قره‌سو: دیکتاتورها چگونه سقوط می‌کنند، اردوغان نیز به‌همان شیوه سقوط می‌کند -تکمیلی-

مصطفی قره‌سو عضو هیئت رهبری ک.ج.ک اعلام کرد؛ مبارزه علیه فاشیسم تنها با انتخابات نیست و افزود؛ اردوغان نیز مانند سایر دیکتاتورهای جهان سقوط می‌کند.

قره‌سو در ویژه‌برنامه‌ی مدیا خبر شرکت کرد و اعلام نمود؛ انسان نباید با پیروزی اردوغان در انتخابات بدبین و ناامید شود و گفت: این یعنی انسان نباید انتظار بیش از حد از انتخابات داشته باشد. چنین چیزی نیست. ما چنان رویکردی نداشتیم، اما قطعا باید انتخابات را ارزیابی کنیم. باید این کار بخشی از مبارزاتمان تلقی شود. دیدگاهی که می‌گوید انسان با انتخابات می‌تواند به نتیجه برسد، دیدگاه اپوزیسیون درون سیستم است. ما اپوزیسیون داخل سیستم نیستیم، ما اپوزیسیون دموکراتیک انقلابی هستیم. ما این انتخابات را همراه با خلق، با سازماندهی خلق، موضعگیری و مبارزه قدرتمندانه به‌دست می‌آوریم.

قره‌سو اعلام کرد؛ حکومت آ.ک.پ ضعیف است و قطعا با مبارزه سقوط می‌کند و گفت: در این زمینه خشکیدن و نابودی فاشیسم، حمله و نخواستن آن در انتخابات به معنی این است که همان‌گونه که دیکتاتورها در جهان سقوط می‌کنند؛ اینها نیز به‌همان شیوه سقوط می‌کنند. مسلما پایان اردوغان نیز به‌همان شیوه خواهد بود. قطعا دیکتاتورهای دیگر نیز ازبین خواهند رفت. به دلیل اینکه خیلی تهاجمی است، فاشیسم را به تندترین صورت بکار می‌گیرد. اگر مبارزه شود، قطعا فاشیسم نابود خواهد شد.

تحلیل قره‌سو این‌گونه است: " ۲۵ سال است رهبر آپو زندانی است. بعلاوه چند سال در انزوای شدید قرار گرفته است. زمانی که حکومت آ.ک.پ چند سال در شرایطی سخت قرار داشت؛ وقتی که در مقابل مبارزات ما در فشار بود، مقداری نرمش روی داد و انزوا کاهش یافت. تعدادی ملاقات با امرالی انجام گرفت. آن مرحله را می‌دانیم. خود ما در آن مرحله حضور داشتیم. مرحله دیدار اسلو بود. در آن هنگام انزوای رهبر آپو کاهش یافته بود.

رهبر آپو این جنگ ویژه را شناخته و اعلام کرده بود

انزوای شدید علیه رهبر آپو ادامه دارد. اجازه نمی‌دهند وکلایش او را ببینند، خانواده‌هایشان نیز نمی‌توانند با آنها ملاقات داشته باشند. این نشان‌د‌هنده‌ی رویکرد دولت ترکیه به رهبر آپوست. انزوای شدید بدین شیوه علیه رهبر آپو، فشار بر یک نفر نیست؛ بلکه فشار علیه حرکت آزادیخواهی خلق کورد است. نتیجه سیاست قتل‌عام کوردهاست. باید آن را این‌گونه ارزیابی کرد. زیرا این رهبری، برای خلقش آزادی آورد؛ خلقش را سازماندهی کرد و به فاز مبارزه‌ی آزادیخواهی کشاند. به‌همین جهت از او انتقام می‌گیرند. از طرف دیگر بدیل تازه رهبر آپو علیه سیستم نابودگر و اشغالگر دولت ترکیه؛ به‌عنوان یک خطر دیده می‌شود. زیرا می‌دانند که افکار و اندیشه رهبر آپو می‌تواند رژیم فاشیست و ضد دموکراسی ترکیه را نابود کند. افکار و ایده‌های رهبر آپو ذهنیت و آگاهی دموکراتیک و آزادانه است و به‌همین روی انزوای سنگینی را بر وی تحمیل کرده‌اند. از طرف دیگر مسئله مهم دیگری درمیان است؛ دولت ترکیه علیه خلق کورد یک جنگ کثیف و ودژه را جلو می‌برد. من می‌خواهم توجه‌تان را به آن جلب نمایم. یکی از ویژگی‌های برجسته رهبر آپو این است که ماهیت دولت ترکیه را به‌درستی شناخته و این جنگ ویژه‌ی روانی و کثیف، نابودگرانه و اشغالگرانه‌ی دولت ترکیه علیه خلق کورد را شناخته و آن را اعلام کرده است. رهبر آپو در این زمینه ماهیت واقعی دولت ترکیه را برملا ساخته و آن را توضیح داده است و لذا تلاش و خدمت بزرگی انجام داده است. رهبر آپو علیه سیاست‌های جنگ ویژه و بازی‌ها و فریبکاری‌هایشان به مبارزه‌ی خود ادامه داده و آن فریبکاری و سیاست‌ها را برهم زده است، زیرا دولت ترکیه این حقیقت را می‌داند و امروز نیز ائتلاف فاشیستی آ.ک.پ- م.ه.پ همان جنگ ویژه را به‌صورت سخت‌تر علیه خلق کورد دنبال می‌کنند. علیه خلق کورد تنها جنگ مسلحانه را دنبال نمی‌کنند بلکه یک جنگ درونی را نیز دنبال می‌کنند.

مقاومت کافی نیست و انسان باید جنگ ویژه را نیز بفهمد

به دلیل اینکه می‌دانند حقیقت رهبر آپو طرحشان را باطل می‌کند؛ وی را منزوی می‌کنند. چونکه می‌دانند قطعا رهبر آپو سیاست‌های جنگ ویژه‌ی آنان را باطل می‌گرداند؛ می‌دانند که او چقدر تاثیرگذار است؛ این‌گونه وی را در انزوای مطلق نگه می‌دارند. باید این‌گونه ارزیابی شود. خلق کورد نیز باید این را بداند که بزرگترین حقیقت رهبر آپو این است که ماهیت دولت ترکیه و جنگ ویژه‌ی او را شناخته است. این برای کوردها بسیار مهم است. خلق کورد تا زمانی که جنگ ویژه دولت ترکیه، جنگ روانی و فریبکاری‌هایش را نشناسد؛ نمی‌تواند مبارزه آزادی خودش را به نتیجه برساند. مهمترین فاکتور در پیروزی مبارزه‌ی آزادی از هر لحاظ، شناخت ماهیت واقعی دولت ترکیه و این جنگ روانی و ویژه‌ای است که درجریان است؛ جنگی نابودگرانه و اشغالگرانه. لذا تنها مبارزه و مقاومت کافی نیست؛ هرچند مبارزه و مقاومت اساس است؛ اما برای پیروزی آن انسان باید ماهیت این جنگ ویژه‌ی دولت ترکیه را به‌خوبی بفهمد.

برای اینکه حقیقت جنگ ویژه دولت ترکیه را درک کنید من یک مثال می‌آورم. تورگوت اوزال رئیس‌جمهور بود و کشته شد. وقتی رهبر آپو شنید که اوزال مرده، او اولین شخص بود که گفت: "اوزال به‌قتل رسید" و این هم حقیقت مسئله بود. زیرا ماهیت واقعی دولت ترکیه، جوهر این دولت و فکرو واکنش‌هایش را می‌شناسد، زیرا می‌داند که کجا، کی و چگونه واکنش نشان می‌دهد. درباره جانباختن اوزال این موضع و تحلیل روشن را ارائه داد. وقتی حقیقت رهبر آپو و حقیقت انزوای تحمیلی بر او تحلیل می‌شود، باید خلق کورد و سیاسیون دموکراتیک و دوستانش این چیزها را بدانند. در این زمینه چیزهای زیادی هست که انسان می‌تواند از رهبر آپو یاد بگیرد. چیزهای زیادی هست که باید خلق کورد و نیروهای دموکراتیک و نیروهای سیاسی هر ۴ بخش کوردستان از رهبر آپو یاد بگیرند. تا ندانند که رهبر آپو چگونه ماهیت واقعی این دولتهای اشغالگر و جنایتکار را برملا کرده، هیچ جنبش سیاسی کورد نمی‌تواند در برابر دولت ترکیه و سایر دولتهای متجاوز و جنایتکار در خاورمیانه که دشمن کوردند؛ پیروز شود.

