بسه هوزات: باید حکمرانی آ.ک.پ – م.ه.پ ساقط شود-تکمیلی-
بسه هوزات رئیس مشترک هیئت اجرایی ک.ج.ک اعلا کرد؛ حکمرانی آ.ک.پ- م.ه.پ غیر از مرگ؛ سیاهی و جنگ چیز دیگری به خلقها نمیبخشد و باید این رژیم فاشیستی ساقط شود.
بسه هوزات رئیس مشترک هیئت اجرایی ک.ج.ک اعلا کرد؛ حکمرانی آ.ک.پ- م.ه.پ غیر از مرگ؛ سیاهی و جنگ چیز دیگری به خلقها نمیبخشد و باید این رژیم فاشیستی ساقط شود.
بسه هوزات در یک ویژه برنامه مدیا خبر شرکت کرد و گفت: باید حکمرانی آ.ک.پ- م.ه.پ نابود شود.
بسه هوزات رئیس مشترک هیئت اجرایی کنفدرالیسم جوامع کوردستان (ک.ج.ک) در برنامه شبکه تلویزیونی مدیا خبر گفت:
ما در جشن رمضان بهسر میبریم. به خلقمان و مسلمانان جهان تبریک میگویم. در این یک ماه اخیر جشن پاسکال آشوری- سریانیان نیز برگزار شد. در جاهای زیادی از کوردستان برگزار شد. خلق ایزدیمان نیز جشن چهارشنبه سرخ را داشتند. من نیز به همه آنها تبریک میگویم.
مبارزه رفقای شهیدمان تا رسیدن به پیروزی ادامه دارد
در این یک ماه سرحد، تندورک و رفقای گرانقدری از ما شهید شدند. رفیق هژار زوزان، رفیق باگر و نیز بوتان گویی شهید شدند. در کنار این سه رفیق با عشق و احترام از همه شهدای آزادی و انقلاب یاد میکنم. شانس این را یافتم که از نزدیک رفیق هژار را بشناسم. رفقایی که او را میشناسند همواره از او یاد میکنند. رفیق خیلی عزیزی بود. در عرصههای زیادی از مبارزه حضور یافت. در جنگ حفتانین در سال ۲۰۲۰ فرماندهی این مقاومت بزرگ را برعهده داشت. نقش برجستهای در این مرحله داشت. رفقایی که او را میشناسند همواره از مشارکت فعالانه، جدیت و انجام درست اموراتش میگویند. با احترام از او یاد میشود. رفیقی صمیمی بود. راه این رفقا تا رسیدن به پیروزی ادامه دارد.
جنگ ادامه دارد. باوجود دستور ما مبنی بر توقف عملیات نظامی، دولت ترکیه از همهجا حمله میکند. در باکور کوردستان، باشور و روژآوای کوردستان حمله میکند. درمقابل نیروهای گریلا برای دفاع از خود با قدرت جواب میدهند. این مبارزه ادامه خواهد یافت. تا زمانی که تهاجم در کار باشد، تا زمانی که سیاست نسلکشی و نابودسازی در کار باشد، مقاومت به شیوهای شکوهمند ادامه دارد و قطعا خلق ما به آزادی میرسد و کوردستان آزاد و ترکیه دمکراتیک خواهد شد.
تا از خودگذشتگی باشد؛ این مبارزه شکست نخواهد خورد
سیاست نسلکشی و انکار به مرز نابودی رسیده است. این سیاست نسلکشی که بیش از ۱۰۰ سال است ادامه دارد؛ رژیم فاشیست آ.ک.پ- م.ه.پ خواست در ۸ سال اخیر با همه توانش آن را جلو برده و به نتیجه برساند. مشخص است که به چه وضعی رسیدهاند! نمیتوانند از راه جنگ؛ انکارکردن، ویران کردن و نابودسازی به نتیجه برسند. این کاملا مشخص است. تا زمانی که رفقایی چون هژار و بوتان و باگر باشند؛ تا روحیه مقاومت زاپ و آواشین و متینا در کار باشد؛ این اراده مقاومت و ایثار باشد؛ قطعا این مبارزه ازبین نخواهد رفت. حتما پیروز خواهد شد. زنده باد این مبارزات.
دستگاه قضایی و دادگاهها و قوانین به یک ابزار سیاسی در حکمرانی آ.ک.پ- م.ه.پ مبدل شدهاند
وزیر دادگستری بیانیهای داده. دادگاه قانون اساسی درباره شرایط زندان امرالی از وزارت دادگستری و دفتر حقوقی سده اطلاعاتی خواسته است. در این راستا وزیر دادگستری اظهارنظراتی کرد. مسلما باید برای این شرایط کمی ارزیابی انجام داد، پیش از رسیدن به کنفرانس هامبورگ و راهپیمایی دوسلدرف. این یک رویداد نو و مهم است. باید با حساسیت آن را ارزیابی کنیم.
در ترکیه یک بازی قانونی توسط حکومت در جریان است. انگار در ترکیه سیستم قضایی هست؛ ادارات قضایی و دادگاهها حضور دارند؛ قانون هست؛ با قانون کار میشود و ... تلاش میکنند چنین تصویری از حکمرانی آ.ک.پ- م.ه.پ نشان بدهند. دولت فاشیست ترکیه تلاش میکند این گونه به جهان و جامعه ترکیه خود را نشان دهد. اما نه سیستم قضایی هست و نه هیچ موسسهی قانونی مانده است و نه قانون وجود دارد. زیرا همه اینها به ابزاری سیاسی در دستان رژیم آ.ک.پ- م.ه.پ مبدل شدهاند. در جنگ انکار و نسلکشی به یک اسلحه برای قلع و قمع و کشتار کوردها و علیه جامعه ترکیه مبدل شدهاند. سیستم قضایی و دادگاهها به یک سلاح جنگی و بخشی از جنگ و حملات رژیم ترکیه مبدل شده است. این حقیقت است. یعنی دادگاهها و دستگاه قضایی کاملا در خدمت مقاصد سیاسی رژیم است. یک ابزار سیاسی است اما حاکمیت قضایی و قانون در کار نیست.
سی.پی.تی به فاشیسم آ.ک.پ- م.ه.پ مشروعیت میدهد
عمدا و با هدف مشخص این کار را میکنند. گویی دادگاه قانونی فعال است؛ انگار دادگاهها کار میکنند؛ انگار وزارت دادگستری نظارت میکند بازی میکنند. دادگاه قانون اساسی به این دلیل از وزارت دادگستری و دفتر حقوقی سده نظرخواهی میکند تا بتوانند فریبکاری کنند. کسی به آنها باور ندارد. بویژه خلق کورد، جنبش آزادی کوردستان، جهان دمکراسی و افکار عمومی با این کار فریب نمیخورند. اینها زمانش سپری و کهنه شده است.
از اینها بدتر اظهارنظر وزیر دادگستری است. او میگوید خلاف ادعاهای موجود، هیچ انزوای تند و سختی در امرالی نیست! او میگوید این یک برخورد عادی است. او میگوید انچه در جریان است امری عادی استگ یک برخورد سبک است.میگوید دلیل عدم ملاقات با امرالی در اختیار من نیست! انسان باید در برابر این حرف چه بگوید؟!
حالا سیستم شکنجه و انزوا در امرالی هست. آنجا یک جنگ ویژه سیستماتیک در جریان است. امرالی علیه رهبر آپو و علیه خلق کورد به مرکز جنگ نابودگری مبدل شده است. چند سال است وکلا نتوانستهاند با رهبر آپو ملاقات کنند. ملاقات با خانواده و نزدیکان انجام نمیشود. ملاقات با زندانیان امرالی انجام نمیگیرد و قانون ملی و بینالمللی و همه قراردادهای حقوق بشری جهان نقض شدهاند و بکار برده نمیشوند.
سی.پی.تی چند بار به امرالی رفت. در ماه سپتامبر برای بار نهم به امرالی رفت. سی.پی.تی درباره امرالی هیچ اظهارنظر و صحبتی نکرد. نمیتواند چیزی بگوید. نقشش مشروعیت دادن به فاشیسم آ.ک.پ- م.ه.پ است. شورای اروپا نیز به بخشی از این جنگ نسلکشی مبدل شده است. این رفتارها علیه بشریت است و آنجا جنایت علیه بشریت انجام میشود.
