تصویر

کالکان: ما باید همه جا را به میدان جنگ و مقاومت تبدیل کنیم -تکمیلی-

دوران کالکان، عضو کمیته اجرایی پ‌ک‌ک، با اشاره به اینکه مبارزه باید بر اساس خشونت انقلابی انجام شود، گفت: «ما باید همه مناطق را به عرصه‌های جنگ و مقاومت ضد فاشیستی تبدیل کنیم. نیروهای انقلابی و دموکراتیک باید مبارزه خود را رادیکال کنند.»

ارزیابی‌های دوران کالکان

دوران کالکان، عضو کمیته اجرایی پ‌ک‌ک، جنگ و مبارزه‌ای را که از زاپ تا درسیم شدت گرفت، تهدید فاشیستی که دوباره به خیابان‌ها سرازیر شده است، حملات انحلال‌طلبی علیه انقلاب روژاوا و ۱۴ ژوئیه در چهل و دومین سالگرد آن را برای تلویزیون مدیا خبر ارزیابی کرد.

دستور کار بسیاری وجود دارد، تحرکی جدی در جریان است. بیایید با مبارزه با انزوا و انزوا شروع کنیم که خصلت اصلی را به این دستور کار می‌دهد ...

قبل از هر چیز با احترام به رهبر آپو درود می‌فرستم. من به همه کسانی که برای آزادی جسمانی رهبر آپو بر اساس کارزار آزادی جهانی ما مبارزه می‌کنند، درود می‌فرستم و آرزوی موفقیت می‌کنم.

اساس همه چیز مسئله کورد است. بنابراین، نظام شکنجه، انزوا و نسل‌کشی امرالی محل مدیریت مسئله کورد است. رهبر آپو در چنین سیستمی نگه داشته می‌شود. محافلی که مسئله کورد را به وجود آوردند می‌ترسند که حتی یک کلمه از وی در این زمینه بیرون بیاید. به این معنا، انزوا، شکنجه و نسل‌کشی ادامه دارد. البته مبارزه با این موضوع نیز ادامه دارد. ما ابتدا آن را ارزیابی کردیم. همه چیز با مبارزه به دست خواهد آمد، مبارزه‌ای که ۲۴ ساعت شبانه روز با چنگ و دندان مبارزه می‌شود. این واقعیت در حال گسترش و تعمیق است. از این نظر مبارزه مهم و گسترده‌ای در جریان است. مبارزه قانونی وجود دارد، مبارزه توده‌ای وجود دارد. گریلا مقاومت قهرمانانه دارد. ما به عنوان یک جنبش، به عنوان یک مردم، به عنوان همه دوستان سوسیالیست چپ دمکراتیک انقلابی خود، مبارزه‌ای را در سطح جهانی با هدف آزادی جسمانی رهبر آپو و حل مسئله کورد انجام می‌دهیم. بعد حقوقی این مبارزه نیز در حال توسعه است.

قبلاً بیان کردیم؛ این نظام امرالی در هیچ قانونی جایی ندارد. در همه چیز ضعیف است، اما ضعیف‌ترین قسمت آن جنبه قانونی است. این موضوع بیشتر آشکار می‌شود. از همه جهات به خصوص محافل حقوقی فشار وجود دارد. کانون وکلای پاریس از طریق سی‌پی‌تی ابتکار عمل را بر عهده گرفت. به کمیته حقوق بشر سازمان ملل فراخوانی داد. وکلا اطلاعات مهمی در مورد سی‌پی‌تی دادند. قبلاً بیان کردیم؛ تا بتوانیم بفهمیم که وضعیت واقعی این سی‌پی‌تی چگونه است. اما وکلا وضعیت واقعی را فاش کردند. مثلا آذربایجان هم دخیل شد. راجب به آنچه که می‌گفتند در چارچوب مسائل مرتبط با امرالی نمی‌توانند چیزی بگویند، نام آذربایجان را هم برده‌اند. پس اینطور نیست. از این نظر، رویکرد سیاسی سی‌پی‌تی و بنابراین شورای اروپا ضروری است. لذا برخورد قانونی نمی‌کنند و به وظایف خود عمل نمی‌کنند.

علاوه بر این، وکلا توضیح دادند. تصمیمات دادگاه حقوق بشر اروپا از سال ۲۰۱۲ تاکنون اجرا نشده است. دادگاه حقوق بشر اروپا به شکنجه اشاره کرده است، اما نمی‌تواند این تصمیمات را اجرا کند. دادگاه حقوق بشر اروپا و نهادهای مسئول نمی‌توانند آن را اجرا کنند. به عبارت دیگر، فاشیسم آک‌پ-م‌ه‌پ، ذهنیت و سیاست نسل‌کشی و این گونه رفتارهای بی پروا از این نگرش سرچشمه می‌گیرد. در واقع نهادهای به اصطلاح دموکراتیک بین‌المللی، نهادهای به اصطلاح حقوق بشر اروپایی، عملاً به وظایف و مسئولیت‌های خود عمل نمی‌کنند. به عبارت دیگر، قانونی و دموکراتیک عمل نمی‌کنند. آنها رفتار انسانی ندارند. آنها رفتارهای سیاسی و منفعت‌طلبانه را به طور کامل انجام می‌دهند. لذا در این جنایت شریک می‌شوند.

مبارزه توده‌ای علیه این امر نیز مهم است. مبارزه‌ای در هر زمینه‌ای در حال گسترش است و در سراسر جهان اشاعه می‌یابد. بدون شک توسعه، گسترش، حفظ و اشاعه بیشتر این امر ضروری است. مبارزه کارزاری که آزادی جسمانی رهبر آپو را هدف قرار می‌دهد هرگز نمی‌تواند تضعیف شود. نمی‌توان آن را به عقب کشاند. برعکس، نیاز به توسعه و گسترش دائمی دارد.

البته هنوز مشکلات زیادی وجود دارد. کوردها، زنان، جوانان، خلق‌ها، مردم ترکیه، کارگران و زحمتکشان جهان، همه مشکل دارند. مشکلات اقتصادی، سیاسی، دموکراتیک و حقوق بشری وجود دارد. برای اینها مبارزه می‌شود. البته باید این مبارزات وجود داشته باشد. باید علیه فاشیسم آک‌پ-م‌ه‌پ به ویژه در ترکیه مبارزه کرد. باید مبارزه ضد فاشیستی را بر اساس انواع مشکلات توسعه داد، اما باید این مبارزات را با مبارزه کارزاری برای آزادی جسمانی رهبر آپو یکی کرد. بنابراین نمی‌توان از آن جدا کرد. وجه مشترک مبارزه برای آزادی جسمانی رهبر آپو است. زیرا آزادی و دسترسی همه به مدیریتی دموکراتیک به مبارزه برای آزادی جسمانی رهبر آپو بستگی دارد. آزادی و دموکراسی مردم کورد، زنان، جوانان، مردم ترکیه و بشریت در واقع به نابودی نظام شکنجه، انزوا و نسل‌کشی امرالی و آزادی جسمانی رهبر آپو بستگی دارد. رهبر آپو گفت: «اگر نمی‌توانستم زندگی خود را صد در صد با هستی و آزادی خلق کورد یکی کنم، نمی‌توانستم مشکلات را به این دقت درک کنم، آنها را حل کنم و با موفقیت کار کنم.» اکنون به عنوان مردم کورد، به عنوان زنان، به عنوان جوانان، به عنوان همه خلق‌ها، باید هستی و زندگی آزاد دموکراتیک خود را با مبارزه برای آزادی جسمانی رهبر آپو متحد کنیم. مسیر موفقیت در اینجا نهفته است. راه دستیابی به آزادی و دموکراسی قطعاً از اینجا می‌گذرد. در این راستا، همه مبارزات برای آزادی و دموکراسی باید آزادی جسمانی رهبر آپو را به عنوان یک دستور کار اساسی در نظر بگیرند. همه ما باید به این موضوع توجه کنیم. ما نباید نیروها و امکاناتمان را اینگونه تکه تکه کنیم.

