دوران کالکان عضو کمیته رهبری حزب کارگران کوردستان پیام رهبر خلق کورد، عبدالله اوجالان را که با برادرش محمد اوجالان تماسی تلفنی برقرار کرده بود در گفتگویی با خبرگزاری فرات مورد ارزیابی قرار داد. بخش سوم و پایانی این گفتگو به شرح زیر است.
خبرگزاری فرات نیوز: اوجالان گفته است: دیگر لازم است که کوردها متحد شوند، با خودشان به توافق رسیده و اگر مشکلی بین خودشان وجود داشته باشد، آن را از طریق دیالوگ حل کنند. این وظیفه بر دوش خانوادههای بارزانی، طالبانی و رفقای قندیل گذاشته شده است. خلق کورد و ما امیدواریم که هیچگونه خونریزیی روی ندهد. از خلق، نهادها و شخصیتها درخواست کرده است که مسئولیتهای خود را در این رابطه به جا بیاورند. از این طریق، طرفهایی که به عنوان مخاطب قرار گفتهاند، امروز در چه موقعیتی قرار دارند و باید چگونه به این درخواست پاسخ دهند، باید از هم اکنون به بعد چه اقداماتی انجام شود؟
دوران کالکان: رهبر آپو در تماس تلفنی مذکور خود هم از رهبران احزاب و هم افکار عمومی کوردی درخواست کرده است و این فراخوان را برای آنان منتشر کرده است. باید در چارچوب این موضوع را تحلیل کرد. البته نه تحلیلی است که تنها احزاب سیاسی، رهبران آنها قادر به حل مسئله باشند و نه تحلیلی است که تنها از طریق افکار عمومی به نتیجه دست یافت. وضعیت کنونی هم رهبران کنونی احزاب را در این مسئله درگیر میکند و هم روشنفکران کورد، هنرمندان، زنان، جوانان و نویسندگان، تمامی نیروهای پویای جامعه و گروههای مرتبط با تلاشهایی که در راستای اتحاد ملی انجام شدهاند را درگیر میکند. افکار عمومی دمکراتیک ملی را در این مسئله درگیر میکند. چنین وضعیتی شاید تنها از طریق مشارکت دادن تمامی این عناصر امکانپذیر باشد. ما باید این وضعیت دوطرفه را مشاهده کرده و درک کنیم. یعنی صرفا احزاب و رهبران احزاب قادر به حل این مسئله نیستند، افکار عمومی دمکراتیک نیز به تنهایی نمیتواند این مسئله را حل کند. تا زمانیکه این دو طرف با یکدیرگ نباشند، مسئله اتحاد ملی نمیتواند به طور کامل حل شود.
اشاره شد که اخیر تلاشهای کنگره ملی کوردستان، تلاشهای هنرمندان کورد، احساس مسئولیت و ایفای نقش مثبت رسانهها برای ایجاد اتحاد ملی دمکراتیک در جریان بوده و پیشرفتهای خوبی در این رابطه روی داده است. جان، خاطره و عشق برای اتحاد ملی بسیار قدرتمند بوده و در سطح جامعه نیز در این باره حساسیت وجود دارد. از این طرف، در میان برخی از سازمانها و شخصیتها، گروههای اجتماعی، در میان افکار عمومی نیز خساسیت ایجاد میشود. در میان خود این مسئله را حل کردهاند، بر عرصه سیاست نیز فشارهای خوبی ایجاد شده است، آن را تشویق میکند و جهتهای آن را مشخص میکند. از این جهت حایز تاثیر مهمی است. با خاطری آسوده میتوان گفت که اگر نهادهای سیاست داخلی بتوانند مسئله را حل کنند، در سطح اجتماعی هیچ گونه مشکلی وجود ندارد. برعکس، در این بعد شاهد همکاری و حمایت، تشویق و مشارکتی فراوان نیز هستیم اگر سیاست کورد برای ایجاد اتحاد دمکراتیک ملی قدم بردارد، گروههای اجتماعی، افکار عمومی، جوانان، روشنفکران و هنرمندان آنها را مورد حمایت و تشویق قرار میدهند، با شور و شوقی بزرگ به ان میپیوندند، از این تلاشها حمایت میکنند. نیروهای چندانی وجود ندارند که در مقابل دستیابی به اتحاد ملی به مانع تبدیل شوند. برخی از گروهها دارای منافع منطقهای و جهانی هستند و مانعتراشیهای از سوی آنان است. باید این مسئله را به خوبی مشاهده و درک کرد.
