آمد شاهو: رژیم نمی تواند با ارادە آزاد خلقها بازی کند

خلقهای ایران رژیم را محاکمە کردە و آن را بە چالش می کشند. بر این باورم کە هر گونە خشونتی کە هم اکنون دولت ایران انجام میدهد، بە معنای بازی با ارادە خلقهای ایران است.

خلقهای ایران رژیم را محاکمە کردە و آن را بە چالش می کشند. بر این باورم کە هر گونە خشونتی کە هم اکنون دولت ایران انجام میدهد، بە معنای بازی با ارادە خلقهای ایران است. در این برهە زمان آن فرا رسیدە است کە خلقهای ایران با برخورداری از اتحاد، تفکر و مبارزە و ارادەای مشترک رژیم را ناگزیر بە برداشتن گامهای دمکراتیک بکنند. جامعە برای ایفای نقش تاریخی خود بپاخاستە است و ما بە این موضع درود می فرستیم و در این بارە  هر وظیفەای بر دوش ما بیفتد، آن را انجام خواهیم داد، ما با خلقمان همراە بودە و از انقلاب ژن، ژیان، آزادی حمایت می کنیم.

آمد شاهو عضو مجلس پژاک در برگفتگویی با برنامە لاپرە- در رادیو دنگ گەل اوضاع اخیر در روژهلات کوردستان و ایران را مورد تحلیل قرار داد.

انقلاب بە معنای دگرگونی است، جامعە در حال دگرگونیهای بسیار بزرگی است. اما گامهایی از سوی رژیم اشغالگر ایران برداشتە نشدەاند. اخیرا فرماندەهان سپاە پاسداران اعلام کردەاند کە تا کنون با تظاهر کنندگان مماشات شدە است  و از این بە بعد موضع شدیدتری گرفتە می شود. سپس حکومت اعدامها را نیز آغاز کرد. تا کنون تنی چند از تظاهرکنندگان اعدام شدەاند و احکام اعدام نیز برای شماری از آنان صادر شدە است. شما بە عنوان پژاک این موضع رژیم را چگونە ارزیابی می کنید؟

آمد شاهو: نخست یاد تمام شهدای این خیزش را گرامی میداریم و بە تمام کسانی کە در خیابانها و کوچەها، با پرچم انقلاب آزادی ژن، مبارزە را گسترش دادەاند، درود می فرستیم. این خیزش ریشەهای رژیم را بە لرزە درآوردە است و تغگیرات بنیادین تاریخی و اجتماعی را با خود بە دنبال داشتە است. انقلابی اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در ایران و  منطقە را سبب ساز شدە است. این انقلاب بە منافع رژیم اشغالگر ایران و همکاران آن ضربەای کاری وارد ساختە است. بە همین دلیل است کەرژیم بە راهکارهای سبعانە روی آوردە است و تلاش می کند با استفادە از این راهکارها خیزش را بە سکوت وادارد. بر این باورم کە هر گونە خشونتی کە هم اکنون دولت ایران انجام میدهد، بە معنای بازی با ارادە خلقهای ایران است.این مسئلە باعث می شود کە خیزش و تظاهراتها افزایش پیدا کنند و صدای خلق بیش از پیش شنیدە شود و مطالبات خلق هم برای آزادی هر جە بیشتر گسترش پیدا کند. بە همین دلیل است کە سیاست اعدام نمیتواند راە حل باشد. همین مسئلە نشاندهندە در تنگنا قرار گرفتن رژیم بودە و نشان میدهد کە راهی پیش رو ندارد، رژیم تلاش میکند تا این بحرانها را با اعدام مورد استقبال قرار دهد، اما بر این باوریم کە نە فقط روژهلات کوردستان و ایران، بلکە در سطح جهانی هم در مقابل سیااست اعدام میتواند موجی از خشم و نارضایتی را در مقابل ذهنیت فاشیستی و دیکتاتوری علیە رژیم ایجاد کند.

بە عنوان پژاک مدت زمانی طولانی است کە ما موضعی را با عنوان بلی برای دمکراسی، نە بە اعدام، اتخاذ کردەایم. اعدام بە دمکراسی منجر نمی شود. دیکتاتوری و آشوب را با خود بە همراە دارد، مشخص است کە رژیم نمیخواهد راە حل و دمکراسی در جغرافیای ایران گسترش پیدا کند. اما خلقها ایران بر دمکراسی و آزادی اصرار دارند. بە همین دلیل بکاربردن این سیاستها، تعمیق اختلافات و جنگ بین خلقهای ایران و رژیم را بدنبال داشتە و بر تمام منطقە تاثیر گذار خواهد بود.

