کالکان: ما مبارزه با توطئه بین‌المللی را بیشتر جهانی خواهیم کرد-تکمیلی-

دوران کالکان، عضو کمیته اجرایی پ‌ک‌ک، با اشاره به اینکه واقف بودن بر فروپاشی نظام امرالی به طور فزاینده‌ای در حال گسترش است، گفت: ما این مبارزه را چند وجهی کرده و آن را به مبارزه جهانی برای آزادی، مبارزه اساسی برای دموکراسی تبدیل خواهیم کرد.

کالکان تاکید کرد: آزادی فیزیکی رهبر خلق کورد عبدالله اوجالان و شکست کامل توطئه بین‌المللی در گرو برچیدن نقاب از چهره‌ی نیروهایی است که مسئله کورد را بوجود آورده‌ و توطئه بین‌المللی را طراحی و اجرا می‌کنند؛ حل مسئله کورد، دموکراتیزاسیون ترکیه و خاورمیانه و توسعه انقلاب دموکراتیک نیز در پیوند با مبارزه می‌باشد و گفت: تا زمانی که امرالی، نظام شکنجه، انزوا و نسل‌کشی وجود داشته باشد، توطئه ادامه خواهد داشت. اما با آزادی فیزیکی رهبر آپو، توطئه بین‌المللی از بین می‌رود. این به معنای حل مسئله کورد است.

در برنامه ویژه‌ای که از تلویزیون مدیا هابر پخش شد، دوران کالکان، عضو کمیته اجرایی پ‌ک‌ک، مشاهدات قابل توجهی در مورد انزوایی که وارد بیست و پنجمین سال خود شده است و پیامدهای آن، حمله نسل‌کشی علیه ارامنه در قره باغ کوهستانی، مجازات‌های سنگینی که برای فعالان پرونده گَزی در نظر گرفته شده است و جنگ در کوردستان ارائه کرد.

ارزیابی کامل کالکان به شرح زیر است:

ابتدا به مقاومت تاریخی امرالی و رهبر آپو با احترام درود می‌فرستم. مبارزه با (نظام) امرالی، سیستم انزوا، شکنجه و نسل‌کشی در همه سطوح ادامه دارد. اما ۳۱ ماه می‌گذرد و هنوز خبری نیست. هیچ اطلاعی نیز دریافت نمی‌شود. هیچ قواعد قانونی در این راستا اعمال نمی‌شود. احکام و قوانین کار نمی‌کنند. وضعیت موجود ادامه دارد. این یک موقعیت منحصر به فرد است. و این نیز موجب برانگیختن خشم مردم کورد، زنان، جوانان و بشریت می‌شود.

ابتکارات و اقدامات قانونی در این راستا وجود دارد. تلاش زیادی برای آن انجام می‌شود. در نهایت، وکلا بیانیه‌ای ارائه کردند. آنها برای کمیته پیشگیری از شکنجه (سی‌پی‌تی) و جاهای دیگر مراجعه می‌کنند. اخیراً اعلام شد که پس از آخرین جلسه ۴۴۹ درخواست انجام شده و پاسخی به آنها داده نشده است. خانواده‌ها و وکلا درخواست مراجعه کرده‌اند. هیچ پاسخی وجود ندارد.

معلوم نیست در شرایط کنونی چه می‌گذرد، اما با توجه به رویه‌های بیرونی و حملات فاشیسم حزب عدالت و توسعه (آک‌پ)- حزب حرکت ملی‌گرا (م‌ه‌پ) می‌توان فهمید که در امرالی چه می‌گذرد. در گذشته کارهایی در این زمینه انجام شده بود، سخنانی از سوی رهبر آپو نیز وجود داشت. بنابراین باید حساس بوده، ساده‌لوح نباشیم و نهایت دقت را داشته باشیم. به این معنا حساسیتی وجود دارد. حساسیت، واکنش و خشم به تدریج در حال رشد است. مبارزه نیز در حال تشدید است. اعتراضات هم در چهار بخش کوردستان و هم در خارج از کشور وجود دارد. کوردها و دوستانشان به ویژه روشنفکران، سیاستمداران و هنرمندان از نقاط مختلف جهان علاقه زیادی نشان دادند و فعالیت‌هایی صورت گرفت.

انباشته‌ای (پتانسیلی) آماده انفجار وجود دارد

تزهای رهبر آپو در بسیاری از عرصه‌ها مورد بحث و گفتگو قرار می‌گیرد. در روژاوا مردم ما همیشه سر پا و فعال هستند. انباشته‌ای (پتانسیلی) در باکور وجود دارد که آماده یک انفجار بزرگ است. این را می‌توان بطور عینی دید. در مورد بخش‌های دیگر کوردستان هم همینطور است. بنابراین مبارزه ادامه دارد. بیشتر طول خواهد کشید.

بحث‌هایی وجود دارد. اخیراً ما را نیز تحت تأثیر قرار داده است. بحث در مورد شناخت درست موقعیت و مقاومت رهبر آپو و داشتن برخورد صحیح با نقش و رسالت ایشان است. برخی از محافل تحت فشار هستند، توطئه و انزوا فشار می‌آورد. آنها به دنبال راهی برای رهایی از این تنگنایی‌شان هستند و با توجه به شرایطشان سعی می‌کنند کمی خود را برجسته کنند. به نظر می‌رسد افرادی هستند که از جنگ و انزوا خسته شده‌اند. وضعیت انزوای مطلق، شکنجه و نسل‌کشی در امرالی اکنون عمیقاً همه را تحت تأثیر قرار داده است. در این زمینه هرکسی پیشنهادات و بیاناتی به زعم خود می‌دهد. اینها شرایط قابل درک هستند. ولی در حالی که سالگرد دیگری از توطئه را تجربه می‌کنیم، مفید است که یک بار دیگر بر برخی موارد تأکید کنیم.

توافق کورد و ترک توسط رهبر آپو ممکن می‌شود

ما همواره این را می‌گوییم که کوردها و ترک‌ها تنها توسط رهبر آپو به توافق می‌رسند. غیر از او کسی نمی‌تواند این نقش و مسئولیت را ایفا کند. باید کوردها، ترک‌ها، دولت ترکیه، جامعه، زنان، جوانان، بشریت و سیاست جهانی نیز این را به ‌خوبی درک کند. حقیقت همین است. ما مبارزه می‌کنیم، می‌جنگیم، ما مدیر نبرد و مبارزه‌ایم. از قدیم این‌گونه بوده است. اما برای تحقق راه حل، برای مؤثر شدن سیاست و تحقق راه حل دموکراتیک، آدرس آن رهبر آپو است. خلقمان نیز هر روز در میدان این را فریاد می‌زند. جامعه و تمام جریانات در این زمینه بسیار حساسند. لذا به وظایف خود عمل می‌کنند. کار و حرفی که متعلق به آنان نباشد را انجام ندهند و موضع نگیرند. انسان در این زمینه باید بسیار دقیق و هوشیار باشد. همه باید این گونه باشند. کسانی که این‌ گونه نباشند، شکست می‌خورند. بگذار همه بدانند که از میان رهبران پ‌ک‌ک، از کوردها، خلق‌ها و جریانات دیگر کسی نمی‌تواند این نقش را ایفا کند. نمی‌توان خود را زیر بار مسئولیت و موقعیت و جایگاه رهبر آپو گذاشت. دقت در این زمینه هست و جامعه کاملا از این مهم حمایت می‌کند.

سالگرد توطئه‌ی نهم اکتبر نزدیک است. در این سالیاد و در سالیاد آتی هم باید مبارزات را تشدید کنیم. در ۲۵مین سال دستگیری هم حساسیت زیادی درست شده است. بحث‌های زیادی ایجاد شده است. بحث و ارزیابی درباره تزهای رهبر آپو، وضعیت امرالی، زندگی تحت سیستم شکنجه، انزوا و نسل‌کشی در امرالی در ۲۵مین سالیاد آن چگونه و به چه صورت، از لحاظ قانونی و سیاسی بسیار انجام شده است.

مهم این است که مبارزه تا حدی جلو رفته است. اخیرا این زیاد عنوان شده و مورد بحث قرار گرفته است. در ۲۵مین سالیاد مبارزه علیه توطئه‌ی بین‌المللی، علیه سیستم شکنجه، انزوا و نسل‌کشی امرالی با هدف تحقق آزادی فیزیکی رهبر آپو، باید در تمام عرصه‌ها مبارزاتمان را تشدید کنیم. از این منظر خواهانیم و این مهم و ارزشمند است. می‌توان آن را درک کرد. برای تقویت مبارزات باید انسان حقیقت مقاومت امرالی را بفهمد. برای درک مقاومت امرالی نیز باید سیستم امرالی را به درستی شناخت. روز به روز تاثیر این سیستم بر همگان آشکار می‌شود. همین که به سراغ آن‌ها رفتند، یکسری افراد اعتراض می‌کنند. اما ۲۵ سال گذشت، شما این را از دیگران بپرسید: «شما در این ۲۵ سال کجا بودید؟ تنها زمانی که به سراغ تو آمدند متوجه شدی و بعد مخفی این را دیدی؟» نباید این گونه باشد. این موضع و رویکرد درستی نیست. این نشانه چیست؟ وگرنه متوجه سیستم امرالی نمی‌شوند. تنها از انزوا صحبت می‌شود. انزوا یک بعد آن است. شکنجه امرالی سنگین است و حذف و نابودسازی گسترده در آنجا دنبال می‌شود. این سیستم سیستم نسل‌کشی است. رفقایمان بارها این را گفته و باز هم می‌گویند. حملات با هدف نسل‌کشی کوردها از امرالی مدیریت می‌شود.