خطر نابودی جسمانی
رژیم جنگی ویژه همراه با رژیم انزوا و شکنجه، امرالی را با قانون خاص خودشان اداره میکنند، زیرا کسی نمیداند در امرالی چه میگذرد. شایعات زیادی درباره امنیت و سلامت رهبریمان منتشر شدهاند. هیچ یک از ما، خلقمان و حرکتمان خبری در این زمینه نداریم. میگوید برخوردهای سبک و عادی در امرالی انجام میشود. یعنی این سیستم شکنجه و انزوا و جنگ ویژه، این رفتارها را عادی میداند و وزیر دادگستری آن را طبیعی میبیند! اینها به چه معنی است؟ یعنی اینها عادی است و از اینها بدتر نیز هست. از این بدتر چه هست؟ نابودی جسمی است. یک قدم دیگر؛ نابودی و مرگ جسمی است.
بیدلیل این حرف را نمیزند. در واقع جنبش خلق کورد، جامعه ترکیه و جامعه دمکراتیک را تهدید میکند و درحال باجگیری است. این تهدید و باجگیری است. طبیعتا پیش از انتخابات این کار را میکند. چند روز پیش از انتخابات حرف زده و تهدید میکند.
از طرف دیگر میگویند دلایل دست ما نیست. عواملی که دست شما نیستند، کدامند؟ چند سال پیش میگفتند کشتی خراب شده؛ وضعیت آب و هوا مناسب نیست و وکلاء نمیتوانند به امرالی بروند. سپس چند سالی هست که از مجازات انضباطی حرف میزنند و اجازه نمیدهند وکلا به امرالی بروند. چه مجازاتی؟ حالا هم میگویند دست ما نیست! اینها جوابشان است.
سیپیتی باید اطلاعیه صادر کند
این واضح است. به هر شکلی میتوان آن را تعبیر کرد، چنین بیاناتی که باعث ایجاد نگرانی در جامعه میشود، شیوه پلیدی است برای بر زبان آوردن تفاسیر سیاسی است. این غیر قابل قبول است. سیپیتی باید در این باره اطلاعیه صادر کند، حقایق را افشا کند.
از ماه مارس گزارش خود را به ترکیه تقدیم کرده است. هیچ بیانیه و اطلاعاتی منتشر نشد. نه سیپیتی و نه ترکیه در مورد گزارش سیپیتی اظهار نظری نکردند. سیپیتی در امرالی چه دید و چه ملاحظاتی داشت، وضعیت در امرالی چگونه است؟ برخورد در آنجا به چه شکلی است؟ سیپیتی چگونه به اظهارات وزیر دادگستری پاسخ میدهد؟ به این خلق چه میگوید؟ این جنبش منتظر سیپیتی است. منتظر بیانیه و اطلاعیهی شورای اروپا است.
سیپیتی مطابق با منافع پلید کشورهای اروپایی و شورای اروپا عمل میکند. به یک ابزار سیاسی تغییر کرده است. این سازمان برای پیشگیری از شکنجه است. جلوگیری از چه نوع شکنجهای؟ سیپیتی به سازمانی تبدیل شده است که به شکنجه شرعیت میبخشد، شرعیت به فاشیزم آ.ک.پ - م.ه.پ میبخشد و آن را تقویت میکند. شورای اروپا و اتحادیه اروپا نیز به همین شکل عمل میکنند.
اروپا باید این سیاست ریاکارانه و عملگرایانه را متوقف کند. دیروز نیز به چندین سازمان مدنی، سازمانهای کوردی و چندین خانه در آلمان یورش بردند. در مرحلهی انتخابات برا ترکیه و اردوغان پیام میفرستند. میخواهند بگویند ‘ما با شما هستیم’.
آ.ک.پ - م.ه.پ برای جنگ داخلی زمینه سازی است
ما منتظر اطلاعیه هستیم. اجازه دهید سیپیتی گزارشش را ارائه دهد. چه اتفاقی خواهد افتاد؟ در آن گزارش چه چیزی بود؟ به ترکیه چه چیزی تقدیم شد، ترکیه چه گفت؟ این بیانات جدی هستند. یک وضعیت جدی است که وزیر دادگستری این سخنان را زده است، دادگاه قانون اساسی در این مرحله وارد عمل شد و گویا به عنوان قانون و قاضی عمل میکند و نظر دفتر حقوقی قرن و وزارت دادگستری را جویا شد و سپس چنین اطلاعیهای را صادر کرد. در این میان یک مبارزهی ویژه و سنگین در جریان است. سیاست بسیار پلیدی وجود دارد. نشان میدهد که سیستم شکنجه و انزوا، سیاست نابودی تا چه میزان سخت بوده و نشان میدهد که جنگ به شکلی پلید اداره میشود. این نشان میدهد که اگر رژیم آ.ک.پ - م.ه.پ در قدرت بماند، آینده ترکیه چگونه خواهد بود.
این فراخوانی برای یک جنگ داخلی است. فاشیسم آ.ک.پ - م.ه.پ به تدریج زمینه را برای جنگ داخلی در ترکیه آماده میکند. باید علیه سیستم انزوا و شکنجه در امرالی مبارزهای قوی را انجام داد.
کنفرانس هامبورگ صیانت را نشان میدهد
تاکنون کارهای مهم و ارزشمند زیادی انجام شده است. کنفرانس هامبورگ بسیار پرجوش و خروش بود. واقعا در طول این چهار روز گفتگوها امیدوار کننده بودند. از ۵ آوریل تا ۸ آوریل، دربارهمی پارادایم رهبری از منظرهای مختلف به مدت چهار روز مورد بحث قرار گرفت. این خیلی مهم بود. در خصوص مسائل مقابله با مدرنیتهی سرمایه داری، در برابر بحران بنیادی مدرنیته سرمایه داری و راه حل مدرنیته دموکراتیک از جهات مختلف مورد بحث قرار گرفت. البته، این نشان داد که پارادایم رهبری چقدر جهانی شده است. به تدریج در جامعه جهانی گسترش مییابد. بسیاری از روشنفکران و دانشگاهیان دربارهی آن بحث میکنند. باعث تاثیر گذرای بسیار جدی خواهد شد. در شرایط کنونی، در مقابله با سیستم سرمایه داری، مدرنیتهی دموکراتیک و سیستم کنفدرال دموکراتیک، برای خلقها راه حل ارائه میدهد. پارادایم ملت دموکراتیک، پارادایم حفاظت از آزادی زنان و بوم شناسی به عنوان راه حل تمامی مشکلات جهان، برای انواع مشکلات درون جوامع شناخته میشود. این بهطور جدی ترجیح داده میشود. مبارزه رو به جلو و درحال گسترش است. صیانت قوی در سطح جهانی در حال ظهور است. این صیانت نیز نیرویی مبارزاتی قوی برای آزادی فیزیکی رهبر آپو ایجاد میکند. توجه کنید که مبارزه برای آزادی فیزیکی رهبر آپو در سراسر جهان گسترش یافته است. در سطح جهانی از حمایت جدی برخوردار است. دیگر مبارزه جهانی شده است. این خیلی مهم است. یک موفقیت بزرگ است. باید به این صورت ارزیابی شود. این یک سطح بسیار مهم است. این یک پیروزی بسیار مهم است که پارادایم، تفکر رهبری بیشتر گسترش مییابد، صیانت به وقوع میپوندد، از بسیاری جهات به مبارزه تبدیل میشود.
جنبه دیگر راهپیمایی دوسلدورف است. راهپیمایی باشکوهی است. به همهی شرکت کنندگان درود میفرستم. گام به گام فراگیر خواهد شد. یعنی مبارزه مدنی برای آزادی فیزیکی رهبری جهانی شده است.
شرکت کنندگان قابل توجهی از جامعه اروپایی دیده میشود. انترناسیونالیستها حضور جدی دارند.
