معجزه پ‌ک‌ک-۲

«فلسفه رهبر اوجالان آن کوردی را که در قبر بتونی مدفون شده بود، بیرون کشید و زنده کرد، جامعه کوردی را از جنبه روانی و ذهنی بالا کشید و با قدرت به میدان آورد و به کاراکتر تعیین‌کننده مبدل ساخت.»

به کمک تئوری می‌توان مسائل را فهمید. رهبر آپو به‌عنوان اولین رهبر جنبش آزادیخواهی کوردی، اثرات تئوریک خود را ارائه نمود. مبارزات ۵۰ ساله و رسیدن به دوره کنونی، اهمیت تئوری و افکار رهبر اوجالان را نشان می‌دهد، زیرا این تئوری از لحاظ تئوریزه‌کردن فرهنگ کوردی به مثابه‌ی یک فلسفه خود را نشان داد.

فلسفه رهبر اوجالان تورات مقاومت خلق انقلابی کورد است، قطعا برای فهم نیز مانند تورات است. می‌توان گفت؛ فهمیدن وجود انسان را می‌آراید. فلسفه رهبر اوجالان آن کوردی را که در قبر بتونی مدفون شده بود، بیرون کشید و زنده کرد، جامعه کوردی را از جنبه روانی و ذهنی بالا کشید و با قدرت به میدان آورد و به کاراکتر تعیین‌کننده مبدل ساخت.

پس از شهیدشدن حقی قرار، رهبر اوجالان با تاسیس یک حزب وارد میدان شد، این نیز تاییدکننده نظریه اتمی غنای هستی است. روحیه‌ی تازه‌ای به جنبش بخشید و به‌مثابه جنبش آزادی کوردستان وارد میدان شد و با این اقدام تاریخی نشان دادند که سرکوب و اضمحلال و نسل‌کشی و انکار خلق کورد امری طبیعی نیست بلکه حاصل سیاست سرکوب و ستمگری است. این اقدام تاریخی به مرحله‌ای نوین مبدل شد و یک راه تازه مقاومت را پیش کشید و از جنبش جوانان به جنبش خلق‌ها رسید.

یعنی جواب ماتریالیسم دیالکتیک را داد. طرح و برنامه دارد، نیروی سازماندهی و تئوریک و پراتیک دارد. اقداماتی که تا آن هنگام حقی قرار و رفقایش انجام داده بودند، این عملکرد را نشان داده بود و به سنگ‌بنای این گام تاریخی مبدل شد. عملکرد حقی قرار و گفته‌ی رهبر اوجالان: «حقی قرار روح پنهان من است»، نشان می‌دهد که ارزیابی مسائل روز جنبش کونترا-توطئه‌گر دولت، به چاره‌یابی راه مبارزه انجامید. مبارزه با تاسیس یک حزب که خلق کورد و ترک را در خود جای دهد؛ بر سایر خلق‌های منطقه و شخصیت‌های انقلابی و افکار مختلف در سطح جهان تاثیرگذار شد. بر طبق منطق؛ درک این وقایع؛ تاسیس یک حزب را ضروری می‌نماید.

باور مبنای تمام ابداعات علمی و انقلابی است. کنارزدن موانع فرا روی جنبش آپویی یا جنبش دانشجویان تنها با تاسیس یک حزب ممکن بود. تاسیس حزب باور و دلگرمی بزرگی به جوانان و اقشار جامعه داد. آن شرایط دراماتیک و متفرق کنار زده شد و آن گونه که انشتین از نیروی جذب اجزای اتم توسط هسته می‌گوید؛ به همان شیوه این حزب به هسته تبدیل شد و قدرت جذب اعضای متفرق به عامل طرح و برنامه نوین مبدل شد.