شما از دمکراتیزاسیون در ایران سخن گفتید. رژیمی چنین خونریز چگونە میتواند دمکراتیک شود؟ بە نظر شما راهکار مبارزە خلق باید چگونە باشد کە ایران دمکراتیک شود؟

آمد شاهو: رهبر آپو می گوید کە دولت مانند یک گلولە برف است. این گلولە برفی در طول تاریخ بزرگ و بزرگتر شدە است تا بە امروز رسیدە است. و چون در طول این مدت هیچگونە مانعی فرا روی آن نبودە است، این گلولە برفی روز بروز بزرگتر شدە است و خود را بزرگتر هم نشان میدهد. اما هم اکنون این گلولە برفی با مانع روبرو شدە است. این مانع ارادە آزاد خلقهای ایران است. این مانع باعث شدە است کە امروز این گلولە برفی آب شود، این دولت کە برآمدە از ٢٥٠٠ سال تاریخ است، در حال تحلیل رفتن است.

دولت خود را بر مبنای جامعە تاسیس می کند.  تا کنون رژیم هژمونی خود را از طریق نیروی سرکوب بر جامعە تفوق بخشیدە است. هیچ دولتی با خواست خود، آزادی را بە خلقها تقدیم نمی کند. هدیە دولت تا کنون قتل و نسل کشی بودە است. دولت جامعە را بە بردە تبدیل می کند. اما بازهم جامعە می تواند دولت را ناگزیر کند کە گامهایی را بردارند. در این برهە زمان آن آمدە است کە خلقهای ایران با اتحاد، تفکر و مبارزە و ارادەای مشترک رژیم را ناچار میکند، کە گامهای دمکراتیک بردارد.

انقلابی کە هم اکنون در حال انجام است نیز همینگونە است. اگر بازهم دولت گامی برای دمکراسی برندارد، خطرناک بودە و نتایج نامشخصی بە دنبال خواهد داشت. شعار ژن، ژیان آزادی تلاش میکند تا دمکراسی در منطقە را نشان دهد. این شعار بە همین دلیل است کە الهامبخش و روشنی بخش است. خلق چگونە میتواند ایران را دمکراتیزە کند؟

نخست لازم است کە هر فردی با برخورداری از حس مسئولیت تاریخی، وجدانی و اخلاقی بپاخاستە و خود را از چنگال حاکمیت ایجاد شدە برهاند. بە این معناست کە فرد نباید در بعد فکری، عملی و در زندگی روزمرە، در خدمت دولت و حاکمیت قرار بگیرد. نباید دولت بر گردە جامعە سوار و از آن تغذیە کند. هر فردی میتواند چنین کاری را انجام دهد و مانند ژینا امینی بە مشعلی برای انقلابی تبدیل شود.

دوم؛ لازم است کە سطح درک خلق بالا رفتە و هر فردی بتواند بە خوبی خود را بشناسد. زیرا دولت خود را بر اساس نابودی هویت و حافظە انسان گسترش میدهد. بدین منظور خلق کورد باید تاریخ خود را بشناسد، ارادە و موجودیت خود را بە خوبی بشناسد، جغرافیای خود را بشناسد. خلوهای دیگر هم، بلوچها، آذری و عرب، فارسها هم همینگونە هستند. هر خلقی لازم است  کە دربارە خود تحقیق کردە و بر آزادی خود واقف باشد. در صورت تحقق چنین مسئلەای، ترس جامعە ریختە و می بینیم کە امروزە هم این ترس جگونە فرو ریختە است. خلق دوبارە زندە میشود و روحی در آن دمیدە می شود.

سوم؛ اگر امروز زنی بە قتل رسید، بە این معناست کە فردا دهها و صدها اخگر دیگر میتوانند بە شعلەهای انقلاب بدل شوند. این مسئلە نیز باعث می سود کە رژیم ناگزیر شود گامهایی را بە سوی دمکراسی بردارد. دلایل فراوان هستند، وضعیت اقتصادی، اعدامهای کە تاکنون انجام دادەاند، محاصرەای کە هم اکنون بر رژیم وجود داشتە است، مسئلە ملتها و زبانهایی کە در ایران وجود داشتە و تنها یک زبان بە عنوان زبان رسمی شناختە شدە است، و دهها دلیل و علت دیگر میتوانند بە خیزش دوبارە خلق منجر شدە و رژیم را بە برداشتن گام مجبور کنند. با ائتلاف خلقها، خلق میتواند در ایران بە دمکراسی و آزادی دست پیدا کنند. حقوق، قانون و آزادیها دادە نمی شوند بلکە گرفتە می شوند و گرفتن حقوق نیازمند دادن هزینە و خون است. در مسیر این انقلاب تا کنون ٦٠٠ نفر بە شهادت رسیدەاند.این خیزش دیگر ارزشهای خود را خلق کردە است. وظیفە خلق صیانت و دفاع از این ارزشهاست. صیانت از تاریخ و جغرافیای خود است. تمام این موارد بذرهای آزادی و دمکراسی در آیندە روژهلات کوردستان و ایران را خواهند کاشت.

