تکمیلی | صبری اُک: خلق کورد پیشاهنگ سده جدید

صبری اُک با اشاره به بازترسیم نقشه خاورمیانه خاطرنشان ساخت که خلق‌های منطقه مانند قرن پیش بدون سازماندهی و بدون قدرت نیستند. خلق کورد که در قرن پیش نادیده گرفته شد امروز حاملان نقش پیشگامی هستند.

صبری اُک عضو شورای رهبری کنفدرالیسم جوامع کوردستان (ک.ج.ک) در رابطه با وضعیت سوریه و شمال-شرق سوریه با خبرگزاری فرات نیوز گفتگو کرد.

صبری اک در این گفتگو یادآور شد که جنگ خاورمیانه همچنان ادامه یافته و از آن به عنوان جنگ جهانی سوم نام برده و اظهار داشت یکی از طرف‌های این جنگ در راستای منافع نیروهای هژمون بین المللی با کشور دیگری به جنگ برخاسته است. اک خاطرنشان ساخت که تنها راه، دستیابی به راه حل دمکراتیک در خاورمیانه بوده و در این رابطه اظهار داشت: در این نقطه باید همواره بیش از پیش به آینده اعتماد و امید داشت. بیش از هر زمان دیگر باید با شور و حماسه به پیروزی امید داشت. خاورمیانه با رنسانسی بزرگ مواجه است. مبارزه‌ای که با پارادایم ملت دمکراتیک رهبر آپو در جریان است، تمامی خلق را هوشیار کرده و پیشاهنگی می‌نماید. خط رهبری پیشگامی این حرکت را بر عهده دارد.

اک با اشاره به بازترسیم نقشه خاورمیانه اظهار داشت خلق‌های منطقه مانند سده پیش بی‌اراده، بدون سازمان و بدون قدرت با این مرحله روبرو نیستند. کورد که در سده پیش نادیده گرفته شده بود، اکنون با ایجاد حیات دمکراتیک خود در مبارزه دمکراسی‌خواهانه خاورمیانه با اراده، مطالبه و اعتقاد خود، با عزمی راسخ نقش پیشاهنگی خود را ایفا می‌کند.

تاراج و یغماگری اردوغان فراسوی اقدامات عثمانی‌هاست

اک در رابطه با جنگ ادلب نیز خاطرنشان ساخت که بعد از رویدادهای ادلب، وضعیت سوریه وارد مرحله‌ای جدید شد. اردوغان در یکی از اظهارات خود آشکارا دست به تهدید زده و اظهار داشت: اگر نیروهای رژیم سوریه تا آخر ماه مارس از محاصره پایگاههای دیده‌بانی ما دست برنداشته و عقب‌نشینی نکنند، سر آنها بر بدنشان نمی‌ماند. اردوغان سیاست اشغالگری و تاراج را بر مبنای نظریات فاشیستی خود به پیش می‌برد. بدین منظور نیز برخی براین باور هستند که اردوغان نقش خود را در تداوم سیاستهای عثمانی به پیش می‌برد. خیر اینگونه نیست، امپراتوری عثمانی اشغالگر بود، اما صرف به تاراج اقتصادی دست می‌زد. اما اردوغان همراه با تاراج اقتصادی، بدون توجه به اشغالگری صرف، سیاست برتری و تصرف سیاسی و نظامی را نیز به پیش می‌برد. یعنی در صدد حفظ و تداوم اشغالگری از طرف نظامی و سیاسی است. در عفرین دانشگاهی را احداث نموده است، دست به آسیمیلاسیون زده است، سیستم مدیریتی دولت ترک را ایجاد کرده است. در مناطق دیگر اشغال شده نیز همان سیاست را ادامه می‌دهد. این رویکرد را نیز از طریق تبهکاران فاشیست داعش و جبهه النصره ادامه می‌دهد. در زمان اشغال عفرین تبهکاران فاشیست را در خط مقدم نبرد قرار داد. در سریکانی و گری سپی نزدیک به ۲ هزار تبهکار کشته شدند. طبق آمار به دست آمده شمار نیروهای کشته شده ارتش ترک بسیار کم بود. فاشیسم اردوغان با استفاده از تبهکاران فاشیست در جریان جنگ، این مسئله را به عنوان آوانتاژ و کارت مهمی برای خود می‌بیند. گفته می‌شود که در لیبی بیش از ۲۰۰ تبهکار کشته شده است، اما تلفات ارتش اشغالگر ترک کم است. اردوغان از طریق تبهکاران فاشیستی که به جنگ اعزام داشته است آنها را به سوی مرگ اعزام کرده و بر سر آن‌ها دست به معامله می‌زند. جنگ اخیر در ادلب نیز بر همین منوال است. اردوغان با ویژگی‌های خود، واقعیت موجود سیاست یا معادلات سیاسی موجود را به شیوه‌ی غیر‌اخلاقی مورد استفاده قرار می‌دهد. ترکیه سالیان درازی است که سرمایه بین‌المللی را به سوی خود جلب می‌کند. اردوغان از این مهم به خوبی استفاده می‌کند. از اهمیت ژئوپولتیک و استراتژیک ترکیه مطلع بوده و از آن بهره‌برداری می‌کند. اک در بخش دیگری از سخنان خود خاطرنشان ساخت که دولت ترک همراه با آمریکا، اروپا و ناتو از پیوندهای مستحکم و استراتژیکی برخوردار بوده  و در این رابطه اردوغان از شکاف‌های بین روسیه و آمریکا بهره می‌برد. حتی اگر مقطعی نیز بوده باشد، به نتایجی دست یافته است.

