجتماع را عملی میکند و با این کار می‌خواهد از رهبر آپو و فلسفه‌ی آزادی‌اش انتقام بگیرد. جنگ ویژه‌ای که در در کوردستان اجرا می‌شود همه جانبه است. اگر توجه داشته باشید حملات تجاوزکارانه برعلیه زنان از سال ۲۰۱۵ به بعد همزمان با حملات اشغالگرانه در برابر کوردستان افزایش داشته. هم زنان را هدف می‌گیرند و هم تلاش می‌کنند شخصیت آنان را بشکند و هم با ایجاد رعب و وحشت در داخل جامعه کاری میکند که واکنش در برابر اعمالش صورت نگیرند، بدین اشکال جامعه‌یی را که از ارزش‌ها دور شده را هدف می‌گیرد. با جاسوس‌سازی می‌خواهد در اتحاد زنان تفرقه بیندازد و ناباوری را ایجاد سازد.

اشغال می کند، محاصره می‌کند، گرسنه می‌کند، به شرط تأمین امکانات مالی خیانت به خود و جامعه‌اش را تحمیل می‌کند و بدین ترتیب هدفش فروپاشی بافت اخلاقی اجتماعی است. در حالی که در کوردستان استثمار نظامی، اقتصادی و فرهنگی به شدت انجام می‌شود، هویت‌زدایی و شخصیت‌زدایی علیه زنان که بزرگترین عرصه مقاومت هستند، صورت می‌گیرد. در حالی که بخش و باند فحشا به عنوان روشی برای جنگ ویژه دائماً در حال فعالیت است، حملاتی توسط خود دولت‌ها سازماندهی می‌شود تا زنان را ترغیب کنند تا در آن شرکت کنند یا از مانع تراشی آنها از طریق باج‌خواهی جلوگیری کنند. زنان در مناطق اشغالی ربوده می‌شوند و انواع حملات غیرانسانی توسط تبهکاران انجام می‌شود. روش‌هایی از جمله از یک سو نابودی جسمانی، از سویی انحطاط اجتماعی-فرهنگی، از یک سو فروپاشی اقتصادی، از سوی دیگر برچیدن سازمان، از یک سو دستگیری زنان بیش از هر کسی و به اسارت گرفتن آنان، از سوی دیگر با ایجاد فضایی برای سلطه مردان در زمینه اجتماعی منجر به خشونت می‌شوند و غیره در هم تنیده اعمال می‌شوند. همگون‌سازی و تشویق زندگی جعلی مدرنیستی دائماً در دستور کار نگه داشته می‌شود. توسعه آزادی که تحت رهبری رهبر ما حاصل شد، اخلاق، تشکیلات، مواضع اجتماعی، آگاهی و توسعه هویتی را نمایان کرد که بر آن استوار است.

در مقابل این، دشمن سعی دارد با حمله از جهات مختلف، این جلوی توسعه را  بگیرد، آن را متفرق کند، دچار فساد کرده و به وضعیتی خودباخته دربیاورد. با روش‌های نظامی، شیوه‌های جنگ ویژه، ابزاری‌سازی دین، فرقه و غیره و با تبدیل سازمان‌ها به مراکز تبهکاران، می‌خواهد جامعه را سرکوب کند، انواع حملات علیه مزارها، درختان، خاک، طبیعت و فرهنگ ما را توسعه می‌دهد و مقاومت مادرانمان را با تحویل استخوان‌های فرزندانشان در جعبه‌ها بشکند، هدف‌شان از اعمال تمام اینها منصرف کردن و تسلیم کردن مردم است. چون از زن‌ها بیشتر می‌ترسد. اگر دقت کنید سیاست جمهوری ترکیه برای زنان همان است که در ایران اعمال می‌شود. در باشور کوردستان این وضعیت از طریق همدستان-خائنان در جریان است. حملات اردوغان علیه زنان کورد که اراده‌ای قوی دارند، زنانی که به توسعه آزادی دست می‌یابند، همان سبک بارزانی‌هاست، آنها در راستای همان هدف عمل می‌کنند.

در سال ۱۹۹۸، رهبر آپو ایدئولوژی آزادی زنان را به عنوان هدیه ۸ مارس به زنان تقدیم کرد و بر لزوم حرکت به جلو در سازمان تاکید کرد. در همان دوره، مادلین آلبرایت، وزیر امور خارجه آمریکا و زنی که توسط ذهنیت مردانه به خدمت گرفته شده بود، خطرناک‌ترین نیرو را سازمان‌های زنان دانست و ضمن تشریح اهداف به اصطلاح تروریستی، به ویژه بر اتحادیه آزادی زنان کوردستان (یاژک) تأکید کرد و گفت: «ابتدا به نیروهای مسلح زنان ضربه بزنید». پس ابتدا زن را هدف گرفت.

امروز دشمن با همین درک و رویکرد عمل می‌کند و ابتدا جنبش آزادی زنان، پایه‌ها و موضع اجتماعی آن را هدف قرار می‌دهد. ذهن مرد نیز به همین صورت عمل می‌کند و برای اهداف مشابهی عمل می‌کند. اگر دقت کنید پس از قتل رفقا سارا، روژبین و روناهی در پاریس، رفیق ما اوین نیز به همین شکل هدف قرار گرفت. مجازات‌های فراقانونی، دستگیری، حملات سرکوب‌گرانه و زن‌کشی در باکور کوردستان و ترکیه؛ حملات اشغالگری مستمر به روژاوا و شمال شرق سوریه، هدف قرار دادن پیشگامانی مانند هَورین خلف، ژیان تولهلدان، ریحان عاموده، شَروین سردار، روشنا آمد و همچنین بسیاری از شخصیت‌های زن میهن‌دوست و مادران؛ قتل پیشگامانی مانند بِریوان زیلان و زیلان قونیه که نماینده سنت آزادی و مبارزه برای آزادی زنان در باشور کوردستان بودند و گسترش زن‌کشی؛ قتل ژینا امینی و زنان و دستگیری آنها که قیام‌ها در روژهلات کوردستان را رهبری کردند، دستگیری رفیق جوانا و غیره. این حملات حملاتی علیه زنان است که همزمان انجام شده و بر اساس یک منطق در حال توسعه است.

همانطور که از همه اینها می‌توان فهمید، حملات سیستماتیک، نسل‌کشی و زن‌کشی علیه زنان به شکلی همه جانبه در حال توسعه است، بر این اساس که آینده آزاد توسط زنان ساخته خواهد شد و ذهن مردانه با سیاست‌های کثیف و کشتارهای برنامه‌ریزی‌شده در همه زمینه‌های ایدئولوژیکی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به شدت در دستور کار نگه داشته می‌شود. مشکل تنها زن کورد نیست، بلکه توسعه مبارزات آزادی زنان به عنوان یک کل، در شخص پیشگام آن است. هر روز چهره وحشیگری در مناطقی از کوردستان به نمایش گذاشته می‌شود و اعمالی فراتر از قرون وسطی دیده می‌شود. دشمن در واقع «شکار جادوگر» را علیه اراده آزاد زنان انجام می‌دهد. با آتش، بمب‌ها، گلوله‌ها، اشغال‌ها، فحشا، مواد مخدر، تحمیل جاسوس‌سازی، گرسنه نگه‌داشتن، زندانی‌کردن و انواع شکنجه‌های سنگین و جنسیت‌گرا تلاش می‌کند، زنانی که به آگاهی، سازمان، اراده مبارزه، ساختار اجتماعی جدید و بافت اخلاقی آن دست یافته‌اند را نابود کند.

