انقلاب؛ تغییر در جهانبینی است. درحالی ۴۵مین سالگرد تاسیس پکک را در برههای حساس از تاریخ خاورمیانه و کوردستان جشن میگیریم که جنگجهانی سوم به وقوع پیوسته و نیروهای متخاصم هر یک در راستای سهم خواهی از قدرت سعی دارند بحران ایجاد شده را به نفع خود به نتیجه برسانند. اگر چه هر یک از این نیروهای هژمونیک جهانی و منطقهای تحت عنوان برپایی دمکراسی جنگ را مقدس نمودهاند و با رویهای پوپولیستی در صدد تهیج هیحانات خلقهای میباشند، بدون هیچ راهکاری خاورمیانه را وارد یک وضعیت جهنمی تمام عیار نمودهاند. آتش این جنگ افروزی و جبههبندیهای اقتدار بیش از هر زمانی فاشیسم ملی- مذهبی را در قالب دولت-ملتهای موجود شعلهور نموده.
ما با وضعیتی مواجه گشتهایم که نیروهای چپ و اپوزسیون دیروزی نیز خود در تلهی امپریالیسم سرمایه تبدیل به بخشی از این بحرانآفرینیها گشتهاند؛ همان نیروهایی که در جهت برون رفت از وضعیت موجود دارای هیچگونه رهیافت جایگزینی نیستند. مسئلهی کورد و فلسطین در میانه این دو نوع از فاشیسم ملی و مذهبی تبدیل به گره کوری گشته که بدون چاره یابی آن امکان ایجاد صلحی پایدار وجود نخواهد داشت. نیروهای چپ که در سده نوزده بر اساس سوسیالیسم به میدان آمده و سعی داشتند در برابر این سیستم اختاپوس مانند ایستادگینمایند اینک یا از میدان خارج شده و با معضلات درون سازمانی خود و دگماهایی که ایجاد نمودهاند دچار بحران هویتی گشتهاند و یا اینکه در قالب دولتی در این رقابت قدرت و استیصال تبدیل به بخشی از نیروهای ایجاد تنش گشته و با نظلم سرمایهی جهانی تفاوت چندانی ندارند.
پکک پاسخی محکم بود برای برون رفت از بحرانی که در نیروهای انقلابی وجود داشت. هم زمان باز تعریفی بود برای انقلاب و انقلابیگری و ایجاد ارزشهای والای اخلاقی. لذا در آستانهی ۴۵مین سالگرد تاسیس حزب کارگران کوردستان (پکک) بحث از ارزشهای انقلابی که خلق نموده حائز اهمیت میباشد. درقرن بیستم و اواخر دههی هفتاد میلادی ۲۷\۱۱\۱۹۷۸نقطه عطفی در تاریخ کوردستان میباشد که ظهور پکک به معنی شکستن فضایی بود که خود نظام سرمایهداری تحت عنوان «پایان ایدئولوژی» وضعیت آخرالزمانی را اعلام نموده بود. در این وضعیت سوسیالیسم رئال در قالب سوسیالیسم دولتی شده فرقی با امپریالیسم سرمایهداری نداشته. اتحاد جماهیر شوروی که نمود مسلم آن بود خود با دولتی نمودن ایدئولوژی و ایجاد دیکتاتوری پرولتاریا هیچ گاه تبدیل به نماینده واقعی خلقها نگشته و سوسیالیسم را که میبایستی نمود واقعی حضور مردم و ارادهمندی جامعه باشد با تهی نمودن از دمکراسی به وضعیت بحرانی رسانده بود. همین هم باعث گشت در اوایل دههی نود و با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی خلقها بسان گریز از طاعون از آن دور شوند. به موازات آن سایر نیروها و احزاب اقماری چپ نیز تحت تاثیر تئوری پایان ایدئولوژی و پایان تاریخ صد و هشتاد درجه تغییر موضع دهند.
پکک در واقع قبل از هر چیزی پاسخ به این وضعیت بحرانی بود که در درون نیروهای چپ ایجاد گشته بود. در طول نیم قرن از مبارزهی بی امان در سطوح ایدئولوژیک، سازماندهی خلقی و نظامی همینک توانسته به عنوان آلترناتیو وضعیت موجود ارزشهای ناب انقلابی را خلق نماید. با وجود تمامی هجمههایی که علیه پکک صورت گرفتهاند در حال حاضر در اتوریتهی دمکراتیک تبدیل به پیشاهنگ و پرچمدار نیروهای چپ و دمکراتیک ومترقی جهان گشته. در برابر داعش توانست به نمایندگی از انسانیت مبارزه نموده و با ایجاد سیستم کنفدرالیسم دمکراتیک، به انقلاب روژآوا بعدی جهانی ببخشد. در عین حال مرکز ثقلی برای انقلاب زن زندگی آزادی گردید. پکک با برساخت ملت دمکراتیک همینک مرهمی برای زخمهایی است که توسط دولت-ملت بر پیکر خاورمیانه حک گشتهاند.