اردوغان در بدترین موقعیت خود قرار دارد

در بخش دیگری از سخنان خود صبری اک خاطرنشان ساخت که اردوغان دچار تنگنا و محدودیت شده است. خصوصا به دلیل موشک‌های اس-۴۰۰ نتوانست حمایت قدرتمندانه آمریکا و ناتو را کسب کند. از سوی دیگر ترکیه نمی‌تواند به جنگ آشکاری علیه روسیه نیز دست بزند. اما امروزه می‌توان گفت که اردوغان در بدترین وضعیت ممکن خود قرار گرفته است. اردوغان در ادلب جبهه النصره و تبهکاران دیگر را در اختیار روسیه و نیروهای رژیم قرار داده و از طریق این حملات خواست تا به معامله‌ای سریع با روسیه دست زده و موقعیت خود را قدرت بخشد. آشکار است که پیش‌بینی نمی‌کرد که روسیه با چنین شدتی به ترکیه پاسخ بدهد. در واقع، اگر روسیه در دو روز گذشته آسمان سوریه را برای ترکیه باز نمی‌کرد، اردوغان دچار شکست می‌شد. تبهکاران وابسته به وی نیز متفرق می‌شدند. ارتش اشغالگر ترک متحمل تلفات سنگین‌تری می‌شد و احتمالا از ادلب نیز عقب‌نشینی می‌کرد. اما گشودن آسمان سوریه برای دولت ترک، برای اردوغان به راهی برای رهایی تبدیل شد. به رغم این نیز گفته می‌شود که ارتش اشغالگر ترک در جنگ ادلب نزدیک به ۱۲۰ کشته و مجروح داشته است. اما با این وجود دولت ترک تلفات فراوانی داشته است.

شکست اردوغان در مسکو

اک در ادامه افزود: اردوغان در مسکو نیز به اهداف خود دست نیافته و با عزیمت به مسکو و افتادن به پای پوتین، حتی روحیه خود را نیز از دست داده و در بعد سیاسی نیز با شکست مواجه گردید. شاهراه زمینی M5 و M4 را از دست داده است. سراقب نیر به دست نیروهای سوریه و روسیه اقتاده است. در مقابل، ارتش اشغالگر ترک و تبهکاران وابسته به آن در ادلب، مناطق فراوانی را از دست داده‌اند. یعنی اردوغان در مسکو با شکست مواجه شد. اگر اردوغان و تبهکاران وابسته به آن در ادلب به پیروزی دست می‌یافتند این مسئله می‌توانست برای روسیه و سوریه به یک شکست کامل منتهی شود. در وضعیت موجود کنونی حتی اگر شکست نیز به میان نیاید، می‌توان گفت که ترکیه دچار ناکامی شده است، در بعد نظامی و سیاسی این کشور و تبهکاران وابسته به ان با ناکامی مواجه شده‌اند.

