مسئله کورد و تلاشهای صلح مرتبط با این مسئله، نه تنها یک عرصه مبارزه سیاسی است، بلکه بحثهای عمیق نظری و ایدئولوژیک را نیز به همراه دارد. تصمیمات دوازدهمین کنگره پکک و رویکرد پارادایمی رهبر آپو به این فرآیند، در سیاست ترکیه و منطقه، به عنوان نشانه یک دوران جدید دیده میشود.
مایکل لوی، فیلسوف و جامعهشناس، یکی از نمایندگان برجسته سنت مارکسیستی، این موضوع را برای خبرگزاری فرات (ANF) مورد بررسی قرار داد.
مایکل لوی یادآوری کرد که چند هفته پیش از شهر آمد بازدید کرده و در آنجا فرصت یافته تا با دوستان کورد خود از جریان چپ صحبت کند. او گفت: «دیدم که با امید زیادی به روند صلح وابسته هستند. امیدوارند که این آغاز یک دوران جدید باشد. در عین حال، از دولت اردوغان نیز نشانههای ملموسی در مورد آغاز این روند را انتظار دارند. تا کنون هیچ گام ملموسی از سوی دولت اردوغان برداشته نشده است.
یعنی زندانیان سیاسی کورد هنوز در زندان هستند. در راس آنها، صلاحالدین دمیرتاش، با اتهامات پوچ زندانی است. بسیاری از افرادی که از وظیفه خود برکنار شدهاند، هنوز در زندان هستند. از اردوغان گامهای ملموسی انتظار میرود که نشان دهد برخی تغییرات در حال وقوع است.»
لوی تصمیمات دوازدهمین کنگره پکک را نیز این گونه ارزیابی کرد:
«به نظر من، فراخوان اوجالان به نتیجه رسید؛ زیرا او بنیانگذار، ایدئولوگ و رهبر تاریخی است. پکک نیز طبق فراخوان اوجالان عمل کرد. آنها اعلام کردند که جنگ را متوقف کردهاند و قصد دارند به فعالیتها تحت نام پکک پایان دهند. البته که آنها تضمینهایی میخواهند. تا کنون این تضمینها داده نشده است.
تا آنجا که من متوجه شدم، پکک تضمینهایی میخواهد که بتواند در زندگی سیاسی و اجتماعی ترکیه شرکت کند. یعنی باید صبر کرد و دید چه اتفاقی میافتد.
پکک به این نتیجه رسیده است که با مبارزه مسلحانه نمیتواند به جایی برسد؛ که این یک نتیجه صحیح است. به نظر من، در شرایط جدید، این [مبارزه مسلحانه] ثمربخش نیست. ادامه مبارزه مسلحانه نتیجهای به همراه ندارد. در این مورد حق با آنهاست. اما پایان دادن به فعالیتهای سازمانی تحت نام پکک بدون تضمین و عدم امکان فعالیتهای دموکراتیک و قانونی؛ امری عاقلانه نیست. بنابراین، من خوب میفهمم که چرا آنها تضمین میخواهند.
به نظر من، بیانیه پکک که گفته بود 'ما آمادهایم به فعالیتها تحت نام پکک پایان دهیم، به فعالیتهای مسلحانه پایان دهیم' قابل اعتماد است. من باور ندارم که آنها قصد ادامه فعالیتهای مسلحانه را داشته باشند. اما تا زمانی که از طرف دیگر چیزی دریافت نکنند، اسلحه را کنار نمیگذارند. در اینجا پاسخ باید از دولت ترکیه باشد. تا کنون چنین نشانهای دیده نمیشود. زندانیان نیز هنوز در زندان هستند.
به همین دلیل، ممکن است اکنون روندی آغاز شده باشد، اما پایان دادن به فعالیتها تحت عنوان پکک چیزی نیست که در عرض چند روز اتفاق بیفتد.»
در پاسخ به سوال «به عنوان یک متفکر مخالف سرمایهداری، آیا فکر میکنید پارادایم عبدالله اوجالان به امید یک آلترناتیو تبدیل شود؟» مایکل لوی گفت: «بله، به نظر من به عنوان یک شکل سازماندهی سیاسی و اجتماعی جایگزین سرمایهداری، این یک تلاش بسیار جالب است. یک مدل هم اجتماعی -همچنین میتوان گفت سوسیالیستی است- هم اکولوژیکی و هم فمینیستی است. البته شرایط در روژاوا دشوار است؛ بنابراین تحقق کامل این چشمانداز دشوار است. اما با این وجود، این چشمانداز الهامبخش فعالیتهای فعالان انقلابی است که به روژاوا روی میآورند.
و این نیز روژاوا را در جهان، در کنار جنبش زاپاتیست در چیاپاس، به یکی از جالبترین تجربهها تبدیل میکند.»
لوی به عنوان یک نظریهپرداز و جامعهشناس مارکسیست، انتقادات رهبر آپو و پکک به مارکس را این گونه تفسیر کرد:
«من مارکسیست هستم، اما خود را به شدت به عنوان یک مارکسیست آزادیخواه تعریف میکنم. یعنی من یک مارکسیست هستم که به نظر من، از بسیاری از ایدههای آنارشیستها میتوان بهره برد. به همین دلیل با همدردی به نوشتههای موری بوکچین نزدیک میشوم که الهامبخش اوجالان بود. در عین حال، به نظر من اکولوژی نیز یک مسئله اساسی است؛ این نیز یک نقطه مشترک دیگر است. همچنین فمینیسمی که اوجالان به آن اشاره کرده است، یعنی نقش تعیینکننده زنان برای تحول اجتماعی، و بازخواست ساختارهای پدرسالارانه، به نظر من بسیار مهم است.
من همه اینها را بسیار ارزشمند میدانم. البته من ایدههای متفاوتی نیز دارم -مثلا جستجو برای یک برنامهریزی اکوسوسیالیستی. شاید این کمی متفاوت از پیشنهادهای اوجالان یا آنچه در روژاوا تلاش میشود اجرا شود، باشد. اما من ادعا نمیکنم که راهحل مطلق هر مشکلی را دارم. با وجود همه دشواریها، همانطور که گفتم، تجربه روژاوا امروز یکی از جالبترین تجربهها در جهان است.
اما این سخنانی که من به آنها اشاره کردم، به این معنی نیست که من ایدههای مارکسیستی خود را کنار گذاشتهام.»