مبارزات لیلا سورخوین فراموش نخواهد شد

پیش از اینکه اقدام ۱ ژوئن ۲۰۰۴ را ارزیابی کنم؛ می‌خواهم شهادت لیلا سورخوین و شخصیت وی را بحث کنم. ابتدا با احترام و سپاس از او یاد می‌کنم. معتقدم که آرزوهایش در کوردستان آزاد، ترکیه و خاورمیانه دموکراتیک محقق خواهد شد. این را پیمان می‌دهم؛ ما این پیمان را می‌دهیم. رفیق لیلا سورخوین به‌راستی یکی از فرماندهان مهم حرکتمان بود؛ بویژه در مبارزات گریلایی. همچنین رفیقی بود که در اجرای اقدام ۱ ژوئن به‌طرز موفقی شرکت داشت. لیلا سورخوین از رفقایی بود که در برابر تصفیه‌ی ۲۰۰۳-۲۰۰۴ که سعی داشت اقدام ۱ ژوئن را متوقف کند، محکم‌ترین موضع را نشان داد. در زمینه مبارزاتی تلاش رفیق لیلا سورخوین فراوان بود. ۳۰ سال در همه کوهها و دره‌های کوردستان حضور داشت. هرگز شور و شوق مبارزاتیش را ازدست نداد و در سخت‌ترین شرایط، ایمانش به پیروزی را از کف نداد. رفیقی متواضع و خاکی بود. خودش را وقف مبارزه برای خلقش کرده بود و این نگرش او بود. به‌همین روی تمام رفقا او را دوست داشتند. راهش زنده و پررهرو خواهد ماند. در این راستا مبارزاتش و بویژه جنگ و مقاومت فداکارانه‌اش در بوتان؛ هرگز فراموش نخواهد شد.

رفیق لیلا در خط رهایی زنان مبارزه می‌کرد. یکی از بهترین نمایندگان خط آزادی زنان کورد بود. باید زنان کورد و همه زنان جوان؛ شهدایی مانند لیلا را ازیاد نبرند. زنان کورد و زنان جوان تا رفیق لیلا را نشناسند؛ نمی‌توانند حقیقت خود را بشناسند. شناختن این رفقا در این زمینه بسیار مهم است. برای اینکه به‌مانند کورد حضور داشته و یک زندگی آزاد و دموکراتیک داشته باشند و در واقع جامعه کورد باشند؛ پیش از هر چیز باید شهدایی مانند لیلا را شناخته و درک کنند. باید به این ارزش‌ها بچسپیم. باید به‌خوبی آرمان و اهداف و تعهدات آنان را بشناسیم. باید بفهمیم که زندگی آنان چقدر سرشار از تعهد بوده است. اگر اینها را بگوییم به فرزند واقعی خلق کورد مبدل خواهند شد. می‌توانند با قدرت از زنان کورد حمایت کنند.

موضع آشتی‌خواهانه پ.ک.ک بدون جواب ماند

اقدام ۱ ژوئن برای ما یک اقدام تاریخی است. آنچنان که می‌دانیم پیش از آن برای ۵ تا ۶ سال جنگی در کار نبود. مراحل آتش‌بس درکار بود. پس از توطئه‌ی ۱۹۹۹ رهبر آپو در ۱ آگوست اعلام آتش‌بس کرد.در راه دموکراتیک شدن پایه‌ای ترکیه و برای حل مسئله کورد زحمات بسیاری کشید. در این مرحله ما براساس اصول آتش‌بس برخورد کردیم و توقف جنگ مسلحانه ادامه داشت. اما دولت ترکیه طبق ملزومات آن دوره کار نکرد. تصو رمی‌کرد با زندانی‌کردن رهبر آپو، پ.ک.ک تمام شده است. لذا برای حل مسئله کورد هیچ اقدامی نکرد و فکر می‌گرد که مبارزه آزادیحواهی خلق کورد نابود گشته است و نمی‌تواند دوباره روی پاهایش بایستد و گفت مسئله کورد تمام شده و کار خاصی برای انجام نمانده است! با گفتن "تمام شده" یک رویکرد را نشان داد. خلقمان خیلی از صلح گفت، ما نیز خیلی از صلح گفتیم؛ از حل‌وفصل گفتیم. اما کوچکترین قدمی برنداشتند. واقعا هیچ اقدامی نکردند و همزمان منتظر تصفیه‌گران درون پ.ک.ک بودند و انتظار داشتند که اختلافات در صفوف پ.ک.ک و پس از دستگیری رهبر آپو، به کلی پ.ک.ک را نابود کند و براین اساس بر انکار مسئله کورد اصرار داشتند. هیچ اقدامی نکردند. سپس حکومت آ.ک.پ سر کار آمد. او نیز هیچ گامی برنداشت. به آنها نیز فراخوان دادیم. خواستیم که اقدام کنند، اما هیچ کاری نکردند. بعضی‌ها به تصفیه‌گران امید داشتند.

طوری فکر می‌کردند که پ.ک.ک دیگر نخواهد توانست در میدان باشد

ما در مقابل اینها با جدیت خواستیم که گامی برداشته شود، اما روی نداد. واقعا هم در سال ۲۰۰۳ خواستیم علیه موضع دولت ترکیه و حکومت آ.ک.پ دست به مبارزه مسلحانه بزنیم. آ.ک.پ به‌قدرت رسید و ما به او فرصت دادیمع اما وقتی‌که او نیز هیچ تغییر موضعی نداشت؛ تصمیم گرفتیم که ادامه‌دادن به این آتش‌بس یکطرفه برای جنبش آزادی به‌معنی نابودی خواهد بود و بر این مبنا دست به مبارزه زدیم. اما نسل‌کشان و نابودکاران در سال‌های ۲۰۰۳ و ۲۰۰۴ تلاش کردند تا از مبارزه جلوگیری کنند. هدف نسل‌کشان دور ساختن ما از مبارزه و ایجاد وضعیتی بود که نتوانیم جنگ مسلحانه را دنبال کنیم. وارد رویکرد و برخوردی بدین شیوه شدند. البته پشت این برخورد و موضع، آمریکا و پ.د.ک هم بودند. از راه حمایت از نسل‌کشی، هدفشان این بود که حرکتمان را از مبارزه و جایگاهش بریده و به یک سازمان دست‌بسته تبدیل کنند. هدف اصلیشان این بود که پ.ک.ک نتواند بجنگد. نسل‌کشان نیز به‌روشنی این را می‌گفتند. گفتند ما مبارزه شما را قبول نمی‌کنیم؛ مانعتان می‌شویم. گفتند و کوشیدند تا از مبارزه جلوگیری کنند. بر این مبنا رفیق لیلا و بسیاری از شهدایمان علیه نسل‌کشی موضع گرفتند. رهبر آپو نیز موضع نسل‌کشان را قبول نکرد و یک راه جدید را در برابر جنبشمان قرار داد. چونکه نتوانستند این خط جدید مبارزاتی را دنبال کنند؛ فرار کردند. فرارشان همزمان به‌معنی شکست نسل‌کشان بود که برای مبارزاتمان مانع‌تراشی می‌کردند و همزمان اقدام ۱ ژوئن ۲۰۰۴ انجام گرفت. این اقدام بسیار مهمی بود. زیرا پس از ۵ سال، انجام چنان مبارزه‌ای آسان نبود. در آن هنگام سردبیر روزنامه حریت؛ ارطغرل اوزکوک گفته بود: تبرهای جنگ که زیر خاک دفن شده‌اند، یکبار دیگر بیرون نمی‌آیند و پوکیده می‌شوند. یعنی گفته بود که پ.ک.ک دیگر نمی‌تواند بجنگد!

