هلهلە زنان، استبداد چند هزار سالەی سیستم نرسالار را بە لرزە در آوردە است. در این مبارزەی آزادیخواهانه زنان پیش قراول انقلابی اجتماعی میباشند. تحولاتی که میتواند مباحث جدیای در تئوریهای جامعهشناسی را با خود به همراه داشته باشد. در واقع خط بطلانی خواهد بود بر روی جامعهشناسی مردسالار که تحت تاثیر فلسفهی پوزیتیویستی قرار دارد. بدون شک زنان کورد و ایرانی نسبت بە اهداف و تحولاتی که برایند این مبارزات میباشند واقف هستند. هرچند بسیاری از طیف های مختلف اجتماعی با اهداف و امیال خاص خود بە این انقلاب سراسری پیوستەاند. اما آنچە در این میان نمود یافته اتحادیست کە تمامی طیفهای مختلف حول شعار زن، زندگی، آزادی همبستگی بی نظیری را ایجاد کردەاند.
ما شاهد همسویی بی نظیری هستیم که تاریخ مبارزات در ایران هیچ گاه شاهد آن نبودە است. انقلابهای قبلی همواره نوعی شکاف نسلی و طبقاتی را ایجاد نموده است. برای نمونه در انقلاب پنجاه هفت ما شاهد شکاف بین نسل جدید و قدیم میباشیم. این در حالیست که مشارکت فعال جامعه از همهی نسلها و طبقات گویای عدم چنین شکاف نسلی و طبقاتی میباشد.
ما در قرن بیستم شاهد انقلابی پارادیمی هستیم کە توان براندازی سیستم ذهنیت دولت مدار- نرسالاری، زن ستیز را در خود دارد؛ نقلابی تاریخی کە زن پیشاهنگی آن را در اختیار داشتە بوده و مردان دنبالەرو آن هستند.این تجربهای بی نظیر در تاریخ انقلابات جهان میباشد. لازم بە ذکر است در هر مرحلەی تاریخی بنا بە روح زمانە قشری از جامعە پیشاهنگ و پیش قراولان انقلاب بودەاند. در دوران انقلاب فرانسە و با رشد شهرنشینی و طبقە متوسط شهری، خردەبورژوای فرانسە با شعار آزادی، برابری، برادری در مقابل سیستم فئودالیسم پشاهنگی انقلابی را بدست گرفتند کە توانست تحولاتی را در سطح جهانی بە دنبال داشتە باشد. انقلاب اکتبر روسیە با شعار نان،کار،آزادی بسوی ایجاد دیکتاتوری پرولتاریا گام نهاد.
این تحولات کە تحت تاثیر دیدگاە مردسالار بود، توان برون رفت از دایرە دولت. نهادی کە مبتنی بر حاکمیت ابژەگرایی میباشد را نداشت. دولت خود را سوبژە نمودە و جامعە را در وضعیت ضعیفە شدگی قرار می دهد. ضعیفە شدگی همان صفتی است کە توسط آن زن را تعریف شدە است. در واقع اولین بار با ابژە نمودن زن نظام سلطە نرسالار حاکمیت خود را بر جامعە فرض نمود.
اما شعار زن، زندگی، آزادی تنها شعاری آنی و برخواستە از کف خیابان نبود. شعاری برای تهییج معترضین نبود، بلکە از ژرفایی عمیق بە درازای تاریخ ستم زنان برخوردار بودە است. از همین زاویە است کە اینک انقلاب ایران بە انقلابی زنانە ملقب گردیدە است. در واقع انتقام تاریخی زنان و جامعە از قرنها ابژەشدەگی و بە حاشیە راندگی زنان بە شمار میرود.
نیروهای مرتجع راستگرا و چپگرای کلاسیک سعی دارند انقلاب را منطبق با امیال خود خط دهی کنند. حتی با بە میدان کشیدن شعارهای حاشیەای و مردسالارانە سعی در قبضە نمودن انقلاب دارند. بر خلاف ادعای آنها این خیزش نە طبقاطی است،نە ملی و لیبرال. انقلابی رادیکال است کە متعلق بە قدیمی ترین ملت تحت ستم و ملتی کە بە بردگی کشیدە شدە است؛ این قدیمیترین بردەگان تاریخ همانا زنان هستند. از همین رو انقلابی کە بە وقوع می پیوند پایان دادن بە ابژەگی جامعە است.
اهمیت این انقلاب در خصلت زنانەگی آن است. زنان درطول تاریخ از هر طبقە و ملتی کە بودە باشند تحت ستم قرار گرفتە و بە موازات آن هم جامعە بە اسارت نیروهای استبدادی در آمدە است. اهمیت شعار زن، زندگی، آزادی در رهایش انرژی زنان میباشد کە قرنهاست تحت عناوین ضعیفگی حذف گشتە و توسط افسانەهای حاکم و متون دینی و فلسفەی نرسالار این ضعیفە شدگی وجهەای مطلقگرایانە بە خود گرفتە بود. در عصری کە بتهای اندیشە مدام مورد شک قرار می گرفتند، تنها بت وارگی زن بود کە حفظ می شد، در واقع شکستن بتی بود که دیدگاه مرد سالار از زن ایجاد نموده بود. این انقلاب، شکستن همان ذهنیت بود کە زن را وارد فضای عمومی نمود. فضایی کە خود خالق آن بود، اما قرنها راە آن را بر وی سد کردە بودند.
