اشتغال زنان، موانع و محدودیت‌ها

با وجود آنکه نیمی از جمعیت جهان را زنان تشکیل می‌دهند و دو سوم ساعات کار انجام‌شده توسط زنان انجام می‌شود، اما فقط یک دهم درآمد جهان و فقط یک درصد مالکیت اموال و دارایی‌ها در جهان متعلق به زنان است.

اشتغال زنان، موانع و محدودیت‌ها

اشتغال زنان در دهه‌های اخیر با افزایش سطح تحصیلات زنان، وارد فاز جدیدی شده است. زنان در این سالها توانایی‌های خود را در زمینه‌های مختلف و در گروه مشاغل مختلف افزایش داده‌اند.  پیشتر زنان بیشتر به مشاغلی در حوزه مشاغل سنتی مشغول بودند اما اکنون آنها با افزایش سطح تحصیلات خود وارد حوزه مشاغل فنی و حرفه‌ای نیز شده‌اند.

افزایش گرایش و تمایل زنان به افزایش سطح تحصیلی خود و فعالیت در حوزه ی مشاغل فنی و حرفه ای و بدست آوردن تخصص های مختلف، فرصتی است که می توان با استفاده صحیح از آن نه تنها مشکلات فعلی اشتغال را حل کرد، بلکه در جهت ایجاد تعادل بیشتر اجتماعی و فرهنگی از نظر تساوی حقوق زن و مرد و بهبود روابط خانوادگی، گام های بزرگی برداشت.

اشتغال زنان در مشاغل فنی و حرفه ای و تولیدات صنعتی افزایش چشمگیری داشته است. می توان گفت، اکنون زنان به تعدادی از مشاغل که پیشتر فقط در دسترس مردان بوده است، دسترسی پیدا کرده اند. 

البته هنوز هم زنان در برخی مشاغل مانند مشاغل آموزشی و فرهنگی بیشتر از مشاغل فنی، مهندسی و کشاورزی فعالیت می کنند و کمتر از ۵ درصد در این حوزه ها فعال هستند. 

پيشتر تلاش بر این بود تا زنان فقط برای فعالیت های خانوادگی مانند ازدواج، همسرداری، خانه داری، فرزندآوری و پرورش فرزندان تربیت شوند و از حضور آنها در فعالیت های اجتماعی و اقتصادی ممانعت میشد. البته در کشوری مانند ایران هنوز هم دولت سیاست های خود را بر این اساس پایه گذاری میکند به گونه ای که حتی تحصیل دختران در برخی رشته های دانشگاهی ناممکن است.

علی رغم تلاش های گسترده ی حکومت برای فرهنگ سازی، اما زنان پیشرفت چشمگیری داشته و بیشتر از ۵۰ درصد جمعیت دانشگاهی را زنان تشکیل می دهند. البته این زنان تحصیل کرده پس از ورود به بازار کار نسبت به مردان شانس کمتری برای بدست آوردن برخی مشاغل فنی و یا مدیریتی دارند. بیشتر سعی میشود زنان را در مشاغل درجه پایین تر نگه دارند و امکان ارتقای شغلی برای زنان کمتر است.

مردان از زمانی که وارد بازار کار می‌شوند معمولاً تا هنگام بازنشستگی به صورت پیوسته در بازار کار باقی می‌مانند و تحولات زندگی، این حضور پیوسته را مختل نمی‌کند، در صورتی که زنان دارای مشارکت ناپیوسته و قطعه قطعه هستند و تحت تأثیر تغییرات زندگی مثل وضع تأهل، تعداد فرزندان و غیره، الگوی مشارکت‌شان تغییر می‌کند.

وجود چنین مسائلی و همچنین طرز تفکر و عقیده ی جامعه سبب شده است تا در بازار کار، علیه زنان تبعیض وجود داشته باشد. علاوه بر فرصت های نابرابر شغلی، زنان معمولا نسبت به مردان دستمزدهای پایین تری دریافت می کنند. اعتقاد به نابرابری زنان و مردان از لحاظ قدرت بدنی سبب شده تا درهای بسیاری به روی زنان بسته شود. 

