ژن، ژیان، آزادی یک شعار ساده نیست، یک تصمیم مشترک است
تصمیم جدید خلقهای ایران قراری برای برداشتن یک مانع راه آزادی نیست بلکه تصمیم برای آزادمنشانه زیستن است.
تصمیم جدید خلقهای ایران قراری برای برداشتن یک مانع راه آزادی نیست بلکه تصمیم برای آزادمنشانه زیستن است.
در شرایط کنونی بینظمی نهادینه شده عجیب نبود که شخص اول نظام بعد این همه انتظار خواص در انظار آن هم در یک مکان نظامی و کاملا امنیتی خودی نشان دهد. خوب وقتی بینظمی و هرجومرج در حکومت و ساختار حکومتی نهادینه شود میل به اقتدارگرایی و سپاهی منشی در فرد افزایش مییابد. اگر فرد خود را مالک بیرقیب یک سرزمین هم بداند که دیگر هیچ. در شرایط ناپایدار حکومتی به جای زندگی این بقاست که اهمیت مییابد. در این تصویر غریزهی بقای یک دیکتاتور است که رشته کلام را به دست میگیرد نه یک روان و اندیشهی سالم. احساس آرامش یک دیکتاتور در میان یونیفورمها و نشانها و خواص نظامی واضح و مبرهن بود. غریزهی یک دیکتاتور هم معلوم است که به چه چیز ارجاع میدهد. باز هم از توطئه، دشمن، جاسوس و فریبخورده سخن گفت. وقتی شخص غریزی میشود حتی نمیتواند عاطفی هم صحبت نماید چه برسد به عقلانی اندیشیدن و گفتن. این حضور بیماری حناق خواص را تا حدی درمان نمود و بسیاری از دلواپسان نظام را به سخن آورد. شرایط مرگزایی برای همهی آنها بوده و هست. همهی مردم به خوبی شرایط شما را درک مینمایند. سخت است اسیر یک ذهنیت فرسوده و بینظم بودن، بسیار سخت است.
بیماریای داریم به نام «لوپس». این بیماری عبارت است از حساس شدن بیشاز حد نظام ایمنی بدن که همه چیز را دشمن و خارجی میپندارد و به آنها حمله میکند. حتی به برخی از اعضای بدن نیز حمله میکند و در نهایت به از بین بردن خود فرد میانجامد. بسیار شبیه تئوری توطئه در جهان سیاست است. شرایط ولی فقیه را با این بیماری مقایسه نمایید. همه چیز را برنامهریزی شده از طرف دشمنان خارجی و آمریکا و اسرائیل دانستند و متنی چهل ساله را به فرسودهترین شکل ممکن قرائت کرد. در ساحت بینظمی گم شدن و اخبار نادرست دریافت کردن نتیجهاش همین میشود. اما باید به خواص و ویژهخواران یادآور شد. که این نسل جدید نه به شما کوچکترین شباهتی دارد و حتی از لحاظ اندیشهای به نسلهای قبلی هم شبیه نیست. ما میدانیم که همه اعضای جامعه، دختران و پسران این کشور را از هر فرهنگی که باشند بیمارگونه خارجی و دشمن میپندارید. به همه حمله میکنید و میکشید. علیرغم دستکاریها و ورودهای مداومتان در اندیشه و ذهنیت جامعه هنوز موفق به حذف ذهنیت جمعی جامعه نشدهاید و قدرت تشیخص آن را از بین نبردهاید. خلقهای ایران به خوبی میدانند و میفهمند که نظام ایمنی فرهنگی خود را چگونه سازماندهی نمایند و به مقابله برخیزند. سعی شما برای دستبردن در توان زیباییشناختی، قدرت اخلاقسازی و هنجارسازی جامعه به جایی نرسید. خلقهای ایران تصمیم خود را گرفتهاند. سالها تلاش کردید که با ایجاد بنبستهای متعدد بر سر راه مشارکت آزادانهی مردم توان تصمیمگیری و تصمیمسازی را از آنها بگیرید و ویرانشهر خویش را به خلقهای ایران تحمیل نمایید. تشت سیاستهای مومنسازی شما از بام به زیر افتاده و صدای آن را همه جهان شنیدهاند.
