دوران کالکان عضو کمیته اجرایی حزب کارگران کوردستان (پکک) در برنامه ویژه تلویزیون مدیا هابر شرکت کرد و به ویژه نقش حزب دمکرات کوردستان (پدک) در حملات به مبارزان آزادی را ارزیابی کرد. ارزیابی دوران کالکان به شرح زیر است:
«من به مقاومت تاریخی امرالی و رهبر آپو درود میفرستم. انزوا در امرالی ۲۵ سال و ۶ ماه و ۱۶ روز است که ادامه دارد. نظام انزوا، شکنجه و نسلکشی ادامه دارد. توطئهگران، سازندگان نظام امرالی، با استفاده از نظام امرالی، وحشیانهترین حمله را برای سرکوب خواستههای آزادی و مبارزه برای آزادی انجام میدهند.
مطمئناً در برابر آن مقاومت بزرگی وجود دارد. کارزار بینالمللی آزادی ما که از ۱۰ اکتبر ۲۰۲۳ برای آزادی جسمانی رهبر آپو آغاز شد، ۱۱ ماه است که ادامه دارد و در اکتبر یک سال را تمام میکند. همزمان سالگرد توطئه ۹ اکتبر را آغاز خواهیم کرد.
در این زمینه در چهار بخش کوردستان، خارج از میهن، در اقصی نقاط جهان، زنان، جوانان، مردم ما، دوستان ما دست به کنشهای گسترده میزنند. آنها سعی میکنند راههای جدیدی برای انجام کارها پیدا کنند. تلاش و مبارزه بزرگی وجود دارد. اول از همه اینها را باید دید. این مبارزه ظرف ۱۱ ماه به مرحله مهمی رسید. هم نظام نسلکشی، انزوا و شکنجه در امرالی و هم اقدامات غیرقانونی امرالی را افشا کرد و در عین حال حقیقت رهبر آپو، دفاع از رهبر آپو، پارادایم تمدن دموکراتیک رهبر آپو را در تمام دنیا منتشر کرد. در هر زمینهای، زنان، جوانان، کارگران، تلاشگران، مردم تحت ستم، همه اقشار تحت ستم پارادایم رهبر آپو را راه حلی میبینند تا بتوانند خود را از نظام مدرنیته سرمایهداری، ظلم و ستم دولت-ملت برهانند. توجه زیادی به این پارادایم میشود. میخواهد راه و روش رهایی را بیابد. بدین ترتیب جنبش دموکراسی و آزادی به تدریج از نظام مدرنیته سرمایهداری بر اساس آلترناتیو خود پیش میافتد و در سراسر جهان، منطقه ما و خاورمیانه در حال پیشرفت است.
رهبر آپو تنها کسی است که میتواند یک راه حل دموکراتیک ایجاد کند
این وضعیت بسیار مهمی است. در این زمینه مردم دنیا بهتر شناخته میشوند، روح، تفکر و ضمیر جامعه بیشتر به این امر علاقه نشان میدهد. آنها هم در مقابل این بیعدالتی میایستند و هم علاقه زیادی به راه جدید رهبر آپو در خط آزادی و دموکراسی نشان میدهند. آنها تفکر خود را بر این اساس تجدید و سازماندهی میکنند. در اینجا امید جدیدی برای رهایی، امیدی نو برای آزادی و دموکراسی میبینند و به کمپین میپیوندند. به همان اندازه که در جامعه کوردی در حال توسعه است، در میان مردم جهان، ستمدیدگان، زنان و جوانان، نیروهای دموکراتیک، انقلابیون و سوسیالیستها در اقصی نقاط جهان نیز در حال توسعه است. بر همین اساس نشستها و کنفرانسها برگزار میشود. دهها نفر از برندگان جایزه نوبل با هم فراخوان دادند. همچنین کنفرانسی به نام کنفرانس صلح و دموکراسی ظرف دو روز در برلین برگزار شد. همانطور که در مطبوعات نشان داده شد، ویژگیهای مهمی مورد بحث قرار گرفت. ما سعی کردیم آن را دنبال کنیم، آن را بفهمیم. آنها خواستار آزادی فیزیکی رهبر آپو شدند. آنها بیش از همه به نقش تعیین کننده رهبر آپو برای حل مسئله کوردها و صلح در ترکیه، خاورمیانه و جهان اشاره کردند. این مهم نشان داده شده است. آنها به خاطر صلح خواستار گفتگو با رهبر آپو و تامین فوری آزادی جسمانی او شدند. البته اینها مهم هستند. یافتهها جدی است. چون بارها به این موضوع اشاره کردهایم. اگر مسئله کوردستان از طریق مسالمتآمیز حل شود، راه حل سیاسی و دموکراتیک پیدا خواهد شد، تنها کسی که میتواند این کار را انجام دهد، رهبر آپو است.
جامعه، مردم، زنان و جوانان کورد این را در میادین بیان میکنند. این حقیقت است، این وضعیت موجود است.
تاکید بر این موضوع یک بار دیگر ضروری است. چون عدهای هستند که محاسبات اشتباه میکنند، در غفلت هستند. عدهای هستند که ترکیه را به سمت پرتگاه هل میدهند. این همه فشار، شکنجه روانی بر رهبر آپو، گسترش آن در کوردستان و ترکیه و همچنین منطقه و جهان، نشانه فاجعه است. این خیلی مهم است. لذا باید بار دیگر به محافل مربوطه هشدار داد و بار دیگر به این واقعیت اشاره کرد. رهبر آپو نماینده مذاکرات است. تنها فردی که میتواند راه حل سیاسی، دموکراتیک و مسالمتآمیز را اجرا کند، رهبر آپو است. هیچ کس جز او نمیتواند این کار را انجام دهد. بنابراین هیچکس نمیتواند مسئله کوردها را حل کند. مطمئناً صلح نیز بوجود نخواهد آمد. بر این اساس فراخوان دادند. این نیز معنا و تعریف مقاومت در امرالی را برجسته کرد. برای درک حقیقت این مقاومت، همیشه به این موضوع اشاره میکنیم.
ما مقاومت رهبر آپو را به پیروزی خواهیم رساند
در مجموع برای آزادی جسمانی رهبر آپو در سطح بینالمللی گامی از کنشها وجود دارد، اما در مرکز این مقاومت بیتردید امرالی قرار دارد. بزرگترین و معنادارترین مقاومت برای دموکراسی و آزادی در تاریخ در امرالی انجام میشود. رهبر آپو این مقاومت را انجام میدهد. اکنون ۲۵ سال و ۶ ماه است که اینطور است. امروز هم این حقیقت آشکار شده است. من بدین وسیله میخواهم این را یک بار دیگر تکرار کنم. کارزار ما برای آزادی یک سال را پشت سر گذاشت. در این روند، کارزار خود را بیشتر به جلو میبریم. حتی بیشتر توسعه و گسترش میدهیم. روشهای خود را برای انجام کارها غنی میکنیم. در اولین سالگرد، ما واقعاً به سطح جدیدی رسیدیم. زیرا پیروزی با این مبارزه حاصل میشود. این مبارزه پیروز میشود. مردم باید این را باور کنند.
