بخش دوم ارزیابیهای مصطفی قرەسو عضو شورای رهبری ک.ج.ک در گفتگوی ویژەشان با کانال میدیاخبر بدین شکل است:
بە هوال سکینه جانسز بە عنوان یکی از موسسین حزبمان، هوال لیلا شایلمز و فیدان دوغان که در سال ٢٠١٣ به شیوەای سبعانە ترور شدند، ادای احترام می کنم. ایده و خاطرە رفقایمان هوال اوین گویی، میر پرور و عبدالرحمان را گرامی میدارم. مسائل مختلفی از جملە سلول انفرادی و انزوای رهبر خلق کورد عبدالله اوجالان، ترور پاریس، انتخابات ترکیه، فشارها علیه ھ.د.پ و تحولات سوریه را موالبته در ماه ژانویه چندین هوال گرانقدرمان شهید شدەاند. در برخودان خودمدیریتی، سیوه دمیر، فاطمه اویار و پاکیزه نایر ترور شدند. آنها نیز شهدای بزرگ مقاومت خودمدیریتی اند. این شهدا به ما نشان می دهند که تاثیرات زنان در این مبارزات چقدر مهم است. می توانم با تاکید بگویم که مبارزات آنان به هدر نخواهد رفت. تلاشهای آنان در راه خودمدیریتی دموکراتیک قطعاً به نتیجه می رسد. آنها هدفی را درپیش گرفتند کە هم اکنون هم برای آن هدف مبارزه می شود. دیگر نمی شود از این هدف دست برداشت، زیرا در این راه شهدای بزرگی را از دست دادەایم.
در ماه ژانویه هوال سربلندمان هوال روبار که از سال ١٩٧٦ در صفوف مبارزاتی مان مشارکت داشتە بود شهید سدە است، هوال خلیل و هوال مراد که از سالهای ١٩٨٠ در صفوف مبارزاتیمان بودند درهمین ماه به شهادت رسیدند. این هوالان در شمار هوالان بسیار گرانقدرمان بودند. هوال روبار در این مسیر رنجهای بسیاری را متحمل شدە است. او در کسوت یک کارگر وارد خط مبارزه شد. زمانیکه به صفوف جنبش مان پیوست یک جوان کارگر بود. کارگر آهنگری بود و در کارگاههای آهن کار می کرد. بسیار زحمتکش بود. خانوادەاش رنج و مشقت بسیاری برای جنبش مان متحمل شدند. دو خواهرش نیز در این راه جان باختند. یاد و خاطرە این هوالان را با لزوم ادای دین با کوردستان آزاد و رهبری آزاد گرامی میدارم.
سارا یک کادر سربلند بود
هوال سارا یکی موسسین حزبمان بود. همزمان یکی از رهبران و پیشگامان مقاومت زندان بود. ما باهم در زندان بودیم. موضع هوال سارا و عملکرد وی نیز درست بود. از شخصیتی عصیانگر برخوردار بود. عشقش به آزادی بسیار وافر بود. البته یکی از آن فاکتورهایی که او را بزرگ کردەاند مسائلی است که در کشتار درسیم انجام شد. کشتار درسیم برای کوردستان واقعەی دردناک و ماندگاری بود. دهها هزار زن، کودک و پیر قتل عام شدند. سران عشایر در درسیم کشته و اعدام شدند. دهها هزار نفر تبعید و آواره شدند. هنوز هم دختران بی نام و نشان درسیم زنده اند. آنها را به خدمتکار تبدیل کرده بودند و هنوز هم برخی از آنها بی نام و نشان در قید حیاتند. این رویدادها تاثیراتی عمیق و حسرت آزادی و مبارزه را در دل او نهادند. از طرف دیگر بەعنوان یک زن، آنچه را که بر زنان گذشته عمیقاً لمس و درک می کرد. در این مسیر و بەعنوان یک هوال زن و یک گریلا در مبارزه شرکت کرد و تفاوت جنگاوران زن را نشان داد. به همەی زنان کورد نشان داد که زن می تواند همەچیز را بدست آورد و این مبارزه را توسعه دهد.
رهبر آپو زمانیکه خط آزادی زن را پیش می برد، از طرفی به تاریخ خلق کورد اتکاء می کند. این سرزمین جامعەی نوگری را آفریدە است. بشریت با رنج این جغرافیا جامعەی نوگرایی را پدید آورده است. زمانیکە خط آزادی زن بر این مبنا یا تاریخ مادران خلق کورد تاسیس شده است، از طرف دیگر برای بدست آمدن امیدهای زنان قهرمان مانند سارا، خط آزادی زن را توسعە دادە است.
هوال سارا اولین رهبر زنان است
هوال سارا نیز در پیشبرد خط آزادی زن نقش برجستەای داشته است. از نخستین پیشگام زنان است. نخستین رهبر است؛ او ارادە زنان را شکل دادە است. ارادەی آزادی زن را نشان داد. چنین گریلایی برای بدست آوردن آزادی زن بیشترین بهاء را داده است و در این راه بسی رنج کشیده است. به این مناسبت بار دیگر با احترام از هوال سارا یاد می کنم. چند سال باهم در زندان ماندیم. مقاومت او در زندان به همه انرژی می بخشید. بەمانند یک هوال زن، موضعش زیر فشار سنگین، نه تنها برای ما زندانیان کورد، بلکه برای تمامی زندانیان سازمانهای دیگر نیز امیدبخش بود.