نقشه‌های نسل‌کشی نقش بر آب شد

چنین افکاری بسیار زیاد بودند. دیگر پ.ک.ک نمی‌تواند برخیزد. این تفکر دولت ترکیه بود. آن‌ها چنین می‌اندیشیدند، که پیروز شده‌اند، اما رهبر آپو راه مبارزه را مشخص کرده‌ بود و آن را تعمیم داده بود. در پارادیگمای نوین رهبری، مبارزه‌ی تاثیر گزارتری پیش برده می‌شد. از این رو ما تصمیم به اقدام ۲۰۰۴ گرفتیم و شروع به حمله کردیم. این اقدام پس از فرار کردن نسل‌کشان آغاز شد. زیرا آنان در دومین کنگره‌ی عمومی خلق فرار کردند. ما تصمیم اقدام ۱ ژوئن ۲۰۰۴ را پس از آن جلسه‌ی عمومی اعلام کردیم، این اقدام بسیار حائز اهمیت بود. اگر این کار را انجام نمی‌دادیم و آن حمله را پیش نمی‌بردیم، آن زمان جنبش آزادی کورد از بین می‌رفت و همزمان دست‌‌آورد و اقلیم کوردستان نیز از بین می‌رفت. همچنین در باقی بخش‌های کوردستان مبارزه به پیش نمی‌رفت. بیگمان در حقیقت ازبین پ.د.ک با آ.ک.پ، میت و دولت ترکیە شروع بە پروپاگاندا کردند. در واقع میت پشت آن‌ها بود. زیرا پ.د.ک و آ.ک.پ باهم و همگام با هم حرکت می‌کردند. میت با نسل‌کشان و همگام با آنان بود، آن تزی که برای خود قایل بودند، این بود که ما را از مبارزه دور کنند. پ.د.ک و نسل‌کشان فکر می‌کردند، که گویا رهبر آپو در زندان امرالی با دولت ترکیه توافق کرده‌اند و آن دستور جنگ را صادر کرده‌اند، این‌گونه زمانی که ما حمله‌ی ۱ ژوئن ۲۰۰۴ را آغاز کردیم، دولت ترکیه نیز این را بهانه‌ کرده و به باشور کوردستان و دست‌آوردها را ازبین می‌برد. اما اگر اقدام ۲۰۰۴ آغاز نمی‌شد، قطعا دولت ترکیه آن اداره‌ی باشور کوردستان را از بین می‌برد. مبارزه‌ی ما نه تنها در تمامی کوردستان مبارزه‌ی آزادی را زنده کرد و آن را به پیش برد و آن را گسترش داد، همزمان پلان‌های دولت ترکیه بر باشور کوردستان از بین رفت. اگر اکنون باشور کوردستان نسل‌کشان است، اندک دست‌آوردی نیز در میان هستند، این از سایه سر اقدام ۱ ژوئن ۲۰۰۴ است. اگر چنین نبود دولت ترکیه هرکاری برای از بین بردن این فدراسیون انجام می‌داد. به سبب مبارزه‌ی ما در باشور بود که از این اقدام‌ جلوگیری شد. دولت ترکیه برای این‌که پ.د.ک علیه مبارزه‌ی ما به کار بگیرد، همراه با این فدراسیون روابط خود را تقویت کرد.

من با احترام از شهدای اقدام ۱ ژوئن یاد می‌کنم

سال ۲۰۰۷ و پس از دیدار بوش - اردوغان، دولت ترکیه به شرطی که آمریکا از وی حمایت کند تا ترکیه پ.ک.ک را نسل‌کشی کند، دولت ترکیه فدراسیون باشور را پذیرفت. خود بایکال گفته بود، ‘اگر ما بتوانیم در برابر پ.ک.ک از آن استفاده کنیم، آن زمان می‌توانیم با آن‌ها ارتباط برقرار کنیم’. قبل از آن علیه او بودند.

دقیقا ۱۹ سال از اقدام ۱ ژوئن ۲۰۰۳ ادامه دارد. این ادامه‌ی اقدام ۱۵ اوت است. به دلیل این‌که توقف شده بود، این آتش بس ۵ سال ادامه یافت. با اقدام ۲۰۰۴ این پروژه ادامه یافت. همزمان اقدام ۱ ژوئن ۲۰۰۴ نه تنها موضعی علیه حمله‌ی نسل‌کشان دولت ترکیه بود، بلکه همزمان به مرحله‌ی نوینی از مبارزه تبدیل شد. اقدام ۱ ژوئن ازبین بردن نسل‌کشی را در پی داشت. با اقدام ١ ژوئن ۲۰۰۴ حقیقت نسل‌کشان نیز از بین رفت. سیاست‌هایشان منحل شد. آن سیاست‌هایی که آن‌ها می‌خواستن بر تشکیلات تحمیل کنند، موفقیت آمیز از آب درنیامد. من بار دیگر توجه‌ها را به آن جلب می‌کنم، تاثیر رهبر در این ضمینه بسیار زیاد بود. به این مناسبت من با احترام و قدردانی یاد تمامی شهدای اقدام ژوئن ۲۰۰۴ را گرامی می‌دارم. اراده‌ای که توسط آنان خلق شد. اراده و نیروی اقدام ۱۵ اوت و محافظت از نیرو و اراده همراه شد. این چیزی گرامی و شایسته است. مطمئنا در مبارزه‌ی مستمر ما تاثیر این اقدام و رهبری اقدام مستمر خواهد بود.

انسان نمی‌تواند اسم این انتخابات را، انتخابات بگذارد

باید موضوع انتخابات در ترکیه به صورت عمیق مورد ارزیابی قرار بگیرد. باید به شکلی حقیقی آن را ارزیابی کرد. زیرا واقعیت دولت ترکیه بدون ارزیابی درست انتخابات ترکیه قابل درک نیست. همچنین روشن نیست که چگونه با آن مبارزه کنیم. این موضوع مهم است. ترکیه با مبارزه خود برای پویایی دموکراسی وارد فضایی چند حزبی نشد. البته که مبارزهی این خلق وجود داشت، مبارزه خلق کورد وجود داشت، مبارزه کوردهای سوسیالیست وجود داشت. در این زمینه ایستاری علیه نظام تک حزبی موجود وجود داشت.

در پایان جنگ جهانی دوم و با سقوط فاشیزم در ترکیه موج دمکراتیزە کردن به ویژه از سوی غرب شروع شد. در غرب جهان بر این اهمیت قایل شدند. ترکیه برای این‌که ارتباطش با اروپا را تقویت کند و در برابر شوروی جا و وضعیت خود را پایدار کند، برای این‌که علیه خلق کورد و نیروهای دمکراتیک بیایستد، وارد سیستمی شد، که دو حزبی باشد. زیرا آمریکا از آن حمایت می‌کردند، بنابراین این پروسه را شروع کردند. ترکیه وارد ناتو شد. سپس عضو بسیاری از سازمان و بنیادهای بین‌المللی شد. هدف اصلی‌اش از این کارها، نسل‌کشی کوردها بود. به این خاطر لازم است این به خوبی دیده شود. تا زمانی که این موضوع دیده نشود، حقیقت سیاست در ترکیه، حقیقت دولت و حقیقت انتخابات به درستی مشخص نمی‌شود و درک کردن آن سخت خواهد بود. من می‌خواهم توجه‌ها را به این قسمت‌ها بکشم.

می‌گویند اگر در ترکیه دمکراسی ایجاد شود، کورد از آن سود خواهد برد

پروسه‌ی بنام دمکراتیزه کردن ترکیه که انتخابات نامیده می‌شود، در واقع برای مخفی کردن نسل کشی برگزار می‌شود. به خاطر این‌که سیاست اساسی در ترکیه، تنها سیاستش ژینوساید کوردهاست. تمامی ادارات بر این اساس ایجاد شده‌اند. ادارات اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، هنری، ورزشی، تمامی موضوعات اجتماعی، هر نوع سازمانی، همه‌ی سیستم در ترکیه براساس نسل‌کشی کوردها دایر شده‌اند. در زمان حال سیستم تعدد حزبی دایر شد. هدف اصلی این سیستم تعدد حزبی این بود. من به این اتفاق به انتخابات ترکیه می‌گفتم، دمکراسی جنگ ویژه، شاید چنین معادلی وجود نداشته باشد، اما اگر ما این حقیقت را در هنگام ارزیابی انتخابات ترکیه، سیستم انتخابات در این عمل ببینیم، شاید بتوان آن را درست‌تر مورد ارزیابی قرار داد. اکنون برای سیستم انتخابات دمکراسی هر چند که کم باشد، دمکراسی اروپا نیز باشد، به دمکراسی نیاز دارد. اما در ترکیه هم انتخابات و هم نقض دمکراسی وجود دارد. منبع این تناقض و شقاق در چیست؟ بە این دلیل است. می‌گویند؛ اگر در ترکیه دمکراسی ایجاد شود، کورد از آن سود خواهد برد. برای این‌که کورد از آن سودمند نشود از دمکراسی دور می‌شوند، علیه دمکراسی قرار می‌گیرند، جلوی حرکت دمکراتیک‌ها گرفته می‌شود و با دمکراسی ضدیت می‌کنند. ما باید این واقعیت را بدانیم. انتخابات وجود دارد، اما انتخابات نمی‌تواند به بخشی از دمکراسی واقعی تبدیل شود. دلیلش این است. باید این واقعیت را دید.

