کارایلان: جنگ ما جنگی برای ساختن آینده است
مراد کارایلان فرمانده قرارگاه مرکزی مدافع خلق با بیان اینکه گریلاهای آزادیبخش کوردستان به ظرفیت جنگ علیه نیروهای اشغالگر و نابودگر رسیدهاند، گفت: «جنگ ما فقط یک جنگ گریلایی نیست، جنگ هستی و آزادی است.»
مراد کارایلان فرمانده قرارگاه مرکزی مدافع خلق با بیان اینکه گریلاهای آزادیبخش کوردستان به ظرفیت جنگ علیه نیروهای اشغالگر و نابودگر رسیدهاند، گفت: «جنگ ما فقط یک جنگ گریلایی نیست، جنگ هستی و آزادی است.»
کارایلان با بیان اینکه نابودی کوردها با ذهنیت عقب مانده، نژادپرستانه و نسلکشی غیرممکن است، گفت: «زنان و جوانان، خلق کورد و دوستان مردم ما، یعنی همه مردم منطقه باید با این سیاست نسلکشی دولت ترکیه مبارزه کنند. بر این اساس جنگ ما یک جنگ عادلانه و مشروع است.»
کارایلان جنگ گریلاهای آزادیبخش کوردستان را جنگ هستی و آینده سازی دانست و گفت: «این مبارزه برای دموکراتیک کردن ترکیه است. این مبارزه برای باز کردن دری به روی یک روند جدید در منطقه است. زیرا این مبارزه، مبارزهای مبتنی بر دیدگاه کنفدرالیسم دموکراتیک و ملت دموکراتیک است.»
بخش سوم و آخر گفتگو با مراد کارایلان به شرح زیر است:
-شما وضعیت گریلا را در دوره توطئه بینالمللی توصیف کردید. با توجه به این تحولاتی که اشاره کردید چه نوآوریهایی در گریلا صورت گرفت؟
زمانی که رهبر آپو توسط توطئه بینالمللی دستگیر شد و روند تحقیقات عمیق در امرالی را توسعه داد، روند تغییر در گریلاها آغاز شد. به خصوص بعد از نبرد قندیل که هم اهداف نیروهای دشمن و هم وضعیت نیروهای ما مشخص شد، نیروی گریلا برای تجدید خود به میدان آمد. بر این اساس اولین کنفرانس ه.پ.گ در سال ۲۰۰۱ برگزار شد و در مدت کوتاهی با رسیدن دفاعیات رهبر آپو عزم راسخی در بین گریلاها ایجاد شد و در عین حال، راه را برای یک شکلگیری ایدئولوژیک قوی هموار کرد.
نیروهای مدافع خلق بین سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۳، برای سه پروژه بازسازی تصمیمگیری کرد و سعی کرد در چارچوب این پروژهها خود را تجدید کند. اما این بازسازی در قالب مرمتهایی پاسخ داده شد که پاسخگوی نیازهای روز باشد. نمیتوان گفت که بازسازیی وجود دارد که یک تغییر اساسی ایجاد میکند. تسلط بر سلاح، سطح تخصص، سابوتاژ، تک تیراندازی و غیره. حتی اگر چیزهایی مانند تاکتیکهای مسلط تکامل یافتند، اما تغییر اساسی ایجاد نکرد. البته این موارد پیشرفته در عمل تا حدی پاسخگو بود. در واقع در سال ۲۰۱۲ ارتش ترکیه در برابر گریلاها شکست خورد. از نظر تئوری شکست خورد. چون دیگر نمیتوانست وارد بسیاری از میادین شود. مثلاً در اورامار یک نیروی نظامی بزرگ در سطح یک هنگ بود، اما وزیر کشور حتی با هلیکوپتر هم نتوانست به آنجا برود و به سختی فرار کرد. چون در محاصره بود. یعنی دولت ترکیه نمیتوانست به راحتی بیاید و برود. ورود به خیلی جاهای دیگر امکان پذیر نبود، خلاصه در باکور کوردستان مناطق تحت کنترل گریلاها ایجاد شد، مانند مناطق آزاد شده. شاید این موضوع به طور رسمی اعلام نشده باشد، اما چنین مناطقی ایجاد شده است. این واقعیت نتیجه ناامیدی و شکست ارتش ترکیه است.