تاریخ مبارزات زنان ایران نشان می دهد کە انقلاب پیش رو برخلاف عدەای کە سعی دارند آن را تنها در محدودیت رفع حجاب و آزادیهای فردی تقلیل دهند انقلابی دارای ریشەهای تاریخی بودە و تغییرات رادیکالی را با خود بە همراە دارد. انقلابی در امتداد انقلاب مشروطە، که نقطە عطفی در تاریخ معاصر ایران است. از یک سوی نشان دهندە گذار از نظام پدرشاهی بودە است ونشان دهندەی گذار از جامعە استبداد زدە سنتی کە از طریق خوانش مردسالارانە از دین و هنجارها، جامعە را غرق در دگماها نموده و به قهقرا برده بود.
توسعە سطح روشنفکری جامعە همراە است با ورد زنان بە حوزە اجتماعی و سیاست آشکار؛ در این دوران ما شاهد رشد نهادهای زنانە می باشیم. انجمن نسوان از آن جملەاند. گشایش مدارسی برای دختران گامهای اساسی بودند کە می توانست وضعیت اجتماعی زنان را دگرگون نماید. اما این انقلاب بعدا از طرف دو طیف مورد حملە قرار گرفت. روحانیون سنتی با این گشایش واکنش نشان دادند و مجلس مشروطە را کە سعی داشت در رابطە با حق رای زنان قوانینی را تصویب نماید و مکانی برای حضور سایر ادیان در زیر یوغ مشروعیتی باشد کە شیخ فضل اللە نوری رهبریت می نمود راە بە بیراهە برد. دراین انحراف انقلابی طیف لیبرال کە تحت تاثیر نیروهای غربی قرار داشتند در مقابل این غصب انقلابی سکوت نمودند. مداخلات نیروهای خارجی، بریتانیا و روسیە تزاری موجب شکست مشروطە و تحمیل دیکتاتوری پادشاهی شدند.
جنبش آزادیخواهی زنان کماکان بە مبارزات خود ادامە دادە است. هرچند این مسیر فراز و فرودهایی داشتە است اما نباید از یاد برد جنبش زنان بعد از مشروطە هم از طرف حکومت پهلوی و هم در دوران چهار دهە حاکمیت مستبد دینی و اقتدار نرسالاری مورد هجوم قرارگرفت. تحولات منطقهای که در خاورمیانه با پیشاهنگی پ ک ک وارد مرحلهای جدید گردید. با تحلیلات جامعهشناختی رهبری پ ک ک، زنان در زمینهی مبارزات خود دارای زمینهای فکری و تئوری آزادی زن شدند.
این تئوری در طول مبارزات میدانی این حزب حک و اصلاح شدە و به صورت عملی در چهار چوب ایدئولوژی زن توانست در قالب PAJK(حزب زنان آزاد کوردستان) بە عنوان اولین حزب متعلق به زنان که مبارزات خود را بر آزادی زن تعریف مینماید وارد عرصە سیاسی شدە و همزمان توانست نیروهای دفاعی خود را ایجاد نماید. YJA-STAR نیز اولین نیروی نظامی با ذهنیت زن میباشد که بر خلاف ارتشهای رایج که تداعیگر فتح و تاراج هستند، نیروهایی هستند برای حافظت از دستاوردهای آزادیخواهانه. این مبارزات نفسگیر زنان به صورت عملی در روژآوا توانست داعش؛ مرتجترین، زن ستیزترین و ضد انسانی ترین نیرو را شکست دهد و این با ایجاد خود مدیریتی دمکراتیک در شمال و شرق سوریه انرژی بی نظیری را به مبارزات زنان در سطح جهان وارد نمود.
به طور حتم انقلاب زنانهی ایران که از کوردستان و با شعار زن، زندگی، آزادی که سالهاست در کوستانهای کوردستان و توسط زنان پ ک ک سر داده میشد تصادفی نمیباشد. این شعار دارای ظرفیت عظیمی برای رهاشدن انرژی انقلابی زنان بودە و دارای پشتوانه فکری و فلسفی و عملی بی نظیری میباشد. آنهایی کە سعی دارند انقلاب زنانەی تحت تاثیر شعار زن، زندگی، آزادی را تنها بە مسئلە حجاب و آزادیهای فردی و غربی تقلیل دهند یا از کنهی آن اطلاع ندارند و یا در صدد راه اندازی ضدانقلابی میباشند. بمانند آنچه کە در سپیدە دم انقلاب خلقهای پنجاە و هفت با آن مواجە شدیم.