راهپیمایی دوسلدورف با شکوه بود
امسال راهپیمایی دوسلدورف در ۱۵ آوریل با مشارکت چشمگیر برگزار شد. این مهم است. نتیجهای که از این موضوع میتوان گرفت به شرح زیر است؛ برای آزادی جسمانی رهبری اگر مبارزه خود را نه یک جانبه بلکه چند جانبه، سیاسی، دیپلماتیک، حقوقی، اجتماعی و عقیدتی پیش ببریم، قطعاً به نتیجه خواهیم رسید و آزادی فیزیکی رهبری را تضمین خواهیم کرد. در عین حال ما مسئلهی کورد، مسئله دموکراتیزه شدن را حل خواهیم کرد. از هر طریقی میتوانیم برای آن زمینه ایجاد کنیم. به خودی خود، موضوعات از یکدیگر جدا نیستند. بنابراین، مبارزه برای آزادی جسمانی رهبری باید در همه جا انجام شود. هم باید پارادایم در سراسر جهان گسترش یابد، هم مبارزه مدنی باید گسترش یابد و مبارزهی حقوقی باید انجام شود. جنبه دیگر مبارزه دیپلماتیک، سیاسی و ایدئولوژیک است. یک مبارزه قوی باید به طور همه جانبه انجام شود. آنچه که تاکنون انجام شده است بسیار ارزشمند و معنادار است. سطح مهمی از صیانت را ایجاد کرد. آزادی جسمانی رهبری، حل دموکراتیک مسئله کورد را به موضوع روز جهانی تبدیل کرده و آن را به موضوعی جهانی تغییر داده است. راه حلش نیز به سطح جهانی رسانده است و باید با قدرت ادامه دهیم.
روابط ترکیه با کشورهای عربی برای عداوت با کوردها است
خود ترکیه تمام دیپلماسی خود را در مورد دشمنی با کوردها انجام میدهد. سیاست خارجی خود را کاملاً بر این اساس ترسیم و دسته بندی کرده است. روابط او با کشورهای عربی نیز به همین دلیل است. با کشورهای حوزه خلیج دیدار میکند؛ وی با عربستان سعودی، ایران، قطر و مصر دیدار خواهد کرد. تمام دیدارهای او در خاورمیانه و آفریقا برای مخالفت و ضدیت با کوردها است. اکنون سعی دارد کشورهای عربی را در موقعیت ضدیت کورد قرار دهد. میخواهد سیاستهای خود را اجرا کند. هر کاری که میتواند برای جلوگیری از راه حل دموکراتیک در سوریه و تعمیق جنگ علیه کوردها در سوریه انجام میدهد. تمام سیاستهایی که با کشورهای عربی دنبال میشود بر این اساس ایجاد شده است.
اگر کشورهای عربی با سوریه رابطه داشته باشند، این رابطه مبتنی بر دموکراتیک شدن سوریه است، در سوریه مشکلات خودمدیریتی در شمال و شرق سوریه بر اساس دموکراتیک شدن سوریه حل میشود، اما ترکیه تلاش میکند همه این روابط را ارزیابی کند. سیاست ترکیه در این زمینه بسیار روشن است. روندی که او میخواهد با سوریه پیش ببرد، کاملاً فرآیندی است که برای این منظور در حال توسعه است. طرح موضوع مخالفت با کوردها، سوریه و کوردها را به جان هم بیندازد و تا کوردها را در سوریه از بین ببرد. از طریق رژیم و دولت سوریه، تمام سیاستهای خود را بر این اساس توسعه میدهد. تلاش میکند روسیه را وارد این سیاست کند، سعی دارد سوریه و ایران، یعنی کشورهای عربی را وارد این پروسه کند. در این روند، دیدارهای رژیم سوریه با کشورهای عربی برگزار شد. برخی دیدار با کشورهای عربی انجام شد. وزیر خارجه عربستان به دمشق رفت. تعدادی جلسه برگزار کردند. خبرها و گزارشهایی مبنی بر درخواست سوریه از عربستان سعودی برای بازگشت به اتحادیه عرب منتشر شده است. به نظر میرسد، که چنین تلاشی وجود دارد. به جز قطر، اللخصوص عربستان سعودی، کشورهای عربی میخواهند سوریه را به اتحادیه عرب بازگردانند. این واضح است. کشورهای عربی به طور فزایندهای در حال افتتاح سفارت در سوریه هستند. سفارتخانهها یکی پس از دیگری در آنجا افتتاح میشوند، بنابراین با کشورهای عربی به ویژه حوزهی خلیج در تماس هستند و اکنون با مصر نیز در تماس هستند.
رفته رفته روابطشان با دمشق بهبود مییابد، این بدان معناست که کشورهای عربی دولت فعلی دمشق و دولت اسد را به رسمیت میشناسند. این مشروعیت بخشیدن است. چنین رابطهی نزدیکی وجود دارد، که سوریه را به اتحادیه عرب باز گردانند. قطر با این امر مخالف میکند زیرا روابط استراتژیک بین ترکیه و قطر وجود دارد، در یک راستا قرار دارند، درک و تفکر یکسانی دارند و این موضوع مهم است که سایر کشورهای عربی با قطر متفاوت هستند.
رابطهی سوریه و کشورهای عربی مهم است
ما این را مهم میدانیم. اگر شفاف بگوییم، مهم است که روابط سوریه و کشورهای عربی تا این سطح پیشرفت کند. ما به آن اهمیت میدهیم. اما البته ما میخواهیم این رابطه مبتنی بر دموکراتیک کردن سوریه و حل مشکل سوریه با خودمدیریتی باشد، بر اساس گفتوگو و گفتگوی دموکراتیک و سیاسی حل شود. این به نفع سوریه خواهد بود. این برای همه کشورهای عربی مفید است. این به نفع جامعه عرب و خلق عرب است. اگر کوردها و عرب ها بجنگند، این فقط در مصلحت ترکیه است. به نفع هیچ کشور عربی نیست. هرگز در مصلحت سوریه، دولت سوریه، جامعه سوریه و خلق سوریه نخواهد بود. بنابراین، بسیار مهم است که این روابط مبتنی بر دموکراسی باشد تا اختلافات را با آن حل کرد.
خود خودمدیریتی شمال و شرق سوریه اعلامیهای صادر کرد. این اعلامیه بسیار مهم است. اعلام کرد، روابط بین کشورهای عربی و دولت سوریه را مهم میدانند و خود میخواهند با تمامی کشورها از این طریق ارتباط برقرار کنند و برای روابط با انواع ساختارهای سیاسی، سازمانهای جامعه مدنی، انواع کشورها و کشورهای عربی و تمامی بخشهای جامعه باز هستند. این نشان میدهد که میخواهد موضوع را در چارچوب تمام خاک سوریه و در داخل مرزهای آن بر اساس دموکراسی و بر اساس دموکراسی سازی سوریه حل کند، که دقیقاً قصد، هدف، سیاست، موضع، استراتژی و اهداف اوست. این نزدیک شدن و اعلامیه و گفتمان بسیار مهم و ارزشمند است. در روندی که روابط بین دمشق و کشورهای عربی را افزایش مییابد، خودمدیریتی شمال و شرق سوریه، چنین بیانیهای را صادر کردند که مکمل یکدیگر بودند. همچنین رویکرد بسیار بسیار مهمی را در پیش گرفته است و ما موافق این راه حل هستیم. آنها طرفدار یک راه حل دموکراتیک هستند. ما از این که همراه با دولت سوریه درون مرزهای سوریه بر اساس دموکراسی و حل مسائل برای حل مسائل دیدار با خودمدیریتی شمال و شرق سوریه حمایت میکنیم که باهم دیدار و گفتگو انجام دهند و اختلافاتشان را حل کنند. در واقع راه حل، دموکراتیزه کردن سوریه است. کورد و تمام جوامع ساکن در سوریه با دستیابی به حقوق خود، مطمئناً سوریه دموکراتیک خواهند شد. مشکل بر اساس دموکراسی حل خواهد شد. در این راستا ما از همهی این تلاشها حمایت میکنیم و برای آنها ارزش قائل هستیم.