وظیفه دفاع از خود را نمی‌توان به شخص دیگری تحویل داد

*زنان در مبارزه با این ذهنیت‌ها و سیاست‌ها چگونه باید خوددفاعی‌شان را در جامعه، خانواده و خیابان توسعه دهند؟

اکنون به رهبری تاریخی رهبر آپو و جنبش آزادی زنان و مبارزات آن که با اولین گام‌های رفیق ما سکینه جانسز به طور فزاینده‌ای در عرصه‌های ایدئولوژیک، سیاسی، نظامی و اجتماعی سازماندهی شده است و توسعه شگرفی که ایجاد کرد وجود دارد. بنابراین، دلیلی برای حملات دولت مردانه وجود دارد. وجود جنبش آزادی زنان کوردستان و مبارزه آن بزرگترین شانس زنان و جامعه است. همانطور که از تحولات تاریخی ما می‌توان فهمید، وقتی حقوق هستی به کسی محول نمی‌شود، بلکه به سازمان‌دهی خویش تبدیل می‌شود، از آنجا که می‌توان فرصت‌هایی برای تعلق‌یابی به خود و دفاع از خود به دست آورد و در نتیجه انواع هجمه‌ها را از بین برد و فضایی برای توسعه فراهم ‌گردد، زنان نیز اینگونه از خود در برابر حملات کنونی محافظت خواهند کرد. دولت‌های تحت سلطه مردان، پایگاه‌های درون‌اجتماعی، بمباران‌های ایدئولوژیک و حملات نظامی تنها با یک موضع سازمان‌یافته و توانایی خوددفاعی قابل پیشگیری هستند. بنابراین، ما نه تنها میراث بزرگی داریم، بلکه یک مبارزه سازمان‌یافته نیز داریم که در شرایط کنونی محکم می‌ایستد، مقاومت می‌کند و از خود دفاع می‌کند. بنابراین آنچه باید انجام شود این است که بخشی از آن باشیم. قبل از هر چیز، لازم است دائماً آگاهی آزادی را زنده نگه داریم که حملات ایدئولوژیک را خنثی کند، یعنی با آگاهی از اینکه کی هستیم، چه می‌خواهیم، ​​چه کاری می‌توانیم انجام دهیم، واقعیت دولت مردانه را ببینیم. یعنی داشتن شعور و آگاهی از دشمن. زنان و مردم ما که چنین آینده سازمان‌یافته‌ای دارند، بیچاره نیستند.

تداوم موضع سازماندهی شده بسیار مهم است

تداوم موضع سازمان‌یافته در فرد، خانواده، خیابان، محله، روستا، منطقه و حتی کشورش بسیار مهم است. بنابراین می‌توان همه روش‌های اغواگری، عملیات ادراک، فریب، ارعاب، دستگیری از طریق فرقه‌ها و تسلیم کردن از طریق سیاست‌های جنسیت‌گرا را خنثی کرد. حفظ وحدت و اجتماع بسیار مهم است. آگاهی از این در حال حاضر منجر به سازمان‌یابی می‌شود. خود جامعه بزرگتر از دولت است، بزرگتر از ذهنیت مرد. در این مرحله فرد باید خود، خانواده و محیط اجتماعی خود را سامان دهد. اگر زنان در اطراف خود سازماندهی شوند، می‌توانند یک مکانیسم دفاعی ایجاد کنند. به عنوان مثال، اگر زنی که در معرض حملات جنگ ویژه دشمن قرار گرفته است، بتواند تصمیم به مقابله با آن بگیرد، اطرافیان خود را سازماندهی می‌کند، فرصت پاسخگویی را ایجاد می‌کند و به سمت مهاجم حمله می‌کند. اگر خانواده‌ای متشکل شود و محیط خود را سامان دهد، کانون قدرت ایجاد می‌کند و امکان مقاومت را بهبود می‌بخشد.

همه مردم ما به ویژه جوانان باید ابتدا جایگاه خود را محکم نگه دارند و درها را به روی دشمن ببندند و سپس انواع فرصت‌ها را برای پاسخ‌گو کردن (دشمن) ایجاد کنند. چگونه یک گروهبان متخصص می‌تواند به یک زن در این یا آن منطقه و در هر کجای کوردستان تجاوز کند؟ چگونه ده‌ها نفر می‌توانند در میان مردمی با این همه تجربه مبارزه به یک دختر جوان تجاوز کنند؟ چگونه می‌توانند مواد مخدر و غیره پخش کنند. بازرگانان مواد مخدر چگونه می‌توانند آزادانه تردد کنند؟ چگونه برخی افراد فاسد می‌توانند فرصتی برای جاسوسی برای دشمن پیدا کنند؟ دشمن چگونه می‌تواند جنگل‌های کوه‌های ما را قطع کند و کشور ما را به بیابان تبدیل کند؟ چگونه می‌توان تحت تهدید انواع توهین و نسل‌کشی، زندگی فردگرایانه، بزدلانه و سرکوب‌شده تحت تحمیل رسانه‌های مجازی را تجربه کرد؟ چگونه ممکن است که باتون به سر و صورت الهه و مادران نیکوکار ما زده شوند و استخوان‌های فرزندان قهرمانشان را از طریق پست به دست آنها برسند؟ فرقه‌ها چگونه می‌توانند تحت عنوان دین در جامعه ما با اعمال تبهکارانه پرسه بزنند؟ چگونه برخی از افراد جامعه ما که هویت خود را از دست داده‌اند، دست در دست دشمن می‌گردند و اقدام به شکار فرزندان کورد کنند، همچنین چطور ممکن است که رهبر ما شخصیت میهن‌دوست، مردمی و رفیق بزرگ زن که در مرکز همه چیز است و بیشترین شانس موفقیت را در تاریخ به ما داده است، تحت چنین شکنجه بزرگی قرار گیرد؟ دشمن چگونه جرأت می‌کند این کار را انجام دهد؟

رهبر آپو در نتیجه سوء قصد علیه خود در دمشق در سال ۱۹۹۶، از مبارزانش انتقاد کرد و گفت: «پس دشمن برای شما هیچ ارزشی قائل نمی‌شود، آنها مستقیماً مرا هدف قرار می‌دهند. اما تو مبارز هستی، قبل از اینکه دست من بلند شود، باید سیلی تو به صورت دشمن بزند.» از این نظر، ما به عنوان مبارز و همچنین به عنوان زنان و مردم وظایفی داریم. اگر حملات بی‌پروا شوند، به این معنی است که ما در مبارزه ناکافی هستیم. آن وقت همه باید بدون اینکه وظیفه خوددفاعی را به دیگری محول کنند، با آگاهی به مسئولیت خود این بی‌پروایی را پاسخگو کنند، این وظیفه اخلاقی و اجتماعی همه است. اولاً اگر این کار را نکند امکان زندگی وجود ندارد. هر نوع مقاومتی باید با سازماندهی خانه به خانه، خیابان به خیابان عملی شود. هر نیرویی که به جامعه ما حمله کند باید جامعه بتواند آنرا پاسخگو کند. سازماندهی خوددفاعی اساساً این را بیان می‌کند. دفاع از خود یک حق است و مشروعیت آن بر اساس هستی‌یابی ماست. هیچ کس نمی‌تواند این حق را غصب کند مگر اینکه فرد یا جامعه از آن دست بردارند.