از این طرف، خواست و فراخوان رهبر آپو برای افکار عمومی و مسئول نیز معنادار و مهم است. در این رابطه میتوانیم بگوییم: احساس مسئولیت و اقدامات مهمی انجام شدند که ما برای حل مسئله به آنها توجه نماییم، تا سیاستورزی در میان کورد از طریق مجرای یک پلتفرم دمکراتیک ملی در کنگره به صورت اجماع نظر انجام شود؛ هر چند این موضوع نیز به طور یکجانبه کافی نیست. ضعفها و نواقصی دارد. باید بیش از این مبارزه و تلاش کرد. رنج بیشتری در این باره کشید. باید بیش از این موثر بوده و آن را با اطمینان به موفقیت رساند. نباید گفت که بله، آن را به سطحی ارتقا دادیم، تلاش کردیم اما بیش از این نتیجهای عاید نشد، بیش از این با موفقیت روبرو نمیشود، روحیهاتان را حفظ کنید. فراخوان رهبری برخلاف این است و میخواهد که بیش از این فعالیت مضاعفی صورت گیرد، راهکارهای بهتری برای دستیابی به راه حل، سیاست اصولی باید یافت شده و از افکار عمومی و دمکراتیک ملی کوردی عمل در این راه را میخواهد. ما نیز یکی از ابعاد آن را درک کردهایم.
دومین بعد آن برای احزاب و رهبریهای احزاب است. مواردی را که رهبر آپو مشخص کرده است این موارد هستند، منظور وی رهبران پ.د.ک، ی.ن.ک و پ.ک.ک هستند. اصولا زمانی که میگوید خانواده بارزانی و طالبانی و قندیل منظور وی رهبران این احزاب هستند. صراحتا منظور آنان هستند. سطح رهبرانی که رهبر آپو معرفی میکند، اگر در سطح کنگره دمکراتیک به سوی برقراری اتحاد ملی گام بردارند، در میان حزبها نیز موضعی که آن را محدود نماید، ظهور نمیکند. هیچ مخالفتی جدی که فعالیتهای پد.ک، ی.ن.ک و پ.ک.ک را محدود نمایند را نمیتوان دید. رهبر آپو تا اندزهای به این واقعیت نیز اشاره کرده است.
در اصل، مشکلاتی روی میدهند که از رهبران رده بالای احزاب، از سازمانهایی که سیاست احزاب را مشخص میکنند، سرچشمه میگیرند. کسی که اختلافات موجود را ایجاد میکند، مانع از ایجاد اتحاد در کنگره ملی میشود، مانع از تاسیس و تحقق آن میشود، این ردههای بالا هستند. رهبر آپو میخواهد که این مشکلات حل شوند. درخواست میکند که هر شخص مسئولیت خود را انجام دهد. ما پیامهای مرتبط به خودمان را دریافت کردیم و براین اساس ما این برخورد را با موضوع انجام میدهیم. بدون تردید ما به پیامهایی گوش دادیم که از خلق نیز به ما رسیده بودند و ما فراخوان رهبر آپو برای "اتحاد ملی و بر اساس دیدارهای آشتی و در پیش گرفتن راهکارهای سیاست دمکراتیک برای حل مسائل" را بسیار مهم و ارزشمند دیده و بر این اساس نوع برخورد خود را مجددا ارزیابی کرده و تلاش کردیم تا ان را بیشتر توسعه دهیم. در این رابطه این مسئله شایان ذکر است.