پیش از این هم ظلم و ستم دولت وجود داشت، حجاب اجباری، گشت ارشاد و فضای میلیتاریزە شدە در روژهلات کوردستان نیز وجود داشت. اما چرا شعلەهای خیزش در این برهە گسترش پیدا کردند؟

آمد شاهو: رهبر آپو این سدە را بە عنوان سدە آزادی زن معرفی می کند، در واقع این بە معنای گسترش دمکراسی است. انقلاب آزادی در سطحی جهانی است. حقیقتی کە ما با آن روبرو هستیم تنها بە ایران محدود نخواهد ماند. از سال ٢٠١٠ بە بعد در منطقە شاهد خیزش، انقلاب و آعتراضات خلقها در کشورهای مختلف هستیم. بدیهی است کە این روند گسترش پیدا می کند. خلق دیگر از دیکتاتوریهای موجود بیزار شدە است. خستە شدەاند. دولت ملت نتوانستە است کە دمکراسی را در منطقە بە ارمغان بیاورد. خلق نیز می خواهد کە با نیروی خود بە آزادی و دمکراسی دست پیدا کند.  در این نقطە است کە فاکتورهای اساسی وجود دارند؛ پیش از رویداد ژینا امینی، در روژهلات کوردستان، انقلابی و پیشاهنگ بزرگ، هوال ریزان جاوید از سوی رژیم فاشیست آ.ک.پ بە شهادت رسید. انقلابی ملی کە در انقلاب روژاوا جای گرفتە بود و در حال خدمت بە جامعە و مهن خود بود، از سوی دولت فاشیست ترک، با همکاری ایران و نیروهای بین المللی ترور شد. در روژهلات کوردستان نیز شاهد موضعگیری بودیم، همین مسئلە نشاندهندە رد و مخالفت با چنین سیستمی است. رد نگرش انتظار از آمریکا است کە دمکراسی را در منطقە بە ارمغان بیاورد. رد نیروهای حاضر در منطقە و احزاب کلاسیک است. صیانت از شهید ریزان و سردادن سرود در مراسم این هوال، خود بارقە این خیزش بود، مهیا کردن زمینە بود، این مسائل بە خشم خلق دامن زدە بودند، با مرگ شلیر رسولی این مسئلە هر چە بیشتر گسترش پیدا کرد و با قتل ژینا امینی بە انفجار رسید. از طرف دیگر نیز وضع اقتصادی ایران و افزایش بهای دلار را شهاد بودەایم کە بە ٤٤ هزار تومان رسید، در تاریخ رژیم این رکورد شکستە شد. در مسئلە خودکشی نزی شاهد افزایش نرخ خودکشی ها هستیم. نرخ فقر افزایس یافتە است، قتل کولبران بە مسئلەای روزانە تبدیل شدە است. نظامی شدن روژهلات کوردستان در جریان است. رایست جمهوری ابراهیم رئیسی بە زور اسلحە  بود، در سال ١٣٦٧ نیز خلق کورد رژیم را قبول نکردە بودند. رئیسی را نپذیرفتند. زیرا هموراە مسئلەای ملی در جریان بودە است، تحمیل انزوا بر رهبر آپو وجود دارد. استفادە از سلاحهای شیمایی، سلاحهای ممنوعە در مقابل نیروهای گریلا کورد در جریان است.