عناصر جنگ ویژه هدف طبیعی هستند

روش‌های زیادی برای دفاع از خود در برابر شیوه‌های جنگ ویژه وجود دارد. قدرت سازمان‌یافته می‌تواند به قدرت عمل تبدیل شود. از بیان یک حقیقت گرفته تا ایجاد زمینه برای اجرای آن و تبدیل آن به نیروی عمل، باید طیف وسیعی از عملیات‌ها انجام شود. زنان پیشگام جامعه هستند. اگر مقاومت و شجاعت حفظ شود و احساس صیانت از خود، ارزش‌ها و جامعه ما سازماندهی شود، به فاشیسم فرصت داده نخواهد شد. سازمان نیز باید عملیاتی شود. برای این کار نیازی به میلیون‌ها نفر نیست، حتی چند نفر سازمان‌یافته می‌توانند به یک نیروی عملیاتی تبدیل شوند. کورد کلاسیک و درمانده‌ای که بردگی‌اش را پذیرفته بود، در قضیه‌های خون‌خواهی که بیانگر فروپاشی داخلی است، بخاطر افرادی که طی آن قربانی می‌شدند گریه و زاری می‌کرد، با این ناله و زاری اینکه چه کسی او را به کشتن واداشته را فراموش می‌کرد و بدین طریق یکدیگر را به دشمن همدیگر تبدیل می‌کنند و در زاری بسر می‌برد، دیگر مرده است. دشمن تلاش می‌کند این را احیا کند. او یک سازمان قاتل ضدگریلایی (کنترگریلا) مانند حزب‌الله را با نام «هدی پار» به عنوان یک سیاستمدار در کوردستان معرفی می‌کند، بارزانی‌ها را که دشمن ارزش‌های کوردها، خود کوردها و زنان را به عنوان نماینده کوردها معرفی می‌کند و از دلالان مذهبی به عنوان پیشگامان ایمان نام می‌برد و سعی می‌کند زنان را با تجاوز، قتل و تحویل استخوان‌های فرزندانشان در جعبه مجازات کند. او می‌خواهد فرزندان و جوانان ما را به باتلاق مواد مخدر بکشاند و آنها را به ابزاری برای انجام کثیف‌ترین اعمال تبدیل کند. پاسخ ما به این موضوع بالا بردن دست و سیلی زدن است.

زنان با نقش پیشگامانه‌شان باید حرکتی را فراهم کنند که جامعه را به اقدام و واکنش وادارد. خانه، مدرسه، خیابان، هر عرصه‌ای از زندگی را می‌توان سازماندهی و فعال کرد. زنان می‌توانند قدرت آگاهی‌بخشی به یکدیگر، صیانت کردن از همدیگر، اعتمادبخشی به یکدیگر و نشان دادن واکنش را  توسعه دهند که نیروی مبارزه مهمی نیز وجود دارد. در حال حاضر، زنان بیش از همه در برابر فاشیسم مقاومت می‌کنند، اما هر خلاءای که در موضع‌گیری و سازماندهی اجتماعی وجود دارد، دعوتی است برای دشمن. مردم باید آگاه باشند که چه کسانی در خیابان‌هایشان راه می‌روند و چه می‌کنند و سعی کنند آنها را منزوی کنند، خنثی کنند و اقدامات احتیاطی را انجام دهند. آنکارا نباید روستایی در آمد را، خیابان‌های شرنخ، شهر قامشلو، هولیر، چوپانی که در کوه‌ها مشغول چوپانی است، کلاس‌های درس در مدرسه را کنترل کند، نباید اطلاعات کسب کند، نباید کسی را از جامعه ما جدا کند و آنها را به سلاحی علیه خود تبدیل کند، نباید بگذاریم که انواع توهین‌ها و شرارت‌ها را بطور بی‌پروا اعمال کنند. اگر این اتفاق بیفتد، به این معناست که کرامت آزادی زن و مردم آن جامعه خدشه‌دار شده است. دلالان جنگ ویژه، همدستان، باندهای فحشا، فروشندگان مواد مخدر، قاتلان زنان، دست‌هایی که با باتوم به سر مادران می‌زنند، هر چیز و هر کسی که آلودگی ببار می‌آورد، هدف طبیعی است و اصل خوددفاعی این را ایجاب می‌کند. به همین دلیل، منتظر آمدن رهایی‌بخشی از خارج اشتباه است. رهایی‌بخش ما قدرت خودمان است و تجربه، هوش، ابزار و روش‌های کافی برای انجام این کار به دست آورده‌ایم. اگر ارعاب، بردگی، فردگرایی، آبروریزی، بی‌تفاوتی نسبت به زندگی در میان نباشد- که عزت زن و مردم ما والاست- پس چه کسی می‌تواند جلوی ما را بگیرد؟ هيچ كس…

یژا استار مجری رادیکال‌ترین مبارزه جنسیتی است

*مبارزه گریلایی به رهبری یژا استار که بر اساس خوددفاعی در برابر سیستم مردانه حاکم سازماندهی شده است به چه مرحله‌ای رسیده است؟