در رابطه با درک این تلاشها از سوی مخاطبان تلاشهایی را انجام دادیم. از طریق رسانهها، از راههای متعدد به منظور اینکه درخواست رهبر آپو به همه برسد ما تلاش کردیم. در این رابطه براین باور نیستیم که محدودیتی وجود داشته باشد یا اطلاعات در این رابطه کم باشند. پاسخ به این فراخوان بر عهده مخاطبان آن است، بر عهده رهبران پ.د.ک و ی.ن.ک است. همچنین اشاره کردیم که اماده هستیم و برای این مسئله نیز آمادگی داریم که تمامی مشکلات را از طریق دمکراتیک با سیاست دمکراتیک مورد مذاکره قرار داده و حل نماییم. رهبران دیگر ما در سطوح شخصی و سازمانی، فراخوانهایی را منتشر کردند. صریحا نیز به افکار عمومی این تعهد داده شده است که ذهنیت جمعی جنبش ما براین اساس مبتنی است. ما براین باوریم که مخاطبان درگیر با این موضوع نیز چنین موضعی را بگیرند. ما نمیتوانیم که به نمایندگی از انان چیزی را منتشر کنیم، باید از خود آنان پرسش نمود. باید از رهبران ی.ن.ک و پ.د.ک پرسید. باید در این رابطه اطلاعاتی را کسب کرد که آنها چگونه با این مسئله برخورد میکنند. آنها مشخص میکنند، ما نمیتوانیم در این رابطه چیزی بگوییم، البته ما میخواهیم، ما فراخوان رهبر آپو را دوباره میکنیم، ما میگوییم که باید مسائل و مشکلات از طریق دمکراتیک باید حل شوند، ما اتحاد دمکراتیک ملی، ائتلاف و همپیمانی را براین اساس حل میکنیم. میخواهیم که مسائل در این چارچوب حل شوند. آشکار اعلام میکنیم، بدون هیچ تردیدی از شروع هیچگونه برخورد و رویارویی داخلی حمایت نمیکنیم. طرفدار جنگ و برخورد بین کورد و خونریزی نیستیم. رفقای دیگر نیز گفتهاند، من نیز ان را تکرار میکنم. کسی که این موضعگیری را میکند، رهبران احزاب هستند. ما امیدواریم و براین باور هستیم که آنها نیز موضع سازندهای را اتخاذ کنند، واقعیات را به خوبی ببینند، با دروغ و بازیهای برخی از گروههای منفعتطلب فریب نخورند، دریابند که بزرگترین نیرویی که میتواند کورد را به یکدیگر نزدیک کند، نیروی اتحاد کورد و دمکراسی بوده و باید ان را ببینند، از صمیم قلب به ان اعتقاد داشته و بر اساس آن عمل کنند. ما میخواهیم که اینگونه باشد. اگر مخاطبان مذکور ما در این راستا یک قدم بردارند، باید همه براین نکته واقف باشند که ما دو قدم برخواهیم داشت. براین نکته تاکید میکنیم.
بدون تردید رهبر آپو میگوید: نباید دیگر خونی ریخته شود، برخی از گروههای اجتماعی در این رابطه فراخوان منتشر کردند، حساسیت فراوانی در این رابطه وجود دارد. هیچ کس نمیخواهد که خونریزی روی دهد، نمیخواهد که مسئله و مشکل بر مبنای خونریزی حل شود. آنها از موجودیت کورد، از آزادی و دمکراسی کورد هیچ نفعی ندارند، برعکس، ضرر میبینند. خونریزی بین کوردها با حمایت گروههای خارجی، گروههایی که مسئله کورد را ایجاد کردند، تحریک میکنند، گسترش میدهند، در راستای بهرهبرداری آنها قرار دارد. به همین علت باید موضع گرفته شود که در راستای خدمت و بهرهبرداری دشمنان قرار نداشته و به خلق، آزادی و دمکراسی آسیب نرساند.
خبرگزاری فرات نیوز: رهبر آپو گفت که: احزاب و نهادهای روژآوا نتوانستند نهادهای دمکراتیک را گسترش دهند و با این نقد نگاه خود را نسبت به این مسئله آشکار کرد. احزاب و سازمانها چگونه میتوانستند آن را توسعه بخشند یا باید چکار میکردند؟
دوران کالکان: همانند باشور، در روژآوای کوردستان نیز برای توسعه و گسترش اتحاد دمکراتیک ملی کورد و دمکراسی کورد زمینه گستردهای برای فرصت و امکانات وجود داشته است و مهم بوده است. سیستم دمکراتیک نمونه میتوانست گسترش پیدا کند. حیات سیاسی دمکراتیک که راه را برای تمامی خلقها و انسانیت بگشاید، رهبری و پیشاهنگی آن را داشته باشد، ابعاد آن را مشخص کند، پدیدار شد. میتوانست بر تلاشهای آزادی کورد و دمکراتیک کورد تاثیرگذار باشد، رنج بیشتری را برای مبارزه متحمل میشد، در توسعه سوریهای دمکراتیک نیز نقش مهمتری را ایفا میکرد. اما اگر به این موضوعات توجه شود میبینیم که مشکلاتی در این باره وجود دارند، نواقصی وجود دارند، منفعتطلبی وجود دارد، دست نیروهای خارجی و محیطی وجود دارد. هر گروه و شخصی درصدد تحمل سیاست خود است، به همین دلیل در توسعه و پیشرفت به نوعی مانعتراشی میکند. در نتیجه تلاشها و پیشرفتها ضعیف میشوند. در نمونه روژآوا موانعی وجود دارند. برای نمونه میبایست در رابطه با گسترش دمکراسی، دمکراسی کوردی با مشارکت تمامی کوردها به شیوهای موثر میبایست ایجاد میشد. تلاشهای سیاسی گروههای متنوعی میتوانستند در آن جای بگیرند. زنان، جوانان، کارگران و زحمتکشان مانند احزاب سیاسی باید نقش خود را ایفا کنند، تمامی جنبشهای سیاسی میتوانستند در درون این تلاشها و فعالیتها جای بگیرند و به صورت فعال در ان مشارکت میکردند، میتوانستند از انقلاب آزادی صیانت کنند، میتوانستند حیات دمکراتیک را ایجاد کنند، امکان ایجاد جنبش دمکراسی بزرگ متنوعی وجود داشت.