در چنین دورهای بود که دولت حزب عدالت و توسعه به نامه حسن نیت رهبر آپو پاسخ مثبت داد، به همین دلیل است که رهبر آپو در این نامه گفته است;'، ببینید، شما مشغول کارید اما نمیتوانید نابود کنید، راه حل دموکراتیک به نفع همه است. ' سپس روند آتشبس آغاز شد، اما دولت ترکیه و دولت عدالت و توسعه این روند را برای اتلاف وقت و کار مقدماتی به کار گرفتند. فرآیند به اصطلاح راه حل در واقع به پروژه جنگ ویژه رسید. از یک سو گفتگوهایی که هیئتهای حزب دموکراتیک خلقها در امرالی شرکت کردند انجام میشد و از سوی دیگر مراحل مقدماتی مانند تشکیل ارتش آغاز شد. آنها تصمیم گرفته بودند یک ارتش حرفهای حقوق بگیر ایجاد کنند، اما نتوانستند آن را سازماندهی کنند. به دلیل جنگ، مشارکت در این نیروها کاهش یافت. در این مرحله سازماندهی آن را تسریع بخشیدند و بدین ترتیب سازماندهی این نیروهای مزدور جدید را تکمیل کردند. از طرفی ساخت مقرها و ایستگاههای ضد جنگ را تسریع کردند. به جاهایی رفتند که قبلاً نمیتوانستند بروند و این قلعهها را ساختند. آنها سعی کردند کنترل و اطلاعات خود را تقویت کنند. در این فرآیند مقداری نرم شدن وجود داشت، و با سهولت حرکتی که به دلیل آن نرم شدن ایجاد شد، بسیاری از چیزهای پنهان آشکار شد. آنها همچنین فهرست اطلاعاتی را انجام می دهند.
مهمترین چیز حمایت حزب عدالت و توسعه در جنگی بود که در کوبانی شکل گرفت. میت برای سرکوب انقلاب روژاوا از داعش گرفته تا النصره با گروههای مختلف سوری متحد شد و آنها را به سمت نیروهای انقلاب روژاوا فرستاد. این موج حملات از اواسط سال ۲۰۱۳ با حمله به سرکانی آغاز شد. در نتیجه جنگ ۶ ماهه همه آنها توسط نیروهای یگانهای مدافع خلق - یگانهای مدافع زنان شکست خوردند. بعد داعش را آوردند. سپس عقبنشینی کردند و داعش را جایگزین آنها کردند، وقتی مشخص شد که داعش در حمله به کوبانی شکست خواهد خورد، آنگاه طرح فروپاشی را برای خلق کوردستان و جنبش آزادی تهیه کردند. بعدها معلوم شد که این طرح فروپاشی توسط رئیس هیئتی که گفتگوهای امرالی را انجام میداد، نوشته شده است. به عبارت دیگر، روند گفتگو تلاشی کاملاً ریاکارانه برای توقف و فریب مردم کورد بود. در واقع اکنون گفتگوها پایان یافته و هیئت به توافق رسیده است. اعلام رسمی این موضوع در ۲۸ فوریه ۲۰۱۵ در کاخ دولما باغچه اعلام شد. با وجود اینکه طیب اردوغان در ۲۴ ژوئیه ۲۰۱۵ در جلسه هیئتهای که این اظهارات را مطرح کردند، دخالت کرد و گفت: «از چنین توافقی بی اطلاعم». او رسماً علیه جنبش ما اعلام جنگی ویرانگر کرد.
در دو سال اول این جنگ توازن بین قوا وجود داشت. بنابراین، جزیر و غیره. با وجود کشتارهایی که در مقاومت شهرها در برخی نقاط صورت گرفت، بین احزاب تعادل برقرار بود. اما ناتو نمیخواست ارتش ترکیه از گریلاهای آزادیبخش کوردستان شکست بخورد و از ابتدا این را به عنوان یک سیاست ادامه داد. گلادیوی ناتو با مشاهده اینکه ارتش ترکیه تحت فشار است، به نوعی فرصتی برای دولت ترکیه برای جمع آوری هواپیماهای بدون سرنشین ایجاد کرد. هلیکوپترهای جنگی که دوباره با موتورهای آمریکایی ساخته شده بودند، میخواستند با دادن دو وسیله جنگی موثر علیه گریلاهای موثر و ایجاد این فرصت ها، تعادل را به نفع ارتش ترکیه تغییر دهند. بر این اساس در سال ۲۰۱۷ مقاومتها و شهادتهای بزرگی رقم خورد. حماسههای قهرمانانه نوشته شد. اما در این میان به وضوح مشاهده شد که بازسازی و تغییری که گریلا تا آن روز ایجاد کرده بود کافی نبود و بر این اساس پروژه بازسازی ریشهای تر و تمرکز بر دکترین جدید جنگ شکل گرفت.
