جمیل بایک، رئیس مشترک شورای اجرایی کجک، با شرکت در برنامه ویژه پخش شده از تلویزیون استِرک (Stêrk TV)، ارزیابیهایی را در مورد مباحث روزآمد جاری انجام داد.
جمیل بایک، رئیس مشترک شورای اجرایی کجک با اشاره به بحثهای قانون اساسی در ترکیه، تاکید کرد که با قانون اساسی فاشیستی که آکپ-مهپ میخواهد بسازد، جامعه را کاملاً بینفس خواهد گذاشت.
بایک با تاکید بر اینکه انزوا و شکنجه رهبر خلق کورد عبدالله اوجالان در جهان بیسابقه است، گفت: «آنها همان سیاستی را که علیه رهبر آپو اعمال میکنند، علیه مردم کورد انجام میدهند. آنها حتی این سیاست را علیه مردم دمکرات، سوسیالیست و آزادیخواه ترکیه انجام میدهند. به عبارت دیگر آنها با این سیاست کل جامعه ترکیه را تحت انزوا قرار دادهاند.»
بایک در مورد تمایل پدک (پدک) برای استقرار در مخمور پس از عقبنشینی گریلاها، اظهار داشت که پدک به همراه دولت ترکیه به مخمور رفت و مردم مخمور نباید این اجازه را بدهند و باید از خود دفاع کنند.
جمیل بایک، رئیس مشترک شورای اجرایی کجک در مصاحبه خود که از تلویزیون استِرک پخش شد، ارزیابیهای زیر را انجام داد:
انزوای شدید علیه رهبر خلق کورد عبدالله اوجالان همچنان ادامه دارد. کمپین "آزادی برای عبدالله اوجالان، راه حل سیاسی برای مسئله کورد" که توسط دوستان خلق کورد در پاسخ به این (انزوا) آغاز شده است، یک ماه به پایان رسید. مرحله فعلی کمپین را چگونه ارزیابی میکنید و از این پس چگونه باید باشد؟
قبل از پاسخ به سوال شما به این نکته اشاره میکنم. ماهی که ما در آن قرار داریم، ماهی است که بسیاری از رفقای ما به شهادت رسیدهاند. در شخص این رفقا یاد و خاطره همه شهدای انقلاب و آزادی را با احترام و سپاسگزاری گرامی میدارم.
همانطور که مشخص است یوسف گولو یک میهندوست بزرگ در ۹ نوامبر ۲۰۲۱ توسط دولت ترکیه در قامشلو به قتل رسید. در ۱۰ نوامبر، رفیق یلماز درسیم، فرمانده نیروهای مدافع خلق (هپگ) در جریان یک درگیری به شهادت رسید. ۱۸ تن از رفقا در منطقه کولپ (شهر آمد) بر اثر حمله شیمیایی در سال ۱۹۹۹ به شهادت رسیدند. یاسر عرفات در سال ۲۰۰۴ به شهادت رسید. رفیق دلال آمد در سال ۲۰۱۷ به همراه رفقایش به شهادت رسید. در سال ۱۹۷۹، ادیب سولماز زمانی که شهردار باتمان بود به قتل رسید. در سال ۱۹۶۰، ۲۸۳ جوان کورد در سینمای عاموده قتلعام شدند. همچنین سید رضا در ۱۵ نوامبر ۱۹۳۷ در درسیم دستگیر و در العزیز اعدام شد. هم پسرش و هم یارانش اعدام شدند. هنرمند بزرگ احمد کایا در سال ۲۰۰۰ در پاریس به شهادت رسید. رفیق دوغان دیدِری در سال ۲۰۱۷ در منطقه آمد به شهادت رسید. رفیق حسین اوزبی (هارون) در سال ۱۹۹۷ به شهادت رسید. رشید سردار در سال ۲۰۱۲ در منطقه شمزینان به شهادت رسید. او یک فرمانده بزرگ هپگ بود. البته ما در این ماه فقط این شهدا را نداریم، غیر از این رفقا، شهدای دیگری هم داریم. همانطور که گفتم، یاد و خاطره همه شهدایمان را در شخص این رفقا با احترام و سپاسگزاری گرامی میدارم.
درست است، دوستان ما کارزاری را آغاز کردهاند. برخی از پیامدهای این کارزار ظاهر شده است و من حدس میزنم که عواقب بیشتری نیز در پی خواهد داشت. مشارکت در کارزار روز به روز در حال افزایش است. به همین مناسبت به همه کسانی که این کارزار را آغاز کردند، در آن شرکت کردند و در این کارزار سهیم بودند، درود میفرستم و تبریک میگویم. کارزاری که در حال توسعه است یک کارزار بزرگ است، اما این کارزار تازه شروع شده است. ما باید این کارزار را بیشتر تقویت و توسعه دهیم. دوستان ما این کمپین را شروع کردند و جنبش ما نیز اعلام کرد که ما نیز در این کارزار شرکت میکنیم. ما فقط در کارزار شرکت نمیکنیم، از همه امکانات خود برای موفقیت آن و رسیدن به هدف استفاده میکنیم. این یک وظیفه تاریخی برای همه کادرهای این جنبش و کوردهای شریف است. البته این فقط وظیفه آنها نیست، بلکه همه دوستان این جنبش در جهان، دوستان خلق کورد، هر که برای آزادی و دموکراسی مبارزه می کند، هر که وجدان و اخلاق دارد باید در این کارزار شرکت کند. زیرا این کارزار، کارزاری برای آزادی است. هر که میخواهد مبارزه آزادی را توسعه دهد باید در جنبش آزادی شرکت کند. البته مشارکت صرف نتیجه نمیدهد، زیرا کسانی که خواهان آزادی هستند ابتدا باید در زندگی خود به آن جامهی عمل بپوشانند. آنوقت کارزار به هدف خود میرسد.
