درهای نیمه باز مذاکره با آمریکا | یادداشت

توقیف نفتکش انگلیسی از سوی ایران تنشهای این کشور با جامعه جهانی را وارد مقطع جدیدی کرد، آینده سمت و سوی این تحولات، امکان مذاکره مستقیم با امریکا، برخورد یا تداوم وضعیت موجود و آینده برجام، پرسشهای دشواری هستند که ناظران سیاسی را به گمانه‌زنی واداشته‌اند

   در نتیجه توقیف دو کشتی نفتکش در تنگه هرمز از سوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طی هفته گذشته، جهان شاهد افزایش تنشهای ایران با جامعه جهانی بوده است. با وجود آنکه تا مقطع کنونی جامعه جهانی نسبت به انفجار و ربایش کشتی‌ها از سوی ایران از خود بردباری نشان داده است اما پنجشنبه گذشته ژنرال کنت مک‌کنزی، فرمانده سنتکام در ریاض اعلام نمود که از این به بعد نیروهای دریایی آمریکا در منطقه برای تضمین آزادی تردد کشتی‌های تجاری در خلیج فارس و تنگه هرمز موضعی تهاجمی خواهند گرفت. هر چند اذعان به چنین اقدامی به معنای تلویحی امکان بالاگرفتن احتمال جنگ در جنوب ایران خواهد بود؛ اما اظهار نظرهای گاه و بیگاه مقامات ایرانی و آمریکایی حول مذاکره نیز به ابهامات وضعیت کنونی افزوده است.

   همزمان با افزایش این تنشها، هفته گذشته محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری پیشین ایران طی مصاحبه‌ای با روزنامه نیویورک تایمز اظهار داشته که ترامپ مرد عمل بوده و یک تاجر است. ما به او می‌گوییم که برای تصمیم‌گیری، هزینه طولانی‌مدت دو کشور را محاسبه کند و سپس تصمیم‌گیری کند و مسائل کوتاه‌مدت را در نظر نگیرد. مذاکره باید در شرایط آرامتر و محترمانه‌تری صورت گیرد تا بتواند در طولانی‌مدت نتیجه‌بخش باشد.

   پنجشنبه گذشته نیز ترامپ در نشست خود با وزرای کابینه از وجود پیشرفتهایی با ایران سخن گفت. ترامپ اگرچه در مورد این پیشرفتها هیچگونه توضیحی ارائه نداد، اما ناظران روابط ایران و آمریکا احتمال دادند که این سخنان رئیس جمهوری آمریکا حاکی از اشاره به اظهارات محمدجواد ظریف در جریان گفتگو با یکی از رسانه‌های آمریکایی است. ظریف در این گفتگوی تلویزیونی اظهار داشته بود که جمهوری اسلامی ایران از آمادگی برای گفتگو در مورد برنامه‌های موشکی‌اش برخوردار است. این اظهارات ظریف بلافاصله از سوی مقامات ایرانی تکذیب گردید.

   همزمان با این اظهارنظرها، حسن روحانی نیز طی سه هفته گذشته چندبار اظهار داشته است که ایران برای مذاکره همیشه آماده است، همین جا، همین ساعت و همین لحظه.  در این میان تنها شرطی که از سوی حسن روحانی برای این مذاکرات مطرح شده است حذف تحریم‌هایی است که اقتصاد ایران را به سمت ورشکستگی کامل سوق داده است. اما این موضعگیریهای متناقض ایران و آمریکا در برابر یکدیگر را چگونه میتوان تبیین کرد؟ در میانه چراغ سبزهای روحانی و ظریف برای مذاکره و مخالفت اکید رهبر ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران چگونه میتوان این روند را تحلیل کرد؟

   در بحبوحه تنشهای آمریکا و ایران در دوره ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد، مذاکرات ایران با آمریکا کلید خورده بود. این امر از یک سوی نشان دهنده تاثیرگذاری تحریمها بر ایران و از سوی دیگر خواست ارتباط با امریکا بود. علی‌اکبر جوانفکر مشاور رسانه‌ای احمدی‌نژاد نیز در این رابطه بعد از بقدرت رسیدن روحانی اذعان داشت که احمدی‌نژاد به دنبال شکستن تابوی رابطه با آمریکا بود. ما هم به دنبال مذاکره بودیم، ولی به ما اجازه ندادند. مذاکره دولت روحانی حاصل زحمات ما در تابوشکنی مذاکره با آمریکا بود.

   رفتارهای برخی از مقامات ایرانی نشان دهنده خواست مذاکره مستقیم با امریکا و حذف هزینەهای واسطه‌گری با اروپا برای مذاکره است، زیرا طی سالهای اخیر ایرانیان در جریان مذاکره دریافتەاند که بخش بزرگی از تصمیم‌گیریهای اروپا تحت تاثیر رویکرد آمریکا به مساله ایران است. از همین رو با این استدلال که مذاکره مستقیم با آمریکا و حل مشکلات عدیده با این کشور در راستای منافع ملی ایران محسوب می‌شود، سعی در پیشبرد این روند داشته‌اند. اما همواره با ممنوعیت اکید مواجه شده‌اند.

