آزاد اوراز: پژاک در عرصه سیاسی مستقل است ـ 2

آزاد اوراز: پژاک در عرصه سیاسی مستقل است ـ 2

به منظور تنویر برخی مسایل در خصوص مواضع و دیدگاه‌های احزاب شرق کردستان در راستای ایجاد اتحاد ملی و همچنین تحلیل مسئله کنفرانس پراگ و برخی مسایل و موضوعات دیگر, خبرگزاری فرات با «عمر ایلخانیزاده دبیرکل کومله زحمتکشان کردستان و «آزاد اوراز» عضو کوردیناسیون حزب حیات آزاد کردستان, پژاک» مصاحبه‌ای انجام داد. بخش دوم مصاحبه بویژه به مسئله کنفرانس پراگ, منطق اتحاد بین احزاب کردستان و آینده نزدیک ایران و تحولات پیشا‌رو می‌پردازد.

در روزهای 17 و 18 نوامبر سومین کنفرانس «اتحاد و دموکراسی در ایران» در شهر پراگ با شرکت بیش از 120 تن از نمایندگان برخی احزاب و نیروها و شخصیت‌های سیاسی ایران, گردهم آمدند. اما برخی از احزب کردی شرق کردستان و اکثر روشنفکران کرد به دلیل فراموش کردن مسئله ملت‌ها در ایران, انتقادات زیادی را بر آنها وارد آوردند و اعلام کردند که آن کنفرانس به منظور به حاشیه‌راندن مسئله کرد در شرق کردستان و ایران صورت گرفته. همچنین ادعا شده که عواملی خارجی در پشت پرده کنفرانس پراگ قرار دارند که عمر ایلخانیزاده در ادامه دیدگاه‌های خود در این زمینه, گفت:«به نظر من برخی از آن احزاب و طرف‌ها صرفا برای طرح نام خود, دوست دارند که شایعاتی مبنی بر اینکه عواملی همچو آمریکا و دولت‌های غربی در پشت پرده کنفرانس پراگ وجود دارند. به نظر من هیچکدام از اینها در این کنفرانس دست ندارند. این اصلاح‌طلبان اسلام‌گرا هستند که از طرفی برای ایجاد تفرقه میان اپوزیسیون ایرانی و از طرفی هم برای ایجاد تفرقه میان کردها دست به این بازی زده‌اند. دستی خارجی در آن دخالت ندارد, زیرا متأسفانه چنان شده که انگار آن احزاب چنین اندیشه‌ای دارند و به خیالشان هم هر حزب و طرفی هم که مطیع عوامل خارجی باشد, پیروز می‌شود. من معتقدم که چنین تفکراتی بسیار اشتباه است, خیر, فکر نکنم هیچکدام از آنها , نه آمریکا و نه دولت‌های غربی و دیگران در پشت پرده این نوع کنفرانس‌ها دست داشته باشند».

آزاد اوراز, عضو کوردیناسیون حزب حیات آزاد کردستان, پژاک, هم در این زمینه دیدگاهی متفاوت دارند و می‌گوید:«در صورت دخالت عواملی خارجی در این کنفرانس ـ که بی‌تردید برخی عوامل در آن دست دارندـ می‌توانیم بگوییم که نه تنها این کنفرانس به سرآغازی برای اتحاد و استقرار دموکراسی نمی‌انجامد, بلکه برعکس فروپاشی و تجزیه را بدنبال خواهد داشت».