ما به عنوان یک خلق، به عنوان یک جنبش مبارزه میکنیم. ما در برابر حملات نظام نسلکشی، سرکوبگر و فاشیستی مقاومت میکنیم. به عنوان یک خلق، رهبر آپو برای این کار پیشاهنگی ما را بر عهده میگیرد. جنبش ما خوب میداند که مقاومت رهبر آپو پیروز خواهد شد. در پایان این مقاومت، کوردها پیروز خواهند شد. هر چه روی دهد، مهم نیست باز هم پیروز خواهند شد. مردم باید این را باور کنند. این واقعیت را باید دید. اگر اینطور نیست، آیا رهبر آپو این مقاومت را پیشاهنگی میکند؟ رهبری که همه چیز را خوب ارزیابی میکند، بررسی میکند و بر این اساس راه و روش ارائه میدهد، تصمیم میگیرد، اگر تصمیم به انجام این مقاومت گرفته است، در برابر این همه هجمه برای آزادی و راه حل دموکراتیک، با قاطعیت مقاومت میکند، باید بدانیم پایان این راه رهایی است، آزادی است، دموکراسی است. یک راه حل دموکراتیک و آزادی برای مسئله کورد وجود دارد. این نیز به معنای پیروزی است. این مقاومت مطمئناً کوردها را پیروز خواهد کرد. در هر صورت او پیروز خواهد شد. فقط بیایید با راه و روشهای غنی پیش برویم، مقاومت را افزایش دهیم. ما پیروز خواهیم شد! ما باید به این اعتقاد داشته باشیم، بر این اساس مطمئن باشید. به همین دلیل است که قبل از هر چیز زنان، جوانان، مردم و کارگران و زحمتکشان ما در اقصی نقاط جهان، دوستان ما باید معنای تاریخی این مقاومت را بدانند. بیایید پیروزی بزرگ را ببینیم.
بنابراین، بدون تردید، همچنان باید به شدت مقاومت کنیم. بیایید مقاومت را افزایش دهیم، آن را گسترش دهیم. قطعا پیروز خواهیم شد. ما این را میدانیم.
گریلا در امتداد یک خط قهرمانانه کامل مقاومت میکند
کسی که خط مقاومت امرالی را بهتر درک میکند و آن را به بهترین شکل اجرا میکند، گریلا است. ما باید این را به خوبی بدانیم. چهل سال است که اینطور است. تمام تحولاتی که به نام هستی، آزادی، دموکراسی، انسانیت تجربه و ایجاد شد، همه به یمن این مقاومت گریلایی بود. با پیشاهنگی مقاومت گریلایی انجام شد. گریلا کرامت، شرف و حیثیت کورد شد. به کوردها آگاهی، سازماندهی، شجاعت و فداکاری داد. کوردها را آموزش و سازمان داد. خلق کورد را به سطحی رساند که بتواند مقاومت کند، بجنگد و مبارزهای فداکارانه برای آزادی انجام دهد. کوردها را زنده کرد، احیا کرد و اکنون نیز قهرمانانه در هر میدانی در امتداد خط مقاومت امرالی برای رهاییاش مبارزه میکند.
در سراسر باکور کوردستان عملیاتهای گریلایی در حال انجام است. کمی پیشتر در اخبارها نیز نشان داده شد. درگیریهای شدیدی در کوهستان باگوک وجود دارد. ارتش فاشیست ترکیه هفتههاست که آنجا را منطقه ممنوعه اعلام کرده و به هیچکس اجازه ورود نمیدهد. در منطقه آمد هم درگیری وجود داشت. در منطقه سرحد درگیری وجود داشت، در واقع در منطقه بوتان که همیشه جریان دارد. در هر منطقهای از زاگرس گرفته تا گَوَر، عملیاتها و درگیریهای گریلایی وجود دارد. مقاومت گریلایی کاملا در امتداد خط قهرمانانه، بر اساس نمایندگی آپویی، روحیه ایثارگری، آگاهی و اراده و بر پایه خط پیروزی ادامه دارد. قبل از هر چیز باید همه این را ببینند. من از این فرصت استفاده میکنم و به گریلاهای قهرمان ما که این مقاومت را انجام میدهند درود میفرستم. یاد و خاطره همه شهدای قهرمانمان را که در باکور مقاومت کردند، جنگیدند و شهید شدند را در شخص رفیق بَروار درسیم با احترام، عشق و قدردانی گرامی میدارم.
ارتش ترکیه هشت سال است که در باتلاق گیر کرده است
وقتی صحبت از مقاومت و جنگ گریلایی میشود، امروز مناطق حفاظتی مدیا برجسته هستند. منطقه اصلی، زاپ، متینا، اکنون یکی از نقاط کانونی این مقاومت هستند. در هفتانین عملیاتهای گریلایی انجام میشود. عملیاتهای گریلایی در خاکورک صورت میگیرند. همه مناطق حفاظتی مدیا صحنه مهمترین مقاومت گریلایی در تاریخ است. این نیروی گریلای مدرن است. فرماندهان قرارگاه مرکزی ما هر از چند گاهی در این زمینه اظهاراتی میکنند. گریلای مدرنیته دموکراتیک را عنوان میکنند. با سبک جدیدی مبارزه انجام میشود. در واقع، این جنگ هماهنگ تیمی و تونلی در یک منطقه خاص را به معنیدارترین و مهمترین شکل تاریخ بر ضد دشمنی انجام میدهد که دومین ارتش بزرگ ناتو است، همه حمایتهایی را که میخواهد از ناتو و حتی از جاهای دیگر دریافت میکند و از هرگونه همکاری و خیانت استفاده میکند و تبهکارگری را در بالاترین سطح انجام میدهد. او (گریلا) این مقاومت را رهبری میکند.
هیچ کس نمیتواند این مقاومت را انجام دهد. ما همیشه این را گفتهایم. در واقع، هیچ ارتشی نمیتواند مانند گریلاها در مناطق حفاظتی مدیا مقاومت کند. نمیتواند یک روز یا یک ساعت این شرایط مقاومت را تحمل کند. دیکتاتوری فاشیستی آکپ-مهپ امید خود را به این امر بسته بود. او گفت: «آنها نمیتوانند تحمل کنند، نمیتوانند در برابر آن مقاومت کنند، ما آنها را شکست خواهیم داد.» با آن امید و شوق حمله کردند. هشت سال منطقه مشخصی را تعیین کردهاند. از بنبستی به بنبست دیگری گرفتار میشوند. همه این مناطق برای آنها به باتلاق تبدیل شده است. آنها نمیتوانند اشغالگری یا الحاق کنند. آنها از انواع سلاحهای شیمیایی، سلاحهای هستهای تاکتیکی استفاده میکنند. آنها تا جایی که توانستند سعی کردند هرکسی را در این جنگ مشارکت دهند. اما گریلا واقعاً در حال تاریخسازی است. او حماسههای قهرمانانه مینویسد. ما باید این واقعیت را به وضوح ببینیم. من یک بار دیگر به این مقاومت درود میفرستم.
برای فرماندهی و نیروی مبارز هپگ و یژا استار که این مقاومت را انجام میدهند آرزوی موفقیت دارم. موفقیتهایشان را تبریک میگویم. اخبار عملیاتها هر روز در مطبوعات منعکس میشود. این باعث افتخار مردم کورد و بشریت است. این یک تقویت روحیه است. تاثیر مثبت میگذارد.
امید آزادی با مقاومت شهدا توسعه مییابد
یاد و خاطره شهدایمان را در شخص فرمانده بزرگمان اورهان بینگول و رفیق روسیدا مِردین با احترام، عشق و قدردانی گرامی میدارم. ما واقعاً باید این شهدا را درست درک کنیم. مطبوعات اطلاعات کافی در مورد رفیق روسیدا مردین و اورهان دادند. تاریخ مبارزه را ایجاد کردند. اینها بسیار مهم هستند، بسیار معنادار. این یک چیز ساده نیست.
گفتن اینکه بخش بزرگی از زندگیشان را بطور آگاهانه و برنامهریزی شده وقف مبارزه گریلایی در امتداد خط آپویی، و برای هستی و آزادی کورد و با شهامت و فداکاری فراوان برای انسانیت و برای هستی و آزادی مردم، فدا کردند، برای پیشاهنگی آن همه چیزشان را فدا کردند... آسان است، اما حالتی است که همه باید به خوبی بدانند که معنی آن چیست و چگونه به دست میآید.