همه اقشار مردم در حال مبارزه هستند. جوانان مبارزه می‌کنند. به ویژه در خارج از کشور، جوانان تظاهرات مؤثری را انجام می‌دهند که اخیراً در پاریس برگزار شد. البته که باید انجام دهند. دستور کار اصلی جوانان کورد و در واقع جوانان منطقه و جهان که تحت تأثیر پارادایم رهبری هستند، باید مبارزه برای آزادی جسمانی رهبر آپو باشد. آنها باید ۲۴ ساعت شبانه روز در چنین موقعیت مبارزاتی باشند. چون هیچ چیز دیگری نمی‌تواند باشد. در غیر اینصورت به هیچ وجه نمی‌توان وجود داشت، برای آزادی مبارزه کرد و یا به موفقیت رسید. از این نظر، به‌ویژه جوانان کورد باید این امر را رهبری کنند و این کار را نیز انجام می‌دهند. همچنین باید با انواع مشکلات در اقصی نقاط کوردستان و خارج از کشور مقابله کند. تمام مبارزات را انجام می‌دهد. اما البته در مرکز همه مبارزات، مبارزه برای آزادی جسمانی رهبر آپو قرار دارد. زیرا وجود نظام شکنجه، انزوا و نسل‌کشی امرالی است که همه مشکلات را زنده نگه می‌دارد که منجر به توسعه این ذهنیت و سیاست فاشیستی، استعمارگری و نسل‌کشی می‌شود. رهبر آپو تحت چنین سیستمی نگه داشته می‌شود. به عبارت دیگر مسئله کورد است. این امر به این دلیل است که نسل‌کشی علیه کوردها انجام می‌شود. لاینحل گذاشتن مسئله کورد است. به همین دلیل است که آزادی جسمانی رهبر آپو و حل مسئله کورد مثل گوشت و ناخن به هم گره خورده است. از آنجایی که جوانان کورد پیشگام چنین مبارزه‌ای هستند، پس باید کنش‌های خود را در هر زمینه‌ای در چارچوب کارزار آزادی جهانی ما توسعه و تداوم بخشند. همچنین باید مبارزات همه مردم، خلق‌ها و کارگران را رهبری کند.

ما باید بر اساس خشونت انقلابی با ترور فاشیستی مبارزه کنیم

*جنگ در مناطق حفاظتی مدیا متمرکز است. در چنین دوره‌ای همه نگاه‌ها به زاپ و متینا است. ما شاهد عملیات‌های گریلا بودیم که با ماه ژوئن در باکور شکل گرفت. چگونه باید این را ببینیم و بفهمیم؟

بله، قبل از هر چیز از همه رفقای شهید در شخصیت رفقای شیخموس، بریتان و بروسک که در مقاومت باکور به شهادت رسیدند، با عشق و احترام یاد می‌کنم. درک درست آنها و صیانت صحیح از یاد و خاطرات آنها واقعاً ضروری است. این مبارزه‌ای معمولی نیست، ایجاد چنین مقاومتی در باکور در شرایط امروز معنای دیگری دارد. در این زمینه حملاتی در مناطق زاگرس از آواشین تا گَوَر صورت گرفت. در بوتان درگیری رخ داد. در گابار و ماوا درگیری رخ داد. در مردین در خط کربوران درگیری رخ داد. در حال حاضر درگیری در خط سرحد وجود دارد. به عبارت دیگر، فاشیسم آک‌پ-م‌ه‌پ با بهار، به ویژه در تابستان، حملات خود را در هر زمینه‌ای آغاز کرد. به عبارت دیگر، هر نقطه از باکور میدان جنگ است. از سوی دیگر در شهرها مقاومت‌هایی وجود دارد. مبارزان ه‌ب‌د‌ه تقریبا هر روز می‌جنگند. مبارزان ی‌پ‌س می‌جنگند. در شهرها نیز چنین روند مقاومتی وجود دارد. جنگ ضد فاشیستی، متحد، مبارزه انقلابی متحد ما که به تدریج در حال توسعه و احیا است، در باکور با عملیات‌های گریلا و مبارزان در حال توسعه است. این یک وضعیت جدید و مهم است. نسبت به ۱-۲ سال گذشته مهم بود. این کاملا مهم است که آن را درست انجام دهیم. البته توسعه و اشاعه بیشتر ضروری است. از این نظر به همه کسانی که مقاومت و مبارزه می‌کنند درود می‌فرستم. همچنین به عملیات و مقاومت آنها درود می‌فرستم. ما نیاز به توسعه بیشتر داریم.

برای انجام موفقیت‌آمیز مبارزه با فاشیسم آک‌پ-م‌ه‌پ و به دست آوردن نتیجه، مبارزه به زبانی که آنها می‌فهمند کاملاً ضروری است. در این راستا، باید تمام مناطق باکور و ترکیه؛ باید کوه‌ها، دشت‌ها و شهرهای آن را به مناطق جنگ و مقاومت ضد فاشیستی تبدیل کنیم. ما باید بدانیم که چگونه بر اساس خشونت انقلابی با تروریسم فاشیستی مبارزه کنیم. ما باید بدانیم چگونه مهاجمان فاشیست را پاسخگو کنیم و انتقام بگیریم. اگر این اتفاق نیفتد، یعنی آنها را بخاطر اعمالشان پاسخگو نکنند و با هر حمله‌ای مقابله به مثل نکنند، شکستن فاشیسم، توقف تهاجم فاشیستی و بسیج توده‌ها ممکن نخواهد بود. در این راستا، به ویژه نیروهای دموکراتیک انقلابی و نیروهای سوسیالیست چپ باید مبارزه خود را بیشتر رادیکال و آن را مؤثرتر کنند. این همان چیزی است که عملیات‌های گریلا و مبارزان فعلی این را دربر می‌گیرد و پیشاهنگی می‌کند. ه‌ب‌د‌ه در واقع به سطح قابل توجهی دست یافته است. در واقع، از نظر ما بدون شک باید بسیار پیشرفته‌تر و قوی‌تر باشد. موضوع جداگانه‌ای است. اما آنچه که هست نیز بسیار مهم است. ما باید این را بیشتر تقویت و توسعه دهیم.

*حملات جدید به خطوط زاپ و متینا در دستور کار است. اطلاعات در مورد این اشغالگری مورد حمایت پ‌دک و عراق چیست؟ آخرین وضعیت این منطقه چگونه است؟

همزمان با ۳ جولای برخی شرایط جدیدی وجود دارد. ریاست مشترک ما وضعیت و موضع ما را در مورد جنگ زاپ، متینا و جنگ در تمام مناطق حفاظتی مدیا توضیح داد. موسسات مربوطه ه‌پ‌گ اطلاعاتی را به صورت روزانه در اختیار عموم قرار می‌دهند. بنابراین تا حدودی معلوم است که چه خبر است. در اینجا چه چیزی جدید است؟ آنچه جدید است اینست؛ یگان‌های زرهی، تانک‌ها و خودروهای زرهی ترکیه به راحتی از طریق جاده‌های عراق و تحت مدیریت حزب دمکرات کوردستان (پ‌د‌ک) حرکت کرده و در برخی نقاط مستقر شدند. آنها در حال ساخت چند مکان جدید هستند. بر این اساس می‌خواهند حملات اشغالگری انجام دهند. دولت عراق سکوت کرده و این را تایید کرده است. پ‌دک در واقع در عمل حمایت و کمک می‌کند. آنها مناطق خود را تخلیه کرده و به نیروهای ترکیه واگذار می‌کنند. در بسیاری از مناطق، کنترل به دست نیروهای ارتش ترکیه می‌افتد. چنین موضعی وجود دارد. آنها در بغداد تصمیم گرفتند. مسعود بارزانی به بغداد رفت. آنها موافقت خود را اعلام کردند و نیروها از شب ۳ جولای به همین ترتیب حرکت کردند.