اردوغان در مقابله با انقلاب روژآوا به هر عملی دست می‌زند

ادلب از موقعیتی استراتژیک برخوردار است. روسیه و سوریه از این شهر دست بر نمی‌دارند. توافق اردوغان با پوتین نیز مقطعی است. احتمال دارد که نیروهای روسیه و رژیم سوریه در کوتاه مدت در ادلب مجددا دست به عملیات بزنند. اردوغان نیز از این مسئله اطلاع دارد و نیز می‌داند که ناتو مستقیما وارد جنگ نمی‌شود. به همین دلیل اردوغان دچار آشفتگی شده است. در این میان اردوغان تنها کارت کورد را دست دارد. وجود یک موقعیت آزاد شده برای ملت کورد، مدل شمال-شرق سوریه بدون تردید با مخالفت اردوغان مواجه شده است. تمامی محاسبات ترکیه در سوریه بر این اساس است. به منظور نابودی انقلاب روژآوا، فاشیسم اردوغان به هر کاری دست می‌زند. به همین دلیل مسئله نفت در سوریه را در معرض توجه قرار داد، و بدین منظور با آمریکا و سوریه به تلاش‌هایی دست زد. موضعگیری روسیه و آمریکا در این زمینه متفاوت بوده است. اگر فاشیسم اردوغان در ادلب با شکست مواجه شود، تبهکاران وابسته به آن نیز دچار مشکلاتی شده و احتمالا علیه ترکیه جهت‌گیری می‌کنند. به همین دلیل در چنین موقعیتی وضعیت در بدترین شکل خود برای ترک‌ها رقم می‌خورد و این مرحله همچنان ادامه پیدا می‌کند.

اکنون کورد توازن سیاسی را برقرار می‌کند، هیچ نیرویی نمی‌تواند کورد را نادیده بگیرد

در رابطه با نقش کورد و برخورد روسیه و آمریکا در رابطه با خلق کورد نیز صبری اک اظهار داشت: کورد در میان خلق‌های خاورمیانه اکنون در بالاترین مرحله ذهنیت دمکراتیک خود قرار دارد، خواهان حیاتی دمکراتیک و آزاد است، از عزمی راسخ برخوردار است و پارادایم مبارزه را در اختیار دارد. این مسئله بسیار مهم است. از این نکته مهمتر، سطح آزادیخواهی، آموزش و ذهنیت و مقاومتی است که در میان زنان کورد بسیار مهم است. همچنین کورد خلقی است که ذهنیت ان فاقد ملت‌پرستی مبتنی بر نژاد‌پرستی و قومیت، جنس‌محوری و مذهب‌گرایی قرار دارد. خلق کورد اکنون برای آزادی و دمکراسی مبارزه می‌نماید. به همین دلیل است که راه برای کورد باز و هموار است. اگر خلق کورد سده ۲۰ را از دست داده باشد، دیگر قرن ۲۱ را از دست نداده و به پیروزی دست می‌یابد. قرن ۲۱ قرن کورد خواهد بود. ما واجد حق هستیم. کورد دیگر در سطحی قرار گرفته است که بر توازن سیاسی و نظامی قوا در سطح خاورمیانه تاثیرگذار باشد و حتی در برهه‌هایی در ایجاد توازن نیز نقش تعیین‌کننده ایفا می‌کنند. امکان ندارد که آمریکا و روسیه این مسئله را نادیده بینگارند. البته این به این معنی نیست که این نیروها به شیوه‌ای مثبت به کورد نزدیک شده و با ان برخورد نمایند. در موضوع سیاست کورد یا در مسئله کورد، نمی‌توان گفت که آمریکا و روسیه به گزینه‌های دائمی دست زده‌اند. مهاباد نمونه‌ای از این مورد است، پیمان الجزایز در سال ۱۹۷۴، توطئه بین‌المللی از نمونه‌های مرتبط به این مسئله هستند. روسیه نیز نه در زمان رئال سوسیالیسم و نه در مقطع کنونی به شیوه‌ای جدی و حساس با مسئله کورد و خلق کورد برخورد نکرد. اکنون ابعادی از آن را می‌بیند، درک می‌کند، اما نوع برخورد و تعامل روسیه با مسئله کورد همچنان از عدم شفافیت برخوردار است. در صورتیکه روسیه در خاورمیانه از استراتژی برخوردار باشد، نمی‌تواند و نباید کورد را که در چهار کشور از تاثیرکذاری برخوردار بوده و از ویژگیهایی برخوردار هستند که به آنها اشاره شد، نادیده بگیرد. مشاهده می‌شود که روسیه در این رابطه مقطعی و کوتاه مدت برخورد می‌کند. ما اطلاعی نداریم که روسیه تا چه میزان می‌تواند از این موقعیت خارج شود.