- در روند توسعه دکترین جنگ جدید، چه چیزی تغییر کرده است؟ چه تغییراتی در سیستم گریلایی رخ داده است؟ چه خصوصیتی در دورانی وجود داشت که این تغییر را ضروری کرد؟
برای یک جنبش انقلابی، مطالعه صحیح دوره مهمترین حلقه است. ما در این زمینه یک مزیت داشتیم. چرا که رهبر آپو دوره را به جامعترین شکل تفسیر کرد، آن را تحلیل کرد و الگوی جدید خود را که به شکلی بسیار جامع توسعه یافته بود به ما ارائه کرد. این چارچوبی بود که مانند یک پروژکتور مسیر ما را روشن میکرد. بر این اساس، فرماندهی گریلا همچنین سعی در ارزیابی تأثیر انقلاب علمی- فنی بر زندگی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه و نیز تأثیر آن بر تاکتیک و استراتژی جنگ داشت و می خواست تغییرات و تاثیر آن را به طور گسترده درک کند. در این دوره علوم فضایی، مخابرات، الکتروتکنیک و علوم کامپیوتر، ایجاد هوش مصنوعی و همچنین توسعه فناوری تسلیحاتی مانند موشکهایی که به هدف خود میچسبند، تغییرات اساسی در استراتژی و تاکتیکهای جنگ ایجاد کرد. رهبر آپو بر اساس تحلیل صحیح این تغییرات اساسی، چارچوبی را بر اساس استراتژی جنگ انقلابی خلق، چگونگی حل مشکلات تاکتیکی، نحوه عمل به آنها تعریف کرد. پیامدهای تکنولوژی جنگ در دست نیروهای سلطهگر-دشمن، بهویژه نحوه برخورد با جنبشی مانند گریلا عمیقتر شده است. به طور خلاصه، بحثها و گفتگوهای جدی در مورد «چگونگی توسعه سیستم دفاعی در برابر این امر و دستیابی به موفقیت» صورت گرفته است. بر این اساس نتیجه یک تحول اساسی در میان گریلاهای آزادیبخش کوردستان به طور قطع نمایان شده است. بر این اساس مقرر شد: «این تغییر فقط در کوردستان نیست، بلکه در عصر ما باید در همه نیروهای گریلایی و حتی همه نیروهای نظامی اعمال شود. هر قدرتی که زمانه را درست درک کند، باید این تغییر را ببیند و ارتش خود را بر اساس آن تجدید کند. در غیر این صورت نمیتواند در جنگ موفق باشد.»
در این زمینه بازسازی نه در قالب اصلاح، بلکه در قالب بازسازی انجام شد. ما به این نتیجه رسیدیم که «به عنوان گریلاهای کوردستان باید از تجربه انقلابهای چین، ویتنام و... نهایت استفاده را ببریم، آنچه را که به آن گریلاهای کلاسیک میگوییم، رها کنیم.» گفته شد که «دوران گریلاهای کلاسیک گذشته است» . و مبارزهای جدی علیه گریلاهای کلاسیک، جنبشها و سبکهای مختلفی که به دلیل آن به وجود آمد، آغاز شد. پشت سر گذاشتن درسها و آموختههای گریلاهای کلاسیک به راحتی ممکن نیست. این برای گریلاها به خودی خود یک مشکل است که آموختههای خود را کنار بگذارند. برای این کار مبارزه بسیار سختی وجود داشت. تا آن زمان، این نتیجه گرفته شد: «بزرگترین دشمن ما آموختههای خودمان است.» اگر از آموختههایمان دست برنداریم، دلیل اصلی ضرر و خسارت وارده بر ما همین خواهد بود.» به طور خلاصه، تغییر در سبک حرکت، در گفتار، در آگاهی از مکان، در سبک عمل و نظام گریلایی، روند تحول انقلابی آغاز شده است.
مثلاً باید قواعد حرکت و اختفا را تغییر دهیم که مائوتسه تونگ آن را دو رکن اصلی سبک جنبش گریلایی مینامد. اکنون دوران گریلای متحرک گذشته است. در دوره جدید باید گفت گریلای نیمه متحرک. از این به بعد یکی از دو رکن مخفی و دیگری انضباط ذاتی باشد. گریلا باید خود را بر محور نظم طبیعی، پنهان کاری عمیق و استتار ظریف بازسازی کند. دوباره، بسیاری از قوانین اساسی، مانند معیار معروف گریلایی «تجمع-پراکندگی» ، تغییر کردند. چون همه اینها گذشته و قدیمی شده است. در چنین فرآیندی گیر افتادن در گذشته منجر به انحلال و نابودی میشود. دیگر نیازی به تجمعات گریلایی نیست. بله، گریلاها میتوانند و باید برای عملیاتها و تحرکات بزرگ هماهنگ کنند، اما لازم نیست که با هم جمع شوند. به طور خلاصه، تغییرات اساسی در بسیاری از قوانین اساسی مانند اینها ایجاد شده است.