این حملات اشغالگری شناخته شده است. بنابراین چیزی نیستند که تازه شروع شده باشند. ارتش ترکیه در ۲۶ اوت ۲۰۱۶ حملات اشغالگری خود را به سمت سوریه از جرابلس و به سمت عراق آغاز کرد و از مرز چوکورجا عبور کرد. پس ۹ سال گذشت. چنین وضعیتی بر اساس یک جنگ ۹ ساله وجود دارد. آن روز مسعود بارزانی هم در آنکارا بود. به عبارت دیگر، همانطور که مسعود بارزانی در بغداد بود که این حمله در ۳ ژوئیه آغاز شد - بغداد موافقت کرد که این حمله را انجام دهد - آنکارا بود که دستور حمله را صادر کرد. مسعود بارزانی در آنکارا بود. با هم تصمیم گرفتند. با هم دستور می‌دادند. امضای مسعود بارزانی بیش از هر کس دیگری پشت حملات اشغالگری و الحاق کوردستان است. او بیشتر از هر کس دیگری کار می‌کند. پس امضای او پشت تمام کارهای کثیف ظاهر می‌شود. این وضعیت باید دیده شود. بنابراین این حملات کنونی جدید نیستند، این بار حمله مبتنی بر اشغال آغاز شد. در سال‌های ۲۰۲۰، ۲۰۲۱، ۲۰۲۲ به سطح متفاوتی رسید. سرانجام، در ۱۶ آوریل ۲۰۲۴، فاشیسم آک‌پ-م‌ه‌پ روند حمله جدیدی را به خط متینا آغاز کرد. قرارگاه ما این را اعلام کرد. نقشه این بود که گام به گام منطقه را تصرف کنند. این به معنای تصرف مکان‌هایی که خالی هستند، حرکت به سوی تصرف گام گام مکان‌های جدید، تصرف مکان‌های بزرگتر در منطقه با تصرف مکان‌های کوچک بود. به این ترتیب سعی کردند وارد بسیاری از مناطق متینا شوند. از ۳ جولای بصورت زمینی و آسفالتی (از راه جاده). به عبارت دیگر تانک‌ها و یگان‌های زرهی از طریق جاده بامَرنه، اَنیشکه، قادیشه، آمدیه، دِرَلوک و شلادزه در حرکت هستند. آنها آمدند و سعی می‌کنند خط سرگله را تصرف کنند. آنها در تلاشند تا خط دِرَلوک را تصرف کنند. یعنی می‌خواهند دره زاپ را محاصره کنند... دره درلوک که بخشی از زاپ است... در واقع می‌خواهند منطقه متینا و غرب زاپ را از جنوب با یگان‌های زرهی کاملاً محاصره کنند. از سوی دیگر حملات هوایی انجام می‌دهند. سعی می‌کنند هلیبورن انجام دهند. می‌خواهند جاهایی را از جمله برخی از کوه‌های متینا و تپه بهار در غرب زاپ تصرف کنند.

الحاق فعلی توسعه داده می‌شود

ما می‌توانیم اینگونه بیان کنیم. در دوره قبل حملات نظامی شامل ضربه زدن از هوا و انجام هلیبورن و پیشروی در اراضی با بازکردن مسیر بود. ارتش ترکیه سال‌ها در این راه تلاش کرد و وارد برخی مناطق شد اما موفق نشد. نتیجه نگرفت. مثلاً سه سال نتوانست تپه‌ای را تصرف کند. با اینکه این همه حمله کرد اما ضربات زیادی از گریلا خورد. مقاومت گریلا آنها را با شکست مواجه کرد. دید که دیگر با آن سبک نمی‌تواند نتیجه بگیرد. اکنون آنها می‌خواهند در نتیجه دیپلماسی و مذاکراتی که از زمستان با پ‌دک و عراق انجام می‌دهند، یعنی ورود با واحدهای زرهی و تحت کنترل گرفتن منطقه، نتیجه بگیرند. به عبارت دیگر، آنها می‌خواهند جاهایی را که نمی‌توانند اشغال کنند را اشغال کنند، وارد جاهایی شوند که نمی‌توانند وارد شوند و مقاومت گریلا را بشکنند. به همین دلیل ایست‌بازرسی‌ها را در جاده‌ها انجام می‌دهند. همه چیز و مدیریت آنجا به تدریج به دست دولت ترکیه می‌افتد. دولت ترکیه خط و مرزی را که بدان اشاره کردم را تشکیل می‌دهد. کل منطقه شمال آن در واقع تحت کنترل دولت ترکیه است. از کنترل پ‌دک و دولت عراق درمی‌آورد. الحاق یعنی همین. الحاق فعلی توسعه داده می‌شود. این را به عنوان الحاق بیان کردند. بیان صحیح آن نیز همین است. ما فهمیدیم که دولت عراق و پ‌دک در برخی نقاط حدود ۲۰ کیلومتر از مرز فراتر رفته‌اند. بنابراین آنها از عمق، زمینی را به نام منطقه حائل به دولت ترکیه فروختند. در ازای برخی چیزها... بر اساس آنچه دریافت کردند، روابط اقتصادی برقرار کردند. آنها گفتند که با دولت عراق توافق کرده‌اند.

پ‌دک در حال حاضر به عنوان خدمتگزار عمل می‌کند. نمی‌توان نام دیگری بر کاری که او انجام داد گذاشت. بنابراین، یک منطقه بزرگ به دولت ترکیه فروخته می‌شود. همه باید این را بدانند. افکار عمومی جهان، مردم باشور ما و مردم عراق باید این را ببینند. از ۳ جولای، این موضوع به طور رسمی تایید شده است. این را پذیرفتند. این همان چیزی است که دولت عراق و پ‌دک در ۳ جولای تصمیم گرفتند. بر این اساس روستاها را تخلیه می‌کنند، مدام روستاها را بمباران می‌کنند. در حال تخلیه روستاهای متینا، روستاهای بَرواری، تمام روستاهای سایر مناطق متینا است. بدین ترتیب مناطق هفتانین، متینا، زاپ، آواشین و خاکورک تحت کنترل نظامی و اداری دولت ترکیه قرار می‌گیرد. او می‌خواهد جامعه را از آنجا بیرون کند، تخلیه کند، بسوزاند و نابودش کند. او در واقع صدها روستا را به این وضعیت درآورده است. اکنون آنها هر روز با بمباران، استفاده از سلاح‌های ممنوعه و ارعاب آنها سعی در ربودن انسان‌ها دارند. این وضعیت فعلی است.

نتیجه توسط موضع گریلاها، مردم باشور و عراق تعیین خواهد شد

بنابراین، آیا به این شکل نتیجه خواهد داد؟ این آرزوی دولت ترکیه است. این چیزی است که عراق و پ‌دک می‌پذیرند. اما مقاومت زیادی از جانب گریلا در برابر این وجود دارد. هر روز درگیری و اعتراض وجود دارد. ۱۰-۱۵ عملیات در روز انجام می‌شود. به مکان‌های جدید؛ یک تپه هست، با جایی به نام تپه بهار سروکار دارد. مطبوعات اظهار داشتند که او قدرت کمتری را در یک مکان کوچکتر قرار داده است. هلیکوپترها مورد اصابت قرار می‌گیرند و نمی‌توانند فرود بیایند. بنابراین مقاومت وجود دارد. موضع مردم چگونه خواهد بود؟ نتیجه را مقاومت گریلاها، رویکردها و موضع‌های مردم باشور و عراق و همچنین مردم کورد و افکار عمومی تعیین خواهد کرد. این قطعا خواسته و مطالبه آنهاست. به طور خلاصه می‌توانیم این وضعیت را اینگونه خلاصه کنیم.

دولت ترکیه نتوانست به آنچه برای سال ۲۰۲۴ برنامه‌ریزی کرده بود دست یابد

این به چه معناست؟ در واقع طیب اردوغان می‌گوید ۴۰ کیلومتر بدهید. بنابراین او می‌خواهد آن را در آن سطح گسترش دهد. این نیز در مذاکرات انجام شده در طول زمستان گنجانده شد. دولت باغچلی می‌گوید ما تمام موصل و کرکوک را می‌گیریم. بنابراین یک بیانیه رسمی داد. هم مردم ما در باشور و هم مردم عراق باید این را بدانند و ببینند. اما به نظر می‌رسد که آنها تاکنون نتوانسته‌اند قدرت یا فرصتی برای انجام چنین حمله‌ای پیدا کنند. آنها باور ندارند که موفق خواهند شد. طیب اردوغان اعلام کرد؛ بنابراین، ما در تابستان ۲۰۲۴ پ‌ک‌ک را در عراق منحل خواهیم کرد. ما در میانه تابستان هستیم و او همچنان در تلاش است تا چند تپه را فتح کند و آنها را تصرف کند. در واقع، مکان‌های زیادی در مناطق حفاظتی مدیا وجود دارد. گفته می‌شد به آنجاها حمله می‌شود. او نتوانست این کار را انجام دهد، او نتوانست قدرت پیدا کند. ابتدا باید این را دید. یعنی؛

یک؛ دولت ترکیه نتوانست آنچه را که برای سال ۲۰۲۴ برنامه‌ریزی کرده بود انجام دهد. این حداقل‌ترین طرح موجود است.