تلاشهایی میشود تا عراق را به دشمن کوردها تبدیل کند
ترکیه به دنبال توسعه روابط با عراق است. مدت طولانی است که سخت برای آن تلاش میکند. اگر بتواند این شکل و شیوه را به عراق نیز خواهد داد. میخواهد نقشی تاثیرگذار در طراحی عراق ایفا کند. در این راستا سالها تلاش میکند تا ترکمنها را به ویژه ترکمنهای مرکز کرکوک را همه ابعاد سازماندهی کند. اطلاعاتی وجود دارد که سازماندهی جدی را در آنجا ایجاد کرده است.
کار و فعالیتهایش
ضدیت با عراق است. این خیلی بدیهی است. کرکوک را نیز مرکز این امر قرار داده است. هم اکنون نیز چنین چیزی را در عراق اجرا میکند و بویژه در رابطه با سوریه که اشاره کردیم؛ تلاش میکند تا عراق را به دشمن کوردها تبدیل کند. عراق با کوردها مشکلی نخواهد داشت. مسئله کوردها در باشور و عراق حل شده است. یعنی مصرانه تلاش میکند عراق را به این سمت سوق دهد. در باشور کوردستان یک اقلیم شکل گرفته و ارتباط وجود دارد. قانون اساسی عراق آن را به رسمیت شناخته است. چرا عراق باید در باکور با کوردها دشمن شود؟ سود این برای عراق چیست؟ چرا عراق باید با کوردهای روژآوا دشمن شود؟ چرا عراق باید با کوردهای همسایه دشمن شود؟ این چه منفعتی برای عراق خواهد داشت؟ عراق این را میداند.
با ذهن و عقل دولت عمل میکند. یعنی منطقی عمل میکند. دیدارهای اخیر نیز رسانهای شد.
از آب به عنوان باجگیری استفاده میکند
مشکل آب در عراق بسیار جدی است. فرات را به تهدیدی علیه عراق و باجگیری تبدیل کرده است. رژیم فاشیست آ.ک.پ - م.ه.پ سالهاست جلوی آب میگیرد. این یک جنایت بینالمللی است. بله، نباید آبی را که سالهاست از مرزهای کشورها عبور کرده است، توسط انسان مسیرش قطع شود. در معاهدات بینالمللی این قانون وجود دارد. ترکیه این قانونها را نقض میکند. ترکیه در حال ارتکاب جنایت علیه بشریت است. ناقض قوانین بینالمللی است. این را به عنوان کارتی علیه عراق استفاده میکند. آب های فرات را قطع میکند. در عراق مسئلهی افزایش بیابان به شکلی جدی وجود دارد. نه ممکن است کشاورزی انجام شود نه دامداری. مشکل آب بسیار جدی است. واقعاً به یک بحران بزرگ تبدیل شده است. این به یک سلاح تبدیل شده است. همان کاری را که در سوریه انجام میدهد در عراق نیز انجامش میدهد.
اکنون با استفاده از آب به عنوان کارت فشار، سعی دارد عراق را به خط سیاستهای خود بکشاند. در تلاش است تا به دشمن کوردها تبدیلش کند. میگوید، کورد آزاده را از بین میبرم. من یک قتل عام را سازماندهی میکنم و تو از من در این قتل و عام از من حمایت کن. اگر از آن حمایت نکنی، من آب را قطع میکنم. سالهاست از آن علیه عراق استفاده میکند.
اعلام شد که مقامات عراقی برای حل این مشکل به ترکیه سفر کردهاند. در واقع، آب یک بحران جدی و بزرگ است. بحث اصلی آب و تجارت است. یک مسئله اقتصادی جدی نیز در این میان هست. مشکلات زیادند، از طرف عراق به بحث اصلی تبدیل میشود، البته اینها ممکن هست وجود داشته باشد، ادعا میشود اینها مسائل اصلیاند. البته ممکن است واقعی باشد. اما دستور کار و مسائل اصلی ترکیه اینها نیست. مسئله اصلی ترکیه دشمنی با کوردها است. ترکیه دشمنی با کوردها را در دستور کار و مسائل اصلی عراق قرار داده است. بر عراق تحمیل کرده است که از حملات نسلکشی و اشغالگریها که علیه کوردها صورت میگیرد، حمایت کند. از عراق این درخواست را کرده است، تا این کار را انجام دهد. این واضح است. این بر کسی پوشیده نیست. خود و دولت ترکیه و رژیم فاشیست آ.ک.پ - م.ه.پ این را میگویند.
ما فکر میکنیم که عراق نباید در چنین دامی بیفتد. زیرا هیچ سودی برای عراق ندارد. این به نفع عراق نیست و به آن آسیب خواهد رساند. در واقع، منافع عراق در آزادی کوردهاست. در یک پیماننامه و اتحادیه راهبردی است. این یک حقیقت است.
میخواهند ی.ن.ک را نیز مانند پ.د.ک کنند
دولت ترکیه در باشور کوردستان نیز همین سیاست را دنبال میکند. او سالهاست که این حمله نسلکشی را ادامه میدهد. حمله به صورت اشغالگری است. تا حد قابل توجهی آنجا را اشغال کرده است. این را ادامه میدهد، میخواهد به حملات اشغالگرانه خود ادامه دهد. میخواهد حوزه کنترل و نفوذ خود را به منطقه حزب دمکرات کوردستان (پ.د.ک) تبدیل کند. تلاش میکند سلیمانیه را نیز مانند هولیر کند. سعی میکنند آن را شبیه به پ.د.ک کنند. میخواهند حزب اتحادیهی میهنی کوردستان (ی.ن.ک) را مانند پ.د.ک کنند. میخواهند ی.ن.ک را روی خط خائنانه، همدست و چماق دست خود مانند پ.د.ک قرار دهند. دلیل اصلی حملات این است. مثلاً میتوانست در راه دورتر از فرودگاه به مظلوم عبدی حمله کند. اما این کار را نکردند. این کار را در نزدیکی فرودگاه انجام دادند. چون میخواهند فرودگاه را تصاحب کنند. میخواهند کنترل فرودگاه سلیمانیه را در دست بگیرند. این کار را در نزدیکی فرودگاه انجام دادند تا آن را به بحث روز و موضوع داغ تبدیل کنند. میخواست از راه دور فشار سنگینی وارد کند، معادله را به هم بزند تا تسلط بر فرودگاه سلیمانیه به دست بیاورد.
به همین شیوه سقوط هلیکوپترها را نیز به بحث روز تبدیل کرد. اما با وجود اینکه سالها مبارزه با داعش با ائتلاف بینالمللی، پیش برده میشود، اما طرحی اجرا میشود. ارتباطی در این زمینه وجود دارد. بر این اساس ما بیانیهای منتشر کردیم. ورود هلیکوپترها بخشی از مبارزه با داعش است. یک حادثه است، چنین وضعیتی را مانند برهان نشان میدهند. البته همه اینها بهانه هستند. این فعالیتها سالهاست که ادامه دارد. قبل از انتخابات میخواهند جنگ نابودی را عمیقتر کنند. برنامه آنها این است که از طریق جنگ در این انتخابات پیروز شوند. میخواهد ی.ن.ک را به مسیر خیانت بکشاند مانند پ.د.ک آن را زیر نفوذ خود قرار دهد و جنگ نابودی را آن طور که میخواهد و بر اساس نقشهاش ادامه دهد. به این ترتیب آرای نژادپرستان را در ترکیه تضمین میکنند، موضوع را در ترکیه عمیق میکنند و در انتخابات پیروز میشوند. هدف آنها مظلوم عبدی بود اما موفق نشدند. چنین هدفی امروز نیز ادامه دارد. شما حملات را میبینید. عملیات و حملات در اعماق روژآوا، در مناطق حفاظتی میدیا و در باکور کوردستان هر روزه اپراسیون و حملات ادامه دارد. مفهوم یک جنگ همه جانبه به این ترتیب ادامه دارد.