همچنین پیشرفتها در روژآوا میتوانست با پیشرفت و توسعه دمکراتیک در سوریه نقش مهمی ایفا نماید. اما زمانیکه به تمامی این موضوعات دقت کنیم میتوان محدودیتها را مشاهده کرد. رهبر آپو پیش از این نیز تفکرات خود را ابراز داشته بود. گفته بود که این اقدامات تنها به روژآوا نباید محدود شود، در تمامی عرصههای سوریه باید ذهنیت دمکراتیک و سیاست دمکراتیک گسترش یابد، اتحاد سوریه باید مبنا قرار گرفته شود، توسعه در شمال-شرق سوریه در عرصه های دیگر سوریه نیز باید مورد بحث و بررسی قرار گیرد، در این حوزهها کمبود و نواقص وجود دارند.
مشکلات جدیدی در این رابطه وجود دارند، دیدارهایی نیز در این رابطه وجود دارند، به منظور صیانت از این دستاوردها تلاشهایی در جریان هستند، تمامی این اقدامات در رسانهها نیز بازتاب یافتهاند و ما آن را پیگیری میکنیم. اما مشکلاتی وجود دارند که برای حل آنان نیز تلاشهایی در جریان هستند. شاید از تمامی تلاشها برای راه حل اطلاع نداشته باشیم، اما مهم اینست که این پیشرفتهای انقلابی بزرگی در جریان هستند. مشخص شده است که پارادایم رهبر آپو، فلسفه آزادی وی، خط ایدئولوژیک سیاسی وی مبنا قرار گرفته میشود. در وقاع حل دمکراتیک و کنفدارلیسم دمکراتیکی که نیازمند این خط فکری است، در تمامی ابعاد خود متحقق میشود و باید توسعه یابد، و از این طریق باید بر تمامی مشکلات و موانع فایق آمد. مطمئنا باید در برابر کاستیها و محدودیتهای منطقهای، محلی، محدودیتهای حزبی جبهه گیری کرد، مطمئنا باید از محدودیتهای اتنیکی و ملی رهایی پیدا کنند.
جنبش جامعه دمکراتیک که نماینده تمامی اقشار جامعه است، حیات جامعه دمکراتیک باید در عرصه واقعی جامعه تحقق پیدا کند. خودمدیریتی دمکراتیک و کنفدرالیسم دمکراتیک این ذهنیت و این سیستم سیاسی را بازتاب میدهد. تحقق این موارد در عمل در نتیجه اقدامات فوقالذکر باید در وجه عینی نمود پیدا کند. ما براین باوریم که ارزیابیها در روژآوا براین اساس باید قرار گیرد. هم مشکلات فکری و هم نیز توسعه و گسترش [این سیستم] قابل مشاهده هستند. باید گسترش در هر دو سطح دیده شود و ارزیابی شود. در رابطه با موضوع تفکر و تعمیق نیاز به بازنگری و در موضوع گسترش نیز نیازمند گذار از محدودیتها هستند. به همین دلیل است که رهبر آپو این محدودیتها و تنگنظریها را نقد میکند.
