انتخابات ۱۴ می و روند تغییرات رادیکال در ترکیه
انتخابات ۱۴ می یکی از مهمترین انتخابات تاریخ جمهوری است... از این حیث برای خلق، زنان و جوانان ما بسیار مهم است که با این آگاهی و خشم بدون هیچ نقصی به پای صندوقهای رای بروند و به حزب چپ سبز رای دهند.
انتخابات ۱۴ می یکی از مهمترین انتخابات تاریخ جمهوری است... از این حیث برای خلق، زنان و جوانان ما بسیار مهم است که با این آگاهی و خشم بدون هیچ نقصی به پای صندوقهای رای بروند و به حزب چپ سبز رای دهند.
زمانی که این مقاله منتشر شود، احتمالاً مصادف با روزهای ۱ تا ۶ می خواهد بود. من اول ماه می روز جهانی کارگر را به همه طبقه کارگر، خلقها و خلق ما تبریک میگویم. روح ۱ می قطعا در انتخابات ۱۴ می به قویترین شکل منعکس خواهد شد و این قدرت استعماری، فاشیستی، دزد و چپاولگر نابود خواهد شد.
۶ می سالگرد اعدام دنیز گزمیش و یارانش است. همچنین سالگرد توطئه علیه رهبر آپو در دمشق در سال ۱۹۹۶ است. این ذهنیت قاتل و توطئهگرا با اتحاد فاشیست نژادپرست آ.ک.پ- م.ه.پ به اوج خود رسید. در حالی که این ذهنیت و سیاست را با نفرت محکوم میکنم، یاد دنیز گزمیش و رفقایش و رفیق زیلان (زینب کناجی) که در مرکز شهر درسیم علیه توطئه ۶ می عملیاتی فدایی انجام دادند، را با احترام، محبت و قدردانی، گرامی میدارم. مبارزات پ.ک.ک از طریق میراث این انقلابیون بزرگ شکل گرفت و تا به امروز رسیده است. ائتلاف کار و آزادی واکنش بسیار معناداری به این سنت مقاومت نشان صورت داده است.
انتخابات ۱۴ می یکی از مهمترین انتخابات تاریخ است
انتخابات ۱۴ می یکی از مهمترین انتخابات در تاریخ جمهوری است. دلیل اصلی اهمیت این انتخابات این است که رژیم فاشیست و نسلکش آ.ک.پ- م.ه.پ میخواهد با این انتخابات خود را نهادینه کند. دولت فاشیست میخواهد بر پایهی تکمیل نسلکشی کوردها، صدمین سالگرد جمهوری و معاهده لوزان را با یک دیکتاتوری فاشیستی مدرجشده در قانون اساسی تاجگذاری کند. اگر دولت فاشیست در انتخابات پیروز شود، فاشیسم کاملاً نظاممند میشود و سیاست نسلکشی و نابودی کوردها، کُنسِپت جنگ تمام عیار بیش از پیش عمیقتر میشود.
رژیم فاشیستی به انتخابات ۱۴ می به عنوان ابزاری برای مشروعیت بخشیدن به سیاستهای نسلکشی خود مینگرد و به شدت به آن نیاز دارد. زیرا این رژیم که در داخل و خارج در حال درگیری است، اکنون با مشکل بزرگی از مشروعیت مواجه است، لو رفته و اعتبار خود را از دست میدهد. این رژیم دولت ترکیه را در یک رکود عمیق سیاسی، اقتصادی و اجتماعی قرار داده است. تمام منابع اقتصادی ترکیه را وارد جنگ کرد. در حالی که صدها هزار نفر در زیر آوار منتظر نجات بودند، ارتش، پلیس و ژاندارمری به قتل کوردها، سرکوب مخالفان دموکراتیک و شکنجه زنان مشغول بودند. این حکومت فاشیستی که مشروعیتش را از دست داده، انتخابات را به عنوان انتخابات هستی و نیستی میداند و اردوغان آن را مسئلهی بقای دولتش ارزیابی میکند. این انتخابات نه فقط برای قدرت فاشیستی، همچنین برای خلق کورد و خلقهای ترکیه اهمیت زیادی دارد. زیرا این انتخابات فرصت مهمی برای رهایی از رژیم فاشیست نسلکشی است. این گونه است که ستمدیدگان در ترکیه، به ویژه خلق و زنان، و هرکسی که طرفدار توسعه دموکراسی و آزادی است، به آن نزدیک میشود. آنچه این انتخابات را مهم میکند این است که خلق، زنان و نیروهای دموکراتیک انقلابی آن را فرصتی برای سرنگونی حکومت فاشیستی و آغاز یک روند جدید میدانند.