دو؛ آنچه در ۳ ژوئیه آغاز شد در واقع الحاق است، یک الحاق بالفعل در حال توسعه است. به عبارت دیگر مدیریت و اداره در حوزه وسیعی تحت عنوان منطقه حائل به دست دولت ترکیه می‌افتد.

سه؛ معلوم نیست در این زمینه چه نتیجه‌ای حاصل خواهد شد. به عبارت دیگر، با نحوه ورود از طریق زمینی با ساختن راه‌ها و انجام هلیبورن از هوا و تصرف اراضی موفق نبود.

حالا این واحدهای زرهی چقدر تقویت خواهند کرد؟ البته باید دید. شرایط کمی متفاوت بود. در اینجا قبلاً شکستی وجود دارد. به عبارت دیگر باید مقاومت، قدرت و موفقیت مقاومت گریلا را دید. عملیات انقلابی زمستان گذشته واقعاً ضربه مهلکی وارد کرد. ما می‌توانیم اینها را به وضوح اینگونه بیان کنیم.

مردم میهن‌دوست و گریلاها قطعا مقاومت خواهند کرد

بر این اساس موارد زیر را اضافه می‌کنم. قبل از هر چیز به گریلاهایی که در تپه بهار، تمام تپه‌های منطقه شهید دلیل، غرب زاپ و تمام متینا قهرمانانه مقاومت کردند، با احترام و عشق درود می‌فرستم. ما مقاومت خواهیم کرد، پس همه بدانند. گریلا مقاومت خواهد کرد. گریلا و مردم میهن‌دوست کورد در برابر حملات اشغالگرانه و نسل‌کشی علیه کوردستان تا پایان برای آزادی کورد مقاومت خواهند کرد. کاری که همدستان و خائنان انجام می‌دهند، کار آنهاست. البته با آنها هم مبارزه خواهد شد. اما مردم میهن‌دوست و گریلاهای آزادی کوردستان قطعا مقاومت خواهند کرد.

از سوی دیگر جنگ در این زمینه ادامه دارد. ارتش ترکیه دارای واحدهای زرهی، نیروهای ویژه و نیروهای گزینشی است. اما در مناطق دیگر تبهکارانی هم هستند که آنها را بر تپه‌ها فرود آورده‌اند و به مردم حمله می‌کنند. مخصوصا داعش... در واقع آک‌پ-م‌ه‌پ همراه با پ‌دک و داعش تبهکاران زیادی را در آنجا سازماندهی کرد. در سوریه و جاهای دیگر... گروه‌های زیادی از آن تبهکاران وجود دارد. آنها در آنجا هستند، حمله می‌کنند. جنگ را به راه می‌اندازند. اگر این کافی نبود، می‌خواهند مزدوران (محافظان روستایی) را بیاورند.

در این مورد چه می‌توانیم بگوییم؟ فرماندهی قرارگاه مرکزی ما به مزدوران روستایی هشدار داد. ما با آن موافقیم. پس عمل دیوانه‌واری انجام ندهند. بطور بسیار فجیعی پاسخگو خواهند شد. پس هیچ کس نباید ابزار چنین حمله شوم، کریه و ناجوانمردانه باشد. بعد از اینکه هزینه‌ی آنرا پرداخت، نباید پرسید که چرا این اتفاق افتاده است. این قطعا مهم است. از سوی دیگر، مدیریت ما درباره عراق و پ‌دک اظهاراتی کرد، بیانیه‌هایی صادر نمود. یعنی تا این حد قابل قبول نیست. دیگر صلاحیت خود را برای دولت یا حکومت بودن از دست داده‌اند. به عبارت دیگر، زمین‌هایی را که ظاهراً در اختیار آنها قرار گرفته بود، به دیگران فروخته‌اند. آنها بد کردند. به ویژه دولت عراق بد عمل کرد. با این حال او از مبارزه با داعش تمجید می‌کرد. روابط هم داشتیم. اما حالا نباید در ازای فلان محاسبات، بعضی منافع، منافع ساده مادی، روابط با دوستان خدشه‌دار شود. همانطور که می‌گویند یک قهوه چهل سال به یادگار می‌ماند. اما می‌بینیم که دولت کنونی عراق نمی‌تواند چنین دولتی باشد. آنچه در مورد مردم عراق و مردم ما در باشور کوردستان می‌توان گفت باید درست دیده شود. وضعیت واقعا جدی است. خیلی جدی. این در روز روشن اتفاق می‌افتد. به عبارت دیگر، زمین‌های خودشان در حال نابودی است و مردم تخلیه می‌شوند. اگر بتواند از پس آن بربیاید، به آن راضی محدود نخواهد ماند، یعنی همیشه می‌گویند کرکوک و موصل را می‌گیریم. چشم طمع فاشیسم آک‌پ-م‌ه‌پ این است که همه جا، حتی سلیمانیه را تسخیر کند. بنابراین واکنش در برابر این باید بیشتر باشد. باید مبارزه بیشتر باشد. سازمان‌ها، احزاب، محافل هنرمندان، روشنفکر، سیاسی، جوانان، زنان. به عبارت دیگر، مردم باشور باید با تأثیرگذاری بر مردم عراق واکنش شدیدتری نشان دهند. در سراسر کوردستان، افکار عمومی خارجی نیز باید در برابر حمله اشغالگری جدید که منجر به این الحاق شده است مبارزه کنند و واکنش نشان دهند، به ویژه در برابر اشغالگران و کسانی که در این حمله شرکت دارند و آن را تایید کردند. این انتظار ماست.

*شما توجه را به تاریخ ۳ جولای جلب کردید. مقامات پ‌دک و عراق برخاسته و پ ک ک را به سوزاندن برخی از مکان‌ها متهم کردند. با توجه به تحولات بعدی، کجا می‌توان چنین اظهاراتی را مطرح کرد و البته بازتاب آن بر کوردستان و عراق چه خواهد بود؟

بسیاری از محافل این را ارزیابی کردند. برخی از رفقا هم نظرات خود را بیان کردند. در واقع بیانیه ریاست مشترک ما کافی بود. آنچه مشخص بود این بود. آنها تصمیمی می‌گرفتند که نمی‌توانستند کسی را مجبور به پذیرش آن کنند. آنها به وضوح بخشی از وطن را می‌فروشند. بنابراین، واکنش نشان خواهد داد. این سناریو را ساختند تا از این واکنش‌ها جلوگیری کنند و این وضعیت را پنهان کنند. چون چنین وضعیتی در شهر هولیر وجود دارد. با این حال، جدید نبود. ماه‌ها پیش اتفاق می‌افتاد. افرادی بودند که از او حمایت کردند. قرارگاه مرکزی ما در واقع در آن زمان اینها را رمزگشایی کرده بود.

پ‌دک سازمانی غیر از خودش در کوردستان نمی‌خواهد

در واقع، تماماً برای پنهان کردن چنین سازش، اتحاد، اتحاد ضد کورد و ضد بشری بسیار کریه و پوشاندن و سرپوش گذاشتن بر چنین حمله خائنانه بود. در واقع، نگاه کنید، آیا مطبوعات آک‌پ، مطبوعات ترکیه، رسانه‌های ترکیه اصلاً آن را پوشش می‌دهند؟ تعداد زیادی واحدهای زرهی وارد شدند، این همه حمله صورت می‌گیرد. اگر به یک روستایی تیراندازی کنند، اظهارات گسترده‌ای می‌کنند و می‌گویند که به یک تروریست را زده‌اند. حملات بسیار زیاد است، از ۳ ژوئیه تاکنون هیچ اتفاقی نیفتاده است. چرا؟ برای اینکه واکنشی صورت نگیرد. اینگونه توافق کردند. توطئه هولیر نیز بر همین اساس است. با این حال خودشان می‌گویند که در هولیر نیستند. پ‌دک در ۱۶ می ۱۹۹۷، ۷۵ عضو پ‌ک‌ک را در هولیر به قتل رساند. آیا از آن روز تا به حال اعضای پ‌ک‌ک در هولیر حضور داشته‌اند؟ کسانی که در بیمارستان مریض و مجروح بودند. پس چه کسی در هولیر است؟ اعضای میت هاکان فیدان و سگ‌های دولت باغچلی همه جا هستند. چیزهایی را می‌سازد، می‌سوزاند، خراب می‌کند. اگر ظلم می‌کنند، اینها هستند که می‌کنند. قلمرو پ‌دک پر از آنها است. اما اکنون در چنین موقعیتی قرار دارند. در واقع آنها می‌خواهند وضعیت خود را پنهان کنند.

