مصطفی کاراسو در گفتگو با خبرگزاری فرات (ANF) اظهار داشت که پس از فاجعه آتشسوزی که منجر به جان باختن ۱۵ نفر و مجروح شدن صدها نفر شد، تلاش شد تا DEDAŞ و دولت تبرئه شوند و افزود که دولت از هر فرصتی برای انجام نسلکشی کوردها استفاده میکند. کاراسو با بیان اینکه: «بدون هيچ تحقيقاتی و بدون هيچ شاهدی که به چشم ديده باشد، بلافاصله گفتن اين که آتش از سوختن خاشاک و کاه به بار آمده است، یک واکنش واقعی مجرمی است که به هنگام ارتکاب جرم دستگیر میشود.»، از مردم کورد خواست تا با اتحاد و همبستگی بر زخمهای این فاجعه التیام دهند.
مصطفی کاراسو، عضو شورای اجرایی کجک نیز در مصاحبه ویژه خود با خبرگزاری ما، به موضوع انزوای تحمیل شده بر رهبر خلق کورد عبدالله اوجالان اشاره کرد و گفت که سیپیتی و نهادهای بینالمللی اکنون در دفاع از انزوا دچار سختی شدهاند و خواستار این شد که کارزاری راهاندازیشده در برابر انزوا باید بدون وقفه ادامه یابد.
*بر اثر آتشسوزی بین آمد و مردین ۱۵ کورد جان خود را از دست دادند و دهها نفر مجروح شدند. این حادثه بار دیگر اهمیت خودسازمانی و واقعیت دشمنی دولت فاشیست ترکیه با کوردها را به طرز دردناکی برای مردم کورد آشکار کرد. دوست دارید در مورد این حادثه تلخ چه بگویید؟
خداوند جانباختگان آتشسوزی مردین و آمد را بیامرزد و برای مجروحان شفای عاجل آرزومندم.
قتلعام دیگری در مردین و آمد رخ داد. این به وضوح یک قتلعام دولتی است. همانطور که در بیانیه کژک آمده است، این یک فاجعه است که توسط دولت ایجاد شده است. دولتی که در زمان وقوع آتشسوزی در دریای اژه یا مدیترانه اگرچه ناکافی و با تاخیر باشد ولی مداخله میکند و از هلیکوپتر، هواپیمای آتشنشانی، پهپاد و انواع منابع استفاده میکند، اما در صورت بروز چنین وضعیتی در کوردستان اقدامی نمیکند. او میخواهد کوردها از زندگی خود به تنگ بیایند و سرزمین خود را ترک کنند! به همین دلیل در آتشسوزیهای مردین و آمد نیز همین رفتار را از خود نشان داد.
هنگامی که این آتشسوزی بزرگ منجر به جانباختن و مجروح شدن بسیاری شد، دولت بلافاصله سعی کرد با تعریف اینکه آتش بدلیل سوختن کاه و خاشاک به بار آمده است این حادثه را گمراه کند و آن را عامل مرگ و میر نشان دهد. بدون هيچ تحقيقاتی و بدون هيچ شاهدی که به چشم ديده باشد، بلافاصله گفتن اين که آتش از سوختن خاشاک و کاه به بار آمده است، یک واکنش واقعی مجرمی است که به هنگام ارتکاب جرم دستگیر میشود. برای اینکه DEDAŞ و در نتیجه دولت مقصر شناخته نشود، سعی شد فوراً این تصور ایجاد شود که آتشسوزی رخ داده است و DEDAŞ و در نتیجه دولت تبرئه شود.
شاهدان عینی گفتند که آتش از تیرهای برق شروع شده است. با این حال، مقامات دولتی، آژانسها و شبکههای تلویزیونی دولتی این خبر را در همه جا پخش کردند که آتشسوزی به دلیل سوختن کاه و خاشاک رخ داده است. تا جایی که حتی مطبوعات مخالف نیز این خبر را به این شکل منتشر کردند. به دلیل ترس از این دولت، به جای آنچه شاهدان عینی گفتند، به بیانیه رسمی تکیه کردند. اگر این آتشسوزی در جای دیگری از ترکیه رخ میداد، آنچه شاهدان عینی و مردم گفتند منعکس میشد. بار دیگر دیده شد که چگونه حوادث کوردستان را تحریف کردند و مطبوعات را ابزاری برای این کار قرار دادند.
شاهدان عینی میگویند بارها درخواستهایی مبنی بر قدیمیبودن تیرها و سیمهای برق و نیاز به نوسازی داده شده است. این را یک نفر نمیگوید بلکه همه روستاییان منطقه آتشسوزی میگویند.
ژاندارمری تحت فرمان DEDAŞ است
این DEDAŞ به ابزاری برای استثمار مردم در کوردستان و همچنین ابزاری برای فشار بر مردم تبدیل شده است. هیچ نهاد دیگری به اندازه DEDAŞ با ژاندارمری در هم تنیده نیست. ژاندارمری در منطقه به نوعی به یک نیروی نظامی تحت فرماندهی DEDAŞ تبدیل شده است. DEDAŞ صدها بار با ژاندارمری به روستاها و خانهها حمله کرد. مردم بارها اعلام کردهاند که سالهاست از طریق این DEDAŞ بر مردم فشار وارد شده است. دهها خبر از این دست در مورد DEDAŞ منتشر شده است. از یک نظر، DEDAŞ به یک مزاحمت برای عموم تبدیل شده است. در هیچ کجای ترکیه چنین نهاد و ساختاری وجود ندارد. اگر چنین وضعیتی پیش میآمد مردم در دریای اژه، دریای سیاه و مدیترانه قیام میکردند. در واقع ژاندارمری نیز مانند نهاد نظامی یک شرکت در این سطح عمل نمیکرد. وقتی صحبت از کوردستان میشود، ارتش و پلیس کوردها را دشمن میبینند. به همین دلیل او خود را مستحق میبیند که انواع فشارها را بر مردم کورد وارد کند.
