"مسئله کرد" هم اکنون یکی از مهمترین مسائل سیاسی در جغرافیای خاورمیانه است و یکی از دلایل مهم این موضوع واقع شدن در موقعیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک است. کردستان به دلیل این ویژگیهای خود همواره در کانون توجهات قدرتها و دول منطقه و فرامنطقهای بوده است. اما موقعیت کنونی کردها به دلیل سطح مبارزات و اهمیت آن در توازنات و معادلات منطقه و جهان بسیار برجسته و تعیین کننده است. به دلیل دمکراتیک بودن خصلت مبارزات جنبش آزادیخواهی کرد، از هر سو مورد تهاجم قدرتهای جهانی و منطقهای قرار میگیرد. خلق کرد با قدمت کهن تاریخ و فرهنگ خویش از دیرباز به شیوههای وحشیانه مورد قتلعام، نسلکشی فرهنگی و فیزیکی و غارت دشمنان قرار گرفته است. نیروهای سرمایهدار جهانی برای کسب سود و ثروت از غنای جغرافیایی خاورمیانه و انحصار، تسلط بر آن و تداوم بخشیدن به حضور شوم خود در این منطقه از هیچ سیاست و اقدام ضدانسانی و غیرحقوقی فروگذار ننموده و تمامی نُرمهای اخلاقی و حقوقی را زیر پا نهادهاند. یکی از خلقهایی که همیشه در معرض چنین سیاستهایی قرار داشتهاند، کردها هستند.
با نگاهی به مبارزات خلقها در منطقه و به ویژه کردها، به وضوح میتوان بیداری و آگاهی آنان را در برابر استعمار و استثمار مشاهده نمود. سیستم دولتی با نهادینه ساختن خود در تمامی حوزهای اجتماعی و سیاسی در تلاش است، توان و اراده خلقها را برای کسب حقوق انسانی تضعیف و خنثی نماید اما با پیشاهنگی جنبش آزادیخواه کرد در منطقه، نقشههایشان برای اشغال کردستان با شکست مواجه شده است. با انقلاب روژاوا و عملی شدن سیستم کنفدرالیسم دمکراتیک در آن امید تمامی خلقهای فرودست دنیا بار دیگر برای دستیابی به دمکراسی و برابری و برادری ملتها زنده شد و جهان این واقعیت را با چشمان خود رویت نمود که بهترین و مناسبترین آلترناتیو برای دستگاه دولتی، سیستم کنفدرالیسم دمکراتیک است.
کردستان این سرزمین زیبا و کهن که خاستگاه تمدن بشریت بوده و برای آن گهوارگی نموده است، امروزه خلق آن با احیای حافظه تاریخی در نتیجهی افکار و تلاشهای رهبر آپو بار دیگر در مبارزه برای قرار گرفتن در جایگاه و موقعیت اصلی خویش هستند. جنبش آزادیخواه کردها یکی از نیروهای موثر منطقه در مبارزه با استبداد، فاشیسم و تروریسم در منطقه محسوب میشود و نمونه بارز چنین رویکردی را در جنگ با تبهکاران داعش میتوان دید. بنابراین مبارزات کردها در راستای احیای جامعه اخلاقی، سیاسی و وجدانی است که از سوی نظام سرمایهداری و سیستم دولتی رو به نابودی بودیست.
اکنون هشت سال از انقلاب روژاوای کردستان میگذرد. انقلابی که محصول آن برساخت سیستمی نوین و بر اساس واقعیات جامعه که همانا خودمدیریتی و مشارکت فعال مردم است، صورت گرفت. اتحاد و برابری میان همه خلقهای سوریه و روژاوا به ویژه کردها، اعراب وسریانیها یکی از دستاوردهای مهم انقلاب روژاوا است. سیستم خودمدیریتی روژاوا مناسبترین مدل در راستای دمکراتیزه نمودن خاورمیانه است. انقلاب روژاوا که در پرتوی افکار و فلسفه رهبر آپو بر مبنای دمکراسی و آزادی زنان و اکولوژی صورت گرفت، ضربه مرگباری به سیستم مدرنیته سرمایهداری متکی به ذهنیت مردسالاری وارد ساخت. زیرا ملت- دمکراتیک ذهنیتی برخاسته از جامعهای آزاد، دمکراتیک و احترام به عقاید، ادیان و اندیشهها و دقیقا مطابق با واقعیت و سرشت جوامع است.