برخی از عوامل موثر بر اشتغال زنان عبارتند از:، شرایط اجتماعی و فرهنگی، شرایط ازدواج، سطح تحصیلات و وضعیت فرزندآوری.
معمولاً ازدواج و فرزندآوری در پروسه ی اشتغال زنان را با مشکلات و موانعی روبرو می سازد. این مشکلات و موانع بیشتر به دلیل نقص در قوانین کار در ایران می باشد. بسیاری از کارفرمایان ترجیح می دهند به جای به کارگیری زنان متاهل و دارای فرزند، از مردان و یا زنان مجرد استفاده کنند.  در بسیاری از آگهی های شغلی دیده می شود، کارفرما مجرد بودن زن را یکی از شروط استخدام اعلام می کند.

یکی دیگر از عوامل و موانع اشتغال زنان در جامعه، فقر و محرومیت است. دخترانی که در خانواده های فقیر و محروم بزرگ می شوند معمولاً نمی توانند تا مدارج بالا به تحصیلات خود ادامه دهند و در همان سنین پایین یا ازدواج کرده و یا برای درآمدزایی به  مشاغل پایین تر با درآمدهای کمتر روی می آورند.

همچنین آداب و رسوم و سنت ها مانعی جدی در برابر زنان و دختران در کشورهایی مانند ایران است بسیاری از خانواده ها هنوز هم ترجیح می دهند تا زنانشان بیرون از خانه کار نکند و بیشتر در داخل خانه مشغول کار باشند.

در ایران قوانین  نیز از اشتغال زنان حمایت نمی کند. زنان بر اساس قوانین ناظر بر خانواده، نمی توانند بدون طلب رضایت شوهر، به کار اشتغال ورزند. در قانون ۱۱۱۷ قانون مدنی آمده است: "شوهر می تواند زن خود را از حرفه یا صنعتی که منافی مصالح خانوادگی یا حیثیات خود یا زن باشد منع کند."

یکی دیگر از موانع اصلی در مقابل زنان خودباوری آنها و طرز تفکر آنها در مورد خودشان و اشتغال شان است.  هنوز تعداد زیادی از زنان وجود دارند که به خود باور نداشته و اشتغال زنان را موثر نمی دانند.

آنها خود معتقد هستند که زنان باید در داخل خانه و در محیط خانواده به فعالیت بپردازند و وظیفه اصلی آنها در داخل خانواده است.این زنان نمیتوانند خود را در مشاغل سطح بالا تصور کنند و معتقدند، برخی از مشاغل به ویژه مشاغل  فنی، مشاغل مهندسی، کشاورزی و غیره مختص مردان است و زنان قادر به فعالیت در این مشاغل نیستند.

علی رغم آن که نیمی از جمعیت جهان را زنان تشکیل میدهند و دو سوم ساعات کار انجام شده توسط زنان صورت می پذیرد، اما فقط یک دهم درآمد جهان و فقط یک درصد مالکیت اموال و دارایی ها در جهان متعلق به زنان است. این نابرابری در همه جوامع به صورت کم و بیش وجود دارد، اما در بعضی جوامع مانند ایران این نابرابری بسیار بیشتر است.
در جوامعی مانند ایران حتی زنانی که به مشاغل بیرون از خانه اشتغال دارند، باید تمامی کارهای داخل خانه را نیز به طور کامل خود به تنهایی انجام دهند. این زنان هم نقش زنان خانه دار را دارند و هم نقش زنان شاغل در بیرون از خانه. معمولاً مسئولیت های مربوط به  پرورش کودکان نیز بر عهده آنهاست.

