اویندار رناس: نگرش ایران به زن گذشته از تبعیض، طرد اجتماعیـ سیاسی هم میباشد
اویندار رناس: نگرش ایران به زن گذشته از تبعیض، طرد اجتماعیـ سیاسی هم میباشد
اویندار رناس: نگرش ایران به زن گذشته از تبعیض، طرد اجتماعیـ سیاسی هم میباشد
مسئله زن و عدم چارهیابی آن و نقض فاحش حقوق سیاسی, اجتماعی و جنسیتی زنان همچنان در داخل ایران, شرق کردستان و عرصه بینالمللی مطرح بوده است. هرچند بیشتر بعنوان مسئلهای حقوقبشری بدست گرفته شده, اما هیچگاه صبغهای ایدئولوژیک نیافته و بصورت حاشیهای به آن پرداخته شده است. مجلە آلترناتیو در این زمینه با اویندار رِناس عضو مجلس «اتحادیه زنان شرق کوردستان,YJRK » مصاحبهای انجام داد. رناس میگوید:« از اوایل انقلاب تا به امروز شاهد پایمال کردن حقوق زنان هستیم. این روند، روزانه چهرهی كریهتری به خود میگیرد.»
اویندار ریناس عضو مجلس ی.ژ.رک و حزب حیات آزاد کردستان, پژاک, در مورد ، نگرش و عملكرد رژیم جمهوری اسلامی ایران در زمینهی خنثی نمودن نقش زن در جامعه و تأثیرات آن میگوید:«بدون شک هر دولت و قدرتی دارای نگرشی متفاوت در رابطه با حقوق زنان میباشد. اگرچه روشهای متفاوتی در رابطه با حقوق زنان وجود دارد، اما به دلیل اینكه این روشها همگی برخاسته از نگرش قدرت و اقتدار هستند، در نهایت بازخورد آنها به یك اندازه است و جز تخریبات در اشكال متفاوت نتیجهای ندارند. در واقع انعطاف یا تلطیف روشهای رفتاری با زنان و گفتمان به كار گرفته شده در رابطه با آنها را میتوان با نوع استراتژی قدرتها در سوء استفاده از این نیرويِ سازنده دانست . جمهوری اسلامی ایران نیزدارای نگرش و روشهای متفاوتتری است. در واقع زنان ایرانی از کوچکترین حقوق طبیعی خویش نیز محروم میباشند. این درحالیست که در جامعهی آریایی زنان دارای قداستی خاص و موقعیت مشخصی در سطح جامعه بودهاند. ولی رژیم کنونی به تمامی از این فرهنگ دور است. همچنین یكی از روشهای نظام برای تضعیف زنان ازمیان برداشتن این فرهنگ است. جهت تخریب نمودن ارزشهای اجتماعی از بکارگیری هیچگونه روشی دریغ نمیورزد. از نظر نظام، زن خوب همان مادر خانهدار است كه از لحاظ تمكین به شوهر سنگ تمام میگذارد. در واقع زنی که مادر نباشد باارزش نیست. از سویی دیگر در تلاش است، این پتانسیل را که همیشه برای مخالفت و اعتراض آماده است، تحت کنترل خود بگیرد. این نیرو را تخلیه کرده و اعتماد بهنفس زنان را از بین ببرد. زیرا زنانی که از هر لحاظ ضعیف شده باشند برای رژیم خطری ایجاد نمیکنند.»
آزادی و زمینهی فعالیت زنان در ایران به گونهای فاحش پایمال میگردد
وی در ادامه میافزاید:«در واقع حقوق و قوانین مدنظر نیز ازمنطق و ذهنیتی مردسالارانه و جنسیتگرا نشأت گرفتهاند. نگرشی کاملا منفعتطلب و استثمارگر موضوع بحث است. زیرا زمانی که به نیرو و پتانسیل زنان احتیاج داشته باشند، از حق و حقوق و حتی قداست زنان سخن میگویند. سخنان دولتـ مردان نیز دلیلی بر این واقعیت است. وقتی که به رأی زنان احتیاج داشتهباشند، نیمهی خالی صندوقی یادشان میآید كه انباشته از ذهنیتی سودجویانه است. بایستی مسئولان نظام این واقعیت را خوب درک کنند كه سیاست عوامفریب و منفعتطلبشان مشروعیت خود را از دست داده است.با پاك كردن صورت مساله میخواهند وانمودنمایند كه اصلا مشكلی وجود ندارد. بایستی به این واقعیت پی بُرد تا زمانی که انقلابی ذهنیتی زمینهساز گذار ازنگرش جنسیتگرای تعمق یافته در ساختار اجتماعی نظام را به وجود نیاورد،اظهارات قبل از هر انتخابات، تكرار عوامفریبی و نیز دروغی رنگ باخته خواهد بود. همچنین نمیتوان از عدالتی بحث کرد که در آن حق و حقوق زنان رعایت نمیشود. همچنان كه به آن اشاره شد زنان ایرانی حتی از کوچکترین حقوق طبیعی خود نیز محرومند. لازمهی توازن و تعادل، وجود نیروی دوم و شناخت و احترام است.»