من می‌خواهم در مورد این موضوع موارد زیر را اضافه کنم. پ‌دک نمی‌خواهد هیچ سازمانی را خارج از خود در کوردستان باقی بماند. او می‌گوید هرکس با بارزانی بیعت نکند نباید وجود داشته باشد. این معیار آنهاست. دیده شده است که آنها چگونه ی‌ن‌ک را هدف قرار می‌دهند. آنها همچنین می‌خواستند که ی‌ن‌م را در این امر شریک کنند. تا این اندازه وحشی شده‌اند، چرا؟ بخاطر اینکه هیچ سازمان یا قدرت دیگری باقی نماند. فقط مزرعه بارزانی خواهد بود. بنابراین آنها چنین درکی دارند. به همین دلیل به پ‌ک‌ک هم حمله می‌کنند. مسعود بارزانی باید بداند که وقتی رهبر آپو به رم رفت، می‌دانیم که چند پرونده به دادستانی رم داده تا دادگاه رم رهبر آپو را محاکمه کند! ما آن فایل‌ها را داریم. رهبر آپو ۲۶ سال است که در امرالی بازداشت شده است؟ ما اینها را خوب می‌دانیم.

همه کوردها و سازمان‌ها باید به این موضوع پایان دهند

از سوی دیگر این خاندان به یک سلسله تبدیل شد؛ به آن ایل بارزانی می‌گویند. آنها قبلاً جنگ قبیله‌ای به راه می‌انداختند. حالا ببینید، آنها در واقع بسیاری از مناطق قبیله‌ای را که با آنها مخالف بودند فروختند. زمین‌های برادوست‌ها، رِکانی‌ها، نِروَهی‌ها، بَرواری‌ها، گولی‌ها و سِندی‌ها را به ترکیه فروختند. بنابراین، آنها ترکیه را برای تضمین امنیت بارزانی‌ها مستقر می‌کنند. بارزانی را همه جا پخش می‌کنند. دیانا (سوران) را گرفتند، هولیر را گرفتند، شهر بارزانی کردند. سیر نمی‌شوند. آنها همچنین می‌خواهند کرکوک و سلیمانیه را نیز تصرف کنند. چهل سال است که کوردستان را می‌بلعند، این سلسله خاندانی هرگز سیر نمی‌شود. ما باید جلوی آنها را بگیریم. یعنی کارها به حدی رسیده که هیچ رابطه‌ای وجود ندارد که برای منافع شخصی و خانوادگی برقرار نکنند. به عبارت دیگر، چیزی وجود ندارد که آنها نخواهند فروخت. بنابراین آنها به این وضعیت رسیده‌اند. تا زمانی که منافع شخصی و خانوادگی آنها مهم است، در چنین موقعیتی قرار دارند. پ‌دک رای می‌آورد. اینها مناطقی بودند که اسماً توسط پ‌دک اداره می‌شدند. او همه آنها را به خاطر منافع خود به دولت ترکیه فروخت. یعنی اینجا نه به عنوان یک قبیله، بلکه به عنوان یک خاندان مانند کنه به پشت کوردستان و جامعه کورد می‌چسبد. ما باید جلوی این را بگیریم. او حق این کار را ندارد. در این زمینه همه باید بیدار شوند. همه کوردها باید حقیقت را ببینند. سازمان‌های کوردی باید حقیقت را ببینند. پس می‌گویند کسانی که با بارزانی بیعت نکنند حق زندگی ندارند. همه سازمان‌های کوردی باید با این امر مبارزه کنند. آنها باید متحد شوند. آنها باید موضع موثرتری را اتخاذ کنند. راه دیگری جز این نمی‌تواند باشد. از همه مرزها فراتر رفته است.

نه فقط سوری‌ها، هیچ کس امنیت جانی ندارند

*در چنین ساختاری یک موج رو به رشد جدی فاشیسم وجود دارد. ما آخرین بار این را در قیصری-ترکیه دیدیم. حملاتی به مهاجران سوری صورت گرفت. آیا این باید به عنوان یک وضعیت فوری تلقی شود یا وضعیت دیگری پشت آن وجود دارد؟ پس چگونه باید این تهدید را درک کنیم؟

همانطور که می‌گویند، نوک کوه یخ که دیده می‌شود. در واقع، آنچه در قیصریه اتفاق افتاد، بیشتر آن تیراندازی‌های یک نفره در واقع ناشناخته است. از این قبیل اتفاقات زیاد است. اینها به شکل نوک یک کوه یخ هستند. چیزهای بیشتری پشت آن است. آمادگی‌های بیشتری وجود دارد. انگار در حال تمرین کردن هستند. یک سازمان زنان را اعلام کرده بود. گفت: «ما گاهی اوقات تمرین می‌کنیم.» آنها واقعا نیز همینطور هستند. ما در گذشته به این موضوع پرداخته‌ایم، این موضوع چند بار مطرح شده است. ائتلاف آک‌پ-م‌ه‌پ و مدیریت آنها را نباید تنها در بعد اقتصادی و سیاسی ارزیابی کرد. ابعاد روحی، روانی، ذهنی؛ بنابراین شستشوی مغزی وجود دارد. آنها یک گروه اوباش غیرانسانی ایجاد می‌کنند. و سازماندهی شده‌اند. آنها سازمان‌دهی شده، مجهز، مسلح و شبه‌نظامی هستند. همه آنها مسلح هستند. م‌ه‌پ هم دارد. آک‌پ نیز آن را دارد.آنهم به انواع مختلف. بنابراین با این کار زنده می‌مانند. آنها از این به عنوان ابزاری برای انواع فشارها و تهدیدها استفاده می‌کنند. در میان خود، حادثه سینان آتش وجود دارد. آیا م‌ه‌پ اصلا این کار را نکرد؟ بنابراین او این کار را بر اساس چنین قدرت‌هایی انجام می‌دهد. بنابراین باید این حکومت آک‌پ-م‌ه‌پ و تشکیلات آن را با دقت بیشتری درک و ارزیابی کرد. این اداره چنین دولتی نیست. در قدرت آنها گله‌ها و تبهکارانی وجود دارد که با شستشوی مغزی و توانمندسازی آنها به طرق مختلف آنها را سازماندهی می‌کنند. کارها را اینگونه انجام می‌دهند. این یک خطر بزرگ است. در واقع، مدیریت سیاسی با این کار دوام می‌آورد. روشن می‌شود که مدیریت در ترکیه تنها با تغییر دولت تغییر نخواهد کرد.

به همین دلیل است که ما آن را خوددفاعی نامیدیم

در این زمینه می‌توانم این را بگویم. به عبارت دیگر باید مبارزه ضد فاشیستی را دقیق‌تر ارزیابی کرد. در ترکیه واقعا امنیت جانی برای هیچکس وجود ندارد. فقط پناهندگان سوری نیستند. علاوه بر این، هیچ پناهنده‌ای وجود ندارد. همه اینها بازی جنگی بود. آنها را به آنجا کشاند، اروپا را تهدید کرد، پول زیادی گرفت، اخاذی کرد، آنها را در معرض تهدید نگه داشت. او جنگ نسل‌کشی را که علیه مردم، علیه کوردها، به راه انداخت، با آنها تغذیه کرد. اینک کار او رو به اتمام است. بنابراین آنها همه نوع کار را انجام می‌دهند. نه تنها سوری‌ها و افرادی که وارد ترکیه شده‌اند از امنیت جانی برخوردار نیستند، بلکه کوردها، علوی‌ها و زنان در همه جا در همین وضعیت هستند. سایر گروه‌های اقلیت فرهنگی همگی در موقعیت‌های مشابهی هستند. همه باید این حقیقت را ببینند. نیز باید اقدامات احتیاطی را انجام دهند. آنها باید سازماندهی بیشتری داشته باشند. آنها باید بیشتر سازمانی باشند. اگر جایی می‌مانند، باید مسئول امنیت خودشان باشند. اسمش را گذاشتیم خوددفاعی. به عبارت دیگر، طرف مقابل برای حمله فاشیستی به انواع سلاح‌ها مسلح و آموزش دیده است. او یک جامعه سازمان‌یافته ایجاد کرد. مجهز. در مقابل این، نیروهای ضد فاشیست و دمکراتیک نیز باید خود را آموزش و سازماندهی کنند. باید به نیروی مقاومت تبدیل شود. به این معنا، لازم است مبارزه با فاشیسم رادیکال‌تر و قوی‌تر شود.