دولت ترکیه از تمام منابع کوردستان به عنوان وسیلهای برای ظلم و استثمار کوردها استفاده میکند. برق، انرژی و آب از جمله این موارد هستند. حداقل ۸۰ درصد برق و انرژی تولید شده در ترکیه در کوردستان تولید میشود. دهها سد بر فرات و دجله ساخته شده است. سدهای کَبان، کاراکایا، آتاتورک و بیریجیک بر فرات ساخته شد. اینها صد برابر برق مصرفی فعلی کوردستان تولید میکنند. سدهای زیادی نیز بر روی دجله ساخته شد. عمده نفت در کوردستان تولید میشود. اما مردم کورد نمیتوانند حتی اندکی از این انرژی بهره ببرند. در واقع این انرژی به ابزاری برای استثمار کوردها تبدیل شده است. بیشتر برق از کوردستان میآید اما این انرژی به کوردها داده نمیشود. آنچه داده میشود به قیمت گزاف داده میشود. چنین استثماری وجود دارد. در کوردستان اینهمه انرژی تولید کنید اما کوردها را در فقر انرژی رها کنید! این نه با اخلاق، وجدان و نه عدالت جور در میآید. اگر انرژی در این سرزمینها تولید میشود، مردم این سرزمینها باید از آن بهره ببرند. برق که نیاز اساسی مردم است باید به صورت رایگان در اختیار این افراد قرار گیرد.
دولت ترکیه از هر فرصتی برای نسلکشی کوردها استفاده میکند
رهبر آپو میگوید انرژی و آب باید متعلق به جامعه باشد. در ترکیه حتی انرژی و آب نیز به شرکتهای بهرهبردار واگذار شده است. انرژی، آب، خاک، هوا با زندگی انسان مرتبط است. اینها جز جامعه نمیتواند متعلق به کسی باشد. حتی واقعیت تجربه شده در کوردستان نشان میدهد که چقدر این موضوع درست و ضروری است. مردم کورد حتی در این واقعیت انرژی باید ببینند که دولت ترکیه چه استعمارگر و نسلکش است. دولت ترکیه از هر وسیله زندگی به عنوان وسیلهای برای نسلکشی کوردها استفاده میکند. در واقع با نیروی کار ارزان کورد در ترکیه ارزشآفرینی میکند و از این فرصتهای ایجاد شده برای نسلکشی کوردها استفاده میکند، در درجه اول با سرمایهگذاری در سلاح و تجهیزات نظامی.
در گذشته خدماتی مانند برق و آب در ترکیه به طور کامل متعلق به شهرداریها بود. شهرداریها از این فرصتها برای ارائه و توسعه این خدمات استفاده میکنند نه برای بهرهبرداری از آنها. اکنون به شرکتها واگذار شده و به ابزاری برای بهرهبرداری تبدیل شده است. چنین شرایطی بار دیگر نشان میدهد که برای اینکه برق ابزار بهرهبرداری نباشد باید توسط شهرداریهایی که برای خدمت به جامعه وجود دارند اداره شود.
مردم کورد نباید از دولت انتظاری داشته باشند. دولت نباید به ما بگوید این را به ما بدهید یا آن را بیاورید. هر کاری که دولت انجام میدهد یا انجام خواهد داد برای مهیا کردن و اجرای نسلکشی بر کوردها است. کوردها باید نیازهای خود را از طریق تبدیل شدن به جامعهای سازمانیافته و ارزشآفرینی با قدرت جامعه برآورده سازند. درخواست چیزی از دولتی که میخواهد علیه کوردها نسلکشی کند، چیزی است که از جلادش درخواست میکند.
در آتشسوزی مردین و آمد خسارات زیادی به مردم وارد شد. مردم کورد باید با اتحاد و همبستگی این زخمها را التیام بخشند. مردم نباید به این دولت نسلکشی وابسته باشند. چنین زمانهایی در واقع درست زمانی برای نشان دادن میهندوستی است.
چامسکی دوست ارزشمند مردم کورد است
*انزوای تحمیلی بر رهبر خلق کورد عبدالله اوجالان ادامه دارد. به نظر میرسد نهادهای بینالمللی در نتیجه مبارزه با این انزوا به سختی افتادهاند. مبارزه برای شکستن سکوت نهادهای بینالمللی را چگونه ارزیابی میکنید؟
قبل از پاسخ به سوال شما، احترام و محبت خود را به دانشمند، فیلسوف و پروفسور ارزشمند نوام چامسکی اعلام کرده و برای ایشان آرزوی شفای عاجل دارم. چامسکی سهم بزرگی در روشنگری بشریت و توسعه اندیشه دموکراتیک دارد. او به عنوان یک دانشمند واقعی همیشه در کنار حقیقت و خلقها بود. او با این شخصیت در کنار مبارزات مردم کورد در راه آزادی و دموکراسی ایستاد و همواره به عنوان دوست ارزشمند خلق کورد به سهم خود تلاش کرد. او در هر کنش و کاری در راه آزادی خلق کورد و رهبر آپو شرکت داشت. او نقش بسیار مهمی در به رسمیت شناختن مبارزات مردم کورد برای آزادی و دموکراسی در جهان داشت. مردم کورد به خاطر همین دوستی از نزدیک به سلامتی او علاقهمند بوده، پیگیر شده و هر خبر مثبتی از سلامتی او باعث خوشحالی مردم کورد شده است. مردم کورد هرگز دوستان خود را فراموش نخواهند کرد و برای آنها ارزش قائل خواهند شد.
رفع انزوای تحمیلی بر رهبر آپو؛ سلامت، ایمنی و شرایط کار آزاد از آرزوها و تلاشهای اولیه چامسکی است. اگر امروز مبارزه برای آزادی رهبر آپو ابعاد مهمی پیدا کرده است، نگرش و موضع گیری چند دهه چامسکی نیز سهم مهمی در این امر دارد. چامسکی نه تنها دوستی بود که از آزادی خلق کورد و رهبر آپو دفاع کرد، علاوه بر این، او یک متفکر بزرگ است که به پارادایم رهبر آپو اهمیت میدهد و برای ترویج آن تلاش میکند.
سیپیتی و سایر سازمانهای بینالمللی به سختی افتادهاند
بدون شک مبارزه با توطئه و انزوای بینالمللی مبارزه بزرگی بوده است که مردم کورد بهای سنگینی پرداخته است. مبارزه با توطئه که اکنون در بیست و ششمین سال خود قرار دارد، هرگز متوقف نشده است. تا امروز بیوقفه ادامه داشته است. علاوه بر مبارزات مردم ما، نقش دوستان خلق کورد، نیروهای دموکراتیک جهان و مخالفت زنان با توطئه و حمایت آنها از رهبر آپو نیز نقش بسزایی داشت. به ویژه هنگامی که اندیشههای رهبر آپو توسط روشنفکران و محافل دموکراتیک در سراسر جهان به رسمیت شناخته شد، مبارزه با توطئه افزایش یافت. آزادی رهبر آپو با قدرت بیشتری مورد حمایت قرار گرفت. امروز اگر نهادهای بینالمللی مسئول قضیه امرالی، بهویژه سیپیتی، به سختی افتادهاند و نمیتوانند از انزوا دفاع کنند، این ناشی از نگرش و مبارزه روشنفکران، نیروهای دموکراتیک و زنان در سراسر جهان است.