دولت به‌آرامی با جنبش مذکور روبرو شد و در برابر این اقدام تاریخی جنبش کونترا-توطئه‌گر را تقویت نمود. سه چیز را دنبال کردند؛ نیروی کونترا گریلا را در صفوف ارتش و در میان جامعه کوردستان ایجاد کردند، در ارتش نیروی ژیتم را تشکیل دادند، فرهنگ جاسوسی و مزدوری را در جامعه کوردستان رواج دادند. در میان احزاب کورد همکار و متحد پیدا کردند و بدین صورت در مسیر ترویج ایده‌های رهبر اوجالان در میان مردم و ایجاد ارتباط سازنده و اتحاد مابین خلق‌ها (ارتباط با حقی قرار و کمال پیر) مانع ایجاد کردند. از طریق کونتراها و احزاب نیز یک دیوار عظیم در راه اتحاد ملی ایجاد نمودند.

اعمال ژیتم و مزدوران به وضوح قابل اشاره است و همگان آنها را می‌شناسند. اما مانند ساعت‌شنی از این احزاب کوردی و سایر احزاب عرفانی اسلامگرا سود می‌جستند و ایلیح را تاسیس کردند. صوفیان با نام اسلام کار می‌کردند، تبهکاران جدید داعش نیز با شمشیر از پشت میهن‌دوستان کورد را زده و شهید می‌کردند. به ابزار قتل و کشتار تبدیل شده بودند. بخش دیگری نیز در میان احزاب کوردی وجود داشت که در داخل و خارج کشور از طرق فریبکاری و اتهام‌زنی و شایعه‌پراکنی و اغتشاش کار می‌کردند. این زخم رگ اخلاق و چوب لای چرخ تاریخ است. احزاب تقلبی، توافق خودکشی سیاسی‌اند!

شخصیتِ بی‌شخصیتی!

این سبک شناسایی انسان سقوط‌کرده در جامعه کوردی است. متاسفانه به یک سبک تبدیل شد، این موضوع یک رمان است و می‌شود قهرمانان این رمان نیز بر این سبک و سیاق باشند. افراد در این سبک همیشه با شدمن ارتباط داشته‌اند و کوردها نیز این را خیانت قلمداد می‌کنند.

این نوع شخصیت برآیند دو چیز است؛ اول ترس و دوم دنبال‌کردن منافع شخصی! ترکیب این دو فاکتور، شخصیتی شکست‌خورده را تحویل می‌دهد و متاسفانه تاریخ کوردها پر از این نوع شخصیتهاست و این یک هؤیت سیاه و منفی است. این بخشی از سیاست "عنکبوتی و جهنم" است. اینها هر دو در تئوری اقتصاد هستند و به مانع بزرگی در راه توسعه اجتماعی و به عامل معلولیت و انحطاط تبدیل می‌شوند. هر چهار معلولیت کری، لالی، کوری و فلج را در افراد ایجاد می‌کند و از لحاظ اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه را نابود می‌کند.

اما مانیفست رهبر اوجالان به یک داروی طبیعی برای انواع جراحات و جنایات حاصل از نسل‌کشی دشمن مبدل شد و یک راه مقاومت را پیش کشید. شهیدکردن حقی قرار و حملات به جنبش آپویی با هدف نابودی این حرکت، به عاملی برای ایفای نقش پیشاهنگی رهبر اوجالان مبدل شد تا دشمن خیال به‌گور نهادن کوردستان آزاد را از سر بیرون کند.

تصمیم‌گیری و انتخاب و تعیین اراده

اگر روزی انسیکلوپدیای کوردستان نوشته شود، این نوع شخصیت‌ها خط اساسی آنند. گزارشی که مانند پان‌ترکیستها توسط خبرگزاری‌های کوردی در ۱۶-۵-۲۰۲۲ منتشر شده و حاکی از اخبار اقتصادی ترکیه و حمایت از باشور کوردستان بود، ارزیابی آن از لحاظ جامعه‌شناسی جالب است.

این جالب است و با موضوع ما ارتباط دارد.