حزب دمکرات کوردستان در وجدان خلق کورد محکوم شده است
حزب دمکرات کوردستان جاسوسی را بر خلق میهندوست ما که به دلایل سیاسی به باشور میآیند تحمیل میکند. او میگوید شما به عنوان جاسوس استخبارات ترکیه (میت) عمل خواهید کرد. میگوید اگر جاسوس شوی میتوانی اینجا زندگی کنی ولی اگر جاسوس نباشی نمیگذاریم اینجا زندگی کنی. میگوند یا برو بیرون هرجا که میخواهی برو یا تو را به ترکیه تحویل خواهیم داد. در حال تحمیل این سیاست هستند. آنهایی که تسلیم این سیاست نمیشوند و کسانی که در یک موضع خاص ایستادهاند را با همکاری با استخبارات ترکیه (میت) آنها را از بین میبرند. حمله به زکی چلبی و حسین تورهلی نیز همین سیاست است. پس دلیلش اینست. این دلیل حمله است.
همچنین در بیانیهای اعلام کرد، این وضعیتی شرمآور و چندشآور است. در یک کلام، شرمآور است. من معتقدم که حزب دمکرات کوردستان در وجدان کوردها محکوم شده است. خلق کورد این درک، این ذهنیت و این سیاست شوم را محکوم کرده است. تاریخ او را محکوم کرده است.
آ.ک.پ هیچ وعدهای جز جنگ ندارد
این انتخابات واقعا انتخابات مهمی هست. اهمیت آن در اینجاست. اگر این دولت، این حکومت فاشیستی در این انتخابات پیروز شود، این سیاستهای فاشیستی نسلکشی مشروعیت مییابد. نه تنها به آن مشروعیت نمیبخشد، بلکه دائمی میشود. دیگر این فاشیسم، این رژیم فاشیستی، نهادینه و دائمی میشود. همچنان به ریختن خون جامعه ترکیه ادامه خواهد داد. م.ه.پ این سیاستهای نسلکشی را با تعمیقبخشیدن به آنها ادامه میدهد. به این معنا، این حکومت فاشیستی، این رژیم فاشیستی نباید در این انتخابات پیروز شود. او در حال حاضر همه چیز را برای پیروزی انجام میدهد. فقط یک چیز برای او باقی مانده است. سالهاست که این کار را میکند. و آن نیز جنگ است. این یک جنگ نسلکشی کامل است. همه جا این کار را میکند. او به جنگ امیدوار است. سرمایه دیگری برایش باقی نمانده است. غیر از خشونت، غیر از قتلعام، چیزی جز خونریزی باقی نمانده است. به مطبوعات آ.ک.پ نگاه کنید. آنها برنامهای جز جنگ، سلاح جنگی ندارند. تمام دستور کار آنها ضد کوردها است. کوردستیز است. در حالی که به مخالفان حمله میکند، بر اساس دشمنی با کوردها حمله میکند. از طرفی به مخالفان درون نظام حمله میکند، از طرفی نیز به ائتلاف ملت حمله میکند، و این حملات را از طریق دشمنی با کوردها انجام میدهد. تمام بحث و سیاستشان بر این امر استوار است. جدای از آن همه دستور کارشان جهاد است. آنچه که آنها تولید خواهند کرد، سلاح و تکنیکهای جنگی است. این خصومت است. این تمام دستور کار آنها است. حالا مثلاً دلایل دعوای توقیف و بستن ه.د.پ را توضیح دادهاند. آنها همچنین دلایل حکمی که به صلاحالدین دمیرتاش داده بودند را فاش کردند. یک دلیل اساسی این است؛ در اینجا هیئت صلاحالدین دمیرتاش از ه.د.پ به قندیل آمده و گفتگو میکند. در آن روند گفتوگو ، روند ۲۰۱۳- ۲۰۱۵ آ.ک.پ، آمدن و رفتن به قندیل در جریان آن روند گفتگو نیز به عنوان یک توجیه اساسی مطرح میشود. رفقا نیز ارزیابی کردند؛ رفت و آمد هیئت ه.د.پ به قندیل بر اساس اجازه اردوغان، مدیران آ.ک.پ و حکومت آ.ک.پ بود.
آ.ک.پ بیشترین ارتباط را با پ.ک.ک برقرار کرد
این خود دولت بود که امنیت راه هیئت ه.د.پ را در رفت و آمد تضمین کرد. در آن جریان، در آن روند گفتوگو، نامههای زیادی به رهبری فرستادیم. وقتی هیأت ه.د.پ آن نامهها را گرفت، آن نامهها بلافاصله به رهبری داده نشد. روزها بعد، گاهی هفتهها بعد داده میشد. در این مدت زمانی چه کاری با آن نامهها میکردند؟ به اردوغان ارائه شد. نامههایی که به رهبری نوشتیم به اردوغان میدادند. اردوغان نامهها را میخواند. پس از آن به هاکان فیدان میداد. سپس نامهها به رهبری ارسال میشد. در آن جریان روزنامه صاباح وابسته به آ.ک.پ آمد و در همان دوره مصاحبه کرد. رفیق عباس هم توضیح داد. این اردوغان بود که بیش از همه با پ.ک.ک رابطه برقرار کرد. این دولت آ.ک.پ بود. بله، این یک واقعیت است. اکنون کاملاً مشخص است که چرا او این همه صحبت را انجام داده است. بخاطر این بود که حاکم بر دولت باقی بماند. او میخواست حاکم دولت شود. او این نظام و رژیم نسلکشی فاشیستی را نهادینه کرد. تمام هدف همین بود. رهبری نیز در این خصوص بیان کردند؛ آنها استفاده ابزاری از مسئله میکنند. در واقع، آ.ک.پ مسئله کوردها را ابزاری کرد و تاکتیکی نزدیک شد. اما از هر جهت، در هر سطحی، در آن فرآیند با همه روابط برقرار کرد. حالا اردوغان دهانش را باز میکند. به کوردها فحش میدهد، به کوردها توهین میکند، با کوردها دشمنی میکند. او با دشمنی خود با کوردها هر روز به کوردها توهین و نفرتپراکنی میکند. او بر این اساس به ائتلاف ملت ضربه میزند. وضعیت او نیز کاملاً مشخص است. وضعیت اینگونه است. در جریان این روند، رهبر آپو همه نقابهایشان را برانداخت و بنابراین کوردها واقعیتش را دیدند. مبارزه ما نقاب اردوغان را برانداخت. این قدرت فاشیستی دیگر سرمایهای ندارد. چنین پادشاهی برهنه است. واقعیت کاملش؛ این واقعیت نسلکشی فاشیستیاش آشکار شده است. حالا او جز جنگ ابزار دیگری ندارد. کل سیاست انتخاباتی خود را بر اساس دشمنی با کوردها انجام میدهد.
بنابراین، او تنها یک وعده به کوردها و خلقهای ترکیه داده است؛ جنگ و قتل است. گریه، درد و مرگ است. هیچ چیز دیگری را وعده نمیدهد، تنها این را وعده میدهد.
رژیم آ.ک.پ- م.ه.پ باید ساقط شود
لیست آ.ک.پ- م.ه.پ را ببینید. در حال حاضر قاتلان زیادی در آن حضور دارند. لیستی پر از قاتلان، پر از دشمنان است. این همان چیزی است که او به ترکیه قول داده است. پس از این منظر قطعا این دولت در ۱۴ مه باید سرنگون شود. این حکومت جز مرگ، تاریکی، جنگ، قتلعام، به خلق کورد و خلقهای ترکیه هیچ وعدهای نمیدهد. ویران میکند. آینده ترکیه را نابود میکند. این حکومت باید ساقط شود.
