بسه هوزات در یک برنامه ویژه که از تلویزیون مدیاهابر پخش شد، در مورد روند ادامهدار پس از دیدارهای انجام شده با رهبر آپو ارزیابیهایی انجام داد.
بسه هوزات با اشاره به اینکه تاکنون هیچ گام ملموسی از سوی دولت ترکیه برداشته نشده است، گفت: «نکته اساسی که برای توسعه روند، حل دموکراتیک مسئله کورد، دموکراتیزه شدن ترکیه و پایان این جنگ ضروری است، البته رفع انزوای تحمیلی است، ایجاد شرایط امنیت، سلامتی، زندگی آزاد و کار برای رهبر آپو است.»
بسه هوزات با بیان اینکه رهبر آپو بدون ایجاد این شرایط نمیتواند نقش خود را ایفا کند، کار کند و فراخوانهایی را خطاب به جامعه انجام دهد، گفت: «چگونه میتوان از رهبر آپو در شرایط انزوای تحمیلی و شکنجه انتظار فراخوان داشت، چگونه فراخوان خواسته میشود، چگونه انتظار میرود که آشکارا برای عموم صحبت کند و چنین انتظاری میرود؟ در شرایط انزوای تحمیلی و شکنجه نباید چنین چیزی مطرح باشد.»
هوزات با اشاره به نمونه ماندلا نیز گفت: «ماندلا در چه پروسههایی نقش ایفا کرد؟ روند حل، روند صلح در آفریقای جنوبی چگونه توسعه یافت؟ با تغییر شرایط ماندلا انجام شد. ماندلا به شرایط زندگی و کار آزاد دست یافت. با هر قشری به راحتی ارتباط برقرار کرد، ارتباط گرفت، دیدار کرد، بحث کرد و افکار خود را به اشتراک گذاشت، فراخوانهای خود را انجام داد، پیامهای خود را به همه رساند. همه اینها پس از رفع شرایط انزوا توسعه یافت.»
ارزیابی کامل رئیس مشترک شورای اجرایی کنفدرالیسم جوامع کوردستان (کجک)، بسه هوزات به شرح زیر است:
«پس از دیدار دوم، هیئت برای به اشتراک گذاشتن پیامها و دیدگاههای رهبری با احزاب، تلاشهای مهمی انجام داد. پیامها و دیدگاههای حاصل از آن تلاشها و دیدارها مثبت بود. به این معنا، در ترکیه، در میان کوردها، در جامعه ترکیه، در میان همه نیروهای دموکراتیک، حتی در میان مردم منطقه، در میان همه بخشهای دموکراتیک، فضای مثبتی ایجاد شد. یک فضای خوشبینانه در مورد حل دموکراتیک مسئله کورد، توسعه یک روند صلح معنادار و شرافتمندانه و پایان این جنگ نسلکشی ایجاد شد.
اما رویکردی از سوی حکومت توسعه نیافت که این فضا را تغذیه کند، تقویت کند و از این ابتکارات رهبر آپو حمایت کند، به این معنا احساسات و افکار خوشبینانهای که در میان مردم کورد، به طور کلی در افکار عمومی دموکراتیک، در میان خلقها ایجاد شده است را تقویت کند.
تاکنون هیچ گام ملموسی در میان نیست. نکته اساسی که برای توسعه روند، حل دموکراتیک مسئله کورد، دموکراتیزه شدن ترکیه و پایان این جنگ ضروری است، البته رفع انزوای تحمیلی است، ایجاد شرایط امنیت، سلامتی، زندگی آزاد و کار برای رهبر آپو است.
رهبر آپو در شرایط انزوای تحمیلی نمیتواند فراخوان دهد
بدون ایجاد این شرایط، ایفای نقش رهبر آپو، کار کردن، کار آزادانه، فراخوانهای خطاب به جامعه، ارسال پیام به کوردها، فراخوان دادن ممکن نیست. یعنی آیا شرایط رهبر آپو تغییر کرده است، آیا انزوای تحمیلی برطرف شده است که رهبر آپو به راحتی برای افکار عمومی صحبت کند؟ برای کوردها صحبت کند؟ دیدگاههای خود را به راحتی به بیرون منتقل کند؟آیا میتواند با هر قشری، با هر طیفی که بخواهد؛ وکلا، خانوادهاش، سیاستمداران، اقشار مختلفی که میخواهند دیدار کنند، نهادهای جامعه مدنی، سازمانهای تودهای دموکراتیک، با همه این اقشار ارتباط برقرار کند؟ دیدگاهها و ارزیابیهای خود را منتقل کند؟ پیامهای خود را بدهد؟ آیا شرایط او در وضعیت فعلی ایجاد شده است؟ خیر.
