مصطفی کاراسو عضو شورای رهبری حزب کارگران کوردستان در چهل و چهارمین سالگرد تاسیس حزب کارگران کوردستان و شهادت حقی کارر کە در سال ١٩٧٧ در دیلوک، در نتیجە یک توطئە بە شهادت رسید، با خبرگزارئ فرات گفتگو کرد.در این گفتگو کاراسو از تاثیرات شهادت حقی کارر بر تاسیس حزب کارگران کوردستان گفت.
بخشهایی از متن این گفتگو بە شرح زیر است:
در زمانیکە وارد چهل و پنجمین سال حزب کارگران کوردستان می شویم، جا بە بنیانگذار حزب کارگران کوردستان، رهبر آپو درود می فرستم و یاد و خاطرە شهدایمان را کە حزب و ما را بە امروز رساندەاند، گرامی میدارم. علیڕغم اینکە امسال، چهل و چهارمین سالگرد تاسیس حزبمان بە شیوەای رسمی است، اما در ٥٠ سالگی این حزب قرار داریم. همانگونە کە اطلاع دارید جنبش آپویی در بهار سال ١٩٧٣ در سد چوبوک آنکارا تاسیس شد، رهبر آپو و ٥ نفر از هوالان دیگر نخستین گروە حزب را سازماندهی و تاسیس کردند. هوال حقی کارر در این رابطە واجد معنایی بسیار مهم برای حزبمان است. او از هوالان نخستین رهبر آپو است، زمانیکە رهبر آپو از زندان آزاد شد، چون جایی برای سکونت نداشت، بە دنبال تهیە خانەای بود، یکی از هوالان محلی را بە وی پیشنهاد میکند کە هەوال حقی کارر و کمال در آنجا سکونت داشتند. هوالانی کە در آنجا بودند از رفقای انقلابی بودند و وی را می پذیرند. رهبر آپو در انتهای سال ١٩٧٢ بە خانە حقی و کمال می رود. می گوید کە از زندان آمدە است و بە دنبال خانەای برای سکونت است. هم اکنون جایی ندارم و بە اینجا آمدەام. البتە اعلام می کند کە بە دنبال پیشنهاد یکی از هوالان بە آنجا رفتە است. کمال می گوید رهبری بە خانە آمدە است. یکی از هوالان این پیشنهاد را بە او دادە بود، گفتە بود کە انقلابیونی در این خانە زندگی می کنند، منهم از این بە بعد میخواهم در این خانە بمانم و مانند شما هستم. البتە کمال تعریف میکرد کە زمانیکە رهبر آپو در این بارە حرف می زد، از نحوە سخن گفتن بسیار تاثیرگذاری برخوردار بود و مستقیما بر من تاثیر گذاردە بود. کمال میگفت بعد از یک هفتە رهبر آپو صاحبخانە شد. طی یک ماە بعد ما همگی بر اساس افکار وی عمل میکردیم. رهبر آپو در ابعاد فکری، موضعگیری بر ما تاثیر گذاشتە بود.
کمال و حقی کارر با رهبر آپو بە سازماندهی پرداختند
اینگونە بود کە رهبر آپو، کمال و حقی همدیگر را می شناسند. یعنی بعد از آزادی از زندان بە دوست آمرە یک رهبر آپو تبدیل می شود. بعد از آنکە رهبر آپو مشغو؛ سازماندهی انقلابیون دانشکدە علوم سیاسی و هم انقلابیون آنکارا می شود، حقی و کمال بە دوستان بسیار نزدیک رهبر آپو تبدیل می شوند. بە ویژە کە در ADYOD با هم همکاری می کنند. در واقع زمانیکە رهبر آپو از زندان آزاد می شود را همیشە کنار خود داشتە است. در سال ١٩٧٢ من وارد دانشکدە علوم سیاسی شدم. رهبر آپو در ماە اکتبر یان نوامبر همچنا در زندان بود. من تصور می کنم کە در اکتبر از زندان آزاد شدە بود. و مشغول امتحانات شدە بود. یعنی آن زمان چنین حقی را برای دانشجویان قبول داشتند. یعنی اگر بنابە دلایلی دانشجو نمیتوانست در امتحانات ژون شرکت کند، در پاییز می توانست در آزمونها شرکت کند. اینگونە بود کە رهبر آپو هم بعد از زندان در آزمونها شرکت کردە و مشغول پاس کردن درسها شدە بود.