کارزار جهانی «آزادی برای رهبر آپو، راهحل مسئله کورد» تأثیر قابل توجهی داشت. «روزهای مطالعه کتابهای رهبر آپو» این کمپین را موثرتر کرد. اکنون «روزهای گفتگو با رهبر آپو» برگزار میشود. بنابراین درک بهتری از رهبر آپو ارائه میشود. واضح است که این امر مبارزه برای آزادی رهبر آپو را بیش از پیش تقویت خواهد کرد. با شناخته شدن و مفهوم شدن رهبر آپو، کارزار آزادی برای رهبر آپو مانند گلوله برفی رشد خواهد کرد و توقفناپذیر خواهد شد.
در این راستا، ادامه و گسترش کارزار جهانی آزادی برای رهبر آپو با شیوهها و روشهای خلاقانه، آزادی رهبر آپو را نزدیکتر خواهد کرد.
زیلان خط مبارزه علیه توطئه را تعیین کرد
*سالگرد عملیات تاریخی شهید زیلان (زینب کیناجی) علیه توطئه علیه رهبر خلق کورد عبدالله اوجالان در سال ۱۹۹۶ را تجربه میکنیم. وقتی به مبارزات آزادیخواهی که از آن زمان تا کنون انجام شده است نگاه میکنیم، آیا میتوان گفت که شهید زیلان با عملیات تاریخی خود خط صیانت و در آغوش کشیدن رهبر خلق کورد را به نمایش گذاشت؟
یاد و خاطره همه شهدای ماه ژوئن را در شخصیت شهید زیلان، شهید سما، شهید گولان، شهید هانیم یاوَرکایا، شهید راپرین آمد، شهید بِریوان زیلان، شهید علی پلنگ، شهید فاضل بوتان با عشق، احترام و سپاس گرامی میدارم.
نیز یاد شیخ سعید و یارانش را که در ۲۹ ژوئن ۱۹۲۵ اعدام شدند، با سپاس و احترام گرامی میدارم. یاد آنها در مبارزه ما زنده نگه داشته میشود.
روشن است که عملیات شهید زیلان نقطه عطفی در صیانت کردن از رهبر آپو است. نمودی از اوج پایبندی به رهبر آپو. شهید زیلان فراخوانی بود به تمام ساختار پکک و مردم کورد که رهبر آپو را درست درک کنند و او را درست در آغوش بگیرند. او به همگان نشان داد که رهبر آپو و مبارزات مردم کورد برای آزادی یک وحدت ناگسستنی است. رهبر آپو در این خصوص تاکید کرد که عملیات شهید زیلان یک مانیفست بود. او فقط یک عملیات جسورانه انجام نداد. بلکه خطمشی ایدئولوژیکی، سیاسی، تشکیلاتی و عملیاتی را نیز آشکار کرده است. بدون شک قبلاً در پکک یک خطمشی فداکاری وجود داشت. عملیاتهای بزرگی بر پایه وفاداری به رهبری انجام شده است. شهید زیلان با این عملیات این خطمشی را تعمیق بخشید. اما عملیات شهید زیلان بسته به مرحله مبارزه و ویژگیهای دوران ابعاد جدیدی به این خطمشی فدائیانه بخشید. در حقیقت صیانت کردن از رهبر آپو به معنای درک عمیق و زندگی خط آزادی زن است.
شهید زیلان با عملیات خود خط مبارزه با توطئه را مشخص کرد. عملیات «شما نمیتوانید خورشید ما را تاریک کنید» که پس از توطئه انجام شدند، به اجرای عملی خطمشی زیلان تبدیل شد. موضع و خط زیلان این کنشگری را ایجاد کرد. زمانیکه توسعه بسیار قوی مبارزه با توطئه، ایجاد حلقه آتشین در اطراف رهبر آپو و تأثیر و نقش مقاومت «شما نمیتوانید خورشید ما را تاریک کنید» در مبارزهای که تاکنون انجام شده است، دیده میشود، به خوبی مشخص و مفهوم میشود که عملیات زیلان چه نوع خطمشی صیانت کردن از رهبری را ایجاد کرد.
عملیات شهید زیلان از نظر تاریخ کورد دارای عمق و بعد مهمی است. شهید زیلان در مَلَتی در غرب فرات، جایی که طرح اصلاحات شرقی اجرا شد و هدف اصلی آن نسلکشی فرهنگی بود، به دنیا آمد و بزرگ شد. آگاه شدن از نسلکشی انجام شده در اینجا خشم زیادی ایجاد میکند. همچنین واضح است که این خشم اراده و قدرت مقاومت زیادی را آشکار خواهد کرد. از این نظر عملیات شهید زیلان نیز پاسخی به نسلکشی است. او عمیقاً آگاه است که حمله علیه رهبر آپو یک حمله نسلکشی است. او این عملیات را با این آگاهی عمیق انجام داد که حمله کردن به رهبر آپو یعنی حمله کردن به همه چیزهای کورد و پایان دادن به کوردهاست. امروز میگوییم اولویت و هدف اصلی سیاست و حمله نسلکشی، امرالی است. رفیق زیلان ۳۰ سال پیش با این آگاهی عمل کرد.
شهید زیلان به عنوان رفیق رهبری که رهبر آپو را عمیقاً درک کرده بود، با انجام آن عملیات بزرگ، از وی صیانت نمود. بنابراین همانطور که رفقای زن ما گفتند بیایید همانند زیلان از رهبر آپو صیانت کنیم. ما با صیانت از رهبر آپو در هر عرصه و ابعادی از مبارزه، قطعا رهبر آپو را آزاد خواهیم کرد و راهحل دموکراتیک برای مسئله کورد را تضمین خواهیم کرد.
