تحولات جدید و عجیبی در عرصه سیاسی ترکیه به چشم میخورد که امیدها و همچنین تردیدهایی را در خصوص حلوفصل مسئله کوردها برانگیخته است. دولت باغچلی، رئیس حزب حرکت ملیتگرا، بهطور غیرمنتظرهای از امکان آزادی آقای عبدالله اوجالان، رهبر دربند حزب کارگران کوردستان «پکک» و حتی احتمال حضور او در پارلمان سخن گفته است. همزمان، رجب طیب اردوغان، رهبر حزب محافظەکار عدالت و توسعه و رئیسجمهور ترکیه، ضمن همصدایی با این دیدگاه، بر ضرورت یافتن راهحل مسالمتآمیز برای مسئله کوردها و تلویحأ ایجاد ساختاری مستقل برای آنها اشاره کرده است. چنین اظهاراتی در حالی مطرح میشود که ائتلاف اردوغان و باغچلی در سالهای گذشته به شدت سیاستهای سرکوبگرانهای را علیه جنبشهای کوردی در پیش گرفته بودند، بهویژه پس از شکست مذاکرات صلح میان دولت و پکک در سال ۲۰۱۴.
اما آیا این تغییر موضع ناگهانی نشان از تغییر دیدگاه واقعی در قبال حقوق کوردها دارد، یا تنها یک استراتژی سیاسی برای پاسخگویی به تحولات جدید منطقهای است؟ در شرایطی که ترکیه و بسیاری از کشورهای منطقه درگیر چالشهای ژئوپلیتیکی و اقتصادی جدیدی هستند، و نظم منطقهای نیز دستخوش تغییرات شگرفی است، مسئله کوردها بهعنوان یکی از چالشهای حساس و کلیدی در سیاست داخلی و خارجی ترکیه بار دیگر در کانون توجه قرار گرفته است. بعد از حمله ۷ اکتبر به اسرائیل از سوی حماس، درگیریهای این کشور با محور مقاومت (حماس، حزبالله، سپاه پاسداران) در مناطق مختلف از غزه و لبنان گرفته تا عراق، سوریه و ایران شدت یافته است. در این وضعیت پیچیده، اسرائیل به منظور بازسازی نظم جدیدی در خاورمیانه و تقویت موقعیت خود و آمریکا در برابر قدرتهای جهانی همچون روسیه و چین، تلاش دارد تا ساختارهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی منطقه را به شکلی تنظیم کند که حداکثر منافع استراتژیک خود را تأمین نماید. یکی از اجزای مهم این استراتژی، پروژه «کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا» (IMEC) است که در سپتامبر ۲۰۲۳ و در جریان اجلاس گروه ۲۰ در هند رونمایی شد.
هدف اصلی این پروژه، اتصال اقتصادی و تجاری میان هند، کشورهای عربی، اسرائیل و اروپا است که میتواند زمینهساز تقویت امنیت انرژی، زیرساختهای حملونقل، و پیوندهای ارتباطاتی میان این مناطق شود. با اجرای این پروژه، انتقال کالاها و انرژی از هند به اروپا از مسیرهای جدید و قابل اطمینانتری انجام خواهد شد، و از وابستگی اروپا به مسیرهای پیشین کاسته میشود. یکی از تأثیرات احتمالی این کریدور اقتصادی، کاهش نقش ژئوپلیتیک ترکیه به عنوان یکی از گذرگاههای اصلی انتقال انرژی و ارتباطات به اروپا است؛ نقشی که همواره به عنوان یک برگ برنده استراتژیک برای ترکیه به شمار میآمده است. کاهش اهمیت مسیرهای سنتی ترکیه به دلیل این پروژه، میتواند موجب واکنشهایی از سوی مقامات ترکیه و طرفداران پروژه «خلافت ترکیه نوین» شود که برای دستیابی به قدرت منطقهای تلاش میکنند.