رژیمهای اشغالگر کوردستان در همە جا دست بە ترور میزننس، افراد غیر نظامی را هدف قرار میدهند، سیاستمداران را هدف قرار میدهند، در اروپا دست بە چنین اقداماتی می زنند، خیزش روژهلات در چنین زمینەای آغاز شد، انقلاب روژهلات از انقلاب روژاوای کوردستان جدا نیست. مبنای انقلاب در روژاوا بودە و بە روژهلات کشیدە شدە است. این مبنا را نیز رهبر آپو بنیاد نهادە است، با خیزش در ایران این انقلاب گسترش پیدا کردە است، رهبر آپو می گوید تفکر من تفکری جهانشمول است. مشاهدە می کنیم کە این تفکر از باکور کوردستان آغاز شدە است، بە رۆژاوا و باشور کشیدە شدە است و اکنون در روژهلات حضور دارد. از روژهلات نیز بە ایران گسترش یافتە و جهانی میشود، هیچ کس نمیتواند این مسائل را انکار کند. از نظر من دامنەهای آن گسترش پیدا می کند، زیرا دولت بر روی این آتش بنزین ریختە و شعلەهای آتش را شلەورتر می کند و در نهایت فاشیسم و دیکتاتوری خواهند سوخت. بر اساس مطالبی کە بە آن اشارە کردیم، میتوان گفت کە خلق با انسجام خود میتواند انقلاب را ادامە دادە و خلق کورد نیز میتواند دمکراسی را برای منطقە بە ارمغان بیاورد. خلق کورد الهام بخش خلقهای دیگر ایران خواهد بود، روژاوای کوردستان الهام بخش جامعە جهانی خواهد بود، پ.ک.ک. و گریلاهای کوردستان الهام بخش جامعە انسانی خواهند بود، رهبر آپو هم همینگونە، خلق کورد نقش دمکراتیزاسیون منطقە را بر دوش گرفتە است. بر این مبنا ما ارزشهای تاریخی خود را باید انتقال دهیم.

 گفتگوهای بسیاری در مورد لزوم وجود رهبری برای انقلاب در جریان بودە است. شما این گفتگوها را چگونە ارزیابی می کنید؟

آمد شاهو:  چنین گفتگوهایی دستور کار انقلاب را نیز نشان میدهد، زیرا رهبر انقلاب خلق است. خلق خود پیشاهنگی و رهبری انقلاب را بر عهدە دارد، از ٧ سالە تا ٧٠ سالە میتواند رهبری انقلاب را بر دوش داشتە باشد. جانباختگان این خیزش، رهبران این انقلاب هستند. ارزشهای آن هستند. مادرانی کە بر مزار فرزندان دختر و پسر خود می رقصند، پدرانی کە با خروش خود بە جامعە امید و دلگرمی میدهند، ورزشکاران، معلمان و روحانیون و هنرمندانی کە با برخورداری از حس مسئولیت پذیری وظایف خود را انجام میدهند، رهبران انقلاب هستند. نیروهای مرتجعی کە انقلاب علیە آنان صورت گرفت، بار دیگر نمیتوانند رهبری را در دست بگیرند. نیروهای همپیمانی کە خود را بە عنوان رهبران ایران نام می برند و ادعا میکنند کە دمکراسی را بە ارمغان می آورند، آنها هم  نمیتوانند رهبری را در دست بگیرند، کسانی کە در مسند حاکمیت قرار دارند، اصلاح طلبان هم نمیتوانند، خلق خط سیاسی خود را معلوم کردە است و آنهم خط سیاسی سوم است. انقلابی کە در جریان است بر اسا خط سوم بە پیش می رود، اینهم بە این معنا است کە خلق بە نیروهای غرب و آمریکا متکی نیست. خلق خط آزادی و دمکراسی را انتخاب کردە است کە ژن، ژیان، آزادی مشعل آن است. این خط، همان خطی است کە در امرالی برخودان را دامە میدهد، این همان خطی است کە در کوههای کوردستان در مقابل فاشیسم برخودان میکند. خطی است کە در زندانهای رژیم ایران در مقابلە با فاشیسم مقابلە می کند و  جان خود را در معرض بە دار کشیدن، در کف دست گذاشتە است. رهبر انقلاب همان دختری است کە روسری خود را بدور می اندازد و خیابان و کوچە  را بە خروش می کشد. همان مادری است کە همراە با خانوادە خود بە سرهلدان می پیوندد. اینان رهبران جامعە هستند. لازم است در مقابل کسانی می خواهند بر اساس رنج و کار خلق سیاست کنند، هوشیار بود. هیچ کس از خارج نمیتواند رهبری را بر عهدە بگیرد. این مسئلە دمکراسی را بە ارمغان نخواهد آورد. دمکراسی بر اساس ریشە خود شکوفا می شود. ریشە نیز جامعە است. خونی کە در این جغرافیا بر زمین می ریزدم کودکی  با احساسات کودکانە خود بە آن می پیوندند و فریاد سر میدهد مرگ بر دیکتاتور، شهید نامرن، کوردستان، گورستان فاشیستان، ژن، ژیان ازادی، برخودان ژیانە، اینان رهبران واقعی انقلاب هستند. آیندگان جامعە اینان هستند. خلق میداند کە برخودان ژیانە از کجا آمدە است، و نتایج این شعارها هم اکنون در روژهلات، ایران و جهان گسترش پیدا می کند. بە همین دلیل است کە جامعە را باید مانند رهبر ملاحظە کرد. اگر جامعەای وجود نداشتە باشد، ما نیز وجود نخواهیم نداشت. جامعەای وجود نداشتە باشد دولتی نیز وجود نخواهد داشت. جامعە نقش تاریخی خود را انجام میدهد و ما این موضع را ارج می نهیم و در این بارە هر وظیفەای بر دوش ما بییفتد آن را انجام خواهیم داد، ما با خلقمان همراە و همگام بودە و از آن حمایت خواهیم کرد.