سیاستی که در حال حاضر علیه رهبر آپو اعمال میشود در دنیا سابقه ندارد. آنها سیاست بسیار پلیدی را انجام میدهند. ما آنرا انزوای مطلق مینامیم، 3 سال است که از وضعیت رهبر آپو مطلع نیستیم. آنها نیز همان سیاستی را که علیه رهبر آپو اعمال میکنند، علیه مردم کورد انجام میدهند. آنها حتی این سیاست را علیه مردم دمکرات، سوسیالیست و آزادیخواه ترکیه انجام میدهند. به عبارت دیگر آنها با این سیاست کل جامعه ترکیه را تحت انزوا قرار دادهاند. همه کسانی که وجدان و اخلاق داشتند و طرفدار آزادی بودند در این کارزار شرکت کردند، یعنی در شخص رهبر آپو از مردم کورد حمایت کردند. زمانی که انزوا را درک کنیم، میتوانیم با انزوا مبارزه کنیم و نتیجه بگیریم. دلیلی وجود دارد که آنها انزوا را در شخص رهبر آپو علیه مردم کورد، دمکراتها، سوسیالیستها و نیروهای آزادیخواه ترکیه اعمال میکنند. چرا که رهبر آپو همواره در مبارزه برای دموکراسی و آزادی عمق بخشید. بر آن بوده تا این عمق را در جامعه نیز ایجاد کند. چنانچه در جنبشهای سوسیالیستی و آزادیخواه انسدادی وجود داشت. بنابراین رهبر آپو میخواست این انسداد را حل کند، به همین دلیل سخت میکوشید.
مردم کورد و مردم فلسطین، مردم تحت اسارت در خاورمیانه هستند
زمانی که پکک تأسیس شد، سوسیالیسم واقعی (سوسیالیسم رئال) تا حدی بر آن تأثیر داشت. این نیز روی عملکرد آنها تأثیر گذاشت. رهبر آپو میخواست این اثر را از بین ببرد. به عبارت دیگر، او میخواست هم در پکک و هم در مبارزهای که پکک انجام میدهد، تغییرات و نوآوریهایی ایجاد کند. بر این اساس کار کرد. در نتیجه نه تنها مردم کورد، بلکه سایر مردمان نیز تحت تأثیر این وضعیت قرار گرفتند. مدرنیته سرمایهداری و کسانی که سرکشی این نظام را میکنند این را درک کردند. رهبر آپو در جستجویی برای هم جنبشهای آزادی و دموکراسی، هم پکک و سوسیالیسم بود. رهبری همراه با این جستجو گامهایی نیز برمیداشت. اگر جلوی این کار گرفته نمیشد برای نظام سرمایهداری خطرناک بود. به همین دلیل توطئه بینالمللی را توسعه دادند، رهبر آپو را گرفتند و در امرالی انزوای مطلق را ایجاد کردند. به این ترتیب آنها میخواستند راه را (بر روی نقشه و سیاستهایشان) هموار کنند و از سیستمهای خود در خاورمیانه محافظت کنند. دیدند که اگر نتوانند علیه رهبر آپو تدابیری اتخاذ کنند، رهبر آپو مشکلات بزرگی برایشان ایجاد میکند. سیستمهای آنها ضربه میخورد، تغییراتی در خاورمیانه رخ میداد و جنبشهای آزادیخواهی توسعه مییافت. هم سرکشان نظام مدرنیته سرمایهداری، هم قدرتهای منطقه و هم برخی از همدستان (نیروهای مزدور) کورد در نظام دست به دست هم دادند و توطئه را اجرا کردند. رهبر آپو را گرفتند و انزوای مطلق برقرار کردند. اما رهبر آپو هدفی داشت و روی این هدف متمرکز بود، تحقیق میکرد، گام برمیداشت، حتی توطئه هم نتوانست جلوی این را بگیرد.
رهبر آپو در شرایط امرالی به کار خود ادامه داد. او پارادایم جدیدی علیه نظام سرمایهداری مدرنیته ایجاد کرد. بشریت با این پارادایم سلاح بزرگی به دست آورد. همه کسانی که هدفشان دموکراسی، آزادی و مبارزه برای سوسیالیسم است، واقعیت رهبر آپو را به خوبی درک کردند. آنها دیدند که راه حلی در پارادایم ارائه شده توسط رهبر آپو وجود دارد. چون آنها هم در تلاش بودند. به همین دلیل از رهبر آپو و پارادایم وی حمایت کردند. به همین دلیل دوستان ما دست به چنین اقدامی زدند. ما باید این کارزار را بزرگتر و عمیقتر کنیم. باید بر دولت ترکیه فشار سیاسی وارد شود. نه تنها کوردها، بلکه همه کسانی که در مبارزه برای آزادی و دموکراسی شرکت میکنند، علیه فاشیسم میجنگند و میخواهند خواهری-برادری خلقها توسعه یابد، باید این فشار را وارد کنند و در این کارزار شرکت کنند. همچنین باید بر سازمان ملل، CPT، شورای اروپا و نهادهای بینالمللی فشار بیاورند. آنها باید اقدام کنند تا این نهادها بتوانند بر دولت ترکیه فشار بیاورند. زیرا اگر فشاری بر دولت ترکیه وارد نشود، دولت ترکیه هرگز برای آزادی رهبر آپو یا حل مسئله کورد گام بر نمیدارد. زیرا هدف آنها از بین بردن جنبش آزادی و نسلکشی مردم کورد است. تا زمانی که فشار زیادی بر دولت ترکیه که این اهداف را پیش روی خود قرار داده است، وارد نشود، هرگز برای رهبر آپو و مردم کورد گام بر نمیدارد. آنچه از همه خواسته میشود اینست که بر دولت ترکیه فشار وارد کنند. همه باید تمام کارهای خود را بر این اساس انجام دهند.