بدون شک دولت ترکیه با حاکمیت بیست ساله آ.ک.پ- م.ه.پ خصلت فاشیستی به خود نگرفته است. فلسفه بنیانگذاری نظام دولت-ملت ترکیه که قرن خود را به پایان رسانده است، مبتنی بر نسلکشی کوردها، نادیدهانگاشتن – یکسانسازی مذهب علوی و انکار و نابودی همه هویتهای مختلف است. ذهنیت و نگرش نسلکشی همیشه در خمیرمایه و فلسفه شکلگیری این دولت وجود داشته است. طرح اصلاحات شرق که در سالهای اول تشکیل این دولت صادر شد، تا به امروز در قالب سیاستهای نسلکشی سیستماتیک به روز شده است. قتلعام کوچگیری ۱۹۲۱، اعدام شیخ سعید و دوستانش در سال ۱۹۲۵، نسلکشی آگری-زیلان ۱۹۳۱ و درسیم ۱۹۳۸، قتلعام مرعش ۱۹۷۸ و با روشهای مختلف تا به این زمان در قالب حملات سیستماتیک نسلکشی ادامه داشته است. اساسا پ.ک.ک به عنوان یک قیام علیه سیاستهای نسلکشی این دولت ظاهر شد. مبارزات باشکوه پ.ک.ک که طی نیم قرن اخیر انجام داده است، مانع از به نتیجه رسیدن این سیاستهای نسلکشی شده است.
ائتلاف فاشیستی آ.ک.پ- م.ه.پ- اَرگَنکون برای از بین بردن پ.ک.ک که در پیش روی نسلکشی مانع است ایجاد شد
ائتلاف فاشیستی آ.ک.پ- م.ه.پ- اَرگَنکون برای برداشتن مانع پ.ک.ک در برابر سیاستهای نسلکشی که برای یک قرن ادامه داشته است، ایجاد شد. این ائتلاف با این آرزو شکل گرفت که شرایط جنگ جهانی سوم، هرج و مرج و بی ثباتی ناشی از این جنگ را به فرصت تبدیل کند و کوردها را در معرض نسلکشی قرار دهد. این ائتلاف نژادپرستانه-فاشیست، ملقب به سیب سرخ، به مدت هشت سال بدون به رسمیت شناختن هیچ قاعده و قانون بینالمللی، برای به نتیجه رساندن سیاستهای نسلکشی خود از جمله استفاده از سلاحهای ممنوعه، تمرکز کرده است. آنها نسلکشی کوردها را یک امر مقدس و مسئلهی بقای دولت تعریف کردند. این ائتلاف، که رهبر آپو آن را فاشیسم سبز-سیاه-سفید توصیف میکند، نشاندهنده درک و نگرش قرن بیست و یکم اتحاد و ترقی است و آن را یک هدف مقدس برای اجرای موفقیتآمیز سیاستهای نسلکشی کوردها و کسب نتایج میداند. درک قدرت-دولت سنتزگرای ترک-اسلام در عصری که ما در آن زندگی میکنیم، میخواهد نظام دولت-ملت ترکیه را در قالب یک دیکتاتوری فاشیستی با نابود کردن کامل کوردها بازسازی کند. بر اساس این درک، تمام ارزشهای متعلق به کوردها هدف قرار گرفت. قبرستانهایشان بمباران شد، اجسادشان شکنجه شد، استخوانهای فرزندانشان در جعبهها به خانوادههایشان داده شد. ائتلاف فاشیستی آ.ک.پ- م.ه.پ- اَرگَنکون حملات غیرقابل تصور، روشهای ویژه جنگ و شرارت را توسعه داده است تا اراده مقاومت خلق ما را بشکند و آن را تسلیم بگیرد. به شبکهای سازمانیافته از شر تبدیل شده است.
ائتلاف فاشیستی آ.ک.پ- م.ه.پ- اَرگَنکون سیستم شکنجه و انزوایی که ۲۴ سال است در امرالی تحمیل میشود را به حالت مطلق درآورده است و سیستم انزوا و شکنجه مطلق امرالی را به کل جامعه کوردستان و ترکیه گسترش داده است. تمام روابط رهبر آپو را با خارج قطع کرد. با ارائه روزانه معلومات و ادعاهای جدید تلاش میکرد جنبش و خلق را همیشه در اضطراب شدید نگه دارد. جنگ روانی-ویژه سیستماتیکی را علیه رهبر آپو به راه انداخت که در تاریخ سابقه نداشته است. امرالی را مرکز جنگ نسلکشی علیه کوردها قرار داد. با این هدف که اراده رهبر آپو را بشکند و بدین طریق جنبش آزادی و خلق را تسلیم بگیرد. ایستار رهبر آپو در برابر ظلم و تحمیلات، مبارزه جنبش آزادی و مقاومت خلق ما این سیاستها را بی اثر کرده است. اما فاشیسم با وجود همه مخالفتها از این سیاستها دست برنداشت. با انتخابات ۱۴ می، هدفش نهادینه کردن همه این سیاستهای نسلکشی و به موفقیت رساندن آن است.