توطئه‌ی بین‌المللی با سیستم امرالی ادامه دارد

مسئله کورد را در لوزان علنی کردند. بریتانیا و فرانسه و ترکیه توافق کرده و ترکیه و دولت-ملت‌های دیگر را تاسیس کردند. تقسیمش کردند و هر بخشش را به یکی دادند. اما مدیریت این معضل همواره مشترکا توسط آنان دنبال شده است. تنها جمهوری ترکیه و دولت‌های عربی و ایران کوردها را قتل‌عام نکرده‌اند. همیشه یک مدیریت مشترک و چندجانبه در کار بوده است. این قرارداد در لوزان جای گرفت. سپس این مدیریت مشترک، پیمان سعدآباد، سرکردگان مدرنیته سرمایه‌داری آن دوره؛ بریتانیا و فرانسه با آن دولت‌ها پیمان بستند. سپس معاهده بغداد را امضاء کردند. این دوباره شد. بعدا پس از جنگ جهانی دوم آمریکا به این روند اضافه شد. پس از جنگ جهانی دوم سنتو را تنظیم کردند. ناتو برای اداره‌ی کوردستان به صورت موازی یک معاهده نظامی خاص را تنظیم کرد. این هم به دلیل جنگ ایران و عراق و توسعه‌ی ایران شکست خورد. در سال ۱۹۸۰ این سیستم دچار اغتشاش شد. مستقیما به دنبال آن چکار کردند؟ در سال ۱۹۸۷ وضعیت غیرعادی اعلام کردند. در واقع وضعیتی برای نسل‌کشی خلق کورد بود. همه در آن دست داشتند. همه قدرت‌هایی که مسئله کورد را درست کرده بودند، در آن حضور داشتند. نسل‌کشی کوردها توسط این روند دنبال شد. ترکیه و سیستم جهانی هم این رویکرد را دنبال می‌کردند. در ترکیه نیز با این اسلوب برخورد شده و اداره می‌شد. اکنون مدیریت مشترک سیستم امرالی ۲۵ ساله است. امرالی سیستم مدیریتی نسل‌کشی کوردهاست یا نسل‌کشی‌ها از آنجا مدیریت می‌شوند. توطئه بین‌المللی مانند سیستم امرالی ادامه دارد. این بسیار روشن و علنی است.

لذا انزوا یک راه این حمله است، در اساس رویکرد شکنجه و نسل‌کشی است. زیرا حمله‌ی نسل‌کشی که بر کوردها تحمیل شده؛ از امرالی جهت داده می‌شود. سیستم امرالی یک مدیریت مشترک است. توافقی این چنین وجود دارد. لذا در این زمینه هر نوع بی‌حقوقی دیده می‌شود. هر چیزی روی می‌دهد. یعنی هیچ قانون، مبنا، اخلاق و معیاری قانونی در کار نیست. کسی اعتراض نمی‌کند. همه کر و کور لالند. خود را با "ندیدم، نشنیدم، نمی‌دانم" مشغول می‌کنند و به حیاتشان ادامه می‌دهند. این همه مؤسسات و نهادهای بین‌المللی که خود را دموکراتیک می‌دانند، هیچ یک اعتراضی ندارند. حمله به کوردها بر اساس سیستم امرالی انجام می‌گیرد. این سیستم را نه فقط در کوردستان بلکه در تمام ترکیه نیز اجرا می‌کند. در ترکیه نیز یک دیکتاتوری فاشیستی حاکم است که به صورت نژادپرستانه و شوونیستی برخورد می‌کند. اکنون خیلی از کسانی که به ترکیه نگاه می‌کنند از این گله دارند و می‌گویند: «این از کجا آمده؟ چرا این گونه برخورد می‌شود؟» دلیلش سیستم امرالی است! لذا باید در برابر این سیستم بایستیم. شما برای آزادی فیزیکی رهبر آپو مبارزه کنید و غیر از این راهی دیگری وجود ندارد.

عدم درک این موضوع مانع از توسعه مبارزاتمان است. این تلاش‌ها باید به‌صورت گسترده در ترکیه انجام شود. جامعه کوردستان، زنان و جوانان تا حد زیادی این حقیقت را دریافته‌اند. آنان از همان آغاز بیشتر متوجه می‌شدند و در یک نبرد فشرده و متمرکز با سیستم شکنجه و انزوای امرالی قرار گرفتند، اما در مناطق زیادی از ترکیه چنین نبوده است. برخورد تعدادی از گروهها درست نبود و فاصله می‌گرفتند. آنها وظایف دموکراتیک خود را انجام ندادند و موضعگیری دموکراتیک نداشتند. حالا که فکر می‌کنند؛ می‌بینند که مقداری تاخیر داشتند. اما انسان از هر جایی جلوی ضرر را بگیرد، نوعی سود برده است. همه باید این حقیقت را دیده و به آن اهمیت بدهند. لذا لازم است همگان در برابر سیستم نسل‌کشی، شکنجه و انزوای امرالی حساس باشند. باید همه به‌درستی آن را فهمیده و آن را یک حمله علیه خود به حساب آورند. الغای سیستم شکنجه و انزوای امرالی به معنی رسیدن به حیات آزاد و خودمدیریتی دموکراتیک و کسب نتایج مبارزه است.

۲۵ سال است حمله و مقاومتی بی‌نظیر در جریان است

علیه این توطئه من به این مقاومت بزرگ ۲۵ ساله درود می‌فرستم. این بزرگترین و ارزشمندترین مقاومت در تاریخ خلقمان است که خلقمان و جنبش‌مان و حامیان‌مان با پیشاهنگی رهبر آپو آن را ادامه می‌دهند. در وجود شهدای مقاومت فدایی "شما نمی‌توانید سرنوشت ما را رقم بزنید" با احترام، عشق و قدردانی یاد همه کسانی را گرامی می‌دارم که در ۲۵ سال مقاومت علیه توطئه بین‌المللی به‌شهادت رسیده‌اند. کسانی که به بهترین نحو رهبر آپو و سیستم امرالی و مقاومت امرالی را درک کرده بودند، آنهایی بودند که در زمان خودش با موضعی درست به‌پا خواستند.

در اطراف رهبر آپو حلقه‌ی آتش درست کردند و در واقع در شکست توطئه بین‌المللی، در صیانت، در مشکل امنیتی و مشکلات جسمی رهبر آپو نقشی اساسی داشته‌اند و تاکنون نیز به ایفای این نقش ادامه می‌دهند.

۲۵ سال که یک چهارم قرن است، سیستم مدرنیته سرمایه‌داری جهانی بر اساس سیستم شکنجه و انزوا و نابودگری امرالی و توسط دولت‌های فعلی به جامعه کوردی حمله می‌کند. خلق کورد، نیروهای گریلا، همه دوستان ما و در حقیقت بشریت در مقابل این نظم مبارزه می‌کند. ۲۵ سال است حملات بی سابقه و مقاومت در برابر آن نیز بی‌نظیر بوده است. به بیانی دیگر؛ مسئله کورد بی مانند است. لذا سیستم امرالی که از مسئله کورد آغاز شده است، هیچ نمونه‌ی مشابهی ندارد. کسانی که آن را مقایسه می‌کنند به نلسون ماندلا برآوردش می‌کنند، اما کسانی که اهل ارزیابی‌اند، می‌گویند که با ماندلا به این صورت برخورد نشده است. درست است، چنین دیده نمی‌شود. مقداری شباهت دارند. این شباهت خیلی کم است.

چه کسی این توطئه را چید؟ کی مسئله کورد را ایجاد نمود و خواهان عدم حل‌وفصل آن است؟ آنها این توطئه را چیدند. این‌ها بسیار روشن است. دولت آمریکا خودش این پروژه را رهبری و مدیریت کرد. آمریکا، بریتانیا و اسرائیل دستور آن را دادند و برایش برنامه‌ریزی کردند و با پیشگامی آمریکا انجام شد. هر چه را که لازم دیدند، این حاکمیت و سیستم دولتی را نیز در این توطئه وارد کردند.

