به گفته کاظم ملکوتی رئیس جمعیت پیشگیری از خودکشی ایران، استان‌های ایلام، لرستان، اورمیه (آذربایجان غربی) و سنه، رتبه اول تا چهارم خودکشی در ایران را دارا هستند

بنابه گفته ملکوتی نُرم خودکشی در غرب ایران بسیار بالاتر از سایر نقاط کشور است و تعداد خودکشی‌ها و همچنین اقدام به خودکشی در این مناطق بسیار زیاد است. این اظهارات درحالی ارائه می‌شود که غرب ایران را استان‌های کردنشین تشکیل می‌دهند.

وی در ادامه گفته است: نرم خودکشی در این چهار استان بسیار بالاتر از نرم جهانی که حدود ۱۵ درصد است، می‌باشد. خودکشی در برخی شهرهای روژهلات حتی به نزدیک ۳۰ درصد هم می‌رسد. گفته می‌شود در برخی شهرها همانند ایوان غرب از هر سه مرگ، یک مورد به دلیل خودکشی است.

خودکشی به شیوه خودسوزی در استان ایلام رتبه اول جهانی را دارد.

خودکشی در میان همه اقشار جامعه از پیر و جوان، زن، مرد، نوجوان دیده می‌شود اما بیشترین قربانیان این پدیده از میان افراد بیکار، بیسواد، زنان، متاهل‌ها و دانش‌آموزان است. با این حساب، باتوجه پرنسیب‌های سیاسی‌ای که جمهوری اسلامی دنبال می‌کند و نظری به اقشاری که بیشترین آمار خودکشی را دارند، به‌خوبی می‌توان تقصیر و رد پای جمهوری اسلامی را در آفرینش این پدیده شوم مشاهده کرد.

بر اساس آمار ارائه شده بیشترین خودکشی مربوط به افراد بیکار است که به دلیل بیکاری، گسترش فقر و ناتوان ماندن از تأمین مایحتاج زندگی دست به خودکشی می‌زنند. عامل اصلی گسترش فقر و بیکاری در غرب ایران خود رژیم جمهوری اسلامی است که با نگاه امنیتی به روژهلات کردستان، دید مرکز به حاشیه و دشمن پنداشتن خلق کرد این مناطق را تعمداً فقیر نگه داشته و از توسعه آن و سرمایه‌گذاری‌های کلان در این مناطق ممانعت به عمل می‌آورد.

غرب ایران با داشتن زمین‌های کشاورزی حاصلخیز، منابع آبی عظیم، جاذبه‌های توریستی فراوان، منابع گازی و نفتی، معادن و ذخایر زیرزمینی، مرزهای مشترک با ترکیه و عراق و .. دارای پتانسیل عالی رشد اقتصادی است اما جمهوری اسلامی با به تاراج بردن تمامی این ثروت‌ها، انتقال آن به مناطق مرکزی ایران و عدم توسعه عمدی روژهلات کردستان، این منطقه جغرافیایی را جزء فقیرترین و بیکارترین مناطق ایران نموده است؛ به گونه‌ای که در سال‌های اخیر بیکاری به اوج رسیده و دربرخی مناطق به مرز ۶۰ درصد رسیده است. گسترش بیکاری موجب نا امیدی جوانان و به یکی از دلایل اصلی اقدام به خودکشی میان آن‌ها مبدل شده است. اخیراً مشکل کولبران نیز به این معضل اضافه شده و نیروهای امنیتی با تحقیر این جوانان و کشتار و بی‌حرمتی به آنان بر وخامت اوضاع افزوده‌اند.

یکی دیگر از اقشاری که خودکشی در میان آن‌ها به وفور دیده می‌شود زنان هستند، بر کسی پوشیده نیست که رژیم جمهوری اسلامی زن ستیزترین رژیم جهان است که زنان در این کشور از ابتدایی‌ترین حقوق خود محروم هستند. رژیم زن را به مثابه کسی که تنها وظیفه خانه‌داری و بزرگ کردن فرزندان در خانه را دارد می‌نگرد و با پیشرفت و استقلال زنان به شدت مقابله می‌کند. در قانون اساسی هیچ حقی برای زنان قائل نشده و هر کسی به آسانی می‌تواند به بهانه "ناموس"، همسر، دختر و یا خواهر خود را بکشد؛ بدون آنکه واقعاً! مورد پیگرد قانونی قرار گیرد.

از معضلات دیگری که زنان با آن مواجه هستند، قانون‌های زن‌ستیزانه جمهوری اسلامی در هنگام جدایی زن از شوهر است که زن را از همه حقوق خود محروم دانسته و حضانت فرزندان را به پدر می‌سپارد که این امر یکی از دلایل اصلی خودکشی زنان متاهل است.

بیسوادی نیز از دیگر عوامل اساسی خودکشی در روژهلات است. بر کسی پوشیده نیست که فقر و محرومیتی که رژیم در منطقه ایجاد کرده از عوامل اصلی بیسوادی است.