گفتید دولت بدون جامعە نمی تواند وجود داشته باشد. اما دولت بە گونەای عمل کردە است که خلق بدون دولت نمی توانند زندگی کنند. دولت مردم را از طریق اقتصاد و آموزش به خود پیوند دادە است. این مسئلە را چگونه ارزیابی می کنید؟

آمد شاهو: دولت خود را بزرگ نشان می دهد. مثل بادکنک است. می توانید با سوزن منفجر شود. وقتی خودش را بزرگ نشان می دهد، ترس ایجاد می کند. اما حالا یک کودک 7 ساله سوزنی را در آن بادکنک فرو کرده و آن را منفجر می کند. هژمونی مستقر منفجر شد. به همین دلیل مردم دیگر از مرگ نمی ترسند. از دشمن نمی ترسند، از طناب دار نمی ترسند. خلق از هیچ چیزی نمی ترسد. مردم اکنون قدرت خود را دیدەاند، حقیقت خود را دیدند. کە چە هستم، به همین دلیل می گویند خاک میخوریم اما خاک را نمی فروشیم، خلق دیگر هیچ تحکمی را بر خود نمی پذیرد. این فقط علیه اشغالگری ایران نیست، اگر یک نیروی کوردی با این ذهنیت خود را تحمیل کند، خلق کورد آن را نمی پذیرند. حتی نیروهای اپوزیسیون ایران هم که نشسته اند و آرزوی سفره پرباری را در ذهن خود ساخته اند، اگر بیایند و هژمونی خود را به مردم تحمیل کنند، مردم قبول نمی کنند. زیرا نگرش مردم یک نگرش ایدئولوژیک است. درک عمیقی در این رابطە وجود دارد. چه کسی این شعار را گفته است؟ صالح مسلم در جریان مقاومت کوبانی گفت: برگ درخت را بخوریم، تسلیم مهاجمان نمیشویم، او این جمل را در خلال محاصره سنگین بە همه نیروهای خارجی گفت. اگر الان مردم روژهلات این حرف را می زنند به این دلیل است که مردم تصمیم به انقلاب گرفته اند

انها تصمیم گرفته اند که سرنوشت خود را رقم بزند. در اینجا هیچ برداشتی وجود ندارد. یعنی انقلاب مطرح می شود، ممکن است روش ها تغییر کند، اما ادامه خواهند داشت. اینها نکات مهمی هستند زیرا مردم استراتژیک فکر می کنند. وزن رژیم از بین رفته است. هم اکنون دولت با اعدام می خواهد خودش را تثبیت کند. به نام محارب، با قتل می خواهد دوباره خود را به عنوان رهبر جامعه نشان دهد و برای تثبیت موجودیت رژیم، این پیام را می دهد. چه کسانی را فریب میدهند؟ خیابان در دست جامعه است. این انقلاب است، آزادی است. جامعه ای که ٤ ماه است در خیابان است. اگر دختران مدرسه ابتدایی در مقابل حکومت قیام کنند، یعنی آبروی این حکومت از بین رفته است. طبق قوانین، لازم بود کسانی که در حال حاضر در این رژیم هستند، استعفا داده و از این کشور خارج شوند. اما رژیم می خواهد خود را نجات دهد. هر چه رژیم خود را بیشتر تحمیل کند، جامعه مبارزه خود را بیشتر می کند. جامعه فریاد می زند و می گوید ما دیگر خودفروش نیستیم. سیستم خودفروشی در حال حاضر تمام شده است. آنها خواهان نظام آزادی و دموکراسی هستند. این بدان معناست که یک فرد آزاد شکل میگیرد . اگر جوانی قبل از شرکت در تظاهرات از همه خداحافظی کند و بگوید ممکن است شهید شوم، نشان دهنده این است که این جامعه جامعه ای ایثارگر است و با از خود گذشتگی در انقلاب شرکت می کند.

جامعه ای که با آن روبرو هستیم، جامعه ای آگاه و فهمیده است که در فرآیند خودسازماندهی قرار دارد. قدرت اجتماعی بیشتر می شود. هر چه آن قدرت رشد کند تبدیل به سیل می شود. مثل دیکتاتورهای قبل از این، صدام بود، شاه بود، اگر رژیم به ویژه خامنه ای به مقاومت و مبارزه مردم احترام نگذارد، سرنوشتش همین خواهد بود. دولت باید اینها را در نظر بگیرد و بداند نتیجه چه خواهد بود. در برابر رژیم، مردم نیاز به تشکیل یک جبهه مردمی دموکراتیک دارند.