خب، آیا رهبر آپو میتواند در شرایط انزوای تحمیلی فراخوانی بدهد؟ آیا فراخوانی که در شرایط انزوا انجام دهد، میتواند مشروعیتی داشته باشد؟ آیا واقعاً میتواند تاثیری داشته باشد، هرگونه فراخوان یا پیامی که در شرایط انزوای تحمیلی و شکنجه انجام میشود، میتواند تاثیری داشته باشد؟ آیا این ممکن است؟ نمیتواند ممکن باشد. چگونه میتوان از رهبر آپو در شرایط انزوای تحمیلی انتظار فراخوان داشت، چگونه فراخوان خواسته میشود، چگونه انتظار میرود که آشکارا برای عموم صحبت کند و چنین انتظاری میرود؟ این در شرایط انزوای تحمیلی و شکنجه نمیتواند مطرح باشد.
هیچ نمونهای از این در جهان وجود ندارد. ماندلا در چه پروسههایی نقش ایفا کرد؟ روند حل، روند صلح در آفریقای جنوبی چگونه توسعه یافت؟ با تغییر شرایط ماندلا انجام شد. ماندلا به شرایط زندگی و کار آزاد دست یافت. با هر قشری به راحتی ارتباط برقرار کرد، ارتباط گرفت، دیدار کرد، بحث کرد و افکار خود را به اشتراک گذاشت، فراخوانهای خود را انجام داد، پیامهای خود را به همه رساند. همه اینها پس از رفع شرایط انزوا توسعه یافت. در همه جای دنیا همینطور است. همه نمونهها همینطور است. اکنون قرار است انزوای بسیار سختی بر رهبر آپو اعمال شود، یک سیستم شکنجه و انزوای مطلق به مدت ۲۵-۲۶ سال به طور مداوم و سیستماتیک ادامه یافت، با چند دیدار، بدون رفع انزوا، بدون هیچ تغییری در شرایط رهبر آپو، بدون ایجاد شرایط زندگی و کار آزاد، از رهبر آپو انتظار فراخوان و پیام میرود. این انتظارات بی جا است. این انتظارات درست نیست.
برای اینکه رهبر آپو آزادانه کار کند، به همه اقشار پیام بدهد، فراخوان دهد، برای همه اقشار -از جمله جنبش- انزوای تحمیلی باید برطرف شود. انزوای تحمیلی باید فورا برطرف شود. شرایط سلامتی، امنیت و زندگی و کار آزاد رهبر آپو باید ایجاد شود.
انزوا یک جنایت علیه بشریت، یک نقض قانون است
این نیز نه تنها به صورت بالفعل، بلکه باید جنبه رسمی نیز پیدا کند. بنابراین باید در مجلس قانون تصویب شود. باید در مجلس قانون تصویب شود. لغو انزوای تحمیلی باید رسمیشود. قانون آن باید تصویب شود.
۲۵ سال گذشت. طبق دادگاه حقوق بشر اروپا، طبق کنوانسیون بینالمللی حقوق بشر، طبق حقوق بینالملل، رهبر آپو باید از حق امید بهرهمند شود. انزوای تحمیلی باید برطرف شود. رهبر آپو باید آزاد شود. باید آزادانه کار کند. باید آزادانه از نظر جسمانی زندگی کند. حقوق بینالملل نیز همین را میگوید. کمیته وزیران شورای اروپا در این راستا تصمیم گرفت. به ترکیه یک سال فرصت داد. برای انجام تغییرات قانونی به ترکیه یک سال فرصت داده شد. البته این نیز نتیجه کارزار آزادی جهانی بود.