گزارش می‌گوید: «اقتصاد ترکیه با درآمدهای نفتی اقلیم باشور کوردستان سرپا مانده است. ترکیه وضعیت اقتصادی سختی دارد؛ از طرفی ارزش لیره ترکی درحال سقوط است و از طرف دیگر مخارج حکومت آک‌پ-م‌ه‌پ برای حملات به روژآوا و باشور کوردستان اقتصاد این کشور را فلج کرده است. مسلما درآمدهای نفتی باشور کوردستان را به خدمت حاکمیت اردوغان درآورده‌اند و با آن سرپا مانده است. سیاست ۲۰ سال اخیر اردوغان اقتصاد ترکیه را با بحران عمیق روبرو نموده است و حکومت فعلی ترکیه به‌اندازه ۱۰۰ سال اخیر بدهکار است. طبق اظهارات موجود حدود ۵۰۰ میلیارد دلار است. اردوغان با مداخله در باشور کوردستان و امضای یک قرارداد ۵۰ ساله با حزب دموکرات کوردستان، درآمد نفت آنها را به خدمت گرفته است.

اقتصاددانان ترکیه می‌گویند درآمد ملی ترکیه ۹۰ میلیارد و ۹۱۷ میلیون و ۸۳۳ هزار دلار است، اما سیاست جنگی این دولت سالانه ۱۰۳ میلیارد و ۳۳۶ میلیون و ۷۱۴ هزار دلار هزینه در پی دارد و سالانه هزینه‌های جنگی ۲ تا ۳ برابر بیشتر می‌شود و ترکیه بیشتر بدهکار می‌گردد اما نفت باشور کوردستان به یک کمک مهم برای ترکیه تبدیل شده است.

مسرور بارزانی نخست‌وزیر حکومت باشور کوردستان اظهار داشت که ماهیانه ۳۵۰ میلیون دلار از درآمد فروش نفت را به شماره حساب وزارت اقتصاد واریز می‌کنند. وی نگفته که بخش دیگر درآمدهای نفتی کجا می‌رود! حکومت باشور کوردستان روزانه بیش از ۴۵۰ هزار بشکه نفت استخراج می‌کند که درآمد آن ماهیانه بیش از ۹۰۰ میلیون دلار است و طبق اظهار مسرور بارزانی، حدود ۵۵۰ میلیون دلار از درآمد ماهیانه آنها مشخص نیست کجا می‌رود.

ناظران سیاسی و اقتصادی می‌گویند؛ قرارداد ۵۰ ساله اردوغان و خانواده بارزانی ناشفاف و مخفیانه است. ۵۵۰ میلیون دلار از درآمد نفت به حساب ترکیه واریز می‌شود و بازار اقلیم باشور کوردستان به کنترل شرکت‌های ترکی افتاده است. بلند محمد مدیر کل ثبت شرکت‌های بزرگ اعلام کرد که ۳ هزار و ۳۱۵ شرکت خارجی در باشور کوردستان حضور دارند که یک هزار و ۴۱۴ شرکت آن ترکی‌اند که مهمترین آنها مرتبط با فروش گاز اقلیم کوردستان است. اگر گاز اقلیم کوردستان از راه ترکیه فروخته شود، یک خطر بزرگ برای اقلیم کوردستان خواهد بود و پ‌دک مسئول اصلی آن است و مردم باشور کوردستان نیز مخالف آنند.

کارشناسان می‌گویند که اگر توافق انتقال گاز با ترکیه منعقد شود، آنگاه تمام درآمد اقلیم کوردستان در خدمت دولت ترکیه قرار خواهد گرفت و به همین دلیل است که دولت ترکیه حملات اشغالگرانه‌اش به خاک کوردستان را دنبال می‌کند. دولت ترکیه در سال ۲۰۲۱ حدود ۱۵درصد بودجه کشورش را برای جنگ اختصاص داده است و این یعنی ۱۰ میلیارد دلار.