در نتیجه، اسرائیل سعی دارد با به چالش کشیدن ترکیه از طریق مسائلی همچون مسئله کوردها و فشارهای دیپلماتیک، مانع از اقداماتی شود که ممکن است ترکیه در برابر اجرای این پروژه انجام دهد. روابط ترکیه و اسرائیل، با وجود همکاری در حوزههای اقتصادی و انرژی، همچنان از تضادهای عمیق تاریخی رنج میبرد. پس از حملات ۷ اکتبر، ترکیه تحت رهبری اردوغان حمایت از فلسطینیان را افزایش داده و ظاهرا شدیداً مخالف سیاستهای اسرائیل در قبال آنان است. در این راستا، طرح اسرائیل برای ایجاد «خاورمیانه جدید» تهدیدی برای منافع ترکیه تلقی میشود و به تضادهای بیشتر بین این دو کشور دامن میزند. در این چارچوب، اسرائیل از مسئله کوردها بهعنوان اهرم فشاری بر ترکیه استفاده میکند. نظم جدیدی که در خاورمیانه در حال شکلگیری است، به حل مسائل مهمی همچون مسئله کوردها وابسته است که یکی از چالشهای اساسی در منطقه بهشمار میرود. ائتلاف اردوغان و باغچلی تلاش میکند مانورهای اسرائیل بر مسئله کوردها را کماهمیت و بدون راهبرد نشان دهد و همزمان با محدودسازی نقش کوردها در تحولات آینده، مانع نقشآفرینی بیشتر جنبش آزادیخواهی کوردها در داخل ترکیه و سایر بخشهای کوردستان شود. در این میان، باید تأکید کرد که ائتلاف اردوغان-باغچلی همواره با بهرهبرداری از رویکرد دوگانه، سعی داشته تا بهنوعی توازن ظاهری بین اهداف داخلی و فشارهای بینالمللی برقرار کند. از یک سو، این ائتلاف با اتخاذ سیاستهای سرکوبگرانه علیه جنبش کورد و اعمال محدودیت بر فعالان ، کنترل خود را بر مناطق کوردی تقویت میکند؛ از سوی دیگر، تلاش دارد تا با ژستهای محدود صلحطلبانه، خود را در جامعه جهانی بهعنوان بازیگری مصلح معرفی کند که آماده تعامل و گفتگوست.
باید توجه داشت که تاکتیکهای اخیر اردوغان-باغچلی، همچون اجازه ملاقات آقای عبدالله اوجالان با خانوادهاش «عمر اوجالان، نماینده دم پارتی» بعد از ۴۳ ماه انزوای کامل برای کاهش اعتراضات داخلی و کاهش فشار نهادهای بینالمللی حقوق بشری طراحی شده است. این اقدامات نمادین و موقتی نمیتواند جایگزین راهحلهای ساختاری و عادلانه برای پایان دادن به دههها درگیری و تنش شود.علاوه بر این، برکناری شهرداران منتخب کورد، که با رای مستقیم مردم به مقام خود رسیدهاند، نشاندهنده عدم تحمل دولت ترکیه نسبت به هرگونه نمایندگی مستقل کوردی و تضعیف فرایند دموکراتیک است. این اقدامات نهتنها اعتماد مردم کورد به دولت را خدشهدار کرده، بلکه باعث افزایش احساس سرخوردگی و ناامیدی در میان آنان شده است. به طور کلی، میتوان نتیجه گرفت که سیاستهای اردوغان و باغچلی نسبت به مسئله کوردها و آزادی اوجالان نه از سر تغییر واقعی در دیدگاههای آنها، بلکه به عنوان پاسخی تاکتیکی به فشارهای بینالمللی و رقابتهای منطقهای است. در نهایت، به نظر میرسد که هدف اصلی این ائتلاف حفظ ثبات قدرت خود در داخل و تقویت نفوذ منطقهای ترکیه است، بدون آنکه قدمی واقعی در مسیر تحقق صلحی پایدار و مبتنی بر عدالت برای جامعه کورد بردارد.