صبری اک در رابطه با نوع برخورد و تعامل آمریکا نیز با کورد افزود: همواره امریکا با خیانت به کورد به خاطر آورده می‌شود. حتی حزب دمکرات کوردستان نیز در رابطه با امریکا می‌گوید که این کشور بسیاری از مواقع به کورد خیانت کرده است. البته منظور حزب دمکرات کوردستان ارتباط خود با آمریکاست، بدون تردید آمریکا به شیوه‌ای مبتنی بر خط‌مشی و ایدئولوژیک با کورد تعامل دارد.

اعتماد کورد به نیروی خود؛ بدون کورد مشکلات حل نمی‌شوند

صبری اک در ادامه افزود: هر کس هر چه می‌گوید مهم نیست؛ اگر کورد و خلق‌های شمال-شرق سوریه حضور نداشته باشند، هیچ معضلی به درستی حل نمی‌شود و هیچ راه‌حلی نیز امکان پذیر نیست. خلق‌های شمال-شرق سوریه در این رابطه به خود اعتماد کامل دارند. تاثیر انقلاب روژآوا، مبارزه علیه داعش و زصوصا جسارت بدست آمده از آن، قهرمانی زنان کورد در این مقاومت بی‌نظیر، جایگاه مهمی را در میان افکار عمومی جهان، آمریکا و جامعه جهانی بدست اورده است. با مشاهده این واقعیت، آمریکا به جای حمایت مستقیم از کورد در روژآوا، حداقل می‌تواند و باید در ایجاد توافقی بین کوردها در روژآوا (با شورای میهنی کوردستان سوریه-ENKS) ایفای نقش کند. در این رابطه محاسبات، سیاست و معیارهای مختلفی وجود دارند که بدون تردید ما از تمامی آنها اطلاع نداریم.

کورد به هر اندازه که واجد قدرت باشد، به همان اندازه نیز می‌تواند در دمکراتیزاسیون خاورمیانه ایفای نقش نماید، بر همین اساس می‌توانند با روسیه، آمریکا و نیروهای دیگر نیز ارتباط برقرار نمایند.

صبری اک عضو شورای رهبری کنفدرالیسم جوامع کوردستان در بخش دیگری از سخنان خود اظهار داشت که بهار واقعی خلق‌های خاورمیانه با نابودی فاشیسم اردوغان که دشمن واقعی دمکراسی است و با فروپاشی دولت-ملت و اقتدار آنان تحقق می‌یابد و اکنون این فرایند در جریان است. اُک خاطرنشان ساخت که فاشیسم اردوغان که نمایندگی ذهنیت استعمارگر قرن را برعهده دارد، موجودیت خود را بر اساس به زانو دراوردن کورد و نابودی جنبش آزادیخواهی خلق کورد بنا کرده و وارد مرحله‌ای بدون بازگشت شده است. اما در این مرحله کاملا با شکست مواجه شده است و به تقلا و دست و پازدن افتاده است. اک با اشاره به وضعیت سوریه اظهار داشت که دمکراتیک‌ترین راه حل، آسان و مفید اینست که بین رهبری شمال-شرق سوریه و دمشق در کوتاه‌ترین مدت فرایند مذاکرات برای راه‌حلی با ثبات آغاز شود.