باز هم ساختار گریلایی ما بر اساس سیستم گردان-گروهان-دسته-تیم بود. این سیستم نیز دیگر گذشت. سیستمی ایجاد شد که گروهان، گردان و دسته را حذف میکند و در عوض تمام نیروهای خود را به عنوان یک منطقه-یگان-تیم سازماندهی میکند. البته گفتن این چیزها آسان است. اما تمرین آن بسیار دشوار است. به عبارت دیگر، در ساختار گریلایی که همیشه خود را به صورت یک لشکر و گروها سازماندهی کرده است، چنین سبک و فرهنگی وجود داشته است، به راحتی نمیتوان در سبک، فرهنگ و آگاهی تیم تغییر ایجاد کرد. در نتیجهی یک مبارزه داخلی خاص، این آگاهی به چنین سطحی رسیده است. البته چون تغییرات و نوآوریها بلافاصله شروع نشد، ضررها و خساراتی داشتیم که نمیخواستیم. بازسازی گریلایی به راحتی صورت نگرفت. با هزینه زیاد و با دادن خونهای بسیار توانستیم تغییری در این سطح ایجاد کنیم. ما از همه آن قهرمانان با احترام و سپاس یاد میکنیم. اگر امروز به نتایجی رسیدهایم، تماماً ناشی از مقاومت زیاد آنهاست. در این راستا، تحول در کوردستان با این باور صورت گرفت که یاد و خاطره شهدای دلاورمان را زنده نگه داریم و ارزشهایی که خلق کردند را به پیروزی برسانیم. اگر این اعتماد و وفاداری نبود، ادامه تغییرات در این سطح تا آخر ممکن نبود.
همچنین دوران گریلایی که فقط بر سلاح انفرادی که از آن استفاده میکرد، مسلط بود نیز گذشت. توسعه فناوری در عصر ما اهمیت کیفیت انسان را افزایش داده است. رهبر آپو قبلاً گفته بود که «بزرگترین تکنیک خود شخص است» . امروز بار دیگر مشخص شد که این یافته چقدر درست است. به همین دلیل است که ما نیاز به توسعه و تعمیق بیشتر فناوری انسانی داریم. برای این منظور توجه به دو شکل اساسی آموزش ضروری است:
اولی آموزش ایدئولوژیک است. تعیین بر اساس خط فکری ـ فلسفی رهبر آپو؛ با تبدیل شدن به حزبی که بر محور اتحاد آپویی و بر اساس خط آزادی زنان توسعه مییابد، خط اتحاد باید به منبع اصلی قدرت تبدیل شود. در یک سازمان نظامی متشکل از زنان و مردان مانند گریلاهای آزادیبخش کوردستان، که خود را بر اساس پارادایم دموکراتیک، اکولوژیکی و آزادی زنان بازسازی کرد، هم افزایی همکاری قوی بر اساس خط آزادی زنان به طور مشخص در جنگ تونلها و جنگ تیمها در سالهای اخیر دیده شده است.
علاوه بر این، ارائه آموزش برای توسعه بیشتر تخصص ضروری است. تخصص در هر تکنیک و تاکتیک جنگی یک ضرورت است. هر گریلایی باید عزم ایدئولوژیک، روحیه فدایی آپویی داشته باشد و بتواند نقش خود را به عنوان یک سرباز حرفهای ایفا کند. چنین حرکتی ماهیت عقیدتی-سیاسی-نظامی را نمایان میکند و در عمل منجر به شکلگیری یک عملکرد بسیار قوی میشود.
به طور خلاصه، بازسازی که ما در کوردستان ترویج کردهایم، بازسازی گریلا است. این ساختاری است که هدف آن غلبه کامل بر گریلاهای کلاسیک است. سبک حرکت کلاسیک، سبک مبارزه کلاسیک، سبک عملیات کلاسیک اکنون از بین رفته است. سازماندهی به عنوان دسته و گروهان نیز پایان یافته است. حرکت به سبک قدیمی گریلای کلاسیک نیز پایان یافت. نیز در سبک و شیوهی فعالیت گریلایی، باید از سبک حرکت بین روستاها و مناطق که رهبر آپو آنرا سبک عاصی (آواره)-غیرسازمانی مینامند، گذار صورت بگیرد.
