جمیل بایک، رئیس مشترک شورای اجرایی کجک در یک برنامه ویژه که از تلویزیون استرک (Stêrk) پخش شد، ارزیابیهای مهمی در رابطه با دستور کار ارائه کرد.
بایک با اشاره به اینکه انزوای رهبر خلق کورد عبدالله اوجالان به حد شکنجه رسیده است، گفت: «واکنش ۶۹ برنده جایزه نوبل و سناتور فرانسوی پاسکال ساولدلی به این انزوا مهم است.» بایک با تاکید بر اینکه تا زمانی که مسئله کورد حل نشود، دولت ترکیه به سیاست نسلکشی خود ادامه خواهد داد، تصریح کرد که مسئله کورد با تامین آزادی جسمانی رهبر خلق کورد عبدالله اوجالان حل خواهد شد.
بایک با تأکید بر اینکه دولت عراق نباید ابزاری در برنامههای دولت ترکیه برای حمله به باشور باشد، گفت: «من از این فرصت استفاده میکنم و به دولت عراق هشدار میدهم. به سیاست نسلکشی دولت ترکیه خدمت نکنید. این آسیب بزرگی به عراق وارد میکند. کسانی که مخالف ائتلاف ترکیه در عراق و باشور هستند نباید واکنشهای خود را صرفاً به اظهارات محدود کنند. اگر فکر میکنید که این اتحاد باعث آسیب بزرگی میشود، باید در مقابل آن بایستید. شما باید اشغالگران را از کشور خود بیرون کنید.»
بایک با تاکید بر اینکه اردوغان که اخیراً پیگیر دیدار با اسد است، از هدف خود برای حمله به سوریه دست برنداشته و تنها تاکتیک خود را تغییر داده است، یادآور شد: «اردوغان باعث ویرانی سوریه و جان باختن هزاران نفر و مهاجرت میلیونها نفر از سرزمینهایشان شد.»
جمیل بایک، رئیس مشترک شورای اجرایی کجک در مصاحبه خود که از تلویزیون استرک پخش شد، ارزیابیهای زیر را انجام داد:
*انزوا و شکنجه علیه رهبر خلق کورد عبدالله اوجالان بیوقفه ادامه دارد. بدون شک مبارزه مردم کورد و دوستانشان ادامه دارد. اخیراً مجدداً ۶۹ برنده جایزه نوبل بیانیهای را منتشر کردند و خواستار آزادی رهبر خلق کورد عبدالله اوجالان شدند. سناتور فرانسوی پاسکال ساولدلی نیز برای دیدار با اوجالان رهبر خلق کورد به وزارت دادگستری ترکیه درخواست داد. در مورد این دستور کار چه میخواهید بگویید؟
قبل از پاسخ به سوال شما به این نکته اشاره میکنم. آنها در ماه جولای قتلعامهای گستردهای را علیه مردم ما در بسیاری از نقاط انجام دادند. من به همین مناسبت کسانی را که مرتکب این قتلعام شدند محکوم میکنم. اینها هم قتلعام عادی نیست. به عنوان مثال، معاهده لوزان که در ۲۴ جولای امضا شد، اتحادی علیه کوردها بود. در همین یک ماه، دولت اشغالگر و نسلکش ترکیه حمله گستردهای را علیه جنبش و مردم ما آغاز کرد. این کشتارها از تاریخ معاهده لوزان ادامه داشته است. مردم کورد نیز امروز علیه این اتحاد میجنگند. مردم ما با مبارزات خود گامهای زیادی برداشتهاند. با این حال، این اتحاد علیه کوردها به طور کامل از بین نرفته است. در واقع دشمنان خلق کورد خواهان تجدید اتحاد هستند و برای این کار تلاش میکنند. من باور دارم؛ مردم کورد این اتحاد را کاملاً از بین خواهند برد. زیرا در این اتحاد، کوردها انکار، تکه تکه و نابود میشوند. کوردها نمیتوانند با این اتحاد زندگیشان را ادامه دهند. کوردها در واقع از این موضوع آگاه هستند.
در ۲۷ جولای، یک قتلعام عظیم علیه مردم ما در روژاوا، حلب، قامشلو انجام شد. فقط در قامشلو ۶۲ نفر از مردم ما را به قتل رساندند و خیلیها مجروح شدند. من کسانی را که مرتکب این قتلعام شدند محکوم میکنم. این کشتار باید باعث شود که مردم ما مبارزه خود را برای آزادی بیشتر گسترش دهند. باز هم در ماه جولای ۱۹۳۰ قتلعام بزرگی بر مردم ما در قلقلی انجام شد. مردم ما همیشه از شهدایی که در آن زمان به شهادت رسیدهاند صیانت میکنند و باید از آنها نیز صیانت کنند. در ۳ جولای ۱۰ نفر از رفقای گریلا با سلاح شیمیایی در هانی به شهادت رسیدند. یاد همه شهدایمان را با احترام گرامی میدارم.
۳ اوت نیز نزدیک است. قتلعام مردم ایزدی ما در ۳ اوت ۲۰۱۴ رخ داد. خطر فرمان (نسلکشی) علیه مردم ایزدی ما همچنان ادامه دارد. به همین دلیل مردم ایزدی ما نباید هم فرمانهایی را که تاکنون تجربه کرده و هم خطر فرمانهای جدید را فراموش کنند. به همین دلیل باید مواظب خود باشند و سرنوشت خود را کاملاً به دست خود بگیرند. به جز این، هیچ چیزی برای صیانت از مردم ایزدی ما وجود ندارد. همه آن را در تاریخ اخیر دیدهاند. همه کسانی که میگفتند در شنگال قدرت دارند فرار کردند و مردم ایزدی را به داعش تحویل دادند. سرنوشت هزاران زن و کودک ایزدی هنوز مشخص نیست. برای اینکه دیگر چنین فرمانی را تجربه نکنیم، مردم ایزدی ما باید سازماندهی شوند، قویتر شوند، متحد شوند، اراده داشته باشند و نهادها و خوددفاعیشان را تقویت کنند. تنها از این طریق میتوانند از خود در برابر فرمانها محافظت کنند و به زندگی خود ادامه دهند. به همین مناسبت سلام و احترام خود را به مردم ایزدیمان میرسانم.
روشنفکران، نویسندگان، دانشمندان از پارادایم رهبر آپو صیانت میکنند
چیزی به نام حقیقت رهبر آپو وجود دارد. رهبر آپو برای فلسفه و علم اهمیت زیادی قائل است. از ارزشهای انسانی محافظت میکند. او از هر چیزی که در تاریخ به بشریت خدمت کرده است محافظت میکند. بر این اساس او یک پارادایم ایجاد کرد. کسانی که این پارادایم را میخوانند، رهبر آپو و پارادایمش را در آغوش میگیرند. عمدتاً روشنفکران، نویسندگان، هنرمندان، سیاستمداران و دانشمندان از این پارادایم حمایت میکنند. ما یک کارزار بینالمللی برای رهبر آپو راهاندازی کردیم. این کارزار در واقع توسط دوستان مردم کورد توسعه یافت و ما نیز در این کارزار شرکت کردیم. این کارزار نتایج مهم بسیاری را به همراه داشت. بر این اساس دستور کار ایجاد شد. پس از آن، ما میخواستیم دومین کارزار توسعه یابد. دوستان مردم ما، جنبش ما، حزب ما، مدافعان آزادی و دموکراسی که کارزار اول را انجام دادند، باید کارزار دوم را هم توسعه دهند. ما دوباره با تمام توان در این کارزار شرکت خواهیم کرد.