صبری اک عضو شورای رهبری کنفدارلیسم جوامع کوردستان اظهار داشت: دیدارهای انجام شده در آستانه و سوچی به هم رسیدن و توافق اردوغان، پوتین و روحانی هستند. این توافق تحت عنوان راه‌حل و احیای دولت-ملتی است که کورد را نادیده می‌انگارد. حتی در صورت تغییر اسم نیز، از اصل واقعیت چیزی نمی‌کاهد، و این توافق‌ها در راستای حفظ موجودیت این ملت-دولت هستند. تمامی این کشورها حول نشست ژنو به توافق رسیدند. بسیاری از تبهکاران که تحت تاثیر جمهوری ترک هستند نیز تحت عنوان اپوزیسیون نیز در این نشست مشارکت کردند. پلتفرم مسکو نیز در این میان وجود درد. این پلتفرم عنوان مسکو، تحت تاثیر رژیم سوریه است. در کمیسیون ۱۵ نفره نشست ژنو نیز چهار عضو نمایندگی را بر عهده دارند. پلتفرم ریاض نیز وجود دارد. این پلتفرم نمایندگی اپوزیسیون را بر عهده دارد. ۸ نفر را به مذاکرات ژنو فرستاده است و متشکل از ۱۵ عضو است، به دلیل اختلافات بین سعودی و ترکیه نیز گفته می‌شود که چند شخصیت تغییر کرده‌اند. همچنین خواسته شده است که پلتفرم قاهره نیز به کنگره افزوده شود. خواسته می‌شود که کورد و تمامی خلق‌های شمال-شرق سوریه نیز در این کنگره شرکت داشته باشند. پلتفرم قاهره نیز که مرکب از ۱۵ شخصیت است ۴ نماینده را به کنفرانس ژنو می‌فرستد.

به منظور حل بحران سیاسی در سوریه تمامی این پلتفرم‌ها بر اساس نقطه نظرات خود دیدارها را انجام داده و مسائل را مورد بحث و بررسی قرار می‌دهند. اما مهم این مسئله است که کورد و خلق‌های شمال-شرق سوریه برای دست‌یابی به راه حل هم از پروژه برخوردار هستند و هم آمادگی کامل دارند. اما به دلیل فشارهای جمهوری ترکیه و به دلیل نوع برخوردهای متفاوت آمریکا و نیروهای ائتلاف و امتیازات روسیه به جمهوری ترکیه، کورد و رهبری شمال-شرق سوریه در نشست ژنو حضور ندارند. نشستی که کورد و خلق‌های شمال-شرق سوریه در آن حضور نداشته باشند، امکان ندارد که به راه حلی دست پیدا کند. به نشست ژنو نیز همین مسئله اطلاع داده شده است و تا کنون نیز هیچگونه راه حلی پیدا نشده است.

وضعیت جمهوری اشغالگر ترک و تبهکاران فاشیست در سریکانی و گری سپی و ادلب نشان داده است که نیرویی که به عنوان اپوزیسیون شناخته می‌شوند، اصلا وجود ندارد. اردوغان سخنگویی و نمایندگی تمامی این نیروها را برعهده دارد. داعش، النصره، اُسو [تبهکاران موسوم به ارتش میهنی آزاد سوریه] در رابطه با اردوغان خود را دارای حق می‌انگارند. در این وضعیت که این گروهها به عنوان اپوزیسیون شناخته می‌شوند، رسوا شده‌اند، دمکراتیک‌ترین راه حل و آسان اینست که رهبری شمال-شرق سوریه و دمشق مستقیمان فرایند مذاکره برای دستیابی به راه حل باثبات را آغاز نمایند. در اینصورت می‌توان به نشست دمشق به جای ژنو امیدوار بود، در این راستا لازم است که روسیه نیز نقش خود را ایفا نماید، دمشق نیز نباید مانند ۹ سال گذشته که هیچ تغییری نکرده است، اقدام نماید. با نگاه واقع بینانه خود راه را بر راه حل هموار نماید. در وضعیتی بالعکس، هر گونه انتخاباتی اگر بدون کورد و خلق‌های شمال-شرق سوریه روی دهد، بدان معنا خواهد بود که روسیه و دمشق دچار شکست می‌شوند. دمشق و اسد به جای مشاهده این واقعیت گفته‌اند که اگر هزار بار نیز با کورد نشست و مذاکره برگزار شود، به نتیجه‌ای دست نمی‌یابیم و این ابدا عاقلانه نیست. مسئولیت ناپذیری است. ذهنیت بعث که همچنان کورد را انکار می‌کند، باید تغییر پیدا کند. تا جایی که ما اطلاع داریم رهبری شمال-شرق سوریه آماده دستیابی به راه حل است. روسیه نیز در این میان واجد نقش است. با این وجود بسیار قابل توجه است که آمریکا و نیروهای ائتلاف برای کورد و رهبری شمال-شرق سوریه در بعد سیاسی هیچ گونه موضعگیری مثبتی را نشان نداده‌اند. کورد و رهبری شمال-شرق سوریه بدون هیچ تردیدی تا کنون وضعیت را به دقت ارزیابی و رصد می‌کنند.