رهبر آپو مدت‌هاست که این دیوار را خراپ کرده است

هدف چه بود؟ امحا کردن رهبر آپو بود. امیدوار بودند که در روزی، در ۹ اکتبر با امحا کردن رهبر آپو، حزب کارگران کوردستان (پ‌ک‌ک) را نابود کرده و بر این اساس ژینوساید کوردها را به پایان برسانند. این‌گونه ارزیابی کرده بودند، توافق کرده بودند. اکنون ۲۵ سال گذشته است. ۲۵ سال چند روز می‌شود، ما آن را حساب کرده‌ایم‌. این همه سال گذشت، موفق نشدند. رهبر آپو امحا کردن را خنثی کرد. سیاست از هم پاشیدگی و پوسیدگی امرالی را خنثی کرد. انزوا را خنثی کرد. وی می‌گفت، ‘دفاع کردن در هر جایی باشد، من آن‌جا هستم’. دفاع کردن‌ها اکنون در هر چهار سوی جهان هستند. این به این معنی است که رهبر آپو در هر چهار سوی جهان حضور دارد. درون دیوارهای امرالی محبوس نشده است. برخی به نوعی ارزیابی می‌کنند که انگار وی را دست‌گیر کرده‌اند، اما مدت زیادی است که از آن عبور کرده است. رهبر آپو مدت‌هاست که این دیوار را خراپ کرده است.

می‌خواهم این را بگویم؛ در ۲۵ گذشته توطئه‌ی بین‌المللی بسیاری از اوقات خنثی گردیده است، از بین برده شد. انسان باید این حقیقت را ببیند. ده‌ باره و چندین باره برای نقشه برنامه‌ریزی کردند. هرچه کردند نتوانستند پیروز شوند. نتوانستند به هدف توطئه‌هایشان دست یابند. اما البته سیستم امرالی را به وضعیت اداره‌ی ژینوساید کوردها رساندند. اداره‌ی مشترک را بر مبنای سیستم امرالی را ادامه می‌دهند. این‌گونه بر اجرای ژینوساید کوردها اصرار دارند و بر آن پا‌فشاری می‌کنند و منافع آن‌ها طالب این است. از حل مسئله‌ی کورد وحشت دارند. اگر مسئله‌ی کورد حل شود، کورد آزاد گردد، آن‌ زمان مشخص خواهد د تمامی سخنانشان را که در این قرن گفته‌اند‌، دروغ بوده و هر آن‌چه که خورده‌اند حرام بوده است. آن‌گا مشخص خواهد شد که مجرم هستند، مورد بازخواست قرار خواهند گرفت. برای این‌که از چنین بازخواستی نجات یابند و از آن فرار کنند، به مشکلات کورد ادامه می‌دهند.

آن‌هایی که ۲۵ سال است حمله می‌کنند چه کسانی هستند، چه دست‌آوردهایی به دست آورده‌اند؟

در مقابل آزادی کوردها مانع ایجاد می‌کنند. منافع آن‌ها در این است. در این ۲۵ سال آن‌هایی که بر مبنای توطئه‌ی بین‌المللی حمله می‌کنند چه کسانی هستند، چه دست‌آوردهایی به دست آورده‌اند؟ باید انسان در این مورد تحقیق نماید.

اکنون در ۲۵مین سالگرد، زمانی که انسان به عقب برمی‌گردد و به این ۲۵ سال می‌نگرد، می‌بیند ساست و ذهنیتی که بر کوردها تحمیل شده است، حقیقتی جهانی بود. به همین سبب گره زدن و وصل کردن آن به به فرآیندی به نام جنگ جهانی سوم مرتبط شد. در این ۲۵ سال خاورمیانه به استخر خون تبدیل شد. کوردستان و ترکیه به استخر خون تبدیل شد. نیروهای توطئه‌گر که چنین عملی را انجام دادند، چه میزان خون ریختند، چه فرصت‌هایی به دست آوردند؟ ما مطلع هستیم، که آن‌ها دولت صدام حسین را منحل کردند. در همین راستا بود. چه نوع مداخله‌ای در خاورمیانه انجام شد؟ به وضعیت سوریه و عراق بنگرید. افغانستان به چه وضعیتی رسیده است؟ وضعیت کوردستان و ترکیه چگونه است؟ تکه تکه شده‌اند.

شیرازه‌ی اجتماعی تا حدودی فروپاشیده است، از بین می‌روند. اعمال به این سطح رسیده‌اند. مشکلات سخت هستند. تا حدود زیادی سخت و دشوار شده‌اند. در این ۲۵ سال، بسیار بهتر و واضح‌تر دیده شد که نظام دولت-ملت در واقع به معنای جنگ، دیکتاتوری فاشیستی، خصومت، دشمنی در برابر جامعه و سایر جوامع است. به عنوان مثال، اگر توطئه‌ی بین‌المللی وجود نداشت یا از ابتدا موفق نمی‌شد، وضعیت چگونه می‌شد؟ کورد در باشور کوردستان دارای آزادی و دموکراسی می‌بود. این آزادی و دموکراسی از عراق به عربستان می‌رسید‌. برادری و خواهری و روابط بهتر بین خلق‌ها ترویج می‌شد. انسان‌ها از زندگی آزاد خود برای ترویج دموکراسی استفاده می‌کردند.

اکنون وضعیت خاورمیانه روشن است. اوضاع ترکیه آشکار است. تمامی ترکیه در اوضاع به چه وضعیتی رسیده است؟ بله، فاجعه‌ی طیب اردوغان اتفاق افتاده است. کسی که در خیابان‌های استانبول به دنبال توپ فوتبال می‌دوید؛ اکنون تنها مالک ترکیه است. ترکیه در این ۲۵ سال چه چیزی را از دست داده است؟ کشور و جامعه چه از دست داده است، چقدر خون ریخته شده است؟ چند میلیارد دلار برای این کار اختصاص داده شده است؟ وضعیت روابط خارجی و داخلی چگونه است؟ قبلا آناتولی بود. به عنوان پلی بین آسیا و اروپا دیده می‌شد. مکانی استراتژیک است که تجارت همیشه در آن انجام می‌شده است. جاده‌ی تاریخی ابریشم، تجارت بین آسیا و اروپا از طریق آن صورت می‌گرفت. چه اتفاقی افتاد؟ نشست اخیر نشست جی ۲۰ در هند و پس از آن توافق نامه‌ای که از طریق آن اعلام شد، راه ابریشم به تاریخ پیوست. کریدورهای انرژی جدید بین آسیای نوین و اروپا ایجاد شد. راه‌های تجاری ایجاد شد.. بالاتر از دریای سیاه، بالاتر از هند، عربستان، اسرائیل، قبرس جنوبی و یونان.. ترکیه حوزه‌ی استراتژیک خود را از دست داد، نقش خود را به عنوان یک مسئله از دست داد. نقش تاریخی خود را از دست داد. به جایی رسیده است که از نظر نظامی و تجاری دارای هیچ معنا و مفهومی نیست. چرا؟ به خاطر این ذهنیت و سیاست نابودگرانه، به خاطر حملات توطئه‌ی بین‌المللی، به خاطر جنگ، بی‌ثباتی وجود دارد، به دلیل وجود جنگ هیچ تولید و سرمایه گذاری حاضر به حضور در ترکیه نمی‌شود. مشاهده کردید؛ طیب اردوغان به آمریکا رفته است، می‌توان گفت در خیابان‌ها فریاد می‌زد؛ به ترکیه بیایید و سرمایه گذاری کنید. کسی نمی‌آید. سرمایه گذاری صلح می‌خواهد، اعتماد می‌خواهد. در چنین مکانی که جنگ وجود دارد، قطعا هیچ کس سرمایه گذاری و تولید نخواهد کرد.

آن‌هایی که ترکیه را دوست دارند، در مورد ۲۵ سال گذشته تحقیق کنند

این‌بار ترکیه را به این وضعیت رسانده است. یعنی نقش تاریخی و نقش خود را نیز از دست داد. ترکیه به شکلی جدی از سیستم اخراج خواهد شد. به خودی خود هیچ دولتی وجود ندارد. دولت فروپاشیده است. فقط تبهکاران طیب اردوغان و دولت باخچلی باقی مانده‌اند. به سیستم تبهکاری تغییر یافته است. دولتی که مصطفی کمال درصدد تاسیس آن بود به هیچ وجه چنین چیزی از آن باقی نمانده است. همیشه این گفته شده است. به این معنا این نوع مدیریت ترکیه را به سوی سقوط سوق می‌دهد. اکنون انسان‌ها در فاجعه زندگی می‌کنند، اما آن را احساس نمی‌کنند.