اگر این رویکردهای بی احتیاطی دولت ادامه یابد، خواهیم دید که نه تنها با سلاح های انفرادی، بلکه با هواپیما به شهرهای روژهلات حمله می شود. مردم چگونه باید با چنین حملات شدید مبارزه کنند و قدرت خود را از کجا بیاورند؟ چون گفته می شود اگر نیروی مسلحی پشت این انقلاب نباشد، این انقلاب موفق نمی شود، در این مورد چه می گویید؟ مردم باید بیدار باشند چون با انقلاب بازی می شود. جنگ قدرت بر سر ارزش های تثبیت شده در جریان است. هم نیروهای شرقی و هم غربی منتظرند تا از تنش های کنونی بهره ببرند و ارزش های مردم را تصاحب کنند. مردم باید از اینها آگاه باشند. علاوه بر این، مردم باید از خود در برابر انواع خشونت محافظت کنند و از آن دوری کنند

نباید از اینها استفاده کرد زیرا رژیم بهانه ای برای ظلم بیشتر به جامعه می کند. سلاح رژیم علیه مردم «محارب»، «مفسد فی الارض» تعریف می شود و می گوید اینها بی خدا هستند و سلاح علیه حکومت به کار رفته است. اما می دانیم که تنها سلاحی که در دست مردم است شعار زن، زندگی، آزادی است و خروج به خیابان است. این دولت است که از سلاح استفاده کرده است. کسانی که شهروندان را شهید را کرداند ، مبارزان رژیم هستند. زیرا خود این رژیم مفسد فی الارض است. رژیم محارب است. مردم اکنون رژیم را محاکمه می کنند و خواهان پاسخگویی هستند. نه تنها حساب امروز را می خواهد. حساب سال های ١٣٩٨، ١٣٩٦، ١٣٨٨، ١٣٦٧، ١٣٥٦ را می خواهد. گزارش تاریخ از این مرجع درخواست شده است. زیرا تاکنون دولت با این سیاست ها توانسته است بر جامعه حاکمیت و سیطرە پیدا کند. مردم باید این مسیری را که از نظر پارادایم، ایدئولوژی، فلسفی، سیاسی، اقتصادی و تشکیلاتی طی کرده اند، تقویت کنند. ایجاد یک جبهه دموکراتیک مردمی برای مردم ضروری است. همه اجزا را سازماندهی می کند. زنان، هنرمندان، ورزشکاران، جوانان، کارگران، کشاورزان، بیکاران خود را علیه فاشیسم سازماندهی می کنند. رژیم برای رهایی از وضعیت فعلی به سمت دولت های ترکیه، کشورهای عربی و آمریکا روی آورده است. مردم هم یک امید دارند، خود مردم، قدرت داخلی.

اگر این اتفاق بیفتد هیچ نیرویی نمی تواند در مقابل انقلاب بایستد. دیگر انتظاری از بیرون نیست. بخشی از برنامه مداخله خارجی یا مداخله نظامی، جنگ خصوصی خود رژیم است. بخشی ازکشورهای غرب این دستور کار را برای صید ماهی در آب های کم عمق تنظیم می کنند. انقلابی که اتفاق افتاده شفافیت ایجاد می کند، همه چیز در آن مشخص است، اما خیلی ها می خواهند آن را تار کنند و منافع خود را در آن حفظ کنند. کوردها به ویژه باید در این مسائل بیدار باشند. کوردها در این زمینه تجارب زیادی دارند. آنها می دانند که استفاده از سلاح چه تأثیری داشته است و چه چیزی به همراه داشته است. دفاع قانونی چیست؟ بیایید از زبان خود محافظت کنیم. ما از ارزش های خود محافظت می کنیم. کسانی که وارد زندان می شوند، باید از آنها محافظت کنیم، باید برای آزادی آنها مبارزه کنیم. در ایلام دختری که به اعدام محکوم شده بود با عکس العمل عمومی آزاد شد. مردم خیلی قدرت دارند مردم باید از سرزمین خود محافظت کنند، از روستای خود محافظت کنند. مردم به هیچ وجه نمی توانند به یک نیروی مسلح رژیم چه در شرق و چه در ایران اعتماد کنند. چون قدرت، اراده را نمی شناسند. جامعه را به بردگی می کشند. آنها مغز انسان را تسخیر می کنند. بازتاب عمومی باید قوی تر و سازماندهی شده باشد. در جایی که رژیم آماده میشود تا مورد حمله قرار دهد، مردم باید سپر باشند، نیروی محافظ باشند و سیاست رژیم را در این راه از بین ببرند.