ما نمیتوانیم شرارتهایی که این حکومت فاشیستی در حق خلق و پیشاهنگان ما کرده است را برشمریم. سلاحهای هستهای تاکتیکی و شیمیایی که علیه گریلاها استفاده میشود طبق قوانین جنگ سلاحهای ممنوعه است. با این حال، دولت استعمارگر و نسلکش ترکیه از این سلاحهای ممنوعه روزانه دهها و صدها بار در مقابل چشمان جهان استفاده میکند. ارتش ترکیه که نمیتوانست اراده گریلاها را بشکند و نقشههای خود را آن طور که میخواهد اجرا کند، با اتکا بر استفاده از سلاحهای ممنوعه و حمایت حزب دمکرات کوردستان (پ.د.ک) خائن، جغرافیای مهم باشور کوردستان را اشغال کرد. از سوی دیگر، دولت فاشیستی آ.ک.پ- م.ه.پ با حمایتی که از پ.د.ک دریافت کرد، به جنگ نسلکشی مشروعیت بخشید و با اتحاد با داعش و مشتقات آن، بخش قابل توجهی از شمال سوریه را اشغال کرد. او جمعیتشناسی را تغییر داد و مدارس ترکی را در عفرین، سریکانیه و گری سپی که آنها را اشغال کرده بود تأسیس کرد.
دولت فاشیستی آ.ک.پ- م.ه.پ به حملات چند بعدی خود ادامه داد
دولت فاشیست آ.ک.پ- م.ه.پ علاوه بر حملات نظامی، فرهنگی، زیستمحیطی و اقتصادی، حملات نسلکشی سیاسی خود را به صورت چند بعدی ادامه داد. تمام شهرداریهایی را که ه.د.پ به دست آورد، غصب کرد. افراد منتخب به زندانها انداخته شدند، به اراده میلیونها نفری که این افراد را انتخاب کردند توهین شد و اراده آنها نادیده گرفته شد. هزاران نفر را از مشاغل خود اخراج کرد. زندانها را به شکنجهخانه تبدیل کرد. صدها زندانی به شدت بیمار در داخل زندان نگه داشته میشوند که دهها نفر از آنها به قتل رسیدند. صدها انقلابی، دموکرات و میهندوست که سی سال است در زندان به سر میبرند، علیرغم گذراندن دوران محکومیت خود آزاد نمیشوند و همچنان در زندانها به سر میبرند.
پرونده تعطیلی ه.د.پ نیز در نتیجه حملات نسلکشی سیاسی بر سر زبانها افتاده است. همه این حملات بدون شک با هدف شکستن اراده مقاومت خلق و بخشی از کنسپت نسلکشی است. در مرحله کنونی، حملات فاشیسم تمام جامعه را هدف قرار میدهد. همچنین در جامعه ترکیه ناراحتی زیادی علیه فاشیسم وجود دارد. ما این را به وضوح در جریان زلزله دیدیم. زمینلرزه ۶ فوریه کوردستان به طرز چشمگیری واقعیت ضد اجتماعی این دولت استعمارگر و نسلکش و قدرت فاشیستی را آشکار کرد. زمانی که زلزله رخ داد، دولت در دو سه روز اول حتی یک اقدام کوچک انجام نداد، هیچ کمکی به جایی نبرد و دخالتی نکرد. در جغرافیایی که ۲۰ میلیون نفر در آن زندگی میکنند، انسانها به حال رها شدهاند تا در معرض دید عموم بمیرند. دهها هزار نفر زیر آوار از گرسنگی، سرما و در اثر خونریزی جان باختند، به قتل رسیدند. در حالی که دولت کمکی نکرد، به افرادی که برای امدادرسانی شتافتند و سازمانهای خلق نهاد مداخله کرد و از ورود آنها به مناطق زلزلهزده جلوگیری کرد. خلق، نهادهای سازمانیافته خلق، زنان، سازمانهای مدنی و احزاب مخالف با مخالفت و غلبه بر این موانع به زور وارد مناطق زلزلهزده شده و به کمک خلق شتافتند. به لطف این کمکها و همبستگی اجتماعی، افراد باقیمانده توانستند زنده بمانند.