در مرحلهای که رسیدهایم، بدون انجام این کارها، از رهبر آپو خواسته میشود که همه کارها را انجام دهد. این قابل قبول نیست. اساسیترین حق قانونی رهبر آپو قابل معامله نیست. بدون درخواست هیچ چیز از رهبر آپو، برای تحقق حق امید، باید قانون در مجلس تصویب شود.
انزوا یک جنایت علیه بشریت است. نقض قانون است. در حال حاضر ترکیه با این سیستم انزوا، حقوق بینالملل، کنوانسیونهای بینالمللی که خود نیز امضا کرده است را زیر پا گذاشته است. نادیده گرفته است. این یک جرم است، این یک قتلعام حقوقی است. این یک جنایت علیه بشریت است. باید فورا پایان یابد.
حق اساسی رهبر آپو مورد معامله قرار میگیرد. برای این منظور مجلس باید فورا تشکیل جلسه داده و قانونی را تصویب کند. باید اصلاحات قانونی انجام دهد. باید شرایط زندگی و کار آزاد رهبر آپو را فراهم کند. در این صورت، این ابتکارات رهبر آپو نتیجه خواهد داد و به نتیجهای خواهد رسید. این مهم است.
در این زمینه واقعا باید مبارزه بسیار قدرتمندانهای انجام شود. واضح است که در حال حاضر دولت حاکم، دولت آکپ، در تلاش بسیار زیادی برای خرابکاری و تحریک این ابتکارات است. در حال حاضر، برای مثال، چیزی که در میان کوردها و بسیاری از محافل دموکراتیک ترکیه مورد بحث است، این است. نگرانی و تردید جدی در مورد اقدامات و سیاستهای دولت حاکم وجود دارد. میگویند 'آیا واقعا'. آیا آکپ با باز کردن راه برای این مذاکرات، چنین فضایی را ایجاد میکند و به دنبال این محاسبات است؟
اول اینکه، کارزار آزادی جهانی، مبارزه گریلاها، مقاومت مردم، این دولت را به معنای واقعی کلمه بسیار تحت فشار قرار داده است. در داخل و خارج از کشور، رکود و بنبست بسیار جدی را تجربه میکند. تحولات منطقه نیز به این امر اضافه شده است. این وضعیت باعث ایجاد نگرانی و وحشت بسیار جدی در دولت ترکیه و دولت حاکم شده است. نگرانی از دست دادن قدرت بسیار زیاد است. ناشی از همه اینها، عملیاتهای احتمالی موثر مختلف در این روند، عملیاتهای گریلا، این فروپاشی را تسریع میکند و بیشتر آن را تحت فشار قرار میدهد. آیا برای جلوگیری از عملیاتها چنین ابتکاری انجام داده است؟ مقاومت اجتماعی، کارزار آزادی جهانی، فشار بسیار جدی ایجاد کرده است. آیا با هدف تضعیف کارزار آزادی جهانی، مقاومت اجتماعی و مقاومت، چنین رویکردی را اتخاذ کرده است؟
موضوع دیگر این است که؛ در طول این روند، شکستهای بسیار بزرگی را تجربه کرده است. آیا برای پنهان کردن این شکستهای خود، کار فشردهای را انجام میدهد؟ زیرا رسانههای وابسته به دولت جنگ روانی ویژه شدیدی را به راه انداختهاند و سعی در فریب همه دارند. پکک تمام شده، نابود شده، تسلیم خواهند شد، یا خواهند شد یا دفن خواهند شد... با چنین تبلیغاتی، گویی خود پیروز شده و پکک شکست خورده است، گویی کوردها شکست خوردهاند، با ایجاد چنین تصوری، آیا میخواهد با پنهان کردن شکست خود، دوباره قدرت به دست آورد؟ چنین بحثهایی در این محافل وجود دارد.