باید هوشیار باشیم، چنین وضعیتی وجود دارد. رسانه‌ها برای همگان موضوعات دروغین می‌یابد و به صورت مستمر در صدد این است که این حقیقت را مخفی نماید. می‌خواهند نشان دهند که طیب اردوغان هنوز هم موفق است. اما همگی دروغ است. رهبر آپو این را گفت؛ بیش از این‌که بر کوردها توطئه صورت گرفته باشد، بر ترک‌ها اتفاق افتاده است. به اندازه‌ی کوردها، ترک‌ها نیز از آن متضرر شده‌اند. به اندازه‌ای که این توطئه علیه کوردستان است، به همان میزان نیز علیه ترکیه است. آن زمان نیز نخس وزیر وقت، بولنت اجویت، این حقیقت بر وی تاثیر گذاشته بود. شک کرده بود؛ چرا آپو را تحویل ما دادند. سپس مرد. هرگز پی نبرد. حقیقتا چرا به آن‌ها تحویل دادند؟ اکنون در ۲۵مین سالگرد، آن‌هایی که ترکیه را دوست دارند، در مورد ۲۵ سال گذشته تحقیق کنند. بیایند و پی ببرند که چرا به آن‌ها تحویل داده شد. برای این‌که ترکیه را به این وضعیت برسانند، تحویل آن‌ها دادند و به این وضعیت نیز ختم کردند. حمله‌ی توطئه‌ی بین‌المللی را اجرا کردند، از آن‌ها حمایت کردند و گفتند، «ما از شما حمایت می‌کنیم، شما حمله کنید، این را انجام بده..» سپس به این وضعیت رساندند.

نزد کوردها آگاهی و‌ دانش آزادی به عالی‌ترین سطح توده‌ای رسیده است

آری کوردها زجر بزرگی را متحمل شدند، بهای سنگینی پرداختند، اما تحولات انقلابی بزرگی را نیز تجربه کردند. آگاهی آزادی در مبارزه با توطئه به بالاترین سطح توده‌ای خود رسیده است. جامعه‌ی کوردی درون خود، سومین میلاد‌ رهبری را به عنوان رهبر تمامی مستضعفان، پیش برد. تغییر پارادایم رهبر آپو، تمامی مشکلات اجتماعی ناشی از سیستم حکومت و دولت ۵ هزار ساله منجر شده بود؛ این به عنوان یک پروژه‌ی راه‌حل، یک ذهنیت راه‌حل، به ویژه برای مسئله‌ی کورد و مسئله‌ی زنان ظهور کرد و هیچ کس جز وی وجود ندارد که بتواند برای این مشکلات راه‌حل ارائه دهد.

انقلاب روژآوا ترویج یافت. مهم‌تر از این‌ها‌ ایدئولوژی ژنئولوژی پیشرفت کرد. انقلاب آزادی زن بر این مبنای توسعه یافته است و امروزه در جهان منتشر شده است. انقلاب ‘ژن، ژیان، آزادی’ در سراسر جهان بر روی زنان تاثیر می‌گذارد. این‌گونه به نظر می‌رسد که سوسیالیست‌های پیشین همیشه منتظر یک انقلاب جهانی بوده‌اند. قدرت، محرک و مبنای این انقلاب، آزادی زن است. تأثیر ‘ژن، ژیان، آزادی’ و ترس از ذهنیت و سیاست حاکم بر این انقلاب، منشا آن همین است و این واقعیت را نشان می‌دهد.

خون ریخته شد، قربانی داده شد و رنج کشیده شد، اما آزادی و مبارزه‌ی کوردستان توسعه یافت. جامعه‌ی کورد خود را به جهان و بشریت معرفی کرد. زنان و جوانان کورد خود را به زنان و جوانان جهان معرفی کردند. دانش و فعالیت آزادی جهانی شد و به مبارزه‌ای تبدیل شد که الهام‌بخش، شور و شوق و هیجان را به تمامی بشریت می‌بخشد.

مبارزه علیه فاشیزم داعش این را نشان داد. در واقع بعد دیگر داعش، حزب عدالت و توسعه و حزب حرکت ملی است. همگان این را می‌دانند، اما برخی به سبب منافعشان این را کتمان می‌کنند. اما نمی‌توانن داعش را کتمان کنند. مبارزه با داعش، انقلاب آزادی زن و سازمان‌دهی ملت دمکراتیک در روژآوا-شمال و شرق سوریه برای بشریت به منشاء امید نوینی تبدیل شده است. اگر کورد و ترک به هم‌دیگر نگاه می‌کنند از سایه سر مبارزه است. اگر هنوز امیدی به انسانیت در ترکیه و خاورمیانه وجود دارد به برکت این مبارزه است. همه از آن الهام می‌گیرند و به آن چشم امید دوخته‌اند. با این مبارزه اشتیاق و شجاعت خود را حفظ می‌کند. هیچ پیشرفت بزرگتری از این وجود ندارد. کورد بودن با وجود فقر، با پیشگامی رهبر آپو و مقاومت امرالی ۲۵ سال در برابر توطئه‌ی بین‌المللی مقاومت و فداکاری کردند و خود را به یک نیروی بزرگ جهانی تبدیل کرد.

با آزادی فیزیکی رهبر آپو، توطئه‌ی بین‌المللی از بین می‌رود

۲۵ سال مهم بود. از بعد حقوقی نیز مهم بود. ما بر آن ایستادیم و همچنان بر آن ایستاده‌ایم. هنوز هم محافل حقوقی لازم است اهمیت زیادی به آن بدهند. به معنای دیگر، قانون نیرویی که کل ترکیه به آن متصل است، یعنی اگر به طور دقیق‌تر بگوییم، آن‌هایی که مشکل کورد را به وجود آوردند و توطئه‌ی بین‌المللی را اجرا کردند، این را رد می‌کنند و نادیده می‌گیرند. با دروغ و دوز و کلک سعی در پنهان کردن این وضعیت دارند. انسان لازم است نقاب‌ها را برچیند‌ و حقیقت را آشکار کند. لازم است انسان تحقیق کرده و آن را بفهمد.

قطعا به تنهایی نمی‌توان به هیچ هدفی دست یافت. برای حل مشکل کورد، برای آزادی کورد، برای دمکراتیزه کردن ترکیه و بر این اساس، برای توسعه‌ی دمکراتیزه کردن و انقلاب دمکراتیک در خاورمیانه تلاش کرده‌اند. آزادی فیزیکی رهبر آپو و شکست توطئه‌ی بین‌المللی به طور کل به این بستگی دارد. تا زمانی که سیستم امرالی، شکنجه، انزوا و نسل‌کشی وجود داشته باشد، توطئه ادامه خواهد داشت. اما با آزادی فیزیکی رهبر آپو، توطئه‌ی بین‌المللی از بین خواهد رفت. این نیز به معنای حل مشکل کورد است. یعنی دور شدت از سیاستی با ذهنیت فاشیستی، اشغال‌گر و نسل‌کش کننده که بر کورد تحمیل شده است. این نیز یعنی از جنایت دور شدن. این نیز لازم است. اگر کسانی که این را می‌دانند و آن را درک می‌کنند و مخالفان این جنایت، سعی و تلاش بیش‌تری به خرج دهند، آن‌گاه پیشرفت حاصل می‌شود.