زمانی که این کارزار توسعه یافت، جنگ اسرائیل و حماس آغاز شد. و یک جنگ بزرگ آغاز شد. ما باید به طور مشترک هم کارزار و هم دوستی خود را با مردم فلسطین انجام و ادامه دهیم. چون مردم کورد و مردم فلسطین یکی هستند. در خاورمیانه این دو خلق در اسارت هستند و سیاست کثیفی در مورد این دو خلق در حال انجام است. این مردم سالهاست که علیه نسلکشی مبارزه میکنند. حمایت از رهبر آپو به معنای حمایت از مردم فلسطین است. زیرا رهبر آپو رابطه بسیار قوی با مردم فلسطین دارد. او مدتی در کنار جنبشهای فلسطینی باقی ماند. او دوستیهای قوی برقرار کرد. جنبش ما رابطه قوی با مردم فلسطین دارد. ما در کنار مردم فلسطین علیه سیاست نسلکشی جنگیدیم. ما برای این کار شهدا دادیم. از آنجایی که هدف رهبر آپو آزادی و دموکراسی است، این کوردها و فلسطینیها هستند که در خاورمیانه به آزادی و دموکراسی بیش از همه نیاز دارند. ممکن است سایر مردم منطقه نیز خواستههایی به این معنا داشته باشند، اما سیاست نسلکشی علیه کوردها و فلسطینیها در حال انجام است. شاید برای سایر مردم منطقه چنین مشکلی وجود نداشته باشد، اما برای کوردها و فلسطینیان چنین مشکلی وجود دارد.
از آنجایی که هدف رهبری آپو دموکراسی و آزادی بود، هم بر کردها و هم بر فلسطینیان تمرکز کرد. سالها تلاش نمود که چگونه این مشکلات را حل کند، چگونه این دو خلق را از چنگ نسلکشی نجات دهد، چگونه حقوق خود را بازیابند، چگونه با هویت و ارزشهای خود آزادانه زندگی کنند. در نتیجه دید که مشکلات مردم کورد و فلسطین با خواهری-برادری مردم حل خواهد شد. او متوجه بود که این مشکلات با مذهبگرایی، نژادپرستی یا دولت-ملت حل نمیشود. تلاش برای حل آن از این طریق، کشتار و نسلکشی را بیش از پیش عمیقتر خواهد کرد. راه از میان برداشتن سیاست نسلکشی و برقراری صلح، آرامش، از طریق یک ملت دموکراتیک میسر است. رهبر آپو راه حل را در اینجا دید. به همین دلیل است که هم مردم فلسطین و هم یهودیان باید یک مبارزه مشترک علیه جنگ ایجاد کنند. و اینگونه مشکل حل میشود. برخی از دموکراتها، روشنفکران و سوسیالیستها، چه در کوردستان و چه در ترکیه، بیانیههایی دادند و خواستار کارزاری شدند که اکنون برای رهبر آپو انجام دادهایم. این مثبت است اما آنها باید حمایت قویتری ارائه دهند. فقط بیانیه یا فراخوان کافی نیست، برای این کار باید مبارزه و سازماندهی کرد. اگر این کارزار موفقیتآمیز باشد، دموکراسی در ترکیه توسعه مییابد و مسئله کورد، مشکل علویان و مشکلات دیگر خلقها حل میشود. این امر به توسعه دموکراسی و آزادی در خاورمیانه نیز منجر خواهد شد. به همین دلیل است که این کارزار بسیار بزرگ است.
اولین کنفرانس جهانی جوانان بین ۳ تا ۵ نوامبر در پاریس به پیشاهنگی جوانان کورد با حضور ۳۵۰ جوان از ۶۰ کشور جهان برگزار شد. مشارکت و بحث در همایش را چگونه ارزیابی میکنید؟
من به همه کسانی که پیشگام بودند، زحمت کشیدند و در کنفرانس شرکت کردند، درود میفرستم و به آنها احترام میگذارم. جوانان کار مهمی در فرانسه انجام دادند. آنها از تاریخ، شخصیت، خصوصیات و روحیه جوانان محافظت کردند. همانطور که مشخص است جوانان در سال ۱۹۶۸ در فرانسه جنبشی را آغاز کردند. آن جنبش در سراسر جهان گسترش یافت. همچنین تأثیر زیادی بر دولتها و جامعه داشت. جوانان بار دیگر کنفرانسی را در پاریس ترتیب دادند و بر مشکلات پیش روی جوانان در سراسر جهان تمرکز کردند. آنها دوباره به مشکلات آزادی و دموکراسی توجه کردند. آنها در مورد چگونگی حل این مشکلات گفتگو کردند. زیرا جوانان در سراسر جهان در جستجو هستند و پاسخ را در پارایم رهبر آپو دیدند. به همین دلیل است که بر پارادایم و آزادی رهبری آپو استوار شدند.
در سال ۱۹۶۸، زمانی که جنبش جوانان در حال توسعه بود، مدرنیته سرمایهداری برای بشریت مشکل ایجاد میکرد و راه حل را از بین میبرد. تا آن زمان جوانان نیز راه حل را در سوسیالیسم میدیدند، اما متوجه شدند که سوسیالیسم دیگر راهحل نیست. به همین دلیل امیدشان را هم به نظام سرمایهداری و هم به سوسیالیسم رئال از دست دادند. در نتیجه آن جستجو، آنها به جستجوی یک جنبش انقلابی پرداختند. به همین دلیل جنبش جوانان که در سال ۱۹۶۸ تأسیس شد، خیلی سریع در همه جا گسترش یافت. دقیقاً در آن دوره، جنبش فمینیسم نیز ظهور کرد. جنبش اکولوژیک نیز توسعه یافت. در روند فعلی شاید دقیقاً مثل آن دوره نباشد، اما دوره مشابهی است. نظام سرمایهداری دوباره مشکل بزرگی برای بشریت است. نظام سرمایهداری که دیگر حتی نمیتواند خود را حفظ کند چگونه میتواند راه حلی برای بشریت ارائه کند؟ بگذریم از راه حل، به بلایی برای بشریت تبدیل شده است. میخواهد پایان بشریت را رقم بزند. سوسیالیسم رئال که در واقع منحل شده است. جوانان میخواهند راهحلهایی را توسعه دهند. میبینیم که در تاریخ، جوانان پویایی هستند که تغییر ایجاد میکنند و انقلاب میکنند. جوانان چنین همایشی را برگزار کردند چون دیدند راهحل در پارادایم رهبر آپو نهفته است.
