چه کسی می‌داند چند زن و مرد جوان کوردستان بر صخره‌های این کوه‌ها فریاد برآوردند؟ بگذار کوهستان‌ها داستان این قهرمانان را بازگو کنند. بگذار کوهستان‌ها حرف بزنند حتی اگر به اعماق گذشته برود، بگذار به هزاران قهرمان کوهستان احترام بگذارد و داستان آنها را یکی یکی بازگو کند، اما هرگز کافی نخواهد بود. هر کوهی داستان قهرمانان خود را دارد. این قهرمانان که عاشق میهن و سرزمین خود هستند، نام خود را با حروف طلایی در تاریخ آن کوه‌ها می‌نویسند. زندگی آنها بر این اصل استوار است: «هیچ زندگی دیگری جز زندگی آزاد وجود نخواهد داشت.» تضاد نور و ظلمت را در دل خود احساس کردند. درود فرستادن به آزادی و خورشید به هنگام سحر برای آنها امری ضروری بود. آنها بیشتر عمر خود را در میان صخره‌ها گذراندند و از خیلی چیزها دست کشیدند. اما حتی در عمیق‌ترین لحظات ناامیدی، کسانی که امید داشتند، زنده ماندند.

ما داستان رفیق خبات هیمو، گریلایی از روژاوا را خواهیم گفت که در بسیاری از نقاط میهن جنگید و زندگی خود را وقف مبارزه برای آزادی کرد. تمام هزینه‌هایی که برای آزادی پرداخت می‌شود مقدس است. هر هزینه‌ای معنای بیشتری به مبارزه در کوهستان‌های کوردستان می‌بخشد. در آن کوهستان‌ها حماسه‌ها نوشته شد. هر قهرمان به یک افسانه تبدیل شد و نام خود را به آیندگان واگذار کرد. دلش مثل یک کودک پاک بود، به بزرگی دریای پهناور، مثل کوه قوی بود. گریلا خبات هیمو در روستای هیمو از توابع قامشلو به دنیا آمد. این روستا، روستایی است که ده‌ها فرزند گرانقدر خود را تقدیم مبارزات آزادی کوردستان کرده است. او فرزند میهنی بود که امیدها و رویاها در آن ممنوع بود. او در سنین جوانی متوجه این واقعیت شد، بنابراین وارد یک جستجو شد. با این حال، برای رسیدن به مسیر صحیح، خود را در جنگ سختی دید.

در سال ۲۰۱۱ به صفوف گریلا پیوست

هر چه گریلا خبات بزرگ می‌شد، او شروع به شنیدن بیشتر در مورد رهبر آپو و مبارزات آزادی کوردستان کرد. از آنجا که در محیطی مملو از میهن‌دوستی بزرگ شد، رهبر آپو و جنبش آزادی را عمیق‌تر احساس می‌کند. انقلاب روژاوا تأثیر و هیجان زیادی بر گریلا خبات ایجاد کرد. او تصمیم گرفت در سال ۲۰۱۱ به صفوف گریلا بپیوندد تا با مبارزات رهبر آپو و گریلاهای آزادی بیشتر آشنا شود. او هم مثل هر جوان کوردی می‌خواست در کوهستان زندگی آزاد بسازد. این نشان داد که سفر او چقدر بزرگ و معنادار بود. گریلا خبات امید، شور و شادی خود را در میان جرقه‌هایی که به آسمان می‌روند، بزرگ کرد.

دوره آموزشی اولیه خود را در منطقه گاره گذراند و با موفقیت به پایان رساند. رفیق خبات که به دلیل شخصیت متواضع و فداکار از محبوبیت زیادی در بین رفقایش برخوردار بود، به سرعت خود را با کوهستان و زندگی گریلایی وفق داد. او زندگی گریلایی را تولد دوباره تعریف کرد و با این زندگی جدید ادغام شد. پس از مدتی کار و پراکتیک خود را در منطقه گاره به پایان رساند و در مناطق مختلف کوردستان به انجام وظیفه گریلایی‌اش پرداخت. در آن زمان جنگ سختی در روژاوا جریان داشت. در جریان این انقلاب صدها تن از فرزندان قهرمان خلق کورد به شهادت رسیدند. یکی از این قهرمانان برادر گریلا خبات بود. او برای اینکه لایق یاد برادر و همه رفقای شهیدش باشد و برای آنکه برای آزادی مردم کورد قوی‌تر بجنگد، تصمیم گرفت به منطقه گاره برگردد.

عشق او به میهنش به زندگی او معنا بخشید

رفاقت همیشه رگ حیات پ‌ک‌ک بوده است. گریلا خبات هم رفیقی بود که از میراث مقاومت رفقایش محافظت کرد و هرگز اسلحه‌هایشان را روی زمین رها نکرد. او هم از نظر ایدئولوژیکی و هم از نظر سازمانی بسیار قوی بود. تمام دانش و تجربه‌ای را که داشت به رفقایش آموخت. وفاداری و اعتقاد او به حزب زیاد بود، او هرگز از خط رهبری کوتاه نمی‌آمد. او با چشم‌اندازهای آزادی پیش می‌رفت. در هر زمینه‌ای که در آن حضور داشت خود را آموزش می‌داد و به یک مبارز آپویی نمونه تبدیل می‌شد. او با احساس مسئولیت عمل می‌کرد و معتقد بود که باید بارهای بیشتری را به دوش بکشد. از این رو پس از پراکتیک طولانی مدت در منطقه گاره، برای وظیفه جدید خود به منطقه متینا می‌رود.

گریلا خبات در منطقه متینا با مشارکت فداکارانه و صادقانه پراکتیک موفقی انجام می‌دهد. با این حال، او هرگز خود را کافی نمی‌بیند و فکر می‌کند که باید مسئولیت‌های بزرگ‌تری را بر عهده بگیرد. این امر از طریق فرماندهی امکان‌پذیر است، بنابراین در ایفای نقش پیشاهنگی‌اش تردید نکرد. در منطقه متینا رفقایش را رهبری می‌کرد. با هر گامی که با رویای میهنی آزاد برمی‌داشت، طوفانی در دلش می‌پیچید. عشق او به میهنش به زندگی او معنا می‌بخشید. او برای میهنی آزاد و جامعه‌ای آزاد سوگند یاد کرد. او به مبارزه برای این امر ادامه داد. فقط دل‌های شجاع می‌توانند دشمن را شکست دهند. آتش آزادی که در دل گریلا خبات شعله‌ور بود، دشمن را می‌ترساند. اما آنها از درک این موضوع ناتوان بودند و به همین دلیل حملات خود را بیش از پیش افزایش دادند.

گریلا خبات هیمو در ۲۴ اکتبر ۲۰۲۱ در منطقه متینا به همراه رفیقش بختیار دژوار (سرحد تَکین) در اثر حمله دولت ترکیه به کاروان شهدا پیوست.