یژا استار که گذشته و تجربه بسیار خوبی از سازماندهی و مبارزه دارد، ارتش رادیکال آزادی‌بخش زنان است که با آگاهی از مسئولیت تاریخی خود عمل می‌کند. از این نظر یک قدرت ایدئولوژیک، سیاسی و نظامی است. سبک سیاسی آن رادیکال است زیرا مبتنی بر مبارزه مسلحانه است. ارتش دفاعی زنان یژا استار ما که با تکیه بر عزم رهبر آپو مبنی بر ضرورت تشکیلات و ارتش خودویژه‌اش در راه آزادی زنان و رهبری عملی او، تجربیات و دانش فراوانی کسب کرده است، در میان جنگ جهانی سوم، به تمام این اندوخته تاریخی و دستاوردهایی که از تجربیاتش تحصیل کرده به شیوه‌ای حرفه‌ای بر اساس گریلاگری مدرنیته دموکراتیک قابلیتی حرفه‌ای بخشیده است. در واقع، سطح توسعه‌ای موضوع بحث است که در برابر دولت‌ها و بر ضد نقشه‌ی فروپاشی در کوتاه‌مدت آنها مبتنی بر حملات شدید، استخبارات و تکنولوژی، اساسا و در درجه اول بر قاطعیت داشتن در هدف ایدئولوژیکی استوار است، تعقیب و نظارت استخباراتی و تکنولوژیکی دشمن را به حداقل می‌رساند، خود را با شرایط گریلاگری دوره جدید تطبیق می‌دهد، بر اساس واحدهای سبک‌تر ولی با قابلیت‌های بیشتر عمل می‌کند و در نتیجه قدرت ضرباتی‌اش را افزایش می‌دهد. از این نظر، نیروهای یژا استار ما که نظام مردانه را در شخص ارتش‌های دولتی هدف قرار می‌دهند، پیشگامان و مجریان رادیکال‌ترین مبارزه جنسیتی امروز هستند. به همین دلیل به گریلاگری از منظری وسیع‌تر می‌نگرد و با مسئولیت تبیین و توسعه دکترین جنگ و روش مبارزه نیروهای انقلابی جهان به منظور دستیابی به قابلیت و توانمندی غلبه بر حملات امروز دشمن، گریلاگری را اجرا می‌کند. این بسیار مهم است. از آنجایی که نظارت فنی، عدم تعادل قدرت در ابزارهای حمله و هدف‌گیری چند وجهی اساساً هدف پایان دادن به گریلا و خشکاندن عرصه‌های مبارزه و ابزارهای جبهه آزادی است، گریلاگری حرفه‌ای اعمال شده در شرایط کنونی این هدف گسترده دشمن را ناکام می‌گذارد. و این فرصت را برای مبارزه به نمایندگی از همه زنان و بشریت را فراهم می‌کند.

همانطور که از میدان عملی مشخص است، مشارکت فرماندهی و نیروهای یژا استار ما به سطحی رسیده که می‌تواند جنگ را رهبر کند، به یک نیروی ضربتی مؤثر تبدیل شود و بدون توجه به موقعیت زمانی و مکانی از هر زاویه‌ای به دشمن ضربه بزند. تیم‌های حرفه‌ای، تسلط بر سلاح‌ها و تکنیک‌ها، خلاقیت، غلبه بر شرایط سخت، آموزش و تلاش برای ایجاد نیروی ارتش در شخص هر رفیقی، نتایج و موفقیت‌های جدی را نشان می‌دهد. جنگ شدیدی در کوهستان‌های کوردستان در حال وقوع است، زیرا دشمن سیاست نسل‌کشی خود را بیشتر بر نابودی نیروهای گریلایی متمرکز کرده است. در شرایط فعلی، حملات دشمن متکی بر زرادخانه ناتو، بمباران‌هایی فراتر از جنگ‌های جهانی اول و دوم انجام داده است. نیروهای گریلایی ما که در برابر این واقعیت مقاومت می‌کنند، نه تنها به مهار دشمن محدود نمی‌شوند، بلکه ضربات بزرگی نیز وارد می‌کنند. از آنجایی که هدف جنگ گریلایی ما مبتنی بر درک شکست نظام مردانه و ساختن زندگی آزاد برای همه زنان، خلق ما و خلق‌ها در چارچوب آزادی جسمانی رهبر آپو است و اکنون زمان مناسبی برای آن است، اصل مبارزه‌گری تا سلول‌های ما و توانایی ضربه زدن موثر را آشکار می‌کند. در حالی که کل تاریخ مبارزات گریلایی ما توسط رهبر آپو به عنوان جنگ خلق انقلابی تعریف شده بود، این رهنمود به ویژه با دهه ۲۰۱۰ ملموسیت استراتژیکی بیشتری پیدا کرد.

جنگ خلق انقلابی که توسط رهبر آپو به عنوان یک استراتژی مبارزه و دکترین جنگی تعریف شده است، مبارزه را فقط به گریلا محدود نمی‌کند، ماهیت آن مبتنی بر درک مبارزه‌ای است که هر قشر در هر کجا که باشند با درک مبارزاتی و با تکمیل همدیگر عمل می‌کنند و بدین طریق ارتش‌ها را به عقب‌نشینی وا می‌دارد، تکنیک‌ها، استخبارات، جنگ‌های ویژه و فشارهای اقتصادی دشمن را هدف قرار می‌دهد. از نظر گریلایی، کیفیتی وجود دارد که انعطاف‌پذیرتر است، می‌توان آن را با هر مکان و موقعیتی تطبیق داد و در صورت لزوم می‌تواند با آموزش حرفه‌ای و توانمندی یک فرد یا یک تیم یا واحدهای گریلایی فراتر از آن، جنگ را توسعه دهد. البته هنوز هم اظهار نمی‌کنیم که از هر نظر کافی هستیم. معیار قطعی موفقیت، آزادی رهبر آپو و تحقق انقلاب زنان است، اما در سطحی جدی از آن نیز قرار داریم. یک قابلیت خودکفا در همه سطوح در توسعه فرماندهی ایجاد شده است. واقف بودن بر دشمن، فرماندهی جنگ، پایبندی به هدف و قابلیت عملیاتی زمانی که به دشمن حمله می‌کند، به قدرت بزرگ پیروزی تبدیل می‌شود.

یژا استار نمونه اولیه جامعه زنان آزاد است

البته ارتش گریلایی ما نیز نمونه اولیه جامعه آزاد است. از این نظر، ارتش گریلایی یژا استار ما وظیفه و قابلیت‌های خاصی را به عنوان شکل اولیه جامعه زنان آزاد دارد. رهبری آن اساساً بر این استوار است. در شخص رفقا سارا و روکن، نیروهای ما که با این مسئولیت عمل می‌کنند این توانایی را دارند که با اعتماد به نفس و بدون هیچ مانعی خود را به سوی هر هدفی حمله کنند، صلاحیت فرماندهی جنگ سال‌ها در برابر حملات بی‌امان دشمن در باکور، در شخص رفقا لیلا سُرخین و آخین موش و مقاومتی در سطح اوج ده‌ها رفیق بویژه رفقا دوغا ویان و روژدا کوتول در برابر حملات بی‌امان فاشیسم و مبارزگی آکنده از روحیه حمله‌شان را به طرز حماسی آشکار می‌کند. رفقای با فضیلت الهگی ما، زیباترین دختران آن مادران گرانقدر، جان خود را در راه این امر با نهایت افتخار فدا می‌کنند. با قابلیت تاکتیکی خود، سیستم دفاعی دشمن را در هم می‌شکند و به سازمان‌یابی مبدائی میهن‌دوستی و در نتیجه جهان‌شمولی تبدیل می‌شود.