این کارزار در واقع شروع شده است و روز به روز در حال توسعه است. کسانی که حامی انسانیت، دموکراسی و آزادی هستند در این کارزار جای خود را میگیرند و بیانیه میدهند. آنها میگویند که رهبر آپو نماینده ارزشهای انسانی است و باید از زندان آزاد شود. آنها میگویند: شما نمیتوانید چنین فردی را در زندان نگه دارید. روز به روز بیشتر از رهبری حمایت میکنند. در نهایت، ۶۹ برنده جایزه نوبل بیانیههایی ارائه کردند و نامه نوشتند. آنها در نامههای خود به طور گسترده در مورد چگونگی حمایت از رهبر آپو و چگونگی حمایت از مبارزات مردم کورد برای آزادی و دموکراسی نوشتند. به همین دلیل آنها نامه فرستادند و به سیپیتی و شورای اروپا و بسیاری از نهادهای بینالمللی مراجعه کردند. در مطبوعات نیز منتشر شد. آنها فراخوانهای بسیار قوی دادند. همانطور که گفتید، سناتور فرانسوی نامهای به وزارت دادگستری ترکیه فرستاد و گفت که میخواهد با رهبر آپو ملاقات کند.
ارجان کانار، که یکی از اولین وکلای رهبر آپو نیز بود، گفت: قوانینی که علیه رهبر آپو تدوین شده است، دیگر هیچ اثر عملی ندارد. وی اظهار داشت که رهبر آپو اکنون باید به صورت جسمانی آزاد شود. به همین مناسبت، مایلم درود و احترام خود را به کسانی که قبلاً اظهاراتی داشتند، به ۶۹ برنده جایزه نوبل، سناتور فرانسوی و ارجان کانار، ابراز کنم. آنها نماینده وجدان انسانیت و ارزشهای انسانی هستند. به همین دلیل است که کاری که انجام میدهند بسیار مقدس است. کاری است که برای بشریت انجام شده است. در واقع همه آنها برای بشریت کار کردند، به همین دلیل جایزه نوبل را دریافت نمودند. بسیاری از آنها میگویند که رهبر آپو با پارادایم خود راهحلی ارائه کرده است که از بسیاری جهات از آنها قویتر است. دلیل اینکه آنها اینقدر از رهبر آپو و مبارزه برای آزادی و دموکراسی حمایت میکنند این است که حقیقت را در پارادایم رهبر آپو میبینند. زیرا همانطور که میدانیم، رهبر آپو یک فیلسوف است. او بر مشکلات بشریت و طبیعت تمرکز میکند و میخواهد این مشکلات را حل کند.
هدف، آزادی جسمانی رهبر آپو است
انزوای تحمیل شده بر رهبر آپو یک انزوای معمولی نیست، به سطح بسیار بالایی رسیده است. دولت ترکیه همه حقوق، قوانین بینالمللی، اخلاق، انسانیت، وجدان و همه چیز را زیر پا گذاشته است. این سیاستی که علیه رهبر آپو انجام میشود، علیه هیچ سیاستمدار دیگری در جهان انجام نشده است. از رهبر آپو انتقام میگیرند. میگویند چرا کوردها را بیدار کردی، سطح هوشیاریشان را بالا بردی، سازماندهیشان کردی، به قیام واداشتی، چرا کوردها برای زندگی خودشان میجنگند، ما قرار بود کوردها را از بین ببریم. لذا رهبر آپو را مقصر میدانند و میخواهند انتقام بگیرند. سیاستی که علیه رهبر آپو انجام میشود، سیاستی است که علیه مردم کورد انجام میشود. حمایت از رهبر آپو، خواستن آزادی جسمانی او، مبارزه برای آن یعنی خواستن راهحل برای مسئله کورد است.
دولت ترکیه چنین سیاستی را علیه رهبر آپو دنبال میکند زیرا میخواهد کوردها را از بین ببرد. به همین دلیل است که رهبر آپو و حقیقت کوردی اکنون در هم تنیده شدهاند. شما نمیتوانید اینها را جداگانه حل کنید. کسانی که از آزادی جسمانی رهبر آپو دفاع میکنند باید مسئله کورد را نیز در دستور کار قرار دهند. این کار درستی است. زیرا به همین دلیل است که رهبر آپو را در تابوت در امرالی نگه میدارند و سیاست وحشیانهای را علیه او انجام میدهند. آنها تا زمانی که مسئله کورد حل نشود به این سیاست ادامه خواهند داد. به همین دلیل باید برای تامین آزادی جسمانی رهبر آپو مبارزه کنیم. با این کار مسئله کورد نیز حل خواهد شد. بر این اساس باید کار انجام شود.
*حتما شما هم دنبالش کردید که سیپیتی با خبرگزاری فرات (ANF) مصاحبه کرد. موضوع جالبی پیش آمد. به عنوان مثال، سیپیتی در برابر همان عملکرد آذربایجان موضع میگیرد، اما در برابر وضعیت رهبر آپو موضعی نشان نمیدهد. آیا به این معنا نیست که شما میتوانید این و آن شخص را شکنجه کنید، اما نمیتوانید آن شخص را شکنجه کنید؟ این وضعیت را چگونه ارزیابی میکنید؟
دولت ترکیه یکی از کشورهای عضو ناتو است. توطئه بینالمللی نیز توسط ناتو ایجاد شد. برخی از کشورها به نمایندگی از ناتو در این امر پیشگام بودند. سیپیتی همچنین یکی از نهادهای شورای اروپا است. اروپا نیز عضو ناتو است. همه رویکرد اروپاییها را در زمان توسعه توطئه بینالمللی میدانند. شاید نخست وزیر سابق ایتالیا، ماسیمو دالما، موضع متفاوتی داشت، اما اروپا برای تضمین موفقیت این توطئه تلاش کرد. سیپیتی زیر نظر شورای اروپا فعالیت میکند. بر اساس تصمیمات کمیسیون اروپا است. به عنوان مسئول حمایت از حقوق انسانها در برابر برخی از دولتها تعریف میشود، اما وقتی به سیپیتی نگاه میکنیم، کاملاً از دولت ترکیه حمایت میکند. او از حقوق بشر و حقوق مردم در برابر دولت ترکیه دفاع نمیکند. این بر اساس سیاست دولت ترکیه علیه رهبر آپو و مردم کورد است. این یعنی چی؟
دولت ترکیه در حال اجرای سیاست نسلکشی علیه مردم کورد و رهبر آپو است. سیپیتی که باید از حقوق رهبر آپو و مردم کورد دفاع کند، اما در کنار دولت ترکیه ایستاده است. به عبارت دیگر، ابزاری برای سیاست نسلکشی میشود. به همین دلیل سیپیتی نیز شریک این سیاست است. کسانی که نماینده وجدان بشریت هستند، به بشریت خدمت میکنند و برای این کار جایزه میگیرند، به همه فراخوان میدهند و نامه میفرستند، اما سیپیتی سکوت میکند. زیرا سیپیتی به دولتها خدمت میکند. مردم ما هم این را میبینند. به همین دلیل مردم ما باید مبارزات خود را بیش از پیش تقویت کنند. هرچه این مبارزه را با دوستانش تقویت کند، نتایج بیشتری خواهد گرفت. مبارزه قانون و واقعیت سیپیتی و شورای اروپا را آشکار کرد. واقعیت دولت ترکیه را فاش کرد. این یک دستاورد بزرگ برای بشریت است.
