پلاتفرم یارسان: اول ماه مه روز اتحاد طبقه کارگر و تمام بخش‌های دیگر جامعه است

... چاره‌ی کارگران برای پیروزی در این پیکار، تنها در اتحاد ‌دمکراتیک میان بخش‌های مختلف طبقه کارگر و نیز در میان طبقه کارگر خلق‌های مختلف و همچنین با بیکاران است ...

پلاتفرم یارسان به مناسبت اول ماه مه روز جهانی کارگر ضمن گرامیداشت این روز کارگران و زحمتکشان را به همبستگی و اتحاد فراخوانده است.

 

متن بیانیه پلاتفرم یارسان به این شرح است:

"نخستین روز ماه مه، هر ساله یادآور و یادبودی برای کارگرانی است که در سال ۱۸۸۶ در ایالات متحدۀ آمریکا با هدف محدود شدن ساعات کار روزانه به ۸ ساعت کار در روز، از تودۀ کارگران خواستند تا با آمدن به خیابانها حق خود را از طبقۀ سرمایهدار و حامیانش یعنی دولت و نیروهای سرکوبگر آن طلب کنند. سه روز پس از این تظاهرات و در روز ۴ مه، دشمنان طبقۀ کارگر با انفجار بمبی در میان کارگرانی که برای رسیدن به حقوقشان دست از کار کشیدهبودند، باعث شهادت ۷ کارگر و زخمی شدن ۷۰ کارگر دیگر شدند.

اینگونه روز ۱ مه به سنّتی برای مبارزه و پیکار طبقۀ جهانی کارگر در همه جای دنیا تبدل شد، و همراه با توسعۀ سرمایه-داری در ‌کردستان و ایران، در این سرزمینها نیز جای خود را در فرهنگ اعتراضی خلقهای ستمدیده و زحمتکش باز نمود.

 

در روز اول ماه مه سال ۱۹۴۶ (۱۳۲۵ خورشیدی) و در روزگاری که شهر کرماشان توسط نیروهای نظامی انگلستان تصرف شده بود، پلیس رژیم پهلوی با همکاری انگلیسیها به کارگران شرکت نفت کرماشان –که در میدان شهرداری سابق این شهر دست به تظاهرات زدهبودند- حمله کرد، که در نتیجۀ این سبعیت ۱۴ کارگر شرکت نفت کرماشان به شهادت رسید و بیش از ۱۲۰ کارگر نیز زخمی شدند. این کارگران کرماشانی نخستین شهیدان روز جهانی کارگر در ایران و ‌کردستان بودند که با خون خود، نهال جنبش آزادیخواهی و برابریخواهی کارگران را آبیاری کردند. این حرکت در همان سال نیز به عقبنشینی رژیم سلطنتی ایران و نیز اشغالگران انگلیسی انجامید و در زیر فشار اعتصابهای کارگری، قانون کار در مجلس شورای ملی ایران به تصویب رسید؛ و باید خاطرنشان کرد که ایران در آن زمان نخستین کشور در منطقۀ خاورمیانه بود که در آن -زیر فشار طبقۀ کارگر- قانون کار تصویب میشود.

 

در سالهای اخیر، همزمان با بحران اقتصادی رژیم سرمایهداری اسلامی که بهصورت مستقیم بر زندگی مردم فرودست و کارگران زحمتکش نیز مؤثر واقع شده است، موجی از نارضایتی و اعتراض در میان خلقهای ایران به راه افتاده است، که باعث شده تا طبقۀ کارگر نیز پس از نزدیک به دو دهه بیرمقی جنبش کارگری، بار دیگر در پی احقاق حقوق خود برآمده و در این راستا دست به تشکیل سندیکاها و اتحادیههای کارگری بزند، که در نتیجۀ این مبارزات کارگران و فعالان کارگری در سالهای اخیر، روزی نبوده که در نقاط مختلف ایران و روژهلات ‌کردستان تجمعات اعتراضی و اعتصابات صنفی و کارگری به راه نیفتد و برگزار نگردد.

 

افزون بر این در سالی که پشت سر گذاشتیم، شاهد آن بودیم که کارگران برای نخستین بار در اعتراضات سال گذشته یک گام از مطالبات صنفی همچون افزایش دستمزد جلوتر آمده و بهصورت مشخص در اعتصاب «کشت و صنعت هفتتپه»، خواهان ادارۀ کارخانه بهصورت شورایی، به دست کارگران و تحت کنترل شورایی متشکل از کارگران شدند. رژیم سرمایهداری اسلامی در پاسخ به این خواستۀ برحق کارگران، به آنان یورش برد و چندین فعال کارگری را دستگیر کرد که تا اکنون نیز آنها را در زندان نگاه داشته است.