از این لحاظ هر دو رفیق را از نزدیک میشناسم. ما مدت طولانی همراه با آنها کار کردیم، مبارزه کردیم و جنگیدیم، اما جنگ بدون هزینه نیست. با مقاومت، رهبری، شجاعت، فداکاری و دلاوری این شهدا، ذهنیت و نظام فاشیستی، استعماری، نسلکشی ضربه در پی ضربه خورده و در حال شکستن است. امیدهای آزادی در حال رشد است، استانداردهای زندگی آزاد در حال توسعه است، آگاهی آزادی، سازماندهی و عملیات در حال توسعه و گسترش در همه جا، در سراسر کوردستان است. تا زمانی که این مقاومت ادامه داشته باشد، واقعاً گسترش خواهد یافت.
به همین مناسبت این را بگویم. تابستان تمام شد؛ امروز اول سپتامبر است، وارد پاییز شدیم. برخیها برای ما، برای پکک گفتند: «این تابستان به پایان میرسند». برخی نیز گفتند: «حتی اثری از آنها در شمال عراق باقی نخواهد ماند.» حالا انگار دست از سخنشان برداشتهاند و آن را فراموش کردهاند. میگویند تا ماه نوامبر، میگویند زمستان. به عبارت دیگر هفتهها و ماهها و سالهای خدا تمام نمیشود. این داستان سالهاست که همینطور ادامه دارد.
اکنون میتوانم این را بگویم، پکک ایستاده است و تمام قدرت خود را حفظ کرده است. قهرمانانه از هر نظر مقاومت میکند. گریلا مقاومت میکند، رهبری حزب مقاومت میکند، تودهی آن مقاومت میکند. همه آثارش از جمله ادبیات، هنر، همه چیز به موازات هم در یک حالت مقاومتی تمامیتمند و همهجانبه هستند. دوستانش مقاومت میکنند.
برخی خود را متقاعد کردهاند که با این حملات پکک را نابود کنند. این یک اشتباه است. هیچ نتیجهای جز تخلیه توان خود آنها نخواهد داشت. آنها خواهند دید، اما وقتی این را بفهمند، دیگر توانشان تمام شده و تمام خواهند شد. چه چیزی به خرج میدهید؟ پکک دهها هزار مبارز فعال و صدها هزار پتانسیل آماده فعال شدن دارد. بیش از بیست میلیون کورد را هدایت میکند.
مردم ما قطعاً پیروز خواهند شد
او نه صدها هزار، بلکه میلیونها یا حتی دهها میلیون دوست در سراسر جهان دارد. چه کار میکنید؟ چگونه و با چه چیزی چنین جنبشی را نابود میکنید؟ کسانی که این را میگویند فقط در رویاهای خود، خودشان را نابود میکنند. آنها به هر حال آن انقراض را تجربه خواهند کرد و این پایان آنها خواهد بود. من میتوانم این را به وضوح بیان کنم. گریلاهای ما پیشگام پیروز چنین مقاومتی هستند. با رهبری این پیروزی، مقاومت ما و مردم ما قطعا پیروز خواهند شد.
پکک در مسیر پیروزی خود در حال رشد، گسترش و توسعه است. بیشتر بر انسانیت تأثیر میگذارد. آنها میخواهند با نگه داشتن رهبر آپو در امرالی، به اصطلاح نفوذ او را کاهش دهند و تضعیف کنند. اما رهبر آپو تمام دنیا شد. گفت هر جا که دفاعیاتم باشد من آنجا هستم. دفاعیات (وی) اکنون در دست همه، در سراسر جهان است. در دستان زنان، جوانان، کارگران و زحمتکشان از همه نژادها، جوامع و ملتها و نیروهای سوسیالیست انقلابی است. رهبر آپو همه جا هست. در دست، ذهن و قلب همه است. بنابراین آیا میتوان رهبر آپو را در امرالی محاصره کرد و شکست داد؟ کسانی که به این امید و انتظار دارند فقط خودشان را تکذیب میکنند. آیا امکان نابودی پکک وجود دارد؟ به هیچ وجه. پاییز آمد و شکستهایشان یک بار دیگر آشکار شد. شکستهای فاشیسم آکپ-مهپ بار دیگر آشکار شده است. زیرا پکک ایستاده است، قویتر از همیشه و نزدیکتر از همیشه به پیروزی نزدیک است. مبارزه برای آزادی را در هر زمینهای قدرتمندتر و معنادارتر از همیشه انجام میدهد. تا پیروزی ادامه خواهد داد.
مطبوعات آزاد ساکت نخواهد شد
نشست ۱۵ اوت بین عراق و ترکیه مهم است. برخی از تصمیمات آنها در مطبوعات منعکس شد، اما قبل از آن نیز موافق بودند. بلافاصله پس از آن، در ۲۳ اوت، حملهای پستفطرتانه و بزدلانه به اعضای مطبوعات آزاد در سلیمانیه صورت گرفت. شاید یک هفته از توافق نگذشته بود. این حمله بر اساس این اتحاد صورت گرفت. برخی محافل و جنبش مطبوعات آزاد اینها را چنین تعریف و ارزیابی کردند. اینها ارزیابیهای صحیح و دقیقی بود. این اولین اجرای کامل توافق ۱۵ اوت بود. در ۲۳ اوت، آنها ناجوانمردانه و بزدلانه به اعضای مطبوعات آزاد و غیرنظامیان و افراد غیرمسلح در سیدصادق حمله کردند.
فاشیسم به هر حال یعنی ترس. رژیم ترس... خیانت نیز بیش از فاشیسم رژیم ترس است. آنها سعی میکنند با حمله به غیرنظامیان غیرمسلح، قتلعام و ریختن خون آنها بر ترس خود غلبه کنند. آنها سعی میکنند به خود اطمینان دهند. قطعا هیچ چیز دیگری نیست.
بر این اساس، یاد گلستان تارا و هیرو بهاالدین را با احترام و سپاسگزاری گرامی میدارم. یاد و خاطره همه شهدایمان در سلیمانیه را با احترام و سپاسگزاری گرامی میدارم. مطبوعات پاسخ لازم را دادند. مطبوعات آزاد هرگز ساکت نشدهاند. قطعا از این به بعد ساکت نخواهد ماند.
حال میرسیم به نکته دیگر؛ این قراردادها در ۲۲ آوریل امضا شد. یک هفته قبل از ۲۲ آوریل، سودانی نخست وزیر عراق به آمریکا رفت و چند روز در آنجا ماند. او برگشت و اعلام کرد که با ترکیه یک توافق راهبردی خواهد بست. چند روز بعد طیب اردوغان از بغداد و هولیر بازدید کرد. توافقات مورد بحث انجام شد. عراق آن را امضا کرد، دولت عراق چگونه آن را امضا کرد؟ بنابراین سودانی اعلام کرد که وقتی از آمریکا بیاید امضا خواهد کرد، نه از جای دیگری. بنابراین، این تصمیم در آمریکا گرفته شد. درک این موضوع سخت نیست. آمریکا از دولت عراق درخواست کرد و دولت عراق آن را پذیرفت. آنها از آب کوردها به عنوان ابزار معامله برای نسلکشی کوردها استفاده میکنند. به خصوص آکپ، فاشیسم، از این به شیوه بسیار بدی استفاده میکند. آنها عراق و سوریه را در این زمینه تحت فشار قرار میدهند. این موضوع آب فرات و دجله و مسائل انرژی از قدیم وجود داشته است. آنها از اینها به عنوان توجیه استفاده میکنند، اما قطعاً ایالات متحده آمریکا پشت آن است.