پکک از همان اوان تاسیس خود ضمن تاکید بر استعمار سرزمینی و ذهنیتی کوردستان وخلق کورد؛ مبارزهای را علیه ذهنیت استعمارگری دولتهای منطقه که نماینده نیروهای امپریالیسم جهانی بودند آغاز نمود. با تاکید بر جایگاه زن بهعنوان ملت و کهنترین مستعمره که تحت بردگی قرار گرفته، توانست انرژی پنهان این بخش اساسی از جامعه را شکوفا نماید. باز خوانی و تحلیل دوبارهی تاریخ پنجهزار سالهی اقتدار دولتی را زیر سوال برده و بار دیگر اراده را به جامعه بازگرداند. آنهایی که سعی دارند به اینچنین پرسش هایی پاسخ درستی دهند: پکک نیروی خود را از کجا کسب مینماید؟ در مقابل پنج دهه هجوم ناتو و نیروهای سلطهگر منطقهای چگونه تاب آورده؟ لازم است به نیروهایی توجه نمایند که پکک از دل آنها رستاخیز نموده است. زنان که اولین ملت تحت بردگی بودند دینامیک اساسی این رستاخیز تاریخی میباشند. به همین علت هم پکک خود را تحت عنوان حزب زنان باز تعریف مینماید و معتقد است تا زمانی که زنان رهایی نیابند امکان رهایی جامعه از ذهنیت مردسالاری دولتی و سیر به سوی دمکراسی وجود نخواهد داشت.
پکک قبل از هر چیزی باز گرداندن اراده به جامعهی ابژه گشته بود. خلقی که خود را انکار مینمود و عاشق جلادان خود گشته بود و در وضعیت خود انکاری قرار داشت. این خلق تحت انقیاد ذهنیت اشغالگری فاقد استراتژی بوده و در بهترین وضعیت به صورت عصیانگرانه و بدون استراتژی واکنشهایی آنی نشان میداد. همین هم باعث گشته بود تا عمر این خیزشها بسیار کوتاه و بدون دستاورد باشند. شکستهای پیدر پی با خود وضعیت یاس آوری را ایجاد کرده بود، به گونهای که شخصیت کورد در اوج ناامیدی تسلیم وضعیتی شده بود که دشمن برایش ایجاده کرده بود. پکک در اصل برون رفت از این وضعیت نا امیدی و شکستن تمام سیاستهای امحا و نابودی دولتهای منطقه بود. لذا با تمرکز بر سه حوزهی؛ ایدئولوژیک، سازماندهی و نظامی شخصیتی نوین را ایجاد نمود. زمانی که یک خلق توانسته باشد خود را از ذهنیت اشغالگری برهاند؛ بی گمان دارای استراتژی مختص به خود نیز خواهد شد. پکک نیز بدین شیوه و با استراتژی جنگ انقلابی خلق توانسته جامعه کوردستان را در مقابل حملات اشغالگران بسیج نماید و با جنگ نامتقارن گریلایی؛ تاکتیک ترکیبی تیم و تونل که در مناطق حفاظتی مدیا صورت میگیرد دومین ارتش ناتو یعنی ارتش فاشیستی دولت اشغالگر ترکیه را وارد منجلاب شکست نماید. هرچند رسانههای دشمن سعی دارند با پیروی از سیاست جاهلانه ندیدن و نشنیدن و جعل حقایق از کنار آن بگذرند. اما واقعیت چیزی فراتر از اینها بوده و آمارهای تلفات نیروهای دشمن و میزانه تخریبات مالی و تخصیص و تصویب بودجههای چندین میلیاردی برای این جنگ خود گویای واقعیتی است که بیانگر فروپاشی تدریجی دشمن میباشد.
در آستانهی ۴۵مین سالگرد تاسیس پکک ما با جنبشی ذهنیتی روبرو میباشیم که توانسته مرزهای کوردستان و خلق کورد را درنوردد و تبدیل به جنبش جهانی شود. هر چند نظام سرمایهجهانی سعی دارد با تروریست خواندن پکک، آن را منزوی نماید؛ اما اینک بیش از هر زمانی رهبر آپو به عنوان ذهنیت خلاق این جنبش جهانی در مرکز مباحث اجتماعی، سیاسی و آکادمی و روشنفکری قرار گرفته. بدین صورت چارهیابی مسئلهی کورد و آزادی جسمانی رهبر آپو و خارج نمودن پکک از انزوای قهری بیش از هر زمانی تبدیل به یک خواست جهانی گشته.
در بنبستی که حاصل ذهنیت مصرفگرایی و سیستم نئوالیبرایسم میباشد، به گونهای که حیات اجتماعی و طبیعی را با معضلات زیست محیطی و دمکراسی را تهدید نموده و آن را با تحریف بزرگی روبرو نموده. پکک روزنهی امیدی برایتمامی نیروهای اپوزسیون از جمله آنارشیستها، فمنیستها، فعالان اجتماعی و اکولوژیستها و سایر نیروهایی است که سعی دارند به گونهای با سیستم موجود مبارزه نمایند.
در سالگرد تاسیس پکک ضرورت اتحاد اجماع نیروهای آلترناتیو در سطح جهان بیش از هر زمانی نمود پیدا کرده است. علیالخصوص بعد از انقلاب زن زندگی آزادی در ایران مبارزه با ذهنیت مردسالار و دولتگرا بیش از هر زمانی تبدیل به یک خواست اجتماعی گشته. بر همین اساس خلقهای ایران جهت گذار از وضعیت موجود و با تاکید بر سیستم کنفدرالیسم دمکراتیک که مبتنی بر همبستگی دمکراتیک و دوطلبانهی خلقها بر اساس تنوعات هویتی از جمله جنسی، ملی، مذهبی و ... قوام یافته، امکان برون رفت از سیستم مرکزگرا و رهایی از فاشیسم ایرانشهری امکانپذیر خواهد بود.