از طرف دیگر زمانی انسان از این چارچوب به آن می‌نگرد، وضعیت را بهتر می‌بیند. اکنون پس از پلان به زانو درآوردن رژیم آ.ک.پ-م.ه.پ، ۸ سال است تنها هدف آن‌ها این است که مبارزه‌ی آزادی خلق کورد را از بین ببرند و نسل‌کشی کنند. هدف آنهاست. به همین سبب حمله می‌کنند. تمامی سیاست داخلی و خارجی آن‌ها بر همین اساس آماده شده است. می‌گوید هر کوردی را سرکوبشان می‌کنم. رژیمی، حکومت آ.ک.پ-م.ه.پ که چنین حمله‌ای انجام می‌دهد، تمامی سیاستش از بین بردن خلق کورد و مبارزه‌ی آزادی‌ست، آیا در حالت واقعی نیز می‌تواند انتخابات دمکراتیک برگزار کند؟ قبلا نیز می‌گفتند، اما در این مدت اخیر بیشتر این را می‌گویند. می‌گویند اگر موضوع کشور باشد، باقی چیزهای دیگر اهمیت ندارند. هم انتخابات و هم دمکراسی الکی هستند. در این زمان هدف آن‌ها این است که آزادی خلق کورد را به طور کل از بین ببرند. برای چه لازم است؟ لازم است مبارزه‌ی آزادی خلق کورد خنثی گردد. برای چی لازم است؟ لازم است نیروهای دمکرات در ترکیه درهم کوبیده شوند و به سکوت وادارشان کرد. می‌گویند برای این‌که خلق کورد از هر پیشرفت دمکراسی سودمند می‌شودند. آیا انسان می‌تواند بگوید چنین حکومتی، انتخابات عادلانه برگزار کند. یا این‌که ما توجه کنیم، آن‌ها بروی مرزهایشان از چه صحبت می‌کنند. آن‌ها می‌گویند موضوع بقا و مادام‌العمر شدن. می‌گویند برای بقا و آینده‌ی ترکیه و برای اتحاد و همبستگی ترکیه، انتخابات برگزار می‌کنیم. آیا می‌توانند این‌ها را قربانی انتخابات کنند؟ زمانی که بحث این چیزها شود، آیا برای انتخابات هیچ معنایی باقی می‌ماند‌؟ یا این‌که انتخابات به این شکل برگزار نمی‌شود. می‌گویند ما انتخاباتی این جنینی برگزار می‌کنیم که در خدمت سیستم ژینوساید و سیاست کنونی ما باشد. برای این‌که به این سیاست‌ها خدمت کند، مشروعیت به دست بیاورد به این معنا که این سیاست را ادامه دادند و حمله‌ی بیشتری انجام دهند، آن‌ها انتخابات برگزار کردند. اما همه چیز را برای خود معین کرده‌اند که کی چه میزان رای بیاورد؟ چه کسی رییس جمهور تازه را انتخاب کند؟ همه‌ی این‌ها مشخص شده هستند. هیئت بالای انتخابات در دست آن‌هاست. آن مرد دیروز سخن می‌گفت در بیرون جوش و خروش او دیده می‌شد. چه کسی می‌تواند بگوید که این انتخاباتی عادلانه است؟ اگر انتخابات وجود داشته باشد، باید عادلانه و دمکراتیک باشد. اگر عادلانه و دمکراتیک نباشد این انتخابات نیست.

اگر این انتخابات به عنوان یک انتخابات طبیعی قلم‌داد شود، به این معناست که به آن شرعیت داده می‌شود

اکنون به پروپاگاندای آن‌ها بنگرید. ۴۰-۵۰ تلویزیون در خدمت آن‌هاست. قبلا چنین چیزی وجود نداشت. ت.ر.ت این فرصت را برای همگان مهیا می‌کرد. باقی کانال‌ها نیز این‌گونه بودند. اکنون در این انتخابات چه اتفاقی افتاد؟ ت.ر.ت ۴۰۰ ساعت برای اردوغان زمان اختصاص داد، ۴یا ۴۰ ساعت به کلیچ‌داراوغلو زمان اختصاص داده‌اند. از تلویزیون‌ها این‌گونه استفاده شد. از طرفی دیگر هر نوع دروغ و افترایی انجام دادند. این‌گونه نشان دادند که پ.ک.ک با ائتلاف خلق توافق کرده‌اند. آنقدر دروغ گفتند. ه.د.پ و ج.ه.پ چنین توافقی نکردند. چنین چیزی وجود ندارد. منتاژ کردند و صدای ضبط شده ساختند. وزرا هر کاری انجام دادند. قبلا وزرای داخلی، راه و ترابری و قضایی استعفا می‌دادند افراد بی‌طرف جای آن‌ها را می‌گرفتند. اصلا کاری به استعفای آن‌ها نداریم، کسانی که خیلی فعال بودند، دقیقا آن‌ها بودند. از این رو واقعیت ندارد که انسان این انتخابات را یک انتخابات دمکراتیک و طبیعی به آن بنگرد، این به معنای شرعیت دادن به این انتخابات است. به معنای مخفی کردن حقایق است.

در تاریخ ترکیه چنین انتخاباتی سابقه نداشته است. به خودی خود در جهان نیز چنین چیزی سابقه نداشته است. چه کسی می‌تواند به این بگوید انتخابات. یعنی براساس نتایج انسان می‌تواند سیاست ترکیه و نیروهای سیاسی ترکیه را ارزیابی کند. اگر بر اساس نتایج این ارزیابی انجام شود این اشتباه خواهد شد. بدون شک باید ارزیابی صورت بگیرد. اما ارزیابی‌هایی که از روی این نتایج صورت بگیرد بدون شک به نفع جنگ ویژه‌ی دولت ترکیه، حکومت آ.ک.پ و م.ه.پ خواهد شد. نباید این انتخابات به عنوان انتخابات محسوب شود، یک دنیا تقلب و فریب انجام شد، باید این مورد برسی قرار گیرد که برای ازبین بردن این حکومت چه باید کرد، مشکل این‌جاست، مشکل این‌جاست که دولت ترکیه این واقعیت و حقیقت سیاست انتخابات را نمی‌بیند، بر اساس این واقعیت راهکار و حرکت انجام نمی‌دهد. مختصر در این‌باره سخن می‌گویم‌. به تلویزیون و نقدا نگاه می‌کنیم، حقیقت ارزیابی به نوعی است که، انگار انتخابات طبیعی و قانونی بوده است، بنابراین نمی‌توانند حقیقت را ببینند. به جز این، قصور و ضعف اپوزیسیون نیز هست، باید آن را ارزیابی کرد، اما باید به طور واضح این وضعیت انتخابات دیده شود، برای مثال، کوردستان؛ آیا قبل از انتخابات دستگیر کردن فراوان نبود؟ مگر هر نوع فشاری نبود؟ آیا برای توقیف دفاتر ه.د.پ فشاری نبود؟ از این رو هر نوع فشاری پیرو شد، ه.د.پ به عنوان دشمن شناخته شد، ج.ه.پ به عنوان خائن محسوب شد زیرا به ه.د.پ مرتبط بود، به عنوان دشمن معرفی شد، باید این حقایق را دید. اگر چنین نشود، اشتباه بزرگی صورت می‌گیرد، آن انتقاداتی که چنین حقایقی را در بر نمی‌گیرند، تلاش می‌کنند این بعد از حقایق حکومت آ.ک.پ و م.ه.پ را مخفی کنند و به دولت خدمت کنند، لازم است همگان این واقعیت را بدانند.

باید به درستی با ائتلاف برخورد کرد

قبل از هر چیز می‌خواهم بگویم: سیاست ه.د.پ برای وارد شدن به چنین ائتلافی در انتخابات سیاست درست بود، بحث درباره‌ی راست و درستی این ائتلاف و شک کردن به این سیاست، جز خدمت کردن به آ.ک.پ و م.ه.پ، همزمان به پروژه‌ی ه.د.پ که پیشبرد مبارزه مشترک است با نیروهای دمکراتیک ترکیه، نیز آسیب می‌رساند. از این رو، ائتلاف ه.د.پ با حزبی که از سال ۲۰۱۵ در انتخابات مشارکت می‌کند، سیاستی با اهمیت است، قبلا به عنوان یک حزب مشارکت نمی‌کرد، این به چه معناست؟ یعنی تعدادی سیاست‌مدار کورد عضو پارلمان انتخاب می‌شدند‌، این هیچ سیاست و استراتژی در بر نداشت.

با وجود ه.د.پ، استراتژی و سیاستی به میدان آمد و وارد مرحله‌ی اجرایی شد، استراتژی برای دمکراتیزه کردن ترکیه همراه با نیروهای دمکراتیک ترکیه، به سبب این‌که ترکیه دارای هژمنی خارجی است، بنابراین بین مسئله‌ی کورد و دمکراسی در ترکیه ارتباط مستقیم وجود دارد. ائتلاف ه.د.پ بر همین مبنا است. از این منظر، ممانعت و انتقاد از سیاست این ائتلاف، یعنی ویران کردن این پروژه، که خلق کورد را بدون سیاست می‌گذارد، این ویرانگر است برای سیاست دمکراتیزه کردن ترکیه و آزاد کردن کوردستان و حل مسئله‌ی کورد با نیروهای دمکراتیک ترکیه است، لازم است این حقیقت را دریابیم، چه کسانی هستند که می‌توانند کورد را نیروهای دمکراتیک ترکیه جدا سازند؟ آن‌ها شامل، آ.ک.پ، و.ه.پ و میت می‌شوند. سیاست کلونیالیزم چندین قرن است که ادامه دارد، می‌خواهند خلق کورد را سرکوب و از بین ببرند، نباید خلق کورد با این حقه عجین شود، نیروهای دمکراتیک ترکیه نمی‌توانند ترکیه را دمکراتیزه کنند بدون مبارزه‌ی مشترک با نیروهای کورد، نمی‌توانند ترکیه را دمکراتیزه کنند.