به همین دلیل از رهبر آپو و پارادایم وی حمایت کردند و به کارزار پیوستند. البته شرکت در کارزار کافی نیست، آنها باید کارزار را رهبری کنند. آنها باید کارزار را در همه جا توسعه دهند و اهمیت آن را برای همه توضیح دهند. رهبر آپو در پارادایمش جوانان و زنان را پیشگام ساخت. این نشان میدهد که رهبر آپو چقدر برای جوانان و زنان ارزش قائل است. این را در عمل و فعالیتهای خود نشان داد، نه در کلمات. او بر همین اساس پکک را تأسیس و مبارزه نمود. به همین دلیل است که رهبر آپو گفت: «ما با جوانی شروع کردیم، با جوانی موفق خواهیم شد.» زیرا روحیه جوانی هرگز پیر و ضعیف نمیشود. او همیشه در جستجو است، همیشه در پی تغییر و دگرگونی است. آنچه از جوانان خواسته میشود درک بهتر پارادایم رهبر آپو، تبیین بهتر و هدایت آن است. اگر اینگونه برخورد کنند، مانند جنبش جوانان در سال ۶۸ به موفقیت دست خواهند یافت. کنفرانس پاریس کنفرانس مهمی برای جوانان است. جوانان باید خود را بر اساس پارادایم رهبر آپو آموزش دهند تا بتوانند نقش پیشاهنگی خود را ایفا کنند.
شما در مصاحبههای قبلیتان به استراتژی جنگ ویژه دولت ترکیه برای پنهان کردن خسارات خود توجه کردید. در روزهای اخیر مجبور شد علناً برخی از عملیاتهای گریلا و تلفات سربازانش را بیان کند. در حالی که جنگ در مناطق حفاظتی مدیا ادامه دارد، هپگ در بیانیهای اعلام کرد که دولت ترکیه سربازان خود را حتی در جاهایی که هیچ نیروی گریلایی در آن وجود ندارد، در آنجا مستقر کردهاند. این چه معنایی دارد؟
من به قرارگاه نیروهای دفاع از خلق (هپگ)، فرماندهی یگانهای زنان آزاد -استار (یژا استار)، گریلاهای یژا استار و هپگ درود میفرستم و احترامات خود نسبت به آنها را اعلام میکنم. زیرا آنها در شرایط بسیار سخت و غیرممکن نه تنها برای مردم کورد، بلکه برای بشریت نیز جان خود را فدا میکنند. و بدون تردید این کار را انجام میدهند. دولت ترکیه با استفاده از سلاحهای شیمیایی، سلاحهای هستهای تاکتیکی، تانک، توپخانه و هواپیما از تمامی سلاحهای ناتو علیه آنها استفاده میکند. هنوز هم نمیتوانند نتیجه بگیرند. زیرا گریلاها اراده بسیار قوی دارند و روی اهداف خود متمرکز هستند. آنها خطمشی رهبر آپو را مبنای خود قرار دادند. آنها کاملاً در خدمت مردم و انسانیت هستند. به همین دلیل در آن شرایط سخت حماسه مینویسند. به همین دلیل است که مردم ما باید از گریلا حمایت کنند، دوستان ما باید به مبارزهی در حال جریان معنا بدهند. آنها باید بیندیشند و بفهمند که چرا جوانان کورد در مقابل دولت اشغالگر ترکیه ایستادهاند و بدون تردید جان خود را فدا میکنند. دولت ترکیه تمام امکانات خود را در داخل و خارج بسیج کرده است تا جنبش ما را از بین ببرد و علیه مردم کورد نسلکشی کند. سرنوشت خود را به انحلال پکک و نسلکشی مردم کورد گره زده است.
در داخل پدک بارزانیگرایان وجود هستند، البته همه آنها یکسان نیستند، مثلاً ایوب بارزانی، اَدهم بارزانی، آنها متفاوت هستند، آنها مخالف سیاست مسعود بارزانی هستند. با این حال، اعضای پدک که در حال حاضر بر بهدینان تسلط دارند، اعضای خانواده مسعود بارزانی هستند. آنها کاملاً برای منافع خانواده خود کار میکنند و در خدمت سیاست نسلکشی دولت ترکیه قرار گرفتهاند. این قابل مشاهده است. هرکسی که میگوید «من کورد هستم، میهندوستم، وجدان و اخلاق دارم» باید این را ببیند. اخلاق و وجدان و کوردبودن این سیاست را نمیپذیرد. خدمت به سیاستهای نسلکشی به نفع مردم کورد نیست. به همین دلیل است که مردم دمکرات، میهندوست، وظیفهشناس و با اخلاق باید ببینند چه کسانی به مردم کورد خدمت میکنند و چه کسانی در خدمت سیاست نسلکشی هستند. میهندوستی یعنی ایستادگی در برابر سیاست نسلکشی. دولت ترکیه این جنگ را با حمایت پدک به راه انداخته است. سیاست دولت ترکیه علیه مردم کورد نه تنها در مناطق حفاظتی مدیا، بلکه در باکور، باشور، روژاوا و در نقاط مختلف جهان با حمایت پدک و مسعود بارزانی انجام میشود. اگر آنها حمایت نمیکردند، دولت ترکیه نمیتوانست این سیاست نسلکشی را علیه مردم کورد انجام دهد.