مبارزه گریلایی ما نیروی دفاعی پیشرو انقلاب آزادی زنان است. به همین دلیل پاسخگوی انواع حملات علیه زنان است. خود را پیشاهنگ سازمان‌یابی دفاع مشروع زنان و گستره وسیعی از سازوکارهای خوددفاعی معرفی می‌کند و از ایستار فدائیانه و ایثارگری‌اش برای انجام این وظیفه به مناسب‌ترین شکل اجتناب نمی‌ورزد. البته مبارزه‌ی گریلای با سختی‌هایی همراه است که ناشی از وحشی‌گری مرد-دولت است، اما مهم این است که اراده‌ای برای غلبه بر این سختی‌ها، سازمان‌یافته و مصمم شود، نیروی مبارزه‌ای برای غلبه بر آن به دست آورد و خود را به گونه‌ای تجهیز کند که بدون هیچ گونه عقب‌نشینی، هر نوع هدف کثیف دشمن را نابود کند. از این حیث، گریلاگری یژا استار به عنوان نیروی مبارزاتی سازمان‌یافته تشخیص صحیح رهبر آپو مبنی بر اینکه با آزادی زنان، آزادی جامعه تحقق می‌یابد، آنقدر قوی است که در هر عرصه و در هر جبهه‌ای جامه‌ی عمل به این حقیقت بپوشاند، پابرجاست و همچنان به مسیر خود ادامه می‌دهد. مسئولیت هر زنی در برابر این واقعیت این است که در آن شرکت کند یا خود را به یک نیروی مبارز مصمم در عرصه‌ی خود تبدیل کند و شجاعت و موضع را برای اعمال گریلایی در هر زمینه‌ای که مقتضی خوددفاعی است به دست آورد. بار دیگر زنان به انحطاط و بردگی جامعه اجازه نخواهند داد و با آگاهی برای ساختن آینده خود اقدام خواهند کرد و از این نظر یژا استار نماینده اراده تزلزل‌ناپذیر همه زنان و در میان جنگ جهانی سوم، نماینده و نیروی پیروزی همه زنان خواهد بود.

یژا استار سازمان‌مندی شفافیت هدف است

*یژا استار با چه استدلال، آگاهی، روحیه و تجهیزاتی به جنگ می‌پیوندد و به اشغالگران پاسخ می‌دهد؟

بزرگترین سرمایه ما هویت ایدئولوژیک ماست. به عبارت دیگر، یژا استار نماینده یک خط‌مشی است، به آن اعتقاد دارد و به عنوان نیروی مبارزه سازمان‌یافته آن عمل می‌کند. پارادایم تمدن دموکراتیک و آگاهی از ایدئولوژی آزادی زنان به عنوان مؤلفه اساسی آن، البته هدف و روح سازمان ماست. بر این اساس، تعهد به هدف و دانستن اینکه چه می‌خواهید و چه نمی‌خواهید، لازمه مبارزه در هر شرایطی است. منشأ آن رهبری است، از این نظر رهبری رهبر آپو بدون شک منبع اصلی قدرت ایدئولوژیک، تشکیلاتی و مبارزاتی است. نمی‌توان آن را با دیگری جایگزین کرد، زیرا ماهیت آن تاریخی است. هنگامی که این آگاهی ایجاد شد، یژا استار بر انقلاب زنان و آزادی اجتماعی به عنوان یک سازمان دفاع از زنان تمرکز می‌کند، زیرا وجود اجتماعی را با هویت و آگاهی جنسی تعریف می‌کند. به همین دلیل، هم هدف آن، آنچه باید انجام دهد و هم موانع دستیابی به اینها مشخص است. اصلی‌ترین چیزی که قدرت جنگی را عقب می‌اندازد، ابهام در هدف است. در این مرحله، یژا استار سازمان‌مندی شفافیت هدف است. بدلیل اینکه آگاهی و روحیه زن‌اش را با محوریت رهبری تجهیز می‌کند، شور و شوق آزادی‌اش قوی است. این اشتیاق، این اراده برای مبارزه صحیح است.

ارتش مرد-دولت حق ندارد پا در این سرزمین بگذارد

از استراتژی جنگ خلق انقلابی و پایه‌های تاکتیکی آن برای اجرای مبارزاتش برخوردار است. این نیز تجهیزات آن است. وقتی همه اینها با کارآیی و صلاحیت کاربرد نظامی، قدرت ارتش، استخبارات، مطبوعات و... در مناطق درگیری جنگ‌های امروزی ادغام می‌شوند، با تسلط فنی که از طریق آموزش‌های تخصص به دست می‌آورد، با درک مبارزه‌ای یکپارچه عمل می‌کند. از این نظر، سازمان‌دهی‌های بنیادین را تجربه می‌کند که در جهان بی‌نظیر هستند و فعالیت‌هایی را برای پاکسازی همه ابزارها و عرصه‌های مبارزه از سلطه مردانه انجام می‌دهند. بخاطر اینکه موضع یکپاره‌ای در حد مهمی در برابر اشغالگران بدست آورده است، به یک نیروی ضربتی فعال تبدیل می‌شود. از نظر تاکتیکی، اینکه جنگ‌های تونل، تیم‌های حرکتی و سبک‌های عملیاتی منعطف از طریق یگان‌های توانمند در مناطقی که دشمن در آنجا سازمانیافته است، تعقیب فنی دشمن را در کوهستان بی‌تاثیر می‌کند و در عین حال قابلیت‌های ضربتی را فراهم می‌کند، به عنوان یک سبک جنگی برجسته می‌شود. دشمن در برابر توانمندی تاکتیکی و از خودگذشتگی نیروهای گریلایی زن، ساختار فرماندهی و مبارز ما سختی می‌کشد و ضربات مهمی را متحمل می‌شود. بزرگترین سرمایه ما این است که در کشور خود مبارزه‌ای عادلانه به راه انداخته‌ایم. چیزی که نباید اینجا باشد ارتش مرد-دولت است. پس کسانی که جایی ندارند حق ندارند پا در این سرزمین بگذارند.

نیروهای بین‌المللی و دولت‌های اشغالگر که به عنوان نیابت آنها عمل می‌کنند، رنج‌های بزرگی را بر مردم و زنان ما تحمیل کرده و می‌کنند. بی‌شک این هیچ مشروعیتی ندارد و هر حمله‌ای به هستی ما باید با پاسخ مضاعف مواجه شود تا دشمن دست از توهمات نابودی ما بردارد و آزادی به این سرزمین‌ها بیاید. زندگی‌هایی که به انصاف دیگران رها شده‌اند شکست می‌خورند. به این معنا، ما صاحب هستی و زندگی خود هستیم، ما در میدان‌های مبارزه از همه کسانی نمایندگی می‌کنیم که نیاز به آزادی دارند، هدف ما این است که در هر میدانی با آنها ملاقات کنیم و مبارزه را یکپاره کنیم.

