کوسالان؛ نماد مقاومت انقلاب ژن ژیان آزادی
حملهی رژیم اشغالگر و فاشیست ایران به کوسالان ـ دیار گریلاهای آزادی کوردستان ـ دراصل تداومِ سیاست انکار و امحای سیستماتیک اقتدار مرکزگرا میباشد.
حملهی رژیم اشغالگر و فاشیست ایران به کوسالان ـ دیار گریلاهای آزادی کوردستان ـ دراصل تداومِ سیاست انکار و امحای سیستماتیک اقتدار مرکزگرا میباشد.
مطلب زیر توسط پیمان ویان عضو شورای رهبری جامعه زنان آزاد روژهلات کوردستان (کژار) بهنگارش درآمده است و توجه شما را بهآن جلب می کنیم.
حمله ی رژیم اشغالگر و فاشیست ایران به کوسالان ـ دیار گریلاهای آزادی کوردستان ـ دراصل تداومِ سیاست انکار و امحای سیستماتیک اقتدار مرکزگرا می باشد. رژیم اشغالگر ایران که در ضعیف ترین مرحله ی تاریخی خود به سر می برد در تمامی عرصه های ایدئولوژیک، سیاسی، اقتصادی و نظامی در مقابل ایدئولوژی و مقاومت خلق های فرودست و زنان با شکست مواجه شده و مشروعیت خود را از دست داده است. ابتدا با قتل عام، زندان، شکنجه، اعدام و حملات شیمیایی به مدارس سعی در خاموش کردن آتش انقلاب در کوردستان و به طور کلی از زنان و خلق های فرودست داشته و اکنون نیز با لشکرکشی به کوسالان سعی بر انجام موفقیت آمیز مانور قدرت در کوردستان که دیار مقاومت و سرچشمه ی فلسفی – ایدئولوژیکی انقلاب ژن ژیان ئازادی، رادیکال ترین نیروی آلترناتیو و مدافع معیارهای تاریخی انسانیت و کوردستان است، را دارد. اینها بخشی از برنامه های تاکتیکی سیستم های اشغالگر و مرکزگرا است و سالهاست که افشا شده، سیاستی که نشان از ضعف و وحشت از کوهستان های آزاد و گریلاهای آزادی کوردستان که رادیکال ترین ایستار را در برابر سیاست های ضدانقلابی دارد، می باشد. رژیم اشغالگر ایران که سیاست و ایدئولوژی دین گرایی، مرکزگرایی و جنسیت گرایی اش به زوال رفت، بالاترین امتیازهای ایدئولوژیکی و سیاسی را به دولت های منطقه و به ویژه دولت های عربی و از طریق آنان به نظام مدرنیته ی سرمایه داری داد تا با نیروی سیاسی و هم اقتصادی آنان نیروهای اپوزیسیون را سرکوب نماید. درواقع این پلیدترین سیاست های دیپلماتیک، دادوستدهای سیاسی و تاکتیک های ضدانقلابی دول عربی و غربی که بر خون زنان، جوانان و خلق های فرودست انجام می گیرد، همان واقعیت سیاست دولت – ملت گرایی در خاورمیانه و جهان سرمایه داری است که ایران وجه بسیار مشخص آن می باشد. این بدترین وضعیت ممکن و نشان از لرزش پایه های ایدئولوژیکی و ساختار تهی شده ی نظام فاشیستی ایران است که برای قلع و قمع انقلاب ژن ژیان ئازادی، حاضر به سازش با هر معیاری به منظور نابودی کوردهاست.
حمله به کوسالان، دیار مقاومت تاریخی خلق و گریلا، حمله ای تاریخی، سیاسی، لشکری، اقتصادی، فرهنگی و ایدئولوژیک است و به ویژه به شیوه ای بسیار وحشیانه، طبیعت کوردستان را هدف حملات وحشیانه ی خود قرار داده است. کوهستان های زاگرس و به ویژه کوسالان سرچشمه ی نیروی ذاتی، معنوی، اقتصاد و فرهنگ مردم کورد می باشد. رژیم با اشغال جغرافیا و آتش افروزی کوردستان به نوعی سعی در نشان دادن نیروی به زوال رفته ی خود را دارد. چنان نشان دهد که انگار اتفاق خاصی نیافتاده، قیامی شد و اکنون همه چیز تحت کنترل است و اینگونه سیاست های انکار، امحا و اشغالگری خود را تداوم بخشد. با این حمله می خواهد که برخی از نواحی استراتژیک مناطق گریلا را اشغال کرده و به محاصره درآورده و مرزهای کوردستان را بر گریلا و خلق مان تنگ نماید. این انتقامی است که بنام کوسالان از کوردستان می گیرد و نیرو و اراده ی انقلابی خلق مان در کوردستان و نیروی ایدئولوژیکی اکولوژیک، آزادی زن و دموکراسی را هدف گرفته است. با آتش افروزی در کوسالان سعی در خاموش کردن آتش انقلاب ژن ژیان ئازادی و محاصره ی جنگ انقلابی خلق و پیوند عمیق خلق و فلسفه ی رهبر آپو را دارد، اقتدار به زوال رفته ی ایران آنچنان در انتقام گیری از کوردها کلید گشت، این درحالی ست که حافظه ی رسوب گرفته اش، حماسه ی قندیل و واقعیت نیروهای دفاع مشروع زنان و روژهلات را از یاد برده و غافل از پرهزینه بودن این حملات برای سیستم اشغالگری اش است و با پیشآهنگی گریلاهای زن، بیشترین تلفات را متحمل گشته است. البته که این سیاست لشگرکشی و انتقام از انقلاب با مقاومت تاریخی گریلا راه به جایی نبرده و با شکست سنگین دیگری مواجه خواهد شد.