انتقاد از نگرش تبعیض جنسیتی در ایران
رِناس در مورد نگرش تبعیض جنسیتی در ایران میافزاید:«از اوایل انقلاب تا به امروز شاهد پایمال کردن حقوق زنان هستیم. این روند، روزانه چهرهی كریهتری به خود میگیرد. در این اواخرممنوع کردن بسیاری از رشتههای درسی برای زنان، ایجاد فشار بر فعالان حقوق زنان و به زندان انداختن آنها، تحقیر، طرد و ردصلاحیت زنان در تمام عرصههای اجتماعی و به ویژه سیاسی نیز بیانگر واقعیت مذکورند. رژیم نه تنها در راستای دموکراتیزه کردن ایران كه بر مبنای آزادی زن باشد، هیچ تلاشی انجام نداده، بالکعس با در پیشگرفتن خشنترین راهکارها در صدد از بین بردن ارزشهای بنیادین اخلاقی ـ اجتماعی برآمده است. تنها تبعیض نیست، در اصل میتوان آن را طرد اجتماعیـ سیاسی زنان نامید. شایان ذکر است که نبایستی صرفا به انتقاد کردن محدود ماند. اصلا انتقاد در بستری امكانپذیر است كه امكان ابراز وجود فراهم باشد، وگرنه نباید از مبارزه بحث به میان آورد. اگر انتقادی هم در راستای گذار از ذهنیت مذکور مطرح گردد، مستلزم مبارزهای رادیکالتر میباشد. جهت گذار از ذهنیتی مخرب، بایستی ذهنیتی آلترناتیو(جایگزین) را مبنا قرار داد و روشهای مبارزه را طبق همان ذهنیت و گرایش انتخاب کرد. انتقاد صرف و عدم مبارزه و مقاومت متداوم، باعث مارژینال گشتن(بیتأثیرشدن)همان انتقادات میگردد. رادیکال بودن در صورتی که با راهکارهای متفاوت و دموکراتیک بستر مبارزهای منسجم را ایجاد کند، معنادار و نتیجهبخش میباشد.»
نهادینهشدن ذهنیت خاص رژیم ایران
رناس همچنین در مورد اینکه رژیم ایران، در جهت خنثی نمودن انتقادات و نیز مقابله با نهادینه شدن ذهنیت از چه راهكارهایی و در جهت كدام منافع استفاده مینماید, گفت:«رژیم از نیرو و پتانسیل تحولخواهی زنان در هراس است. برای محدود کردن این نیرو نیزاز راهکارهاییهدردهنده و فرسوده کننده استفاده مینماید. با وقاحت تمام از این راهها برای مشروع نمودن ذهنیت زنستیز خود سود میجوید. زن آزاد جامعهای آزاد را موجب میشود. جامعهای آزاد نیز پایان قدرت حاکمان و استثمارگران را رقم خواهد زد. به راحتی میتوان درک کرد که پایههای بردگی جامعه بر مبنای اولویتدهی به بردگی زنان نهاده شدهاند.»
تفاوتمندی جنسینی یکی از ابزاریهای سیاست رژیم است
اویندار رِناس در پاسخ به این پرسش که آیا میتوان گفت كه موضوع زن و تفاوتمندی جنسیتی نیز یكی از ابزارهای این سیاست است, افزود:«نظام بر مبنای سه اصل دولتگرایی، ملیگرایی و جنسیتگرایی خود را سازماندهی میکند. تبعیضات مذهبی، ملی و جنسیتی موجب میشوند بر مشکلات و مسائل زنان افزوده شود. بیشترین آسیبهای روحیـ روانی و جسمی را زنان متحمل میگردند. سرکوب و فشار افسارگسیختهی نظام بیش از پیش بر جامعهی کورد افزونی یافته است. هر گونه فعالیت اجتماعی و فرهنگی را تجزیهطلبی قلمداد كرده و آن را برهم زنندهی امنیت ملی میداند. همچنین جهت بسط سیطرهی قدرت خود و کنترل کردن جوامع، قبل از هر چیزی ارزشها و سمبلهای آن جامعه را نشانه میروند. زنان دارای قداست و ارزش والایی در جامعهی کورد میباشند. هر چند ذهنیت جنسیتگرای اجتماعی از سوی قدرتهای حاکم چنان تعمیق یافته که به این جایگاه تا حدی آسیب رسانده است ولی باز هم جامعهی کورد تحت هر شرایطی سعی نموده از همهی نیروی اجتماعی و مقاومتی خود جهت صیانت از ارزشهای مقدسش استفاده کند.»