تصمیم جدید خلقهای ایران قراری برای برداشتن یک مانع راه آزادی نیست بلکه تصمیم برای آزادمنشانه زیستن است. به گمان ما هنوز فکر میکنید مردم تصمیم به برداشتن حجاب دارند. به شعار باید دقت کرد. قبلا برخی میگفتند که « اینها بروند چه کسی بیاید» و این مال زمانی بود که انفعال سیاسی را شما ترویج میکردید. خلقهای و مردمان این سرزمین افرادی «اسب گم کرده نیستند که دنبال نعل باشند». حافظهی جمعی که بر اساس تجربیات نهادینه شدهی اجتماعی کار میکند همانند سلولهای تولیدکننده الکتریسیته که در تمام سطح قلب پراکندهاند و ضربان را به وجود میآورند در میان تمام خلقهای ایران پراکندهاند. توان همیابی و همافزایی و مفاهمه جهانی را در بهت فروبرده. ژینا، مینو، نیکا، حدیث، مهسا و همهی شهدای دموکراسی و آزادی به هم پیوستند و ضربان ایجاد کردند و تپش خیابان شدند. ژن، ژیان، آزادی یک شعار ساده نیست یک تصمیم مشترک است. تصمیمی برای گذار از نظام مستبد و بیماری که به توحش و تهاجم را به اوج رسانده. تصمیم نسلی است که چیزی برای از دست دادن ندارد. چیزی برای پنهان کردن ندارد و عیان در خیابان است. گفتن برنامهریزی از خارج انکار توان اندیشیدن و خلاقیت و درهمکنشی خلقهای ایران است. چهل سال تحمیل مرجعیت دینی به معنای مرجعیت در اندیشیدن نیست. تقلید کار جامعهی مسخ شده و ذهن بیابانگشته است. خلقهای ایران تودهگی و رمهگی را برنتابیده و در مقابل آن به پاخواستهاند. خلقهای ایران میاندیشند، به زبان میآورند، به هم گوش میدهند، نیازهایشان را بیان میکنند و مطالبهگر ژن، ژیان و آزادی میشوند. بدون شک هر انقلابی دارای زبان مختص به خویش است. برای بیان یک حقیقت به زبان مختص آن نیاز است. شاهدیم که خلقهای ایران با پیشاهنگی خلق کورد بر خواستها و مطالباتشان نام مینهند. خصوصا برای خلقی مانند کورد که نمیتواند نام و هویت فردیاش را به زبان بیاورد و به جای ژینا باید بگوید مهسا، نام نهادن و عنوانگذاری بر مطالبات و خواستهایش بسیار پرمعنی است. نامی زیبا، ژینا، ژیان، زندگی و همه همصدا آن را فریاد میزنند.
اینکه نظام میبیند که تلاش چهلوچند سالهاش برای آفریدن و برساخت سوژهای متنفر و رنجور و درخودفروبسته به جایی نرسیده و به جای آن خلقهایی را میبیند که همدیگر را دوست میدارند و طلوع همدیگر را در خیابان به نظاره نشستهاند خشمگین است. ماشینهای سیاهی که به خیابان آورد نشان داد که رنگ دیگری را برنمیتابد. اما اتحاد رنگین و خونین خلقهای ایران این سیاهی را پوشاند. فریاد پشتیبانی از هر سو بلند است. به قول احمد شاملو « جشنِ مردماست، دیو گِله داره دنیا مال ماست، دیو گِله داره». سال تحصیلی هم که شروع شده و اینبار زنگ مدارس را فرسودگان و فروریختگان(به جای فرهیختگان) نظام به صدا درنیاوردند. زنگ مدارس را شعار ژن، ژیان، آزادی به صدا درآورد. آن هم کمی زودتر از سال تحصیلی رسمی. کسی در مراسم صبحگاهی مدارس سر صف برای طول عمر نظام دعا نکرد و مناسک حکومتی را به جای نیاورد. تختهسیاهها و وایتبوردها مزین به شعار انقلاب زنان شد. ذهنیت مردسالار از آغاز کتابها زدوده شد. به خوبی معلوم شد که تمامی نهاد و ساختارهای نظام فرسودهاند. بدون شک خیابان یک امتداد است، امتداد یک مقاومت و همنوایی که به نهادها و ساختارها کشیده شده و مقاومت به مدارس، دانشگاه رسیده و اعتراض و اعتصاب توام چون گیسوان زنان به هم بافته خواهد شد. اعتراض از این به بعد در مقابل تمامی چیزها، افراد، تفکرات و ساختارهایی خواهد بود که میان ژن، ژیان و آزادی فاصله ایجاد نماید و اعتصاب در تمام جاهایی است که خون مردم را به آسیاب نظام میریزد. همهی کنشهای ما باید مالامال از اعتراض به نظام و ایمان و اعتقاد به هم باشد. ما به باهم آزادشدن راسخانه باورداریم. شادبودن و شادانهزیستن در این طراوت انقلابی بسیار مهم است. باید خیابان را آراست و با رقص و پایکوبی(هەڵپەرکێ) میلاد خلقها و بیرون ریختن حجم ناموزون شرعی نظام را جشن گرفت. همانند دختران کوبانی و روژئاوا یک عمر تلخکامی را در انسجام پایکوبی به آسفالت خیابان کوبید.
فواد بریتان، ریاست مشترک جامعهی دموکراتیک و آزاد شرق کوردستان- کودار
.