رونیا آویر: رژیم ایران قادر به حذف و منزوی‌نمودن زنان نیست

نقش دولت ایران در افزایش فساد در جامعه آن کشور, از جمله موضوعات اساسی برای بررسی و آسیب‌شناسی جوامع و ملت‌های ایران است. استفاده ابزاری از زنان و ترویج فساد متأثر از سیاست‌های خود رژیم ایران و نهادهای دولتی آن, مسئله‌سازترین موضوع است.

نقش دولت ایران در افزایش فساد در جامعه آن کشور, از جمله موضوعات اساسی برای بررسی و آسیب‌شناسی جوامع و ملت‌های ایران است. استفاده ابزاری از زنان و ترویج فساد متأثر از سیاست‌های خود رژیم ایران و نهادهای دولتی آن, مسئله‌سازترین موضوع است. رونیا آویر, عضو مطبوعات «جامعه زنان آزاد شرق کردستان, کژار» در این مورد با خبرگزاری فرات مصاحبه‌ای انجام داد.

متن کامل مصاحبه:

ـ کماکان شاهد افزایش فساد در بسر جامعه هستیم. به نظر شما منشاء اصلی این معضل در ایران چیست؟

 همانطور که می‌دانیم کلمه‌ی جامعه، با کلماتی همچون تجمع، اجتماعی و.... هم خانواده و ریشه اش «جمع» می باشد؛ یعنی گروهی بودن، اجتماعی‌شدن و در کنار هم زیستن و... ! در دورهای قبل و پس از آغاز حاکمیت جمهوری اسلامی و بویژه در سالهای اخیر با توجه به آگاهی خلق؛ دولت سعی برآن دارد که اجتماع را قربانی شخص نماید. دولت حاضر است برای منافع خویش و مدیریت برنامه‌هایش، تمامی ارزش‌ها و دستاوردهای اجتماعی را نادیده بگیرد. از این رو با وارد نمودن فرهنگ‌هایی كه به عنوان فرهنگ جامعه شناخته نمی‌شوند و با ایجاد فضائی ناهنجار و ناامن, جامعه را به بی‌راهه می‌کشانند. از سوی دیگر جامعه بسادگی حاضر نمی‌شود که به بی‌فرهنگی و ناهنجاری تحمیل شده تن دهد. زیرا هیچ گاه با فکر آنان سازگار نخواهد بود. دولت با توسل به راهکاری‌های اجباری و گاها نرم سعی در عادی جلوه دادن ذهنیت جامعه‌ستیز خود دارد. همچنین تلاش می‌کند هرطور شده به جامعه بقبولاند که عملکردهایش درست و صحیح است. هر کدام از راهکارهای دولت برای فرهنگ و اخلاق و سلامت جامعه به نحوی تهدید محسوب می‌شوند. چونکه بر آن است جامعه را در دام فساد گرفتار سازد. شاهد برنامه‌های دولت هستیم که چگونه جوامع ایرانی را به ورطه‌ی نابودی سوق می‌دهد. بدون شک این روش و منش به نابودی و گسست می‌انجامد. سیاستی که امروزه بر شرق کوردستان نیز تحمیل می‌گردد خود گویای این واقعیت تلخ می‌باشد. ابتدا با ترویج فقر و بیکاری موجب خنثی‌شدن واکنش‌های درونی انسان‌ها می‌گردد و بعد یکی پس از دیگری به اجرایی‌نمودن سایر برنامه‌های خود می‌پردازد.

ـ ایجاد بنیاد ازدواج موقت بعنوان پیشنهاد مطرح شده است، به نظر شما ایجاد چنین بنیادهایی می‌تواند به کاهش فساد در ایران کمک کند؟

به نظر من ایجاد بنیادهای موقت یا صیغه راهی برای ایجاد و افزایش فحوش و فساد بیشتر است. همانطوری که میدانیم روزانه شاهد سرکوب و فشار دولت ایران بر زنانی هستیم که به قول خودشان مرتکب گناه با برقراری روابط نامشروع شده‌اند. زنان را مجرم نشان داده و با دادن سنگین‌ترین مجازات به آنها بر فشار دوچندان می‌افزایند. از یک سو زنان را به تمامی محتاج مردان می‌کند و از دیگر سوی به ازای کام‌جویی مردان از زنان, آنها را تشویق می‌کند که از این راه به تأمین نیازهای خود بپردازند. بدین‌سان وابستگی و احتیاج زنان به مردان را صدبرابر می‌کند. برای اینکه مردان پول دارند و می‌توانند به هر قیمتی زن را بخرند و از این مال و شیء بی‌روح استفاده بکنند. فساد فساد است و فحشا فحشا. حال چه دولتی باشد چه خصوصی. چه در قرارداد درج شده باشد چه نشده باشد سرانجام به شخصیت و حیثیت و کرامت انسان لطمه می‌زند. زیرا عشق, علاقه, دوستی و رفاقتی در اینگونه روابط به چشم نمی‌آید. روابط صرفا بر مبنای رفع نیازهای جنسی و سطحی برقرار می‌گردند نه برای ساختن و حیات بخشیدن. در این مورد به یکی از گفته‌های رهبر آپو اشاره می‌کنم که می‌گویند: « مقاومت جنسی در میان تمامی حیوانات و نباتات دارای کارکرد، زمان وشکل معین و با معنائی‌ست: در نوع انسان به واسطه‌ی شکل کارکرد و مدت زمان نامحدود، حداکثر فاسدشدگی را به خود گرفته است. این گونه است که تجاوزجنسی قبل از تجاوز به جسم، تجاوز به روح و ذهن زن را اساس گرفته و وقتی که ذهن و روح مورد تجاوز قرار گرفته شد؛ شخصیت زن تجزیه می‌گردد. این در حالیست که یک زن در جامعه هیچ گاه نمی‌تواند آن را براحتی قبول نماید.»