 

باید گفت که بنیاد زندگی نو در عصر سرمایهداری بر تولید مادی استوار است و اگرچه ما ‌کردها در این عصر برای ساختن زندگی و به دست گرفتن اراده بر روی امورات خودمان از سوی دولت-ملتهای اشغالگر به مصیبتی دچار گشتهایم، اما هر زمان که بخواهیم به تمدنی نو و حیاتی آزاد دست بیابیم، ناگزیر با مسئلۀ کار و کنترل بر ابزار تولید مواجهیم، و انچنان که رهبر خلق ‌کرد عبدالله اوجالان میگوید، باید بتوانیم مدلی ارائه بدهیم که کار و زندگیمان را از بند سرمایه و ادارۀ فردپرستانه و سودپرستانه خارج سازد و حیاتی اجتماعی و گروهی را بنیاد نهد. این مدل هم برای آیندۀ جامعۀ ‌کردستان و همچنین به عنوان مدلی برای آیندۀ ایران میتواند مورد توجه قرار بگیرد. از آنجا که مسئلۀ کار نزد ما بزرگترین و اصلیترین جایی است که سیاست کنفدرالیسم ‌دمکراتیک میتواند تأثیر خود را در ساختن جامعهای نوین و حیاتی آزاد نشان بدهد، باید به سیاستی اشاره کنیم که به شیوهای مشابه با این موضوع، در فلسفۀ کنفدرالیسم ‌دمکراتیک نیز وجود دارد. همانطور که رهبر خلق ‌کرد، رهبر آپو نیز گفته است، راه حل مسئلۀ ‌کرد در خاورمیانه پیدا کردن راهی برای تضعیف مدرنیتۀ سرمایهداری و وادار کردن آن به عقبنشینی است، و در این راستا سیاست ‌دمکراتیک تنها به شیوهای میتواند مورد اجرا قرار گیرد که با تأسیس کمونهای خلقیِ ‌دمکراتیک، حق ادارۀ جامعه و محیطهای مختلف به صورت مستقیم به خلق سپرده شود. در سیاست ‌دمکراتیک نه نمایندگان خلق، بلکه خود خلق در ادارۀ جامعه مداخله میکند و این بدین معناست که کارگران در واحدهای تولیدی میباید کارگاه و کارخانۀ خود را با تشکیل نهادی جمعی –که نه نمایندگان کارگران، بلکه خود کارگران در آن صاحب اراده هستند- یعنی شورا، اداره کنند. این شکل از اداره میتواند با این مرحله از مبارزۀ طبقۀ کارگر در ایران نیز در پیوند قرار گیرد و همچون راهکاری برای بحران کنونی جامعه مؤثر واقع شود.

 

به جز مسائلی که جامعۀ کارگری ایران در سال گذشته با آن مواجه بوده، اگر بخواهیم دربارۀ منطقۀ جنوب شرق ‌کردستان صحبت کنیم باید به اعتصابهای کارگری در کارخانجاتی همچون پتروشیمی بیستون، پالایشگاه ایلام، میدان نفتی چنگولۀ ایلام، یا اعتصاب سراسری رانندگان کامیون اشاره کنیم. علاوه بر این در سالی که پشت سر گذاشتیم، اعتصاباتی نیز در رانندگان اتوبوسرانی کرماشان و نیز رانندگان تاکسی هرسین صورت گرفت، و اعتصابات زیادی نیز در میان کارگران بخش خدمات در شهرهای این منطقه داشتیم، که همگی نشانهای از این هستند که طبقۀ کارگر در این شهرها در پی آرمان خود در حال تلاش و مبارزه است.

 

علاوه بر این ما به هیچ روی نمیتوانیم مسئلۀ بیکاری را در این منطقه نادیده بگیریم، و از یاد ببریم که این منطقه به سبب سیاستهای فرودستسازی و استعماری رژیم سرمایهداری اسلامی به رشد صنعتی قابل توجهی دست پیدا نکرده و جوانان این منطقه حتی با داشتن مدرک و تحصیلات نیز به بهانۀ ‌کرد بودن نمی-توانند شغلی برای خود پیدا کنند، و این مسئله بهویژه در رابطه با جوانان یارسان به صورت مضاعف وجود دارد. رژیم اسلامی مناطق یارساننشین را در فقر و تنگدستی بینظیری نگاه داشته، به گونهای که در تمام شهرستانهای یارساننشین دالاهو، سحنه و دلفان که مراکز عمدۀ خلق یارسان هستند، نشانی از کارخانه و کارگاه تولیدی به چشم نمیخورد، و جوانان این مناطق برای پیدا کردن کار مجبور به پذیرش آوارگی در کلانشهرهای شرق و پایتخت ایران هستند که به بیگانگی آنان با مردم و سرزمین خودشان میانجامد.