لازم است ائتلاف کار و آزادی به تمامی قسمت‌ها برسد

منشا پس‌رفت در ترکیه، شامل ژینوساید در کوردستان است، بنابراین لازم است خلق کورد و خلق‌های ترکیه در مبارزه‌ی دمکراسی مشترک متحد شوند، باید با این دید به آن نگریست. ائتلاف کار و آزادی ۱۰.۵٪ آرا را کسب کرد، نزدیک نیم درصد آرایش کاهش یافت، چون ه.د.پ با حزب کارگران ترکیه وارد انتخابات شد، آن موقع حزب کارگران با یک لیست وارد انتخابات نشد، دیگر حزب کارگران ترکیه در هاتای کورسی به دست آورد، ارکان باش به عنوان پارلمانتار استانبول دوباره انتخاب شد. باید این‌گونه مورد ارزیابی قرار بگیرد، به این سبب ۱۰.۵٪ آرا را کسب کرد. بدون شک این موضوع مجزایی است. ما از حزب کارگران ترکیه انتقاد کردیم، گفتیم هم این انتخابات فرق دارد، هم شرکت کردن در انتخابات با لیست جدا، درست نیست، این شایسته‌ی نقد و بحث است، درمورد این صحبت می‌شود. اما تلاش بدی در میان است برای از بین بردن ائتلاف کار و آزادی از طریق تقسیم کردن، در میان است. این شایسته انتقاد است اما نباید به دلیلی به انحلال ائتلاف کار و آزادی تبدیل شود، می‌بایست این ائتلاف به تمامی قسمت‌های جامعه می‌رسید‌، این درست است، ما نیز با آن موافقیم. باید به تمامی قسمت‌ها می‌رسید‌، بدون شک نواقصی پیش می‌آید، ممکن نیست همه چیز به یکباره عالی شود، این دشوار و سخت است. اما افرادی در این لیست هستند که این را نمی‌پسندند، عده‌ای ناراضی هستند، مشکل این‌جا نیست، بلکه این است که چگونه این ائتلاف را گسترش داد، چگونه ممکن است به تمامی بخش‌های جامعه برسد؟ باید بیشتر در این‌باره تحقیق می‌شد.

از این رو، نواقصی وجود دارد، اما این چیز متفاوتی است، گفته می‌شود دلیلش این ائتلاف است، گفته می‌شود فلان نامزد با رای کورد رای آورده است، این صحت ندارد، قبلا نهایتا ۳۵ پارلمانتار وجود داشت، اکنون در سخت‌ترین مرحله به ۶۵ پارلمانتار رسیده است، یعنی ۳۰ پارلمانتار افزایش یافته است. در میان این ۳۰ نفر کور وجود دارد، لازم است این مورد ارزیابی قرار بگیرد، باید انتقاد شود، اما نقد راست و درست، نباید انتقاد با سرپرستی چند نفر صورت بگیرد. تعداد نمایندگان چپ ترکیه ۶ نماینده از تعدا کل ۶۱ نماینده‌ است، تعدادی از آنان رفیق این جنبش هستند، آن‌ها درون ه.د.پ مبارزه کردند، همان‌گونه که مبارزه‌ی دمکراسی وجود دارد، سنت چپ نیز وجود دارد، مانند دنیز و ماهر و حکمت کفیل‌جمیلی… باید این افراد نیز در این میدان باشند، اما نباید از آن‌ها کاسته شود، بلکه باید به تمامی قسمت‌ها برسند، اما مباحث در این باره به حزب کارگران ترکیه اختصاص یافت، این نیز باعث انحلال حزب کار و آزادی می‌شود. نزدیک شدن چنین است، مانند این است که بگویند ما از آن در امان هستیم، یا بگویی انتقاد از کاستی‌ها متفاوت باشد، اما این مبارزه‌ی کورد را تضعیف می‌کند، تعداد کرسی‌های کورد را کاهش می‌دهد نه این که آن را افزایش دهد. نباید چنین ارزیابی کوته نظرانه‌ای صورت بگیرد، باید واقع‌بین باشیم و ریزبینانه حساب کنیم. انگار تعدای این را بر آن‌ها تحمیل می‌شود، فکر می‌کنم که طرفدارن میت، آ.ک.پ، م.ه.پ و پ.د.ک این وضعیت را ایجاد کرده‌اند، پ.د.ک به اسم کورد بودن این را انجام می‌دهد، این مفهوم نیز هیچ سودی به کورد نمی‌رساند، بلکه زیان بخش است، با انحلال حزب کار و آزادی به کورد آسیب می‌رسد، می‌توانم بگوییم: یکی از مهم‌ترین دست‌آوردهای کورد، چنین ائتلافی در ترکیه است، توانستند به تمامی بخش‌ها در تمامی شهرها برسند، استانبول و ازمیر و تمامی شهرهای ترکیه، این نیز پیشرفت و موفقیت است.

نباید کسی ارزیابی چنین کوته نظرانه‌ای درباره‌ی ائتلاف‌ها انجام دهد

در این باره، زمانی که چنین چیزی می‌بینیم، متعجب می‌شویم، ممکن نیست که کسی تا این میزان بی‌غل و غش باشد، باید این جنگ ویژه‌ی ترکیه را درک کنیم. هدف از این جنگ ویژه چیست، لازم است به خوبی آن را بفهمیم. ابتدا گفتیم، موفقیت مبارزه‌ی رهبر آپو این است که جنگ ویژه و واقعیت دولت ترکیه را درک کرد، همچنین دروغ‌ها و حقه‌های آن‌ها را از بین برد، به این دلیل بود که مبارزه‌ی آزادی خلق کورد را به این سطح رسانده‌ایم. اکنون جنگ ویژه‌ای علیه ه.د.پ، علیه ائتلاف کار و آزادی، چنین سیاستی درمیان است، لازم است از آن جلوگیری کرد و آن را دید. دیدن اشتباه و انتقاد از کاستی‌ها متفاوت است، اما وارد این بازی شدن چیز دیگری است. بدون شک ه.د.پ و حزب چپ سبز می‌گویند “ارزیابی می‌کنیم، نقاط ضعف را مشخص می‌کنیم”، اما این ضعف در کجاست، باید آن را دید. حتی اگر از فشار‌ها چشم پوشی کرد که سال‌هاست بر ه.د.پ و خلق کورد وارد می‌شود، نباید کسی ارزیابی کوته نظرانه و بی‌ارزشی انجام بدهد. این آسان نیست، آن‌ها هنوز هم مبارزه می‌کنند، نباید این مبارزه‌ی زیر فشار را کم ارزش کرد، نباید نتیجه را کم انگاشت. موضع عموم درست است، شاید کاستی‌هایی در سازماندهی وجود داشته باشد، شاید ضعف در شرکت در بخش‌های جامعه وجود داشته باشد، ضعفی در موضع خلق وجود ندارد، خلق بر مواضع خود استوار است، ضعفی در پروژه‌ی ائتلاف کار و آزادی وجود ندارد، اما در عمل کرد اشتباه و نقاط ضعفی وجود دارد.

بیگمان لازم است به بخش‌های گسترده‌تری برسند، واقعا متحیر شدیم، فشار همە جانبە بر ه.د.پ و حزب چپ سبز وجود دارد، بر این باورم، کمی از این فشار متاثر شدند. بدون شک باید ارزیابی و خود انتقادی داشته باشند، اما نباید زیر این فشار قرار بگیرند، نباید بر مبنای این فشار ارزیابی کنند. به این نیز توجه داشته باشید، می‌خواهند چپ‌ها را از بین ببرند، شش نماینده این‌گونه انتخاب شده‌اند، استانبول ۱ یا ۲، مرسین ۱، ادنا ۱، ازمیر ۶ البته افراد دیگری در چارچوب این حزب بودند.

ائتلاف کار و آزادی شکست نخورده است

ائتلاف کار و آزادی ۱۰.۵٪ آرا را کسب کرد. با این وجود، اندکی تعداد آرا کاهش یافته است. به خاطر این‌که حدنصاب به ۰۷٪ رسید، از این رو‌ تعدادی طرفدار کاهش یافت. باید این را ببینیم. لازم است از این ضعف انتقاد کرد. چرا این نقاط ضعف نمایان شد؟ تعدای از طبقات و بخش‌های جامعه رای دادند، مستمر به این ائتلاف به ه.د.پ و حزب چپ سبز، رای داده‌اند. این را باید قبول کرد، تعدادی رای دادند، زیرا نخواستند ه.د.پ توقیف شود. باید آرایشان ادامه دار باشد. نباید به عنوان آرای موقت آن را نگاه کرد. زیرا نقاط ضعفی وجود دارد.