صبری اک در بخش دیگری از سخنان خود بر نقش اتحاد در میان خلق کورد تاکید کرده و اظهار داشت:

 اتحاد ملی کورد برای خلقمان بیش از هر زمان دیگری لازم به نظر می‌رسد. مسئله موجودیت و آزادی خلقمان در بطن این خواست وجود دارد. به همین دلیل اتحاد ملی برای کورد بی‌نظیر است. زمانیکه ایالات متحده امریکا، فدراسیون روسیه، اتحادیه اروپا و اتحادیه آفریقا را مورد توجه قرار می‌دهیم، درمی‌یابیم که کورد نه فقط میان ۴ کشور تقسیم شده‌اند بلکه در هر کشور نیز دچار دسته‌بندی و تقسیم شده‌اند، به رغم آنکه مباررزه آزادیخواهی با ذهنیت ملی، اتحاد ملی و هویت ملی رقم خورده و برجسته شده است نیز کورد در ایجاد اتحاد ملی ناموفق در وضعیتی ناگوار قرار دارد. خلق کورد دچار شدیدترین تقسیم شده است و این امر باعث شده است که خلق کورد از هیچ موقعیتی سیاسی برخوردار نباشد. من این وضعیت رابه عنوان تقدیر و سرنوشت نمی‌بینم، حتی نمی‌گویم که وضعیتی غیر قابل درک است، بلکه در این رابطه باید گفت که این چه بحرانی است که کورد همچنان نیز در میان دشواریهای ناشی از فقدان اتحاد زندگی می‌کند. بدون تردید این مسئله با ویژگی استثمارگری صدها ساله بر طبقات جامعه کورد ارتباط دارد. به همین دلیل نیز ما علیرغم تمام تلاشهایمان قادر به شکست این مسئله نشده‌ایم. تمامی تحولات و پیشرفتهای اجتماعی، تاریخی که سازماندهی و سیاستمداران کورد را تحت تاثیر خود قرار می‌دهند، باید سریعا، در راستای اتحاد ملی خلق کورد قرار گیرند. دستیابی به این اتحاد رویای تمامی کوردهاست. هر کس از زیر بار این مسئولیت شانه خالی کند، مسئولیت‌پذیری نداشته باشد، تاریخ و جامعه وی را نخواهند بخشید. رهبر آپو به منظور دستیابی به اتحاد ملی تلاش‌های وسیعی را انجام داد. همواره در این رابطه افکار خود را مطرح نموده است. رهبر آپو بیشترین تاکید را بر این مسئله داشته است. تا جاییکه اگر دیالکتیک بین بخشهای مختلف کوردستان درک نشود، بسیار دشوار است که هر بخشی از کوردستان به تنهایی آینده خود را رقم زند. هر دستاوردی در بخشی از کوردستان را تا زمانیکه به عنوان دستاورد تمامی بخش‌ها قلمداد نکرد، نمی‌توان در راه اتحاد ملی گام برداشت. نیروهای استعمارگر نیز بر مبنای این دیالکتیک سیاستهای خود را تنظیم نموده و به کورد حمله می‌کنند.

در سال ۲۰۱۳ گام بسیار بزرگی برای تحقق اتحاد ملی برداشته شد. در ظاهر گویا تنها مسئله ریاست کنگره وجود داشت، رهبر آپو فرمولی را در این رابطه مطرح نمود. آن را نامگذاری کرده و آقای مسعود بارزانی و لیلا زانا را نیز به عنوان روسای مشترک پیشنهاد نمود. این پیشنهاد مستقیما به آقای بارزانی نیز اطلاع داده شد. اما این پیشنهاد رد شد. بعدا مشخص شد که این دولت استعمارگر ترک بوده است که مانع از برگزاری کنگره شده است. بدیهی است که آمریکا و نیروهای بین‌المللی نیز در این رابطه نقش داشتند. دقیقا در همان روزها بود که بسیج ملی کوردستان در مقابله با فاشیسم داعش روی داد. گریلاهای کوردستان از خانقین گرفته تا شنگال و مخمور به مقاومتی وسیع دست زدند. آقای بارزانی نیز عازم مخمور شدند، لازم دیدند که به گریلاهای کوردستان برای این مقاومت و روحیه ملی تبریک بگویند. تمامی این تحولات مثبت بودند. اما زمانیکه دولت استعمارگر ترک فشارهای خود را افزایش داد، رهبری جنوب کوردستان نیز تسلیم آن شد. اما هنوز هم سخنان اردوغان در رابطه با رفراندوم جنوب کوردستان در گوشمان طنین‌انداز است. زمانیکه مسئله به دستیابی کورد به موقعیت سیاسی و اتحاد مشترک ملی تبدیل شد، دولت ترک در درجه نخست، و نیروهای هژمون بلافاصله موضع سیاسی مشترکی را اتخاذ کردند. فراموشی بسیار بد است، و بعدا گویا که اصلا اتفاقی روی نداده است، حزب دمکرات کوردستان اعلام کرد که اگر پ.ک.ک در روژآوا حضور نداشت، اشغالگری ترک و قتلعام در روژآوا روی نمی‌داد. اما پ.ک.ک که در ادلب حضور نداشته است، در لیبی نبوده است. باید دست از این ذهنیت برداشت.