این توافق به درخواست ایالات متحده آمریکا انجام شد
آمریکا درخواست کرد، عراق آن را امضا کرد. چرا آمریکا این را میخواست؟ زیرا دولت طیب اردوغان دولتی است که توسط ایالات متحده آمریکا منصوب شده است تا توطئه بینالمللی را به موفقیت برساند. در ترکیه میگویند با انتخابات آمد و در انتخابات پیروز شد. اینها همه داستان، تشریفات است. ربطی به واقعیت ندارد، واقعیت این است که یک مدیریت انتصابی وجود دارد. هنگامی که رهبر آپو در مبارزات امرالی پیروز شد و دولت اجویت شکست خورد، دولت جدیدی لازم بود. آنها به دنبال فردی بودند که بتواند این کار را انجام دهد و او را انتخاب کردند. آنها طیب اردوغان را پیدا کردند، او را با تشکیل حزبی به نام آکپ منصوب کردند... طیب اردوغان نیز با تمام توان در امرالی حمله کرد. پایان او نیز مانند پایان اجویت شد. رهبر آپو در مبارزات امرالی پیروز شد. طیب اردوغان در سال ۲۰۰۵ نیز شکست خورد.
پس از آن نیروهای توطئهگر جایگزین دیگری پیدا نکردند. آنها مدام از طیب اردوغان حمایت کردند. آنها با رئیس جمهور آمریکا دیدار کردند، وزرای خارجه به ترکیه آمدند. آنها همیشه از دولت طیب اردوغان در جنگ در کوردستان حمایت کردهاند. هر کاری کردند، حمله سیاسی کردند، بازی کردند، حمله نظامی کردند، نیرنگ کردند، تحت عنوان این و آن بازی کردند. ولی موفق نشدند. دولت طیب اردوغان به مرز سقوط رسیده است. مهپ دولت باغچلی را به عنوان یک پایه زیر صندلی گذاشتند. این دو سالها با هم حمله کردند. اما موفق نبودند و به مرز فروپاشی رسیدند. این بار بارزانیها به عنوان پایه زیر صندلی دیگر گذاشته شد. این طرح اقدام فروپاشی را با آنها انجام میدهند. با این کار میخواستند پکک را درهم بشکنند و نابود کنند. امید چنین چیزی را داشتند.
ائتلاف اردوغان، باغچلی و بارزانی در هدف خود برای سرکوب پکک شکست خورد
آکپ-مهپ-پدک؛ به عبارت دیگر، ائتلاف طیب اردوغان، باغچلی و بارزانی نتوانست به هدف خود برای موفقیت توطئه بینالمللی و درهم شکستن و نابودی پکک دست یابد. پایههای جدید مورد نیاز بود. این بار آمریکا خطاب به دولت عراق گفت: شما هم از آن حمایت کنید. حالا با آن حمایت حمله میکنند. به عبارت دیگر، آمریکا و ناتو پشت همه این حملات هستند. بنابراین او از آنها اجازه گرفته است. با افزودن دولت عراق به فاشیسم آکپ-مهپ، همکاری و خیانت پدک، اکنون میخواهند حداقل پکک را تضعیف کنند، گریلاها را تضعیف کنند و از نفوذ آن بر سیاست و مبارزه در کوردستان و منطقه بکاهند. هدف همین است. این اتحاد، اتحادی است که بر این اساس شکل گرفته است.
قطعاً این نیروهای توطئهگر بینالمللی هستند که این را ایجاد و هدایت میکنند. افرادی پشت این توطئه هستند. ایالات متحده آمریکا وجود دارد، انگلستان وجود دارد. در واقع با دریافت اجازه از آنجا انجام میشود. ناتو بیشترین حمایت را ارائه میکند. دانستن آن کاملا ضروری است. عدهای فکر میکنند که طیب اردوغان این کار را میکند، دولت باغچلی این کار را میکند، آنها تصمیم میگیرند. اما این امرحکایتی بیش نیست! آنها همچنین خود را متورم و مبالغه میکنند. انگار خودشان این کار را میکنند.
این ربطی به واقعیت ندارد. آن نیروها پشت آنها هستند. چرا این کار را میکنند؟ آنها در ترکیه مداخله خواهند کرد. آن را جراحی خواهند کرد. سیستم اینگونه کار نمیکند، تناقضها و تضادهای درونی آن بسیار عمیق است. بنابراین در عراق دخالت کردند، از افغانستان شروع کردند، در سوریه دخالت کردند. آنها کل خاورمیانه را به منطقه جنگی تبدیل کردند. اما آنها نمیتوانند بر بحران و هرج و مرج فائق آیند. آنها نمیتوانند برونرفت یا راهحلی بیابند. نقطه کانونی مهم جنگ، ترکیه است. آنها در ترکیه مداخله خواهند کرد. آنها تغییراتی را در راستای منافع خود ایجاد خواهند کرد. اما زمانی که پکک وجود دارد نمیتوانند این کار را انجام دهند. آنها میترسند. آنها میگویند: «اگر ما مداخله کنیم، پکک پیروز خواهد شد. اگر بخواهیم در ترکیه دولت را تغییر دهیم، ترکیه نیز از این موضوع سود میبرد و پیروز میشود.» چگونه؟ آنها صدام حسین را بیش از ۱۰ سال در قدرت در بغداد نگه داشتند. رهبر آپو و پکک وجود دارد. اگر ما آن را دنبال کنیم، پکک به باشور کوردستان و عراق گسترش خواهد یافت. توطئه بینالمللی را با مذاکره انجام دادند. آنها رهبر آپو را تحت سیستم امرالی قرار دادند. پس از آن توانستند به بغداد حمله کنند. اکنون برای مداخله در ترکیه در راستای منافع خود، میخواهند پکک را از حالت مانع در برابر تحقق خواستههایشان دربیاورند.
آنها به هشدارهای رهبر آپو گوش نکردند
آنها میترسند. میترسند که پکک یک آلترناتیو، مدرنیته دموکراتیک، سیستم آلترناتیو ایجاد کند و دموکراسی را به ترکیه دموکراتیک، خاورمیانه و جهان بر اساس آزادی کوردها گسترش دهد و رهبری خود را توسعه دهد. به همین دلیل با هم به پکک حمله میکنند. این یک واقعیت آشکار است. درک این موضوع سخت نیست. وگرنه طیب اردوغان و دولت باغچلی چه قدرتی دارند؟ اینها در واقع افراد ناشناخته هستند. برخی از احمقها را در ترکیه شستشوی مغزی دادهاند، بر همین اساس از آنها پیروی میکنند وبرایشان کف میزنند. چنین اوباش فاشیستی تشکیل شده است. در غیر این صورت چیزی فراتر از آن وجود ندارد. کوردستان را اشغال میکند، در بعشیقه مستقر میشود، کرکوک را تسخیر خواهد کرد، روژاوا را اشغال خواهد کرد، حاکم این همه منابع انرژی خواهد بود. پس آیا میتوانند فریب دهند؟ اگر میتوانستند این را به خورد ترکیه بدهند، چرا جنگ جهانی اول اتفاق افتاد؟ چرا این جنگ یک قرن در خاورمیانه به راه انداخته شد؟ آیا چیزی وجود دارد که بتوان آن را منطقی توضیح داد؟
بعضیها فکر میکنند که میتوانند فریب دهند و (این کار را) به ترکیه دادهاند. مهم نیست! تمام اینها یک بازی است، طبق برنامه در حال انجام است. بازی علیه ترکیه در حال انجام است. اما ترکیه برای درک این موضوع به یک مغز متفکر نیاز دارد. ما نمیتوانیم این را پیدا کنیم. رهبر آپو سالها در جریان مذاکرات درباره این موضوع توضیح داد و فریاد زد. او هشدار داد که بازی وجود دارد، توطئه وجود دارد، شما با فاجعه روبرو خواهید شد. آنها گوش نکردند، کسی متوجه نشد، آنها از آن حمایت نکردند.
