در میدان جنگ بار دیگر مشخص شد که چه کسی می‌تواند بجنگد و چه کسی نمی‌تواند

گریلای یژا استار پلشین که در عملیات انقلابی شهید هلمت دِرَلوک شرکت کرده است، گفت: «سربازان ترکیه تارومار شدند. بار دیگر در میدان نبرد دیده شد که چه کسی می‌تواند بجنگد و چه کسی نمی‌تواند بجنگد.»

عملیات انقلابی آزادیخواهان علیه حملات دولت ترکیه ادامه دارد. در روز ۱۲ ژانویه ، گریلاها عملیات انقلابی شهید هلمت دِرَلوک را بر علیه دشمن در زاپ انجام دادند. در نتیجه، ۶۱ اشغالگر مجازات شدند، ده‌ها سلاح و ابزار نظامی کشف و ضبط شد. یکی از شرکت کنندگان در عملیات انقلابی شهید هلمت دِرَلوک گریلای یژا استار، پلشین از ترس سربازان اشغالگر و شهدا سرخوبون و رزگار صحبت کرد.

گریلای یژا استار پلشین درباره هدف و زمان انجام این عملیات گفت: «عملیات انقلابی که به نام شهید هلمت دِرَلوک انجام دادیم یک عملیات انتقام جویانه بود و این عملیات را به رهبر آپو، خلقمان و رفقای شهیدمان تقدیم کردیم. عملیات ما در فصل زمستان در میان سختی‌ها و دشواری‌های بسیاری انجام شد، اما این شرایط هیچ گاه مانعی در مقابل ما نخواهد بود. زیرا ما افکار و اندیشه‌های رهبری خود را داریم. بنابراین ما موانع را نمی‌شناسیم. این روحیه در این عملیات هم خود را نشان داد، اما چون سربازان ترکیه دارای ایدئولوژی نیستند، در این عملیات شاهد بودیم که چگونه می‌ترسیدند، چگونه خود را زیر تخت‌ها پنهان می‌کردند، چگونه ضربات سنگینی را از نیروهای گریلا متحمل شدند و تار و مار شدند. دولت ترکیه قدرت خود را از آمریکا می‌گیرد و خود را فریب می‌دهد و ما قدرت خود را از رهبری خود و خلق خود می‌گیریم و با این قدرت می‌جنگیم. مراحلی که شروع شده نباید متوقف شوند. تا زمانی که دروازه امرالی باز نشود و آثار اشغال در خاک ما باقی بماند، به عملیات خود ادامه خواهیم داد.»

گریلای یژا استار در سخنانی درباره لحظات عملیات و وضعیت سربازان اشغالگر گفت: «وقتی به تپه رسیدیم برای ما یک لحظه بسیار روحیه بخش بود، زیرا وارد مواضع اشغالگران شدیم و بدون اینکه حضور ما را حس کنند به آنها حمله کردیم. هر وقت از کنار تپه رد می‌شدیم به یاد دوستان شهیدمان می‌افتادیم. ظاهراً دولت ترکیه سربازان خود را به تمام دنیا تبلیغ کرده و از آنها تعریف می‌کند، اما ما به چشم خود دیدیم که سربازان در حین عملیات نجنگیدند. آنها به شدت وحشت کردند و نمی‌دانستند به کدام طرف فرار کنند. همه این اتفاقات زنده جلوی چشمان ما می‌افتاد و ما به این وضعیت می‌خندیدیم. کشوری که ۲۴ ساعت شبانه روز از سربازانش تعریف می‌کند و دومین ارتش ناتو را دارد، چنین سربازانی دارد که نمی‌توانند محلی که در آنجا مستقر هستند را هم حفظ کنند. در نبرد میدانی، مشخص شد که چه کسی می‌تواند بجنگد و چه کسی نمی‌تواند بجنگد. به همین دلیل است که ورود به این سرزمین به این راحتی نیست.»

گریلا پلشین در پایان سخنان خود از قهرمانان جنبش انقلابی، رفقایش رزگار و سرخوبون صحبت کرد و گفت: «در ابتدا از دوستی با رفقایی مانند شهید سرخوبون و شهید رزگار بسیار خوشحال هستم. ما بسیار خوش شانس هستیم که در این عملیات چنین همراهانی داشتیم. من رفیق سرخوبون را در مدت کوتاهی شناختم شخصیتی زلال داشت. آرزوی همیشگی او این بود که می‌خواهد در سرزمین کوردستان با رهبری آزادانه زندگی کنند، بسیار به رفاقت وابسته بود، دائماً با همه رفقایش مشغول بود، دارای فلسفه رهبر آپو و لحظه لحظه زندگی و جنگش را برای با تمام وجود و با این از خود گذشتگی گذراند و میراث بزرگی برای ما به جا گذاشت.

رفیق رزگار نیز با همین روحیه مقاومت در مبارزه به خود نقش و رسالت داد. رفیق رزگار هیچ گاه در میدان جنگ تردید نکرد. در میدان جنگ، زمانی که رفیق رزگار همراه انسان بود، انسان احساس می‌کرد یک لشکر همراه اوست و نه تنها یک تپه بلکه ده تپه را می‌توانست تصرف کند. این موضع‌گیری برای ما قدرت و روحیه بود. او در دوستی جایگاه بسیار متفاوتی داشت، نیروی جوانیش را به دوستانش منتقل می‌کرد و آن را در خدمت تشکیلات قرار می‌داد.

امروز این دو رفیقمان نقشه راه ما شدند. از این پس با روحیه آنها به مبارزات خواهیم پیوست. تا زمانی که قهرمانانی چون سرخوبون و رزگار در این سرزمین هستند، ما هرگز از آزادیخواهی دست نخواهیم کشید.»