سال هاست جنگ ویژه ای علیه پژاک می شود و می گویند پژاک با سپاه است، در این مورد چه می گویید؟

آمد شاهو: خیلی چیزها گفته می شود. بی شرمانه می گویند ما یک قدرت وابسته به آمریکا و اسرائیل هستیم، بعضی دیگر می گویند ما با اطلاعاتی هستیم، اما مردم خودشان قاضی هستند و خودشان می توانند تعریف کنند که ما چه قدرتی هستیم. یعنی با کلمات چگونه حقیقت تبدیل به دروغ و دروغ تبدیل به واقعیت میشود. همه می دانند که ما مبارزان رهبر آپو هستیم. ما گریلا های آزاد کوردستان هستیم. هویت ما مشخص است. ما به عنوان یک جنبش برنامه هایی داریم. استراتژی، تاکتیک و سیاست ما روشن است. ما نیرویی هستیم که برای دموکراسی در روژهلات کوردستان، ایران و منطقه می جنگیم و هیچ گاه جنگی را آغاز نکرده ایم و هرگز حمله علیه خود را نپذیرفته ایم و نخواهیم کرد. مردم باید حواسشان به این حرف ها باشد. چرا در این زمان می خواهند جنبش آزادی خواه کورد را سیاه کنند؟ زیرا پژاک چراغی است که در روژهلات کوردستان و ایران روشن شده است. این نور در بین مردم امید ایجاد کرده و راه زندگی آزاد را برای مردم روشن می کند و پارادایم این حرکت امروز در ایران نیز بسیار رایج است. پژاک سال هاست که در چارچوب فلسفه زن، زندگی، آزادی می جنگد.

اگر پژاک سیاه نمایی شود، مردم باید بفهمند که خط خلق سیاه نمایی شده است، ارزش های مردم سیاه نمایی شده است. امیدها و باورهای مردم هدف قرار گرفته است. یعنی منشاء همه آن جنگ های ویژه به امرالی باز می گردد. مهاجمان کوردستان در درجه اول این جنگ را با رهبر اپو انجام می دهند. سپس در بخش هایی از کوردستان صحبت می کنند. اما اینجاست که مردم پارادایم خود را تعریف کرده اند، آزادی و دموکراسی را انتخاب کرده اند، به خاطر این رژیم و متحدانش می خواهند  آزادی و دموکراسی را مخفی و انرا تسخیر کنند. آنها می خواهند مردم را در تضاد و تردید قرار دهند. مردم را ناامید و بی اراده کنند. اما سیاست ما به مردم و جامعه خدمت کرده است. ما سرباز هیچ حزب  و هیچ کسی نمیشویم. دلیل اصلی اخاذی از ما این است که ما به هیچ قدرتی وصل نیستیم .هرچقدر هم که بخواهند ازما  باج خواهی کنند، ما خیلی جوان و قوی تر میشویم و در بین مردم ،ما را بیشتر دوست دارند. زیرا خط مبارزه ای که ما تعریف کرده ایم تا آخر علیه اشغالگری رژیم ایران و متحدانش است. اما از افراد و احزابی که علیه ما جنگ به راه انداخته اند ،برای مردم و کوردستان و آزادی و دموکراسی چه کرده اند؟

آیا خودش ابزار میت یا اطلاعات را ندارد؟! این در تاریخ مبارزات ما آشکار است. تا به این روز رسیدیم، چقدر شهید دادیم در مقابل این رژیم. ما سابقه قهرمانی و مقاومت در زندان ها را داریم. در اوج جنگ قندیل در سال ٢٠١١، چگونه رژیم نتوانست در برابر گریلا مقاومت کند و یک ضربه بزرگ به انها وارد شد. این سخنان تنها تلاشی از سوی دولت برای سیاه نمایی این نیروی پیشرو است. برخی از نیروهای بورژوازی هستند که می خواهند خود را صاحب انقلاب کنند و ما را سیاه نمایی کنند تا دزدی و خیانت خود را بپوشانند. آنها خط مبارزه آزادی ما را تهدیدی برای خود می دانند و می ترسند که مردم دیگر آنها را نپذیرند. بە همین دلیل است که  پژاک را به عنوان مانعی بزرگ می بینند. سیاه نمایی انقلابیون همیشه در تاریخ وجود داشته است. نمونه های زیادی وجود دارد و ما از آنها درس می گیریم. این تحقیر سیاست دولت است که در مورد زنان اهمیت بیشتری دارد چرا که می تواند زنان را از این طریق به بردگی بکشاند. اما این حقیقت زنان نیست. این شعار نیز این واقعیت را برجسته می کرد. چه کسی این همه کار را کرد؟ جنبشی وجود دارد که این ایده را دارد. صاحب این اندیشه، نقاب های هژمونی را پایین آورد، حقیقت اروپا و آمریکا را فاش کرد، به همین دلیل صاحب آن اکنون در امرالی منزوی شده است.