اکنون نه در آستانه فاجعه هستیم، نه نزدیک به آستانه فاجعه، بلکه تقریباً در میان آن هستیم. آکپ-مهپ ترکیه را با سیاستهای کوردستیز کنونی خود به چنین فاجعهای سوق داده است. آنها هنوز از این حمایت میکنند، هنوز کسی فعالانه با آن مخالف نیست. در چنین شرایطی راهحل چیست، چاره چیست؟ تنها راهحل، دموکراتیک کردن ترکیه بر اساس آزادی کوردها است. این راهحل ترکیه، راهحل خاورمیانه، راهحل جهان است. اگر کسی هست که به دنبال صلح باشد، تنها خالق آن رهبر آپو است. کنفدرالیسم دموکراتیک، راهحل پارادایم کنفدرالیسم دموکراتیک مبتنی بر خودمدیریتی دموکراتیک، که توسط رهبر آپو ایجاد شده است، راهحل مدرنیته دموکراتیک است.
نجات ترکیه در دستان رهبر آپو است. آنچه به فاجعه میانجامد آکپ-مهپ است. لازم است که بتوانیم این را ببینیم و بفهمیم. بر این اساس بارها به عنوان جنبش، پروژههای راهحلی را مطرح کردهایم و به صورت بیانیههایی ارائه کردهایم. ما به تلاش خود ادامه خواهیم داد. ما ناامید نیستیم، اما در ترکیه هیچ واکنشی به این موضوع صورت نگرفت. حتی محافل ترکیه که خود را چپگرا، سوسیالیست دموکرات میخوانند، نتوانستند این واقعیت را درک کنند. آنها نتوانستند این بازی را ببینند. جهپ تمایل دارد بخشی از این امر باشد. از این راه کجا خواهی رفت؟ چه چیزی را نجات خواهید داد؟ شما هرگز بیش از توسعه آنها نخواهید بود. اکنون این وضعیت وجود دارد، مسئله واقعی این است. در واقع اگر آنها شرایط را درک میکردند، اگر موضعگیری و مبارزه علیه این جریان فاجعهبار در ترکیه صورت میگرفت، مسلماً این همه خونریزی نمیشد. راهحلها زودتر ایجاد میشد. مردم بصورت خواهرانه-برادرانه و بدون تجربه این همه ظلم، ستم و استثمار میتوانستند به زندگی دموکراتیک دست یابند.
ننگ بر کسانی باد که نظارهگر این پستفطرتها هستند
توضیح بیشتر در مورد پدک به خصوص بارزانیها واقعا ضروری است. باید قابل درک باشد. در این راستا، فریب و دسیسهبازی پنهانی در اینجا بیشتر وجود دارد. دقت کنید؛ برای مثال، عشایر برادوستی، رِکانیها، نِروَهیها، بَرواریها، سیندیها؛ روستاها و خانههای دهها قبیله به دست پدک در حال سوختن است. پدک بیشترین حمایت را از جمهوری ترکیه میکند. اراضی در حال سوختن است، روستاها در حال سوختن و ویران شدن هستند، باغها در حال نابودی هستند، مردم از خانههای خود آواره میشوند. یک قتلعام کامل وجود دارد.
تصاویری از غزه نشان داده شده است. بیایند ببینند فاجعه انسانی چگونه میباشد، به متینا نگاه کنند، زاپ را ببینند، هفتانین را ببینند، برادوست را ببینند. روستاییان کورد با وجود همه ممنوعیتهای مطبوعاتی برخاسته و فریاد اعتراضی سرمیدهند. آنها میگویند: «ما به سختی توانستیم فقط جان خود را نجات دهیم.» آنها نه توانستند وسایل خود را، هیچ چیزشان را خلاص کنند.
در مقابل، بارزانیها متورمتر میشوند. بزرگ میشوند. خاندانشان بزرگتر شد. هولیر و جاهای دیگر را گرفتند. آنها تبدیل به یک جامعه ثروتمند شدند. این آمار ۱۰ سال پیش است. نچیروان بارزانی یکی از ۱۰۰ فرد ثروتمند جهان است. ۱۰ سال گذشته است، او احتمالاً یکی از ۵۰ ثروتمندترین افراد در حال حاضر شده است. مسرور بارزانی نیز احتمالا او را تعقیب میکند. یعنی اینقدر دزدی کردند. آنها ۳۵ سال تمام امکانات باشور کوردستان را ضبط کردهاند. این در حال حاضر در مطبوعات و در نقاط مختلف جهان نوشته میشود. نیازی به گفتن آن نمیبینیم.
چگونه میتوان به این فرصت داد، چگونه ساکت ماند؟ چگونه میتوان نظارهگر این وضعیت بود؟ کسانی که این همه تخریب میکنند واقعا پستفطرت هستند. آنها فرومایه هستند، اما ننگ بر کسانی باد که نظارهگر این پستفطرتها هستند. این وضعیتی نیست که بتوان آن را تماشا کرد.
پدک دستش به خون هزاران مبارز آزادی آغشته است
همکاری میت-پدک یا پاراستن چیز جدیدی نیست. از زمان تأسیس آنها وجود داشته است. این همکاری برای چندین دهه در سطح بسیار پیشرفتهای بوده است. این را همه میدانند. حتی خودشان نیز در مقامی نیستند که این موضوع را انکار کنند. بارها به صراحت گفتند. علاوه بر این، از سال ۲۰۱۸، در واقع این اتاقهای تحقیقات مشترک و اتاقهای عملیات مشترک در پیشرفتهترین سطح اجرا شدهاند.
پاراستن مسئول است و در تمام حملاتی که از سال ۲۰۱۸ در ۶ سال گذشته در مناطق حفاظتی مدیا رخ داده است، دست دارد. آن را به مطبوعات ترکیه میدهند و از آن خبر میسازند. اینکه بر اساس همکاری میت با نیروهای مسلح، «ما حملات زیادی انجام دادیم و اعضای پکک را نابود کردیم.» این میت نیست که این حملات ترکیه را انجام میدهد. میت در باشور کوردستان وجود ندارد. پاراستن وجود دارد. میت و پاراستن با هم همدست هستند، آنها در هم تنیده شدهاند. پاراستن همه گزارشها را میدهد. پاراستن تمام اطلاعات را جمعآوری میکند. بر این اساس قتلعام در پی قتلعام انجام دادند. نه تنها دستانشان، بلکه تمام بدنشان در حمام خون غرق شده است.
در این ۶ سال نه دهها، صدها، بلکه هزاران مبارز آزادی را قتلعام کردند. ما هنوز این مسائل را توضیح ندادهایم. ما در موقعیتی هستیم که توضیح دهیم. ما در موقعیتی هستیم که بتوانیم شواهد زیادی را نشان دهیم. من نمیگویم ده یا صد؛ تمام حملاتی که در نتیجهی آن هزاران مبارز آزادی شهید شدند و جمهوری ترکیه گفت «اینقدر قتلعام کردم» با اطلاع پاراستن اتفاق افتاد. بله با نام میت ارائه شد اما پاراستن همه این اطلاعات را به میت داد. ما همه اینها را مستند داریم. ما این را نمیگوییم که کسی را مقصر بدانیم. بنابراین، این وضعیت جدیدی نیست. سالهاست که اتفاق میافتد و بر اساس پستفطرتانه و دونمایهترین همکاری و همدستی اتفاق میافتد.
حالا نکته مهم اینجاست. الان نقاب بارزانیها افتاده است. معلوم است که در درون چه نوع همکاری و خیانتی هستند. اما این فاشیسم آکپ-مهپ میخواهد کمی حیلهگری روستایی کند. او دید که حمایت خیانت به آنها کمی بیشتر فرصت و تنفس میدهد، تبهکاران کمی بیشتر به آنها فضای تنفسی و فرصت میدهند و آن تبهکاران تحت لوای مزدوران (محافظان روستا) کمی به آنها زمان میدهد. اکنون آنها سعی دارند نیروهای مشابهی مانند بارزانیها را در باکور ایجاد کنند.