خبرگزاری فرات نیوز: در مجموع از موضوعاتی مانند گسترش، سازماندهی هر چه بیشتر و قدرتگیری بیشتر صحبت میشود و فقدان آن مورد انتقاد قرار گرفته است، از مثال «یک مغازه تنگتر اما متعلق به خودم» استفاده میکنند. با ارائه این مثال چه انتظاری دارند؟ چگونه میتوان در چنین وضعیتی شایسته و سربلند به ان پاسخ داد؟
دوران کالکان: متاسفانه ذهنیت «کم باشد، اما متعلق به من باشد»، وضعیتی مخاطره برانگیز و در برهههای مختلف تاریخی در بسیاری از حوزهها ظهور کرده است و به گسترش انقلابی آسیب میرساند. چنین ذهنیتی در میان تمامی جنبشهای انقلابی، در سطوح مختلف ایجاد میشوند، تجربه میشوند و این امر نیز به پیشرفت انقلاب اسیب میرساند. علت نیز اینست که در قالبهای ایدئولوژیک، برخورد تئوریک، در عدم سیاسی بودن که نمیتوان نیرویی گسترده رهبری خلق نماید، انسان نمیتواند بر اساس آن سیستمی تطابقپذیر را ایجاد کند. جنبشهای انقلابی بعد از مبارزات دشوار تئوریک و ایدئولوژیک عمدتا بر جنگ انقلابی یا بر مقاومت انقلابی تمرکز و قیام توسعه و تا اندازهای بر جسارت و فداکاری، دردها و آلام سنگین، با مبارزهای دشوار و زحماتی طاقتفرسا به دستاورد میرسند. با کسب این دستاوردها، اما ذهنیتهای اشتباهی نمود پیدا میکنند. ما در دشواریها و تنگناها این کار را انجام دادیم، آسیبهای زیادی را متحمل شدیم، زخمت کشیدیم، پس باید همه چیز به ما تعلق داشته باشد. ذهنیتهایی با نوع برخورد مبتنی بر منیت و اگویستی، شخصی ظاهر میشوند.
چنین وضعیتی اجازه نمیدهد که جنبش انقلابی توسعه یافته و بسط و عمق پیدا کند، گسترش پیدا کند، به تمامی جامعه سرایت پیدا کند، بر منطقه و سطح جهانی تاثیرگذار باشد. این برخورد را که [انقلاب] باید متعلق به من باشد، ظهور پیدا میکند و در نوع خود امری اشتباه است. نتیجه ایجاد مانع و محدودیت و تنگ نظری است. این ارزیابی که بگذار کم باشد، اما متعلق به من باشد، متعلق به نگرش انقلابیون روس است. بعد از انقلاب اکتبر این ذهنیت مانند ذهنیتی که در مقابل انقلاب مانع ایجاد نموده است، به انقلاب صدمه رسانده است. در این رابطه نیز که بر ابعاد آن تعمیق کرده و انقلاب را تعمیق بخشند و گسترش دهند هیچ ابتکاری به خرج ندادهاند.
از طرف دیگر، در این نوع برخورد که آن را بسیار تئوریک و ایدولوژیک نیز میدانند، به سیاست توجه نمیکنند، بلکه به شیوهای دگماتیک و در چارچوب قالب عمل میکنند. دشواریهای بزرگ گسترش و توسعه، تعمیق و گسترش انقلاب در کانون بحثها قرار میگیرند. به برخورد و تلاشهای جدیدی نیاز پیدا میشود. ناتوانی در مواجهه با این مسائل ظهور میکند. چنین وضعیتی اجازه نمیدهد که جنبش انقلابی توسعه یافته و بسط و عمق پیدا کند، گسترش پیدا کند، به تمامی جامعه سرایت پیدا کند، بر منطقه و سطح جهانی تاثیرگذار باشد. این برخورد را که [انقلاب] باید متعلق به من باشد، ظهور پیدا میکند و در نوع خود امری اشتباه است. نتیجه ایجاد مانع و محدودیت و تنگ نظری است. این ارزیابی که بگذار کم باشد، اما متعلق به من باشد، متعلق به نگرش انقلابیون روس است. بعد از انقلاب اکتبر این ذهنیت مانند ذهنیتی که در مقابل انقلاب مانع ایجاد نموده است، به انقلاب صدمه رسانده است. در این رابطه نیز که بر ابعاد آن تعمیق کرده و انقلاب را تعمیق بخشند و گسترش دهند هیچ ابتکاری به خرج ندادهاند.
در روژآوا نیز در انقلاب ما عموما در این چارچوب پیشرفت حاصل شده است؛ که بگذار کم باشد، اما باید متعلق به من باشد، ما باید هم چیز را کنترل کنیم، باید تمامی موارد بر اساس خواست من باشد، فردگرایی و تا اندازهای نگرش مبتنی بر تحت مالکیت بودن مشاهده میشود. ذهنیت و تفکر آزادیخواهانه و دمکراتیک با این نوع برخورد تطابق ندارد. رهبر آپو پیش از این نیز اعلام کرده بود ما خواهان تفکرات بلند و متعالی و سازماندهی بزرگ هستیم. محدودیت در عرصه سازماندهی و فعالیت، تعصب و کوتهنظری را نقد میکند. این نوع برخورد را به عنوان بزرگترین مانع در مقابل توسعه و گسترش انقلاب ارزیابی کرده بود. اعلام کرده بود که همراه با گسترش این تفکر، خط ایدئولوژی سیاسی، همراه با واقعیتی که همگان را نشانه میرود، میتواند تمامی آحاد جامعه را در بر گیرد.