مرکز تحقیقات استکهلم آشکار کرد که دولت ترکیه برای سال جاری ۱۷.۷ میلیارد دلار در حملات نظامیش خرج کرده است. این یکی از بودجه‌های جنگی هنگفت در سطح جهان است. در ۱۰ سال اخیر دولت ترکیه مخارج نظامیش را ۸۶درصد افزایش داده است و این مخارج ترکیه را به سوی یک بحران اقتصادی تند کشانده است. متاسفانه این مخارج عظیم توسط پ‌دک از باشور کوردستان به ترکیه اهدا می‌شود.

اخبار و بررسی‌ها نشان می‌دهند که دولت ترکیه پول نفت کوردها را در جنگ نسل‌کشی کوردها به‌کار می‌گیرد و این تاریخ است!...

اگر به تاریخ بازگردیم باید از لحاظ جامعه‌شناختی نیز به پاره‌ای موضوعات بپردازیم، زیرا یکسری وقایع این را نشان می‌دهند که "نسل‌کشی انسانی" و "شرایط فوق‌العاده" در میان است!... دلسوزی و وفا و ارزشهای انسانی نابود شده‌اند و این یک تراژدی عظیم است! این نمونه خیانت در کوردستان است و اهداف خائنین را نشان می‌دهد.

خبرگزاری فرات (ANF) با سرتیطر «خونخواری و خیانت‌های پ‌دک؛ نسل‌کشی هولیر ادامه دارد» در ماه می ۲۰۲۲ گفته است: «در ماه می ۱۹۹۷ هنرمند، روزنامه‌نگار، سیاستمدار و گریلاهای مجروحی که در هولیر تحت مداوا بودند، نیز هواداران پ‌ک‌ک در باشور کوردستان، به طرزی وحشیانه و با همکاری پ‌دک و میت ترکیه به شهادت رسیدند.

۱۶ اردیبهشت ۱۹۹۷ حوادث شهر هولیر و باشور کوردستان اتفاق افتادند، هنرمند انقلابی هوزان سرحد با آواز ‘هولیر’ جای خود را در قلب خلق کورد باز کرد، هوزان سرحد در ۱۰ جولای ۱۹۹۹ توسط دولت ترکیه به شهادت رسید، قبل از شهادتش، تحت این عنوان در شرایط سخت کوهستان آلبومی را ساخت، در این آواز می‌گوید: «هولیر بار دیگر متولد شدی/ هولیر در آتش بود/ آتش دل جوانان، مرگ را به زندگی تبدیل کردند/ هولیر، باقی نخواهد ماند به مانند قبل/ خواهد شد گور خائنین/ با خون هیلین و صالح‌ها‌/ شکوفا خواهند شد، گل و گل‌های سرخ / شکوفا خواهند شد، گل و گل‌های سرخ.»

در عصر روز دوم حملات اشغال‌گرانه ارتش ترکیه ۱۰۰ هزاز سرباز را تحت عنوان ‘عملیات چکوش’ آغاز کرد‌، حزب دمکرات کوردستان (پ‌د‌ک) همزمان در هولیر به مرکز جنبش آزادی کورد، به بیمارستان هلال احمر کوردستان وYAJK, YNDK, NÇM و دفتر مَد تیوی و مرکز روزنامه‌ی ولات و ولات روژ، حمله کرد و هر کس در آن‌جا بود را دستگیر، تیرباران و زیر شکنجه به قتل رساندند.

بر اساس مستنداتی که خبرگزاری روژنیوز منتشر کرده است، در آن روز ۸۳ نفر کشته و مفقود شدند اما تعداد شهدا هنوز مشخص نیست.

چند روز پس از این قتل عام، رادیو دنگ کوردستان متعلق بە پ‌د‌ک اعلام کرد: «۳۰۰ عضو پ‌ک‌ک در هولیر کشته شده‌اند»، از این خبر در می‌یابیم که در آن روز و در هولیر، نه تنها کادر و مجروحان پ‌ک‌ک، بلکه بسیاری از هواداران پ‌ک‌ک در باشور کشته شدند.