آینده‌ای پر از شکوه و دستاوردهای با ثبات با اراده مشترک و از طریق نیروی خلق امکان‌پذیر هستند. اکنون نیز زمان تحقق آن فرا رسیده است. به همین دلیل است که روشنفکران و هنرمندان در هر چهار بخش کوردستان واجد نقش بسیار مهمی هستند. بسیار مهم است که در هر چهار بخش کوردستان جنبشهای جوانان و زنان اراده مشترک خود را به نمایش بگذارند. شخصیتهای واجد ارزش و برخوردار از سرمایه اجتماعی، روشنفکران و هنرمندان و همه می‌توانند در این رابطه نقش خود را ایفا کنند. در هر چهار بخش کوردستان، در خارج از میهن، لازم است که اعتراضات، راهپیمایی را بدون وقفه ادامه بدهند. هر کس، هر سازمان و گروهی که در این رابطه دارای موضعی سوء بوده باشد باید رسوا اعلام شده و به تلاش در راه ایجاد اتحاد ملی فراخوانده شود.

صبری اک در بخش دیگری از سخنان خود اظهار داشت که در دیدار اخیر، رهبر خلق کورد عبدالله اوجالان در رابطه با وضعیت کنونی تحلیلهایی را انجام داده است. اک در این رابطه اظهار داشت که تمامی مبارزه رهبر آپو از اول تا به اخر در این راستا بوده است که کورد مرده را زنده و کورد برده را به کورد آزاد بدل کند. در این راه نه فقط برای آزادی و دمکراسی خلق کورد، بلکه برای دستیابی تمامی خلق‌های ترکیه و خاورمیانه به دمکراتیک شدن مبارزه کرده است، بدین منظور نیز مدل و ایستارهای لازم را ارائه کرده است. تمامی حیات خود را در این راه صرف کرده است. تا از این طریق با دولت ترکیه به راه‌حلی دست یابد. پروژه و راه‌حل‌هایی را برای روشنفکران ترکیه نیز مطرح کرده است.

اک با اشاره به تلاش‌های اوجالان نیز اظهار داشت: این گفته که تمامی تلاش‌های رهبر آپو خنثی یا از بین رفته است نیز اشتباه است. عدم پذیرش دستیابی به راه حل از سوی دولت ترک به این معنا نیست که تلاشهای رهبر آپو بی‌فایده بوده است. برعکس، برای خلق فرصت‌های بزرگ، ارزش‌های بزرگ و امکان مبارزاتی بی‌شماری را خلق کرده و در این راستا ایستارها و نگرشهایی را برای عمل در آینده مطرح کرده است. تمامی راه‌های ممکن آزمایش شده‌اند، هر چند این تلاش‌ها از سوی دولت ترک به نتیجه‌ای دست نیافته‌اند، و این امر نیز ناشی از این مسئله است که دولت ترک به عنوان دشمن دمکراسی ایدئولوژی ترک-اسلام را مبنا قرار می‌دهد و اخیرا نیز کاملا تسلیم ارگنگون شده است، اردوغان گاه گاه از اصطلاح ارگنگون استفاده می‌کند و در مواقعی نیز از ارگنکون استفاده می‌کند. و او مسئول این مسئله است.