پارلمانتار ه.د.پ در سیواس چنین گفت. گفت، به سیواس رفتم و درخواست کردم رای بدهند. گفتند: “دوره‌ی قبلی به شما رای دادیم، تا از حدنصاب عبور کنید. اما اکنون نمی‌توانیم به نمایندگان شما رای دهیم. از این رو برای شما ‌ارزش قایل هستیم،‌ اما به ج.ه.پ رای می‌دهیم‌”. بله، عده‌ای چنین می‌گویند. نباید فقط در جاهایی که نماینده بوده‌اند، بلکه درجاهایی که نماینده نبوده‌اند، کار جدی باید صورت بگیرت. به خاطر این‌که قبلا این را دیده‌ام، گفتم این راه‌کار تعداد آرا را کاهش می‌دهد. نه تنها در جاهایی که نماینده انتخاب شده‌اند، بلکه در همه جا باید کار کنند. قبلا رای کسب شده است، لازم است دوباره رای کسب شود. اما این اتفاق نیفتاد.

نباید به عنوان شکست خورده به ائتلاف کار و آزادی نگریست. اما می‌توانستند نتیجه‌ی بهتری کسب کنند. دولت چندین تقلب انجام داد و آرا را دزدید. باید این را مد نظر گرفت. نباید به عنوان یک ائتلاف انتخاباتی به ائتلاف کار و آزادی نگریست. مبارزه‌ی واقعی پس از انتخابات شروع می‌شود. باید این ائتلاف گسترش یابد. باید این ائتلاف به ائتلاف مبارزه تبدیل شود. لازم است صاحب مکانیزم انتقاد و خود انتقادی علیه کاستی‌ها شود. بگزار بگوییم، کاستی‌هایی در حزب کارگران ترکیه وجود دارد، آن زمان لازم است خود را مورد نقد قرار دهد. می‌گویند، لازم است همگی از حزب چپ سبز و ه.د.پ از کاستی‌هایشان انتقاد کنند. لازم است از طریق تقویت ائتلاف به مبارزه ادامه دهند. بله، می‌توانم انتقاد کنم. برای مثال، چرا اعضای ائتلاف مستقیما پس از دور اول جمع نشدند، تا ارزیابی کنند؟ لازم است با اهمیت به این ائتلاف بنگرند. باید این ائتلاف مستمر و قدرتمندتر شود. اگر از این پروژه محافظت نگردد و تقویت و تاثیرگذار نگردد، به کورد و ه.د.پ آسیب می‌رساند و آن را تضعیف می‌کند. اگر براساس تعدادی از انتقادها این انجام شود، آن زمان بیشتر تضعیف می‌یابد. نباید به آ.ک.پ و میت و پ.د.ک توجه کنند، باید کاستی‌ها را مورد ارزیابی قرار دهند و روبه جلو بنگرند.

کوردها گفتند: نه

سیستم ریاست جمهوری ترکیه در جهان همتا ندارد. در سیستم فردی، پارلمان نقشی ندارد. در واقع نقشش خیلی حاشیه‌ای است. بنابراین آن‌چه در این انتخابات مهم بود، انتخاب ریاست جمهوری و مواضع پیرامون انتخابات ریاست جمهوری بود. موضع خلق کورد و ائتلاف کار و آزادی واضح بود. خلق کورد و ائتلاف کار و آزادی به طور واضح موضع خود را در این‌باره بیان کردند. راه مشخصی را دربر گرفتند و موضع خود را بیان کردند. از کلیچ‌داراوغلو حمایت کردند، اما آیا تمامی اعضای ای پارتی حمایت خود را از میز شش جانبه اعلام کردند؟ جای شک است. همچنین، تعدادی از احزاب میز شش جانبه رای دادند، شاید طرفداران اصلی آنان رای داده باشند، بخش دیگری شاید رای نداده باشند. این‌گونه مشخص است. یا شاید اصلا پای صندوق رای نرفته باشند. واقعیش، به ویژه در دور اول، خلق کورد و دوستانش موضع روشنی اتخاذ کردند. کسی نمی‌تواند در این باره چیزی بگوید. هیچ چیزی در این باره برای گفتن وجود ندارد. خلق کورد ثابت کرد طرفدار مبارزه برای دمکراسی است. خلق کورد نیروی اصلی برای دمکراسی ترکیه است. فردا نیز چنین خواهد بود، زیرا از طریق دمکراتیزه کردن ترکیه و حل مسئله‌ی‌ کورد سیاست می‌کند. این جنبشی دمکراتیک پیشرو است، نه تنها در ترکیه، بلکه در سراسر خاورمیانه. حقیقتش، این جنبش با راه آزادی زنان پیشگام دمکراسی در جهان است. چنین جنبشی است.

قطعا، کوردها موضع خود را در قبال مبارزه برای دمکراسی در ترکیه، اکنون حقیقتی وجود دارد، کوردها در معرض نسل‌کشی قرار دارند. در این مرحله، آن‌چه سیاست نسل‌کشی را به اوج خود رساند، آ.ک.پ و م.ه.پ بودند. از این رو، مسئله‌ی کورد در خاورمیانه و ترکیه پیچیده است. همان‌گونه کورد از این منظر سیاست می‌ورزد. نباید این مبارزه بی سیاست باشد، نباید بی‌تاکتیک باشد. اگر لزومی برای تقویت سیاست و تاکتیک در جهان، این مختص به کوردهاست. این نیز به دلیل بحران مسئله‌ی کورد است. از این رو، کورد سیاست درستی را پیاده کرد. نیروهای دمکراتیک سیاست درسی را پیاده کردند و به کلیچ‌دار‌اوغلو رای دادند. یا کوردها بی‌سیاست می‌کنند با این موضع را اتخاذ می‌کنند. از این رو، موضع کورد از طریق دمکراسی خواهد بود. آن‌که به آزادی کورد می‌اندیشد، موضعی را که به دمکراسی خدمت کند را اتخاذ خواهد کرد، بر این مبنا کدام موضع به دمکراسی خدمت می‌کند و کدام یک خدمت نمی‌کند.

از طرفی دیگر، موضع فاشیزم را درهم می‌کوبند. این موضعی راست و صحیح است. البته این کار را انجام دادند. اما در مرحله‌ی دوم، پروپاگاندای دیگری در میان بود. آ.ک.پ و میت و پ.د.ک این پروپاگاندا را پیشبردند: “کوردها به پای صندوق آرا نروید، رای ندهید”. این اراده‌ی کورد نیست، این هیچ اراده‌ی سیاسی کورد نیست. قطعا مبنایی برای این وضعیت وجود داشت. نمونه‌ی آن نیز، وضعیت اوزداغ است. بر این مبنا، بهانه به این شکل بود. به خاطر این‌که مسئله‌ی قیوم‌ها، حساس‌ترین مسئله برای کوردهاست، به موضوع روز تبدیل شد و تاثیر محدودی داشت. این واقعیت نداشت. نباید تاثیر داشته باشد. ما سیاست ویژه‌ی خود را خلق می‌کنیم. ما این را در رابطه با کسی انجام نمی‌دهیم. بلکه برای دموکراتیزه کردن ترکیه انجام می‌دهیم. مسئله این نیست که چه کسی پیروز می‌شود. کوردها این را برای خودشان انجام دادند، نه برای کلیچ‌داراوغلو. برای دمکراسی، برای دفع فاشیزم این را انجام دادند. چنین درکی به میان آمد که گویا کوردها به کلیچ‌داراوغلو‌ و ج.ه.پ رای داده‌اند. چنین چیزی نبود. این سیاست درستی بود. آن‌ها به آن رای دادند. کوردها این موضع را اتخاذ کردند. ما چنین نگفتیم، چنین نزدیکی نداشتیم.

کوردها به سیاست و تاکتیک درست نیاز دارند

جنبش سیاسی کورد این تصمیم را گرفت. به نظر ما، تصمیمشان‌درست بود. از این نظر، انگاری ۴-۵٪ در دور دوم انتخابات در کوردستان به پای صندوق رای نرفتند. در همه جا به این شکل نبود، بلکه در چند جا این اتفاق افتاد. بیشتر در الیح و شرناخ‌، اما در یکی دو جا کاهش وجود داشت، مانند آگری، درحالی که نباید در آن‌جا رای دادن کاهش یابد. مبنایی برای کاهش وجود دارد، اما روا نیست. این سیاست نیست. کورد به واکنش احساسی نیاز ندارد، به سیاست نیاز دارند، به مبارزه‌ی سیاسی نیاز دارند. هم به تاکتیک و سیاست درست نیاز دارند. اگر کوردها به طور احساسی عمل کنند، آن‌گاه جنگ ویژه بر آن‌ها تاثیر می‌گذارد. عده‌ای میهن دوست پاسخ این را دادند و درباره‌ی این عمل حساس هشداری دادند، اما باید دیده شود. به اندازه‌ی نیاز برسی نشد، باید بهتر مورد تحلیل قرار بگیرد. درباره‌ی این نزدیکی سخن گفتند. درحقیقت این سیاست بخش‌های مختلف میت، آ.ک.پ و پ.د.ک است. اما این به این معناست که ما نتوانستیم آن‌ها را قانع کنیم. به میزان ۴-۵٪ کاهش یافت. اما این تنها دلیل کاهش نیست. کوردها هرچند فقیر باشند، همگی کارگر و زحمتکش هستند. وگرنه از گرسنگی می‌میرند. همان‌طور که می‌دانید، هزاران سال است که کوردها محاجر بوده‌اند. چه در ترکیه و چه ایران و سوریه و عراق محاجر بوده‌اند.