مقاومت گریلاهای آزادی در کوهستان های کوسالان، مهر باطلی است بر سیاست های اشغالگرانه و ارتجاعگرایانه ی تبعیض، انکار و امحای زنان و خلق های فرودست کورد، بلوچ، عرب و آذری و دیگر خلق های ایران که در این انقلاب فاصله های تحمیلی را از میان برداشت و با شعار سحرآمیز و فلسفی ژن ژیان ئازادی، نیروی معنوی اتحاد و همبستگی دموکراتیک و آزادی خواهانه را با پیشاهنگی زنان و جوانان به اوج خود رساند. این اتحاد دموکراتیک، جواب محکم و دندان شکنی است به سیاست های اشغالگری رژیم فاشیستی ایران و مقاومت گریلا در این سیاست لشکرکشی در عین حال باوری خلق به نیروهای آزادی(نیروهای مدافع روژهلات YRK و نیروهای مدافع زنان روژهلات HPJ) بسیار بیشتر کرده و امید خلق به پیروزی انقلاب ژن ژیان آزادی را به اوج خواهد رساند.
گریلا نماد و نیروی دفاع از معیارهای جامعه و معیارهای آزادی است. گریلاهای آزادی حق دفاع مشروع خود را در مقابل حملات به این دستاوردها و در عین حال طبیعت کوردستان به کار می برند و گریلاهای زن به ویژه پیشاهنگی دفاع از انقلاب ژن ژیان آزادی را انجام می دهند و مقاومت کوسالان در واقع تداوم مقاومت ژن ژیان ئازادی است. هر یورشی که به دستاوردهای این انقلاب و خاک کوردستان انجام گیرد، گریلا خود را موظف به پاسخگویی بدان می بیند.
به همین جهت این حملات نه تنها منجر به تضعیف نیروی گریلا نخواهد بود، بلکه کاملاً عکس آن در نیروبخشی به نیروهای مقاومت زنان و خلق مان، اراده و نیروی مقاومت و اتحاد نقش موثر و صالی را ایفا خواهد نمود. اکنون اتحاد زنان و خلق های تحت ستم تا چه اندازه بیشتر باشد، رژیم ایران را بیش از پیش ضعیف تر و بیچاره تر خواد کرد، چراکه این حملات تنها بر نیروهای کورد و کوردستان نیست، بلکه نیروی آزادی خواه کورد، همچون سمبل انقلاب ژن ژیان ئازادی با فکر و فلسفه ی رهبر آپو و با فرهنگ مقاومت آپویی اثبات نموده که این آتش نه تنها خاموش نخواهد گشت بلکه با هر حمله ای که انجام می شود، شعله هایش برافروخته تر از قبل خواهد شد.
مادران صلح، زنان و جوانان در شرق کوردستان و ایران که پیشاهنگی انقلاب را عهده دار بوده و با تمامی توان خود از شهدای خود به عنوان معیارهای اصیل انقلاب، پاسداری نمودند و این به نماد انقلاب مبدل شد، در مقابلِ حملاتی که به زنان، خانواده ی شهدا و زندانیان سیاسی و طبیعت در کوردستان و ایران، پاسداری از این معیارها و حملاتی جدی که بر تمامی این معیارهای انقلاب انجام می شد و می شود، البته که به ایستار خلق مان، احزاب و سازمان هایی را که به این حملات واکنش نشان دادند، درود می فرستیم. لازم است که خلق مان نیز برای پاسداری از این معیارها، ایستار انقلابی خود را به شیوه ای عینی نشان داده و به ویژه که اکنون طبیعت کوردستان را در آتش انتقام می سوزانند بایستی خلق مان و به ویژه نیروهای مدنی و اکولوژیست به پا خاسته و وظیفه ی انقلابی خود را به جای آورند. چراکه سالیان سال است که انسانیت و به ویژه کورد با پیوند عمیق خود با کوهستان وجنگل بر پای ایستاده است. قدرت بازدارنده ی نیروهای مدنی و سازماندهی شده ی زنان، جوانان و خلق های آزادی خواه کورد، بلوچ، عرب و آذری و دیگر خلق ها را که تاکنون در مسیر انقلاب ژن ژیان ئازادی با هم و در کنار همدیگر بودند بایستی در برابر اقتدار مرکزی و فاشیستی ایران بار دیگر نشان داده و در راستای پاسداری از ارزش های انقلاب ژن ژیان ئازادی وکوسالان به عنوان نماد و میراث شهدای انقلاب به پا خواست.