هر کس به فکر آینده خود است، مراجعه نکردن به دیگر افراد جامعه و بر این مبنا عدم سازماندهی تمامی آحاد جامعه و مسئول دانستن هر فرد، عدم پذیرش افراد دیگر و عدم مشارکت تمامی جامعه در جریان مبارزه وجود دارد. در واقع انقلاب محدود و کوچک میشود. میتوان آن را مانند نوع برخوردی مبتنی بر تصفیه نیز مشاهده کرد. در نوع خود محدود کردن مرزهای انقلاب بوده و به معنای تقویت محدودیتهاست. این ذهنیت محدود، مرتجع، مرز گذار، مبتنی بر فردیت و منیت آسیبهای بزرگی را بر سازمان و فعالیتها، مشارکت در صفوف انقلاب وارد آورده و مشارکت بخشهای مختلف جامعه را محدود کرده و به تملک گرایی پهلو می زند. این رویکرد مشارکت، مسئولیت پذیری را با محدودیت مواجه میکند. آنچه را که با خود آغاز میکند، خود محدود میکند، به همین دلیل است که همه را در بر نمیگیرد، ذیل دایره و شمولیت آزادی و دمکراسی قرار نداده و بسط و گسترش پیدا نمیکند، به عنوان موضعی عملی-سیاسی و منفعت محور و فردیت محور، قابلیتهای ان به صورت محدود بسط پیدا میکند. این وضعیت را باید از این دیدگاه مورد انتقاد قرار داد. این خواست و میل که بگذار کوچک باشد اما به من تعلق داشته باشد، میل و خواست خرده بورژوازی است.
در مقابله با این خواست یک انقلابی چه باید بکند؟ در مقابل این خواست و میل باید خواست «بگذار بزرگ باشد و به همه تعلق داشته باشد» را باید قرار داد. باید انقلاب به صورت عمیق گسترش یابد، بزرگ شود و همه را زیر چتر خود قرار دهد. در چنین صورتی است نباید از این خواست ترسید.
این ذهنیت در نتیجه ذهنیت خرده تولید کننده، خرده بورژوازی و فردیت محور و ملت پرست است. مطمئنا باید این خواست و این ذهنیت را مورد انتقاد قرار داد و ان را در هم شکست. باید در مقابل این ذهنیت، ذهنیت بگذارید بزرگ باشد و همه را در بر گیرد، همه ذیل آن قرار گرفته و همه در ان سهیم بوده را گسترش دهیم. این نیز از طریق سازماندهی و فعالیت، به گونهای که در انقلاب مشارکت داشته باشند امکانپذیر میشود، باید همه به شیوهای موثر در انقلاب مشارکت کنند و همه در صفوف مبارزه آزادیخواهانه جای بگیرند، همه در ایجاد ملت دمکراتیک فعالانه مشارکت داشته باشند، باید چنین مبارزه انقلابی از طریق حزب، از طریق کادرهای حزب، از طریق کادرهای رهبری محدود نشوند.
در واقع، درستترین مسئله اینست که این انقلاب صرفا به بخش مشخصی از جوانان و زنان محدود نشود، همه را در آن مشارکت دهند. هر شخصی را که میتواند سهمی در ازدیاد و گسترش انقلاب داشته باشد در ان مشارکت دهند، با مشارکت همه، انقلاب قدرتمندتر و سرزندهتر، غنیتر، حماسیتر خواهد بود. با چنین ذهنیتی از انقلاب، با این اشخاص میتوان وارد عمل شد. چنین انتظاری میرود. به همین دلیل لازم است که در مقابل ذهنیت خرده بورژوازی و فردمحور، ملت محور، مبتنی بر منیت، در مقابل این وضعیت، این حس و تفکر مقابله کرد، بدون هیچ تردیدی باید علیه ان ایستاد، گسترش و توسعه آن را مورد توجه قرار داد، پیشبینی نمود که همه را به صفوف آن وارد کرد، و این عین دمکراسی است. به همین دلیل نیز باید هم دمکراتیک بود.