یژا استار بزرگترین شانس قرن ۲۱ برای زنان است

*در مورد اهمیت و نتایج تجربه یژا استار از نظر خوددفاعی چه می‌توانید بگویید؟

بدون شک، توسعه و تجربه ارتش زنانی وجود دارد که خود را بر اساس مشارکت سکینه جانسز در مبارزات، میراث مهربان ساران (عظیمه)، بسه آنوش، رحیمه قهرمان، عظیمه دمیرتاش بنا نهاد و به یک نیروی مبارز سازمان‌یافته بزرگ تبدیل شد. این واقعیت فقط به زنان کورد محدود نمی‌شود. ما همیشه سازمانی بوده‌ایم که با مشارکت رفقای زن‌مان از خلق‌های دیگر تشکیل شده است. به همین دلیل، این بزرگترین شانس قرن بیست و یکم برای همه زنان است. زیرا در جنگی که آینده را تعیین می‌کند، نیروی سازمان‌یافته فعالی وجود دارد که با شالوده، تجربه، توسعه و نمایندگی به دست آمده برای آزادی زنان از جانب زنان می‌جنگد. این وضعیت به همان اندازه که برای آینده مهم است برای حال حاضر نیز مهم است. هم برای به دست آوردن آینده از طریق مبارزه، هم برای ایجاد زمینه‌ای برای زنانی که مبارزه خواهند کرد، هم برای اینکه منبع الهام هستند و هم برای بیان مبنای اجرای جهانی مبارزه گریلایی مهم است. با آشکارتر کردن مبارزه جنسیتی و تمرکز بر حل مشکل، به نتایجی دست یافته و می‌شود که آینده همه زنان را در مقاطعی تحت تأثیر قرار می‌دهد. اینها خیلی مهم هستند. آگاهی آزادی در میان زنان خاورمیانه و آسیا به طور خاص و به طور کلی در سراسر جهان به وجود آمده است، یژا استار و جنبش آزادی زنان سهم زیادی در این امر دارند و در تبدیل این آگاهی به یک مبارزه سازمان‌یافته، تجربه و ویژگی‌های بزرگی را به دست آورده‌اند که می‌تواند به اندازه کافی برای همه آموزنده باشد. انواع رهبری و تدریس، از آگاهی ایدئولوژیک تا ساختار سازمانی و صلاحیت نظامی، تا سبک فرماندهی و استراتژی مبارزه، به معنای حصول پیشرفتی جدی برای مبارزه آزادی زنان است.

مثلاً وقتی گریلاگری را به عنوان یک جنبش تجربه کردیم، البته سعی کردیم از جنبش‌های زنان دنیا درس بگیریم، تجربیاتی وجود داشت، اما یک تجربه جدی، یک تجربه پایدار در عرصه‌های نظامی شکل نگرفت. به همین دلیل، همراه با فراگیری از تاریخ، اما اساسا با تلاش‌های فراوان رهبر آپو و تلاش نیروهای گریلایی، به ویژه رفقای شهیدمان و تلاش‌ها و تجارب زنان در حوزه اجتماعی، طی مرحله‌ای مشخص تجربه کرده و آموخته‌ایم. بنابراین البته سختی‌ها بیشتر بود. اما چیزهایی که ما آموخته‌ایم نشان‌دهنده مسافتی است که همه زنان طی کرده‌اند. طبیعتاً این فرصت پیشرفت سریع را ایجاد می‌کند. مبارزه گریلایی منشأ ابعادی است که در توسعه اجتماعی مانند صیانت از خود، حمایت از حق زندگی، باز کردن فضا برای آزادی‌ها، به پسرفت واداشتن سلطه مرد، به دست آوردن معنای زن بودن، افتخار به آن و نمایندگی آن منعکس می‌شود.

قدرت ذاتی، اراده ذاتی و خوددفاعی تنها راه برای موجودیت‌یابی زنان است

به مردی که در خانه فئودال-واپسگرا و اما در عین حال در بیرون از خانه مطیع دشمن است، به مواضع مردانه‌ای که خود را با سلطه بر زنان تعریف می‌کند، فشار سنت‌هایی که در خیابان زنان را ناقص و معیوب محسوب می‌کند، به عرصه‌های استعماری که زنان را از بسیاری از عرصه‌های زندگی حذف می‌کند، به درک کلاسیک مردان و زنان که جنسیت را به میدان برقراری سلطه تبدیل می‌کند، به حملات هویت‌زدا و نسل‌کش دشمن، به سیاست‌های آلوده‌کننده، اغواگرانه، فریب‌دهنده و کالاکننده زنان سیستم و  به بی‌پروایی‌هایی که دولت با زندان‌ها، گرسنه نگه داشتن، غارت و انتظار کشیدن برای بیعت بی‌قید و شرط «ایست» گفته شد و با آگاهی خوددفاعی علیه همه اینها مبارزه شد. در همه این عرصه‌ها زمینه زندگی زنان ایجاد شد و ابزار مبارزه در اختیار آنان قرار گرفت.

علیرغم وجود یژا استار و سازمان‌های خوددفاعی‌اش، هیچ زنی مجبور به تحمل فشارهای مذکور نیست. یژا استار نقطه‌ی پایانی است بر درماندگی در برابر دولت، ارتش، سنت، شوهر، ضرب و شتم و زن سنتی. آیا کافی است؟ نخیر. بنابراین، باید از نتایج این امر به درستی درس گرفت، رشد کرد و توانایی خوددفاعی را در خانه در هر فردی به دست آورد تا یژا استار بتواند به موضع و قدرت مبارزاتی یک زن اجتماعی تبدیل شود. از این حیث، علاوه بر پیامدهای سیاسی و نظامی، بیشترین تأثیر آن بر عرصه اجتماعی است. این همان چیزی است که دائمی است و موفقیت مطلق را تضمین می‌کند. ایجاد ارتش‌های آزادی‌خواهانه زنان در برابر ارتش‌های دولتی نه تنها حسابرسی با تاریخ تمدن است، بلکه تنها راه دستیابی زنان به آینده آزاد امروز است. اگر وجود یژا استار و ارتش‌های زنان الهام گرفته از آن بر اساس این میراث و مبارزه در برابر این همه جنگ، ویرانی، نسل‌کشی و درگیری‌های جنسیتی نبود، چه نتایجی داشت؟ حدس زدنش سخت نیست. نه هویت، نه هستی، نه میهن، نه آزادی و نه زندگی‌؛ حتی تعریفی هم برایش باقی نمی‌ماند، چه رسد به وجود آن. با این حال، این خطرات حذف نشده‌اند. بنابراین قدرت ذاتی، اراده ذاتی و خوددفاعی تنها راه موجودیت‌یابی زنان است. باید این را گسترش داد.

هدف توسعه خوددفاعی در سطح منطقه

*همانطور که ما به سوی یک 8 مارس جدید پیش می‌رویم، آیا می‌توانید اهداف مبارزه دوره جدید یژا استار را با ما درمیان بگذارید؟

ما سال ۲۰۲۴ را هم از نظر آزادی زنان، هم در سطح ملی و هم توسعه ملت دموکراتیک بصورت راهبردی مد نظر قرار می‌دهیم. در حالی که مناطق درگیری در جنگ جهانی سوم، درگیری اوکراین و روسیه در اروپای شرقی و درگیری اسرائیل و حماس در خاورمیانه که به نظر می‌رسد به تدریج به یک جنگ منطقه‌ای تبدیل می‌شوند، حملات نسل‌کشی با انگیزه ایدئولوژیک، که علیه جنبش آزادی ما تشدید می‌شود و ماهیت آن جلوگیری از گسترش پارادایم تمدن دموکراتیک است، با تمام شدت خود در جریان است. به عبارت دیگر، نقطه مرکزی درگیری‌ها را تشکیل می‌دهد. این جنگ در زمینه‌های نظامی، دیپلماتیک، اقتصادی و اجتماعی متمرکز شده است. مرکز جنگ، امرالی است، انزوا و شکنجه‌های اعمال شده بر رهبر ما و تداوم نظام اسارت، نشانه تشدید جنگ و هدف آن است. در این مرحله، برای دستیابی جنگ دولت‌ها به اهداف گسترده‌تر، نسل‌کشی مردم کورد، نابودی خلق‌های منطقه، محکوم کردن زنان به بردگی عمیق و قتل‌عام همه چیز به نام زندگی را مورد هدف قرار می‌دهند. در مقابل این مبارزه زنان که در درجه اول در منطقه و جهان به قیام ایستاده، قدرت عمل نشان می‌دهد، اما در سازماندهی هدفمند و مشترک ناکافی است، باید سازماندهی با اهداف گسترده‌تر و قدرت مبارزه پایدار را در یک گستره‌ی وسیع و مشترک به دست آورد و سیاست‌های بین‌المللی قدرت‌های حاکم را محدود و به قهقرا ببرد و آنها را مجبور به تغییر کند. ما به عنوان یک زن باید با آگاهی از شرایط اقدام کنیم.