در ایران بیشتر از نیمی از زنان به کار خانه‌داری مشغول هستند.  خانه‌داری شغلی است که زنان در قبال آن هیچ دستمزدی دریافت نمی کنند. علیرغم آنکه آنها ساعات متمادی به این کار مشغول هستند و برای خانواده صرفه ی اقتصادی زیادی ایجاد می کنند، اما خود دستمزدی دریافت نمی‌کنند. اگر در خانواده‌ها زن به کار خانه‌داری نپردازد در آنصورت خانواده مجبور خواهد شد برای گذران برخی از امور خود کسانی را استخدام کند و به آنها دستمزد بپردازد. این در حالی است که زنان خانه دار بدون دریافت دستمزد هر روزه این امور را انجام می‌دهند. همین امر برای خانواده خود نوعی درآمدزایی و صرفه اقتصادی است.

نرخ مشارکت زنان در بازار کار

بررسی داده های مختلف نشان می دهد که نرخ مشارکت زنان در بازار کار در سرتاسر جهان در حال افزایش است و روندی صعودی دارد. به عنوان مثال سهم زنان در بازار کار جهان از ۳۸ درصد در سال ۱۹۷۰ به ۴۱ درصد در سال ۱۹۹۶ افزایش یافته است.  این روند صعودی مجموعهای از فرصت‌ها و چالش‌ها را هم برای زنان و هم برای اقتصاد کشورها فراهم کرده است. در شرایطی که در کشورهای توسعه یافته شاهد مشارکت زنان در مشاغل گوناگون و حرفه های تخصصی هم هستیم، ولی در کشورهای در حال توسعه مانند ایران، هنوز زنان به کارهای سنتی و کارهای بدون دستمزد و کارهای داخل خانه مشغول هستند.

شهلا کاظمی‌پور، جمعیت شناس در مصاحبه‌ای گفت:" ۵۰ درصد از زنان ۲۰ تا ۲۴ ساله و ۸۰ درصد زنان ۵۰ سال به بالا خانه‌دار هستند." آنطور که این جمعیت شناس می گوید، در سال گذشته، ۲۱ میلیون نفر از زنان خانه‌دار بودند. ضمن اینکه این رقم نسبت به سال ۹۵، یک میلیون نفر افزایش داشته است.

نکته مهم دیگر در میان گفته‌های او، میزان بیسوادی زنان خانه‌دار است. به گفته کاظمی‌پور از میان ۲۱ میلیون نفر، ۱۸ درصد بیسواد و ۱۷ درصد نیز تحصیلات ابتدایی دارند. از میان آنها ۲۰ درصد هم دارای تحصیلات عالیه هستند؛ یعنی زنانی که با وجود ادامه تحصیلات باز هم در بازار کار جایی پیدا نکردند.

در رابطه با نرخ مشارکت زنان در بازار کار میتوان گفت، طی سالهای ۹۷ تا ۱۴۰۱ و پس از شیوع ویروس کرونا، نرخ مشارکت زنان کاهش یافت.تا جایی که نرخ مشارکت اقتصادی زنان با سهم اندک ۱۶.۳ درصد در سال ۹۵ به ۱۳.۷ درصد در تابستان ۱۴۰۱ رسید.

نرخ مشارکت زنان بالای ۱۵ و زیر ۶۵ سال در بازار کار در سال ۹۹، ۲۷ درصد بود. ۵۲ درصد از این زنان متاهل بودند . 

همچنین بنا بر دادههای مرکز آمار، نرخ بیکاری زنان ۱۵ ساله و بیشتر، در تابستان سال جاری ۱۷.۲ درصد بود. در همین بازه زمانی نرخ بیکاری مردان ۷.۳ درصد عنوان شده است.

نکته‌ی حائز اهمیت دیگر آمار زنان فارغ‌ التحصیل بیکار می‌باشد. بنا بر آمار رسمی بیش از ۲ میلیون و ۳۳۳ هزار نفر در ایران بیکار هستند. آنطور که داده‌های مرکز آمار نشان می‌دهد، در تابستان سال جاری حدود ۴۱ درصد از بیکاران در گروه فارغ‌التحصیلان آموزش عالی هستند. در این میان اما زنان سهم بیشتری دارند. نرخ فارغ‌التحصیل بیکار برای زنان ۲۳.۲ درصد است اما برای گروه مردان ۹.۷ درصد است.