اتحاد فاشیستها سیاست مخرب-ویرانگر مشابهی را علیه طبیعت ایجاد کرده است. با سیاستهای رانت و چپاول خود، جغرافیای کوردستان و ترکیه را ویران کرده است. در کوردستان سیاستهای تخریب طبیعت به عنوان بخشی از سیاستهای نسلکشی تدوین شده است. سدها ساخته شد، منابع آبی خشک شد و مناطقی از یکدیگر جدا شدند تا گریلاها را محاصره کنند. در نتیجه این سیاستها، تعادل طبیعت و آب و هوا به هم ریخته و بسیاری از گونههای زنده از بین رفتهاند. دهها روستا، باغ و باغچه، میراث تاریخی و فرهنگی زیر آب برده شده است. تاریخی با زندگی و فرهنگش حذف شده است. این حملات غارتگرانه و نسلکشی که با قطع درختان، سدها و معدنسازیها که به ابعاد دیوآسا رسیدهاند، ادامه مییابد، حوزههای زندگی را یکی به یکی از بین میبرد.
فاشیسم از سطحی که مبارزه زنان به آن رسیده است میترسد
همان سیاستهای ظلم و قتلعام بر زنان به شکلی بسیار وحشتناکتر انجام شد. فاشیسم اساساً یک رژیم زنستیز است. ایدئولوژی، فلسفه و سیاست آن کاملاً مبتنی بر زنستیزی است. با قرار دادن تبعیض جنسی بعنوان سیاست اصلی، جامعه را به ابزاری برای حفظ قدرت و مشروعیت بخشیدن به قدرت خود تبدیل میکند. زن برده-جامعهی برده تنها اشیاء قابل استفادهای است که این قدرت بر آن نهادینه شده و قدرت خود را حفظ میکند. به همین دلیل است که دولت فاشیست آ.ک.پ- م.ه.پ خصمانه و بیپروا به مبارزه سازمانیافته زنان حمله میکند. مبارزه آزادی زنان جامعه را از حالت یک شیء به منبع زندگی تبدیل میکند. زنان مبارز آگاهی و اراده مبارزه را در جامعه ایجاد میکنند. دولت فاشیست هزاران زن انقلابی، سیاستمدار و فعال را دستگیر کرده است. خشونت علیه زنان و قتلعام آنان به اوج خود رسید. او تلاش کرد تا دستاوردهایی را که زنان با هزینه و تلاش فراوان به وجود آوردند، از بین ببرد. او با خشونت به پیشاهنگان، نهادها و ساختارهای سازماندهی شده زنان حمله کرد و خواست اراده مبارزه زنان را بشکند. این یک واقعیت است که جنبش زنان در کوردستان و ترکیه در حال قویتر شدن است و تأثیر جدی بر جامعه و سیاست دارد. فاشیسم از این سطح از مبارزات زنان و قدرت تغییر دموکراتیکی که در جامعه و سیاست ایجاد میکند به شدت میترسد. انتخابات به یک روند تاریخی برای پاسخگویی به این قدرت زنستیز تبدیل میشود. این یک واقعیت است که جنبش زنان در کوردستان و ترکیه در حال قویتر شدن است و تأثیر جدی بر جامعه و سیاست دارد.
انتخابات ۱۴ می، انتخاباتی است برای حسابخواهی از رژیم فاشیستی آ.ک.پ- م.ه.پ
از این نظر، انتخابات ۱۴ می، انتخاباتی برای پاسخگویی به ویرانی بزرگ و رنج عمیقی است که رژیم فاشیستی آ.ک.پ- م.ه.پ بر خلق، زنان، جوانان، زحمتکشان و طبیعت کوردستان و ترکیه تحمیل کرده است. و مهمتر از آن، سرنگونی حکومت نژادپرست-فاشیستی باعث گسست در سیاستهای نسلکشی و تقویت زمینه برای مبارزه دموکراتیک خواهد شد. البته این انتخابات ذهنیت و سیاستهای نسلکشی دولت ترکیه را کاملاً باطل نخواهد کرد. با این حال، زمینه وسیعی را برای مبارزه دموکراتیک باز خواهد کرد و پویاییها و فرصتهای مبارزه جدیدی را آشکار خواهد کرد. از این نظر، اشتباه نیست که انتخابات ۱۴ می را فرآیندی بسیار مهم برای ایجاد گسست در این رژیم فاشیست نسلکشی بدانیم.