مبارزه منجر به پیروزی خواهد شد، مبارزه‌ی خود را جهانی خواهیم کرد

اگر افرادی وجود داشته باشند که معتقد هستند که با مبارزه به دیوارهای امرالی خواهد خورد و نتیجه چندانی در بر نخواهد داشت، لازم است به دست‌آوردهای ۲۵ سال گذشته بنگرند که حاصل شده است. چه اتفاقی افتاد؟ در طول این ۲۵ سال از مبارزه، بزرگ‌ترین تحولات آزادی‌خواهانه، دمکراتیک و بشردوستانه در تاریخ بشر تجربه و ارائه شده است. پس مبارزه به پیروزی می‌انجامد، نتیجه‌ی مبارزه پیروزی بزرگ است. از این رو لازم است مقاومت سراسری در تمامی عرصه‌ها و تمامی سطوح گسترش یابد و علیه این ذهنیت، سیاست و عمل‌کرد توطئه‌گری بین‌المللی که وارد ۲۶مین سال از آن می‌شویم که از ۹ مهر سال ۱۹۸۸ آغاز شده است. لازم است این کار در هر چهار بخش کوردستان و در خاورمیانه و تمامی جهان صورت بگیرد. لازم است این مبارزه با هدف آزادی فیزیکی رهبر آپو و حل مسئله‌ی کورد، از تمامی بعدهای سیاسی و قانونی، با استفاده از تمامی شیوه‌ها و فرصت‌ها و ابزارها توسعه یابد. لازم است مبارزه‌ای موثرتر، رادیکال‌تر، سازمان‌یافته‌تر، مبارزه‌ی همگانی متحدانه‌تر ترویج یابد. لازم است این مبارزه را به عنوان مبارزه‌ی خود بدانیم، متحدتر شویم، نیرو درست کنیم و مبارزه‌ی خود را گسترده‌تر نماییم. حرکتی نوین، حضوری جدید، حضور عظیمی لازم است. فراخوان‌هایی در این زمینه وجود دارد. امیدوار کننده است. هر کسی حساس است. این به وجود آمد. در ۲۵مین سال، هم هوشیاری را ایجاد کرد و هم در حمله‌ی ۲۵مین سال مردم در این راستا متقاعد شده‌اند. این حمله علیه همه است، سیستم حمله‌ای مرکزی است. همگی ضرر می‌بینیم. هوشیاری برای از بین بردن توطئه‌ی بین‌المللی بیش‌ از پیش رشد کرده است. همگی این را می‌بینیم. گرایش به چنین مبارزه‌ای در حال رشد است و همچنان رو به گسترش است. ما به عنوان یک جنبش مبارزه خود را دقیق‌تر و مؤثرتر پیش خواهیم برد. گریلا همواره شیوه‌های مبارزه خود را در خط‌مشی پیروزی علیه این ذهنیت و سیاست فاشیستی، اشغال‌گر و نابودگرانه توسعه خواهند داد. جنبش زنان و جوانان ما، تمامی خلق ما، خلق میهن‌دوست ما، هر کجا که باشند، مبارزه می‌کنند و به هر نوع شجاعت و فداکاری ادامه خواهند داد و خواهند گفت که آزادی رهبر آپو آزادی همه‌ی‌ ماست و این مبارزه را گسترش خواهیم داد. آن را جامع‌تر خواهیم کرد، آن را با سازمان‌یافته‌تر و غنی‌تر توسعه خواهیم داد، ما مبارزه‌ی خود را جهانی‌تر خواهیم کرد و واقعا آن را به مبارزه‌ای برای بشریت، مبارزه برای آزادی جهانی، مبارزه برای دموکراسی اساسی، تبدیل خواهیم کرد.

ما تغذیه‌کننده‌های توطئه بین‌المللی را نابود می‌کنیم

ما این کار را با وارد کردن ضربات، شکست دادن و سرنگون کردن گروه‌هایی که دشمن دموکراسی هستند، تغذیه‌کننده توطئه بین‌المللی و منتج (حاصل) این توطئه هستند، انجام خواهیم داد. چه کسی از این توطئه بین‌المللی تغذیه کرد؟ طی ۲۵ سال گذشته، طیب اردوغان در ترکیه از آن تغذیه کرده است. این تغذیه توطئه بین‌المللی است. اگر توطئه بین‌المللی نمی‌بود، طیب اردوغان هرگز نمی‌توانست وجود داشته باشد.

چه کسانی در کوردستان از توطئه بین‌المللی تغذیه کردند؟ طیب اردوغان کوردستان کیست؟ بارزانی‌ها تغذیه شدند، خیانت تغذیه شد. با توطئه بین‌المللی می‌خواستند به کوردهای آزاد، اراده آزاد کورد، موضع آزاد کورد حمله کنند، کوردها، کورد آزاد را نابود کنند. گفت که بگذار کوردها به عنوان تفاله باقی بمانند. گفتند به اصطلاح کوردهایی که به خودشان خیانت کرده‌اند، به موجودیت ملی خود، به کشورشان، که همه چیز را به خاطر منافع ساده مادی، منافع فردی و خانوادگی‌شان فروخته‌اند، باید موجوداتی شبیه انسان بمانند که اساسا کوردیت و تمام ارزش‌های خلق کورد و انسانیت خود را از دست داده‌اند. چنین موجوداتی نیز ظهور کردند، خائنان امروزی. اینها کسانی هستند که به توطئه در ترکیه و کوردستان ادامه می‌دهند. این گروه‌ها هستند که جلوی هر نوع آزادی و دموکراسی را می‌گیرند. بنابراین مبارزه با توطئه، مبارزه با دیکتاتوری فاشیستی در ترکیه و مبارزه با مزدوران-همکاران و خیانت در کوردستان است. مبارزه با توطئه، نظام شکنجه و انزوا، نظام نسل‌کشی از مبارزه با دیکتاتوری فاشیستی و مزدوری و خیانت جدایی‌ناپذیر است. با توسعه مبارزه برای شکست توطئه علیه توطئه، دیکتاتوری فاشیستی و خیانت همدستی شکست خواهد خورد، نظام امرالی برچیده خواهد شد، فاشیسم نابود خواهد شد، آزادی فیزیکی رهبر آپو، آزادی کوردها و دمکراتیک‌شدن ترکیه را به بار خواهد آورد. در بیست و ششمین سال مبارزه، این را در هر سطحی، در هر میدانی، با این روحیه، این شعور و این هدف توسعه خواهیم داد. ما ایمان داریم، قطعا پیروز خواهیم شد.

ذهنیت نسل‌کشی در قره‌باغ با حمایت بین‌المللی ادامه دارد

تحولات قره‌باغ با نسل‌کشی مرتبط است. این ذهنیت و سیاست نسل‌کشی در طول جنگ جهانی اول ظهور کرد. به عنوان ذهنیت و سیاست سرمایه‌داری جهانی و امپریالیسم ظهور کرد. در طول جنگ، این به مدیران اتحاد و ترقی و سپس به کمالیست‌ها تزریق شد. به حالتی درآوردند که به دست آنها پیاده‌ کنند. نسل‌کشی ارامنه که در سال ۱۹۱۵ در کیلیکیا آغاز شد، اکنون در قره‌باغ ادامه دارد. این ۱۱۰ سال است که ادامه دارد. نسل‌کشی ارامنه، نسل‌کشی یونانی‌ها، نسل‌کشی آشوری‌ها، نسل‌کشی کوردها صورت گرفت. سیاست و حمله‌ای با ذهنیت نسل‌کشی که این خلق‌ها را هدف قرار می‌دهد، توسط دولت‌های اتحاد و ترقی و کمالیست اجرا می‌شود و از سوی سیستم مدرنیته سرمایه‌داری جهانی مورد حمایت و تغذیه قرار می‌گیرد در میان است. این خلق‌ها ۱۰۰، ۱۱۰ سال است که تحت چنین حملات نسل‌کشی بوده‌اند.

این چیزی است که امروز در قره‌باغ در حال رخ دادن است. به عبارت دیگر آواره و تبعید می‌شوند. تبعید عبارت است از کوچ اجباری یک جامعه از سرزمین خود. این یکی از اصول اساسی نسل‌کشی است. یکی از آنها قتل‌عام فیزیکی است، یکی دیگر تغییر جمعیتی، یکی همسان‌سازی، نسل‌کشی فرهنگی و یکی تبعید (کوچ اجباری)، یعنی مهاجرت دسته‌جمعی است. از سویی آنها را به مهاجرت اجباری وامی‌دارد و از سوی دیگر در راه آنها را به قتل می‌رساند. آنها در سال ۱۹۱۵ با ارامنه کیلیکیایی شروع کردند و توسط مدیران اتحاد و ترقی به همه جاهایی که ارامنه بودند گسترش یافت. ابتدا آنها را از خانه‌هایشان بیرون کردند. سپس بسیاری از آنها را در راه قتل‌عام کردند. حالا وقتی به آنچه در قره‌باغ رخ داده نگاه می‌کنیم، وقتی به آنچه در حال رخ دادن است نگاه می‌کنیم، این واقعیت تاریخی به ذهن ما خطور می‌کند. چه چیزی پدیدار می‌شود؟ ذهنیت و سیاست نسل‌کشی همچنان وجود دارد. از یک طرف، کشورهایی وجود داشتند که می‌گفتند با نسل‌کشی ارامنه مخالفند. تصمیماتی گرفته شد، اما در مقابل چشمان آنها با حمایت و درخواست آنها، ارمنی‌های جاهای دیگر، اما ارمنی‌هایی که با هم رابطه‌مند هستند، همین وضعیت را تجربه می‌کنند.

این برای درک ذهنیت و سیاست نسل‌کشی بسیار مهم است. این واقعیت آشکار می‌شود. این نظام حکومتی و دولتی اکنون سیاستی با ذهنیت نسل‌کشی دارد. یک فاشیست است، بنابراین باید با آن مقابله کند. اینکه این و یا آن دولت در این مورد برای ارامنه بگویند که مورد نسل‌کشی قرار گرفته‌اند، معنایی ندارد. تنها حاکمان و سران ترک کسانی نیستند که از پاسخگو بودن در برابر جنایت نسل‌کشی سر باز می‌زنند، دیگران نیز در این امر شریک هستند. همه این دولت‌ها شریک هستند. انگلیس، فرانسه، آمریکا، آلمان همگی شریک هستند، اما هیچکدام با جنایت صورت‌گرفته رویارو نمی‌شوند. نسل‌کشی را جنایت علیه بشریت می‌نویسند اما برای جایی دیگر می‌گویند، از طرف دیگر به اجرا و انجام نسل‌کشی‌های جدید ادامه می‌دهند. بنابراین رویارو نشدند. آنها این جنایت نسل‌کشی را محکوم نکردند. آنها آن را از ذهنیت و سیاست نسل‌کشی پاک نکردند. خود را از این سیاست، ذهنیت، ایدئولوژی، به ویژه ذهنیت و سیاست دولت‌گرا-قدرت‌گرا رها نکرد. بنابراین، آنچه امروز اتفاق می‌افتد و مشاهده می‌گردد همین است. بنابراین چیزی تغییر نکرده است. آن دستانی (قدرت-دولت‌هایی) که برای نسل‌کشی ارامنه اشک می‌ریزند مانند ریختن اشک تمساح است. چیزی فراتر از آن معنی ندارد. و امروز بطور آشکارا برای ناچیزترین منافع این کار را انجام می‌دهند.