یکی از دلایل اصلی تهاجمات گسترده و غارت دستاوردهای روژاوا، عدم تطابق با منافع قدرتهای جهانی و منطقه است زیرا چنین سیستمی، دستگاه دولتی را به چالش کشید و چهره حقیقی سیستم دولتی را بر همگان آشکار نمود. علاوه بر این برای مبارزات و مقاومتهای کم نظیر مبارزان یگانهای مدافع زن(ی.پ.ژ) و یگانهای مدافع خلق (ی.پ.گ) و مشارکت فعال مبارزان انترناسیونال از تمام نقاط دنیا حماسهای آفرید و تمامی توجهات و نگاهها را به سوی روژاوا جلب کرد. بنابراین دستیابی به آزادی و استقرار دمکراسی صرفا اتوپیایی نبوده و امکان پذیر است و یگانه راه نجات خاورمیانه از بحران، کشتار و نا آرامی است.
یکی از ابعاد مقاومت و انقلاب روژاوا، حضور و مشارکت فعال زنان بود که با ایثار در سنگرها و جبهههای جنگ قرار گرفته و علیه جنایتکارترین و نا انسانی ترین گروههای تروریستی همچون داعش مبارزه نمودند، در شرایطی که هیچ قدرتی یارای مبارزه با داعش را نداشت. بنابراین توپ، تانک و تسلیحات پیشرفته نظامی نیست که سرنوشت جنگ را تعیین میکند بلکه روح ایثار، مقاومت و ارادهمندی است و این واقعیت در روژاوا و در سنگرهای آن اثبات گردید. زنان مبارزی همچون "ویان" و "روژان" و "مزگین" از مبارزان شرق کردستان به صفوف انقلاب روژاوا شتافتند و به شهادت رسیدند. این حدیث مبارزه، ایمان و اعتقاد به آزادی است که در ایستار این زنان نمود یافت.
حقیقت دیگری که در انقلاب روژاوا نمایان گشت این است که با وجود تقسیم کردستان و اشغال آن، اتحاد و انسجام کردها در هر بخش از آن هنوز پابرجا بوده و این روند ادامه خواهد داشت. انقلاب روژاوا سرآغاز انقلابهای دیگر در سایر بخشهای کردستان است و مقاومت، مبارزه، یکصدایی و همسویی کردها این انقلابها را به پیروزی خواهد رساند. اتکا به توان و اراده خلقها یکی از راههای کسب آزادی و برساخت جامعهای دمکراتیک و عاری از تبعیض و ستم است. علیرغم تمامی تلاشهای دشمنان خلق کرد و محاصره نمودن در چنگال ژینوساید، کردها با اتکا به حافظه تاریخی کهن و کسب و استخراج درسها از تجارب و آزمونهای تاریخی بار دیگر در سرزمین خود با عزت و اراده خواهند زیست و یگانه راه رسیدن به چنین موقعیتی مبارزه، میهن دوستی و پایبندی به ارزشهای آن، شناخت کامل و صحیح دشمنان و عدم توجه به سیاستها و جنگ ویژه دشمنان است. بدون شک با نگاهی به شواهد تاریخی خواهیم دید دیکتاتوری و استبداد هیچ گاه قادر نیست در طولانی مدت به بقای خود ادامه دهد و دیر یا زود پایههای قدرت آن با قیام خلقها فروخواهد پاشید. موسم کسب هویتی آزاد رسیده و کردها باید به این مهم توجه و در راستای کسب چنین هویتی مبارزه نمایند.