مستمر به عنوان کارگر به به بیرون رفته‌اند. این خصلت اصلی کوردهاست. به ویژه در وضعیت اقتصادی سخت کوردستان. قبلا سخت بود که به خارج از کشور بروند، اما اکنون راحت‌تر است. همگی آن‌جا قوم و خویش دارند، این‌جا، این ۵٪ به همین سبب است. اما برای تغییر نتیجه‌ی انتخابات کافی نیست. می‌گویند آرایشان به نزدیک ۲ الی ۲.۵ میلیون رای رسیده است. آرای کوردها چیزی حول و حوش ۳۰۰-۲۰۰ هزار رای است. شاید زیاد نباشد. این تعداد نمی‌تواند نتیجه‌ی انتخابات را تغییر دهد.

با موضع کوردها ترکیه به دمکراسی می‌رسد

کوردها در دور دوم انتخابات به واضحی به کلیچ‌داراوغلو رای دادند. آرای آ.ک.پ در کوردستان افزایش نیافت. کسانی که به سینان اوغان‌ رای داده بودند، به آ.ک.پ رای دادند. از این رو، موضع کوردها را مثبت می‌بینم. باید همگی این‌گونه به آن بنگریم. لازم است نیروهای دمکراتیک ترکیه این وضعیت را ببینند. این خیلی حایز اهمیت است. حمایت کورد از دمکراسی و آزادی مهم است. از این رو، کوردها مسئولیت خود را بجا آوردند. اگر ترکیه دمکراتیک شود، این از طریق موضع کورد خواهد بود. با این موضع، کوردها نیروهای دمکراتیک ترکیه فعال و پویا نگه می‌دارند. اگر امروز مبارزه‌ای برای دمکراسی در ترکیه در جریان باشد، مبارزه‌ی کورد بخش مهمی از این مبارزه است. کوردها این موضع را نشان دادند. همگان این موضع کوردها را می‌بینند.

نیروهای اپوزیسیون مبارزه نکردند

اپوزیسیون در سیستم ائتلاف ملت اشتباه کشنده‌ای انجام دادند. لازم است آن را روشن کنیم. می‌بایست واقعیت آ.ک.پ و م.ه.پ را عیان کنند و راهکار لازم را در پیش می‌گرفتند. باید مبارزه می‌کردند و موضع نشان دهند. در درجه‌ی نخست هیچ موضعی علیه قیوم‌ها نداشتند. کم کم با این عمل نادمکراتیک آ.ک.پ و م.ه.پ کنار آمدند. چند حمله کردند. گفتند نباید به خیابان بیاییم، نباید واکنشی داشته باشیم و جلوی خلق را گرفتند. بنابراین مبارزه‌ی قوی از خود نشان ندادند. گفتند، اردوغان دوباره رییس جمهور نخواهد شد. نتوانستند علیه کمیسیون عالی انتخابات قیام کنند. وزرای داخلی، دادگستری و راه ‌‌و ترابری، استعفا ندادند، از منابع دولت استفادە کردند. باید علیه این قیام کرده و اعتراض می‌کردند. اما به مانند چیزی معمولی با آن برخورد کردند. محاصره شدند و به این وضعیت گرفتار شدند. حکومت فاشیستی آ.ک.پ و م.ه.پ عصبانی شدند. اگر موضع درستی اتخاذ می‌کردند، این انتخابات ضد دمکراتیک نمی‌بود. می‌توانستند در این انتخابات در شرایطی دمکرات‌تر و برابر برنده باشند. می‌بایست به این موارد توجه کنند، اگر در این انتخابات کنار نرفت، باید مبارزه می‌کردند. می‌توانستند آن‌ها را شکست دهند، اما مبارزه نکردند. سپس هرنوع فشار و هرکاری می‌توانستند انجام دادند، از تمامی فرصت‌ها استفاده کردند، هرکاری انجام دادند. از این رو، موضع اپوزیسیون ضعیف بود. اگر به این توجه نکنند، وضعیتشان بدتر می‌شود. اگر همین‌گونه ادامه دهند، به بخشی از مبارزه‌ی دمکراسی تبدیل نمی‌شوند‌، بلکه توسط فاشیزم رسوا می‌گردند. بله، ج.ه.پ به مدت طولی چنین کرد. اخیرا، کمی کار کردند، خواستند این را قطع کنند، اما کافی نبود. مبارزه‌یشان ضعیف بود. اگر انتقادی بر ائتلاف ملت وجود داشته باشد، باید در این چارچوب باشد. واقعا، ارزیابی و نقد این چنینی را پیش‌بردیم.

دیگر دیکتاتورها چگونه سقوط کردند، اردوغان نیز به همان شکل سقوط خواهد کرد

مبارزه علیه فاشیزم، تنها مبارزه‌ی انتخاباتی نیست. آ.ک.پ به نتیجه‌ی دلخواه خود دست نیافت. نباید از این‌که اردوغان اکثریت پارلمان را در اختیار دارد. این تفکری اشتباه است. به این معناست، همه چیز در انتخابات مشخص است. چنین چیزی نیست. چنین هدفی نداشته‌ایم. اما بدون شک، ارزیابی انتخابات مهم است. لازم است این به عنوان بخشی از مبارزه باشد و این‌گونه به آن نگریست. تفکر کسب نتیجه فقط از طریق انتخابات، کار اپوزیسیون درون سیستم است. موضع ما، اپوزیسیون درون سیستم نیست، بلکه اپوزیسیون انقلابی دمکراتیک است، همراه با خلق این نتیجه را کسب خواهیم کرد، با سازماندهی خلق، با مبارزه‌ی فعال و موضع خودمان. بلی، سخت است و فشار و حمله‌ی فاشیزم موجود است، این حقیقت است. اما این نیز حقیقت دارد که این حکومت و این فاشیزم ضعیف شده است، هنوز هم ضعیف است. وضعیت برای مشروعیت انتخابات پیش آمد، اما این آن را قوی نمی‌کند، بلکه یک مشروعیت تازه است. بدون شک مشروعیت در سیاست مهم است، اما هنوز تقویت نیافته و هنوز ضعیف است. اگر بر این مبنا مبارزه کنند، این حکومت شکست خواهد خورد و سقوط خواهد کرد. دوران مبارزه‌ی قوی شامل مبارزه‌ی انقلابی فعال و انقلابی بزرگ، باید نتیجه‌ی بزرگ کسب کند. در این راستا، شدت و حمله‌ی فاشیزم و آماده نبودنش برای شکست در انتخابات، به این معناست: همان‌گونه که دیکتاتورها در بخش‌های دیگر جهان شکست می‌خورند، این‌جا نیز شکست می‌خورند. سرنوشت اردوغان همین خواهد بود. مانند باقی دیکتاتورها شکست خواهد خورد. نمایندگی شدیدترین فاشیزم را انجام می‌دهد. با این مبارزه، این فاشیزم شکست می‌خورد.

لازم است اپوزیسیون به بخش‌های گسترده‌ای برسد

بدون شک این امکان وجود دارد. می‌گویند به ۴۸٪ می‌رسد. حتی مبارزه‌ی فعال به میزان ۳۰٪ می‌تواند این حکومت را شکست دهد. در هیچ کدام از انقلاب‌های جهان، نتوانستند ۷۰-۶۰٪ در مبارزه‌ی دمکراتیک کسب کنند. مهم فعالیت نیروهای فعال است. اگر از این عبور کنیم، آن زمان نیروهای اطرافشان موثر می‌شوند و نتیجه مهم خواهد بود. ائتلاف کار و آزادی کلید و نیروی مبارزه برای دمکراسی در ترکیه است. وضعیت نیروهای دمکراتیک دیگر چگونه خواهد بود، آن‌هایی که خواهان دمکراسی هستند؟ این نیز از سوی ائتلاف کار و آزادی مشخص خواهد شد. اگر ائتلاف کار و آزادی فعال باشد، آن زمان آن‌ها نیز رادیکال و فعال خواهند شد. در این ضمینه، لازم است این ائتلاف به مشکل تقویت مبارزه دمکراسی را در ترکیه توجه کند و به وسیع‌ترین حلقه‌ها برسد.