ارمنی‌هایی نیز هستند که شریک جرم هستند

در واقع کسی که خود را اداره ارمنستان می‌نامد در این امر شریک است. و یکی از شرکای اصلی آن است. آنها نیز از آن مستثنی نیستند. ترکیه در آن جای گرفته است. کل یک جامعه به خاطر یک کشمکش بر سر منافع ناچیز از سرزمین خود رانده می‌شوند. کسی هیچ چیز منفی در این نمی‌بیند. مثلاً یک واکنشی نشان داده نمی‌شود.

این فقط به آنچه در آنجا در سطح محلی اتفاق می‌افتد مربوط نمی‌شود. بنابراین، در واقع، جنگ ۱۹۱۵ ادامه دارد. برخی از دوره‌ها گذشته است، اما چیزی تغییر نکرده است. روندی که امروز آن را جنگ جهانی سوم می‌نامیم، از نظر ذهنی و سیاسی ادامه مستقیم جنگ جهانی اول است. زیرا اعمال، ذهنیت‌ها و سیاست‌های نسل‌کشی آنها ادامه دارد.

من به مواضع در برابر این تبریک می‌گویم. من به تلاش‌ها و نگرش‌های کسانی که می‌خواهند در سرزمین و میهن خود بمانند و در برابر این نسل‌کشی آزادانه زندگی کنند، درود می‌فرستم. یاد و خاطره کسانی که در این راه شهید شدند را گرامی می‌دارم.

کوردها هم در آن منطقه بودند. هیچ کس در مورد کوردها صحبت نمی‌کند. مثلاً کوریدور لاچین هست. روزگاری به آن کوردستان سرخ می‌گفتند. در جریان جنگ و درگیری‌های گذشته معروف شد، (اهالی آن) تبعید شدند و برخی از آنها قتل‌عام شدند. اما الان اصلاً هیچ چیزی در مورد کوردها گفته نمی‌شود. آیا کوردها را در آنجا کاملاً نابود کردند؟

از سوی دیگر می گویند در آذربایجان کوردها زندگی می‌کنند. گفته می‌شود ۶۰۰ هزار، ۱ میلیون کورد آسمیله شده‌اند. حتی گفته می‌شود که این خانواده علی‌اف هم کورد هستند. بنابراین یک خاندان بارزانی نیز در آنجا وجود دارد. اینگونه با دیگران همدست شده و حملات نسل‌کشی انجام می‌دهند. آنها همچنین از نسل‌کشی‌های علیه خودشان حمایت می‌کنند و حتی شریک می‌شوند. تنها برایشان کافیست که بتوانند سودهای مادی ناچیز و ارزان به دست آورند و زندگی خود را بگذرانند. بنابراین، آنچه در قره‌باغ رخ داد و آنچه بر سر جامعه ارمنی آورده شد، واقعاً مایه شرمساری است. جامعه ارمنستان باید این را به دقت ارزیابی کند. رهبر آپو یک ارزیابی بسیار اساسی در دفاعنامه‌هایش مطرح کرد. او همه را به درک درست، برخورد انتقادی، خودانتقادی و نتیجه‌گیری صحیح فراخواند. او گفت: ما به عنوان کورد این کار را انجام می‌دهیم. ارمنی‌ها هم باید انجام دهند. آنها باید بتوانند از نظر درک و نگرش خود را از شر کسانی که ابزار چنین چیزهایی هستند خلاص کنند. آنها باید بتوانند قضاوت کنند. چون ارمنی‌هایی هم هستند که شریک جرم هستند.

هدف این جنگ فقط گریلا نیست

در بیانیه امروز آمده بود. رفقایی هستند که در مقاومت زاپ به شهادت رسیدند؛ رفقا عگید، سردار و ماهر باش‌کاله. یاد و خاطره این رفقا و در شخص آنها یاد همه رفقای شهدای قهرمان و دلاور مقاومت مناطق زاپ، آواشین، متینا، مناطق حفاظتی مدیا را با احترام و قدردانی گرامی می‌دارم.

یک نیروی گریلایی و پیشاهنگی در سراسر کوردستان وجود دارد که قهرمانانه در برابر حملات فاشیستی، اشغالگری و نسل‌کشی مقاومت می‌کند. نیروی فرماندهی و جنگجو ه‌پ‌گ (نیروهای مدافع خلق) و یژا استار (یگان‌های زنان آزاد استار)، نیروی جنگجوی آزادی وجود دارد. در این دوره در هر منطقه از باکور کوردستان درگیری وجود داشت. اخیرا در منطقه آمد رفیق آخین موش و گروهش به شهادت رسیدند. من در شخص رفیق آخین، یاد و خاطره همه شهدای قهرمان‌مان را که در چهار گوشه باکور کوردستان، از منطقه سرحد گرفته تا مردین، از بوتان تا درسیم، نیز برپایه گستراندن مبارزه به شهرها و دشت‌ها، در برابر حملات اشغالگری فاشیستی حزب عدالت و توسعه (آک‌پ) و حزب حرکت ملی‌گرا (م‌ه‌پ) به شهادت رسیدند را با احترام و سپاسگزاری گرامی می‌دارم.

گریلا در حال مبارزه بزرگی است. در مناطق حفاظتی مدیا و در سرتاسر باکور کوردستان اینگونه است. مقاومت آمد چگونه بود؟ واقعیت مقاومت رفیق آخین و رفقایش را باید به دقت بررسی و درک کرد. تاریخ‌ساز شدند و رفتارهای مافوق بشری از خود نشان دادند. تحت چنین فشار و ستم سنگینی، بدون توجه به روز و شب، روزها، ماهها و سالها، علیه ذهنیت و سیاست فاشیستی، اشغالگر و نسل‌کش در جنگ بودند. آنها این کار را با آگاهی آزادی، روحیه آزادی‌خواهی و اشتیاق به آزادی انجام دادند.

رفیق آخین واقعاً یک مقاومتگر نوین و بزرگ بود. او قبلاً در منطقه بوتان نیز مانده و فعالیت نموده بود. مدتها در گابار جنگید. او برای توسعه گریلای دوران جدید، بازسازی و تغییر آن و ایجاد سطحی از نظر درک، تکنیک و سبک که آنرا گریلای دوره جدید می‌نامند، در مقدمترین خط مبارزه کرد. او رفیقی بود که بیشترین مشارکت را داشت. او همیشه در خط آزادی زن فداکارانه در مبارزات شرکت می‌کرد. او مبارز برجسته و فرمانده حزب آزادی زنان کوردستان (پ‌آ‌ژک) و یژا استار شد. آزادگی، نگرش آزادانه و روحیه آزادی‌خواهی را همیشه سرلوحه خود قرار داده و با عشقی که به آزادی داشته است هیچ سختی و مانعی را نمی‌شناسد. او صاحب و خالق این مبارزه و قهرمانی بزرگ شد. بایستی آنرا درک نمود. یعنی همه زنان و جوانان باید آن را خوب درک کنند، همه ما باید آن را خوب درک کنیم. فقط نباید بگوییم شهید شدند. چگونه زندگی می‌کردند، چه احساسی داشتند، چه می‌خواستند، به دنبال چه می‌گشتند، چه چیزی را پیش‌بینی می‌کردند، چگونه به آینده نگاه می‌کردند؟ چه احساساتی داشتند، چه علایقی داشتند؟ رفیق کمال پیر در این مورد سخنی داشت: "زندگی را آنقدر دوست داشته باشی که برای آن بمیری." چقدر به زندگی آزاد متعهد بودند؟ چه روحیه، شعور و اراده‌ای در خط آزادی آپویی به دست آوردند؟ چگونه زندگی کردند، چگونه جنگیدند و چگونه شهید شدند؟ البته باید همه اینها را درست فهمید و به درستی دنبال کرد.