حقی از نزدیکترن دوستان رهبر آپو بود
رهبر آپو و حقی کارر و البتە کمال در پیشبرد مبارزە انقلابی در آنکارا و سازماندهی جوانان انقلابی نقش بسیار مهمی را ایفا کردند. من شاهد هستم. رهبر آپو بعد از آنکە از دانشکدە علوم سیاسی خارج شد، نخستین کسی بود کە سمپاتیزانهای THKPC را سازماندهی کرد. در آن زمان اقغوزخان موفتواوغلو و کسان دیگری کە در نخستین گروە قرار داشتند، یکی از رهبران Dev Yol, THKPC از زندان خارج نشدە بودند. در فرایند سال ١٩٧٣-١٩٧٤ رهبر آپو کە در آن سالها در آنکارا جوانان انقلابی را سازماندهی می کرد، هموارە حقی کارر و کمال را با درکنار داشت. من شاهد این مسئلە بودەام. جون منم هم در دانشکدە علوم سیاسی بودم و از نزدیک این مسئلە را می دیدم. در آن زمان من سمپاتیزان بودم. اما بە خوبی میدانم کە رهبر آپو در آن دورە پیشاهنگ سازماندهی جوانان در آنکارا بود، بە ویژە کە در سازماندهی جوانان، سمپاتیزان THKPC بود. دوران و وضعیت بسیار مهمی بود.
ازآنجا کە حقی و کمال پیر ترک بودند، رهبر آپو بر این باور بود کە کمال و حقی را میتواند در درون جنبش انقلابی ترکیە یا سازمانی انقلابی کە ایجاد می کند، جا بدهد. تا اواخر سال ١٩٧٤ درواقع رهبر آپو بر این باور بودکە با THKPC جوانان کورد را سازماندهی کند، با THKPC یعنی سازمان انقلابی در ترکیە، از ارتباط نزدیکی برخوردار است. اما بعد از مدتی در می یابد کە نیروهای انقلابی در ترکیە، برخورد اشتباە نیروهای چپ ترکیە در کوردستان مانع از آن شدە و لازم میداند کە سازمان مجزای دیگری تاسیس شود. میتوان اینگونە گفت. اگر در آن زمان جنبشها و حرکتهای چپ در ترکیە بە این مسئلە روی خوش نشان میدادند، حرکت انقلابی ترکیە و حرکت انقلابی در کوردستان میتوانستند هم انقلاب دمکراتیک درترکیە را ایجاد کنند وهم میتوانستند طی مبارزەای مشترک کوردستان را ازاد کنند. این فکر نخستین رهبر آپو است. اما سپس مشاهدە می شود کە این تفکر تحقق پیدا نمی کند. براستی رهبر آپو فکر می کرد کمال پیر و حقی کارر می توانند در پیشبرد حرکتی انقلابی در ترکیە ایفای نقش کنند. اما این دو نمی پذیرند. بە وضعیت چپ در ترکیە می نگرند، همچنین بە مواضع و واکنشهای رهبر آپو می نگرند. و در می یابند کە درست ترین موضع این است کە در کوردستان با رهبر آپو این مبارزە را توسعە بدهند. همیشە هم تاکید می کنیم کە کمال پیر در زندان گفتە است کە در انقلاب کوردستان، آزادی و انقلاب خلقهای ترکیە را میتوان مشاهدە کرد. او همان زمان انقلاب در خاورمیانە را می دید، بە همین دلیل هم بود کە بە انقلاب کوردستان پیوست. البتە مشارکت حقی کارر و مبارزە همراە با رهبر آپو برای کمال بسایر مهم بود. رهبر آپو گفتە بود کە حقی کارر روح نهفتە در درون من است.
مشارکت حقی کارر و کمال در نشست دیکمن
من در سال ١٩٧٥ کمال پیر را شناختم. بعد از آنکە تصمیم گرفتە شد کە لازم است ما فعالتر در مبارزە برای آزادی خلق کورد مشارکت داشتە باشیم. بعد از تصمیمات دقیق، در سال ١٩٧٦ نشست دیکمن برگزار شد. یعنی در ماە ژانویە این نشست برگزار شد. کمال و حقی نیز در این نشست مشارکت کردند، میتوانم بگویم کە نخستین نشست رسمی ما این نشست بود. ٢٥ تا ٣٠ هوال در این نشست حضور داشتند. این نشست در منزل یکی از دانشجویان سیورگی برگزار شد. در این نشست همە داستان زندگی خود را بازگو کردند. اینکە کجا متولد شدەایم، در چە خانوادەای و با چە شرایطی بزرگ شدەایم و چگونە بە جنبش انقلابی پیوستەایم. یعنی پیش از اینکە در نشست ارزیابی ای صورت بگیرد، تحلیلی ارائە شود، ما همە از همان ابتدا بە داستان زندگیمان اشارە کردیم. کمال و حقی هم در این بارە سخن گفتند. برخی از هوالان تعجب کردند. زیرا در آن زمان در کوردستان همە از کوردبودن فرار می کردند، مبارزە برای آزادی کوردستان را مبارزەای بسیار دشوار می دانستند و شونیسم در همە جا گسترش پیدا کردە بود، و علیرغم وجود حرکتهای انقلابی ترکیە، همچنان تاثیر داشتند. در چنین وضعیتی دو هوال ترک حضور دارند، در نشستی شرکت می کنند و بدون تردید مشارکت در چنین نشستی توجە هوالان را بە سوی خود جلب کردە بود.