مقاومت رهبر آپو در امرالی، مقاومت فدایی و افتخارآمیز گریلاها، مبارزه خلق و زنان ما، مانع از به نتیجه رسیدن سیاستهای نسلکشی دولت فاشیست ترکیه شد و قدرت نسلکشی نژادپرست-فاشیست آ.ک.پ- م.ه.پ را وارد مرحلهی فروپاشی کرد. اراده مقاومت گریلا در زاپ، آواشین و متینا که یک سال پشت سر گذاشت، ضربه بزرگی به نقشههای پلید دولت فاشیست ترکیه و همدست آن پ.د.ک وارد کرد. مقاومت گریلا همواره پویایی مقاومت اجتماعی را تغذیه کرده و زنده نگه داشته است. نتیجهای که مقاومت زاپ به بار آورد؛ پیام «با مقاومت پیروز خواهیم شد» بود که خلق ما در نوروز دادند. مقاومت گریلا عمیقاً تمام بخشهای اجتماعی و سیاسی را تحت تأثیر قرار داده است. همه میدانند و از آن تقدیر میکنند که بزرگترین مبارزه علیه فاشیسم آ.ک.پ- م.ه.پ، جنبش آزادی کورد، گریلاها، خلق و زنان ما انجام دادند و سد محکمی در برابر نهادینه شدن فاشیسم ایجاد کردند. این مقاومت تأثیر زیادی بر جامعه ترکیه گذاشت و مبارزه نیروهای دموکراسی ترکیه، کارگران و زحمتکشان و طرفداران محیط زیست نقش مهمی در فروپاشی فاشیسم داشت.
نباید راه بر بروز نگرشهای تنگ ناسیونالیستی که ائتلاف کار و آزادی را ضعیف میکند باز کرد
راهحل دموکراتیک برای مسئله کوردستان از طریق مبارزه همه جانبه و مبارزه دموکراسی حاصل خواهد شد که خلق ما همراه با نیروهای سوسیالیست و دموکراتیک به راه خواهند انداخت. ائتلاف کار و آزادی از این نظر اهمیت زیادی دارد. بسیار مهم است که درگیر نگرشهایی نباشیم که ائتلاف کار و آزادی را محدود و تضعیف میکنند و از تفاهمهای تنگ ناسیونالیستی دوری جوییم. میشنویم که برخی از محافل هستند که استدلال میکنند که این ائتلاف ضروری نیست، نیروهای ائتلاف را تحقیر میکنند و تصور میکنند که ائتلاف بین کوردها کافی است. اگر نیت بدی وجود نداشته نباشد، چنین برداشتها و رویکردهایی محصول افقهای تنگ، رویکردهای تنگ ناسیونالیستی، واکنشی و سطحی است. این نتیجه نگاه کورکورانه (تنگ و یک جهتی) به حقیقت مسئله کورد، دیالکتیک مبارزه اجتماعی و واقعیت سیاست است. حتی اگر با نیت بد انجام شود که در واقع نشان میدهد که عنصر جنگ ویژه نظام نسلکشی هست. دولت ترکیه یک قرن است که این سیاست را اجرا میکند و تلاش میکند مبارزات خلقها برای آزادی و دموکراسی را از یکدیگر جدا و کوردها را منزوی کند.
فلسفه تأسیس دولت ترکیه بر انکار و نابودی کوردها و دیگر هویتهای مختلف استوار است. طبقه حاکم ترکیه یک قرن است که بر ترکیه حکومت میکند، جامعه ترکیه را با ایدئولوژی نژادپرستانه ناسیونالیستی مسموم میکند، از احساسات و تلاشهای آن سوء استفاده میکند و تمام منابع ترکیه را وارد جنگ نسلکشی کوردها میکند. نخبگان حاکم ترکیه این سیاست را به حالت قانونی اصلی در راستای به قدرت رسیدن و ماندن در قدرت درآوردهاند. کسانی را که این قانون را که به عنوان قرارداد ترکبودن بیان میشود، زیر پا میگذارند و مخالفان آن را به عنوان دشمن اعلام کرده و سعی در سرکوب آنها میکنند. به همین دلیل است که آنها به شدت به پروژه ه.د.پ حمله میکنند.
مبارزه مشترک خلقهای کوردستان و ترکیه و بیان سیاسی سازمانیافته این مبارزه، ه.د.پ، حزب چپ سبز و ائتلاف کار و آزاد در حال ایجاد گسست در این ساختار انکارکننده و نابودگر دولت است و در نتیجه زمینهسازی برای ساختن یک جمهوری دموکراتیک میباشد. رویکردهای تنگ ناسیونالیستی که در سالهای گذشته تلاش میکردند ه.د.پ را به کوردستان محدود کنند و آن را به یک حزب کوردی تقلیل دهند، در تضعیف ه.د.پ نقش داشتند. رویکردهای سطحی و محدود دور از شعور تاریخی و درک کامل قوانین بنیانگذاری دولت ترکیه، نتیجهای جز خدمت به ذهنیت و سیاست ضدکورد نمیدهد. چنین رویکردهایی آسیب بزرگی به خلق ما و مبارزات آنها وارد میکند. حقیقت این است که؛ هر چه اتحاد مبارزاتی مشترک خلقهای کوردستان و ترکیه بیشتر و قویتر شود، راهحل دموکراتیک مسئله کورد و مبارزه برای دمکراتیککردن ترکیه، نتایجی به همان اندازه موفقیتآمیز به بار خواهد آورد.