بله، یک نیروی دموکراتیک ضد فاشیست وجود دارد. یک مبارزه متحد در حال انجام است، اتحادها در حال توسعه هستند. اما محدود به انتخابات می‌مانند، فراتر از آن، یعنی در محدوده کنش توده‌ای در چارچوب تایید نظام می‌ماند. بله، فشارها وجود دارد، قیم‌ها هستند، مبارزه با آنها وجود دارد. همه آنها مهم و معنادار هستند. باید بسیار توسعه یافته‌تر، قوی‌تر و گسترده‌تر شود. اما می‌خواهم بگویم که کافی نیست.

آنها باید حساس‌تر، آماده‌تر، آموزش دیده‌تر، سازماندهی‌شده باشند

ما قبلاً هشدار داده بودیم، این حوادث رخ داد. رویکردهای تنگ‌نظرانه و محدود نباید اتخاذ شود. حقیقت را باید دید. بنابراین باید هوشیارتر و آمادگی بیشتری داشت. همه باید مراقب، سازماندهی و آموزش‌دیده‌تر باشند. به عبارت دیگر، این نیروها و محافل ضد فاشیستی، انقلابی، دمکراتیک، چپ باید وضعیت واقعی را بهتر ببینند. پس نمی‌توان آن را نادیده گرفت. ما نمی‌توانیم سرمان را در شن فرو کنیم. پس با اینکه سخت و مخاطره‌آمیز باشد، اما کسانی هستند که خطر را ایجاد می‌کنند و این برای ما خطر است. پس چگونه خود را از آنجا نجات دهیم؟ چگونه خود را ایمن کنیم؟ چگونه امنیت خود را تضمین خواهیم کرد؟ و چگونه می‌توانیم مبارزه برای سرنگونی فاشیسم را مؤثرتر توسعه دهیم؟ باید به اینها بیشتر فکر کرد.

من نمی‌خواهم ترس را گسترش دهم یا چیزی را بیش از حد بدبینانه بیان کنم، اما واضح است که باید جدی برخورد کنیم، وضعیت واقعی و ملموس را ببینیم و بر اساس الزامات آن و واقعیت شرایط ملموس عمل کنیم. این را همه باید بدانند. از آنجایی که ما در موقعیت مبارزه شدید هستیم، این واقعیت‌ها را بهتر می‌بینیم و البته به اقتضای وظیفه خود می‌خواهیم اطلاع‌رسانی کنیم، افکار خود را بیان کنیم و به عبارت دیگر کمی تذکر دهیم. اما واقعاً همه باید در برابر اینها مراقب، حساس‌تر، سازماندهی و آموزش‌دیده‌تر باشند.

سیاست ضد کورد اردوغان با شکست کامل مواجه است

*ما همچنین می‌بینیم که حملات انحلال بر علیه انقلاب ۱۹ جولای روژاوا در حال افزایش است. در این راستا نزدیکی بین اسد و اردوغان وجود دارد. نظر شما در مورد این اتحادی که می‌خواهند بر اساس مخالفت با پ‌ک‌ک ایجاد کنند چیست؟

قبل از هر چیز، من به انقلاب آزادی روژاوا و انقلاب آزادی شمال شرق سوریه در دوازدهمین سالگرد آن درود می‌فرستم. من به مردم شمال شرق سوریه تبریک می‌گویم و یاد و خاطره شهدای آنها را با احترام و سپاسگزاری گرامی می‌دارم. به عبارت دیگر، این یک شجاعت خوب، یک حرکت متهورانه، یک تجربه انقلابی قدرتمند بود. ۱۲ سال گذشت. می‌گفتند می‌تواند یک سال یا دو سال تداوم پیدا کند، اما فاصله مشخصی طی شد. مشکلات و کاستی‌هایی دارد. مورد ارزیابی و نقد قرار می‌گیرد. این یک موضوع جداگانه است، اما این یک واقعیت غیرقابل انکار است که یک تجربه انقلابی با درس‌های بسیار غنی است. به عبارت دیگر، این قدرت نورانی روز ماست. اگر خوب ارزیابی و درک شود بهترین مکتب برای یافتن و دیدن حقیقت است. این تجربه بسیار واضح و عمیقی بود. البته این به قیمت پرداخت هزینه‌های زیادی تمام شد. مردم، زنان و جوانان شمال و شرق سوریه این هزینه را پرداختند. اما آنها یک میراث بزرگ ایجاد کردند. امیدواریم در سال آینده مشکلات بیشتری را حل کرده و کاستی‌های خود را برطرف کنند. آنها برای اجرای پارادایم مدرنیته دموکراتیک آگاهانه‌تر، سازمان‌یافته‌تر و قوی‌تر عمل می‌کنند. آنها عمق ایدئولوژیک، فرهنگی و اثربخشی انقلاب را بسیار قوی‌تر توسعه می‌دهند. بنابراین آن را دائمی می‌کنند.

می‌خواهد به یک نیروی سیاسی تبدیل شود. موانع زیادی در پیش است. آنها می‌توانند با سیاست‌های خلاقانه بر آن موانع غلبه کنند. اما این موانع از جهات مختلفی سرچشمه می‌گیرند. از جمله مهمترین آنها مانع طیب اردوغان است. دیکتاتوری فاشیستی، استعمارگر و نسل‌کشی آک‌پ-م‌ه‌پ یک مانع است. چنان گشته که شب و روز مدام می‌گویند پ‌ک‌ک، پ‌ی‌د و هیچ چیز دیگر. طیب اردوغان نیز احتمالاً شب‌ها در خواب صحبت می‌کند. من نمی‌دانم که آیا هر کجا که او برود یک اتحاد علیه پ‌ک‌ک ایجاد خواهد شد؟ او با پوتین ملاقات کرد، نمی‌دانم چه توافقاتی علیه پ‌ک‌ک انجام شد؟ می‌گوید، اگر ما با اسد ملاقات کنیم، آیا می‌توانیم چیزی مشترک علیه پ‌ی‌د ایجاد کنیم؟ می‌گوید الان می‌روم آمریکا با این و آن ملاقات می‌کنم ولی... همه چیز آن اینگونه ضد پ‌ک‌ک و ضد کورد است. او تمام امکانات ترکیه را برای مبارزه با پ‌ک‌ک و نسل‌کشی کوردها بسیج می‌کند. این به یک کابوس تبدیل شده است.