نیازی نیست گریلا مثل سابق روستا به روستا، خانه به خانه بروند. گریلاها از راههای مختلف میتوانند به مردم دسترسی پیدا کنند. این کار را میتوان از طریق یک پیام نوشتاری، از طریق یک ویدیو، از طریق یک پیامرسان یا هر روش دیگری انجام داد. به طور خلاصه، رابطه قدیمی روستا و گریلا باید پایان یابد. فقط توسعه یک گریلای حرفهای تر، سازمانیافته، آگاهتر و مخفی تر میتواند نتیجه دهد.
بر اساس این یافتهها، روند بازسازی عمیقتر شده است و گریلا امروز عملکرد تعیینکنندهای در این آموزش عقیدتی-فلسفی و آموزش شاخهای و همچنین آموزش با هدف توسعه تخصص فنی داشته است.
-در این فرآیندهای بازسازی، از پیشرفتهایی که گریلا در عرصه علم و فناوری تجربه کرده و تأثیر این تحولات بر نقاط جنگ، تاکتیکها و سبک حرکت گریلایی چه میتوان گفت؟
اگر موضوع تکنیک را بیان کنیم مفید خواهد بود. اگر مردم ما و عموم مردم هم چیزهایی را بدانند که دشمن میداند، ضرری ندارد. در سال ۲۰۰۱، مخفیانه یک بخش علمی - فنی در یک واحد گریلایی ویژه ایجاد کردیم. این بخش به مدت ۲۲ سال به فعالیتهای علمی و فناوری مشغول است. در نتیجه این کارهای علمی و فنی محصولات فنی زیادی ساخته شد. در حال توسعه کارهای فنی است که میتواند چندین محصول تولید کند که خود را در جنگ ثابت کردهاند، مانند سلاحهای زاگرس، هوار، رشید، شروان، کامل. البته باز هم به حریم هوایی میپردازد. به طور خلاصه، کار این دپارتمان که با هدف پیشرفت و تحقیق در بخشهایی مانند فیزیک، شیمی، ریاضیات و مهندسی برق انجام میشود، امروزه به سطح مهمی رسیده است. این فعالیتها که در نتیجه تلاش و کوشش به وجود آمده است، تاکنون در خدمت گریلا بوده است و از این به بعد نیز خواهد بود. نیروی پدافند هوایی شهید دلال آمد سازمانی است که در نتیجه فعالیتهای این اداره ایجاد شد. این قسمت تا حدودی به جنگ کمک کرده است و در بسیاری از زمینهها جلوی دشمن را گرفت و فعالیت آنها را خنثی کرد. بدون شک در مراحل بعدی نیز کمک بیشتری خواهد کرد. به طور خلاصه، این اثر، اثری است که در چارچوب بازسازی وارد دستور کار ما شده و روز به روز بیشتر در حال توسعه است، اگرچه دولت ترکیه مستقیماً از این تحولات متاثر است، اما مصرانه تلاش میکند این واقعیت را از افکار عمومی پنهان کند.
بدون شک با پیشرفت این مبارزات، در حوزه تاکتیک نیز گسترش پیدا کرده است. تاکتیک برای ما موضوع مهمی است. موضوعی که از ابتدای جنبش همیشه در دستور کار ما بوده است. همانطور که مشخص است در تاریخ کوردستان از نظر استراتژی و تاکتیک خلأ جدی وجود داشته است. به غیر از صلاحالدین ایوبی کوردی که به عنوان یک فرمانده موفق دوره مد و اسلامی ظاهر شد، هیچ موقعیت جنگی استراتژیک در تاریخ مردم کوردستان ایجاد نشده است. برخورد تاریخی رهبر آپو خلأ تاریخی استراتژی را پر کرد، اما این بار مسائل تاکتیکی در دستور کار ما قرار گرفت. به عبارت دیگر، مشکل توسعه تاکتیکها و تاکتیکهای که استراتژی را کامل کنند، آن را عملی کرده و نیازهای آن را رفع کنند، همواره در دستور کار ما بود. این موضوع قبلاً در دستور کار ما بود، هنوز هم در دستور کار ما است و برای ما موضوع بسیار مهمی است.