اینکه قرن بیست و یکم قرن زنان است، به دلیل شرایط عینی و توسعه قدرت مبارزه است، اما آنچه قطعیت می‌بخشد در واقع دستیابی به این مهم با مبارزه و سازماندهی گسترده‌تر است. شرایط تغییر می‌کند و اگر ارزیابی نشود، شرایطی که زنان را به سوی آزادی سوق می‌دهد ممکن است به قتل‌عام تبدیل شود. بنابراین باید با وقوف بر این موضوع، دانستن این که مزایای بیشتری داریم و صاحب آنها هستیم، عمل کنیم. ما روندی را طی می‌کنیم که در آن باید بر سیاست‌های جنسیت‌گرا، ملی‌گرا و دین‌گرایانه غلبه کنیم و به دنبال اتحاد و مشارکت با الزامات ذات، ذهن و نیاز زنان به آزادی باشیم تا بتوانیم از همه جبهه‌ها با نیروهای مردانه مبارزه کنیم. ناتو، روسیه و کشورهای خاورمیانه حامی زن نیستند، آنها علیه زنان هستند. البته هدف اصلی مبارزاتی ما این است که با یک وظیفه و رسالت پیشاهنگی در توسعه پایه‌های خوددفاعی مبارزه زنان در سطح منطقه عمل کنیم.

ما باید آزادی خود را بر اساس آزادی رهبر آپو تضمین کنیم

با توجه به موضوع ما، از آنجایی که جنگ جهانی در کوردستان و خاورمیانه در جریان است و ماهیت آن بر درهم شکستن گریلاها و مکانیسم‌های خوددفاعی آنها است، هدف ما مقاومت در این مرحله، افزایش مبارزه و زدن ضربه دائمی به نظم مردانه فاشیست آن است. به همین دلیل به عنوان یژا استار بحث‌ها و برنامه‌ریزی‌های لازم را انجام دادیم و با ارزیابی وضعیت موجود، با گسترش حضور سازمانی، استقرار گسترده و تشدید جنگ، اهداف دوره خود را مشخص کردیم. آزادی رهبر آپو آزادی همه زنان و خلق‌ها است، برای اینکه ما نتوانیم به آن دست یابیم وی را به گروگان گرفته‌اند. بنابراین، ما بر روی گذار از آن تمرکز می‌کنیم و در هر عرصه‌ای که باشیم، مقاومت بزرگی نشان خواهیم داد و نیرویی مبارز ارائه خواهیم کرد که بر اتحادهای کثیف غلبه خواهد کرده و تاریخ آزاد کوردستان را از شر همدستان خیانتکار پاک می‌کند. در این راستا، همانطور که در استراتژی جنگ خلق انقلابی لازم است، ما هم به توسعه سازمان‌های خوددفاعی اهمیت می‌دهیم و هم آنچه را که در چارچوب گریلاگری لازم است انجام خواهیم داد. هدف سال ۲۰۲۴ همراه با اینکه توقف نسل‌کشی و جلوگیری از کشتار زنان است، مبتنی بر وظیفه شکست کسانی است که آن را تحمیل می‌کنند. در این راستا بر گسترش جنبش آزادی رهبرمان، بازنمایی صحیح آن از جبهه گریلایی، زدن انواع ضربه‌ها و شکست ارتش‌های دشمن که هدفشان اشغال است، تمرکز کرده و نقشه‌های سیاه میزهای کثیف دیپلماسی را خنثی خواهیم کرد. به همین دلیل، ما مصمم هستیم که بر اساس تجربیات خود، گریلا‌گری مدرنیته دموکراتیک را بیشتر تقویت کنیم و با تداوم برتری جنگی‌مان، آن را به عرصه عملیاتی گسترده‌ای متکی ساخته و در عرصه‌ی عمل آنرا اجرا نموده، روحیه و آگاهی ۸ مارس را به تمام سال تعلق دهیم. از این حیث، یژا استار آماده سال و آگاه به مسئولیت‌های خود است. روی آوردن به عرصه‌های بیشتر سازمان‌دهی اجتماعی و مؤثر ساختن خوددفاعی در هر زمینه‌ای، گریلا‌گری را به اساس عمل در همه مکان‌ها تبدیل می‌کند. کل جامعه ما به ویژه زنان و همچنین گریلاها چنین مسئولیتی دارند. پایان دادن به اشغال، حفظ موجودیت و تضمین آزادی خود، انجام این کار بر اساس آزادی رهبر آپو و شایسته بودن برای رفقای شهیدمان بر این اساس، لازمه تحقق انقلاب زنان است. بنابراین دلیل وجودی ما و هدف اصلی ما همین است. یژا استار با تقویت بیشتر نقش پیشاهنگی موجود خود بیشتر بر تبدیل شدن به ماهرترین پیشگام جنگ متمرکز شده است.

بزرگترین جبهه زنان باید در مقابل جبهه حاکم سازماندهی شود

*پیام‌های شما برای ۸ مارس روز جهانی زن چیست؟ زنان بر چه اساسی باید مبارزه با حملات زن‌کشی و نسل‌کشی‌های اجتماعی را افزایش دهند؟

در حالی که ۸ مارس اهمیت نمادینی در وحدت بخشیدن به آگاهی مبارزه در سطح جهانی دارد، بیانگر دستاوردهای مبارزه آزادی ما و دستیابی به روحیه آزادی‌خواهی و اراده قویتر در نتیجه گسترش مبارزات آزادی زنان بوده است. به این معنا، ما به عنوان زنان باید ۸ مارس را به تمام روزها و زمان‌های سال تعمیم دهیم و همه زمان‌ها را متعلق به زنان کنیم.

۸ مارس سالگرد ایدئولوژی آزادی زنان است که رهبر آپو در سال ۱۹۹۸ به ما زنان هدیه کرد و در این معنا، ۸ مارس، سالگرد رسیدن به هویت ایدئولوژیک، نیاز آزادی زنان است. به همین مناسبت بار دیگر با احترام و محبت به رفاقت پایدار با زن و ایستار اصولی رهبر آپو درود می‌فرستیم.