   در تازهترین رویکرد مقامات ایرانی در ارتباط با مذاکره با امریکا، فریدون وردی‌نژاد به معاونت سیاسی دفتر ریاست جمهوری ایران رسیده است. برخی از مقامات داخلی ایران این انتصاب را  اقدامی در جهت آماده شدن روحانی برای مذاکره تعبیر کرده اند. وردی‌نژاد از فرماندهان پیشین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران است که در مذاکراتی که با نام ایران گیت شهرت یافت، نقش مذاکره کننده را در گفتگوها با رابرت مک‌فارلین و ژنرال الیور نورث، فرستادگان رونالد ریگان رئیس جمهور وقت آمریکا،  ایفا می‌کرد. این فرد زمانی نیز معاونت اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی  را در دوران فرماندهی محس رضائی برعهده داشت، انتصاب وردی نژاد در برهه بسیار حساس کنونی به این سمت نمی تواند با مذاکرات پنهانی یا غیرعلنی با آمریکا بی ارتباط باشد.

   مقامات آمریکایی نیز به طریقی دیگر این استراتژی دو طرفه را به کار گرفتەاند؛ از سوی دیگر امریکا نیز با در پیش گرفتن سیاستی دوگانه در قبال ایران، سعی داشته است همزمان که درهای مذاکره را به روی ایران باز گذارده است، بر شدت تحریمها افزوده و مبادی مالی و نظامی ایران را بیش از پیش کنترل نماید. با اعمال فشارهای شدید بر ایران، آمریکا درصدد تحریک بخشهای تندرو و ایدئولوژیک نظام برآمده است. این تحریک پذیری در نهایت به اقدامات پر هزینه ایران در انفجار کشتیها و نیز توقیف حداقل دو کشتی منجر شده است. در هر صورت تحریک پذیری ایران  به مستمسکی برای اعمال فشار بیشتر آمریکا و  جامعه جهانی بر ایران خواهد بود. در بعد دیگر و همگام با این فشارهای فزاینده، اخبار جسته وگریخته حاکی از رد و بدل کردن پیامهایی بین مقامات سطح میانی ایران با مقامات امریکایی است.اخباری تایید شده از هولیر در جنوب کردستان حاکی از دیدار گروهی از فرماندهان نیروی قدس، در یکی از هتل‌های این شهرو با وساطت دولت اقلیم کردستان، با نظامیان آمریکایی نیز در سطحی بسیار محدود بازتاب یافته است.

   اقدامات بی‌ثبات‌کننده ایران در سطح منطقەای و رویکرد غیر نظامی اما فعال کشورهای غربی و آمریکا با ایران در حالی ادامه دارد که برایان هوک رئیس گروه ویژه اقدام ایران روز گذشته اعلام کرده است در پاییز سال جاری کنفرانسی در منامه تشکیل خواهد شد. در این کنفرانس که ادامه نشست سال گذشته ورشو است ۶۵ کشور به منظور بررسی تهدید‌های ایران برای امنیت کشتیرانی در خلیج فارس شرکت خواهند کرد. این نشست نیز به منظور اعمال فشار بیشتر بر ایران جهت مذاکره یا برخوردی تهاجمی تر در سطح جهانی برگزار می شود. اما آنچه که در این میان مشهود به نظر می‌رسد، سیاستهای اقترانی آمریکا و ایران در برابر یکدیگر است؛ هر دو کشور همزمان رویکرد مشابهی را در این رویارویی برعهده گرفته‌اند، اما به نظر می‌رسد ایران در عین حال که از نقطه ضعف رئیس جمهوری آمریکا در اقدام نظامی علیه ایران به دلیل انتخابات پیش روی این کشور مطلع است، با منع اکید رهبر ایران و دولت عمیق این کشور نیز برای مذاکره مواجه است.

   اما بدون تردید در این بازی متقارن، ایران از وضعیت آسیب پذیری برخوردار است. ناظران بین‌المللی سیاست دوگانه امریکا در برابر ایران را به داستان قورباغه در آب سردی که در حال گرم شدن است تشبیه کرده‌اند، اما وضعیت ایران با این داستان اندکی تفاوت دارد؛ اگر قورباغه نخواهد به آهستگی پخته شود یا قصد فرار داشته باشد، آمریکاییان پتکی نیز در دست گرفته‌اند تا با آن بر سر قورباغه بکوبند. شاید این داستان تا اندازه‌ای بازگو کننده درهای نیمه باز مذاکره از سوی ایران برای امریکا باشد.