آنها میخواهند هوداپار را به تبهکارانی در پوشش سیاسی و نظامی باکور تبدیل کنند
اخیرا در آهلات، کسانی که با طیب اردوغان و باغچلی دست دادند و خود را «حزب کورد» میخواندند، که ما آنها را حزبالکُنترا مینامیم، آنهایی که خود را هوداپار مینامیدند که زمانی با عنوان حزبالله شناخته میشدند و برخی از محافل اطراف آنها، میخواهند درست مانند بارزانیها در باشور کوردستان آنها را به تبهکارانی در پوشش سیاسی و نظامی جدید باکور تبدیل کنند، درست مانند پدک. این یک واقعیت واضح است. اکنون این یک خطر جدی است. همه باید این را ببینند.
در این زمینه باید به این محافل هشدار داد. هر از چند گاهی هشدار میدادیم. به عبارت دیگر همکاری و خیانت باعث شد کوردها از ۱۰۰ سال پیش شکست بخورند. اکنون، کسانی که آن تاریخ، آن تاریخ شوم را تکرار میکنند، به عنوان بدترین و تاریکترین انسانهای تاریخ یاد میشوند. آنها نباید در چنین شرایطی باشند. پکک این اجازه را نخواهد داد. آنها باید از تحمیل این کار دست بردارند. وگرنه هم تاریخ و هم جامعه آنها را نفرین میکند و نفرینشدهترین انسان تاریخ میشوند. از کسانی که فریب اینها را میخورند دوری کنند. این وضعیت چه ربطی به میهندوستی کوردی دارد؟ گویی کشتارهای در باکور کافی نبود، کوردها چه نسبتی با فاشیسم آکپ-مهپ میتوانند داشته باشند که هر جا کوردها در باشور و روژاوا هستند قتلعام میکنند؟ فقط به آنها میگویند کورد هستید؟ به خصوص، مگر چنین میهندوست یا ملیگرایی میتواند باشد؟ فاشیستی مثل دولت باغچلی. هیچ کس در ترکیه دست او را نمیگیرد. گرفتن دست او و بلند کردنش در این فرآیند به چه معناست؟ چرا دست کسی که هر روز به کوردها فحش میدهد و قتلعام میکند را میگیرد؟ آیا اصلا خجالت نمیکشد، این را نمیفهمد؟ این یک بازی برای وادار کردن کوردها به جنگ با کوردها است. همانطور که در گذشته، یک قرن پیش، انجام دادند و در روند لوزان موفق بودند، اکنون نیز میخواهند همین کار را تکرار کنند. برخی از مردم اکنون در تلاش هستند تا نقش شوم همکاری و خیانت را در آن زمان بازی کنند. آنها باید از این موضوع دوری کنند. در غیر این صورت ضرر خواهند دید. پس مبارزه آزادی این اجازه را نمیدهد. بر این اساس من نیز به مردممان فراخوان میدهم. این بزرگترین خطر است. بدترین بازی است. این واقعیت را ببینیم. باید موضع روشنی نسبت به اینها وجود داشته باشد. باید یک موضع شفاف و قاطعانه وجود داشته باشد. رهبر آپو گفت؛ «بیایید اینگونه همدستان و خائنین را در تُف (آب دهان) خود غرق کنیم.» آنها نباید بتوانند به خیابان بیایند. آنها نباید بتوانند میان جمع بیایند. باید به آنها تف کرد. همکاری و خیانت مستحق خفه شدن است. توسعه مبارزه آزادی و رساندن آن به پیروزی بدون غرق کردن آنها ممکن نیست. شکست دشمن استعمارگر و نسلکش بدون غرق کردن آنها ممکن نیست. زیرا آنها بزرگترین محافظ و تقویتکننده دشمن هستند. از این حیث مبارزه با ذهنیت و نظام فاشیستی، استعماری، نسلکشی با مبارزه با همکاریگرایی و خیانت آمیخته است و مطلقاً از یکدیگر منفصل نیستند. آنها مانند گوشت و ناخن به هم متصل هستند.
بر این اساس همه باید حساس باشند. قطعاً نباید اجازه داد و یا به بازی جدید بارزانی در باکور فرصت ظهور داد.
ما باید در مورد جنگ برای صلح صحبت کنیم، نه صلح
اول سپتامبر در واقع روز جنگ بود. بنابراین آنها آن را «روز صلح» نامیدند، اما در ۱ سپتامبر ۱۹۳۹، فاشیسم هیتلر از مرز عبور کرد و به لهستان حمله کرد. اینگونه بود که جنگی به نام جنگ جهانی دوم آغاز شد. به عبارت دیگر، آن جنگ بزرگ فاجعهبار که ۶ سال به طول انجامید و باعث کشته شدن بیش از ۵۰ میلیون نفر شد، با حمله هیتلر در ۱ سپتامبر ۱۹۳۹ آغاز شد. محافل سوسیالیست، مترقی و دمکراتیک برای معکوس کردن این امر، روز صلح را اعلام کردند. برای پایان دادن به جنگ و رسیدن به صلح.
درخواستهایی برای صلح وجود دارد، اما همانطور که شما اعلام کردید، جنگ وجود دارد. و این برای سالها، دههها ادامه دارد. هیچ نشانهای مبنی بر اینکه چه زمانی تمام میشود، وجود ندارد. در چنین فضای جنگی چگونه میتوان از صلح صحبت کرد؟ فقط اگر در یک جنگ بزرگ برای صلح بجنگید، میتواند معنی داشته باشد. در غیر این صورت هیچ کس با گفتن «من صلح میخواهم، پس صلح خوب است، همه باید از جنگ دست بکشند» دست از جنگ بر نمیدارند. جنگ تمام نمیشود. با این حال، به همان اندازه که آنها خواهان جنگ هستند، کسانی که مخالف جنگ هستند و خواهان صلح هستند باید برای آزادی و دموکراسی در برابر این جنگ مبارزه کنند تا صلح برقرار شود.
صلح تنها با دموکراسی و آزادی حاصل میشود. آیا در جایی که آزادی و دموکراسی وجود ندارد، صلح برقرار میشود؟ البته که نه. بنابراین، کسب آزادی و دموکراسی، جنگ و مبارزه برای آزادی و دموکراسی ضروری است. این بزرگترین جنگ برای صلح است. در شرایط امروز ما باید از جنگ برای صلح صحبت کنیم نه صلح. بدیهی است که بزرگترین پیشگام، رهبر، نماینده و نیروی راهحل جنگ برای آزادی و دموکراسی، رهبر آپو است. کسانی که میخواهند این کار را انجام دهند باید این پیشاهنگی را ببینند، رهبری را ببینند. آنها باید حول مبارزه او گردهم آمده و متحد شوند. این باید به خصوص در ترکیه صورت بگیرد.
صلح بدون دموکراتیزاسیون وجود ندارد
ترکیه بیش از هر چیزی به صلح نیاز دارد. ذهنیت و نظام کوردستیز و اخیراً فاشیسم آکپ-مهپ، ترکیه را در جنگ کوردها به کشوری که هیچ معیار، اخلاق و حقوقی را نمیشناسد و گوش نمیدهد تبدیل کرده است. همه نقاط ترکیه را به حمام خون تبدیل کرد. البته برای جلوگیری از این امر، تحمیل صلح در ترکیه ضروری است. پس چگونه این اتفاق میافتد؟ آزادی و دموکراسی باید تحمیل شود. بدون آزادی کوردها و بدون دموکراتیزه شدن ترکیه صلحی وجود نخواهد داشت.