ناتو نیز در این جنگ کثیف دست دارد
*مبارزان آزادی با پرچم فداکاری که از شهید زیلان دریافت کردهاند به مقاومت مستمر و شدید در برابر انواع هجمههای دولت فاشیست ترکیه ادامه میدهند. نیروهای اشغالگر که به سختی افتادهاند، اخیراً استفاده از سلاحهای ممنوعه و شیمیایی را تشدید کردهاند. آیا در مبارزه با سکوت قدرتهای بینالمللی به ویژه سازمان منع سلاحهای شیمیایی تضعیف میبینید و اگر چنین است، چگونه باید بر این وضعیت غلبه کرد؟
چند دهه است که جنگ کثیفی در کوردستان در جریان است. اگر جنگ کثیف انجام شده در کوردستان در جای دیگری از جهان بود، قدرتهای بینالمللی و بسیاری از دولتها علیه این دستاندرکاران جنگ کثیف موضع میگرفتند و تحریم میکردند. اما وقتی صحبت از کوردها میشود، تمام قوانین بینالمللی، اخلاق و وجدان کنار گذاشته میشود. وقتی صحبت از کوردستان و کوردها میشود، فقط به منافع خود توجه میکنند. مسئول اصلی سیستم ایجاد شده پس از جنگ جهانی اول، غرب به رهبری انگلستان و فرانسه هستند. کوردها قربانیان این نظم سیاسی مستقر در خاورمیانه بودند. آنها دستوری ایجاد کردهاند که نسلکشی کوردها را تایید میکند. جمهوری ترکیه در ازای واگذاری موصل و کرکوک به انگلستان و سوریه به حاکمیت فرانسه موافقت کرد که نسلکشی کوردها را انجام دهد. این نظم سیاسی هنوز فعال است.
قبلاً از گازهای سمی، شیمیایی و سلاحهای ممنوعه علیه گریلاها استفاده میشد. با این حال، آنها در طول حمله اشغالگری که ۳ سال است در مناطق حفاظتی مدیا، جایی که گریلاها بر منطقه تسلط دارند، به طور روزانه از این سلاحها استفاده میکنند. احسان صبری چاغلایانگیل، با سابقهترین وزیر روابط خارجی ترکیه، اعتراف کرد که چگونه غیرنظامیانی را که در سالهای ۱۹۳۷-۱۹۳۸ مانند موش در غارهای درسیم پناه گرفته بودند، مسموم کردند. دولت ترکیه چنین سنت جنگ کثیفی دارد. در آن زمان غرب که مدعی تمدن و دموکراسی بود در برابر نسلکشی درسیم سکوت کرد.
دولت فاشیست آکپ-مهپ ۹ سال است که اعلام کرده است که به جنبش آزادی کوردها پایان خواهد داد. با این حال، مقاومت گریلاها و مردم کورد، حکومت آکپ-مهپ را به سقوط کشاند. جنگ کثیف خود را به ویژه در ۳ سال اخیر در برابر مقاومت گریلاها و مردم که منجر به فروپاشی قدرت آنها شد، افزایش داده است. در این سالها شاید ۱۰۰ برابر بمبهایی که روی ویتنام ریخته شده بود، روی کوردستان ریخته شد. دره و تپهای باقی نمانده که بمباران نشده باشد. برای شکستن مقاومت گریلاها میخواهند با گازهای سمی، سلاحهای شیمیایی و بمبهای ترموباریک محیط زندگی گریلاها را از بین ببرند. از آنجایی که آنها نمیتوانند با گریلاها بجنگند، نفس گریلا و آبی را که مینوشند مسموم میکنند تا مکانهایی را که گریلا در آن قرار دارد برای موجودات زنده کاملاً غیر قابل زندگی کنند. بنابراین، آنها گیاهان و همه موجودات زنده را از بین میبرند. یک ارتش عضو ناتو این کار را میکند! بنابراین غرب و ناتو این جنگ کثیف را علیه گریلاها به راه انداختهاند. پاسخ به این سوال که چرا قدرتها و نهادهای بینالمللی سکوت میکنند را باید در اینجا جستجو کرد. چون آنها هم در این جنگ کثیف دست دارند.
بدون شک ما هنوز نمیتوانیم این جنگ کثیف را به طور کامل برای جهانیان توضیح دهیم و به اندازه کافی با این جنگ کثیف و روشهای آن مبارزه نمیکنیم. مبارزات از سطح اعتراض فراتر نمیرود. از واکنشها به یک رویه نامطلوب در کشوری دموکراتیک فراتر نمیروند. اما حمله به موجودیت کوردها وجود دارد. چنین موضع مبارزاتی باید مطرح شود که سازمان منع سلاحهای شیمیایی (OPCW) نتواند ساکت بماند و باید وارد عمل شود. در غیر این صورت نمیتوان در سطح امروز به نتیجه رسید. این یک مبارزه مرگ و زندگی است که هم توسط مردم کورد و هم توسط گریلاها انجام میشود. بنابراین، باید از طریق هر مبارزهای که برای زنده ماندن لازم است مبارزه کرد. در غیر این صورت به وضعیتی درمیافتیم که «قرار است لاز را اعدام کنند، این برای ما درس عبرتی باشد». به طور خلاصه، حمله به موجودیت و زندگی کوردها وجود دارد. پس باید این حملات را جدیتر گرفت و با راهها و روشهای مؤثرتر مبارزه را توسعه داد.
همه قوانین ترکیه بر اساس انکار کورد است
*شما در هر فرصتی بیان میکنید که فاشیسم آکپ-مهپ برای انجام نسلکشی کوردها درگیر حمله همهجانبه به مردم کورد است. یکی از ابعاد این حملات، سیاست قیم است. مقاومت عمومی را که پس از انتصاب یک قیم در جولمرگ شکل گرفت، چگونه ارزیابی میکنید؟
سیاست قیم نتیجه سیاست کوردستیزی ائتلاف آکپ-مهپ است. نتیجه انکار کورد است. باید دانست که انکار کوردها در ترکیه ادامه دارد. این سیاست دولت است. هر که بگوید انکار کورد وجود ندارد دروغ میگوید. این گونه بیان میشود تا سیاست نسلکشی کوردها را پنهان کند. اینکه میگویند خواهران-برادران کورد، و یا برای جلوگیری از سیاسی شدن کوردها شبکه تلویزیونی TRT کوردی را پخش میکنیم و به برخی نهادهای فرهنگی اجازه میدهیم، قطعاً به معنای سرپوش گذاشتن و مشروعیت بخشیدن به سیاست نسلکشی است. امروزه که فناوری ارتباطی-اطلاعاتی بسیار توسعه یافته است و آموزش به زبان مادری وجود ندارد، چنین چیزهایی نه تنها به معنای مانعی در برابر نسلکشی کوردها نیست، بلکه برعکس سرپوش گذاشتن بر این نسلکشی است. به طور خلاصه، نسلکشی کوردها به صورت برنامهریزیشده ادامه دارد. این سیاست تا زمانی که کوردها به عنوان اکثریت ترک نشوند، کنار گذاشته نخواهد شد. این سیاست فعلی دولت است. دولت آکپ-مهپ نیز این سیاست را به شدت اجرا میکند.