مشروعیت ملت‌کرد در پراگ زیر سوال رفته

عمر ایلخانیزاده در پاسخ به این پرسش که «گفته می‌شود در کنفرانس پراگ مشروعیت ملت‌‌کرد زیر سوال رفته, نظرتان چیست؟» گفت:«چه‌کسانی مشروعیت ملت‌کرد را زیر سوال برده‌اند؟ جمهوری اسلامی ایران, صدام حسین, کمالیستهای ترکیه که هم‌اکنون رجب طیب اردوغان هم هنوز به وجود حقوق مشروع خلق‌کرد اعتراف نمی‌کند؟ آنها چه کاری از دستشان بر آمد که هم‌اکنون چهار عدد اپوزیسیون کمپ‌نشین دلال سیاسی ایرانی بی‌نفوز ملت‌کرد را نپذیرند!» وی همچنین گفت:«من بدبختی را در اینجا می‌بینم که مثلا فرض کنیم در پراک پذیرفته شد یا نه, اما پراگ چیست, چه‌ کسانی و کجا هستند؟ همه شرکت‌کنندگان آن غیر از کردها, نمی‌توانند به اندازه نیروهای پیشمرگ در همه کردستان و ایران نفوذ داشته باشند. حتی توان آن را ندارند که در یک محله شهری مردم را به حرکت درآورند. لذا ما کردها به کنفرانسی رفته‌ایم که پیش از هرچیز می‌گوید نباید از ملت‌کرد بحثی به میان آید. حال اگر چنین کسانی نظرشان این است که نباید جمهوری اسلامی فروپاشد و باید از طریق ایجاد پلاتفورم ایران متحول شود و جمهوری اسلامی اصلاح گردد, چه ارمغانی برای ما دارند. خامنه‌ای فوقش تصمیم به برگزاری یک رفراندم را بگیرد, این فرد چرا باید حقوق کردها را اعطا کند؟ ما از او چه چیزی می‌خواهیم؟ آیا باید بیش از این منتظر بمانیم؟ که البته اگر اینگونه فکر کنیم, مسلما چنین انتظاراتی هم بسیار اشتباه می‌باشد. بویژه در شرایط کنونی من دوست دارم به این امر اشاره کنم که خاورمیانه با تحولی عمیق رودررو است و مسایل پیچیده‌تر و بحرانی‌تر می‌شوند. همه نیروهای سیاسی و اجتماعی مشغول لشکرکشی و جمع‌آوری نیروی بیشتر علیه یکدیگر هستند. در چنین شرایطی, ناسیونالیسم ایرانی که قدمتی 2500 ساله دارد و از حاکمیتی گسترده برخوردار است, چرا باید به کردها فرصت ظهور دهد. این درحالیست که همه ما بخوبی می‌بینیم که اگر در خاورمیانه تحولات اینگونه پیش برود, همانگونه که در جنگ جهانی اول امپراتوری عثمانی از میان رفت, حاکمیت ایران هم از میان می‌رود. این درست است که جنگ جهانی اول بر ضد کردها بود و کردها ضررمند شدند و نتوانستند از آن فرصت نفع ببرند, اما من عواقب این کمکش‌ها را چنین می‌بینم و مسلما شاهنشاهی و امپراتوری ایران هم زوال خواهد یافت. ایران امپراتوری‌ای است که در بسیاری از ادوار تاریخ از طریق دین و شیعه‌گرایی ناسیونالیسم ایرانی تداوم داشته. با توسل به ناسیونالیسم ایران را نجات داده‌اند. اکثر مواقع دین وسیله‌ای بوده برای نجات‌دادن آن ناسیونالیسم قدرتمند شوونیستی ایرانی. به همین دلیل خلق‌کرد باید از هم‌اکنون نقش خود را ایفا کند, زیرا وضعیتش بهتر از گذشته است. حداقل جنبش آزادیخواهی کردستان در هر چهار بخش آن وجود دارد, جامعه کردی بیش از پیش رشد می‌یابد و بیش از گذشته در عرصه‌های بین‌المللی و جهانی کرد به رسمیت شناخته می‌شود».

پژاک حقیقتی است که در جامعه ما وجود دارد

برخی اشخاص و یا حزبی که نماینده یک حزب و یا نیرویی هستند, در سطح سخن و شعار احزاب و طرف‌های دیگر را رد می‌کنند, تا جایی که آنها را بدون اصالت هم می‌نامند. در این چارچوب عمر ایلخانیزاده به این پرسش پاسخ می‌دهد که گویا برخی از طرف‌ها گفته‌اند حزب پژاک بدون اصالت است و به دلایل چنین ادعاهایی می‌پردازد و می‌گوید:«به نظر من این تنها ملت کرد است که در مورد بااصالت‌بودن و یا بی‌اصالت‌بودن و حزب بی‌نفوذ و دارای نفوذ تصمیم بگیرند, زیرا چنان نیست که تنها دیگران در مورد پژاک چنین گفته باشند, بلکه پژاک هم در مورد دیگران(احزاب دیگر) چنین ادعاهایی داشته. من این را سیاستی نادرست می‌دانم».

آزاد اوراز در پاسخ به همان پرسش می‌گوید:«نخست, ما چنین طرز تفکری مبنی بر بااصالت و یا بی‌اصالت بودن یک جامعه انسانی, اقلیت, ملت, سازمان و یک حزب را رد می‌کنیم. این همان عقلیت قدرت‌طلبان است که خود را بر ملت‌ها تحمیل کرده و غالب می‌سازند. چنین عقلیتی مانعی است بر سر راه تحقق روح ملی و به جامعه کردی خدمت نمی‌کند و حتی خدمت به سیاست‌های مرکز گرایانه و حاکمیت اشغالگران است که همانا سالهاست به قتل‌عام خلق‌های ستمدیده مشروعیت می‌بخشد. طرز فکر بااصالت و بی‌اصالت بودن, همان طرز فکری بود که کرماشان , ایلام و بسیاری دیگر از مناطق کردی را از کردستان جداساخت».

