گریلاها فرماندهی عملیات نیروهای مشترک گریلا ـ پیشمرگه را برعهده دارند
گریلاها فرماندهی عملیات نیروهای مشترک گریلا ـ پیشمرگه را برعهده دارند
گریلاها فرماندهی عملیات نیروهای مشترک گریلا ـ پیشمرگه را برعهده دارند
عملیات نظامی «یگانهای مقاومت مخمور» که در روزهای 11 و 12 سپتامبر علیه تبهکاران داعش انجام گرفت, یک عملیات تاریخی بود. این عملیات مشترک گریلاها و پیشمرگهها موجب نیرومندی جبهه مشترک این نیروها گردید و امید کردها به اتحاد سیاسی را بدنبال داشت.
عملیات یگانهای مقاومت مخمور در بخش «باقرتی» آغاز شد. بخاطر ویرانی آن, دیگر کسی در آن بسر نمیبرد. تمامی ساکنان آن سریعا آنجا را ترک کرده و تبهکاران داعش هم تمامی ملک و املاک آنها را غارت کردهاند.
گریلاها و پیشمرگه علیه روستاهای لچکا, محمودیه, خربانی, رشادیه و فاطمه به عملیات نظامی دست زده و تبهکاران را بیرون راندند.
پیشمرگهها میگفتند انجام عملیات در کنار گریلاها برای آنها یک شانس بزرگ است. زیرا میتوانستند از تجارب جنگی گریلاها استفاده کنند.
گریلاها مسئول حفظ امنیت پیشمرگهها بودند
وقتی که گریلاها عملیات را آغاز کردند, به آنها گفته شد که مسئول حفظ جان پیشمرگههایی هستند که درکنار آنها میجنگند. فرماندهان گریلاها مدام به گریلاها میگفتند:«هر کس پیشمرگهای در کنار خود داشته باشد, مسئول حفظ امنیت جانی وی خواهد بود. آنها تجارب جنگی ندارد, لذا باید گامبه گام تحت کنترل شماها حرکت کنند». اینگونه, حفظ امنیت جانی پیشمرگهها در کنار حفظ امنیت جانی رفقای خود را برعهده داشتند.
پوشش دادن عملیات از سوی روزنامهنگاران
با فرارسیدن شب, هیجان بخاطر آغاز عملیات نظامی افزایش یافت. هرچند به شماری از روزنامهنگاران اجازه داده نشد که بخاطر مسئله امنیت جانی به سنگرهای نبرد بروند, اما از پشت جبهه, عملیات تحت پوشش قرار گرفت.
فرماندهی عملیات در دست گریلاها بود
با فرارسیدن ساعت 3 نیمهشب, از طریق بیسیم گریلاها اعلام شد که عملیات آغاز شده است. هرچند عملیات بصورت مشترک از سوی گریلاها و پیشمرگهها انجام میگرفت, اما مشخص شد که فرماندهی عملیات بدست گریلاها است. وقتی فرماندهان گریلا مطلع شدند که همه واحدهای نظامی به محل اصلی خود رسیدهاند, دستور حمله را صادر کردند.
پس از دستور گریلاها برای حمله, در همهجا صدای شلیک گلوله و انفجار نارنجک به گوش رسید. آسمان تاریک به روز روشن مبدل شد. درگیریها در هر پنج روستا آغاز شد. ما بعنوان روزنامهنگاران درصدد برآمدیم از طریق بیسیمهای گریلاها پی ببریم که چه روی داده است. فرماندهان باتجربه گریلاها هم در کمال خونسردی تمامی واحدهای نظامی را ثانیه به ثانیه جهتدهی میکردند و دستورات لازم را صادر و راهکارهای پیشروی را گوشزد میکردند.
با روشنشدن هوا صدای شلیک گلوله کم و گفته شد که آخرین ضربات بر پیکر تبهکاران داعش وارد میشود. از بیسیم خبر رسید که همه روستاها توسط نیروهای مشترک گریلا و پیشمرگه تحت کنترل قرار گرفته و امنیت برقرار است. پس از آن به روزنامهنگاران اجازه داده شد که به آن روستاهای آزاد شده بروند. ما به روستای محمودیه رفتیم. گریلاها تک تک وارد خانهها شده و بازرسی کردند. پرچم ه.پ.گ بر بلندترین ساختمان به اهتزاز درآمد که نشان می داد آن روستا تحت کنترل ه.پ.گ است. گریلاها تعداد زیادی مین را که از سوی تبهکاران داعش کارگذاشته شده بود, خنثی ساختند.
براثر یورش تبهکاران داعش آن 5 روستا ویران و از سکنه خالی شده بودند. ما در داخل کوچهها میگشتیم و مشاهده کردیم که جنازه شماری از تبهکاران روی زمین رها شد است. گریلاها و پیشمرگهها مقادیر زیادی مهمات نظامی هم به غنیمت گرفتند.