بعد از نشست سال ١٩٧٦، حقی کارر مانند معاون رهبری وارد مدیریت گروە شد کە متشکل از افرادی بود. ازیک طرف تعامل و برخوردی را پذیرفت کە دو معاون رهبری در آن حضور داشتند. البتە باید خاطر نشآن شود کە نشست سال ١٩٧٦ بسیار مهم بود. تا آن زمان ما در آنکارا فعالیت می کردیم. در آنکارا مبارزە ایدئولوژیک خود را انجام می دادیم. تلاش میکردیم جوانان را بە سوی خودمان جلب کنیم. تلاش میشد کە آموزش ببینیم. در ابتدای سال ١٩٧٦ و انتهای سال ١٩٧٥ در چنین وضعیتی قرار داشتیم. نشست دیکمن در انتهای ١٩٧٥ و ابتدای ١٩٧٦ شکل می گیرد و در این نشست تصمیم گرفتە میشود کە بە کوردستان بازگردیم. این مسئلە هم بسیار مهم بود. قرار بر این بود کە بە کوردستان باز گردیم. یعنی در سال ١٩٧٣ کە نخستین گروە آپویی ایجاد شد، و در سال ١٩٧٤ تلاشهای آن افزایش یافت.
در سال ١٩٧٤ و بە قیژە سال ١٩٧٥، گروههای آپویی در آنکارا سازماندهی شدە و گسترش پیدا کردند. زمانی کە نخستین کادرها سازماندهی شدند، نزدیک بە ١٥ تا ٢٠ کادر در آنکارا آموزش پیدا کردند. رهبر آپو تصمیم گرفت مبارزات را بە سوی کوردستان سوق دهد. در این نشست، این تصمیم بە عنوان تصمیم سازمان در نظر گرفتە شد، پیش از آن هم رهبری بە کوردستان می رفت. هوال جوما، کمال هم پیش از این نسست بە کوردستان رفتە بودند، هوال فواد بە درسیم می رفت. پیش از این نشست هم هوالان بە کوردستان عزیمت کردە بودند. اما پیوستە نبود. در سال ١٩٧٦ تصمیم گرفتە شد کە همە بە کوردستان عزیمت کنند.
عزیمت حقی کارر بە بازید
هوال حقی کارر از افرادی بود کە بە کوردستان بازگشت. اکنون زمان دقیق آن را بە خاطر ندارم. سال ١٩٧٥ یا ١٩٧٦ بود. بە احتمال قریب بە یقین این بازگشت بعد از تصمیم سازمان بە بازگشت بە کوردستان بود. هوال حقی بە بازید در اگری رفت. پیش از آنکە بە آنجا برود، او را دیدیم. در خوابگاە دانشجویان علوم سیاسی بودیم. در آنجا با هم حرف زدیم. در آن زمان بە کوردستان کتاب می فرستادیم. کتابهای تئوریک و فکری را بە کوردستان می فرستادیم. کتابهای مارکس، لنین، استالین، انگلس، مبارزات ملی موزامبیک، مبارزات رهایی بخش ملی آنگولا، انقلاب کوبا. تصور می کنم کە در آن زمان عبدالرحمان آیهان هم با ما بود، حقی با او بە بازید و آگری رفت. مدتی در آنجا مشغول فعالیت شدند و بازگشتند. هوال حقی مدتی بعد بە آدانا رفت. در آدانا مشغوول فعالیت شد. البتە در آن زمان ارتباطات و امکاناتی نداشتیم. برای نمونە زمانیکە از آدانا بە دیلوک می رفت، تنها پول رفت بە این شهر را داشت. و اگر مثلا نمیتوانست بە این سهر برود، یکی دو نفر وجود داشتند کە از این مسئلە اطلاع پیدا می کردند. برای نمونە من در سال ١٩٧٦ در ماە اگوست و ژولای بە دیلوک رفتم. یعنی بە کوردستان بازگشتم. یعنی من در تابستان ١٩٧٦ مشارکت کردم. تنها پول بلیط را داشتیم. بە دیلوک رفتیم. در آن زمان گروه TOBDER فعال بود کە انقلابیون بە آنجا سر می زدند.