همراه با گریلاها باید مبارزه کرد
*در حال حاضر یک جنگ بسیار حساس با محوریت مناطق حفاظتی مدیا علیه اشغالگران در جریان است. دولت ترکیه اکنون در باشور همان کاری را میکند که در جزیر، شرنخ و سایر شهرهای باکور انجام داد. آنها به خانهها حمله میکنند و به دنبال افرادی میگردند که با آنها مخالفت میکنند. هدف واقعی از این حملات چیست؟
در دوره گذشته رفقایی بودند که در منطقه زاپ به شهادت رسیدند. من به همه این رفقا نوال، ژیان و دژوار که علیه اشغالگران و نسلکشان جنگیدند و از کوردستان، مردم کورد و ارزشهای انسانی دفاع کردند، درود میفرستم و ادای احترام میکنم. این جنبش، مردم کوردستان و بشریت هرگز زحمات آنها را فراموش نخواهد کرد. زیرا آنها در شرایط بسیار دشوار، بمباران، سلاحهای شیمیایی و ممنوعه، قهرمانانه میجنگند. آنها چیزی برای خود نمیخواهند. آنها در شرایط بسیار سختی دارند این جنگ را پیش میبرند و هرگز نمیگویند «شرایط ما خیلی سخت است». همه تصاویر آنها را میبینند. آنها با اشتیاق، شادی و به طور داوطلبانه برای مردم و کوردستان وظایف خود را انجام میدهند. آنها نه تنها شهید پکک، بلکه شهدای کوردستان و بشریت هستند. آنها برای دفاع از ارزشهای انسانی مبارزه و جان خود را فدا میکنند. این حقیقت آنهاست. به همین دلیل است که مردم و بشریت ما هرگز آنها را فراموش نمیکنند.
دولت ترکیه در حال حاضر باشور را اشغال کرده است. افرادی که به آنها امکان انجام این کار را میدهند چه کسانی هستند؟ خانواده بارزانی. دولت ترکیه با حمایت خانواده بارزانی وارد باشور شد. روز به روز در باشور قویتر میشوند. آنها در حال حاضر در حال آسفالت کردن جادههای باتوفا به شلادزه هستند. در تمام آن شهرها مستقر شدند. آنها با حمایت خانواده بارزانی در کوهستان مستقر میشوند. قدرت خانواده بارزانی از بین رفته است. آنها همیشه از موقعیت سیاسی صحبت میکنند، هیچ موقعیتی را باقی نگذاشتهاند. خانواده بارزانی این موقعیت سیاسی را لغو کردند. آنها همه چیز را در خدمت دولت ترکیه قرار دادند. به همین دلیل است که دولت ترکیه راحت عمل میکند. به همین دلیل به گریلاها حمله کردند. زیرا گریلا در برابر اشغال و نسلکشی میایستد. او از مردم باشور و حتی عراق دفاع میکند و از ارزشهای انسانی دفاع میکند. دولت فاشیست ترکیه بر ضد ارزشهای انسانی، علیه کوردها و کوردستان است. به همین دلیل میخواهد کوردستان را به طور کامل تصرف کند. چه کسانی مانع این امر هستند؟ رهبر آپو، پکک و گریلا است. به همین دلیل است که آنها به طرز وحشیانهای به رهبر آپو، پکک و گریلاها حمله کردند. آنها نمیخواهند کسی مانع آنها شود. آنها هرکسی را که سر راهشان میایستد دشمن میبینند و میخواهند آنها را از بین ببرند.
به همین مناسبت به هر کورد، دموکرات، سوسیالیست، میهندوست، انسان شریفی که هدفشان دموکراسی و آزادی است و متعهد به ارزشهای کوردی است، فراخوان میدهم. آنها باید حقیقت را ببینند. آنها باید از گریلا و مبارزه گریلا حمایت کنند. آنها نباید فقط حمایت کنند، باید در کنار گریلا بایستند. آنها باید از مبارزه، ارزشهایشان و خودشان صیانت کنند. این چیزی است که از مردم ما، از انسانیت انتظار میرود. زیرا مبارزه بیامان در شرایط بسیار سختی در حال انجام است. قهرمانیها و فداکاریهای بزرگی وجود دارد. اراده، ایمان و سلاح در دست دارند. آنها روزها بدون آب و غذا مبارزه میکنند. یک فداکاری بزرگ در حال انجام است. به همین دلیل است که همه باید این حقیقت را ببینند و آن را در آغوش بگیرند. باید با استفاده از تمام امکانات خود همراه با گریلاها مبارزه کند. در اینصورت گریلاها با اشغالگری شدیدتر میجنگند. من یک فراخوان به جوانان کورد دارم. آنها باید به صفوف گریلا بپیوندند. آنها باید مردم را در مبارزه با اشغالگران و نسلکشان رهبری کنند. در میان مردم عصبانیت وجود دارد، اما مشکل پیشاهنگی وجود دارد. جوانان کورد باید پیشاهنگی کنند. بدین ترتیب مردم کوردستان باید قیام کنند تا بتوانند در کنار گریلاها در مقابل اشغالگری بایستند. این چیزی است که از جوانان انتظار میرود.
*یک طرف نیرویی است که مرگ یک سرهنگ را اعلان میکند که ۲۰ سال کار کرده است و در طرف دیگر نیرویی است که فداکارانه با وسایل و امکانات کم خود جنگ میکند. پهپادهای بسیار مورد اعتماد دشمن به طور معمول هر روز توسط گریلاها سرنگون میشوند. آیا در درک خوب این جنگ مشکلی وجود دارد؟
جنگ جهانی سوم هم اکنون در حال وقوع است. یک کانسپت بینالمللی علیه جنبش ما انجام میشود. دولت ترکیه میخواهد آنها را در خدمت خود قرار دهد. او میخواهد از این راه به هدف خود برسد. هدف آن چیست؟ برای از بین بردن پکک و تکمیل نسلکشی کوردها. زیرا تکمیل نسلکشی کوردها ممکن نیست مگر اینکه پکک را از بین ببرند. به همین دلیل است که دولت ترکیه جنگ جهانی سوم را یک فرصت میبیند. برای این سخت کار کرد. اما او دید که این کافی نیست، بنابراین خواست کانسپت جدیدی را در خاورمیانه توسعه دهد. او سعی میکند با استفاده از این دو کانسپت به هدف خود برسد.