هوشیاری درقبال سیاستهای سرکوب
رِناس میافزاید:«تغییراتی که در سطح دنیا و به خصوص منطقه شاهد آن هستیم بیش از پیش آشكار میسازد که جوامع و انسانها از هر تبار و دیار که باشند، بایستی جهت رسیدن به هویت اصلی خود تلاش کنند. انسان آزاد، جامعهی آزاد را موجب میشود. به هویت انسانی خویش دست یافتن رسیدن به کمال را میسر میکند. جامعهای فرهیخته، سیاسی، اخلاقی و آزاد شده، شرایط زندگیای طبیعی و آرام را مهیا میکند. جامعهی کورد نیز در صورتی میتواند از ارزشهای اجتماعی خود بحث به میان آورد که همت و تلاشی را برای صیانت و پیشرفت آنها را از خود نشان داده باشد. امروزه شاهد افزایش آمار خودکشی، مصرف مواد مخدر، فحشا، گسترش نهادهای بسیج و… در شرق کوردستان هستیم و این بهخودی خود زنگ خطری برای جامعهی کوردستان میباشد. شایان ذکر است که نظام به صورتی سیستماتیک سیاست «ضعیفهسازی» را در کوردستان اجرا میکند. وقتی در مقابل این عملکردهای خود واکنش و یا اعتراضی منسجم و مستمر را نیز مشاهده نکند جسارت گرفته و این سیاست را تشدید میبخشد. لیکن امروزه جامعهی کورد و به ویژه زنان کورد هوشیارتر و بیدارتر از همیشه هستند. هر گونه اقدامِ نظام رابه راحتی تحلیل مینمایند و شناخت کافی از سیاست تبعیضآمیز و تفرقهانداز نظام دارند.»
واقعه تنبیه و مجازات مجرمی در مریوان
اویندار رِناس در مورد واقعه تنبیه و مجازات یک مرد مجرم با پوشاندن لباس زنانه کردی بر او گفت:«سیاست کوردستیزی و زنستیزی به صورتی مداوم بر جامعهی کورد اجرا و تحمیل شده است. زنان که سرچشمهی هویت و فرهنگ جامعهی کورد هستند؛ همواره مورد تهاجمات شدید ایدئولوژیکی و سیاسی نظام قرار گرفتهاند. همیشه سمبل و ارزشهای جامعهی کورد مورد تحقیر و توهین نظام قرار میگیرند. در تلاشند راهکارهای ضداخلاقی و ارزشگریزانه را جهت تعمیقبخشی سیاست آسیمیلاسیون بکار ببندند. همچنین با توسل به روشهای ویژه که موجب گریزهویتی، بیارادگی و ضعیفهسازی میشود، سعی در تبدیل هنجارهای جامعهی كوردستان به ناهنجاری داشته و در این راستا به ارائه الگوهای تقلیدی جهت نابودی جامعه اقدام مینماید. تا به چنان سطحی برسد که دیگر نیازی نباشد کسی تو و فرهنگ تو را نفی و انکار کند. زیرا دیگر فرهنگی باقی نمانده و سیاست خودآسیمیلاسیونی از سوی خود شخص اجرا میگردد. اقدامی كه اخیرا در مریوان روی داد، دلیلی بر این واقعیت است. با بیارزش جلوه دادن فرهنگ و پوشش زنان کورد سعی در تحقیر و بیاراده کردن تمامی كوردها دارند. این اقدام را تهاجمی ایدئولوژیکی، سیاسی و فرهنگی میدانیم. این اقدام صرفا محدود به گروه و یا اشخاصی كه دارای جرایم اجتماعی هستند،صورت نگرفته است. این امر با تایید مقامات و دستاندركاران نظام و با برنامهریزی و هدف خاص انجام پذیرفته است. سیاست غلط نظام در رابطه با خلقها و به ویژه زنان غیر قابل قبول بوده و تلاشهای لازم جهت از بین بردن و راکد گذاشتن این سیاست انجام خواهند گرفت.»
شیوه نوین مبارزه
اویندار رناس در مورد اینکه از این پس اعتراضات و مبارزات بایستی چگونه ادامه یابند, گفت:«همان طور که قبلا نیز اشاره شد سطح بیداری، شناخت و درک خطمشی مبارزهی دموکراتیک بیش از هر زمان دیگری آشکار گردیده و قابل مشاهده میباشد. خلق کورد به این واقعیت پیبرده است که سطح آزادی و پیشرفت جامعه به سطح آزادی زنان بستگی دارد. به همین جهت صیانت از این قداست تاریخی و اجتماعی به هیچ گروه، نظام و یا شخصی اجازهی تحقیر و تنبیه و سوءاستفاده از این ارزش را نخواهد داد. برای آزادی و رسیدن به ایرانی دموکراتیک و كوردستانی آزاد نیاز به مبارزهای بیامان داریم. بدون شک جهت رسیدن به موفقیت و پیروزی به مبارزهای منسجم و مستمر نیاز داریم. چونکه نظام با ایجاد خلاء، سعی در نفوذ به ریشههای اساسی جامعه دارد. مبارزهای مداوم امکان به وجود آمدن خلاء را از بین خواهد برد. طلب و خواستهی خلقهای ایران و بهویژه زنان ایرانی رعایت حق و حقوق انسانی، اخلاقی، فرهنگی و سیاسی در چارچوبی دموكراتیك میباشد. دموکراتیزه كردن ایران را از عمده هدفهای مبارزاتی میدانیم.»