پاسخ به این سوال که چرا سیاست قیم را اجرا میکنند، نفی وجود کورد است. سیاست اعمال شده در مورد کوردها به دلیل دیدگاههای سیاسی آنها نیست. به عبارت دیگر، فرقی نمیکند که شما راستگرا باشید، چپ، مذهبی یا ملیگرا. این سیاست علیه هر کسی که در آن لحظه به طور فعال با سیاست انکار کوردها مخالفت و مبارزه کند، اجرا خواهد شد. از سایر نیروهای سیاسی کورد که در آن زمان ضعیف بودند نیز علیه کسانی که فعالانه علیه نسلکشی میجنگیدند استفاده ابزاری شد. اگر شهرداریها از طریق هویت کوردی ابراز وجود کنند، در مورد هویت و فرهنگ کوردی مطالعاتی انجام دهند و هویت کوردی را زنده نگه دارند، به دلیل اینکه مخالف سیاست نسلکشی هستند نمیخواهند که آنها شهرداریها را اداره کنند.
همه قوانین در ترکیه بر اساس انکار کوردها شکل گرفته است. این حق و آن حق تنها در صورتی وجود دارد که کورد انکار شود! هیچ حقی به نام کورد بودن در ترکیه قابل مطالبه نیست! این حقیقت آشکار در ترکیه است.
حزب عدالت و توسعه در سالهای اولیهاش از برخی کلمات ملایم در گفتمان خود استفاده میکرد، زیرا برای ماندن در قدرت به نیروهای دموکراتیک و حمایت کوردها نیاز داشت. اما از آنجایی که او ذهنیت دموکراتیک نداشت، این بار برای ماندن در قدرت، علیه اراده و مبارزه مردم کورد برای آزادی و دموکراسی، به دشمنی خود با کوردها متوسل شد. به همین دلیل ۹ سال است که با مهپ ائتلاف کرده است. واضح است که سیاست یک حزب سیاسی که ۹ سال با مهپ ائتلاف کرده است ضد کورد خواهد بود. در واقع تمام اعمال و اجرائیات آن در این راستا بوده است.
سیاستهای نسلکشی دولت ترکیه با هیچ یک از سیاستهای استعماری و نسلکشی در جهان قابل مقایسه نیست. سیاستهای متفاوتی برای سیاهپوستان در آفریقای جنوبی اعمال شد. با این حال، از آنجایی که امکان تغییر دادن پوست آنها وجود نداشت، خطری برای وجود آنها وجود نداشت. سیاهپوستان در نهایت به حقوق خود دست خواهند یافت. تنها در صورت انکار کورد و ترکشدن در ترکیه میتوان این یا آن حق را مطالبه کرد. از این نظر، به همین دلیل است که سیاستهای قیم در این سطح بیپروا اجرا میشود.
بی شک کوردها صد سال است که در برابر این سیاست نسلکشی مقاومت میکنند. همچنین نیروهای دموکراتیک، به ویژه سوسیالیستها، برای دمکراتیک شدن ترکیه مبارزه میکنند. مبارزه برای دموکراسی همچنین مبارزه علیه سیاست نسلکشی کوردها است.
مبارزه مردم کورد و نیروهای دموکراتیک در وان علیه قیم که اجرای سیاست نسلکشی است، نتایج قابل توجهی به دست آورد. همچنین مبارزه مهمی علیه قیم در جولمرگ وجود دارد. مردم جولمرگ به صراحت گفتند که قیم را قبول ندارند. قیم دیگر به اندازه استاندار استعماری مشروعیت ندارد. مبارزه با قیم همچنان ادامه دارد. با این حال، نمیتوان با تلاشهای مقطعی به نتایج مطلوب دست یافت. از این نظر مهم است که همه شهرهای کوردنشین به ویژه آمد، الح و وان به پا خیزند. کنشگری از سوی این شهرها، کل مردم کورد را بسیج میکند. این امر مبارزه در جبهه ترکیه را مؤثرتر میکند.
مبارزه در کوردستان و ترکیه در حال حاضر مهم است. نشان داده شد که قیم قبول نشد. اگر این مقاومت وجود نداشت پس از جولمرگ قیمهای جدیدی را تعیین میکردند. البته اگر فکر میکنند با چالش بزرگتری مواجه نخواهند شد، باز هم قیم تعیین میکنند. طیب اردوغان قبلاً این را به وضوح بیان کرده بود.
توسعه کنشهای مشترک در برابر غصب مهم است
*حمایت نیروهای سوسیالیستی، انقلابی و دمکراتیک ترکیه در مبارزه با انتصاب قیمها در وان و جولمرگ، قدرت قابل توجهی به مردم کورد داد. این وضعیت چه نوع جهشی به مبارزه مشترک خلق کورد و نیروهای دموکراتیک ترکیه خواهد داد؟
روشن است که مبارزه مردم کورد برای آزادی و دموکراسی و مبارزه مردم ترکیه برای دموکراسی باید متحد شوند. زیرا دشمنی با کوردها و دشمنی با دموکراسی در هم تنیده شدهاند. دموکراتیک شدن در ترکیه به حل مسئله کورد بستگی دارد. دلیل خصومت شدید با دموکراسی در ترکیه این ایده است که کوردها از دموکراسیسازی سود خواهند برد. کوردها برای آزادی باید مبارزه کنند تا این ذهنیت و سیاست ضد کورد را شکست دهند. به طور خلاصه، ترکیب این دو مبارزه نه تنها به دلیل نزدیکی ایدئولوژیک بلکه به دلیل ضرورت سیاسی ضروری است. هر کسی که فکر میکند که ترکیه بدون تلاش برای راهحل دموکراتیک برای مسئله کوردها در ترکیه دمکراتیک خواهد شد، سخت در اشتباه است. این ناآگاهی از واقعیت دولت ترکیه است.