نقش مبارزه اجتماعی متحد در تضمین آزادی فیزیکی رهبر آپو، حل مسئله کورد بر مبنای دموکراتیک و دمکراتیک کردن ترکیه از اهمیت بالایی برخوردار است. نیروی متحد مقاومت اجتماعی و مبارزه، نیروی اصلی ایجاد کوردستان آزاد، ترکیه دمکراتیک و خاورمیانه دموکراتیک است. روشن است که اساس رهایی و استقرار نظام دموکراتیک، یک مقاومت اجتماعی متحد و همه جانبه است. اما مبارزه سیاسی نیز حوزه مهمی از مبارزه اجتماعی متحد است. زمینههای مبارزهای که در عرصهی سیاسی انجام میشود با مبارزه اجتماعی دههها پدیدار شده است. میدان مبارزه سیاسی قانونی، جایگاهی است که در نتیجۀ مبارزهای بزرگ که نیم قرن طول کشید، به دست آمد. این موضع عرصهای است که سیاست دموکراتیک، درک و اراده راهحل سیاسی سوم در برابر ذهنیت و سیاست فاشیستی نسلکشی به میان آورده است. این یک عرصه مهم مبارزه و درگیری برای کوردستان آزاد و ترکیه دموکراتیک است. تقویت این حوزه و تبدیل خط سوم سیاسی به درک تحکیمیافته، گسست بزرگی در سیاست استعماری نسلکشی ایجاد خواهد کرد. در این راستا باید به میدان مبارزه سیاست قانونی توجه زیادی کرد.
به ویژه، انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی ۱۴ می ۲۰۲۳ از نظر ایجاد گسست در سیاست نسلکشی فاشیستی از اهمیت بالایی برخوردار خواهد بود. این واقعیت که نیروهای دموکراتیک انقلابی در ترکیه با ائتلاف کار و آزادی وارد انتخابات شدند، نشاندهنده اولین نمونه در تاریخ سیاست ترکیه است. این ائتلاف یک نیروی مبارزاتی بسیار ارزشمند برای خلقها، زنان، جوانان، گروههای باورداشت تحت ستم به ویژه علویان و کارگران-زحمتکشان است. این ائتلاف فقط یک ائتلاف انتخاباتی نیست. این ائتلاف مبارزهای است که پیامدهای تاریخی خواهد داشت و هدف آن دموکراتیزه کردن ترکیه و تحکیم درک سیاست دموکراتیک بر ترکیه است. مطالبهی بسیار گسترده برای تغییر، دموکراسی و آزادی در جامعه ترکیه وجود دارد. مطالبه برای تغییر در جامعه ترکیه یک فرصت عالی برای توسعه ائتلاف کار و آزادی است.
ترکیه در آستانهای تاریخی قرار دارد. در این مرحله، ذهنیت و سیاست دولتی نژادپرستانه، ملیگرا و جنسیتگرا در برابر مبارزه آزادی ورشکست شد. در ترکیه، ذهنیت انکار و امها و ذهنیت دموکراتیک انقلابی، شدیدترین مبارزه تاریخ را تجربه میکنند. در نتیجه این مبارزه شدید که نیم قرن به طول انجامید، سیستم دولت-ملت فاشیستی متمرکز افراطی فرو میپاشد و گرایش به دموکراسی و آزادی پیشرفت زیادی را نشان میدهد. مبارزه هر دو ذهنیت و سیاست باعث ایجاد درگیری شدید ذهنی و فضای ورطگی شده است. این محیط به نیروهای دموکراسی و آزادی فرصت فوقالعادهای برای سازماندهی، متحد شدن و رشد کردن و پیروزی بزرگ ارائه میدهد. در واقع، ترکیه وارد یک روند تغییرات اساسی شده است. اگر ائتلاف کار و آزادی موضع قاطعانهای اتخاذ کند و مبارزهای مؤثر انجام دهد، نیروی زیادی به مبارزه ترکیه برای دموکراسی خواهد افزود. خط سوم سیاسی موتور تحول خواهد شد.