همانطور که مشخص است برخی نهادها علیه مردم کورد شکل گرفتند. اما با وقوع انقلاب اسلامی در ایران و سقوط شاه، نهادهای توسعه یافته علیه کوردها نیز شکست خوردند. کوردها از این موقعیت استفاده کردند. دولت ترکیه بار دیگر خواهان ایجاد چنین نهادهایی در کنار کشورهای اشغالگر است. او میخواهد به اهداف خود در جنگ جهانی سوم هم با کانسپت خاورمیانه و هم با کانسپت بینالمللی و با کمک محافظهکاران منطقه دست یابد. به همین دلیل است که در حال توسعه روابط با سوریه، عراق و بسیاری از قدرتهای دیگر است.
از زمان تأسیس جنبش ما، دولت ترکیه بر اهداف خود پافشاری کرده است. هدفش چه بود؟ ناکام ساختن ایجاد جنبش آزادی به نمایندگی از کوردستان. اگر ایجاد شود باید از بین برود. آنها پیشتر گامهای زیادی برای نسلکشی کوردها برداشته بودند و اکنون میخواهند آن را کامل کنند. هیچ تغییری در اهداف آنها وجود ندارد. آنها فقط یک قانون دارند. هر کاری که علیه کوردها بکنید درست است. آنها در حال حاضر از تمام منابع خود در داخل و خارج برای این منظور استفاده میکنند. خانواده بارزانی به تمام معنا به این امر خدمت میکنند. همه این را میبینند. هرچقدر هم خدمت کنند، گریلا هم به اندازه امکاناتش ضربه میزند. دولت ترکیه که در واقع تمام ضرباتی که خورده را اعلام نمیدهد. آنها فرمی را امضا کردند که با خانوادههایی که فرزندان، همسران یا بستگانشان در جنگ کشته شدهاند صحبت نکنند یا برای مطبوعات بیانیه ندهند. به همین دلیل بسیاری از کشتهشدگان جنگ را پنهان میکنند. حتی اطلاعات متفاوتی میدهند تا خانوادههایشان خبری از آن نداشته باشند. میگویند تصادف کرده و یا خودکشی کرده است. مثلاً یک سرهنگ کشته شد، باید بیانیه میدادند. وگرنه برای آن نیز بیانیه نمیدادند. بنابراین آنها جنگ بسیار کثیفی را به راه انداختهاند. مدام اعلام میکنند که گریلاها شهید شدهاند و تعداد بسیار بالایی هم میدهند. مثلاً وقتی یکی از رفقای ما شهید میشود، میگویند «۲۰ گریلا را کشتیم». آنها جنگ روانی و ویژه انجام میدهند. آنها در این موضوع متخصص هستند.
آنها اکنون جنگی را علیه پکک به راه میاندازند که سالهاست علیه پکک و مردم کورد به راه انداختهاند. بارزانیها را هم بر همین اساس تربیت میکنند. هم خانواده بارزانی و هم مطبوعاتش کاملاً از ترکیه تقلید میکنند. همانطور که دولت ترکیه تاکنون اخبار نادرست داده است، اکنون نیز همین کار را میکنند. دولت ترکیه اکنون جنگ روانی و ویژه را به باشور رسانده است. آخرین چیزی که گفتند این بود که «پکک بازارهای کرکوک و استانبول را سوزاند». چنین دروغ بزرگی گفتند.
آنها فقط دروغ نمیگویند. آنها حتی برخی از آنها را با مبالغ هنگفتی میخرند. ما هم نسبت به این موضوع احساسی داریم. مثلا؛ اطلاعات در موصل، کرکوک و شنگال کاملاً تحت کنترل اطلاعات میت- پاراستن است. هر چه میگویند، پاراستن-میت هم گزارش میدهد. در همه گزارشها این وجود دارد: چگونه میتوانیم پکک را به عنوان یک خطر بزرگ برای عراق نشان دهیم؟ زیرا دولت ترکیه و بارزانی میخواهند عراق را مانند آنها علیه پکک بسیج کنند. در واقع آنها دروغ میگویند، فشار میآورند و پول توزیع میکنند تا اتحادیه میهنی را از این طریق بسیج کنند. جنگ روانی و ویژه در باشور به شدت در حال انجام است. وقتی به مطبوعات ترکیه و مطبوعات بارزانی نگاه میکنیم، آنها یک جنگ کاملا روانی و ویژه به راه انداختهاند. انسانها را سردر گم میکنند. هیچ کس نمیتواند بفهمد که چه چیزی درست و چه چیزی اشتباه است. جنگ بر این اساس در حال انجام است.
بدون حمایت خانواده بارزانی، دولت ترکیه نمیتوانست وارد باشور شود
مردم ما، روشنفکران، نویسندگان، هنرمندان، سیاستمداران، زنان، سالمندان، جوانان، کودکان و کل جامعه کوردستان باید واقعیت خانواده بارزانی را درک کنند. اگر این حقیقت به خوبی درک نشود، مردم کورد آسیب زیادی خواهند دید. برخی فکر میکنند که خانواده بارزانی به کوردها خدمت میکند، بنابراین حرفی نمیزنند. شاید برخی از آنها همکاری با دولت ترکیه را ببینند، اما در برابر آن موضع قاطعانهای اتخاذ نمیکنند. دلیل آن چیست، ما دقیقاً نمیدانیم. شاید بارزانیها به عدهای پول دادهاند که ساکت بمانند، در حالی که برخی دیگر همین خط را دنبال میکنند. اگر با این خیانت و همکاری مخالفت نکنند، اگر به وظیفه تاریخی خود در قبال کشور و مردم خود عمل نکنند، اگر در مقابل آن نایستند، مرتکب گناه بزرگی میشوند. آنها نمیتوانند با این کار کنار بیایند. مردم کورد، تاریخ آنها را محکوم خواهد کرد. آنها مایه ننگ مردم کورد خواهند بود.
به باکور نگاه کنید با کوردها چه میکنند. چند جوان در آگری به دلیل خواندن آهنگ کوردی و اجرای رقص و پایکوبی و در مرسین نیز به دلیل اجرای پایکوبی دستگیر شدند. بدیهی است کسانی که با این دولت همکاری میکنند به کوردها خدمت نمیکنند. هیچ کس تا کنون نشنیده است که خانواده بارزانی مخالف دولت ترکیه باشد. آنها کاملاً با پکک مخالف هستند. چگونه میتوانیم پکک را تحقیر کنیم و آنها را از بین ببریم؟ به عبارت دیگر خانواده بارزانی و دولت ترکیه تصمیم مشترکی برای نابودی پکک گرفتهاند. آنها برای خانواده خود هر کاری میکنند نه برای مردم کورد. اگر میخواستند کاری برای مردم کورد انجام دهند، با دولت ترکیه همکاری نمیکردند، بلکه با دولت ترکیه مخالفت میکردند. آیا دولت ترکیه در صورت عدم همکاری میتوانست چنین اقدامی را در باشور انجام دهد؟ به هیچ وجه. آیا آنها میتوانستند با تانکها، توپها و هلیکوپترهای خود وارد باشور شوند؟ دولت ترکیه همه این کارها را با حمایت بارزانیها انجام میدهد. دولت ترکیه با حمایت آنها جوانان کورد را قتلعام میکند و طبیعت کوردستان را غارت میکند. آنها شرکای دولت ترکیه هستند.