مبارزهای که مردم کورد به راه انداختهاند نیز مبارزه برای دموکراتیزه کردن ترکیه است. این مبارزه برای زنده نگه داشتن نیروهای دموکراسی است. اگر مردم کورد به ویژه پس از کودتای نظامی ۱۲ سپتامبر ۱۹۸۰ مبارزه نمیکردند، نیروهای دموکراسی بیشتر در هم شکسته و ناکارآمد میشدند. اگرچه امروز در ترکیه ظلم، زور و فاشیسم وجود دارد، اما واضح است که در مقابل آن نیز مقاومت شدیدی وجود دارد. در واقع، ۵۰ سال تاریخ سیاسی ترکیه به وضوح نشان داده است که کوردها و نیروهای دموکراتیک باید مبارزه مشترکی را انجام دهند. اگر نیروهای دموکراتیک ترکیه و کوردها این حقیقت را نبینند به این معنی است که حقیقت ترکیه را درک نکردهاند.
دیده شده است که گرد هم آمدن مقاومت مردم کورد در وان و تمامی نیروهای دموکراتیک ترکیه تا چه اندازه موثر و پرثمر بوده است. مبارزه مشترک علیه قیم در جولمرگ نیز تأثیر سیاسی قابل توجهی دارد. به ویژه در زمانی که دولت فاشیستی آکپ-مهپ در حال افول است، برای دموکراسی رادیکال یا نیروهای دموکراتیک انقلابی در ترکیه بسیار مهم است که در یک مبارزه مشترک گرد هم آیند. با چنین مبارزهای هم نیروهای دموکراتیک ترکیه و هم مردم کورد پیروز خواهند شد. کسانی که میخواهند پیروز شوند، این مبارزه را سازماندهی و اجرا میکنند. کسانی که میخواهند ببازند یا فقط در مغازههای کوچک خود حقیقت خود را بیان میکنند از این مبارزه دوری میکنند. یا از این مبارزه مشترک دوری میکنند و یا میگویند که اگر مبارزه مشترک همراه با کوردها داشته باشیم، با خصومت دولت مواجه میشویم و بدین ترتیب از این مبارزه مشترک دوری میکنند. باید گفت که آنها هم کسانی هستند که هیچ علاقهای به مبارزه و پیروزی ندارند.
بسیار مهم است که همه نیروهای دموکراتیک در ۲۹ ژوئن در منطقه کارتال استانبول تجمعی را علیه قیم و انواع ظلم و استثمار برگزار کنند. توسعه این گونه مشارکتها بیشتر ضروری است. هدف مشترک باید حذف فاشیسم از قدرت باشد. هنگامی که نیروهای دموکراتیک انقلابی مبارزه مشترکی را توسعه میدهند و فاشیسم آکپ-مهپ را شکست میدهند، نفوذ سیاسی آنها در ترکیه افزایش مییابد که روندی را به وجود میآورد که منجر به دمکراتیک شدن ترکیه و حل مسئله کورد میشود.
تجمع منطقه کارتال را نباید صرفاً یک تجمع تلقی کرد، بلکه باید آن را گامی مهم در توسعه یک پلتفرم مبارزه مشترک دانست. در این زمینه باید به آن اهمیت زیادی داد. کوردها باید از سراسر استانبول، از دور و نزدیک به منطقه کارتال سرازیر شوند.
راهپیمایی به سمت جولمرگ از سراسر کوردستان و ترکیه پس از راهپیمایی ۲۹ ژوئن نیز حائز اهمیت است. هر چه این راهپیمایی قویتر باشد، عمر قیم کوتاهتر میشود.
باید مفهوم و درک سیاستهای غیراخلاقی و ناعادلانه را از بین برد
*بحث در مورد "عادی سازی" در محیط ویرانی سنگینی که در ترکیه در نتیجه اصرار فاشیسم آکپ-مهپ بر جنگ تجربه شده است، ادامه دارد. باز هم در روزهای اخیر بحثهایی در مورد برخی مشکلات بین ائتلاف فاشیستی آکپ-مهپ مطرح شده است. چگونه این بحثها را ارزیابی میکنید؟
این یک روند مذاکره بود که جهپ آن را عادیسازی و آکپ آن را نرمش نامید. در واقع، قطبیسازی بیسابقهای در جهان در ترکیه ایجاد شده است. سیاست در ترکیه به یک جنگ داخلی سیاسی تبدیل شده است. دولت آکپ-مهپ این کار را کرد. هدف ائتلاف آکپ-مهپ تکمیل نسلکشی کوردها و ایجاد ترکیهای بود که آنها آن را متعلق به خود میدانستند. مهپ سالها این را به عنوان سنتز ترک-اسلام تعریف کرد. پیش از این در دهه ۱۹۷۰، مهپ با حمایت ناتو و قدرتهای خارجی به نیروهای دموکراتیک، به ویژه سوسیالیستها و انقلابیون کورد در ترکیه اعلام جنگ کرد. یک کودتای فاشیستی نظامی انجام شد و این حملات را به سطحی بالاتر برد تا نسلکشی کوردها را کامل کند و نیروهای چپ را در هم بکوبد. در واقع آلپاسلان ترکش این کودتا را چنین بیان کرد: «ما در زندان هستیم، اما نظر و توجه ما به قدرت است.»
ائتلاف آکپ-مهپ در ترکیه در ۹ سال گذشته این ویژگی را داشته است. برای درهم شکستن مبارزات آزادی، فاشیسمی ساخته شد که مردم کورد را از نفس کشیدن باز بدارد. حتی کوچکترین راست دموکراتیک برای این کار باقی نمانده بود. هر بخش و هر کس که برای دموکراسی مبارزه میکند، تجزیهطلب اعلام شد. ائتلاف آکپ-مهپ هرکسی را که طرفدارش نبود خائن و دشمن میدید و به آنها حمله میکرد. دیگردیسی و قطبیشدن به عنوان یک روش جنگی علیه نیروهای دموکراسی به سیاست روزمره تبدیل شده است. کوردها و نیروی سیاسی کورد نه تنها هر روز به عنوان خائن و تجزیهطلب هدف قرار گرفتند، بلکه همه کسانی که با کوردها خصومت نداشتند به حاشیه رانده شدند و طرد شدند و دو قطبی شدید ایجاد کردند. کوردها این را به دردناکترین نحو احساس کردند. در این راستا، ما بودیم که سیاستهای قطبیساز و به حاشیه راندهکننده فاشیسم آکپ-مهپ را در قبال مردم کورد و نیروهای دموکراتیک بیان کردیم. ما در هر فرصتی اعلام کردیم که حکومت شر و بدیها است. در واقع، هیچ شکنجه، آزار یا شرارتی وجود ندارد که این دولت در حق مردم کورد و نیروهای دموکراسی انجام نداده باشد. او پیش از این با گفتن این جمله که «در واقع این روزهای خوب شماست، هنوز روزهای بدتر از این را خواهی دید» شخصیت خود را آشکار کرده است.