 

بخشی دیگر از سیاستی که رژیم فاشیست مذهبی ایران دنبال میکند، سیستم مرکزگرایی و فقیر ساختن جوامع دیگر است، که همانگونه که میبینیم امروز حقوق دهها هزار نفر از کارگران به تعویق افتاده و سالانه هزاران کارگر دیگر تعدیل نیرو میشوند، و این سبب شده تا شغلی خطرناک به نام کولبری در روژهلات ‌کردستان به وجود بیاید؛ و به دنبال آن نیروهای رژیم اشغالگر ایران به این کولبران یورش بیاورند، که در نتیجۀ آن سالیانه صدها نفر جان خود را از دست داده یا مجروح میشوند.

 

علاوه بر این رژیم اسلامی ایران سیاست ممانعت از راهیابی زنان به بازار کار و خانهنشین کردن آنها را به صورت بسیار جدی در همه جای ایران، بهویژه در جنوب روژهلات ‌کردستان (کرماشان، ایلام و لرستان) دنبال میکند. این سیاست سبب شده تا آمار بیکاری زنان در شهرهای این منطقه به طرزی باورنکردنی بالا باشد و به عنوان مثال در رابطه با شهر کرماشان به ۷۰ درصد برسد. همچنین خانهنشین کردن زنان باعث وابستگی اقتصادی آنان شده و نقش تولیدگری را از آنان سلب کردهاست.

 

شایان بحث است که تمام این سیاستها با مقاومت خلق جنوب روژهلات همراه بوده و چنان که شاهد بودیم، در دی ماه ۱۳۹۶ که اعتراضات در میان خلقهای ایران آغاز شد، این خلق شهر کرماشان بود که نخستین بار با شعار (کار، نان، آزادی، حکومت شورایی) به خیابان آمد و راه مبارزه را به دیگر خلقهای ایران نشان داد.

 

این موج نارضایتی در ایران در حالی است که روز اول ماه مه ۲۰۱۹ با ۱۷۵مین روز اعتصاب رفیق لیلا گوون که علیه سیاستهای رژیم فاشیست و نژادپرست ترکیه دست به اعتصاب غذا زده و جان خود را در راه آزادی خلق ‌کرد و رهبر خلق ‌کرد به خطر انداخته، همزمان شدهاست. به جز این رفیق مبارز، رفقای دیگر در نقاط مختلف مانند باشور ‌کردستان، شهر استراسبورگ در فرانسه و همچنین نزدیک به هفتصد رفیق مبارز در زندانهای رژیم فاشیست ترکیه نیز در پشتیبانی از رفیق لیلا گوون دست به اعتصاب غذا زدهاند که تا این لحظه ۷ نفر از آنان جان خود را در این مقاومت دوران از دست دادهاست. در روزهای اخیر مشاهده کردیم که مدعیان حقوق بشر در لندن هممیهنانی که در پشتیبانی از این اعتصاب بزرگ در دفتر مرکزی «سازمان عفو بینالملل» در آن شهر دست به اعتراضی آرام زدهبودند را از دفتر آن سازمان اخراج کردند و به پلیس لندن تحویل دادند. ما به عنوان «پلاتفورم یارسان» این اقدام را محکوم کرده و در روز اول ماه مه نیز پشتیبانی خود را از این اعتصاب بزرگ و مقاومت رفیق لیلا و رفقای دیگر اعلام میکنیم. ما مسئولیت جان این مبارزان را متوجه رژیم فاشیست ترکیه میدانیم و نسبت به سکوت سازمانهای مدعی حقوق بشر و همکاری آنها با این رژیم هشدار میدهیم.

 

امروز که ۱۳۳ سال از جان باختن کارگران شیکاگو و ۷۳ سال از جان باختن کارگران کرماشان میگذرد، کارگران در همهجای ایران و روژهلات ‌کردستان دست در دست یکدیگر در زیر فشار و سرکوب رژیم سرمایه-دار اسلامی در راستای حق حیات خود پیکار کرده و به سیاستهای اقتصادی رژیم اعتراض میکنند. ما به عنوان «پلاتفورم یارسان» همصدایی خود را با مطالبات طبقۀ کارگر در ایران و روژهلات ‌کردستان اعلام می‌کنیم، و نیز اعلام میداریم که چارۀ کارگران برای پیروزی در این پیکار، تنها در اتحاد ‌دمکراتیک میان بخشهای مختلف طبقۀ کارگر و نیز در میان طبقۀ کارگر خلقهای مختلف و همچنین با بیکاران است. افزون بر این پشتیبانی خود را از کارگران و فعالان کارگری زندانی در زندانهای رژیم ایران اعلام میکنیم و راه پیروزی طبقۀ کارگر را اتحاد انترناسیونالیستی میدانیم؛ راهی که کارگران هفتتپه و فولاد و پتروشیمی در ایران را به کارگران نفت لاهراس در پاتاگونیای آرژانتین مرتبط میکند و پیکار خلقهای ایران علیه جمهوری سرمایه و اعدام را به اعتصاب عظیم لیلا گوون و رفقایش. این بدین معناست که در همه جای جهان از روژاوا تا چیاپاس و از فیلیپین تا فلسطین زحمتکشان جهان چارهای به جز همبستگی با یکدیگر ندارند."