اردوغان از ۲۰۲۵ مثل طاعون می‌ترسد

الان چه اتفاقی افتاد؟ تا این اندازه به مناطق حفاظتی مدیا حمله کردند. حملات جدیدی انجام می‌دهد زیرا موفق نیستند. اگر موفق می‌شد نیازی به اینها نبود. او حملات زیادی را علیه روژاوا انجام داد. او نتوانست جلوی آن را بگیرد. بنابراین او نتوانست کاری را که می‌خواست انجام دهد. آنجا هم شکست میخورد. در واقع سیاست ذهنیت ضد کوردی طیب اردوغان در حال شکست کامل است. در کل سیاستش برای سوریه نیز همینطور است. اکنون بسیاری از محافل؛ -ببینید سال انتخابات ۲۰۲۴ است، در همه جای دنیا از آمریکا گرفته تا انگلیس، ایران و آذربایجان انتخابات برگزار می‌کنند. همه خود را آماده می‌کنند. پس از این انتخابات، دولت‌ها می‌توانند سیاست‌های جدیدی را تدوین کنند. با وجود همه حملات، اداره خودمدیریتی شمال و شرق سوریه نابود نشد. هر روز حملات وجود دارد. به عبارت دیگر، آن حملات نمی‌تواند به موجودیت اداره خودمدیریتی شمال شرق سوریه آسیب برساند یا تضعیف کند. اکنون با سیاست‌های جدید می‌ترسد که بیشتر پیشرفت کند و از این کار منتفع شود. در واقع، طیب اردوغان و دوستانش مانند طاعون از سال ۲۰۲۵ می‌ترسند. درک این موضوع سخت نیست. بسیاری از محافل می‌ترسند که درگیر شوند. آیا نمی‌توانم به سرعت با دولت بشار اسد آشتی کنم؟ تلاش او از اینجا سرچشمه می‌گیرد. با خود می‌گوید که آیا بدون اینکه به چنین وضعیتی برسم نمی‌توانم توافق جدیدی علیه پ‌ک‌ک با دولت اسد انجام دهم؟ بر این اساس از پوتین التماس کرد. او می‌رود و به شرکای ناتو خود التماس می‌کند. گفت با انگلیس کاری می‌کنم، گفت با ایران صحبت می‌کنم. او فقط توضیح می‌داد. از آنها التماس خواهد کرد. به عبارت دیگر، از آنها خواهد خواست که از نفوذ خود بر اسد استفاده کنند و او را تشویق به تشکیل یک اتحاد ضد کورد کنند. تنها کاری که می‌داند و انجام می‌دهد این است که همه جا ضد کورد باشد، کوردستیز. این در واقع ترس اوست. بنابراین اگر قبل از پیش آمدن چنین شرایطی به توافق برسد، با تکیه بر آن وضعیت خود را نجات می‌دهد. در واقع سیاست فروپاشی سوریه را کمی بیشتر ادامه خواهد داد و عمر خود را کمی بیشتر خواهد کرد. چرا؟ چون به آن نیاز دارد.

این به وضعیت جنگ در منطقه نیز مربوط می‌شود. غزه... علیرغم همه تلاش‌هایش نتوانست جنگ اسرائیل و ایران را ایجاد کند. طیب اردوغان و فاشیسم آک‌پ-م‌ه‌پ ماه‌هاست که انواع تحریکات را انجام می‌دهند. آنها نتوانستند این کار را انجام دهند. بالاخره چه شد؟ حماس سرکوب شد. طیب اردوغان شکست خورد. آنها در اسرائیل و آمریکا مشکل داشتند، اما هر چه که باشد، آن را می‌بینند و ارزیابی می‌کنند. می‌گویند از آنجا نوبت به لبنان می‌رسد، یعنی نوبت قبرس. بخاطر ترسش هست بنابراین به آنها خواهد رسید. با نظام مقابله خواهند کرد. سیاست‌های ضد کورد آنها قطعاً آنها را در تضاد بیشتری با سیستمی که در آن بخش و خدمتگزار آن هستند، خواهد آورد. آنها نتوانستند از آن در غزه جلوگیری کنند. اینکه آیا ما نمی‌توانیم در لبنان و سوریه از آن جلوگیری کنیم؟ برای آن تلاش می‌کنند. درگیری حزب‌الله در حال توسعه است. آن مطبوعات حامی آک‌پ دائماً در مورد جنگ منطقه‌ای ترغیب و سر و صدا می‌کنند و می‌گویند که جنگ اسرائیل و ایران در لبنان رخ خواهد داد. امروز طیب اردوغان بدون صورتش سرخ شود می‌گفت ما مخالف توسعه درگیری‌ها در منطقه هستیم، این و آن هستیم. شما چطور با آن مخالفید؟ مطبوعات شما این کار را می‌کنند. آنها ماه‌هاست که جز جنگ‌افروزی و این گونه تحریکات کاری نکرده‌اند. اما موفق نشد. اکنون آنها می‌ترسند. بنابراین فردا در سوریه اتفاقات جدیدی رخ خواهد داد، آنها در شرایط سختی قرار خواهند گرفت و آنطور که آنها می‌خواهند در لبنان وضعیت درگیری وجود نخواهد داشت. پس نوبت آنهاست. در واقع او منتظر نوبت خود است. سعی می‌کند از نوبتش نیاید یا نوبتش را به تعویق بیندازد و در صورت امکان در جایی آن را به هم بزند. ترکیه به دلیل ضدکوردی، خصومت با کوردها و تبدیل کوردستان به میدان جنگ، بسیار از سیستم خارج شده است. آک‌پ-م‌ه‌پ فاشیسم را به مرز فاجعه رساند. هیچ راه نجاتی وجود ندارد. در واقع با این سیاست‌ها هیچ راهی برای خروج از اینجا وجود ندارد. افکار عمومی، روشنفکران و سیاستمداران ترکیه نمی‌توانستند این را درک کنند. چیزی وجود نداشت که واقعاً این وضعیت را درک کند و جلوی آن را بگیرد. ما را کجا می‌بری؟ چون فردا که به آن نقطه برسد چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آنها یا به طور کامل برده بردگان می‌شوند، یا برده‌های درجه سوم می‌شوند یا از هم می‌پاشند.

او (رهبر آپو) سال‌ها پیش، ده‌ سال پیش اینها را ارزیابی کرد و هشدار داد. او سیاست‌ها و راهکارهای درستی را نشان داد. پس واضح است که راه‌حل در اندیشه‌های رهبر آپو نهفته است. روشن است که رهبر آپو راه‌حل را ارائه خواهد کرد. اما آنها نمی‌توانند آن را بپذیرند. بنابراین آنها به سمت فاجعه پیش می‌روند. بیایید بگوییم که طیب اردوغان و محفلش، دولت باغچلی و محفلش از این سود می‌برند، اما سایر اقشار مردم و بخش‌های دموکراتیک انقلابی باید این واقعیت را بهتر ببینند. در این راستا باید مبارزه مؤثرتر و همه جانبه‌تری را علیه این ذهنیت و سیستم کوردستیز، زن‌ستیز، ضد‌مردمی، فاشیستی و نسل‌کشی توسعه دهند.

۱۴ جولای سرآغاز تاریخ موجودیت‌یابی با مقاومت کردن است

*چهل و دومین سالگرد مقاومت ۱۴ جولای است که سرچشمه انقلاب ۱۹ جولای بود. اولاً تعریف این مقاومت به عنوان روز افتخار ملی بر چه اساسی است و امروز چگونه می‌توان این مبارزه را بهتر درک کرد؟

بله، من به مقاومت روزه مرگ ۱۴ جولای در چهل و دومین سالگرد آن درود می‌فرستم. من از قهرمانان این مقاومت، رفقای خیری دورموش، کمال پیر، آکیف یلماز و علی چیچک با احترام، عشق و قدردانی عمیق یاد می‌کنم. ۴۲ سال ما به عنوان یک جنبش و به عنوان یک مردم در راستای تصمیماتی که آنها گرفتند و خطی که ایجاد کردند مبارزه می‌کنیم. همه دستاوردها به نام آزادی کوردها بر همین اساس به دست آمد. زیر همه چیز، امضای مقاومت بزرگ زندان ۱۹۸۲ وجود دارد. امضاهایی از مظلوم‌ها، فرهادها و مقاومت بزرگ روزه مرگ ۱۴ جولای وجود دارد. پس این یک واقعیت است. در چهل و دومین سالگرد آن، این واقعیت اکنون بسیار بهتر دیده می‌شود. خیلی بهتر قابل درک است.