 ـ ترویج فرهنگ ازدواج موقت و سهل‌ساختن برای ازدواج موقت بیان شده است، آیا فرهنگ خلق‌های ایران ازدواج موقت را به مثابه یک فرهنگ قبول می‌نماید؟

 شما از فرهنگ سخن به میان آوردید من نیز می‌توانم در پاسخ از بی‌فرهنگی‌ای که نظام حاکم در ایران بر جامعه تحمیل می‌کند سخن بگویم! فرهنگ کهن و دیرین جوامع ایران و شرق کوردستان هیچگاه بی فرهنگی را قبول نکرده است. همچنین همواره جهت صیانت و دفاع از فرهنگ خود برای جلوگیری از پیشرفت روند آسیمیلاسیون و انتگراسیون تلاش کرده‌اند. بی‌تردید به هر جایی که مقاومت خلق بیشتر باشد هجمه دول‌ نیز جهت تضعیف آن صورت می‌گیرد. فرهنگ یک جامعه یعنی شیوه‌ی زندگی و آداب و رسوم آن. فرهنگ یعنی هویت و موجودیت. هنگامی که حملات جهت تضعیف آن افزایش یابند بودن و موجودیت یک جامعه به خطر می‌افتاد. هم‌اکنون کاری که دولت ایران انجام می‌دهد نیز در این راستاست. فرهنگ همواره عشق به حیات را به همراه دارد، اما افزایش فساد و یا تجاوزهای جنسی خیانت به زندگی. هر لحظه تجاوزهای جنسی موجب افزایش بردگی می‌شوند و این یعنی سکون, ایستایی و مرگ.

ـ به نظر شما راهکار کاهش فساد در ایران چیست؟ آیا KJAR در این رابطه برنامه‌ای در دست دارد؟

KJAR «جامعه ی زنان آزاد شرق کردستان». همانطورکه از نامش مشخص است هدف از ایجاد KJAR سازماندهی جامعه‌ای آزاد و عاری از هرگونه اشکال بردگی برای زنان و همه‌ی اقشار جامعه است. جامعه‌ی آزاد یعنی جامعه‌ای بدور از ذهنیت مردسالاری. جامعه‌ای که با تکیه بر توان ذاتی خود به سطح بالایی از خودسازماندهی و خودمدیریتی می‌رسد. نظام‌های حاکم به هر ترفندی متوسل می‌گردند تا زنان را از مشارکت‌ در سطوح مختلف منع سازند. کاری می‌کند که توان دفاعی خویش را از دست بدهند.

بنابراین بایستی زنان از هر لحاظ متوجه آن تله‌هایی باشند که ممکن است در طول روز بارها با آن مواجه شوند. بایستی بدانند که فکر،‌ اندیشه و عملکرد زنان است که می‌باید مورد توجه قرار گیرد نه جسم او. تا نوع نگاه زنان به وجود و خویشتن خویش تغییر نکند این وضعیت ادامه پیدا خواهد کرد. آنچه زنان را زیبا می‌سازد فکر و روح آنهاست؛ سعی KJAR در راستای جان‌بخشیدن به دیدگاهی‌ است که سالیان درازیست گرد جنسیت‌گرایی بر آن نشسته.

ـ وظیفه زنان برای مبارزه با چنین طرح‌هایی مانند طرح افزایش جمعیت یا تفکیک جنسیتی در دانشگاه‌ها چیست؟

 افزایش جمعیت نیز طرحی است که سران نظام جهت تعمیق بردگی و تسلط کامل ذهنیت مردسالاری بر همه‌ی اقشار و بویژه زنان در جامعه به پیش می‌کشند. می‌دانید که طرح افزایش جمعیت چیزی جز نابودی زن را در بر ندارد. نظام می‌خواهد به ترویج این فکر و باور که زن نقشی به جز بچه‌زایی و خانه‌داری برای ایفانمودن ندارد، دامن بزند. همچون کارخانه‌ی زاد و ولد به زنان نگریسته می‌شود. خدمت‌کاری که بیست و چهار ساعت بدون هیچ شکایتی بایستی در خدمت مردان قرار بگیرد. این است نوع نگاه دولت حاکم به زن. و اما از همه مهمتر این است که زنان با چه نگاهی به خود می‌نگرند. چگونه به مقوله‌ی زندگی آزاد و آزادی می‌اندیشند. به چه راهکارهایی متوسل می‌شوند تا خود را از بندهای مردسالار نجات دهند. کاملا مبرهن است که دشمن زن و جامعه کیست. بنابراین بایستی انتخاب راه و روش مبارزه بر علیه این دشمن نیز به همان میزان برای همه‌ی زنان آشکار و واضح باشد. مطمئن هستیم که رژیم‌های حاکم با طرح هیچ یک از این موارد قادر به حذف و منزوی نمودن زنان در بستر جامعه نخواهند بود. زنان ایرانی امروزه بیش از هر زمان دیگری هوشیار، آگاه و بیدارند برای تحقق آزادی نیز کافی‌ست که به سازماندهی و اتحادی منسجم دست زنند.