پژاک در بیانیهای که صادر کرد به طور واضحی مخالفتش را با هر نوع گرایش و تلاش خارجی متمایل به مرکزگرایی، انکار ملتها، سوداهای فردی، زنستیزانه و سودجویانه اعلام نمود و گفت: در چنین فضایی افکار، نظرات و برنامههایی در قالبها و فُرمهای مختلف منتشر گشته و ملتهای ایران بدینوسیله با نگرش گروههای مختلف آشنا گشتند و میگردند. منشورهای داخل کشور که علیرغم داشتن نواقصی، سراسر از تفکر و تلاش جهت یافتن راهحلی واقعی برای دوران کنونی میباشند.
بیانیه مجلس پژاک به شرح زیر است:
در آستانهی ایام نوروزی بسر میبریم، ایامی که علیرغم پروردن شعف در ماهیت خویش، با اعمال ظالمانه، ستمگرانه و استبدادی مملو از خاطرات تلخ و سالگردهای اندوهبار نیز گشته است. خلقهایمان که جهت رهایی از این خاطرات تلخ با خیزشی بینظیر، روحی مجدد در دنیای ستمدیدگان جهانی نیز دمید، همچنان به این خیزش و انقلاب ادامه میدهد و بیشک سرانجام آن آزادی خواهد بود. در چنین فضایی افکار، نظرات و برنامههایی در قالبها و فُرمهای مختلف منتشر گشته و ملتهای ایران بدینوسیله با نگرش گروههای مختلف آشنا گشتند و میگردند. هم منشورهای داخل کشور که علیرغم داشتن نواقصی، سراسر از تفکر و تلاش جهت یافتن راهحلی واقعی برای دوران کنونی بودە و هم منشورهای خارجی که عموما بدور از واقعیات ایران بوده و با مخاطب قرار دادن و محوریت نیروهای جهانی و با دخالت دادن افکار ارتجاعی و استبدادی زنستیز و در تلاشی مغایر با زندگی و در تضاد با آزادی در پی طرح دسپوتیسمی هستند که سالهاست بر ملتهای ایران معلوم بوده و سطح پیشرفته و خودسازمانده نیروهای داخلی هیچگاه اجازهی حیات و اجرا را به آن نگرشها نخواهد داد. در چنین فضایی بر ماست که نظرات خویش را که سالها قبل از این خیزش و همچون تدارکی جهت چنین دورانی بیان نموده و به اطلاع افکار عمومی رسانده بودیم را مجددا خلاصهوار بازگو نماییم.
جنبش آزادیخواه خلق کورد به پیشاهنگی حزب حیات آزاد کوردستان معتقد به برقرای یک نظام تکثرگرا، آزاد، دموکراتیک و اکولوژیک است که در آن:
– برابری کامل حقوقی، اقتصادی و فرهنگی، جنسیتی، مذهبی در آن برقرار بوده و این امر از آموزش و فرهنگسازی گرفته تا نظام اداری و اقتصادی رعایت گردد.
– نظام و تقسیمات سیاسی و اداری آن غیرمتمرکز و مبتنی بر واحدهای بومی و تکثرها بوده و همزیستی مسالمتآمیز اجزای جمعیتی آن هر منطقهای در آن اصل اساسی باشد و تمامی وجوه این امر مطابق پیشرفتهای فکری و سیاسی و اداری معاصر از طریق قانون اساسی یا «قرارداد اجتماعی» به روشنی تدوین شده باشد.
– تمامی امور آن از طریق مشارکت مردمی و با دموکراسی مستقیم و بلاواسطه از سطوح بومی تا سطوح کشوری تعیین گردند. اصول اساسی معاصر همچون سهم مساوی زنان و جوانان در مدیریت، لزوم ذاتی و بومی بودن مدیریتها، طول دوران مدیریت، نظام انتخابات و غیره در آن رعایت شوند.
– تمامی ملتها (با تمامی مذاهب خویش) در آن از حقوق مساوی برخوردار بوده، هر عنوانی برای هر ملتی و خلقی و قومی روا باشد، برای تمامی اجزای موجود در کشور مصداق داشته باشد. هیچ ملتی بالاتر از سایر ملتها طرح-برساخت نگردیده و زبان تمامی ملتها از آموزش گرفته تا امور اداری در کلیهی امور حیاتیشان کاربرد داشته و این امر در قانون اساسی بصورت واضح و روشن بیان شده باشد.
– در میان ملتها و در امور داخلی آنها نیز بسته به خودویژگی و تصمیم خود آنها لهجههای متفاوتشان از فرصتها و آزادیهای همسان برخوردار بوده و این امر نیز در «قرارداد اجتماعی» هر ملت تشکیلدهندهی «ملل ایران» تدوین گردد.
– نظام مالی و اقتصادی آن مبتنی بر توزیع مساوی امکانات و فرصتها بوده، همبستگی مناطق مختلف را مبنا قرار داده و در راستای از میان برداشتن تبعیضها میان مرکز-پیرامون هدفمند بوده و در تطابق با پیشرفتهای انسانی جهانی باشد.
– کلیهی امور اقتصادی، صنعتی، حیاتی و فردی آن در تطابق با محیطزیست بوده، در تضاد با زیستبوم واقع نگشته و تمامی اجزای آن از طریق قوانین، هنجارها و اخلاق انسانی سعی در اصلاح تحریف بوجود آمده در شیوهی زندگی در موضوع تعامل با محیطزیست روا دارند. این امر به بخش اساسی آموزش و هنجارهای اخلاقی جامعه تبدیل شود.
– سیاست خارجی آن بر مبنای همزیستی با تمامی کشورها، ملتها بوده و هدف اساسی آن نه در حوزهی سلطه و سودجویی که در عرصهی انسانی و فلسفی و در تناسب با فلسفهی وجودی انسان باشد.
– نیروی اساسی نظامی جهت حفظ کشور در برابر حملات خارجی بوده، نیروهای امنیتی داخلی نیز در یک چارچوب منسجم و قوی امنیت داخلی وابسته به مدیریتهای بومی و منطقهای بوده و متشکل از اجزای جمعیتی همان منطقه باشند.
در حالیکه این خطوط کلی را بیان میکنیم، بصورت واضح مخالفت با هر نوع گرایش متمایل به مرکزگرایی، انکار ملتها، سوداهای فردی، زنستیزانه و سودجویانه را اعلام میداریم. ما نیز نیروهای دموکراتیک و آزادیخواه را دعوت مینماییم تا پیرامون اصولی اینچنین معاصر و در خور انسانها و انسانیت با مشارکت کلیهی اجزای سیاسی، اجتماعی، آکادمیک و مردمی طلبهای خویش را بصورت سازمانیافتهتر مورد گفتگو قرار داده و ارائه نماییم. این گامی روشن و سازنده و در تطابق کامل با شعار «ژن، ژیان، آزادی» بوده و جوابی واضح به تلاشهای زنستیزانه، بیمارگونه، نامعاصر، استبدادمحور و سودجویانه خواهد بود.