بیایید به تاریخ آنها نگاه کنیم. آنها همیشه با کشورهای اشغالگر متحد شدهاند و به کوردها حمله کردهاند. این کاری است که آنها در روژاوا و باشور انجام میدهند. روشنفکران، هنرمندان و سیاستمداران کورد باید این خیانت را توضیح دهند. در حال حاضر دو خط در کوردستان وجود دارد. خط خیانت و میهندوستی. وظیفه هر میهندوستی؛ ایستادن در برابر خیانت در امتداد خط میهندوستی است. آنها نمیتوانند اینطور نظارهگر بمانند، نمیتوانند بگویند که جنگ بین نیروهای کورد یا جنگ بین پکک و پدک وجود دارد. جنگی بین پکک و پدک وجود ندارد، جنگ بین پکک و اشغالگران و خائنان وجود دارد. این حقیقت است. آنچه از میهندوستان خواسته میشود، انجام وظایف میهندوستی است. وظیفه میهندوستی چشم پوشی یا پنهان کردن خیانت نیست.
*افرادی هم هستند که این وضعیت را میبینند. حدود ۱۰۰ عشیره عراقی و عرب علیه اشغالگری دولت ترکیه موضع گرفتند و بیانیهای دادند. همچنین قبایل کورد زیادی در باشور و باکور زندگی میکنند. چه چیزی دوست دارید به آنها بگویید؟
برخی از بیانیهها علیه اشغالگران ترکیه بیان میشود. کاری که آنها انجام میدهند کار مهمی است اما ضعیف و سازماندهی نشده است. کار مستمری نیست. برخی از افراد اظهار نظر میکنند و فکر میکنند کار خود را انجام میدهند. اما آنها نباید تنها با بیانیه عمل کنند، بلکه باید نهادهایی را علیه اشغالگری دولت ترکیه ایجاد کنند. اشغالگری دولت ترکیه نه تنها برای عراق بلکه برای باشور نیز خطرات بزرگی ایجاد میکند. باید یک مبارزه سازمانیافته علیه این اشغالگری صورت گیرد. خطرات بزرگی متوجه عراق و باشور است. ببینید، در کرکوک انتخابات برگزار شد، یک استاندار کورد باید انتخاب میشد. اما مشخص نیست چند ماه است که چه کسی استاندار میشود. چه کسی جلوی این را میگیرد، چه کسی آن را ناامید میکند؟ خانواده بارزانی آنها با ترکمنها و عربها در خدمت دولت ترکیه تلاش میکنند از انتخاب استاندار کورد جلوگیری کنند.
*بسیار خب، آیا گریلا در کرکوک وجود دارد؟
همه میدانند که در آنجا گریلایی وجود ندارد. مساله این نیست. کسانی که کمی فکر میکنند و از ذهن خود استفاده میکنند، متوجه میشوند که برای چیست. عراق و ترکیه با هم متحد شدند. با این اتحاد، عراق بسیار به دولت ترکیه و بارزانیها خدمت کرد. زیرا اشغالگری دولت ترکیه را قانونی کرد. او قبول کرد. همچنین در نتیجه خیانت بارزانیها به کوردها و عراقیها، همکاری خود را با دولت ترکیه قانونی کرد. آنها میگویند که آنها دولت هستند، اما چنین دولتی نمیتواند نماینده عراق باشد. دولتی میآید، سرزمین آنها را اشغال میکند و او آنها آن را میپذیرد. این یک معنی دارد. نیز خانواده بارزانی میگویند «من دولت هستم، من موقعیت سیاسی را حفظ میکنم» اما دولت ترکیه را گرفتند و به باشور آوردند و بسیاری از شهرهای باشور را به آنها تحویل دادند. این چه حکومتی است، این دفاع از چه موقعیتی است؟ دیگر حکومت و موقعیتی وجود ندارد. پدک این کشور را با آوردن دولت ترکیه از بین برد. عراق هم این را پذیرفت. هیچ چیز بدتر از این نیست زمانی که داعش خطر بزرگی برای عراق و باشور ایجاد کرد، پکک با آن مخالفت کرد. در آن زمان دولت ترکیه نیز به داعش کمک میکرد.
نخست وزیر سابق عراق گفت: «پکک یک جنبش بشردوستانه است، از سرزمین و مردم ما دفاع کرد، ما از شما به خاطر آن تشکر میکنیم.» دولت فعلی هم برخاسته و میگوید «پکک در عراق ممنوع است». زیرا دولت ترکیه و بارزانی این را میخواهند. حتی از اینجا میفهمیم که چرا عراق چنین تصمیمی گرفت و چه کسی این تصمیم را پذیرفت. من نمیگویم دولت عراق، اما حکومت عراق در خدمت سیاست دولت ترکیه است. اشغالگری دولت ترکیه و خیانت بارزانیها را قانونی میکند. مردم عراق و باشور باید این را ببینند و از کشور، ارزشها، سرزمین و آینده خود محافظت کنند. دولت ترکیه آشکارا خواهان ایجاد عثمانی جدید است. نزدیکترین اهداف آنها عراق و سوریه است. بر این اساس آنها اشغال را توسعه دادند. معلوم است که چه کسی با عراق و باشور دشمنی دارد و چه کسی دوست است. دولت ترکیه با بارزانیها عراق را تکه تکه میکند و گریلاها از عراق و باشور دفاع میکنند. در چنین شرایطی چگونه دولت عراق میتواند پکک را ممنوع کند؟ این در خدمت اشغالگری دولت ترکیه است.
من از این فرصت استفاده میکنم و به دولت عراق هشدار میدهم. ابزاری برای سیاست دولت ترکیه نباشید، در خدمت سیاست نسلکشی نباشید. این به آنها آسیب بزرگی وارد میکند. شاید اکنون دولت ترکیه وعدههایی از جمله «من برق موصل و کرکوک را تامین میکنم، نفت شما را از طریق ترکیه به دنیا میرسانم، جاده خلیج فارس را برای اروپا باز میکنم، شما را از نظر اقتصادی غنی میکنم» میدهد و از این طریق آنها دولت عراق را مجبور به پذیرش سیاست خود میکنند. این بازی دولت ترکیه است. دولت عراق باید مراقب این موضوع باشد. به همین مناسبت از کسانی که مخالف ائتلاف ترکیه در عراق و باشور هستند میخواهم که واکنشهای خود را تنها به بیانیهها محدود نکنند. اگر فکر میکنید که این اتحاد باعث آسیب بزرگی میشود، باید در مقابل آن بایستید. شما باید اشغالگران را از کشور خود بیرون کنید. در این صورت میگوییم بیانیهی آنها صحیح است. در غیر این صورت واکنشها فقط در گفتمان باقی میماند و ارزشی نخواهد داشت.