رسانههای باشور تصاویری را از زمین و هوا منتشر کردند که نشان میداد نیروهای پیشمرگ وابسته به بارزانی از اشغالگران محافظت میکنند. این وضعیت را چگونه ارزیابی میکنید؟
در واقع قرار بود در مورد این وضعیت صحبت کنم. پدک و بارزانی به تمام معنا به دولت ترکیه کمک میکنند. با پکک و کوردهای آزاد به تمام معنا دشمنی میکند. آنها این کار را فقط در مناطق حفاظتی مدیا انجام نمیدهند، آنها این کار را در عراق انجام میدهند، در سطح بینالمللی انجام میدهند. آنها با دولت ترکیه در مورد چگونگی منزویسازی و از بین بردن پکک همکاری میکنند. تلویزیونها تصاویر را نشان دادند. پاسگاههای دولت ترکیه و پدک در کنار هم قرار دارند. پدک در حال ساخت جاده برای پایگاههای دولت ترکیه است. دولت ترکیه نیروهای خود را با هلیکوپتر آورده و تحت حفاظت پدک قرار میدهد. فیلم همه اینها منتشر شد و همه دیدند. کسانی که آن را ندیدهاند میتوانند آن را در اینترنت جستجو کنند. دولت ترکیه قدم به قدم برای خود در باشور پایگاه نظامی میسازد. بدون کمک پدک انجام این کار برای آنها ممکن نخواهد بود. در باشور عدهای میهندوست، دمکرات، اهل وجدان و اخلاق تصاویر را پخش کردند. دولت ترکیه نیز با حمایت بارزانیها در تلاش است در سیاست عراق مداخله کند. او به عراق اجازه نمیدهد قدمی بردارد و میگوید شما باید هر کاری را طبق خواسته من انجام دهید. او تهدید میکند، حقآبه را قطع میکند و از این طریق میخواهد از عراق به عنوان ابزاری برای سیاست خود استفاده کند. آنها پیشتر بارزانیها را به ابزاری برای سیاست خود مبدل کردهاند، بهدینان مانند استان ترکیه است. آنها بدون دولت ترکیه نمیتوانند کاری انجام دهند.
ترکیه میخواهد از کل خاورمیانه به ویژه عراق برای سیاست خود علیه پکک استفاده کند. آنها این قدرت را از پدک میگیرند، دلیل آن پدک است. به این ترتیب دولت ترکیه میخواهد قدرت خود را هم در باشور و هم در عراق تقویت کند. آنها اهداف پیمان ملی خود را پنهان نمیکنند. آنها میگویند که تمام موصل، کرکوک و باشور متعلق به آنهاست، آن را در لوزان از دست دادهاند، لوزان را به رسمیت نمیشناسند و این مکانها را تصرف خواهند کرد. آنها رویههای خود را بر این اساس انجام میدهند. پایگاههای زیادی متعلق به ترکیه در باشور وجود دارد. سازمان استخباراتی ترکیه (میت) در بسیاری از شهرها از هولیر گرفته تا کرکوک مستقر شده و در حال انجام امور سیاسی است. هدف دولت ترکیه تصرف کامل باشور و تقویت قدرت خود در عراق است. این هدف آنهاست. همه باید این را ببینند.
مرکز دفاع از خلق (هسم) در بیانیه خود اعلام کرد که نیروهایش از مخمور عقبنشینی کردهاند. فرمانده قرارگاه مرکزی دفاع از خلق، مراد کاراییلان در سخنرانی خود برای مردم اظهار داشت که مخمور اکنون میتواند از خود دفاع کند. چند روز پس از این بیانیه، نیروهای وابسته به خانواده بارزانی میخواستند در نقاط خالی شده توسط هپگ مستقر شوند. در همان زمان زمانی که نیروهای عراقی خواستند در این نقاط مستقر شوند، درگیری آغاز شد و یکی از اعضای میت در آنجا کشته شد. آیا تحولات جدیدی در این زمینه وجود دارد و دوست دارید در مورد این موضوع به مردم مخمور چه بگویید؟
چرا گریلا به مخمور رفت؟ چون تبهکاران داعش به مخمور حمله کردند و میخواستند قتلعام کنند. هدف داعش فقط کشتار مردم مخمور نبود بلکه میخواست باشور را هم به چنگ بیاورد. آنها در واقع به هولیر نزدیک شده بودند. گریلا به درخواست مردم باشور و احزاب باشور برای جلوگیری از وقوع قتلعام و جلوگیری از ورود داعش به باشور و به خطر افتادن دستاوردهای مردم باشور ما به مخمور رفت. این گریلا در آنجا با داعش مبارزه کرد و نه تنها از مخمور دفاع کرد، بلکه از ورود آن به هولیر جلوگیری کرد. به عبارت دیگر، گریلا از حکومت باشور نیز محافظت میکرد. از عراق هم دفاع کرد. به همین دلیل مسعود بارزانی خودش به مخمور رفت و تصاویرش در تلویزیون پخش شد و از گریلا تشکر کرد. چون گریلا از آنها هم دفاع کرد. گریلا عقبنشینی کرد و گفت ماموریت ما اکنون تمام شده است. پس از این، نیروهای پدک بلافاصله خواستار تصرف نقاط خالی شدند. به همین دلیل بین آنها و نیروهای عراقی درگیری در گرفت و یکی از اعضای میت کشته شد. این ثابت میکند که میت در حال مدیریت پدک است. پدک در آنجا چه میکند؟ از آنجا که دولت ترکیه میخواهد آنها در آنجا باشند، هدف آنها تسلط بر اردوگاه، کشتار مردم و پراکنده کردن اردوگاه است. چون پدک علیه اردوگاه سیاستی را انجام میدهد، کمپ را تحریم میکند، محاصره میکند، از ورود و خروج مردم جلوگیری میکند.