ائتلاف کار و آزادی این ویژگی را دارد که تمام پویاییهای مبارزاتی انقلابی و دموکراتیک در ترکیه را گرد هم میآورد و یک نیروی مبارزاتی عظیم را آشکار میکند. به این ترتیب، اگر ائتلاف با طرز و رویهی کاری بالا عمل کند، نیروی مقاومت اجتماعی عظیمی را آشکار خواهد کرد. اگر ائتلاف کار و آزادی بتواند قویاً به جامعه ترکیه و همه اقشار جامعه خطاب کند و بتواند زبانی از سیاست تولید کند که عمیقا بر جامعه ترکیه تأثیر بگذارد، به موفقیت بزرگی دست خواهد یافت.
این انتخابات فرصت بسیار مهمی برای دستیابی به بخشهای اجتماعی است که ائتلاف کار و آزادی تاکنون به آنها نرسیده است. اگر یک برنامه کاری و رویهی خوب تدوین شود، یک موضع خلقمحور مطرح شود، خانه به خانه، خیابان به خیابان، روستا به روستا، محله به محله، شهر به شهر، استان به استان، منطقه به منطقه و به طور خلاصه وجب به وجب به همه جای ترکیه و کوردستان بروند، اگر فعالیتی با رنج و عرق پیشانیاش انجام دهد و سازماندهی انجام شود، موفقیت بزرگ مورد نظر حاصل میشود. جنبشهایی که با خیابانها و میادین رابطه قوی دارند، همیشه نیروی بازتولید و رشد خود را پیدا میکنند و شخصیت انقلابی، آزادیخواه و دموکراتیک خود را حفظ میکنند.
ائتلاف کار و آزادی و حزب چپ سبز؛ جبهه متحد نیروی دموکراتیک است که در آن خلقها، زنان، جوانان، کارگران و زحمتکشان، اکولوژیستها و همه هویتهای تحت ستم، آرمانهای آزادی و دموکراسی نیروی سیاست دموکراتیک را به دست میآورند. این بزرگترین و رادیکالترین جبهه ضد فاشیستی است.
دولت فاشیست و نژادپرست به مثابه بخشی از حملات نسلکشی ه.د.پ را وارد روند تعطیلی کرد و این روند را همانا به یک توطئه تبدیل کرده است. هدف از در دستور کار نگه داشتن دائمی پرونده بستن ه.د.پ مانند شمشیر داموکلس بر سر خلق ما این است که خلق ما را مجبور به تحریم روند انتخابات و ایجاد پراکنش و از هم پاشیدگی کند. با گزینه حزب چپ سبز، این طرح پلید نقش بر آب شد. حزب چپ سبز حزبی است که از روز اول با ه.د.پ همراه بوده و در حال حاضر یکی از مؤسسات ه.د.پ است. بنابراین، برنامه ه.د.پ و درک سیاست آن را نمایندگی میکند. این حزب دارای ذهنیت و رویهی سیاسی است که بر اساس درک ملت دموکراتیک، راهحل دموکراتیک مسئله کورد را اساس دموکراتیزه شدن ترکیه میداند و درک آزادیخواهی زن و اکولوژیک را میپذیرد.
شکست دیکتاتور اردوغان و سرنگونی رژیم فاشیست و نژادپرست آ.ک.پ- م.ه.پ نتایج بسیار مهمی به نفع خلق خواهد داشت. اگر قدرت فاشیستی از بین برود، مبارزه وارد روند جدیدی خواهد شد. روندی که در آن مبارزه سیاسی به شدت تجربه خواهد شد توسعه خواهد یافت. روندی خواهد بود که در آن هر کس بهتر کار کند و مبارزه کند، به نیروی پیروز مبدل خواهد شد. نتیجهی موفقیتآمیز انتخابات پارلمانی و دستیابی به اهداف آن توسط حزب چپ سبز، فاشیسم را سرنگون و سیاست دموکراتیک را تقویت میکند و عرصه وسیعی را برای دموکراسی و راه حل دموکراتیک خواهد گشود. حتی ۱ رای برای پیروزی در انتخابات و کسب موفقیت بزرگ ارزش زیادی دارد. خلق ما باید این انتخابات را یک مبارزه بسیار مهم و روند حسابخواهی از فاشیسم نسلکشی ببینند و ارزیابی کنند.
خلق ما ساکن در اروپا همیشه نقش فعالی در تمامی فرآیندهای انتخاباتی داشتهاند. همانطور که بسیار اشاره کردیم، انتخابات ۲۰۲۳ مانند انتخابات قبلی نیست. از این نظر، خلق ما در اروپا، خلق میهندوست ما باید بسیار فراتر از دورههای قبل فعالیت کنند. موضعگیری در این جریان مبارزاتی تاریخی که همه میدانهای مبارزه در آن معنا و اهمیت زیادی یافته است، لازمه لیاقت رهبری، شهدا، مقاومتکنندگان در کوهستان و زندان است. معنیدارترین بیان احترام به ارزشهای آزادی ایجاد شده با هزینههای سنگین است.