گریلاهایی که امید جامعه شده اند با سلاح شیمیایی به شهادت می رسند و در اروپا و باشور هم شکنجه می شوند. همه اینها انجام شده و خواهد شد، زیرا دشمن آزادی کوردها را نمی پذیرد و آنها تصمیم به نابودی کوردها گرفته اند و تمام نقشه های خود را بر این مفهوم پیش می برند. اما ما مطمئن هستیم که با این حملات جنگ ویژه را بزرگتر، قوی تر خواهیم کرد و مبارزات مردم را به موفقیت نزدیک خواهیم کرد. شکستن انزوای امرالی، کلید حل همه مشکلات منطقه است. اگر انزوا برداشته شود چه تأثیری بر انقلاب روژهلات خواهد داشت؟ بیش از ٢١ ماه است که انزوای شدید رهبر آپو وجود دارد. یک بازی کثیف در زندان امرالی در حال انجام است. انزوای رهبر آپو، انزوای مردم کورد و همه مردم آزادیخواه است. انزوا بر تمام جنبش های آزادی و دموکراتیک در جهان است. انزوایی که بر امرالی تحمیل شده است بر چهار قسمت کوردستان نیز تحمیل می شود. ایده ها و پارادایم ها را نمی توان جدا کرد. آزادی را نمی توان زنجیر کرد، نمی توان آن را محدود کرد، نمی توان آن را زندانی کرد. آنها دیگر نمی توانند مردم کورد را که آزادی و دموکراسی را رهبری می کنند، به بردگی بکشانند آنها نمی توانند زن را در قفس بگذارند و برخلاف میل او این کار را انجام دهند. چرا؟ زیرا اکنون قدرت وجود دارد. مانند چشمه جاری می شود و رودخانه می شود.

آن رودخانه بزرگتر می شود، دریا و بعد اقیانوس. امروز آزادی و دموکراسی تبدیل به اقیانوس شده اند. دولت در مقابل این اقیانوس چیزی نیست. قدرت مردم گسترش یافته است. مردم باید مراقب انزوا باشند. در روژهلات و ایران مردم در انزوا به سر می برند، نیرنگ های کثیف با مردم بازی می شود. به مانند پژاک بر ما انزوا وجود دارد که چگونه سیاستی بر ما اعمال می شود. این سیاست یکی است، بر سر مردم هم می رود. می خواهند با کشتن مردم را بترسانند. رهبر اپورا نیز می خواهند با مجازات انضباطی تسلیم کنند. می خواستند گریلاها را با سلاح شیمیایی بترسانند. اما نه با رهبر آپو یک گام عقب نشینی کردند، نه با گریلاها. ممکن نیست. شکستن انزوای امرالی به معنای شکستن فاشیسم نه تنها در خاورمیانه، بلکه در کل جهان است. انزوا که برداشته  شود، دری به روی زندگی جدید برای مردم باز می شود. برخورد مردم ایران و روژهلات علیه اروپا، CPT، دولت فاشیستی حزب عدالت و توسعه و آمریکا باید وجود داشته باشد.

کمیتە منع شکنجە شورای اروپا که ظاهراً مخالف نقض حقوق بشر است، اکنون خود حقوق بشر را نقض می کند. فلسفه ای که الان در ایران ترویج می شود، دچار هجمه میشود، مردم باید این را توهین به خودشان بدانند. نقض حقوق بشر در همه جا مطرح می شود، اما آنچه در امرالی، زاپه و فرانسه می گذرد، ذکر نشده است. این ریاکاری است. چرا نمی گذارند کتاب های فلسفه این شعار در ایران توزیع شود و رهبر آپو در اوضاع منطقه دخالت کند و از ملاقات با وکلا و خانواده هایشان هراس دارند؟ من معتقدم شکستن انزوا کلید حل همه مشکلات منطقه است. اگر یک جبهه دموکراتیک تشکیل شود، نه تنها در ایران و روژهلات، باید جبهه ای باشد که کل منطقه را در بر بگیرد. بگذارید کوردها به یک نیروی مشترک بین خودشان تبدیل شوند. زنان می توانند اتحادیه خود را ایجاد کنند و این کار را در سطح جهانی انجام دهند. به این ترتیب راه پروژه ملت دموکراتیک در منطقه باز خواهد شد.