هدف اردوغان اشغال و تصرف سوریه است
*مذاکرات پشت درهای بسته بین ترکیه، سوریه و روسیه در حال انجام است. در این دیدارها مشخص میشود که اردوغان میخواهد با اسد دیدار کند. ابتدا میگوید برادرم اسد، بعد اسد قاتل، و اکنون آقای اسد، ما میتوانیم دوباره با هم دوست باشیم. دلیل این زیگزاگی زدن اردوغان چیست و چرا اینقدر میخواهد با اسد ملاقات کند؟
همانطور که مشخص است اردوغان میخواست سوریه را تغییر دهد. به عبارت دیگر، رژیم سوریه فرو میپاشد و دولت وابسته به ترکیه را انتخاب میکردند. به این ترتیب سوریه را در خدمت ترکیه قرار میداد. این را به صراحت گفتند. برای این سخت کار کردند. آنها سوریه را ویران کردند، مردم سوریه را پناهنده کردند، میلیونها نفر از سرزمینهای خود به مهاجرت واداشتند، دیگر اقتصادی در سوریه باقی نمانده است، مردم و جامعه را ویران کردند. آنها از سوریه انتقام گرفتند. آنها تبهکاران زیادی را تأسیس و آموزش دادند و اکنون در بسیاری از کشورها از این تبهکاران استفاده میکنند. آنها همچنین قتلعامهای زیادی را در داخل و خارج از سوریه انجام دادند. آنها میلیونها نفر را پناهنده کردند و اروپا را با گفتن «ما آنها را به اروپا میفرستیم» ترساندند. آنها هم از اروپا پول میگرفتند و هم از آن پناهندگان استفاده میکردند تا اروپا را در مورد سیاست خود علیه کوردها ساکت نگه دارند. تهدید کردند که یا در کنار من میایستید، هر چه با کوردها بکنم، حرف نخواهید زد و چشم خود را میبندید، یا مردم را از سوریه پیش شما میفرستم. به همین دلیل اروپا سکوت میکند.
آنها از افرادی که سوریه را ترک کردند برای خدمت به ترکیه استفاده کردند، نیروی کار ارزان تهیه کردند و سرمایه ترکیه از این افراد سود برد. باز هم خیلیها را مامور کردند. به عبارت دیگر، آنها آگاهانه میلیونها سوری را به ترکیه جذب کردند و در این چارچوب از آنها استفاده کردند. اما اکنون کسانی که سوریه را ترک کردند برای آنها به بار بزرگی مبدل شده است. آنها میخواهند از شر آنها خلاص شوند و به این فکر میکنند که چگونه از شر آن خلاص شوند. آنها سعی میکنند زمینه را برای این امر فراهم کنند. همانطور که یونانیها را قتلعام کردند، کالاهای آنها را غصب کردند و خانههای آنها را غارت کردند، در ماههای گذشته نیز همین کار را با سوریها کردند. انسانها را قتلعام کردند، مغازهها و خانههایشان را غارت کردند و اموال و داراییهایشان را مصادره کردند. چرا؟ زیرا زمینهسازی برای خروج آنها هست. آنها میخواهند اشغالگری جدیدی را در روژاوا آغاز کنند تا آنها را فراری دهند. آنها میخواهند که هیچ کس به این موضوع واکنش نشان ندهد، آنها میخواهند مردم فکر کنند «آنها کار خوبی میکنند»، «سوریها را میفرستند، ما از این بار راحت میشویم». از این طریق به اروپا هم پیام میدهند. این پیام را میدهند، «ببین، من میخواهم این بار را از تو دورتر کنم، میخواهم آن را به روژاوا بفرستم؛ به همین دلیل باید به روژاوا حمله کنم تا بتوانم آنها را بفرستم، این را بپذیر.» او به مردم ترکیه پیام میدهد: «میخواهم شما را از زیر این بار نجات دهم، آنها را به سوریه میفرستم، برای این باید در روژاوا جاهایی را تصرف کنم و سوریها را اسکان دهم، فقط اگر این اتفاق بیفتد، میتوانید از شر آنها راحت شوید.» او میخواهد از این طریق زمینه را برای اشغالگری فراهم کند.
سیاستهای سوریه آنها موفقیتآمیز نبود، آنها شکست خوردند. این را نه تنها ما بلکه بسیاری از مردم ترکیه میگویند. حتی در مقابل این سیاست ایستادهاند. آنها میگویند: «ترکیه در سوریه گامهای نادرستی برداشت» و «شما در عفرین و جاهای دیگر ویرانیهای بزرگ ایجاد کردید». جمعیت آن را تغییر دادند، جغرافیای آن را ویران کردند و فرصتهایش را غارت کردند. این را به صراحت بیان میکنند. درست است. بنابراین سیاستهای آنها موفقیتآمیز نبود. اما این بدان معنا نیست که رجب اردوغان از این سیاست دست کشیده است. او در سیاستی که تاکنون دنبال کرده در حال تغییر تاکتیک است. او میگوید: «میخواهم مشکلات سوریه را حل کنم، قبلاً خانوادهای همدیگر را ملاقات میکردیم، الان هم میتوانیم ملاقات کنیم.» به این ترتیب آنها میخواهند با استقرار تبهکارانش در سوریه، سوریه را تصرف کنند. او میگوید: «من فقط یک شرط دارم؛ سوریه نباید موقعیت کوردها را بپذیرد و باید از میان بردارد.» با این حال، آنها مکانهای زیادی از ادلب تا گریسپی، عفرین و سرکانیه را اشغال کردهاند. آنها باید ابتدا از آنجا خارج شوند. این امری صحیح است. ترکیه در موقعیتی نیست که شرایطی را اعمال کند. اولا، دولت ترکیه باید خاک سوریه را ترک کند، وگرنه، چگونه مذاکرات انجام میشود؟ در آن صورت سوریه معنایی نخواهد داشت و خود سوریه نیز باقی نخواهد ماند. اردوغان کسی است که سوریه را به این وضعیت رساند. من حدس میزنم سوریه این را به خوبی میداند. تغییر سیاستهای قدیمی اردوغان به این معنا نیست که او از اهداف خود دست کشیده است. او با تاکتیک خود نتیجهای نگرفت، بنابراین میخواهد با توسعه یک تاکتیک جدید به هدف خود برسد. هدف آن تصرف سوریه و قرار دادن آن در خدمت دولت ترکیه است. این سیاست را اجرا میکنند.
*انقلاب روژاوا وارد سیزدهمین سال خود شده است. اما مشکلاتی در داخل و خارج وجود دارد. مدیریت روژاوا نیز بیان کرد و شرایط و ضوابط حل مشکلات را توضیح داد. آینده شمال و شرق سوریه و به طور کلی سوریه را چگونه میبینید؟ چگونه میتوانند مشکلات خود را حل کنند؟
قبل از هر چیز به مردم ما در روژاوا و همچنین به همه عربها، ارمنیها، آشوریها، چرکسها و ترکمنهایی که با مردم کورد در روژاوا زندگی میکنند، یعنی همه مردم ساکن شمال و شرق سوریه، سلام و احترام میکنم. من همچنین انقلاب روژاوا را تبریک میگویم. انقلاب روژاوا یک انقلاب بزرگ است. تأثیرات بزرگی در خاورمیانه داشته و خواهد داشت. تغییرات زیادی ایجاد کرد. بهویژه زنانی که انقلاب را رهبری کردند، تأثیر و تغییری در کل جامعه خاورمیانه ایجاد کردند. هم در ذهنیت و هم در زندگی. یک تغییر دموکراتیک ایجاد شد. رهبر آپو در تحقق این انقلاب تلاش زیادی کرد. چون سالها در روژاوا کار کرد و انقلاب هم بر اساس همین کار اتفاق افتاد. در حال حاضر این انقلاب چه در داخل و چه در خارج با خطراتی مواجه است. در حال حاضر ما نمیتوانیم بگوییم که انقلاب میتواند به طور کامل از خود دفاع کند. چون بله، در عرصه سیاسی انقلاب شد، اما به معنای فرهنگی هنوز کامل نشده است. اگر انقلابی از نظر فرهنگی و اجتماعی کامل نشود، آن انقلاب همیشه در خطر است. در این زمینه برای دفاع از انقلاب و ماندگاری آن کار میشود.