هولیر در آن سال‌ها به میدان جنگ سنگینی بین ی‌ن‌ک و پ‌د‌ک تبدیل شد، سپس پ‌د‌ک در ۳۱ اوت با حمایت ارتش عراقی صدام حسین، هولیر را از دست ی‌ن‌ک درآورد.

انرژی خیانت

دیفاکتو و خودمختاری فدرالی اقلیم باشور کوردستان برای مبارزات آزادی کوردستان به منطقه‌ی تامپون تبدیل شده است، به همین سبب من آن را انرژی خیانت خطاب کرده‌ام‌‌ و ادامه می‌دهم‌‌: «معاهده‌ی سایکس پیکو کوردستان را تقسیم کرد و دولت‌های تامپونی را ایجاد نمود، پس از صد سال این دولت‌های تامپونی که به عنوان دولت-ملت تأسیس شده‌اند، پاسخگوی منافع سیستم سرمایه‌داری نبودند. بنابراین آمریکا در اشغال عراق نیاز به ‘دیفاکتوی منطقه‌ای’ را ‌احساس کرد، پس از قیام خلق در سال ۱۹۹۱-۱۹۹۲ آمریکا ی‌ن‌ک و پ‌د‌ک را با هم آشتی داد و اقلیم و منطقه‌ی تامپونی را به آنان تحویل داد، این دیفاکتو توسط خلق به دست آمد، اما به دست آمریکا به عنوان منطقه‌ی تامپون ایجاد شد و تحویل هر دو حزب داده شد، ۳۱ سال است این اقلیم فدرالی باشور کوردستان با رضایت سازمان ملل متحد ایجاد شده است، اما دولت ترکیه تاکنون این اقلیم را به رسمیت نشناخته است، دشمنی عمیق و وحشیانه‌ای انجام می‌دهد، عجیب است این دشمن همکار پ‌د‌ک حزب حاکم است، عجیب است دولت ترکیه همکار حاکم خود را به رسمی نمی‌شناسد، اما پیمان و معاهده‌ی ۵۰ ساله با آن امضا می‌کند؛ هر وقت اراده نماید میهن‌دوستان کورد را در هولیر و سلیمانیه به قتل می‌رساند، هر وقت بخواهد همکاری‌هایش را قطع می‌کند و به جنبش آزادی کوردها حمله می‌نماید؛ همچنین پایگاه نظامی در اقلیم دایر می‌کند.

اقلیم فدرالی باشور کوردستان برای کوردها تأسیس نشده است، بلکه برای ارتش ترکیه تأسیس شده است، همه‌پرسی اقلیم نیز توسط ترکیه به اعاده‌ی اشغال‌گری تبدیل شد.

اعاده‌ی اشغال‌گری اسم جدید نسل‌کشی خلق کورد است!

ما ادامه می‌دهیم‌، روابط بین پ‌د‌ک و دولت ترکیه و ایران از ۱۹۶۵ آغاز شده است و تا به امروز نیز ادامه دارد، پ‌د‌ک در تمامی دوره‌ها از ایران و عراق و ترکیه حمایت کرده است: هم برای آن‌ها فعالیت کرده است و هم از نیروهای این دولت‌ها علیه احزاب مخالف خود استفاده کرده است، با این اعاده نیز درد و رنج کوردها شدیدا ادامه دارد.

از ترکیه تا اروپا دولت تامپون صد سال قدمت دارد، ۳۰ سال از قدمت اقلیم تامپونی فدرالی باشور کوردستان می‌گذرد‌، تامپون گذاشتن وضعیت کورد تراژدی تراژدی‌هاست، این نیز از رگ و ریشه در آوردن اصل و جوهر کورد بودن است، بازیگران اقلیم تامپون تصویر تازه‌ای از اشغال کوردستان هستند. بنابراین معجزه پ‌ک‌ک از این منظر مهم است، امیدی به آینده‌ی کردستان و تعیین افق‌ جدیدی است.