ائتلاف ملت یک پروژه، طرح و سیاست دموکراتیک ندارد. هر دو مانیفست انتخاباتی خود را اعلام کردند. توضیحاتی وجود دارد. همه حرف میزنند، بحث میکنند، توضیحات زیادی داده میشود. به عبارت دیگر، هیچ طرح، پروژه یا سیاست قوی و جدی برای حل دموکراتیک مسئله کورد، دمکراتیک شدن ترکیه، ساخت جمهوری دموکراتیک وجود ندارد. خیلی واضح است؛ آینده ترکیه در ائتلاف کار و آزادی نهفته است. نیروی اصلی، نیروی اساسی که ترکیه را دموکراتیک میکند، جمهوری دموکراتیک را میسازد و راهحلی دموکراتیک برای مسئله کورد ارائه میدهد، ائتلاف کار و آزادی است. این موفقیت حزب چپ سبز در این انتخابات است. قطعا اینطور است. بنابراین حزب چپ سبز باید از این انتخابات پیروز بیرون بیاید. این دموکراتیزاسیون ترکیه از نظر ساخت یک جمهوری دموکراتیک است. برای حل دموکراتیک مسئله کورد بسیار مهم است. حزب چپ سبز هم از نظر کمی و هم از نظر کیفی باید خیلی قوی وارد مجلس شود. به همین دلیل، این چیزی است که از خلق ما، همه دوستداران محیط زیست، بوم شناسان، جنبش زنان و جنبش جوانان جامعه ترکیه که طرفدار صلح، دموکراسی، عدالت، برابری و نگرش دوستدار طبیعت هستند، انتظار میرود.
برای نابودی اردوغان فاشیست رأی دهید
هر کسی که واقعاً خواهان دموکراسی و صلح و یک سیستم عادلانه در ترکیه است، باید به ائتلاف کار و آزادی، حزب چپ سبز رأی دهد و برای موفقیت ائتلاف کار و آزادی تلاش کند. این بسیار مهم است. آینده ترکیه در اینجاست. این قدرت واقعی است. این قدرت دموکراسی است. این نیروی اصلی است که ترکیه را دموکراتیک خواهد کرد. یعنی ائتلاف ملت نیست. اما برای سرنگونی این اردوغان فاشیست و دیکتاتور، همه خلقهای ما باید به نامزد مورد خطاب حزب چپ سبز و ائتلاف کار و آزادی رأی دهند. این دیکتاتور فاشیست باید برود. رئیس این رژیم فاشیست همین دیکتاتور فاشیست است. هم این دیکتاتور فاشیست باید از بین برود و هم این رژیم فاشیستی سرنگون شود. ۱۴ مه نیز در راستای موفقیت ائتلاف کار و آزادی و حزب چپ سبز بسیار مهم است. لیست نامزدهای حزب چپ سبز بسیار قوی است. نمایندگی زنان نیز بسیار قوی است. نمایندگی جوانان بسیار قوی است. تقریباً از هر هویتی نمایندگی وجود دارد. تمام رنگهای ترکیه، همه تفاوتها را در خود دارد و به مجلس میبرد. ادعای نمایندگی آنها را مطرح میکند. این بسیار مهم است. از این نظر، فهرستی بینهایت دموکراتیک است. این فهرستی است که واقعیت رنگارنگ و کثرتگرای ترکیه را منعکس میکند و از این نظر خلق ما باید حول این نامزدها متحد شوند. باید برای پیروزی این نامزدها بسیج شوند. همه باید حتما از حق رایشان استفاده کنند. همه باید پای صندوقهای رای بروند، به حزب چپ سبز رای دهند. باید برای نابودی اردوغان فاشیست رای دهند. باید به نامزدهای نیروهای دموکراسی رای بدهد. باید در انتخابات ریاست جمهوری و در انتخابات پارلمانی به حزب چپ سبز رای دهد. همه باید در این انتخابات به حزب چپ سبز رأی دهند و برای آیندهای دموکراتیک، آزاد، برابر، عادلانه و صلحآمیز برای دموکراسی ترکیه بسیج شوند. این بسیار مهم است و من از همه میخواهم که در اطراف نامزدها با هم متحد شوند.
برخی از آنها ممکن است انتظارات مختلفی در این روند انتخاب داشته باشند. ممکن است رویکردی مطابق با آن انتظارات توسعه نیافته باشد. در واقع، این فرآیندی نیست که آنرا مسئله ساخت. هر کسی که قدرت و نفوذ دارد باید در این روند مشارکت کند. باید قدرت و انرژی خود را بسیج کند. برای پیروزی دموکراسی، نیروهای دموکراتیک و دموکراسی و آزادی باید برای پیروزی بسیج شوند. باید کار کند. این بسیار مهم است.
بایکوت ضعف را به بار میآورد
همچنین میشنویم که برخی از ساختارهای سیاسی، دموکراتیک، چپ و سوسیالیستی بحثهایی مانند تحریم انتخابات ریاست جمهوری را انجام میدهند. این برای ما صادق نیست. این انتخابات چنین انتخاباتی نیست. به عبارت دیگر، هرگونه بایکوت، صرف نظر از اینکه چه کسی در انتخابات ریاست جمهوری موضع تحریمی ایجاد کند، مهم نیست که ایدئولوژی، گرایش یا خط چپ سوسیالیست دمکراتیک چه باشد، مستقیما و یا غیرمستقیم در خدمت اردوغان دیکتاتور و فاشیست درخواهد آمد. این در خدمت رژیم نسلکشی فاشیستی خواهد بود. و شما نباید سعی کنید این کار را انجام دهید. زیرا این امر منجر به از دست دادن رای میشود. از دست دادن آرا در خدمت رژیم فاشیستی است. تحریم هیچ فایدهای برای نیروهای دموکراتیک ندارد. شما باید این را بدانید. زیرا این انتخابها واقعا مهم هستند. در مورد خلق کوردستان و ترکیه، ما نباید کوچکترین اشتباهی بکنیم.
امیدی برای دوستداران محیط زیست شد
حزب چپ سبز بازتابی جدی ایجاد کرد. افتتاحیه دفاتر انتخاباتی تقریباً شبیه یک تجمع برگزار میشوند. بسیار پرشور و تجمعی بود. چنین شور و شوق، هیجان و انتظاری جدی وجود دارد. در عین حال، این علاقه و هیجان شدید نسبت به حزب چپ سبز نیز علاقه به دموکراسی است. این علاقه به آیندهای آزاد است. علاقه برای آیندهای دموکراتیک، آزاد و برابر است. علاقه به زندگی عادلانه و آزاد است. اینطوری باید مورد مداقه قرار داد، حزب چپ سبز نیز این را بیان میکند، آن را نمایندگی میکند. او این را با برنامهاش، رویکرد، نگرشاش از سیاست و زندگی بیان میکند. یک پارادایم و سیاست دموکراتیک، آزادیخواهی زن و محیطزیستی را نمایندگی میکند. این نیز بسیار مهم است.
در حال حاضر تخریب اکولوژیکی وحشتناکی وجود دارد. این هم اکنون بخشی از این جنگ نسلکشی در کوردستان است. در نتیجه سیاستهای غارت و رانت در ترکیه تخریب محیطزیستی وحشتناکی رخ میدهد. در طبیعت تخریب وجود دارد، تخریب محیط زیست وجود دارد و از این نظر حزب چپ سبز یک هیجان بسیار جدی در سازمانهای بومشناختی و سازمانهای زیست محیطی ایجاد کرده است. هیاهوی جدی در جامعه ایجاد کرد. بله، اگر این مکان، جغرافیا و جهانی که ما در آن زندگی میکنیم از بین برود، یعنی مبارزه برای دموکراسی و آزادی معنایی نخواهد داشت. هیچ ارزشی نخواهد داشت. هیچ زندگی باقی نمیماند. زیرا پس از تخریب فضای زندگی شما، آن زندگی آزاد و دموکراتیک را بر چه اساسی بنا خواهید کرد؟ زندگی بر روی یک مکان ساخته میشود. از این نظر، حزب چپ سبز با علاقه زیادی مواجه شد. این خیلی مهم است. من باور دارم که ائتلاف کار و آزادی، حزب چپ سبز پیروز این انتخابات خواهد بود. دموکراسی و نیروهای آزادی پیروز این انتخابات خواهند بود. دیکتاتوری فاشیستی، این رژیم فاشیستی در انتخابات ۱۴ مه به سطل زبالهی تاریخ انداخته خواهد شد.