یعنی این مقاومت چه بود، چه معنایی داشت؟ وقتی اینطوری سوال شود، حقیقت را بهتر می‌توان پیش‌بینی کرد. اگر چنین مقاومتی وجود نداشت چه اتفاقی می‌افتاد؟ بنابراین با وجود اینکه همه ما می‌ترسیم و ترسناک هم باشد، باید بتوانیم این سوال را بپرسیم. بله، اگر مقاومت ۱۴ جولای اتفاق افتاد، اگر گریلا در خارج از کشور تدارک دید، اگر رهبر آپو در کار خود در خارج از کشور موفق بود، اگر گریلا به کشور باز گشت، اگر ابتکار ۱۵ اوت را توسعه داد، مقاومت بزرگ گریلا، قیام مردم، انقلاب رستاخیز ملی، انقلاب آزادی زنان، بسیاری از جنبش‌های انقلابی، همه اینها را توسعه داد؛ در زیر همه اینها، امضای مقاومت زندان، مقاومت ۱۴ جولای وجود دارد. بدون آن هیچ کدام از اینها اتفاقات نمی‌افتاد. تصمیم در آنجا گرفته شد. البته همه چیز فقط با آن اتفاق نیفتاد. رهبر آپو این را به درستی درک کرده و آن را به خوبی تحلیل کرده است. او طبق مقتضیات این خط، شبانه روز بی‌وقفه کار کرد. او قدرت روحی و جسمی زیادی به خرج داد. او زحمت کشید و این تحولات را ایجاد کرد. این بدون شک حقیقت است. با این حال، او در حین انجام این کارها، بیشترین قدرت و حمایت را از مقاومت زندان، مقاومت روزه مرگ ۱۴ جولای، دریافت کرد. این یک واقعیت واضح است. بنابراین تصمیم در آنجا گرفته شد. برای زندگی آزاد، برای زندگی شرافتمندانه، برای انسان ماندن در برابر انواع اعتراف‌گرایی، یعنی در برابر انسانیت‌زدایی، در برابر از دست دادن انسانیت، با آن مقاومت حاصل شد. کسانی که زندگی را آفریدند مظلوم‌ها، فرهاد‌ها، خیری‌ها، کمال‌ها، علی‌ها و اکیف‌ها بودند. اینها حقایق زنده هستند. آنها پایه‌های توسعه کل آگاهی آزادیخواهانه ملی را بنا نهادند. بنابراین، به جای تاریخ معکوس کوردها، در واقع تاریخ جدیدی را آغاز کردند. به عبارت دیگر آغاز تاریخ موجودیت‌یابی آزاد با مقاومت و توقف تاریخ انقراض ملی است. ۱۴ جولای و مقاومت زندان که منجر به آن شد را باید اینگونه دید. برای این کار آنها افتخار را حفظ کردند. آبروی ملت را حفظ کردند. به همین دلیل است که رهبر آپو می‌گوید «روز افتخار ملی». اینگونه بود که پ‌ک‌ک و مردم آن را پذیرفتند. بر این اساس من نیز روز غرور ملی را به رفقا و مردم ما به ویژه رهبر آپو تبریک می‌گویم. ما همیشه به خط‌مشی مقاومت افتخارآمیز ۱۴ جولای پایبند بوده‌ایم و پیشرفت کرده‌ایم. مسلم است که از این پس با وفاداری به پیروزی خواهیم رسید. این را به راحتی می‌توانم بگویم.

در این راستا باید در حین مبارزه این واقعیت را به خوبی ببینیم. ۱۴ جولای خط مقاومت است. به عبارت دیگر یک خط ایدئولوژیک، سیاسی، تشکیلاتی و عملیاتی است. یک خط ایثارگرانه است. رهبر آپو گفت: «این عملیاتی است که از هر نظر برای اجرای خط حزب کافی است.» عملیاتی که می‌تواند نماینده کل ملت و خط‌مشی حزب باشد. عملیاتی که خط فداکاری آپویی را آغاز کرد. بعدها دیدیم که چگونه با مقاومت گریلا و زیلان‌ها امتداد یافت. اما قطعاً واقعیت ۱۴ جولای است که آن را آغاز کرد و این تصمیم را گرفت.

ما باید خودمان را بر اساس خطمشی مقاومت ۱۴ ژوئیه زیر سوال ببریم

در شرایطی که الان در آن بسر می‌بریم باید چه بگوییم؟ به عبارت دیگر، با ارزیابی این امر، با نسبت دادن معنا به آن و با دیدن بزرگی آن، به عمق معنا می‌رسیم. اما کافی نخواهد بود. همیشه در سالگردها به بهترین شکل باید وضعیت خود را در این راستا زیر سوال ببریم. این کاملا ضروری است. بنابراین، ما باید خودمان را در امتداد خط‌مشی مقاومت روزه مرگ ۱۴ جولای زیر سوال ببریم. ما چقدر به درستی وظایف انقلابی، وظایف میهن‌دوستانه، وظایف آزادیخواهانه زنان را درک می‌کنیم و چقدر آنها را با موفقیت انجام می‌دهیم؟ ما باید این را با سنجیدن بر پایه معیار خط‌مشی ۱۴ جولای آشکار کنیم. از این نظر، «این ممکن نیست، این امکان وجود ندارد، آن امکان وجود ندارد»؛ بسیاری از این ناله و شکایت‌ها پدیدار می‌شود. دلایل مختلفی برای عدم توانایی در توسعه عملیات‌های مؤثرتر و موفقیت‌آمیز ارائه شده است. وقتی همه اینها را بر پایه ملاک‌های ۱۴ جولای می‌سنجیم، مشخص می‌شود که هیچ معنا و ارزشی ندارند.

در حالی که در آن شرایط زندان توانستند عملیات بزرگی که ذهنیت و نظام استعمارگر و نسل‌کشی را در شخص رژیم نظامی فاشیست ۱۲ سپتامبر با شکست ایدئولوژیکی روبرو سازد، چه عملیاتی را نمی‌توان در جای دیگر انجام داد؟ پس کجا فرصت‌ها کمتر از زندان‌ها، سختی‌ها بیشتر از سختی‌های زندان‌ها است؟ پس چگونه آن انقلابیون راهی برای مقاومت، پیروزی و رسیدن به پیروزی پیدا کردند؟ فکر کردند. مشارکتی صحیح از خودشان نشان دادند. زندگی خود را با هستی و آزادی کورد آمیختند. پس تصمیم گرفتند که چه کنند و با قاطعیت این کار را انجام دادند. پس اگر اینگونه باشیم، اگر اینگونه شرکت کنیم، اگر اینگونه انجام دهیم، همه موفق می‌شویم. همه توجیهات دیگر پوچ و بی‌معنی است. باید از آن اجتناب ورزید. محفل میهن‌دوست انقلابی. دلایل مختلفی وجود دارد که چرا باید از چیزها اجتناب کرد. ۱۴ ژوئیه را باید به درستی درک کرد و بر این اساس باید یک مبارزه انقلابی میهن‌دوستی انجام داد که مدام از موفقیتی به موفقیتی دیگر می‌شتابد.

پس چگونه باید آن را انجام دهیم؟ رهبر آپو می‌گفت. خط‌مشی ذوب کردن خود مثل شمع. شما نباید به اندازه یک گلوله باروت باشید. باید خودت را مثل شمع ذوب کنی. این خط‌مشی مقاومت درست است. او گفت که این خط‌مشی ۱۴ جولای است. سپس خط عملیات خود را به درستی درک کرده و آن را اصلاح خواهیم کرد. مبارزه برای آزادی اینگونه به آسانی و ساده‌ قابل انجام و پیروزی نیست. از طرفی خودانتقادی، خودانتقادی... به عبارت دیگر محمد خیری دورموش وقتی تصمیم به انجام چنین عملیات بزرگی گرفت و در همان لحظه اول اعلام کرد که آن را تا آخر خواهد برد، چه گفت؟ گفت: «روی سنگ قبر من بنویسید که بدهکار است.» حتی با چنین تصمیم و عملیاتی خود را مدیون می‌دانست، انتقاد از خود تا این حد است. پس بیایید از این فردگرایی، این ماتریالیسم به زعم خود گذار صورت دهیم. بیایید خودمان را بازسازی کنیم و درگیر پرسشگری دقیق‌تر و عمیق‌تر از خود انتقادی شویم که بیانگر خط مقاومت ۱۴ جولای است. روح، عواطف، افکار، رفتار، سبک کار و نظم خود را بازسازی و شکل دهیم. سپس خواهیم دید که در حال پیشرفت هستیم. ما به خط ۱۴ جولای می‌رسیم و وقتی در امتداد آن خط می‌جنگیم، همیشه پیروز می‌شویم. هرکسی که خط ۱۴ جولای را طی کند، به آن برسد و بر این اساس بجنگد، قطعا پیروز خواهد شد. از همه رفقا، مردم و دوستانمان به مناسبت این سالگرد می‌خواهم که خط فداکاری ۱۴ جولای را به درستی درک کنند و بر این اساس با ارزیابی درست هم خط‌مشی عملیات و هم خط‌مشی خودانتقادی، آن را با موفقیت اجرا کنند، خود را بازسازی کنند و تمرینی را توسعه دهند که منجر به پیروزی مستمر شود. من معتقدم این امکان‌پذیر است و برای شما آرزوی موفقیت دارم.