دولت آکپ-مهپ حتی جهپ را به خیانت متهم کرد تا به طور کامل دیکتاتوری فاشیستی خود را تثبیت کند. او همچنین جهپ را یک مشکل بقا میدانست. چنین حکومتی قطبی، بیگانه و غیرعادی پدید آمده است که دشمن انسانیت و دموکراسی است که هرگز در عرصه سیاسی جهانی دیده نشده است. او بدون این که خود را ملزم به ارزشهای اخلاقی، وجدانی، اجتماعی و قانونی که در طول تاریخ بشریت ظهور کرده است بداند حمله کرده است.
بیشک باید این مفهوم و درک غیراخلاقی، ناصالحانه، ناعادلانه سیاسی که مبتنی بر هیچ ارزش قانونی نیست، از بین برود. همه خواهان یک زندگی سیاسی دموکراتیک عادی بدون اینها هستند. خواهان پایان دوقطبی شدن در ترکیه هستند. مردم کورد و نیروهای دموکراتیک ترکیه سالهاست که برای پایان دادن به اقدامات غیرانسانی تلاش میکنند. در واقع، آکپ-مهپ قدرت را از دست داد. مردم جهپ را به اولین حزب مخالف سیاستهای دولت آکپ-مهپ تبدیل کردند.
البته سیاست و زندگی باید دموکراتیک و عادی شود. با این حال، چگونگی این اتفاق مهم است. پاسخ صحیح به این سوال مهم نیز به همان اندازه مهم است. دولت باغچلی، رئیس مهپ گفت: «هیچ کس نمیتواند ما را نرم کند یا ما را وادار کند که از سیاستهایی که دنبال میکنیم دست برداریم.» او بارها تاکید کرد که بر سیاست قدیمی پافشاری خواهد کرد. به دلیل این سیاستها، سالها با حزب عدالت و توسعه ائتلاف کرده و از آن حمایت کرده است. او گفت که از سیاستهایی که حزب عدالت و توسعه باید دنبال کند، حتی اگر اتحاد جمهوری نباشد، حمایت خواهد کرد. طیب اردوغان آنچه مهپ گفته بود به سبک خودش تکرار کرد. او گفت که در خطوط قرمز خود سازش نمیکنند. آنچه مهپ خط قرمز مینامد همان چیزی است که میگوید. قیم یکی از اساسیترین سیاستهای دولت آکپ-مهپ است. وی برای شهرداری جولمرگ قیم تعیین کرد و با عوامفریبی که «ما قانون را اجرا کردیم، نه حقوق» را مشروعیت بخشید و تاکید کرد که از این پس آن را اجرا میکنند. وی همچنین اظهاراتی را مطرح کرد که در دنیا دیده و شنیده نشده است، مانند «آنچه قانونی است نمیتواند حقوقی باشد». در واقع، او به این ترتیب اعتراف کرد که همه قوانین ترکیه ممکن است حقوقی نباشند. آیا میتوان از چنین درک سیاسی انتظار عادیسازی داشت؟
طیب اردوغان به دنبال ائتلافهای جدید است
اگر چیزی وجود دارد که باید عادی شود، آن نیز دولت آکپ-مهپ است. برای این کار، آنها باید از گفتمانها و شیوههای از خود بیگانهساز، قطبیساز، اتهامآمیز، خصمانه و بسیاری دیگر از رفتارهای مشابه گذشته دست بکشند. آیا چنین اقدامی از سوی آکپ یا مهپ وجود دارد؟ اینکه فقط اوزگور اَفندی (آقای اوزگور) نمیگوید، بلکه دیگر از عبارات قدیمی برای جهپ استفاده نمیکند؛ آیا عادیسازی ممکن است؟ یا قوه قضائیه را از ابزار سیاست بودن باز نمیدارد، هزاران سیاستمدار در زندان نگه داشته میشوند، هر روز دهها نفر از آنها دستگیر میشوند، اما به صرف اینکه چند نفر از افراد شناخته شده را از زندان آزاد کردند عادیسازی خواهد شد! دشمنی با مردم کورد و نیروهای دموکراتیک ادامه خواهد داشت، و به این نیز گفته میشود که عادیسازی خواهد شد! کسانی که میگویند چنین عادیسازی نمیتواند اتفاق بیفتد را نمیتوان ضد عادیسازی جلوه داد. کسانی که در حال حاضر میگویند عادیسازی به این شکل اتفاق نمیافتد، کسانی هستند که بیشتر از همه توسط دولت آکپ-مهپ مورد آزار و اذیت قرار میگیرند. آنها کسانی هستند که برای دموکراتیک شدن و عادیسازی ترکیه مبارزه میکنند.
عمر چلیک سخنگوی حزب عدالت و توسعه پس از دیدار اردوغان و اوزل اظهار داشت: بیایید اینگونه و آنگونه نرمش نشان دهیم. این آنها هستند که باید نرم شوند و دست از بدیهایشان بردارند. اگر دوقطبیسازی صورت میگیرد، اگر حاشیهسازی میشود، اگر شدیدترین حملات به همه میشود، این دولت آکپ-مهپ، یعنی خودشان هستند که این کار را میکنند. اما از دیگران انتظار نرمش دارند. اگر دولت آکپ-مهپ تمام بدیهایی را که انجام داده است، یعنی دست از سیاستی که ۹ سال دنبال کرده است، بردارد، خود به خود روند عادیسازی و نرمش آغاز خواهد شد. اکنون آنها تقریباً از اپوزیسیون به عنوان توجیهی برای حفظ حکومت بیگانهساز، قطبی و بد خود استفاده خواهند کرد.