من بار دیگر یاد و خاطره این شهدای دلاور را گرامی می‌دارم و قول تحقق بخشیدن به اهدافشان را که به آنها داده‌ایم تکرار می‌کنم. جنگ در مناطق حفاظتی مدیا با شدت بیشتری ادامه دارد. در همین راستا، فرماندهی قرارگاه مرکزی و مرکز اطلاع‌رسانی و مطبوعاتی ه‌پ‌گ طی چند روز آینده ترازنامه ماهانه را به اطلاع عموم خواهد رساند. آنها این کار را دائماً چه ماهانه و چه روزانه انجام می‌دهد. نتایج در آنجا دیده می‌شود. جنگ سراسر باکور کوردستان را فرا گرفته است. در واقع روژاوا و باشور نیز در حال جنگ هستند. جنگ فقط در کوهستان‌ها در جریان نیست، در شهر و دشت‌ها، در هر زمینه هم در جریان است. اخباری از عملیات‌های مبارزان جنبش انقلابی متحد خلق‌ها (ه‌ب‌د‌ه) و مبارزان یگان‌های مدافع غیرنظامیان (ی‌پ‌س) و نیروهایی که خود را به اشکال مختلف سازماندهی می‌کنند، در رسانه‌ها بازتاب می‌یابند. جوانان کورد، جوانان ترک در برابر اشغالگری، نسل‌کشی، در برابر فاشیسم، در برابر دیکتاتوری فاشیستی آک‌پ-م‌ه‌پ با حفظ ارزش‌های انقلابی، مقاومت می کنند و قهرمانانه می‌جنگند. من با احترام به همه این مقاومت‌ها درود می‌فرستم و برایشان آرزوی موفقیت دارم. من هم معتقدم که موفق خواهند شد.

نیازی نیست که چیز بیشتری در مورد سطح جنگ بیان کنیم. قرارگاه مرکزی ما بیانیه‌هایی صادر نمود و مدام مورد ارزیابی قرار می‌گرفت. امروز هم بیانیه‌ای داد. (در بیانیه آمده بود که) هنگامی که آنها (ارتش اشغالگر ترکیه) مسدود می‌شوند و قادر به حرکت نیستند، حملات هوایی خود را افزایش می‌دهند، از سلاح‌های شیمیایی و بمب‌های هسته‌ای تاکتیکی استفاده می‌کنند. امروز در اخبار پخش شد که آنها دوباره شروع به استفاده گسترده از آنها در جاها (مناطق مقاومت) کردند. از این طریق سعی می‌کند خود را سرپا نگه دارد و در مناطقی که برای اشغال آن حمله می‌کند، خود را از شکست و فرار و عقب‌نشینی پس از شکست نجات دهد. از حمایت خیانت برخوردا می‌شود. گفته شد که حزب دمکرات کوردستان (پ‌دک) علیه منطقه برادوست اقدام ویژه‌ای انجام می‌دهد. زمانیکه درگیری صورت گرفت، متوقف شد. آنها از این حملات نسل‌کشی فاشیستی آک‌پ-م‌ه‌پ در منطقه بهدینان حمایت می‌کنند. مقاومت به طور موثر در تونل‌ها و با تیم‌های حرکتی (سیار) ادامه دارد. گریلا هر روز ده‌ها عملیات انجام می‌دهد. ضربه‌ای به تبهکاران اشغالگر فاشیست وارد می‌کند. ترازنامه کشته‌شدگان و مجروحان منتشر شد. امروز هم کشته و مجروح (دشمن) وجود داشت، هر روز تلفات می‌دهد. جنگ بسیار شدیدی در جریان است. شاید این جنگ در خارج از مرزهای جمهوری ترکیه در جریان است، اما جنگ با دولت ترکیه صورت می‌گیرد. این کشور از مرزهای خود فراتر رفته است، اشغالگر است و در برابر این اشغال مقاومت وجود دارد. این باید دیده شود.

البته جنگ فقط یک حمله جبهه‌ای نیست. بنابراین یک جنگ ویژه وجود دارد. جنگ روانی، جنگ اقتصادی، جنگ ایدئولوژیک، جنگ سیاسی وجود دارد. ولی بدون شک حملات نظامی وجود دارد که همه آنها را مقید می‌کند. جنگ فرهنگی در جریان است. دشمن جنگی چند وجهی و چند بعدی به راه انداخته و به تمام عرصه‌های زندگی اجتماعی حمله می‌کند. جنگ ویژه یعنی همین. بنابراین، مبارزه با جنگ ویژه به معنای مقاومت همه‌جانبه است. پس هدف این جنگ فقط گریلاها نیستند. جنگ فقط در برخی مناطق ادامه ندارد. جنگ تمام جامعه به ویژه زنان و جوانان را هدف قرار می‌دهد. جنگ در همه جا ادامه دارد. آن وقت همه باید خود را در جنگ ببینند. همه باید خود را مبارزان آزادی تعریف کنند. نیاز به آموزش دارد، باید سازماندهی شوند. باید خود را مسلح کنند.

همه، به ویژه زنان، باید مسلح باشند

ما نباید بگوییم «نمی‌گوییم که همه مسلح شوند و بجنگند». همه به خصوص زنان باید مسلح شوند. زیرا مردان مسلح هستند، دولت‌ها نیز مسلح هستند. علاوه بر این، دارای سلاح‌های هسته‌ای هستند که می‌تواند ده‌ها بار جهان را نابود کند. در حالی که نیروهای مخالف تا این اندازه مسلح هستند، چرا نباید ستمدیدگان، کارگران، زنان، جوانان و زحمتکشان مسلح شوند؟ چرا نباید خودروهای جنگی داشته باشند؟ البته خودروهای جنگی نیز خواهند داشت. بدون شک آنها مانند حاکمان، مانند استعمارگران، از سلاح و ابزار جنگی برای انجام نسل‌کشی‌ها و قتل‌عام استفاده نخواهند کرد. روش استفاده و سبک آنها متفاوت خواهد بود. اما این جنگ جنگ همه است، جنگ همه ما است، جنگ صرفا عده‌ای نیست. متعلق به همه است. زیرا جنگ همه را هدف قرار می‌دهد. بنابراین امنیت همه در خطر است. بنابراین حیات آزادش در خطر است. بین امنیت و آزادی پیوند ناگسستنی وجود دارد. امنیت را نمی‌توان به شخص دیگری محول کرد. هرکس برای خودش تامین می‌کند. هر فرد، هر جامعه، هر قشری از جامعه خود امنیتش را تامین می‌کند. تا جایی که امنیت خودش را تامین کند آزاد است. به زندگی آزاد دست می‌یابد. راه دیگری برای دستیابی یا رسیدن به زندگی آزاد وجود ندارد. پس جنگ فقط یک جنگ گریلا نیست. نه فقط متعلق به گریلایی است که در زاپ، آواشین، متینا، بوتان، مردین، آمد و سرحد می‌جنگد. به عبارت دیگر، گریلا این را رهبری می‌کند و آگاهی را بالا می‌برد. اما همه، زنان، جوانان، همه کارگران، ستمدیدگان، همه خلق‌ها باید خود را به مربیان و سازمان‌ها مجهز کنند. آنها باید از خود دفاع کنند. آنها باید قدرت و امکان دفاع از خود را در برابر هرگونه حمله‌ای که علیه آنها انجام می‌شود داشته باشند. آنها باید قدرت و ابزار لازم برای دفاع از خود در برابر حملات مسلحانه را داشته باشند. باید چنین مقاومتی وجود داشته باشد، چنین سازمانی باید ایجاد گردد. ساختاریابی اجتماعی و سازماندهی به عنوان یک خلق باید به این درجه برسد. رهبر آپو این را: «واقعیت خلقی که می‌جنگد» تعریف نمود. ما باید واقعیت مبارزه و مقاومت خلق را توسعه دهیم. تا جایی که به چنین آگاهی، سازماندهی و تجهیزاتی دست پیدا کنیم، می‌توانیم این حملات فاشیستی، اشغالگری و نسل‌کشی را شکست دهیم. ما می‌توانیم برای آزادی بجنگیم و پیروز شویم. ما با تضمین آزادی و امنیت خود به زندگی آزاد دست می‌یابیم. اگر امنیت خود را به دیگری محول کنیم، بر ما مسلط خواهند شد. از آنجا بردگی ما شروع می‌شود.