هواپیماهای دولت ترکیه همیشه بر فراز مخمور پرواز میکنند و قتلعام میکنند. من حدس میزنم که آنها این را کافی ندیدهاند، بنابراین میخواهند قتلعامهای بیشتری انجام دهند و فضاهای زندگی مردم و اردوگاه را ویران کنند. این درخواست دولت ترکیه است که پدک به مخمور برود. خروج پدک به معنای خروج دولت ترکیه است که قبلا ثابت شده است. زیرا یکی از اعضای میت در درگیری که در همان روز شروع شد کشته شد. البته اهالی مخمور انسانهای آگاه هستند، تجربه دارند، سالهاست در حال مبارزه هستند. آنها به خوبی از این بازیها آگاه هستند. آنها خوب میدانند که چرا پدک آمده است. به همین دلیل آنها به وضوح گفتند که پدک را نمیخواهند. زیرا پدک در خدمت دولت ترکیه است. مردم ما در اردوگاه میتوانند خوددفاعیشان را بهبود ببخشند، زیرا مجرب و آگاه هستند. آنها از روزی که روستاهای خود را ترک کردند، در حال جنگ و دفاع از خود بودند. پس دیگر نیازی به گریلا ندارند. چون عراق هم به آن منطقه آمد. به همین دلیل نیازی به حضور گریلا نبود. مردم ما میتوانند از خود محافظت کنند و سیستم (اجتماعی) خود را اجرا کنند. آنها یک سیستم دموکراتیک دارند، آنچه از مردم ما خواسته میشود این است که هم سیستم خود را تقویت کنند و هم از خود دفاع کنند. البته ما مردم خود را بیپناه نمیگذاریم. قرارگاه ما نیز در این خصوص بیانیهای داد. ما جنبش آزادی هستیم و در خدمت مردم خود هستیم. هر جا خطری باشد، وظیفه ما دفاع از مردم است. ما این کار را در همه جا انجام دادهایم و از این به بعد هم خواهیم کرد. بنابراین مردم ما نباید هیچ نگرانی و ترسی به دل راه بدهند. به نیروی خودشان باور کنند، قدرت ایستادگی در برابر همه حملات را دارند.
من همچنین فراخوانی برای عراق و سازمان ملل دارم. تا کنون پدک و دولت ترکیه به آنها دروغ گفتهاند. آنها به دروغ گفتند که مخمور یک اردوگاه نظامی است. آنها هم باور میکردند. به همین خاطر پدک و دولت ترکیه نیز به مخمور حمله کردند و قتلعام کردند. این نیروها نیز با گفتن اینکه آنجا یک اردوگاه نظامی است و هپگ در آنجا حضور دارد، سکوت میکردند. به این بهانه در مقابل حملات پدک و دولت ترکیه ایستادگی نکردند. هپگ اکنون آنجا نیست. به همین دلیل اکنون باید به وظایف خود در قبال اردوگاه عمل کنند. اگر آنها به مسئولیت خود عمل نکنند، مسئول حملات و کشتارهایی هستند که رخ خواهد داد. مردم ما نیز باید از عراق و سازمان ملل بخواهند که به مسئولیتهای خود عمل کنند.
اتفاقات عجیبی هم اکنون در ترکیه در حال رخ دادن است. شما قبل از انتخابات هم به خطراتی که متوجه جامعه خواهد شد توجه کردید. اخیراً، دیوان عالی دادگاه قانون اساسی را «به رسمیت نشناخت» و علیه اعضایش یک شکایت کیفری ارائه کرده است. چه مفهومی دارد؟ این اتفاقات را چگونه ارزیابی میکنید؟
آنها اکنون تصمیمات دادگاه قانون اساسی را دور انداختهاند. ما گفتیم که اگر آکپ-مهپ در انتخابات پیروز شود، فاشیسم را در همه جا برقرار میکنند. آنچه در ترکیه میگذرد بر این اصل استوار است. آکپ-مهپ قدمهای زیادی برداشته است، آنها اکنون آخرین گامهای خود را برمیدارند. به عبارت دیگر رژیم و نهادهایی را که مصطفی کمال تأسیس کرده بود، لغو کردند. فقط دادگاه قانون اساسی در دفاع از نظام قدیم باقی ماند. به همین دلیل گامهای آخر را برداشتند و دادگاه قانون اساسی را ناکارآمد کردند. آکپ-مهپ در حال ایجاد یک رژیم مبتنی بر سنتز ترک-اسلام است. آنها میخواهند دادگاه قانون اساسی را ناکارآمد کرده و این (روند) را کامل کنند. بنابراین آنها میخ نهایی را میزنند. رهبر آپو گفت: «اگر مسئله کورد حل نشود، مکانیسم کودتا وارد عمل میشود و فاشیسم توسعه مییابد.» این روند در حال حاضر با آکپ-مهپ ادامه دارد. آنها آخرین حملات خود را انجام میدهند. اپوزیسیون ترکیه نیز در خدمت این هدف بود. به عبارت دیگر، آنها برای ایجاد رژیمی مبتنی بر نژادپرستی و دینگرایی، هر کاری که لازم بود برای آکپ-مهپ انجام دادند. آنها هرگز در برابر تحرکات دولت موضعگیری نکردند. آنها همیشه در خدمت دولت بودند. آنها با دستگیری، قتلعام، غصب قیوم و بازداشت نمایندگان این کار را علیه مردم کورد انجام دادند. اپوزیسیون حتی یک روز هم حرفی نزد. همچنین همه آنها با وجود گواهی جنگ در کنار آکپ-مهپ ایستادند. اکنون میگویند که دادگاه قانون اساسی در حال خنثی شدن است و دولت میخواهد قانون اساسی جدید بسازد.
