در ۳ اوت ۲۰۱۴، جامعه ایزدی مورد کشتار بزرگ تبهکاران داعش قرار گرفت. مشخص است که جامعه ایزدی همواره مورد نسلکشیها و فرمانهای بسیاری از سوی دولتهای حاکم و نژادپرست بوده است. در فرمانی که در ۳ اوت ۲۰۱۴ علیه جامعه ایزدی انجام شد، نیروهایی که در آن زمان از شنگال محافظت میکردند، از شنگال صیانت نکردند، سلاحهای مردم ایزدی را جمع آوری کردند و جامعه ایزدی را در چنگال نسلکشی رها کردند و فرار کردند. با وجود اینکه این حملات وحشیانه در برابر دیدگان همه جهان صورت گرفت، به جای عمل به وظیفه بشردوستانه خود، برعکس، خود را کر و کور و لال کردند.
در این فرمان هزاران نفر کشته شدند، اسیر داعش شدند، زنده زنده سوزانده شدند و سالمندان کشته شده در گورهای دسته جمعی دفن شدند. کودکان را ربودند و با ذهنیت وحشی خود تربیت کردند و در سنین پایین با آنها ازدواج کردند. هزاران زن در بازارها فروخته شدند. اما بدترین چیزی که بیش از همه به مردم ایزدی آسیب رساند، نگرش خیانتکارانه حزب دمکرات کوردستان بود. آنها به خاطر رفتارها و اعمالشان اجازه ندادند مردم از خود محافظت کنند، مقاومت کنند و خود را از مرگ نجات دهند. زیرا قبل از حمله داعش، سلاحهایی که در دست مردم بود توسط حزب دمکرات کوردستان جمع آوری شد. اقدامات حزب دمکرات کوردستان خائن، زخمهای عمیقی در قلب مردم ایزدی ایجاد کرد و این امر منجر به مرگ، قتل، غارت، حمله و آدمربایی شد.
مقاومت مردم زوراوا در برابر پیشمرگههای حزب دمکرات کوردستان
در روز ۳ اوت ، زمانی که تبهکاران داعش بر جوامع گرزرک و سیبا شیخ خدر تسلط یافتند، نبرد بسیار شدید و غیرعادی در گرفت. پیشمرگههای حزب دمکرات کوردستان در مرکز شنگال بدون محافظت از مردم ایزدی گریختند و جامعه ایزدی را در بحبوحه نسلکشی ترک کردند. لذا مردم زوراوا به محل کنترل خیابان زوراوا میروند. در آنجا میبینند که پیشمرگههای پدک برای فرار آماده میشوند. مردم در این مورد میپرسند، میخواهید چه کار کنید؟ کجا میروید؟ پاسخ پیشمرگهها این است که «ما با روش بارزانی از شما محافظت خواهیم کرد.»
در این لحظه به مردم زوراوا اطلاع داده شد که پیشمرگههای پدک از مرکز شنگال در ۳ جهت در سمت شلو، خط قندیل و سمت ایوم شبابیت در حال فرار هستند. مردم عصبانی جلوی آنها میروند و میگویند شما مقاومت نکردید، به روش بارزانی خیانت کردید و از مردم محافظت نکردید، حداقل اسلحه خود را به ما بدهید تا ما از سرزمین خود دفاع کنیم. بین مردم زوراوا و پیشمرگههای درگیری رخ میدهد. جوانان و بزرگان زوراوا میخواهند اسلحههای پیشمرگهها را بگیرند که در نتیجه ۳ نفر از جوانان جامعه زوراوا به نامهای علی الیاس، یوسف خلف که برادرزاده علی است و جوانی به نام ایاد نایف به شهادت رسیدند و ۱۰نفر نیز به طور جزئی یا شدید مجروح شدند.
من خودم یکی از شاهدان این حادثه بودم که پیشمرگهها به همه تیراندازی کردند، مردم زوراوا نیز پاسخ دادند و دهها پیشمرگه را کشتند. این درگیری حدود نیم ساعت ادامه یافت.
داعش تا زمان فرار پیشمرگهها منتظر ماند!
وقتی پیکر سه جوان را بیرون آوردند و به خانههایشان فرستادند، تبهکاران داعش نیز وارد جامعه زوراوا شدند، با ترس و وحشت بسیار جنازه سه جوان را به قبرستان پیر اورا که مردم به آنجا رفته بودند، بردند و در آنجا دفن کردند. مجروحان هم به دلیل زخمهایشان ناله میکردند. چرا که مردم به دلیل ورود داعش به مکانهای امن پناه بردند و پزشکی برای درمان زخمهای آنها وجود نداشت. مجروحان برای بند آمدن خونریزی در زخم خود خاک میریختند.
پدک هر کاری کرد که حقیقت آشکار نشود
آن خانوادههایی که فرزندانشان توسط حزب دمکرات کوردستان به قتل رسیدند، ناگزیر مانند بقیه به مکانهای امن نقل مکان کردند و به باشور کوردستان رفتند و در آن اردوگاهها ساکن شدند. وقتی حزب دمکرات کوردستان شنید که آن خانوادهها در آن اردوگاهها هستند، بلافاصله به سراغ آنها رفتند و برای پنهان کردن واقعیت فعلی، همسر یکی از شهدا را به همراه فرزندانش از کشور خارج کردند و اکنون در فرانسه مستقر هستند. خانوادههای شهدا نیز به آنها قول دادند که هرگز در مورد این حادثه صحبت نخواهند کرد و از چشم مردم پنهان میشوند.
ما خیلی تلاش کردیم تا با خانواده آن افراد تماس بگیریم، اما آنها نپذیرفتند و ما را بدون پاسخ گذاشتند.