سلاح یعنی قدرت. چون تفنگ را نمی‌توان به دیگری داد. به عنوان یک جنبش، به عنوان یک فرد، ما می‌خواهیم حتی یک گلوله یا تفنگ در این دنیا باقی نماند. این فلسفه و ذهنیت رهبر آپو است. رهبر آپو چه گفت؟ اگر قدرت شکست دادن دنیا را داشته باشیم به کسی حمله نمی‌کنیم. اگر دنیا یکی شده و علیه ما حمله کند، ما هرگز از حقوق مشروع، آزاد و دموکراتیک خود دست نخواهیم کشید. ما برای این مقاومت خواهیم کرد. این خط‌مشی ماست، این فلسفه ماست. ما دوست داریم که نه تفنگی و ​​نه حتی یک گلوله وجود داشته باشد. همه آنها نابود شوند. هیچ پولی برای اینها خرج نشود. اما این یک هدف، یک فلسفه، یک درک است. رسیدن به این هدف نیازمند تلاش و کوشش است. ما باید واقعیت ملموس را ببینیم. این دنیا به شکل کنونی آن چنین نیست. در حالی که گروه‌ها، قدرت‌ها و دولت‌هایی وجود دارند که سلاح‌هایی در اختیار دارند که می‌توانند ده‌ها بار جهان را نابود کنند، دعوت به خلع سلاح (دست‌برداشتن از اسلحه) کردن چیزی جز دعوت به بردگی برای جامعه نیست. چیزی بیش از گفتن تسلیم شدن به بردگی نیست. بگذارید حاکمان این کار را بکنند. بگذارید ظالمان و استعمارگران این کار را بکنند، اما هیچکس نباید به نام ستمدیدگان این کار را بکند. هیچ کس نباید این کار را به نام سوسیالیست‌های چپ یا نیروهای دموکراتیک انقلابی انجام دهد. ما نمی‌توانیم. ما باید واقع‌بین باشیم و واقعیت را بگوییم. اگر بخواهیم واقعیت را بگوییم، امروز برای رسیدن به جهانی که نه تفنگ و نه گلوله باشد، باید مبارزه‌ای بزرگ انجام دهیم. برای انجام این مبارزه باید با آگاهی، سازماندهی، تجهیزات و انواع ابزار مبارزه و با استفاده از آنها، چنین مبارزه‌ای را انجام دهیم. بنابراین همه باید چنین آگاهی‌هایی داشته باشند و در این سطح در مبارزه جاری شرکت کنند. من بار دیگر این درخواست را تکرار می‌کنم، به ویژه برای مبارزه با حملاتی که در محدوده جنگ ویژه انجام می‌شود.

دلایل هرگز در ترکیه زیر سوال نمی‌روند

در پرونده مقاومت گزی احکام صادر شد. دیوان عالی کشور تایید کرد. اکنون به دادگاه قانون اساسی و سپس به دادگاه حقوق بشر اروپا خواهد رفت. در ترکیه در حال بحث است. این وضعیت مربوط به موضوع ماست. از این نظر مهم است. ما باید این واقعیت را همانطور که به موضوعات مورد بحث ما مربوط می‌شود ببینیم. اول از همه یاد و خاطره شهدای این مقاومت گزی را گرامی می‌دارم. من همچنین به مقاومت گزی درود می‌فرستم. واقعاً مهم بود، معنادار بود. همچنین بر اساس حفاظت از طبیعت و فضای سبز توسعه یافت. همه را متحد کرد.

حالا دو چیز اساسی وجود دارد. اگر دقت کنید؛ مبارزه، خط‌مشی و آگاهی آزادی‌خواهی زن با آگاهی و مبارزه اکولوژیک نقش وحدت‌بخش دارد. مبارزه برای حفاظت از فضای سبز، جنگل و طبیعت همه را متحد می‌کند و روحیه، شور و هیجان زیادی را ایجاد می‌کند. گزی چنین مقاومتی بود. طیب اردوغان هنوز هم شب‌ها گزی را در خواب می‌بیند و در خواب از آن صحبت می‌کند. چون بیشتر اوقات دیوانه‌وار واکنش نشان می‌دهد. (مقاومت گزی) این سطح از ترس را در دل و ذهن فاشیسم القا کرد. پس ترکیه می‌تواند مقاومت کند. در واقع، ترکیه می‌تواند آزادی و دموکراسی را توسعه دهد. اگر جوانان، زنان، کارگران، زحمتکشان و خلق‌های ترکیه متحد شوند، حقیقت را ببینند و سازماندهی شوند، می‌توانند نیروی مبارزاتی بزرگی ایجاد کنند. یعنی می‌توانند آگاهی و سازماندهی ایجاد کنند. گزی این را نشان داد.

باور کردنی نیست. سزای حبس ابد تشدیدیافته می‌دهند. این یعنی اعدام. مبارزه پ‌ک‌ک مجازات اعدام را لغو کرد. مبارزه رهبر آپو مجازات اعدام را لغو کرد. آن را به حبس ابد تشدیدیافته تغییر دادند. اگر اینطور نبود، حالا عثمان کاوالا را مثلاً به خاطر اقداماتش در گزی به اعدام محکوم می‌کردند. آیا منطقی است؟ ذهنیت و نگرش فاشیسم را ببینیم، قانونش را ببینیم، عدالتش را ببینیم. چرا این اتفاق می‌افتد؟ با این توطئه بین‌المللی مرتبط است. این با امرالی، سیستم شکنجه، انزوا و نسل‌کشی در ارتباط است. این به مسئله کورد مربوط می‌شود. می‌توانم این را بگویم؛ اگر مسئله کورد در ترکیه وجود نداشت، اگر سیستم شکنجه، انزوا و نسل‌کشی امرالی وجود نداشت، اگر چنین حمله‌ای علیه کوردها وجود نداشت، قطعاً به عثمان کاوالا یا سایر بازداشت‌شدگان گزی چنین احکامی نمی‌دادند. زندان‌ها مثل الان اینقدر پر نمی‌شدند. این همه شکنجه در زندان‌ها اتفاق نمی‌افتد. ترکیه تحت چنین بی‌قانونی و رژیمی که در آن قانون و اخلاق حذف شده باشد، اداره نمی‌شد. محکوم و مجبور چنین مدیریتی نمی‌شد. همه اینها به مسئله کوردها، به سیستم انزوا، شکنجه و نسل‌کشی امرالی مرتبط است.

رهبر آپو در این باره هشدار داد: «من چیزی نمی‌گویم، ولی با من دشمنی می‌کنید. خب به خاطر من خیلی‌ها آسیب می‌بینند، حتی آنهایی که اصلاً در این موقعیت نیستند. این من را آزار می‌دهد.» حداقل این را ببینید، از این کار جلوگیری کنید. خلق‌ها، جوانان، زنان، کارگران، روشنفکران، سیاستمداران و انقلابیون ترکیه باید با دقت فکر کنند. واقعیت‌ها را بخوبی به جامعه منتقل کنید و آگاهی درست بدهید.

من همه را به انجام عملیات‌های بزرگی که فاشیسم را نابود کند فرامی‌خوانم

فقط اعتراض و چند انتقاد کافی نیست. باید دلایل را به خوبی پیدا کنیم تا بتوانیم نتایج آن را از بین ببریم. در ترکیه دلایل را اصلا زیر سوال نمی‌برند یا به اشتباه زیر سوال می‌روند. ما همیشه به نتایج نگاه می‌کنیم. این اشتباه است. با این نمی‌توان به جایی رسید. در واقع صدور این احکام، تایید آن توسط دیوان عالی و خصومت با گزی، همگی به مسئله کورد، نظام شکنجه، انزوا و نسل‌کشی امرالی مرتبط است. بنابراین، دفاع از عدالت، حقوق و قانون در پرونده گزی مستلزم مخالفت با نظام شکنجه، انزوا و نسل‌کشی امرالی است.

مَردان یانارداغ این را بزبان آورد؛ قیامت بپا کردند. شبنم کورور فینجانجی این را گفت؛ قیامت بپا کردند. سَزگین تانری‌کولو نیز چیزی مشابه را بیان کرد. آنها برای لینچ و سرکوب فجیع وی اقداماتی انجام دادند و در حال توسعه چنین اقداماتی هستند. فقط به این دلیل که کمی حقیقت گفته می‌شود. چنانکه گویی می‌خواهند حقیقت گفته نشود، دروغ آشکار نشود، نقاب برداشته نشود و دروغ و حرام و دزدی بر همه چیز حاکم باشد. این روح، احساس و قانون دولت امروز است. این کار را با استناد به مسئله کورد و نسل‌کشی کوردها انجام می‌دهد. قانون موسوم به برنز علیه کوردها مبتنی بر این درک است که "کوردها را باید کشت، کورد وجود ندارد، همه آنها ترک هستند." یعنی تا زمانی که با این تفاهم و برداشت، با این نظام مخالفت نکنیم، قطعا نمی‌توان جلوی این بی‌عدالتی‌ها و بی‌حقوقی‌ها را گرفت. زندگی آزاد و نظام دموکراتیک قابل تحقق نخواهد بود.

بر این اساس من بار دیگر به مقاومت گزی درود می‌فرستم. بار دیگر به عنوان مهمترین مقاومت دموکراتیک ترکیه به آن درود می‌فرستم و از همه می‌خواهم که آن را به درستی درک کنند و در اطراف چنین مقاومتی گرد هم آیند و همه را به انجام عملیات‌های بزرگی که فاشیسم را نابود کند، ، انزوا را می‌شکند و ترکیه را دموکراتیک می‌کند فرامی‌خوانم.