این وضعیت به این صورت است؛ در حالی که لاز را اعدام میکردند از او پرسیدند که آخرین آرزویش چیست و او گفت بگذار این برای من درس عبرتی باشد. این وضعیت اپوزیسیون ترکیه در حال حاضر است. اردوغان چه گفت؟ "کسی که اسب را گرفت از اسکودار گذشت." نکته جالب این است که وقتی جنگ اسرائیل و حماس شروع شد، تمام توجهات معطوف به این جنگ بود و اردوغان موضوع دادگاه قانون اساسی را در دستور کار قرار داد. چون حواس همه به جنگ اسرائیل و حماس است، اردوغان میخواست در این فضا به هدف خود برسد. جامعه در ترکیه مشکلات بزرگی دارد. او برای اینکه عکسالعمل جامعه را جلب نکند، دستور کار را تغییر میدهد و برنامههای دیگری را ایجاد میکند. اقدام دادگاه قانون اساسی آخرین اقدام برای زنده نگه داشتن قدرت آکپ-مهپ است. اردوغان قبلا گفته بود که قانون اساسی جدید لازم است. او با گفتن اینکه این قانون اساسی هم دموکراتیک خواهد بود همه را فریب میدهد و مسخره میکند. قانون اساسی که میخواهند بسازند یک قانون اساسی کاملا فاشیستی است. ایجاد یک قانون اساسی دموکراتیک در این روند ممکن نیست.
اپوزیسیون باید اکنون این را درک کند و وضعیت خود را به طور جدی بررسی کند. سوسیالیستها، نیروهای آزادی و دموکراسی، و هر کس که علیه فاشیسم مبارزه میکند، باید فوراً یک جنبش دموکراسی ایجاد کند. اتحاد کار و آزادی نیز وجود داشت که این اتحاد باید بیشتر تقویت شود. همه باید روی خوددفاعی تمرکز کنند. اگر جامعه بر این اساس آگاه نشود و مبارزه برای دموکراسی توسعه نیابد، دیگر کاری برای آنها باقی نمیماند. به خاطر نظام فاشیستی همه به جایی میرسند که نتوانند نفس بکشند. الان هم در موقعیتی نیستند که بتوانند نفس بکشند. اگر قانون اساسی جدید بسازند، دولت هر کاری بخواهد انجام میدهد. همه باید این را ببینند. به هر حال دولت اخیرا این اقدامات را انجام نمیدهد. سالهاست که قدم به قدم به این نقطه رسیدهاند. این آخرین حمله است، مخالفان تازه متوجه آن میشوند. اردوغان در مورد تصمیمی که چند سال پیش توسط دادگاه قانون اساسی گرفته شد، گفت: «من این تصمیم را به رسمیت نمیشناسم و به آن احترام نمیگذارم.» بر این اساس گام برداشت. در نتیجه آن مراحل، تصمیمات دادگاه قانون اساسی را دور میاندازند. این چیزی نیست که ناگهانی اتفاق بیفتد.
واکنش جوامع بینالمللی به ظلم اسرائیل به فلسطین بیشتر از کشورهایشان است. مردم کورد در کشورهای مختلف جهان نیز در تظاهرات علیه اسرائیل شرکت میکنند. شما قبلاً موضع خود را به عنوان یک سازمان روشن کردهاید. در مورد وضعیت کنونی جنگ چه میخواهید بگویید؟ مردم و نیروهای بینالمللی برای راه حل چه باید بکنند؟
ما مخالف نسلکشی هستیم، آنچه در حال حاضر با مردم فلسطین انجام میشود نسلکشی است. ما مخالف این هستیم. همه باید هر چه زودتر این جنگ را متوقف کنند، باید جلوی این نسلکشی گرفته شود. برخی کشورها جلسه میگذارند، بیانیه میدهند و میگویند جنگ باید متوقف شود، آتشبس شود، مشکل حل شود، کشور فلسطین تشکیل شود. اینها همه فقط در حد لاف هستند. هیچ کدام از آنها مبتنی بر راه حل نیستند. همه این کشورها منافع خود را در اولویت قرار میدهند. بر این اساس عمل میکنند. آنها نه مخالف نسلکشی هستند و نه راهحلی ارائه میدهند. مردم، جوامع، جنبشهای سوسیالیستی، اکولوژیک، زنان و جوانان در سراسر جهان از مردم فلسطین حمایت میکنند و در برابر نسلکشی میایستند. این جنبشها باید سختتر کار کنند و بر کشورهای خود علیه اسرائیل فشار بیاورند. سپس این مشکل حل میشود. مشکلات را نمیتوان با ایجاد یک دولت-ملت، دینگرایی یا نژادپرستی حل کرد. اینها هستند که مشکلات را ایجاد میکنند، عامل نسلکشی و جنگ هستند.
جنبش قوی علیه جنگ نیز در میان خلق یهود شکل گرفته است. آنها در برابر نسلکشی میایستند، این خیلی خوب است. ملت فلسطین و یهودی باید دست به دست هم دهند و در مقابل این جنگ بایستند. آنها باید مبتنی بر ملت دموکراتیک و خواهری-برادری باشند. زیرا هم حماس و هم دولت اسرائیل از دینگرایی و نژادپرستی استفاده میکنند. این هرگز جنگ را متوقف نمیکند و از کشتارها جلوگیری نمیکند. این قتلعام را بیش از پیش افزایش میدهد. مردم یهود و فلسطین باید در مقابل این امر بایستند و روابط خود را با مردم خاورمیانه بهبود بخشند و درخواست حمایت کنند. آنها همچنین باید با مردم جهان رابطه برقرار کنند، اتحاد تشکیل دهند و با هم در برابر این جنگ بایستند. فقط از این طریق میتوانند جنگ را متوقف کنند.
