هنر زبانی برای بیان حقیقت است
هنر زبان دیگر بیان حقیقت است. هنر به خودی خود حامل زیبایی زندگی است. هنر بازتابی واقعی از جهان هستی است. هنر راه بقا و جاودانگی انسان است. از طریق هنر، فرد میخواهد خود را از مرگ و نابودی نجات دهد.
هنر زبان دیگر بیان حقیقت است. هنر به خودی خود حامل زیبایی زندگی است. هنر بازتابی واقعی از جهان هستی است. هنر راه بقا و جاودانگی انسان است. از طریق هنر، فرد میخواهد خود را از مرگ و نابودی نجات دهد.
هنر از دیدگاه رهبر آپو بیانگر حقیقت تاریخ و دانش و باورها و اتنیک و زیبایی شناسی هر جامعه است. همانطور که رهبر ما میگوید: «هنر بزرگترین عرصهی نبرد است.» نبردی برای احیای آزادی و برابری، نبردی برای ساختن شخصیتی آگاه و با ایمان. از آن روزی که انسان به تفاوتهای خود با اطرافیانش پی برده است، پس از آن به هنر روی آورده است. بنابراین هنر عملی برای ساختن انسان است. انسان دارای وجدان و کردار در برابر جامعه و طبیعت است. اگر مبارزهی ۴۵ سالهی حزب کارگران کوردستان (پکک) را مرور کنیم، درک کردن اهمیت نقش هنر در ایجاد شخصیت انقلابی و ساختن فرهنگ، جامعه و انسان جدید برایمان دشوار نخواهد بود.
پکک این را درک کرده است که هیچ انقلابی بدون هنر و شعر و موسیقی به انقلاب تبدیل نخواهد شد، از منظر مکتب آپویی «نقاشی، موسیقی، مجسمهسازی، تئاتر و آواز...» همراه هم به تعریفی برای شناخت هنر تبدیل میشوند؛ اما اینها با هم به حقیقت هنر تبدیل نمیشوند! زیرا حوزهی هنر وسعت وسیعتری با حقیقت زندگی دارد. خود سیاست بیانگر هنر است؛ از طریق هنر ما چگونه جامعهای را میسازیم؟ این موضوعی است که به پاسخی انقلابی نیاز دارد. ممکن نیست انسان در حوزهی هنر فعالیت نماید و از شخصیتی سیاسی برخوردار نباشد؛ ممکن نیست انسان خود را انقلابی بداند و دارای روحیهای هنرمندانه نباشد.
پکک میخواهد از طریق هنر حقیقت روحیهی کورد آزاد را بیان نماید. اگر به تاریخ کوردها بنگریم، خواهیم دید که انسان کورد نمیتواند بدون آواز و موسیقی زندگی نماید. مهم است از هنرمندان خود بپرسیم، چگونه میتوانیم با خلق هنر جامعهای آزاد بسازیم و برای آن تلاش کنیم؟ این سوالی است که لازم است هر هنرمند و انقلابی و روشنفکر کوردی به آن پاسخ دهد. ما میخواهیم از طریق جادوی هنر چه نوع کوردی را خلق نماییم و نشان دهیم؟ پکک میخواهد از طریق حوزهی هنر چیستی کورد را به جهان نشان دهد. به همین سبب است که میخواهد ابتدا روح و ذهنیت هنرمندان تغییر ایجاد نماید. بیسبب نیست که رهبر آپو میگوید: «هنر بال گرفتن ذهن و روح است.»
رهبر آپو هنرمندی است که بیش از پنجاه و پنج سال است با روحیهای کودکانه برای ساختن زندگی آزاد روی صحنهی تئاتر مبارزە میکند. امروزه هنر در پوشش ایدئولوژی سیستم سرمایهداری به ابزاری برای «تضعیف انسان، اشغال ذهن و روح انسان و طرد وی از جامعه» تبدیل شده است و بر روی آن سرمایهگذاری میکند. این در حالی است که هنر، مانند سایر ارزشهای شناختی و معنوی انسان در تاریخ با واقعیت نیازهای جامعه پیوند خورده است، نه دولت و سرمایهداری. هنر «فرهنگ، اخلاق، سیاست، روابط اجتماعی و عمل زندگی» را تحت الشعاع قرار میدهد. به همین سبب رهبر آپو میگوید: «ارتباط با زنان را به آوازی برآمده از آلت موسیقی تشبیه میکنم.»