دولت حزب عدالت و توسعه یا به طور دقیقتر، طیب اردوغان، فکر میکند که از این تصور که در قدرت مشترک با مهپ است، آسیب دیده است. این بیاعتمادی نسبت به دولت آکپ در داخل و خارج ایجاد میکند. به همین دلیل او میخواهد نشان دهد که در برخی مسائل با مهپ متفاوت فکر میکند. به همین دلیل میخواهد بدون رها کردن سیاستهای ۹ سالهای که با مهپ انجام میدهد، تغییراتی در تصویر ایجاد کند. به همین دلیل، او با سرسختی وارد گفتمان عادیسازی اوزگور اوزل شد. او این را به عنوان یک پوشش مشروعیتبخش خوب برای تغییر تصویری که در نظر داشت میدید. او میخواهد با استفاده از زبان نرم و بدون ایجاد تغییر در سیاستهای اساسی، زمان بخرد. از آنجایی که مهپ بر نسلکشی کوردها متمرکز است و خواهان کوچکترین تغییری در این سیاستها نیست، نسبت به این موضوع ابراز ناراحتی کرده است. با این حال، دولت باغچلی در صورت ادامه سیاستهای ضد کوردی و ضد دموکراسی خود، آنها را سرکوب خواهد کرد. در واقع، اگر دولت باغچلی و اردوغان هر دو بگویند که اتحاد جمهور ادامه خواهد داشت، این برای ما بسیار مهم است، این نشان میدهد که برخی از تفاوتها در سبک و روش متقابل قابل تحمل است و خواهد بود. اگرچه رویکردهای متفاوتی بین حزب عدالت و توسعه و مهپ ناشی از نتایج انتخابات و فضای سیاسی وجود دارد، اما به نظر میرسد آنها سیاستهای مشترکی را بر اساس پذیرش این اختلافات در پیش خواهند گرفت. به طور خلاصه نباید از آنها انتظار داشت که به دلیل اختلافات موجود از سیاستهای مشترک دست بکشند. با این حال، واضح است که در صورت ادامه مبارزه، این اختلافات بیشتر خواهد شد. در واقع، طیب اردوغان به دنبال ائتلافهای جدیدی است که مهپ از خارج از آنها حمایت کند. اگر او در این امر موفق شود، ترجیح میدهد با ائتلافهای جدیدی که حمایت مهپ را به شیوهای متفاوت دریافت میکند، قدرت خود را حفظ کند. با این حال، هیچ کس نباید انتظار داشته باشد که حزب عدالت و توسعه طیب اردوغان از سیاستهای ضد کوردی و ضد دموکراسی خود دست بردارد.
عادیسازی برای مردم کورد معنایی ندارد
*مردم کورد و نیروهای دموکراتیک در مقابل چنین بحثهایی باید چه موضعی داشته باشند؟
مردم کورد و نیروهای دموکراسی نباید انتظار داشته باشند که ترکیه با سیاست عادیسازی جهپ به یک فضای سیاسی دموکراتیک دست یابد. این رویکردها نه تنها سیاستهایی که ترکیه را قطبی میکند، آن را از خود بیگانه میکند، خارج از آن را دشمن میدارد و میخواهد ترکیه را مطابق ذهنیت خود بسازد را به عقبنشینی وامیدارد، بلکه برعکس، در خدمت ادامه این سیاستهای فاشیستی با برخی تغییرات رسمی است. فاشیسم و قدرت فاشیستی نتیجه یک ذهنیت است. این ذهنیت و سیاستهای مبتنی بر آن تنها با مبارزه قابل معکوس شدن است. در این رابطه، سیاستی که جهپ دنبال میکند، حداقل سادهلوحانه است. یا آنچه آنها سالها در مورد دولت آکپ میگویند اشتباه است. یا آنچه امروز گفتند. هر دو نمیتوانند همزمان درست باشند. اگر گفتههای قبلی درست باشد، چه عادیسازی را میتوان از این دولت و دیکتاتور فاشیست انتظار داشت؟ یا عادیسازی بیان شده توسط جهپ چیست؟ آیا این یک دموکراتیزه کردن کامل سیاست است یا صرفاً نرم کردن گفتمان نسبت به جهپ است؟ اگر دومی باشد، این به معنای نرم کردن جهپ است. این منجر به قرار دادن جهپ در موقعیتی میشود که در آن با فاشیسم آکپ-مهپ مبارزه نمیکند و با سیاستهای آنها سازش میکند.
کسانی که به جهپ رای میدهند کسانی هستند که از سیاستهای آکپ-مهپ آسیب زیادی دیدهاند. جهپ را به اولین حزبی تبدیل کردند که در برابر این حکومت بایستد و در راه دموکراسیسازی مبارزه کند. بدون شک قابل درک است که جهپ میخواهد به پایگاه حزب عدالت و توسعه متوسل شود. این اشتباه نیست که جهپ به این پایگاه متوسل شود. با این حال، این نباید به معنای بخشی از سیاستهای حزب عدالت و توسعه باشد.
به طور خلاصه، مردم کورد و نیروهای دموکراتیک باید ببینند که این بحثهای عادیسازی هیچ معنایی برای دمکراتیک شدن ندارد، برعکس، شرایطی را ایجاد میکند که سیاستهای غیردموکراتیک را عادی میکند. در این راستا باید خطر این سیاست جهپ را دید و مبارزه با سیاستهای آکپ-مهپ را افزایش داد. اساس مبارزه با دولت آکپ-مهپ نیز در میان مردم ترکیه تقویت شده است. باید مبارزه برای دموکراسی و آزادی را بدون دادن فرصت به جهپ برای از بین بردن این زمینه توسعه دهد. هر گونه تلاشی از سوی دولت آکپ که به معنای روتوش تصویر خود باشد، نباید به عنوان عادیسازی و نرمش تلقی شود. طیب اردوغان که در انتخابات شکست خورد، اکنون در حال اجرای جنگ ویژه بر مردم ترکیه است که در مقابل او ایستاده و مبارزه میکند. هیچ یک از اظهارات او گامی به سوی دموکراسی به معنای واقعی نیست. ۲۳ سال مدیریت و سیاست اردوغان این واقعیت را آشکار کرده است. این مرد فقط یک مشکل دارد؛ یعنی در قدرت بماند و منافعی برای حامیانش فراهم کند. اکنون او راه رسیدن به این هدف را با هدایت دشمنی با کوردها میبیند.
مردم کورد و نیروهای دموکراتیک باید از فضای سیاسی پس از انتخابات به خوبی استفاده کنند و سازماندهی و مبارزه مشترک را توسعه دهند. نیروهای دموکراسی چنین مسئولیت تاریخی دارند. تمرکز باید روی سازماندهی و مبارزه باشد. با سرنگونی این حکومت فاشیستی باید راه را برای دمکراتیک شدن ترکیه و حل مسئله کورد هموار کرد.