۸ مارس ۲۰۲۴ قطعا باید منعکس‌کننده آگاهی و متوجه بودن به سال و دورانی باشد که در حال گذار از آن هستیم و باید قویاً عزمی را نشان دهد که مبارزه آزادی زنان را به مرحله جدیدی در سطح جهانی خواهد برد. به عبارت دیگر، باید به عملیات روی آورد، اما این کار را با آگاهی از اینکه این امر مستلزم سازماندهی و پیگیر بودن است، انجام داد. بر این اساس به اختصار آشکار کرده‌ایم که با چه وضعیتی مواجه هستیم. مفهوم نسل‌کشی و زن‌کشی به‌عنوان یک ضرورت باز طراحی (طراحی مجدد) برای نظم حاکم دیده می‌شود. به همین دلیل انواع حملات در هر زمینه‌ای در حال توسعه است. پس زنان باید مراقب خودشان باشند. این کافی نیست؛ کسانی که قصد تخریب دارند را باید پاسخگو ساخت. این نیز کافی نیست؛ باید بتواند یک مبارزه سازمان‌یافته را توسعه دهد که از آن گذار صورت دهد. برای این منظور باید ۸ مارس ۲۰۲۴ را با آگاهی و رسالت تشکل جهانی زنان مورد مداقه قرار داد و بر این اساس تشکیل بزرگترین جبهه در مقابل جبهه حاکمیت تضمین شود. صداهای ما باید با صدای همدیگر درآمیزد، نیز باید دستانمان را به هم دهیم و این تداوم پیدا کند.

چیزی که جلوی نسل‌کشی را می‌گیرد، سازمان‌یابی خوددفاعی است

جنگ در خاورمیانه و کوردستان عمیق‌تر خواهد شد و از این نظر درگیری تشدید خواهد شد. در مقابل این، زنان باید سنت قیام‌شان را توسعه دهند که سرنوشت کوردستان و خاورمیانه را تغییر دهد و سازماندهی و قدرت عمل مشترک را در همه جا نشان دهد. تنها چیزی که می‌تواند جلوی کشتار و نسل‌کشی را بگیرد، سازمان‌یابی خوددفاعی است. این باید هم در سطح اجتماعی اتفاق بیفتد و هم مشارکت و پیوستن به صفوف و مناطق گریلایی باید گسترش یابد. همانطور که دشمن بدون‌وقفه در حال حمله فضای زندگی است، باید با پیوستن به جنگ و مبارزه در مناطق گریلایی راه تنفس دشمن را مسدود کرد، امپراتوری ترس فاشیسم را برچید و واقعیت بیچارگی‌اش را با تمام برهنگی آشکار کرد.

رهبر آپو می‌گوید: «زنان جهان را نجات خواهند داد. تمام آنچه در این مدت اتفاق افتاده نشان می‌دهد که این عزم چقدر حیاتی و سوزان است. ما به عنوان زن در نقطه‌ای هستیم که می‌توانیم کشور، منطقه و جهان خود را نجات دهیم. به این معنا، باید با آگاهی و جدیت رسالت و مسئولیت خود را بر عهده بگیریم، در خیابان، مدرسه، خانه، در هر میدانی، در گریلاگری، در هلهله‌های مادران و به پیشاهنگی ایستار تسلیم‌ناپذیر الهه‌ای‌شان مقاومت کنیم و آنچه لازم است را انجام دهید. هیچ قدرتی نمی‌تواند از ایستار مصمم زن گذار کند. ما این را از تاریخ خود می‌دانیم، از مشارکت‌های حماسی که امروز تجربه کرده‌ایم، از گفتمان صلابت و انتقام‌جویی مادرانی که استخوان‌های فرزندانشان را در جعبه‌ای دریافت کردند، ما از مواضع زنان و مقاومتگرانی که در زندان‌ها و زیر شکنجه‌های سخت دست به اعتصاب غذا زده‌اند و مادرانمان که در عرصه‌های اجتماعی پیشگام این اعتصاب غذا و خواستار آزادی رهبر آپو هستند درس می‌گیریم و این روحیه مقاومت را می‌شناسیم و با احترام در برابر آن تعظیم می‌کنیم.

از این نظر، سال ۲۰۲۴ سالی است که در آن زنان باید در همه زمینه‌ها پیشتاز باشند، انرژی خود را به مبارزه هدایت کنند، در همه جبهه‌ها ذهنیت مردانه را پاسخگو کنند و جامعه آزاد را تحقق بخشند. ما به زنانی که از هم‌اکنون به میدان‌ها خواهند رفت، به خیابان‌ها سرازیر خواهند شد و تصمیم گرفته‌اند خود، جنسیت، جامعه، میهن، منطقه و جهان خود را تحت رهبری ایدئولوژیک رهبر آپو، چتر جهانی و معمار شعار «ژن، ژیان، ئازادی» نجات دهند و برسازند، درود می‌فرستیم و با عشق آنها را در آغوش می‌گیریم.

یک ایستار مبارزاتی یکپارچه ضرورت این دوره است

موضع مبارزاتی یکپارچه در عرصه‌های سیاسی، اجتماعی و نظامی، نیاز دوره و شرط پیروزی است. دوگانه‌ی قاتل مرد-دولت، باید با عواقبی روبرو شوند که سزاوار آن هستند و زنان، پیشگامان و سوبژه‌ی یک زندگی سرشار از آزادی، باید به پیروزی دست یابند که زندگی آزاد را به بشریت عرضه کند. بر این اساس فریادهای پیروزی برخاسته از زاپ با فریادهای برخاسته از تمامی مناطق کشور و منطقه ما قوت می‌گیرد و صدای ما روح آزادی‌خواهی را به سراسر جهان خواهد رساند. روح و سنت کوهستان آزاد است، متعلق به خودش است، این روح تار و پود همه است، سنتش تار و پود هر خانه، خیابان و همه جاست. تا جایی که ما این را حیاتی کنیم، سیاست‌های نسل‌کشی متحمل شکست خواهد شد. با این اعتقاد و عزم و قدرتی که به ما می‌بخشد، ۸ مارس روز جهانی زنان زحمتکش را به همه زنان به ویژه زنان مقاومتگری که در زندان‌ها در برابر ظلم فاشیسم سر خم نکردند و دست به عملیات زدند تبریک می‌گوییم، با محبت درود می‌فرستیم و برایشان آرزوی موفقیت داریم. ما بار دیگر یاد و خاطره شهدای‌مان را که در این راه جان خود را از دست داده‌اند با احترام و سپاسگزاری گرامی می‌داریم و اعلام می‌کنیم که با روحیه، آگاهی و پایبندی رفیق سما یوجه به رهبری، به استقبال ۸ مارس می‌رویم. با قدرتی که از این به دست می‌آوریم، کوه‌ها و دشت‌ها را پر از شعارهای پیروزی خواهیم کرد، جامعه خود را با رشد فرهنگ آزادی حفظ و بازسازی خواهیم کرد، اجتماعی بودن و آزادی خود را یکپارچه خواهیم کرد و با قدرت «ژن، ژیان، ئازادی» دشمن را شکست خواهیم داد.