از طرف دیگر عمر ایلخانیزاده روابط مستحکم پژاک و پ.ک.ک را مورد انتقاد قرار می‌دهد و همزمان هم ادعای اتحاد میان احزاب کردی را دارد. وی می‌گوید:«این یک واقعیت است که پژاک حزبی است که از سیاست‌های پ.ک.ک پیروی می‌کند. به نظر من این امر اشکالی ندارد, زیرا ممکن است برخی احزاب دیگر هم وجود داشته باشند که سیاست‌هایشان به سیاست‌های طرفی دیگر منطبق و یا نزدیک باشد, اما هنوز پژاک نتوانسته به نیرویی مستقل مبدل شود». وی همچنین افزود:«به نظر من راه صحیح برای پژاک دیالوگ است, گذشته از این مبارزان و اشخاص فعال زیادی در داخل پژاک وجود دارند, آن اشخاص مدام به مسئله ملی کردها, شرق کردستان و دموکراسی اهمیت می‌دهند. ما همچو کومله امروز و یا فردا باید سیاست مذاکره و دیالوگ را انتخاب کنیم. نمی‌توانیم بگوییم که با جمهوری اسلامی ایران مذاکره می‌کنیم, اما با پژاک نه».

پژاک در عرصه سیاسی مستقل است

آزاد اوراز برعکس, می‌گوید پژاک یک حزب مستقل است و در چارچوب‌های ملی روابطی مستحکم با پ.ک.ک دارد و در ادامه تحلیلات خود مسئله فوق را تشریح می‌کند:«پژاک حزبی است که از برنامه و اساسنامه خاص خود برخوردار است و در عرصه سیاست‌‌هایش مستقل است. ما در چارچوب اتحاد ملی روابطی مستحکم با پ.ک.ک داریم. اما اگر منظور از مستقل‌بودن این است که ما با پ.ک.ک هیچ روابطی نداشته باشیم, آنوقت چرا از اتحاد ملی دم می‌زنند؟ این درحالی است که پ.ک.ک در چارچوب اتحاد ملی در همه بخش‌های کردستان تلاش‌هایی مضاعف داشته و این امر هم آشکار و عیان است. نمی‌دانیم که این اشخاص بر چه اساسی چنین اظهاراتی بر زبان می‌رانند, اما ما با هر حزب و طرفی که در خدمت منافع ملت‌کرد باشد, بر بنیان معیارهای دموکراسی, با آنها روابط برقرار ساخته و حتی هم‌پیمان هم می‌شویم. اما این امر نیاز به درک و احترام متقابل نیاز دارد».

آزاد اوراز در پاسخ به این پرسش که «تاکنون پ.ک.ک چه ضرری برای شرق کردستان داشته؟» می‌گوید:«پ.ک.ک نه تنها به خلق‌کرد در شرق کردستان ضرری دربرنداشته, بلکه برعکس , همه تجارب و آزمون‌های خود را از همان آغاز تأسیس تا امروز در خدمت خلق‌کرد در شرق کردستان قرار داده. حتی در این راه به منافعی برای خود فکر نکرده».

در ادامه مصاحبه از اوراز پرسیدیم«پ.ک.ک چه برای احزاب شرق کردستان داشته؟ روابط مستحکم پژاک و پ.ک.ک چه ضرر و یا فایده‌ای برای آن احزاب در برداشته است. چرا آنها چنین ادعایی می‌کنند؟». وی می‌گوید:«بهتر است که پرسش اول را خود آن احزاب پاسخ دهند و بگویند که پ.ک.ک چه ضرری به حال آنها داشته.» اوراز افزود:«در پاسخ به پرسش دوم می‌توانم بگویم که استحکام روابط میان ما و پ.ک.ک موجب شکل‌گیری نیرویی بیشتر و این امر از جانب آنها خود دچار انشعاب هستند, نوعی خطر تلقی می‌شود. در حقیقت سیاست تفرقه بیانداز و حکومت کن قدرت‌های غربی تأثیری عمیق بر ذهنیت برخی از احزاب کردی منطقه داشته, به همین خاطر اگر در زمینه منافع ملی, دو حزب روابطی مبد‌أی داشته باشند, تمامی فرم‌های ذهنیتی آنها سربرمی‌آورد و برایشان قابل تحمل نیست. درکشان چنان است که انگار اتحاد دو حزب موجب تضعیف آنها می‌شود. درحالی که برعکس, آن امر موجب می‌شود که یک گام بیشتر به ازادی نزدیک شویم».