از همین رو بررسی عمق شعار زن ، زندگی، آزادی واجد اهمیت بسیاری است. این شعار سە ضلعی قدرتمندی را ایجاد نمودە و توانستە موجب اتحاد جمعی و خلقی برای انقلاب شود.
همانگونە کە ژیژک ابراز داشتە است این شعار شعاری فرا جنستی است کە توانسته از فمینیسم مرد ستیز غربی گذار نماید. جان گرفتە از دیدگاە ژنولوژی، برساختی است کە جامعە را بر اساس دیدگاه زنانە غیر دولت محور، غیر متمرکز و فاقد ویژگیهای مردستیزی بودە و از رویەای اکولوژیک و خالق حیات است، می بینید. در اینجا زن بودن در تقابل با مرد همچون جنسیتی جداگانە نیست. سخن از ذهنیت الاهگانیست کە در سپیدە دم حیات انسانیت، زندگی را آفریده و هارمونی حیاتی آزاد را بنیاد نهادند. مغایر با ذهنیت مرکز- پیرامون و دولتگرا کە حسابگر و عاری از احساس و موسیقی زندگی می باشد. نظام سلطە مردگرایانە بیشتر از پنج هزارسال است حیات را منجمد نمودە و همچون بلایی بر سر جامعە نازل گشتە، نە تنها زنان بلکە مردان را هم از حیات آزاد محروم نمودە. این انقلاب بازیافتن همان هارمونی زیست انسان و طبیعت می باشد.
زندگی، در برگیرندە حیاتی شرافتمندانە و آزاد است. تضاد طبقاتی برآیند دیدگاە مرکز -پیرامون و سواستفادە از منابع طبیعت و انحصار منابع در دست گروە حاکم است که موجب ایجاد اختلافات طبقاتی می شود. تاکید بر این بعد از شعار حل تعارضات طبقاتی میباشد. یعنی در صورتی کە مسئلەی مرکز -پیرامون و دولتگرایی کە بر پایەی انحصار قدرت شکل رفتە حل نگردد امکان گذار از سیستم کارمزدی وجود نخواهد داشت. این شعار توان گذار از این وضعیت را خواهد داشت.
آزادی، مقولەای است وابستە بە دو مقولەی قبلی ، آزادیی کە نتواند تبعیض جنسیتی و تضاد طبقاتی را رفع نماید نمی تواند از آن بە آزادی تعبیر نمود. این همان اختلافی است کە این شعار را با سایر شعارها مجزا میکند. زیرا امروزە نظام سرمایەداری با تسخیر ذهنیت جامعە و تخریب روح اجتماعی تحت عنوان آزادی، انبوەای تنها را ایجاد نمودە ابژەای را ایجاد کرده کە فردی رباط گونەاست و توسط مراکز «تینک تانک» نظام حاکم مورد بمباران رسانەای قرار میگیرد. این «تنها»ی تخلیە شدە از روح جمعی ابژەای بسیار مناسب است کە سیستم میتواند او را بحرکت در آورد. حیات اجتماعی بزرگترین دشمن نظام سرمایەداریست. آزادی تامین فضایی مسالمت آمیز برای هویت های مختلف اجتماعی، سیاسی، دینی، ملی، سنفی ، جنسی و... است کە بتوانند خود را سازماندهی نمودە، دیالوگ داشتە باشند. بە عبارتی نمود زمینەای دمکراتیک می باشد کە سعی در برساخت ملت دمکراتیک دارد.
با این تعریف، انقلاب زنانە قرن بیست و یکم درعین حال توان برون رفت از معضلات پیش روی انسان امروزی را داشتە و پایانی خواهد بود بر خونریزیهایی کە همگی برآمدە از نظام سلطە هستند.
این انقلاب با ظرفیتی کە دارد، می تواند بە انقلابی جهانی تبدیل شود. در مقابل دشمنان زیادی قرار گرفتە است کە تاب تحمل آن را ندارند. نیروهای سنتی و دینی دگماتیک، دولتگرایی نرسالار و مدرنیتەی سرمایەداری. لذا بایستی با تیز بینی از به حاشیه راندن آن جلوگیری شود. مبارزات را وسیعتر نموده و از رویههای تنگ نظرانه دوری جست.
درحالی کە این سطور را بنگارش در می آوردیم، خبر شهادت ناگهان اکارسل از اعضای آکادیمی ژنولوژی در شهر سلیمانیە توسط فاشیزم دولت استعماری ترکیە و ذهنیت اخوانی اردوغان نشان از عمق این دشمنی با زنان و شعار ژن، ژیان، آزادی دارد. زیرا ژنولوژی مرکز ثقل و مرکز ذهنیتی این انقلاب است. از همین رو به هیچ عنوان نمیتوان این حملات را تصادفی تعبیر نمود. چنین جنایاتی در سپیدە دم اشاعە انقلاب زنانە در کردستان، خاورمیان و جهان خارج از معنا نخواهد بود.
یاد و خاطرەی شهدای این انقلاب نوین گرامی باد.
ژن، ژیان، ئازادی
سیروان هورامی