گریلا بر اساس تلفیق توسعه استراتژی، چشمانداز میدانهای تاکتیکی رهبر آپو و تجربیات حاصل از مجاهدت شهدای دلاورمان، هوش تاکتیکی را تا حدی در این دوره تقویت و توسعه داده است. اگر امروز قدرتهای مسلط بر زمین مسلط شدهاند و اهداف در مختصات خاصی مورد اصابت قرار گرفتهاند، لازم است یک مسیر عملی مبتنی بر پنهان کاری بسیار عمیق ایجاد شود که تمام اطلاعات دشمن را فلج کند و تکنیکهای آن را نابود کند.
به عبارت دیگر، گریلاها باید به شیوه جدیدی از تحرک برسند. عملیات و سبک جنگی که اجازه اشتباه را نمیدهد و تماماً بر شکست اطلاعات دشمن متمرکز است، برای گریلا یک ضرورت است. روشی که در نتیجه آن ایجاد میشود این است که گریلا از لحاظ کیفی خود را ارتقا میدهد، ترکیب ایدئولوژیک-نظامی تمام نیروهای خود را تقویت میکند و آن را به یک سرباز حرفهای تبدیل میکند، اما در نتیجه از تعداد، یعنی کمیت آن میکاهد. گریلا باید به عملکردی برسد که بتواند با کیفیت عالی و نیروی کم ضربه بزرگی به دشمن وارد کند. به این ترتیب گریلاها میتوانند در مواقع لزوم با یگانهای کوچک منطقه خود را ترک کنند و در مواقع لزوم به صورت ناگهانی بیرون آمده و به نیروهای اشغالگر ضربه بزنند. به همین دلیل است که ما در مورد نظم ذاتی و پنهان کاری عمیق زیاد صحبت میکنیم.
با این حال، توسعه سبک تیمی از مقیاس نبرد نمیکاهد. زیرا در عین حال اجرای سبک مبارزه تیمی هماهنگ را مد نظر داریم. بنابراین، همانطور که اشاره کردم، انبوه نیروها و گرد هم آوردن آنها وجود نخواهد داشت، بلکه ما در مورد نوعی جنگ صحبت میکنیم که در آن ۱۰ تیم یا در صورت لزوم ۲۰ تیم یا بیشتر روی یک هدف غیرمرتبط قرار میگیرند. به عبارت دیگر، این یک سبک نبرد تیمی است، اما با یک سبک نبرد تیمی هماهنگ میتوانید از ۲ تیم به ۵۰ تیم برسید. بر این اساس میتوانید حرکات بزرگ را از این طریق توسعه دهید. امروز ارتشهای که این واقعیت را درک نمیکنند در حال شکست در جنگ هستند. این را فقط برای ارتش گریلایی نمیگویم. این همچنین برای ارتشهای دولتها معتبر است. فرماندهان ارتش که روند را به درستی درک میکنند، باید نیروهای خود را به جای سیستم گردان و گروهان در یک سیستم تیمی سازماندهی کنند.
چرا؟
زیرا برای موفقیت در جنگ اکنون باید با واحدهای کوچک جنگید. فرض کنید امروز در جنگ اوکراین، یک طرف نیروی گردان خود را در یک ساختمان قرار میدهد، طرف مقابل میتواند آن را شناسایی کند و با موشک بزند و ۱۰۰-۲۰۰ نفر را در یک زمان نابود کند. برای جلوگیری از چنین تلفاتی، ارتش باید خود را به صورت واحدهای کوچک سازماندهی کند. جنگ تیمی نوعی جنگ گریلایی است، اما شرایط امروز آن را برای کل ارتش اجباری کرده است. در اینجا سبک جنگ تیمی گریلایی یک سیستم حرکتی و سازماندهی است که تکنیک دشمن را نه به طور کامل بلکه تا حد قابل توجهی به ویژه تکنیک هوایی و زمینی را شکست میدهد.
گریلای آزادیبخش کوردستان پیشرفت تاکتیکی خود را در این زمینه انجام داد. به عبارت دیگر، هدف دستیابی به ارتش گریلایی است که قدرتمندتر، ایدئولوژیک، دارای عملکرد نظامی، دارای کیفیت، مهارت، انعطاف پذیر و دارای انواع امکانات مانور باشد. سیستم سازماندهی گریلایی که امروز موفقیت را به ارمغان بیاورد و بتواند سبک درست جنگ را انجام دهد، باید اینگونه باشد.