زنان باید به چپ سبز رای دهند
این حکومت فاشیستی هیچ کاری باقی نگذاشت که با زنان نکرده باشد. قدرت، خود نظام دولتی که اساسا ضد زن است. نظامی ضد زن و ضد جامعه است. این یک واقعیت است. اما در این دوره از قدرت، خشونت علیه زنان در دوران حکومت ۲۰-۲۱ ساله آ.ک.پ و به ویژه در این دوره ۸ ساله حکومت فاشیستی آ.ک.پ-م.ه.پ، ۳-۴ بار و شاید بیشتر به شدت افزایش یافته است. قتلعام زنان در سطحی وحشتناک افزایش یافته است. دیگر به اوج رسیده است. به عبارت دیگر، خشونت علیه خانواده، خیابان، محل کار، رسانهها و سیاست؛ یعنی خشونت همه عرصههای زندگی، همه عرصههای کاری را دربر گرفته است. تبعیض جنسی عمیقتر شده است، فرهنگ جنسیتگرایی به طرز وحشتناکی عمیقتر شده است. این قدرت به طرز وحشتناکی فرهنگ جنسیتگرایی، درک جنسیتی را تغذیه کرده است. این دلیل اصلی افزایش خشونت علیه زنان است. تقریباً مردان را در همه جا زنستیز کرده است. چنین حکومت زن ستیزی موضوع بحث است. نه تنها این، او تمام مؤسسات زنان را تعطیل کرد. به ریاست مشترک، سیستم نمایندگی برابر حمله کرد. بسیاری از روسای مشترک اکنون در زندان هستند. کنوانسیون استانبول را فسخ کرد. او قانون مبارزه با خشونت را دوباره موضوع مذاکره با هدی پار و حزب رفاه قرار داد. احتمالا پا پس گذاشت. طبق قانون دولت-ملت، تمام قوانین را به نفع زنان به معنای حقوقی فسخ و لغو کرد. این سطحی از زنستیزی است. از این نظر، این حکومت یک حکومت زنستیز است. تمام دستاوردهای زنان را از بین برد. اگر این قدرت باقی بماند، این سیاستهای قتل زنان ادامه خواهد یافت. در واقع، نهادینه کردن یک جامعه بردهداری مبتنی بر زنان برده و یک سیستم فاشیستی، نسلکشی، دیکتاتوری مبتنی بر جامعه بردهداری به معنای انقراض زنان با تمام وجودشان، یعنی پایان دادن به آن خواهد بود. در این راستا، زنان باید در این انتخابات موضع محکمی در برابر این حکومت فاشیستی اتخاذ کنند. هیچ زنی که کمی حساسیت زنانه دارد، خواهان آزادی زن است، برای آزادی زنان مبارزه میکند، برای آزادی خودش مبارزه میکند، نباید یک رای به این حکومت فاشیست آ.ک.پ- م.ه.پ بدهد.
زنان موضوع دموکراتیزاسیون در سیاست هستند
معمولاً باید اینطور باشد. زیرا یک قدرت قاتل زنان است. این مهم است. حزب چپ سبز یک حزب زن است. برنامه، درکش از سیاست و فهرست نامزدهایش هم همینطور است. نمایندگی برابر و نمایندگی نزدیک از زنان دارد. زنان از ۳۴ مکان انتخاب میشوند. این وارد مجلس میشود. این اولین حزب در ترکیه است. این یک حزب آزادیخواه زنان است. جایگاه اول را با نمایندگی زنان، با درک آزادیخواهانه خود، به خود اختصاص داده است. از این نظر، حزب چپ سبز یک حزب زن است. همه زنان باید به حزب چپ سبز رای دهند. برای پیروزی حزب چپ سبز، باید برای موفقیت خود بسیج شود. اگر حزب چپ سبز پیروز شود، به معنای پیروزی زنان است. پیروزی زنان به معنای دموکراتیک کردن سیاست است. این بدان معناست که سیاست دموکراتیک و مدیریت دموکراتیک به تدریج در ترکیه حاکم میشود و بنابراین به معنای دموکراتیک شدن سیاست ترکیه و جامعه ترکیه است. زنان موضوع اصلی دموکراتیزاسیون در سیاست هستند. موضوع اصلی در دموکراتیزاسیون و رهایی جامعه است. از این نظر موفقیت زنان در این انتخابات موفقیت حزب چپ سبز و موفقیت حزب چپ سبز قطعا موفقیت زنان، موفقیت سیاست دموکراتیک، جامعه دموکراتیک، مدیریت دموکراتیک ترکیه خواهد بود. و دموکراتیک کردن ترکیه از این نظر باید کار کرد. این موفقیت جامعه دموکراتیک، اداره دموکراتیک ترکیه و دمکراتیک شدن ترکیه خواهد بود. از این نظر باید کار کرد.
وضعیت مشابهی برای جوانان وجود دارد. حزب چپ سبز واقعاً یک حزب جوانان است. نماینده جوانان قوی دارد. هم سیاست و هم درک آن آیندهای آزاد و دموکراتیک را برای جوانان نوید میدهد. برای تحقق آن تلاش میکند. قدرت فاشیستی آ.ک.پ- م.ه.پ آیندهای تاریک را برای جوانان ارائه میدهد. ائتلاف ملت آیندهای جدی به جوانان ارائه نمیدهد. به این معنا، این دولت آینده جوانان را به مرز نابودی رسانده است. جوانانی را که محکوم به تاریکی کرده است، جوانان، و از این نظر جوانان باید برای حزب چپ سبز بسیج شوند. پیروزی این حزب برای آیندهای جوان و آزاد و برای جوانان بسیار مهم خواهد بود. در این راستا، من از جوانان میخواهم که قویاً در انتخابات شرکت کنند، به حزب چپ سبز رأی دهند و نقش بسیار قوی در تأمین امنیت صندوقهای رأی ایفا کنند.
مبارزه علیه نسلکشی علویان
دولت فاشیست آ.ک.پ- م.ه.پ به شدت علویان را مورد ستم قرار میدهد. این قدرت کانون سنت معاویه است. اردوغان معاویه امروزی است. آ.ک.پ نیز جنبش معاویه امروزی است. آنچه او اکنون بر سر خلقهای ترکیه آورده است یک کربلاست. این یک واقعیت است. دو برابر کربلا را متوجه علویان میکند. سالهاست که علویها را تحت ستم قرار میدهد. علویان را با کشتار بزرگ اعتقاد مواجه میکنند. یک آسیمیلاسیون بسیار جدی در همه جا وجود دارد. آسیمیلاسیون و نسلکشی اعتقادی نسبت به علویان وجود دارد. این یک نسلکشی علیه علویان است. در حال حاضر در بسیاری از نقاط قتلعام وجود دارد. اینها در تاریخ بسیار معروف هستند؛ قتلعام مرعش، قتلعام چوروم، قتلعام سیواس، قتلعام درسیم. این به همان اندازه که یک قتلعام کوردها است یک نسلکشی است. قتلعام درسیم، به اندازهای که یک قتلعام و نسلکشی کورد است، همچنین یک قتلعام و نسلکشی علویان است. همه کانونهای علویان در درسیم هستند. درسیم خانه و مرکز کوردهای علوی است. این دولت فاشیست ترکیه یک نسلکشی بزرگ را در اینجا مرتکب شد. در این دوره قدرت، این نسلکشی علیه علویان با هزار و یک روش انجام شد. اولین مورد از اینها همسانسازی است. وحشیانهترین و بیرحمانهترین روش نسلکشی امروزه همسانسازی است. این نسلکشی فرهنگی علیه کوردها است. نسلکشی و همسانسازی اعتقادی علیه علویان و جامعه علوی صورت میگیرد. یعنی نسلکشی اعتقاد اجرا میشود. حالا در بدنه این وزارت فرهنگ و گردشگری یک کرسی تشکیل دادهاند. در اینجا نیز تمام هدف توسعه این نسلکشی اعتقاد است. این کاری است که آنها برای آن انجام دادند.