دولت ترکیه به دلیل دشمنی با کوردها میخواهد این انقلاب را شکست دهد. برای این کار او میخواهد دوباره از بارزانیها سوء استفاده کند. او میخواهد با کمک بارزانیها ضربهای به انقلاب وارد کند. هاکان فیدان اخیرا بیانیهای داده است. در بیانیه خود؛ او میگوید: «پکک در همه جای عراق گسترش یافته است. ما میخواهیم عراق را از این وضعیت نجات دهیم و برای این کار تلاش کنیم.» باز هم در مورد سوریه گفت: «اینها که در روژاوا نفت را گرفتهاند، این نفت را از آنها بگیرید و در خدمت سوریه قرار دهید... ما مصمم هستیم که این کار را انجام دهیم.» آنها تلاش میکنند نشان دهند که کاملا برای سوریه و عراق کار میکنند و هیچ کاری برای ترکیه انجام نمیدهند. آنها عاشق مردم سوریه و عراق هستند! تمام امکانات مادی و معنوی خود را در خدمت این دو کشور گذاشتهاند، هیچ چیزی برای خود نمیخواهند! به همین دلیل سربازانشان را به کشتن میدهند! چه کسی را میتوانند با این گول بزنند؟ آنها نمیتوانند کسی را فریب دهند، اما هدف این است که همه را فریب دهند. آنها خواهان تحقق امپراتوری عثمانی جدید در سوریه و عراق هستند و از این طریق هدفشان تثبیت سلطه در خاورمیانه است. به همین دلیل تظاهر به فرشته بودن میکنند. این واقعیت دولت ترکیه است. این نشان میدهد که آنها چقدر در جنگ روانی و ویژه قوی هستند. چگونه دروغ میگویند، چگونه سیاهنمایی میکنند، چگونه فریب میدهند و چگونه نشان میدهند که چگونه میخواهند به اهداف خود برسند. هم مردم عراق و هم مردم سوریه باید مراقب این موضوع باشند.
کسانی که انقلاب روژاوا را انجام دادند از آزادی برخوردار بودند. به همین دلیل است که از خود و انقلاب خود محافظت خواهند کرد. در واقع باید از آن صیانت بکنند. آنها هرگز نباید به اطراف گوش کنند. آنها باید انقلاب خود را با ابزار و مبارزات خود توسعه دهند. آنها همچنین باید برای حل مشکلات با سوریه گفتگو کنند. اگر رژیم سوریه راهحلی را نمیپذیرد، باید راههای دیگری را امتحان کند. راههای زیادی وجود دارد. آنها محکوم به یک راه نیستند، آنها محکوم آزادی و دموکراسی هستند. اگر خودشان را خیلی خوب آماده کنند، روابطشان را با مردم تقویت کنند و خیلی خوب سازماندهی کنند، میتوانند در مقابل هر چیزی بایستند. نکته دیگر این است که تحقق خواستههای دولت ترکیه به هیچ وجه به نفع سوریه نیست. خواستههای دولت ترکیه آشکار است و به آنچه تاکنون در سوریه انجام داده است، ادامه خواهد داد. آنها در حال پایان دادن به سوریه هستند. سوریه باید بر اساس خواستههای مردم سوریه عمل کند نه دولت ترکیه. اگر خواستههای دولت ترکیه را بپذیرند و با کوردها دشمنی کنند، در خدمت دولت ترکیه خواهند بود. اردوغان اینگونه به اهداف خود میرسد که سالها با غارت سوریه نتوانسته به آن دست یابد.
همه مردم ما باید با فرهنگ خود زندگی کنند
*شما هم مثال زدید؛ جوانان به دلیل رقصیدن و پایکوبی یا گوش دادن به آهنگهای کوردی بارها لینچ میشوند و مورد حملات سیستماتیک قرار میگیرند. بالاخره کسانی هم بودند که دستگیر شدند. بدیهی است که سیاست آسیمیلاسیون و نسلکشی علیه کوردها ادامه دارد. به نظر شما در کنار این سیاست اشغالگران، خودآسیمیلاسیون (اتو آسیمیلاسیون) هم وجود دارد؟ این را چگونه ارزیابی میکنید؟
دولت ترکیه برای از بین بردن کوردها به فرهنگ کوردها حمله میکند. او میخواهد همه چیز را به نام کوردها از بین ببرد. اگر میخواهید مردمی را نابود کنید، فرهنگ آن مردم را از بین میبرید. آن مردم ناپدید میشوند و دیگر نمیتوانند از خود محافظت کنند. اردوغان چه میگفت؟ او گفت: «بسیار خوب، ما گامهای زیادی برداشتهایم اما هنوز در حوزه فرهنگی گامی برنداشتهایم، باید این گام را برداریم تا بتوانیم قدرت خود را دائمی کنیم.» آنها تاریخ ترکیه را تغییر میدهند، میخواهند فرهنگ آن را تغییر دهند. آنها میخواهند ترکیه و جامعهای را ایجاد کنند که به تمام معنا مناسب آنها باشد. اما باید این را در کوردستان هم توسعه دهند. به همین دلیل هر چیزی را که مربوط به فرهنگ کوردی است در کوردستان ممنوع میکنند. آنها هر کاری را که خواسته میشود به نام کوردها انجام شود ممنوع میکنند. مثلاً در تمام مدارس ابتدایی بین دانشآموزان تبلت توزیع کردند. آنها با آن تبلتها قصد دارند همه کودکان را از فرهنگ کوردی بیگانه کنند. آنها تلاش میکنند تا آن کودکان را عاشق دولت ترکیه کنند. آنها برنامههای زیادی را روی تبلتها نصب کردهاند. به این ترتیب میخواهند بچهها را حتی در دبستان از کوردستان دور کنند. از این طریق میخواهند جامعه کورد را به کلی از بین ببرند.
آنها افرادی را که پایکوبی و میرقصند دستگیر میکنند، آموزش کوردی را ممنوع میکنند، شعارها و نوشتن کوردی را ممنوع میکنند، بنابراین حملات عظیمی به فرهنگ کوردی صورت میگیرد. جشنواره برگزار میکنند. آنها میخواهند با این جشنوارهها همسانسازی را بهبود بخشند. آنها میخواهند با دستگیری، لینج و کشتار جامعه را مرعوب کنند و کسانی را که نمیخواهند براحتی دست از فرهنگ کوردی بردارند، از بین ببرند تا کسی نتواند با آنها مخالفت کند. بر این اساس سیاستی را در پیش میگیرند. من از اینجا فراخوان میدهم هیچکس نباید به جشنوارههایی که توسط دولت ترکیه در شهرهای کوردستان برگزار میشود، برود و حتی باید از برگزاری آن جشنوارهها جلوگیری شود. به جای آن جشنوارهها، خود کوردها باید در شهرها جشنواره برگزار کنند. همچنین باید در همه راهپیماییها، تجمعها، هر جا و هر کاری که میکنند، کوردی صحبت کنند. آنها نباید ترکی صحبت کنند. رفقای ما در زندان نیز باید زبان کوردی و ادبیات کوردی را به طور کامل توسعه دهند. تئاتر، ادبیات، شعر، رمان و داستان باید تماماً به زبان کوردی باشد. آنها باید به زبان کوردی در دادگاهها صحبت کنند. هر یک از مردم ما باید با فرهنگ خود در خانه زندگی کنند و به زبان خود صحبت کنند. همه خانوادهها باید زندگی کوردی داشته باشند. اینگونه باید علیه همسانسازی کار کنند.