-خوب، میتوان گفت سبک جنگهای زیرزمینی که در سالهای اخیر به وجود آمده نیز با همین دیدگاه توسعه یافته است؟
میتوان گفت که با توجه به خلأهایی که قبلاً در این زمینه داشتیم، در اجرای موفقیتآمیز این تاکتیک جنگ زیرزمینی با تأخیر مواجه شدیم. این موضوع مورد انتقاد است و در صورت لزوم میتوان بیشتر توضیح داد، اما در نهایت در سال ۲۰۲۱ در حمله دولت فاشیست ترکیه به گاره، نبرد تونلها به رهبری رفیق شورش بیتوشباپ در تونل سیانه پیشروی کرد و دشمن را شکست داد و پیروز شد. این امر راه را برای تاکتیکهای جنگی زیرزمینی باز کرد و پس از آن در برابر حملاتی که در آواشین، زاپ و متینا شکل گرفت، چارچوب تاکتیکی در قالب تونل و جنگ تیمی ایجاد شد. بنابراین این تاکتیک به دامنه اساسی خود رسیده است.
نکته اصلی دکترین جنگ ما یکی شدن جنگ زیرزمینی و جنگ گریلایی است. ما جنگ زیرزمینی را اینطور در نظر نمیگیریم که عدهای میگویند «گریلاها مجبور میشوند وارد تونل شوند و مقابله کنند». ما میگوییم گریلا برای پیروزی وارد آن تونلها میشود. هر تونل مقاومتط نه تنها یک دفاع، بلکه یک خط نبرد تهاجمی است. هر تونل مقاومتی مانند یک نقطه تصمیمگیری است که در آن تاکتیکهای مختلفی طراحی شده و بر این اساس علیه نیروهای دشمن اطراف عملیات انجام میشود.
ما در مورد یک چارچوب تاکتیکی «دو پا» صحبت میکنیم که در آن چنین جنگی در داخل تونل توسعه مییابد، در اطراف تونلها نیز تیمهای زمینی وجود دارند، یعنی تیمهای هماهنگ نیمه متحرک که از عقب، جلو، پهلوها و کنارهها حمله میکنند. همانطور که یک مرد روی دو پا راه میرود، یکی از پایههای این دکترین تاکتیکی مقاومت در تونل و دیگری سبک مبارزه تیمی است. سطح اجرای این دو جنبه تاکتیکی است که مکمل و تقویت کننده یکدیگر بوده و منجر به موفقیت میشود. این دکترین اساسی جنگی است که گریلاهای آزادیبخش کوردستان سه سال است در برابر تلاشهای ارتش ترکیه برای اشغال مناطق زاپ، آواشین و متینا میجنگند.
-در مورد هدف و رویکرد تاکتیکی این دکترین جنگی چه میگویید؟
هدف از این دکترین جنگ شکست نیروهای اشغالگر در مدت زمان طولانی است. برای جدا کردن کسانی که مستقر شدهاند، برای جلوگیری از استقرار آنها یا به تاخیر انداختن آن. چون محل هر تونل متفاوت است. به عنوان مثال در برخی موارد مقاومت تا انتها و در برخی دیگر برای مدت معینی انجام میشود. هر موقعیتی باید با رویکرد تاکتیکی متفاوتی مدیریت شود. به عبارت دیگر، میتوان یک سبک مبارزه ایجاد کرد که هر نوع حمله فنی اساسی را شکست دهد یا متعادل کند.
گریلای آزادیبخش کوردستان هم اکنون توانایی جنگ با نیروهای اشغالگر را هم در زمین و هم در زیر زمین و هم با توجه به توانایی خود در هوا نیز دارد. شاید بتوان گفت که جنبه جنگ سایبری هنوز ضعیف است، اما این کار هم قابل توسعه است. در دوره جدید میخواهیم هم فضای هوایی و هم سبک جنگ سایبری را توسعه دهیم و گریلاها را از موقعیت تکیه بر کوهها و جنگ در کوهستان خارج کنیم. جنگ ما فقط یک جنگ گریلایی نیست، جنگ مردمی برای هستی و آزادی است. به عبارت دیگر مقاومتی است که سعی در حل یک مشکل کاملا اجتماعی دارد.
دولت حزب عدالت و توسعه - حزب حرکت ملی - ارگنکون به دنبال تلاشی بیهوده است. آنها میخواهند یک استراتژی ورشکسته را احیا کنند. آنها میخواهند این کار را بر اساس پهپادها انجام دهند. هدف آنها از بین بردن خلق کورد مانند طرح شارک اصلاحات است. قتل ممکن است به شکل قتل فیزیکی نباشد. همچنین می توان یک فرد را در قالب نسلکشی سفید، نابود کرد.