البته، باید به جامعه شناسی ترکیه باید در این زمینه توجه کرد. باید درک کرد که ما در خاورمیانه قرار داریم. ارزش‌های اخلاقی جامعه مهم است. همان‌طور که اروپا یک تمدن مادی است، خاورمیانه دارای تمدنی معنوی است. نباید این تفاوت را نادیده گرفت. اگر این تفاوت را نادیده گرفته شود، سیاست و موضع درست به وجود نخواهد آمد. در این راستا، نیروهای کار و آزادی و دمکراسی، زمینه‌ای قوی و شرایط مبارزه را والا خواهند دید. مانند قبل، طالبان قدرت به چشم نخواهند آمد، حکومتی بر جامعه باقی نمانده است. آ.ک.پ و م.ه.پ این قدرت را از دست داده‌اند. به همین سبب افرادی به خشونت و‌ فشار رو می‌آورند. با دیدن این، لازم است مبارزه را سازمان دهند و آن را گسترش دهند. سازماندهی، سازماندهی، سازماندهی… مبارزه، مبارزه، مبارزه… برای سازماندهی غنی و مبارزه‌ای غنی، بر این اساس، لازم است خود را به تمامی بخش‌های جامعه برسانند.

 

حکومت اردوغان ضعیف شده، به همین سبب حمله می‌کند

سخنرانی اردوغان را از بالکن شنیدیم، سخنانی توخالی‌ بود، مبنایش این است: حکومت ضعیف است، این حکومت برای رفع ضعفش به حمله ادامه می‌دهد، با کورد به دشمنی می‌پردازد، به مناطق حفاظتی میدیا و روژآوا ادامه می‌دهد. باید به این شکل آن را دید. به سبب این‌که حکومت ضعیف است، بنابراین از طریق تقویت شوونیسم، تلاش می‌کند مشکلات اقتصادی و زلزله و ویران‌گری و چیزهای دیگر را با این حملات خارجی بپوشاند. لازم است به این حقیقت توجه شود. در مقابل، باید خلق کورد آماده باشد و خود را با توجه به حملات شدید علیه باکور کوردستان، سازمان دهند. زیرا اگر مبارزه نکنند، نمی‌توانند روی پای خود بایستند. بی‌گمان در برابر این مقاومت گریلا ادامه دارد، لازم است کوردها در روژآوا و روژهلات کوردستان و اروپا و هرجای دیگری علیه این مبارزه کنند، لازم است موضعی قوی نشان دهند. باید با وجود تمامی موانع به مبارزه ادامه‌ دهند. به خاطر این‌که این حکومت فاشیست است، به این دلیل حمله می‌کند. ما به هدف اردوغان پی بردیم. به هر حال، دولت باخچلی همان چیز را گفت، نباید تفسیر دیگری از آن داشت؛ همان‌طور که اردوغان گفت؛ دشمنی با کورد و حمله به خلق کورد و نسل‌کشی جنبش آزادی کوردی و حمله به روژآوا و باشور کوردستان و شنگال و مخمور و دستگیری در شهرها و حمله به سیاست دمکراتیک ادامه خواهد داشت. لازم است کورد علیه این خود را سازمان دهند، با قدرت تشکیلات می‌توانند آن را شکست دهند. بله، حملات تند و تیز هستند، اما ۵۰ سال مبارزه علیه آن ادامه داشته است. خلق کورد خواستار آزادی‌ست، صاحب فرهنگ سازماندهی است، به این سبب است که لازم است مبارزه را تقویت کند.

پ.د.ک و حزب الله باهم هستند

خلق کورد حقیقت هودا‌-پار را می‌شناسد. بله، در سال‌های ۱۹۹۰ وقتی قیام افزایش یافت، هودا-پار حمله کرد. دولت این را انجام داد، حمله‌ی دولت بود. دولت برای جلوگیری از مبارزه‌ی آزادی خلق کورد حزب الله را به کار گرفت. قطعا، دولت آن‌ها را به کار گرفت. آن زمان اسمش JITEM بو، حال JITEM چیست؟ کیست؟ اکنون سیویلو رهبر JITEM است، از حزب الله استفاده کردند و سپس سراغشان رفتند. من به خوبی رهبرانشان را می‌شناسم، ما باهم سیاست ورزیده‌ایم. واقعا دولت از آنان استفاده کرد. سپس، فکر می‌کردند، پ.ک.ک پایان یافته است، گفته می‌شد پ.ک.ک شکست خورده است، سپس نسل‌کش شدند. این تاریخ حزب الله است، این تاریخ هودا-پار است، اکنون نیز به همان شکل از آن استفاده می‌کنند، لازم است خلق کورد به این توجه کند، اکنون چکسی با هودا-پار رابطه دارد؟… بدون شک با پ.د.ک رابطه دارند، همان‌طور که قبلا دولت ترکیه از هودا-پار و حزب الله استفاده کرد، اکنون نیز از پ.د.ک استفاده می‌کند. سویلو می‌گوید، این بسیار به نفع ترکیه است، وقتی درباره‌ی‌ منفعت ترکیه سخن می‌گوید، این به این معناست که این سود بخش است برای از بین بردن مبارزه‌ی آزادی خلق کورد مفید است. اکنون با پ.د.ک همان کار را می‌کنند. اکنون حزب الله بهترین رابطه را با آ.ک.پ و پ.د.ک دارد، اکنون پ.د.ک و حزب الله باهم گره خورده‌اند. از این رو، باید هر کوردی این را ببیند. لازم است از حقیقت هودا‌-پار، از حقیقت هودا‌-پار و آ.ک.پ، از ارزش سویلو برای هودا-پار … لازم است جنگ ویژه‌ی دولت ترکیه را بشناسیم. در این چارچوب، لازم است حقیقت پ.د.ک را بشناسیم، هر کوردی باید

 این ارزش گذرای سویلو را درک کند، این شایسته‌ی پشت گوش انداختن نیست. از هودا-پار برای از بین بردن سیاست آزادی کورد و کشتار خلق کورد استفاده می‌کنند. برای آن‌ها این مهم است که، پ.ک.ک را از بین ببرند، می‌خواهند تمامی سازمان‌ها را برای از بین بردن پ.ک.ک بکار بگیرند. دیگر برایشان مهم نیست، هودا‌-پار باشد یا پ.د.ک را به کار می‌گیرند‌. این خیلی مهم است. خیلی سوال می‌پرسند که ایجاد ائتلاف برای چیست؟ برای پاسخ به این، باید به هدف جنگ ویژه بنگریم. بنابراین لازم است کوردها به خوبی این اطلاعیه را به خوبی ارزیابی کنند.

مخمور ارزش‌های اخلاقی عراق را بالا می‌برد

به مقاومت مخمور درود می‌فرستم. خلق مخمور یعنی بوتان. نمونه‌ی کوچک شده‌‌ی بوتان است. سرزمین است. روحیه‌ی‌ مقاومت بوتان در مخمور برجسته می‌شود. همگی صاحب شهید هستند، آن‌جا اردوگاه شهداست، هر خانواده‌ای چند شهید دارد. به همین دلیل دولت ترکیه علیه مخمور است. ترکیه و پ.د.ک پشت حملات ارتش عراق به مخمور ایستاده‌اند. باید این حقیقت آشکار شود، باید همگی، هر کوردی این را بداند؛ این یک حمله‌ی عراقی نیست، این حمله‌ی ترکیه و پ.د.ک است. ترکیه عراق را تهدید می‌کند که آب را می‌بندد، می‌گوید: آب را می‌بندم، از تشنگی خفه‌ات می‌کنم، پ.د.ک نیز چنین می‌گوید، “اگر چنین نکنی با ترکیه هماهنگ‌تر می‌شوم‌‌ و بر تو فشار می‌آورم”. در نتیجه، عراق به خلق مخمور حمله می‌کند. خلق مخمور می‌گویند، با عراق هیچ مشکلی نداریم. واقعا مخمور با عراق هیچ مشکلی ندارد. بلکه برای عراق مفید نیز هست، مخمور ارزش‌های اخلاق عراق را بالا می‌برد. مضر نیست برای عراق، بلکه مفید است. وقتی به عنوان ضرری برای عراق دیده می‌شوند، دلیلش این است که دولت ترکیه، مخمور و این کوردهای میهن‌ دوست را، دوست ندارد، بنابراین فشار وارد می‌کند. به این دلیل امروز دولت ترکیه بر عراق فشار وارد می‌کند، فردا چیز دیگری خواهد بود، پس فردا چیز دیگری. اگر عراق به این پی نبرد، یعنی دولت ترکیه را نمی‌شناسد. هدف دولت ترکیه اشغال کرکوک و موصل است، این واضح است، کی این را کار را انجام خواهند داد؟ آن‌ها منتظر زمان مناسب هستند، این واضح است. در این باره، از حکومت عراق می‌خواهیم از این سیاست عقب نشینی کند. مخمور به عراق ضرر نمی‌رساند، بلکه مفید است، در جنگ علیه داعش قربانی داد. از این رو، لازم است هرکوردی از مقاومت خلق مخمور حمایت کند. لازم است بر پ.د.ک فشار بیاورند. زیرا این کار پ.د.ک است. لازم است این حقیقت فهمیده شود.