صلح با اینها مثل گوشت و ناخن در هم آمیخته است. بنابراین، برای برقراری صلح، باید بگوییم، بیایید برای جنگ برای آزادی و دموکراسی، برای جنگ ضدفاشیستی بسیج شویم. همه دوستداران صلح باید در چنین مقاومت و مبارزه بزرگ ضد فاشیستی شرکت کنند و با توسعه جبهه یا اتحاد مقاومت ضد فاشیستی که هدف آن نابودی فاشیسم آکپ-مهپ است، باید مبارزه بزرگی برای آزادی و دموکراسی را توسعه دهند.
ترکیه بیشتر از نان و آب به این نیاز دارد. قدرت دستیابی به این امر، کوردها هستند. آنها با تمام توانشان میجنگند. تمام مبارزات آنها در واقع مبارزه برای آزادی و دموکراسی است. برای کوردها آزادی میخواهد، برای ترکیه، خاورمیانه و جهان دموکراسی میخواهد. این به معنای مبارزه برای صلح است. پیشگام این رهبر آپو است.
نیروهای آزادی و دموکراسی ترکیه، جنبشهای زنان و جوانان باید قویتر با این مبارزه متحد شوند. همه کسانی که میگویند ضد فاشیست هستند باید این حقیقت را ببینند، با این نیروها متحد شوند، جنبش ضد فاشیستی را واقعاً رشد و توسعه دهند، و سعی کنند ترکیه را از این فاجعه آکپ-مهپ نجات دهند.
جنگ جهانی سوم یک واقعیت است. این جالب است. بعضیها به قول خودشان استخوان ندارند (بیاصول هستند)، فکرشان بیاستخوان است. آنها همیشه میگویند «جنگ خواهد شد». طیب اردوغان برخاسته و گفت: «جنگ جهانی ممکن است در راه باشد، باید آماده شویم.» حالا همه تکرار میکنند، مقدمات جنگ فراهم شده است. جنگ دهها سال است که ادامه دارد. بنابراین دههها جنگ وجود داشته است. انسانها چطور نمیتوانند این را ببینند؟
جنگ جهانی اول چگونه به پایان رسید؟ با انقلاب اکتبر به پایان رسید. جنگ جهانی دوم وضعیت متفاوتی بود که در آن محیط شکل گرفت. اما این انقلاب اکتبر و اتحاد جماهیر شوروی بود که نظام مدرنیته سرمایهداری را از تضادها، درگیریها و جنگهای داخلی خود بیرون آورد تا جهان را دوباره تقسیم و تسهیم کند و به استثمار بیشتر آن بپردازد. اتحاد جماهیر شوروی فروپاشید و جنگ دوباره شروع شد. ما آن را جنگ جهانی سوم نامیدیم. رهبر آپو اینگونه ارزیابی کرد. بحران و جنگ خلیج فارس در سال ۱۹۹۰ وجود داشت. این جنگ از آن زمان تاکنون ادامه دارد.
اگر انسان در میان جنگ نباشد، اگر انسانها جنگ را تجربه نکنند، آن را درک نمیکنند. هر از گاهی، وقتی موقعیت متفاوتی پیش میآید، در موقعیتی قرار میگیرند که مسائل را بر اساس شرایط خودشان ارزیابی میکنند. رهایی از این امر ضروری است. برخی میگویند «تدارکات هنوز در حال انجام است». برخی میگویند که از اوکراین شروع شد. اینطور نیست. واقعیتی از جنگ جهانی وجود دارد که از ابتدای سال ۱۹۹۰ به مدت ۳۵ سال در جریان است.
شرایط سال ۱۹۲۳ دیگر اتفاق نخواهد افتاد
این جنگ کجا اتفاق افتاد؟ در سراسر خاورمیانه. هر جا که جنگ جهانی اول اتفاق افتاد، کسانی که کنجکاو هستند، تاریخ جنگ را مطالعه کنند. آنها خواهند دید که جنگ جهانی سوم در آنجا ادامه دارد. همه سرزمینهای عثمانی، از افغانستان، یمن تا لیبی، از آنجا تا عراق و سوریه، دوباره در حال جنگ هستند. به اصطلاح جنگ جهانی سوم با در نظر گرفتن ۱۰۰ سال توسعه پس از سیستم ایجاد شده توسط انقلاب اکتبر فرو ریخت، در واقع جستجویی است برای رساندن به نتیجه وضعیت جنگ جهانی اول که با انقلاب اکتبر به گونهای متفاوت به پایان رسید. در آن زمان جستجوی کسانی که جنگ اصلی را آغاز کردند به دلیل انقلاب اکتبر به نتیجه نرسید. نه جبهه آلمان و عثمانی و نه جبهه انگلیس و فرانسه به اهداف اتحاد خود نرسیدند. چرا؟ زیرا یک جایگزین در روسیه متولد شد. از آن میترسیدند. آنها مجبور بودند برای جلوگیری از آن سازشهای مختلفی بین خودشان انجام دهند. جمهوری ترکیه در چنین شرایطی متولد شد. به این ترتیب معاهده لوزان شکل گرفت. آنها همچنین فکر میکنند که خیلی خوب جنگیدند، آنرا جشن میگیرند و پیروزیهایی را کسب کردهاند. چنین چیزی وجود ندارد. آنها به خوبی از این دوره استفاده کردند. آنها سیاست را به خوبی ارزیابی کردند. جنبش کمالیستی نیز تا حدودی مقاومتهایی از خود نشان داد. او در آن شرایط این نتیجه را گرفت.
شرایط سال ۱۹۲۳ دیگر تکرار نخواهد شد. طیب اردوغان میخواهد مطابق آن دوره عمل کند. او در حال بررسی و پیگیری عبدالحمید است. او سعی میکند فکر کند که آیا دوباره چنین اتفاقی میافتد و من تبدیل به عبدالحمید دوم یا مصطفی کمال دوم میشوم، اما بیهوده است.
جنگ در مناطق دیگر، جنگ اوکراین، گسترش جنگ به دریای سیاه است. جنگ جهانی اول نیز در واقع گسترش یافته بود. تنشها و درگیریهای اقیانوس آرام به اینها مربوط میشود. این جنگ را باید دید. اگر کسانی که این جنگ را تحلیل میکنند بگویند که جنگ جهانی دوم با استفاده از بمب اتم به پایان رسید. پس، جنگ جهانی بعدی تنها در صورت استفاده از بمب اتمی رخ خواهد داد، یا ما آن را جنگ جهانی مینامیم؛ چیزی در مورد آن نمیگویم. بمب اتمی در آن سطح هنوز استفاده نشده است، اما بمبهای هستهای در سطح تاکتیکی در همه جا استفاده میشود. آنهایی که کنجکاو هستند بیایند تا به آنها نشان دهیم که چگونه در زاپ استفاده میشود.
به همین دلیل این جنگ به همین منوال ادامه دارد. این اساساً در غزه اتفاق افتاد. آنها در اینجا مردم فلسطین را قربانی میکنند. حالا میگویند به لبنان و سوریه سرایت خواهد کرد.
تمام جاهایی که در جنگ جهانی اول مرکز جنگ بوده و مرکز جنگ خاورمیانه بودند، اینک همینطور است. و این به طور فزایندهای گریبان ترکیه را خواهد گرفت. در حال پیشروی برای متمرکز شدن بر ترکیه است. عدهای این را در ترکیه دیدند و فهمیدند. مرکز آنجاست. تحولات پس از ۱۹۱۸ ناپدید میشود، ترکیه به مرکز و کانون جنگ تبدیل خواهد شد.