-اگر این مشکل یک معضل اجتماعی است، پس چرا به خشونت روی میآورند؟
نگاه کنید؛ مردم ما هر روز برای آزادی رهبر آپو و حل مسئله کورد در میدان هستند. در عرصه بینالمللی، دوستان ما، اتحادیهها، روشنفکران، دانشگاهیان، هنرمندان، نهادهای حقوق بشری در بیش از صدها مکان برای آزادی رهبر آپو و حل مسئله کوردها اعلام کمپین کردند. مردم ما هم هر روز در میدانها این را بیان میکنند. اما توجه کنید؛ دولت ترکیه اهمیتی نمیدهد. یعنی هیچ وقت صدایش را در نمی آورد. چرا؟ زیرا نمیخواهد با کوردها موافق باشد. آنها میخواهند کوردها را دفن کنند. آنها نمیخواهند چیزی به نام کورد را قبول کنند. از نظر تاکتیکی ممکن است بگویند «برادران کورد ما»، اما اساساً آن را به عنوان یک اراده نمیشناسند، میخواهند کوردها ذوب شوند، کسانی را که سرشان را بالا میگیرند را نابود می کنند. آنها چون دست از این هدف خود برنداشتهاند، خودشان را به راهحل نمیسپارند. آنها همچنین به خوبی میدانند که رهبر آپو به آنها گفته است «به من فرصت دهید، من این مشکل را ظرف یک هفته حل میکنم.»
چرا انزوا و انزوای شدیدی را بر رهبر آپو تحمیل میکنند که نمونهای در دنیا ندارد؟ چرا به درخواستهای او گوش نمیدهند؟ چون میخواهند این جامعه، این مردم را نابود کنند. چون سیاست نسلکشی را متوقف نکردهاند و به درخواستهای صلح پاسخ نمیدهند. رهبر آپو با توجه به حساسیتهای ترکیه و در داخل مرزهای ترکیه فرمول راه حلی را دارد . اگر ترکیه وجود مردم کورد را بپذیرد، اگر این را بپذیرد، بلافاصله به امرالی میروند و با رهبر آپو در مورد راهحل نهایی این مسئله مذاکره میکنند. اگر امروز این کار را نمیکنند به این دلیل است که سیاست نسلکشی، سیاست نابودی جامعه را متوقف نکردهاند.
-چیز دیگری هست که بخواهید بگویید؟
ما به هر طریقی میجنگیم و مقاومت میکنیم و بدین ترتیب به ذهن عقب مانده- نژادپرست- نسلکشی نشان میدهیم که آنها نمیتوانند مردم ما را نابود کنند. ما باید این را نشان دهیم. راه دیگری وجود ندارد. برای این کار در وهله اول زنان و جوانان کوردستان و دوستان ما - که امروز انقلاب کوردستان از مرزهای کوردستان فراتر رفته است و به انقلاب خاورمیانه تبدیل شده است - همان مردم منطقه باید مبارزه خود را علیه سیاست نسلکشی دولت ترکیه افزایش دهند و از این طریق راه حلی ایجاد کنند. بر این اساس جنگ ما یک جنگ مشروع است. جنگ هستی و آفرینش آینده است. مبارزه برای ایجاد آیندهای دموکراتیک-آزاد برای مردم منطقه است. این مبارزه همان چیزی است که ترکیه را دموکراتیک خواهد کرد. مبارزه برای باز کردن دری به سوی عصر جدیدی در منطقه نیز میباشد. زیرا این مبارزه بر دیدگاه کنفدرالیسم دموکراتیک و ملت دموکراتیک رهبر آپو تکیه دارد.
از این رو گریلاهای آزادیبخش کوردستان برای انجام وظایف خود گامهای تاکتیکی، عمیق تاکتیکی برخواهند داشت، همه حملات را شکست میدهند و در نهایت با روش جنگ انقلابی خلق مطابق با دوران، همه تلاشها، فداکاریها پیروز میشوند. برای این کار تجربه، دانش و دیدگاه لازم است. اول از همه، رهبر آپو و حزب ما پکک رسما تاریخی ۴۵ ساله دارند. البته این تجربه و دانش با زحمات شهدای ما به دست آمد. ما بار دیگر از همه شهدای خود با احترام و سپاس یاد میکنیم، بار دیگر قول میدهیم که برای یاد و خاطره آنها مبارزات را به پیروزی برسانیم. گریلاهای مدرنیته دموکراتیک تلاش خواهند کرد تا سال ۴۶ را سال پیروزی قرار دهند. بر این اساس در چهل و ششمین سال مبارزه برای همه همرزمان و مردم مبارز آرزوی موفقیت داریم.