هر چند از سوی دولت پیشرفتهایی حاصل نشده است، یا دولت ممکن است برخوردار از ذهنیتی برای دست‌یابی به راه حل نبوده باشد. اما می‌توان گفت در بعد اجتماعی و پیوندهای اجتماعی برای دست یابی به راه حل، حساسیتها افزایش یافته است. فاشیسم اردوغان وارد مسیری بدون بازگشت شده است. ذهنیت صدها ساله استعمارگری را همچنان با خود داشته و ان را نمایندگی می‌کند. تمامی موجودیت و آینده خود را بر به زانو درآوردن کورد و نابودی جنبش آزادیخاهی خلق کورد بنا کرده است. براین اساس با رهبر اپو تعامل می‌نماید.

تعامل و رفتار دولت ترک با رهبر آپو، همان نوع رفتار و تعامل با جنبش آزادیخواهی خلق کورد است. انزوای مطلق و در انزوا قرار گرفتن رهبر آپو با هدف نابودی پ.ک.ک است. برای دست‌یابی به این هدف خود، دلت ترک تمامی امکانات خود را بسیج کرده است. اما با این وجود در آستانه شکست این اقدامات قرار گرفته است. نیرویی را که از خود نشان می‌دهد شاهدی بر این مدعاست. زیرا نابودی فاشیسم اردوغانی، نابودی ذهنیت استعمارگر صدها ساله است. تمامی پیشرفتها و تحولات در این رابطه بوده با مبارزه ۴۵ ساله ما، به نبرد نهایی با دولت جمهوری ترک گره خورده است. لازم است که در این مرحله ما هزینه‌های سنگینی را تقبل کنیم اما اجازه ندهیم که فاشیسم اردوغانی به اهداف خود دست یابد بلکه آن را وارد فرایندی از شکست نماییم. بحرانهای اقتصادی عمیق در ترکیه، وضعیت ناپایدار سیاسی و انزوای این کشور در سطح جهانی نتیجه مبارزه پر شکوه ماست.

رهبر آپو در این میان همواره طرفدار دستیابی به راه‌حلی دمکراتیک بوده است. همواره در تلاش بوده است تا به موقعیتی سیاسی برای کورد ایجاد نماید. دستیابی کورد به این موقعیت و تحقق اراده دستیابی به آن؛ از طریق مبارزه و نیروی خود، نتیجه هزینه‌های سنگینی بوده است که رهبر آپو برای خلق کورد متحمل شده است.

اُک با اشاره به وقوع آتش‌سوزی در امرالی و خاتمه انزوا نیز به مبارزه خلق کورد و دوستان خلق کورد اشاره کرده و اظهار داشت: همه باید در درجه نخست براین نکته واقف باشند که در امرالی هیچ اتفاقی بدون دلیل روی نمی‌دهد. هر رویدادی در آنجا سیاسی است. هر اقدامی معنای ویژه خود را دارد. سلیمان سویلو بدون دلیل در کانالهای تلویزیونی بدون نیت قبلی سخن نمی‌گوید که در امرالی آتش‌سوزی روی داده است و خاموش شده است. تلاش می‌کنند تا حساسیت خلق کورد را محک بزنند. تلاش می‌کنند تا حساسیتهای خلقمان را با اقداماتی کم کنند. زمانی که دریافتند که اعتراضات شدید هستند، اجازه دادند که خانواده با رهبر آپو دیدار به عمل آورند. خلقمان در اقصی نقاط کوردستان و در خارج از میهن اعتراضات خود را نشان دادند، و این مسئله حایز اهمیت است. باید از هم اکنون به بعد نیز بدینگونه باشد. یا اینکه مانع از ملاقات خانواده با رهبر آپو می‌شدند، حتما این خبر اهداف سیاسی را مد نظر داشته است اما در نهایت به زیان آنان تمام شد.

گفتن اینکه وضعیت سلامت و روحیه من خوب است نیز از سوی رهبر آپو سیاسی است. وضعیت وی فقط محدود به انزوا نیست. باید تمامی خلق کورد و دوستان خلق کورد همواره دست به فعالیت و آکسیون بزنند. انزوا و حصر رهبر آپو، به معنای انزوای تمامی خلق و جامعه انسانی است. لازم است در درجه نخست خلقمان، و البته همه، برای آزادی و آینده خود به پاخیزد. باید در تمایم فعالیتها و آکسیونهای ما آزادی رهبر آپو مبنا قرار گیرد. همه چیز به این مسئله پیوند خورده است.