اوراز همچنین تصریح کرد که جای بسی شک است که از طرفی اتحاد میان پژاک و پ.ک.ک را قبول ندارند و از طرفی دیگر هم از اتحاد ملی میان احزاب کردی دم می‌زنند. وی افزود:«به نظر من, اتحادی که آنها از آن بحث می‌کنند, نوعی اتحاد میان خودشان و کسانی است که مورد انتقادشان قرار نمی‌دهند و طرز فکرشان مشابه آنهاست که این امر خود نوعی پارادوکس و مانعی بر سر راه اتحادملی است».

درحالی که احزاب و سازمان‌های شرق کردستان مراکزشان در فاصله‌ای دور از شرق کردستان و بویژه در جنوب کردستان است و روابطی بسیار مستحکم با حکومت اقلیم کردستان دارند, روابط میان پ.ک.ک و پژاک را به باد انتقاد می‌گیرند. آزاد اوراز در این باره می‌گوید:«وقتی که یک حزب و سازمان و یا یک شخص به نیروی خلق‌خود پشت نبندد و خلق‌خود را حقیر بشمارد, بدون‌شک برایش بسیار عادی است که به قدرتی خارجی پشت ببندد. به همین دلیل چنین طرز فکری عواقبی بد به همراه دارد که به خلق‌کرد خدمت نمی‌کند و صرفا دربردارنده منافعی تنگ‌نظرانه فردگرایانه است. بعنوان مثال هویت و اوضاع کسانی که در غرب کردستان به قدرت‌های خارجی پشت بسته‌بودند, هم‌اکنون آشکار شده است. این است که از نظر آنها هرآنکه به قدرتی منطقه‌ای و یا خارجی پشت‌نبندد, پیروزی حاصل نمی‌کند. این درحالی است که تأسیس یک حزب و یا سازمان در اصل برای برآوردن نیازهای جامعه است و لذا بایستی بخوبی از نیروی جامعه استفاده شود. نباید برای ایجاد اتحاد پشت به یک اشغالگر ببندند و با یک اشغالگر دیگر بجنگند. در چنین اوضاعی ما اراده مستقل و اعتقادات و میهن‌دوستی خلق کرد در شرق کردستان و مبارزات فداکارانه خلق و گریلاهایمان در راه آزادی و شهادت در راه آن را یک ارزش عظیم می‌دانیم. این یک حقیقت انکارناپذیر است که تنها منشأ نیرو برای پژاک هم همین است».

عمر ایلخانیزاده در ادامه دیدگاه‌های خود در مورد پژاک می‌گوید:«آنچه من می‌بینم این است که پژاک هم حقیقتی است که در جامعه ما وجود و حضور دارد, اما انتقاد ما کومله از پژاک این است که جناب حاجی‌احمدی رئیس پژاک چندین بار در مورد کومله مسایلی را برزندان رانده و مثلا گفته که کومله را ساواک درست کرده است. پژاک در عین حال خواستار داشتن روابط با ما است, این نوعی سیاست است. اگر آنها از رابطه با ما می‌گویند, ما هم موافق داشتن روابط با پژاک هستیم, اما چنین مواضعی قابل قبول نیستند».

آزاد اوراز هم در خصوص این انتقادات گفت:«جناب رفیق حاجی‌احمدی یک شخصیت سیاسی و رئیس حزبمان است که بیش از 60 سال است در عرصه مبارزات آزادیخواهانه خلق‌کرد جای گرفته است. سالهاست در این عرصه‌ها با شمار زیادی اشخاص, احزاب و سازمان‌ها آشنا شده و به اتفاق آنها مبارزه کرده. از این رو بدون‌شک در زمینه برخی مواضع یا اشخاص آنها هم انتقاداتی دارد که به منظور گذار از آنها و عدم‌تکرار, مطرحشان می‌سازد».