از سوی دیگر، علویان به مهاجرت اجباری واداشته میشوند و دموگرافی تغییر داده میشود. این چیزی است که ما در زلزله ۶ فوریه کوردستان با محوریت البیستان، بازارجیخ مشاهده نمودیم. یک تغییر جمعیتی بسیار جدی در آن منطقه وجود دارد. نسلکشی میکنند، مهاجرت در حال افزایش است. تبهکاران را آورده و در آنجا اسکان میدهد. ساختار جمعیتی را تغییر میدهند، قتلعام میکند. زلزله رخ داد، ۲-۳ روز اول به آن مناطق نرفت. علویان را ترک مرگ کردند. آنها را ترک قتلعام کردند. دولت آگاهانه این کار را انجام داد. اینکه دولت امکان نداشت، نتوانست برود و غیره، اینها همه حکایت هستند. نه تنها ۲-۳ روز هیچ اقدامی برای نجاتشان انجام نداد، بلکه به کسانی که در حال اقدام برای نجات زلزلهزدگان بودند نیز مداخله و حمله کرد. آنها را ترک مرگ کرد. این یک سیاست آگاهانه بود.
سیاست نسلکشی در حال اجراست. علویان در این انتخابات انتقام این را خواهند گرفت، در انتخابات حساب این را خواهند پرسید، حسابش را خواهند پرسید و خواهند گرفت. به همین دلیل است که حزب چپ سبز حزب علویان است. حزب چپ سبز و ائتلاف کار و آزادی احزابی هستند که به شدت از حقوق علویان دفاع میکنند. همچنین نمایندگی بسیار قوی در حزب چپ سبز وجود دارد. نمایندگی علویان، نمایندگی نهادی; به عبارت دیگر، نمایندگی قوی بر پایهی هویت علوی وجود دارد. قاطعانه موضوع علوی را به مجلس خواهند آورد.
در کنار مسئله کوردها، بزرگترین مشکل تاریخی ترکیه مسئله علوی است. این مسئلهای است که تقریباً به قدمت مسئله کوردها، شاید حتی قدیمیتر. این یک معضل است. دهها هزار علوی در دوره عثمانی قتلعام و مورد نسلکشی قرار گرفتند. این امر در دوره جمهوری نیز ادامه یافت. علویان نیز مانند کوردها منکر شدند. سیاست انکار، امها و نسلکشی تا امروز بر علویان اعمال شده است. هرکسی که هنوز علوی است میترسد بگوید من علوی هستم، میتوانید تصور کنید؟ سیاست میکنند. جنگ ویژهای بر سر علویت در جریان است. میترسند بگویند من علوی هستم. علویان با چنین ظلم و ستمی روبرو هستند. به همین دلیل است که علویان باید در این انتخابات به شدت پاسخگوی این موضوع باشند. این مکان و شکل این پاسخگویی چگونه خواهد بود؟ البته با رای دادن به حزب چپ سبز که به شدت نماینده علویان است. من چنین فراخوانی برای علویان دارم. همه علویان برای موفقیت و پیروزی حزب چپ سبز باید به حزب چپ سبز رای دهند. باید به پای صندوقهای رای بروند.
فراخوان برای اهالی درسیم
نسلکشی درسیم هنوز ادامه دارد. نسلکشی و همگونسازی فرهنگی درسیم در جریان این رژیم فاشیستی بیش از قبل عمیقتر شده و ادامه یافت. بعد از قتلعام درسیم، بعد از نسلکشی درسیم، به شکل نسلکشی سفید ادامه یافت. نسلکشی فرهنگی کوردها با تعمیق همسانسازی آن ادامه یافت. و اکنون در دوره این رژیم فاشیستی بیش از حد تعمیق داده شد. آسیمیلاسیون در سطح افراطی است. نسلکشی فرهنگی درسیم همراه با نسلکشی و قتلعام اعتقادی بصورت تعمیقیافته علیه باورداشت علوی در درسیم ادامه دارد. آسیمیلاسیون وحشتناک از نظر اعتقادی علیه کوردهای درسیم و علویان کورد اجرا میشود. این امر در روند حاکمیت عمیقتر شده است. در عین حال حمله هولناکی به جغرافیای آن وارد میشود. جغرافیای درسیم مرکز اصلی همه علویان کورد است، زیرا کانون اصلی آنها است. درسیم، گهوارهای است که ۱۲ کانون علویان را میپروراند. مرکز آن است. جایی است که همه علویان و علویان کورد به آن روی میآورند. این سرزمین مقدس است. اکنون این رژیم فاشیستی به معنای واقعی کلمه این جغرافیا را غارت کرده و ویرانی بزرگی به بار آورده است. معادن همه جا باز شده، سانترالهای هیدرو الکتریک ساخته شده است. سدهای متعددی بر روی رودخانه مونزور ساخته میشود. رودخانه مونزور رودخانه مقدس علویان کورد است. اکنون سدهای زیادی روی آن ساخته شده است. آب و هوا تغییر کرده است. تمام موجودات زنده طبیعت آنجا تقریباً نابود شدهاند. اکنون در تمام آن کوههای مقدس معدن زده شده است. بسیاری از این گونه پروژههای رانت و غارتمحور در مجاورت و مکانهای زیارتگاهی آنها توسعه داده شده است. به عبارت دیگر، این جغرافیا، این جغرافیای مقدس، یک ویرانی بزرگ را تجربه میکند. این حمله بزرگی به مقدسات درسیم است. این حمله بزرگی به فرهنگ و اعتقاد درسیم است. این یک حمله بزرگ به وجود آن است. این حمله بزرگی به تاریخ و حافظهاش است. به عبارت دیگر تلاش میشود تا درسیم کاملا نابود شود. تلاش میشود تا از بین برده شود. این یک حمله نابودسازی همهجانبه و چند بعدی است. حمله تخریبی وجود دارد. یک حمله نسلکشی وجود دارد. البته دردناک است.
در مقابل این از همه درسیمیها میخواهم که از درسیم صیانت کنند. شما را به صیانت از طبیعت درسیم، اعتقاد درسیم، فرهنگ درسیم و تاریخ درسیم دعوت میکنم. راه حفاظت از درسیم قطعاً سرنگونی این حکومت نسل کش فاشیستی است. این دولت، این سیاستها، این سیاستهای حمله و تخریب را توسعه میدهد و اجراعاتش را توسعه میدهد.
در این راستا، من از خلق درسیم میخواهم که به نامزد حزب چپ سبز، به ویژه در این انتخابات، رای دهند. البته همه، همه باید پای صندوقهای رای بروند. باید به نامزد حزب چپ سبز در درسیم رای دهند. این حکومت فاشیستی دشمن درسیم، کوردستیز، ضد علوی، ضد زن، ضد جوانان، قطعا باید در این انتخابات شکست بخورد و نابود شود. از این نظر خلق درسیم نقش بسزایی دارند. اگر میخواهند درسیم را نجات دهند، اگر میخواهند آن را بازآفرینی کنند، بازسازی کنند و به وجود بیاورند، باید حساب بزرگی از این ذهنیت، این نگرش، این سیاستها، نمایندگان این سیاستی که درسیم را به این وضعیت انداختهاند، بپرسند. من این را مهم میدانم.
البته با سرنگونی این دولت همه چیز حل نمیشود. این ذهنیتی بسیار عمیق است. دولت فاشیستی ترکیه، ذهنیت نظام دولت-ملت، مبتنی بر نظام انکار و امها است، ریشهدار است. اما کسب موفقیت این جبهه دموکراسی، یک جبهه مبارزه بسیار قوی بر اساس دمکراتیزاسیون ترکیه ایجاد خواهد کرد. تحولات بسیار مهمی در این زمینه رخ خواهد داد. پویایی جدیدی در ترکیه پدیدار خواهد شد. زمینه دموکراسی توسعه و قویتر خواهد شد. ساخت یک جمهوری دموکراتیک، یک مدیریت دموکراتیک و یک سیستم دموکراتیک فرصت و زمینه بسیار مهمی برای مبارزه برای دمکراتیک شدن ترکیه خواهد بود. از این نظر، در این انتخابات، همه باید نقش خود را ایفا کنند. بر این اساس باید به آن پرداخت.