رژیم نسلکشی فاشیست و نژادپرست در حال راهاندازی یک جنگ ویژه بسیار شدید است. پیدرپی مشغول تحریک کردن است، برای شکستن اراده خلق برای مبارزه، سلب آن و دور کردن آن از مبارزه در تلاش است. البته خودآگاهی آزادی، اراده و نیروی سازمانیافته خلق ما که با سالها مبارزات شکوهمند آزادیخواهی به وجود آمده است، این جنگ ویژه-روانی را به خوبی میشناسد و میداند. این مبارزه که نیم قرن طول کشید، یک حافظه تاریخی قوی در خلق ما ایجاد کرده است. یک نیروی اندوخته و مبارزاتی وجود دارد که میتواند هر نوع نقشهی دشمن را ببیند و شکست دهد. این نیرو انرژیای که حزب چپ سبز را به پیروزی در انتخابات ۱۴ می سوق خواهد داد پدیدار خواهد کرد. خلق ما با رساندن روح نوروز به ۱۴ می، زمینه محکمی را برای مبارزه دموکراتیکی که فاشیسم را به زیر خواهد کشید، باز خواهند کرد.
این بسیار مهم است که خلق ما بدون نقص به پای صندوق رای بروند و به حزب چپ سبز رای دهند
این حکومت فاشیستی برای شکست نخوردن در انتخابات، ترفندها، دزدیها و توطئههای زیادی انجام خواهد داد. زیرا این دولت به خوبی میداند که در صورت باختن با چه چیزی مواجه خواهد شد و چه بلایی سرش خواهد آمد. از آنجایی که جرایم او بزرگ است، همه روزها را در کابوس میگذراند. این حکومت با داعش و باندهای مشتق آن دست به کار شده، اشغالگری کرده، قتلعام کرده، با دزدی و فساد، ارزشهای خلق را غصب کرده است. اردوغان با پولی که از خلق دزدیده است، خانواده و بستگان خود را در زمره ثروتمندترین افراد جهان قرار داده است. آنها به خوبی میدانند که این انتخابات نیز انتخاباتی است برای پاسخگویی به همه اینها. از این حیث، بسیار مهم است که خلق، زنان و جوانان ما باید با این آگاهی و خشم بدون نقص به پای صندوقهای رای بروند و به حزب چپ سبز رای دهند.
علویان از جمله گروههایی هستند که از این حکومت فاشیستی بیشترین آسیب را دیدند. علویان بیش از هر زمان دیگری در تاریخ در معرض آسیمیلاسیون باورداشت، ظلم و اهانت قرار گرفتهاند. باورداشت علوی حتی از سوی این حکومت به عنوان یک باورداشت تلقی نمیشد و به عنوان حیات تنگ فرهنگی گروهی منحرف و منحرفگشته از اسلام مطرح میشد. با نامیدن جمعخانهها به عنوان جومبوشخانه مورد تمسخر قرار دادند و به مقدسترین ارزشها، کانونها و ژیارهای علویان حمله شد. علویان حسابخواهی بزرگی از معاویه امروزین، اردوغان یزید و نظام ظلمی که برپا کرده است، انجام خواهند داد.
این حکومت فاشیستی دین اسلام را به حربهای برای حفظ قدرت خود تبدیل کرده و ارزشهای اسلام دموکراتیک را نادیده گرفته و با اسلام فرهنگی که سبک اساسی زندگی و باورداشت دین اسلام است اعلام جنگ کرده است. با مسلمانان مخلص و ساده که زندگی میکنند و اسلام واقعی را زنده نگه میدارند، دشمنی کرده است. این انتخابات همچنین انتخابات مخلصانه و واقعی مسلمانان برای پاسخگویی به این قدرت است که دشمن دین و باورداشت است.
تامین امنیت آرا به اندازه حضور در پای صندوقهای رای و رای دادن در انتخابات مهم است. این قدرت دزد، غاصب و فاشیست؛ به دنبال دزدی آرای خلق و حقهبازی و دروغ با هزار و یک نیرنگ است. در این راستا خلق ما نباید تا زمان اعلام نتایج انتخابات از پای صندوقها دور شوند، نقاط برگزاری انتخابات را ترک کنند، بلکه باید از صندوقها و آرای خود محافظت کنند. برای یک نتیجه موفقیتآمیز، اطمینان از ایمنی صندوقهای رای و حفاظت از آرای آنها اهمیت زیادی دارد.
منبع: روزنامه سرخوبون