ازهمین رو قطعاً مبارزات او در چهارچوب خط آزادی زن نه فقط در کوردستان، بلکه درتمام جهان دنبال می شود. هم اکنون هم زنان خط سارا را پیگیری می کنند. سارا دیگر تنها پیشرو زنان کورد نیست، به پیشرو همەی زنان جهان مبدل شده است. زنان دنیا سارا را می شناسند. بله او جنگید. کتابی با نام تمام زندگیم مبارزە بود، را نوشتە است. برای زنان مبارزە برای آزادی بدون جنگ توسعە پیدا نمی کند. با جنگ میتواند بهتر شود. سارا این مسئلە را درنظر گرفت و از روز نخست تا روزی که شهید شد این مبارزه را ادامه داد. بهمین دلیل من همەی شهیدان ماه ژانویه را با احترام یاد می کنم.
هوال اوین گویی تمام زندگیش را به مبارزه اختصاص داد
اوین گویی رفیقمان بود، عضو گروه رهبریمان بود. فرزند بوتان بود. در بوتان جنگیدە بود. سپس به عضویت گروه رهبری درآمد و در این سنگر به مبارزاتش ادامه داد. او یک کارگر بود، هوالی ساده و صمیمی بود. تلاش می کرد وظایفی را که تشکیلات به او محول کرده، به بهترین شیوه و با موفقیت انجام دهد. چنان احساس مسئولیتی داشت کە همەی زندگیش را بە مبارزه اختصاص دادە بود. بەخاطر همین موضعش در گروه رهبری جای گرفت. سپس به روژآوا رفت. در پیشبرد مبارزەی آزادی در روژآوا، در پیشبرد انقلاب و مبارزه با داعش نقشی برجسته ایفا کرد. زمانیکه در روژآوا بود در سنگرهای جنگ با داعش جراحت جسمی سختی پیدا کرد. بەعنوان یک هوال که در جنگ داعش زخمی شده بود برای عمل جراحی و درمان به فرانسه رفت. ضمن مداوای پزشکی در آنجا، به کار و فعالیت پرداخته بود. او اینگونه شهید شد. یادش زنده و گرامی است. رفقای زن، زنان بوتان و همەی زنان کورد راه اوین را ادامه می دهند.
مدت کمی پس از شهیدشدن اوین گویی، در شنگال حملەی جنایتکارانەی دیگری روی داد. ترور دیگری روی داد. هوال سربلندمان منال که چندین سال در زندان بود و دهها سال برای آزادی خلق کورد مبارزە کردە بود، در شنگال ترور شد. او انسان زحمتکشی بود و همەی زندگیش را وقف این جنبش کرد.
پس از اینکه از زندان آزاد شد، برای همکاری و حمایت از خودمدیریتی شنگال به سنگرهای گریلا در کوهستان پیوست و سپس به شنگال برگشت. برای پیشبرد مبارزه در راه آزادی مردم ایزدی و برای دفاع از جامعەی تحت ستم، و ستمدیدەترین بخش از خلق کورد که روبروی نابودشدن و امحاء شده بود، او به شنگال رفت. منال یک کورد بود. او بەمانند یک کورد و یک انقلابی، از مورد ستم ترین بخش از خلق کورد دفاع کرد. لازم است همەی خلق کورد یاد او را گرامی بدارند. باید همەی خلق کورد خود را مسئول بدانند و به شنگال توجه کنند. وظیفەی همەی ماست، از نظر اخلاقی و از نظر سیاسی. کسی نمی تواند به هیچ کوردی بگوید که چرا به شنگال می روی، چرا در مبارزەی ایزدیان مشارکت می کنی. برعکس همەی کوردها مٶظفند که به شنگال بروند و از آن دفاع کنند. براین اساس با احترام از هوال منال یاد می کنم.
شهید دیگر رفیقمان دنیز است که سال پیش در جریان حادثەای شهید شد. از نزدیک او را می شناختم. خیلی خوب همدیگر را می شناختیم. مانند آبِ زلال، پاک بود. فرشتە آسا، اهل بازید، اهل سرحد بود. هوال ارزشمندی بود که از شروع تا پایان برای مبارزه زندگی می کرد و همه دوستش می داشتند. براستی برایمان دردناک بود شهادتش. بله میشد در جنگ شهید شود، یا میشد در یک ضد کمین شهید شود، چون در مبارزه اینها هست. ما قربانی دادن را درک می کنیم؛ اما چون در جریان یک حادثه شهید شد، این برایمان دردناک بود. این را نیز بگویم تا همەی رفقا و همراهانش و خانوادەاش نیز بدانند، همەی ما از وقوع این رویداد بسیار متاثر شدەایم، از هوالان بسیار نزدیکمان بود و بەخوبی او را می شناختیم. یادش را گرامی می داریم و آرزوهایش را عملی می کنیم. هوالی بود که در صفوف ما عزیز و دوست داشتنی بود. برای اینکه کشتار کوردها پایان یابد، حاضر بود همه چیزش را ببخشد. هوالی جانباز و از خودگذشته بود. رفقای فدایی را سرپرستی می کرد، یادش گرامی باد.