آنها نباید در کنار همسانسازی دولتی، خودآسمیلاسیون را توسعه دهند. این اشتباه است. ما باید با این جنگ بزرگ فرهنگی مبارزه کنیم. ما ارزشهای زیادی داریم، باید این ارزشها را در خدمت بشریت قرار دهیم. این نیز با زبان کوردی ممکن است. اگر به کوردی نمینویسی، ادبیات کوردی نیست. این در خدمت همسانسازی است. تمامی آهنگها باید به زبان کوردی باشد. مثلاً چند هنرمند داریم که با آهنگهای ترکی در میان مردم ظاهر میشوند. با این حال اکنون او باید با ترانههای کوردی در میان مردم حاضر شود. دولت ترکیه میخواهد کوردها را از بین ببرد و آنها نیز باید کوردی را زنده نگه دارند. چنین مبارزهای باید انجام شود. بر این اساس، من از همه کوردها میخواهم که از خود دفاع کنند.
*در کوردستان همیشه تخریب اکولوژیک وجود دارد. از باکور تا باشور، از روژاوا تا روژهلات، دولت ترکیه هر روز درختان را قطع میکند، جنگلها را با بمباران نابود میکند و آب و هوای کوردستان را آلوده میکند. دلیل این تخریب اکولوژیک علیه طبیعت کوردستان چیست؟
دولت ترکیه میخواهد تمام کوردستان را ملک خود کند. او برای رسیدن به این هدف به تمام معنا اعم از مادی و معنوی تلاش میکند. او اخیراً به ویژه روی شرنخ و جولمرگ تمرکز کرده است. آنها میخواهند مقر نظامی خود را در اینجا ایجاد کنند و این مکانها را به میدان انرژی تبدیل کنند. به همین دلیل است که او قصد دارد کوردها را از اینجا حذف کند. به این ترتیب او میخواهد روابط بخشهای کوردستان را قطع کند و کوردهای آنجا را از بین ببرد تا دیگر جاها را راحتتر از بین ببرد. در حال حاضر او میخواهد باشور را اشغال کند و برای این کار میخواهد شرنخ و جولمرگ را پشت سر خود بگیرد. برای از بین بردن جامعه کوردی، هروئین، فحشا و جاسوسی را توسعه میدهد، طبیعت را ویران میکند، درختان را قطع میکند، نفت استخراج میکند، آب را آلوده میکند، میخواهد این مکانها را در خدمت خود قرار دهد و از این طریق میخواهد هدف خود را برای باشور محقق کند و همچنین باکور را تصرف کند. بنابراین هم در جامعه و هم در طبیعت ویرانی بزرگ ایجاد میکند.
با تخریبهایی که در طبیعت و جامعه ایجاد میکند، خطر بزرگی را ایجاد میکند. برخی در مطبوعات ترکیه نیز آن را بیان میکنند. آنها میگویند که خودکشی در میان جوانان جولمرگ روز به روز در حال افزایش است. خودکشی نه تنها در جولمرگ بلکه در بسیاری از نقاط دیگر نیز رخ میدهد. در واقع هروئین به دست کودکان ۵ و ۶ ساله افتاده است. این یک خطر بزرگ برای جامعه است. اخیرا، در چولیگ فردی که هروئین مصرف میکرد، افراد زیادی را شهید و مجروح کرد. دولت این کار را میکند. این سیاستی است که دولت در پیش گرفته است. او با گفتن اینکه چگونه کوردها را حذف کنم، تخریب بیحد و حصر را هم در جامعه و هم در طبیعت ایجاد میکند. معیشت کوردها را از بین میبرد. به عنوان مثال، بیشتر آب در منطقه شرنخ قابل شرب نیست. مردم میگویند آبی که میبینیم مانند قیر است و قابل آشامیدن نیست. آنها هیچ درختی را باقی نگذاشتند، هیچ روستایی را باقی نگذاشتند، مردم حتی در شهرها به وضعیتی که نمیتوانند زندگی کنند درانداخته شدهاند. هوا دیگر مثل قبل نیست، فصلها با هم مخلوط شدهاند. بنابراین زندگی مردم در حال حاضر در خطر است. اینگونه میخواهند مردم مهاجرت کنند. آنها به ویژه شرنخ و جولمرگ را در مرکز اهدافشان قرار دادهاند. آنها سیاستهایی را که در آنجا دنبال میکنند در سراسر کوردستان اجرا خواهند کرد.
جنبش بومشناسی مزوپوتامیا فراخوان داد، آنها میخواهند جلوی ویرانیهایی را که نه تنها برای کوردها، بلکه برای جامعه ترکیه، در طبیعت و جامعه ایجاد شده است، بگیرند. اما این فقط با ارائه فراخوان ممکن نیست. هم اظهارات شخصی و هم شرکتی در مطبوعات مطرح میشود که میگویند نفت استخراج شد، آب آلوده شد، درختان قطع شد و اینها برای جلوگیری از زندگی گریلاها در اینجا انجام شد. اما با توضیحات نمیتوان جلوی این تخریبها را گرفت. نگاه کنید؛ بسیاری از روستاهای ترکیه در برابر تخریب محیطزیست ایستادهاند و در کوردستان نیز باید در برابر این مقاومت شود و با آن مبارزه کرد. نباید اجازه داد جامعه و طبیعت نابود شود. آخرین باری که آن را در مطبوعات دیدم؛ در سمت آمد، افرادی از جنبش بومشناسی در حال بازدید از خانهها هستند و پیامدهای این تخریبها را برای جامعه توضیح میدهند و سعی میکنند توضیح دهند که در نهایت چه اتفاقی خواهد افتاد. این کار مهمی است و باید در همه جا انجام شود. مردم ما در شهرها، شهرستانها و روستاها باید از خود، هویت، اراده، کار، ارزشها، فرهنگ، زبان و طبیعت خود محافظت کنند. خانهها را باید تک تک بازدید کرد و وضعیت را به مردم گفت. این چیزی است که خواسته میشود. اگر حتی در یک جا خرابی ایجاد میشود، باید به آنجا بروند و در مقابل آن بایستند. پس نباید بگویند ما را دستگیر میکنند و میکشند. در غیر اینصورت کل جامعه را به قتل میرسانند، کل طبیعت را نابود میکنند و هیچ امکانی برای زندگی باقی نمیگذارند. همه باید این را ببینند و در مقابل آن بایستند. آنها باید از جامعه، طبیعت، انسانیت و ارزشهای خود محافظت کنند. این چیزی است که از همه انتظار میرود.