عدم استقبال مردم و تحریم گسترده انتخابات ریاست جمهوری ایران

عدم استقبال مردم و تحریم گسترده انتخابات ریاست جمهوری ایران

 یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران فردا برگزار می‌شود. این درحالیست که‌ بویژه‌ در این دوره‌ ، فضای سردی بر انتخابات حاکم است و علاوه‌ بر اعلام رسمی شمار زیادی از احزاب و گروههای سیاسی، بسیاری از مردم این کشور نیز گفته‌ اند که‌ در انتخابات شرکت نخواهند کرد.

جمهوری اسلامی از نخستین انتخابات ریاست جمهوری تاکنون ضمن آنکه‌ همواره‌ نسبت به‌ خواسته‌ های مردم بی‌توجه‌ بوده‌ ، با گذشت زمان این امر را گسترش بیشتری داده‌ و علاوه‌ بر بی‌توجهی به‌ خواسته‌ ها ، تحمیل نظرات حاکمیت نیز افزایش و شدت بیشتری به‌ خود گرفته‌ است.

 انتخابات، بویژه‌ در سطح کلان آن یعنی برگزیدن رئیس جمهور به‌ معنای تجلی اراده‌ مردمان یک کشور است. اما در جمهوری اسلامی با حضور ولی فقیه‌ و بخصوص جایگاه فراقانونی، آن که‌ به‌ رغم گذشت قریب 35 سال هنوز از سوی اکثریت غالب ساکنان این کشور قابل هضم نیست، هم جمهوریت و هم انتخاابت با چالشی جدی روبروست.

 در انتخاباتی که‌ باید نمایش تجلی اراده‌ مردم باشد، با وجود قانون اساسی ناقص و غیر دمکراتیک، نظارت استصوابی چند نفری که‌ خود را تعیین کننده خط تصمیم گیریهای مردم می‌خوانند، و افزون بر آن موانع عدیده‌ بر مسیر انتخاب کننده و انتخاب شونده، تنها موردی که‌ نمی‌توان دید اراده‌ مردم است.

 و در چنین شرایطی رأی دهندگان در جریان انتخابات تنها به‌ ابزاری در راستای پیشبرد سیاستهای حاکمیت اقتدارگرا ، انحصار طلب، منفعت پرست و تمامیت خواه، و ادامه‌ هر آنچه‌ که‌ مایه‌ بروز این اوضاع شده‌ ، می‌گردند.

 جمهوری اسلامی طی سالها نشان داده‌ که‌ نه‌ تنها قادر به‌ برگزاری انتخاباتی حتی نیمه‌ دمکراتیک هم نیست، بلکه در مهندسی انتخابات کار را بجایی رسانده که‌ در آخرین لحظات به‌ درصدهای کمی از تفاوتها نیز حساسیت داشته‌ و در این راه نامزدهایی را که‌ از ستونهای حکومت نیز بوده‌ اند رد می‌کند. تقلب در انتخابات سال 88 و نیز رد صلاحیتهای این دوره‌ از اندک موارد این مهندسی هستند.

در شرایط کنونی می‌توان به‌ صراحت گفت که‌ سقف درخواستها از کف آنچه‌ که‌ پیشتر بوده‌ بسیار پائین تر آمده که‌ با نگاهی به‌ ترکیب نامزدهای انتخاباتی می‌توان بخوبی به‌ آن پی برد.

 اعلام حضور اصلاح طلبان در انتخابات به‌ رغم ادامه‌ حصر خانگی و حبس بسیاری از چهره‌ های شاخص این طیف و نیز عدم برآورده‌  شدن حتی یکی از خواسته‌ هایشان و سرانجام اکتفای آنها در اجماع بر نامزدی که‌ به‌ اذعان خود و دیگران یک اصولگراست اما شاید از نوع معتدل آن ، نمونه‌ زنده‌ ایست از این تنازل سطح خواسته‌ ها .

 در جامعه‌ ایران این امر در سایه‌ تشدید شرایط امنیتی و اختناق و در حالی صورت می‌گیرد که‌ جهان و بویژه‌ خاور میانه‌ صحنه‌ تکاپویی روزانه‌ برای گسترش و استقرار دمکراسی است.

این دور از انتخابات ایران همزمان که‌ برای حاکمیت این کشور یکی از دشوارترین آنها بوده‌ ، در جامعه‌ ایران نیز سردترین انتخابات خوانده می‌شود. حاکمیت اصولگرایان ، بدون احساس شرم‌بویژه‌ از گزینش هشت سال گذشته‌ خود و درحالیکه‌ هیچ پاسخی برای اوضاع کنونی کشور ندارد، سعی دارد این بار نیز نظر خود را حاکم و تحمیل کند، امری که‌ بطور یقین محقق خواهد شد.

 اما تحت چنین شرایطی، پیش از همه‌ ، خلقهای ایران که‌ از سوی رژیم حاکم بر این کشور با نقض گسترده‌ حقوق مشروع و انسانی خود روبرو بوده،‌و پرسش و خواسته‌ های آنان همواره‌ با حبس و اعدام و گلوله‌ پاسخ داده‌ شده‌ است، به‌ انتخابات این دوره‌ پشت کرده‌ و با تحریم آن ، از سوء استفاده‌ حاکمیت جلوگیری کرده‌ اند. بسیاری از احزاب و سازمانهای پیشرو و انقلابی و حتی شمار کثیری از اصلاح طلبان ایرانی هم با تحریم انتخابات ، آن را نا مشروع و غیر دمکراتیک خوانده‌ اند.

 حزب حیات آزاد کردستان پژاک به‌ مثابه‌ پیشاهنگ جنبش آزادیخواهی در شرق کردستان و خلق کرد که‌ پیشرو مبارزات دمکراسی خواهی در ایران بوده‌ و همواره‌ از حضور در نمایشهای انتخاباتی خودداری کرده‌ ، این دور از انتخابات را تحریم کرده‌ اند.