اردوغان یک تقلب و ریاکاری بزرگ انجام میدهد. او طوری رفتار میکند که انگار از مردم فلسطین حمایت میکند. به این ترتیب او چهره واقعی خود را پنهان میکند. کسی که سیاستهای نسلکشی را علیه مردم کورد انجام میدهد چگونه میتواند دوست مردم فلسطین باشد؟ کسی که با مردم فلسطین دوست است باید با کوردها هم دوست باشد. زیرا هم کوردها و هم فلسطینیها در خاورمیانه به شدت رنج میبرند. قتلعام علیه این دو خلق انجام میشود. یکی از آنهایی که قتلعام کرد، دولت ترکیه و دیگری دولت اسرائیل است. اردوغان میخواهد نسلکشی کوردها را در سایه جنگ فلسطین و اسرائیل کامل کند. اردوغان درباره حماس گفت: «تروریست نیست.» وقتی از دبیر ناتو پرسیدند که اردوغان حماس را تروریست نمیبیند، شما در این مورد چه میگویید، دبیر ناتو گفت: «این برای ما مشکلی ندارد.» این همه چیز را بیان میکند. این بدان معناست که اردوغان کاملا یک جنگ ویژه به راه انداخته است، او دوست مردم فلسطین نیست.
به هر حال همه باید این را ببینند. همه خلبانان هواپیماهایی که فلسطین را بمباران میکنند در شهر قونیه تمرین میکنند. آنجا آموزش میبینند، بعد میروند فلسطینیها را بمباران میکنند. سوخت همه هواپیماها را از ترکیه میخرند. تجارت بین ترکیه و اسرائیل در دوره اردوغان-باغچلی بیش از هر زمان دیگری است. و حتی چند برابر بیشتر. حتی تجارت در جریان این جنگ همچنان ادامه دارد. این چگونه با مردم فلسطین دوست است؟ این تجارت کاملاً با سواستفاده از مردم فلسطین انجام میشود. او مردم فلسطین را قربانی میکند. اردوغان در حال مذاکره بر سر موضوع فلسطین است. او میگوید: «اگر میخواهید حماس را تروریست اعلان کنم، شما یپگ را تروریست اعلان کنید». او از این طریق میخواهد نسلکشی کوردها را کامل کند. به همین دلیل او طوری رفتار میکند که انگار از مردم فلسطین حمایت میکند. او یک تقلب و دورویی بزرگ انجام میدهد.
شما ۴۵ سال پیش پکک را تأسیس کردید. در مورد تأسیس پکک چه میخواهید به مردم بگویید؟
رهبر آپو با تأسیس حزب کارگران کوردستان (پکک) نه تنها به مردم کورد، بلکه به تمام بشریت خدمت کرد. اگر امروز مردم جهان از رهبر آپو حمایت میکنند، به همین دلیل است. تاسیس پکک به ویژه به رهبر آپو، مردم ما و بشریت مبارک باد. پکک در شرایط سختی تاسیس شد. سیاست نسلکشی علیه مردم کورد در حال اجرا بود. آن سیاست بر مردم کورد بسیار تأثیر گذاشت. مردم کورد به موقعیتی انداخته شده بودند که نمیتوانستند برای خودشان مبارزه کنند. رهبر آپو به خوبی وضعیت مردم کورد را درک کرده بود که چه کسی مردم را به این وضعیت رسانده است و چه کسی در پشت اشغالگران و نسلکشان قرار داشت. او نتایج بسیار خوبی از تاریخ مردم کورد و تاریخ بشریت گرفت. بر این اساس پکک را تأسیس کرد.
تأسیس پکک بر خلاف سیاست نسلکشی بود. پکک بر این اساس تاسیس شد اینکه چگونه این سیاست را شکست دهیم، چگونه مردم کورد را آزاد کنیم، چگونه در سرزمین خود، با فرهنگ، زبان و هویت خود زندگی آزاد داشته باشیم. بر این اساس مبارزه کرد. به این ترتیب چهره واقعی اشغالگران و حامیان آنها را آشکار کرد. جامعه کورد را نیز به قیام واداشت. امروز همه در دنیا مردم کورد را الگو میگیرند و آنها را امیدشان میبینند. در حال حاضر، مردم جهان همان چیزی را تجربه میکنند که مردم کورد تجربه میکند. همانطور که سیاست نسلکشی علیه مردم کورد انجام شد، اکنون مدرنیته سرمایهداری نیز مانند اشغالگران به دردسر بزرگی برای بشریت تبدیل شده است. جان مردم را به خطر میاندازد. این یکی از دلایلی است که جوانان را در پاریس گرد هم آورد. دیدند که زندگی آزاد در مقابل زندگی تحمیلی نظام سرمایهداری با پارادایم رهبر آپو تحقق مییابد.
همانطور که رهبر آپو از مردم کورد محافظت کرد، امروز نیز از بشریت محافظت میکند. شاید از کوردستان شروع شد، اما از آنجایی که هدفش دموکراسی و آزادی بود، از کوردها، زنان، جوانان و بشریت محافظت کرد. امروز هرکسی که وجدان و اخلاق دارد و هدفش دموکراسی و آزادی و زندگی معنادار است، دیده است که این امر جز با پارادایم رهبر آپو محقق نمیشود. برای همین از رهبر آپو حمایت کردند و کمپین راه انداختند. همانطور جنبشی که رهبر آپو در کوردستان توسعه داد باعث شد تا کوردها قیام کنند، امروز نیز بشریت را به خیزش واداشته است. به همین دلیل است که روز به روز پارادایم رهبر آپو در همه جا گسترش مییابد و صیانت از رهبر آپو بیشتر میشود. از اینجا چه نتیجهای میگیریم؟ از آزادی و پارادایم رهبر آپو قویا دفاع کنیم. این تنها وظیفه دوستان ما نیست، بلکه وظیفه کوردها نیز هست. مردم کورد و کادرهای جنبش باید بیش از هرکسی برای رهبر آپو مبارزه کنند.