درصورت فوران یک آتشفشان در ایران, مهار آن سخت است

عمر ایلخانیزاده در خاتمه در خصوص اوضاع کنونی ایران و منطقه گفت:«من طرز فکر کسانی را که خیال می‌کنند دخالتی خارجی علیه ایران صورت می‌گیرد, اشتباه می‌دانم, زیرا حملات نظامی علیه افغانستان و عراق به شکست انجامید. اما اگر واقع‌بین بوده و اوضاع خاورمیانه را مدنظر داشته باشیم, خواهیم دید که روسیه که علیه بهار عربی و انقلاب‌های مختلف خاورمیانه, آفریقا, لبنان و مناطق دیگر ایستاد, در سوریه هم چنان می‌کند. لذا دارودسته حافظ اسد اجازه نمی‌دهد حکومت سوریه ازمیان برود و سوریه هم از بشار اسد حمایت می‌کند با رژیمش تداوم یابد. روسیه یک قدرت اتمی جهانی است و در مقابل آمریکا می‌ایستد. آنها در زمینه‌های اقتصادی هم ضد یکدیگر می‌باشند. خاورمیانه هم اجازه نمی‌دهد که کشورهای غربی به تنهایی حاکمیت را در دست گیرند. به نظر من همانطور که کشورهای غربی به آسانی نمی‌توانند به سوریه حمله کنند, حمله به ایران هم کاری بسیار سخت و غیرممکن است, مگر اینکه ایران سلاح اتمی بسازد. ایران هم تلاش‌هایش برای ساخت سلاح اتمی را افزایش داده. کماکان خاورمیانه با تحولی جدی رودررو است و ایران هم تغییرخواهد یافت. فکر نکنم ایران سیاست‌هایش را تغییر دهد. تنها را برای مقابله با سیاست‌های ایرانع فروپاشی و زوال نظام ایران است. من نمی‌گویم که 6 ماه و یا یک سال دیگر چنین تحولی روی خواهد داد. ایران کشوری است که اسرائیل و یا آمریکا نمی‌توانند به راحتی به آن حمله‌ور شوند. تازه باید رقابتی قدرت‌طلبانه میان قدرت‌های جهانی چاره‌یابی شود. من در خاتمه می‌گویم که ایران با فعالیت‌های مردمی روبرو خواهد شد و ما هم بر آن بنیان, امیدوارانه فعالیت می‌کنیم».

آزاد اوراز, عضو کوردیناسیون پژاک هم در خصوص اوضاع کنونی و آینده نزدیک ایران و امر تغییر و تحولات منطقه‌ای , می‌گوید:«بدنبال آغاز قیام‌های مردمی در خاورمیانه, نیروهای خارجی به دخالتی دیگر دست زدند. بدون‌شک این دخالت‌ها به منظور منحرف‌ساختن انقلابات و به میان آوردن تحولاتی مطابق منافع خودشان بود. بحران در سوری بیش از پیش عمیق‌تر می‌شود و این درحالیست که سوریه یکی از همپیمانان نزدیک ایران است و در عین حال در توازنات سیاسی منطقه نقشی مهم ایفا می‌کند. چنین دخالت‌هایی می‌تواند ایران را هم در برگیرد. افزایش تحریم‌های اقتصادی و سیاسی علیه ایران آغازی برای این دخالت‌های خارجی است».

اوراز همچنین افزود:«هم‌اکنون سطح نارضایتی‌های ایران افزایش یافته. اینها اثبات می‌سازند که ایران یا باید مطابق مطالبات خلق‌های ایران تغییراتی صورت دهد, یا اینکه تغییراتش به منافع قدرت‌های خارجی کمک خواهد کرد و به آنها تسلیم خواهد شد. اگر تغییری ایجاد کند, می‌تواند جلوی دخالت‌های خارجی را بگیرد, اما برعکس هم‌اکنون شاهدیم که رژیم ایران بجای گام برداشتن در راستای چاره‌یابی مشکلات داخلی, بویژه در زمینه مسایل دموکراسی و خلق‌های ایران, راه‌های دموکراسی‌ را می‌بندد. اگر ایران چنین عمل کند, عاقبت به سرنوشت کشورهای دیگر منطقه دچار خواهد شد. این کشور بجای دم زدن از قدرت اتمی, باید به اراده سیاسی خلق‌ها احترام بگذارد. بدون‌شک تنها اینگونه می‌تواند خطر حملات خارجی علیه خود را رفع نماید. بایستی ایران این مسئله را مدنظر داشته باشد که نیروی فکری و عملی خلق‌های ایران نوعی غنای فرهنگی و کثرت‌ وجودی ملت‌هاست. ایران به دیگر کشورها شباهت ندارد, درصورت فوران یک آتشفشان, مهار آن سخت خواهد بود».