تنها راه برای بقای ترکیه جبهه دموکراسی است
آنها از این موضوع آگاه هستند. آنها سعی دارند برای جلوگیری از این امر، جنگ اسرائیل و ایران را آغاز کنند. حماس و اسرائیل جنگ را آغاز کردند. حزبالله و اسرائیل در تلاش برای شروع جنگ هستند. آنها میخواهند با تمام توان از نزدیک شدن جنگ به ترکیه جلوگیری کنند اما بیهوده است! آنها قادر به انجام این کار نخواهند بود. این را به صراحت بیان کنیم. این جنگ خواهد آمد و بر ترکیه متمرکز خواهد شد. ترکیه مرکز جنگ خواهد بود. تنها چیزی که ترکیه را از این وضعیت نجات میدهد، دموکراسیسازی بر اساس آزادی کوردها و ایجاد وحدت دموکراتیک با خلقهای منطقه، حرکت به سمت کنفدرالیسم دموکراتیک خاورمیانه و سازماندهی یک جبهه دموکراسی، یک جبهه صلح در برابر این جنگ است. این تنها راه برای بقای ترکیه است.
هیچکس با هیچ روش و شکل دیگری نمیتواند از این جنگ در امان بماند. آنها نیز مانند طیب اردوغان، با گسترش به سوریه و عراق، وارد جنگ میشوند. کسانی که این جنگ را به راه انداختهاند در واقع از طیب اردوغان به عنوان یک عامل استفاده میکنند. بالاخره نوبت به ترکیه میرسد. بعد میگویند «بیا» یعنی «حساب بده». میگویند: «بله، صد سال است که این کارها را کردهای، اما دیگر این دوران به سر رسید.»
من فقط بیان کردم؛ در واقع این رهبر آپو بود که این را پیشبینی کرد. وی میزان مضر بودن این امر برای مردم را ارزیابی کرد، سعی کرد از آن جلوگیری کند، افکار جایگزین را توسعه داد، پروژههای سیاسی را توسعه داد و اراده برای راهحل را نشان داد. اما ممانعت شد و هنوز هم ادامه دارد. این حمله توطئه بینالمللی یک حمله برای جلوگیری از این است. اینکه ۴۲ ماه است که هیچ اطلاعی از وضعیت رهبر آپو دریافت نشده است، در واقع برای عملی کردن این سیاست است. به همین دلیل است که حتی جلوی یک کلمه رهبر آپو را میگیرند تا جلوی پیشرفتی را بگیرند که جلوی این فاجعه را میگیرد.
همه باید این را به وضوح ببینند و درک کنند. ما چنین صلحی میخواهیم، با گفتن این و آن نمیتوان به این امر رسید. این امری جدی است. همه به خود بیایند. بیایید سرمایهداری را درست درک کنیم. مناسبات درونی نظام مدرنیته سرمایهداری را به درستی درک کنیم. جنگ جهانی اول را بخوانیم و بررسی کنیم. تحولاتی که طی این ۱۰۰ سال اتفاق افتاده... پس حد و مرز ترکیه برای به چالش کشیدن اسرائیل و راهاندازی یک پروژه جاده انرژی جدید علیه اسرائیل چیست؟ اسرائیل نوک افراطی سرمایهداری است. تمام آمریکا و انگلیس پشت سر او هستند. آیا اسرائیلی در کار است؟ آنها هستند.
از این نظر، وضعیت کنونی نیازمند درک دقیقتری است. ما نباید در مورد واقعیت این جنگ جهانی سردرگم شویم. همه باید از گفتن «تدارکاتی خواهد شد، بعداً میآید، این و آن» دست بردارند. خطر بزرگ است. ما برای جلوگیری از این خطر میجنگیم. ما برای جلوگیری از عواقب شدیدتر خطر و در صورت امکان برای رسیدن به صلح و دموکراسی مبارزه میکنیم. همه این را بفهمند. کسانی که واقعاً این را میخواهند باید از این نیرو حمایت کنند. این وعده ماست، این دعوت ماست، این فراخوان ماست.
به آسیبهای زیستمحیطی نباید فرصت داد
استثمار انسان از انسان به موازات استثمار و فشار بر طبیعت است. بنابراین ستم فاشیستی به معنای استثمار تروریستی، ستم و استثمار زنان توسط ذهنیت و نظام مردانه است و از سوی دیگر به معنای حمله و استثمار علیه طبیعت است. دستیابی به این امر بر اساس زندگی آزاد جامعه، مدیریت دموکراتیک و آزادی زنان به معنای صلح با طبیعت، ارتباط با طبیعت، دانستن نحوه تغذیه از طبیعت و دانستن چگونگی زندگی با طبیعت است. تخریب طبیعت در واقع به معنای توسعه ظلم و استثمار، دیکتاتوری فاشیستی، نظام مردانه و اشغالگری به میزان حداکثری است. بنابراین، همانطور که ما آزادی زنان را میخواهیم، آزادی جامعه را میخواهیم، ما دموکراسی میخواهیم. ما فقط در یک طبیعت مناسب میتوانیم به این امر دست یابیم. به همین دلیل است که ما نیاز به بسیج و مبارزه با حملاتی داریم که محیطزیست ما را، این طبیعت را ویران میکنند، غارت میکنند، میسوزانند و به نابودی میکشانند -که نیروگاههای هیدروالکتریک آبی میسازند، دنبال مواد معدنی میگردند، کشور را غیر قابل سکونت کردهاند، جامعه را به وضعیتی که قادر به تولید نیست درآوردهاند، همیشه مسموم میشود- چگونه میتوانیم بدون هوا، بدون امکان برای تولید اقتصادی، بدون خاک، محیطزیست و سرسبزی زندگی کنیم؟ موجودات زنده چگونه میتوانند وجود داشته باشند؟ به هیچوجه نمیتوانند. اینها برای سود حداکثری برخیها از بین میروند. ما نباید اجازه دهیم این اتفاق بیفتد.
همه باید مقاومت کنند. آگاهی بیشتری لازم است. جنبشهای محیطزیستی اجتماعی، آگاهی، سازماندهی و کنشها باید بیشتر توسعه یابد.
ما برای هر موضعگیری و مبارزه بر این اساس اهمیت زیادی قائل هستیم. همه مردم ما، همه روستاییان، همه دهقانانشان، در هر کجا که هستند، باید از زمینهای خود محافظت کنند، همانطور که از وجود خود محافظت میکنند. کاملا ضروری است که اجازه ندهیم این سیستم فاشیستی، استعمارگر و نسلکشی طبیعت را غارت کند.
ما به همه مبارزاتی که بر این اساس انجام میشود درود میفرستیم. همه کسانی که خود را آزادیخواه و دموکراتیک مینامند باید حمایت و مشارکت کنند. مشارکت کم است. ضعیف باقی میماند. بیشتر اوقات به خودش محدود میماند. روستاییان مقاومت بسیار ارزشمند و معناداری انجام میدهند، اما نمیتوانند همبستگی و حمایت کافی پیدا کنند. اینطوری قابل قبول نیست، همه کسانی که خود را یک آزادیخواه، یک سوسیالیست دمکراتیک یا عضو سیاست دموکراتیک میدانند، باید بیش از هر چیز از این عرصه محافظت کنند. اولویت باید اینجا باشد.
آزادی اجتماعی مبتنی بر آزادی زنان و حفاظت از طبیعت در هم تنیده شدهاند. آنچه باید با هم انجام شود همان چیزی است که باید به دست آورد. در این راستا، باید بر رویکردهای ضعیف کنونی غلبه کرد، مبارزه اکولوژیک را در هر زمینه سازماندهی و مؤثرتر کرد و از این جبهه به مبارزه بسیار مؤثرتر با فاشیسم پرداخت.
فراخوان ما خطاب به همه زنان، همه مردم ما، همه خلقهای ترکیه است. زیرا فاشیسم آکپ-مهپ دشمن طبیعت، دشمن جنگل، دشمن سرزمین و همچنین دشمن انسان، دشمن خلقها، دشمن زنان، دشمن کوردها است. اکنون باید جلوی این خصومت گرفته شود.