دولت آکپ-مهپ یک بازی دوگانه را انجام میدهد
از سوی دیگر، آیا تلاش میکند با ایجاد چنین تصوری، اپوزیسیون را علیه کوردها تحریک کند، اختلافات و درگیریها را بیشتر تعمیق کند و قطبی شدن را بیشتر کند؟ گویی کوردها با آکپ به توافق رسیدهاند؟ آیا دوباره با دولت تماس گرفتهاند؟ چنین چیزی، ایجاد سردرگمی در این زمینه، ایجاد نگرانی و تردیدهای مختلف در اپوزیسیون سیستم نیز... اپوزیسیون درون سیستم، به ویژه نزدیکی که بین جهپ و دم پارتی در پایههای آنها، علیه سیاست قیم و در موقعیتهای مشابه، یعنی نزدیکی که در توافق شهر در روند انتخابات وجود داشت، در یک رویکرد و موضع سیاسی نزدیک به یکدیگر، آیا در تلاش برای برهم زدن آن است؟ آیا در تلاش است با این موضوع، اپوزیسیون را کاملا از هم بپاشاند، آنها را در مقابل یکدیگر قرار دهد، کوردها و نیروهای دموکراتیک را کاملا منزوی کند و سایر اپوزیسیون را در مقابل این نیروها، علیه کوردها تحریک کند، با این هدف که اپوزیسیون را کاملا از هم فرو بپاشد؟ آیا به ویژه از طریق دشمن کردن این بخش سکولار ناسیونالیست با کوردها، چنین رویکرد، چنین موضعی را اتخاذ میکند؟ از یک طرف راه را برای این کار باز میکند و از طرف دیگر حملات نسلکشی همهجانبه را به شدت ادامه میدهد، چنین بازی دوگانهای را انجام میدهد.
بنابراین، دولت از هر نظر، با رویکردها، سیاستها و اقدامات خود، وضعیت و موضعی را دارد که اطمینانبخش نیست، باعث سردرگمی میشود و ایجاد باور و اطمینان نمیکند، ایجاد اعتماد نمیکند. رسانهها نیز کاملا برای این منظور کار میکنند. جنگ ویژه و روانی بسیار فشردهای انجام میدهند.
بنابراین، البته این بحثها نیز واقعا معنایی دارد. نباید آنها را اصلا نادیده گرفت. زیرا در وضعیت فعلی، دولت آکپ از جنگ تغذیه میشود. جنگ را به طور جدی تحریک میکند. در اصل، وقتی به سیاستهای فعلی این دولت نگاه میکنید، نمیخواهد جنگ تمام شود. واقعا نمیخواهد مسئله کورد به صورت دموکراتیک حل شود. زیرا اگر مسئله کورد به صورت دموکراتیک حل شود، جنگ تمام میشود. پس این دولت چگونه تغذیه خواهد شد؟ این دولت از جنگ، هرج و مرج، بحران تغذیه میشود. از قطبی شدن، دشمنی تغذیه میشود. اگر مسئله کورد به صورت دموکراتیک حل شود، اگر ترکیه دموکراتیک شود، جنگی باقی نخواهد ماند، قطبی شدنی باقی نخواهد ماند، بیعدالتی باقی نخواهد ماند، مشکل دموکراسی باقی نخواهد ماند، مشکل عدالت باقی نخواهد ماند، قانونشکنی باقی نخواهد ماند، پس از کجا تغذیه خواهد شد؟ منابع تغذیه آن خشک خواهد شد. اکنون که خود را چنین ساخته است، چون سیاست خود را بر جنگ، بحران، هرج و مرج بنا کرده است، فکر میکند وقتی اینها بروند، سقوط خواهد کرد، تمام خواهد شد. به همین دلیل مدام جنگطلبی میکند، با کوردها دشمنی میکند. مدام حملات خود را در همه جا به شدت ادامه میدهد،هر روز دستگیری انجام میدهد، حملات نسلکشی، حملات اشغالگرانه در روژاوا، در کوردستان ادامه دارد. در باشور کوردستان ادامه دارد. مدام جنگ را تشدید میکند. مدام جنگ ویژه روانی را تشدید میکند و افزایش میدهد.
دیگر فقط به کوردها محدود نمیشود. در ترکیه به همه نیروهای دموکراتیک نیز حمله میکند. نه فقط به نیروهای دموکراتیک؛ به بخشهای آزادیخواه، اپوزیسیون سیستم، هر کسی که صدایی مخالف برآورد، مخالفت میکند، حمله میکند. اکنون هنرمندانی را که در گَزی شرکت کردهاند، یکی یکی دستگیر میکند، فشار بسیار زیادی بر آنها وارد میکند. بر شهرداریها قیم منصوب میکند. یعنی دیگر فقط در کوردستان هم منصوب نمیکند بلکه اکنون شروع به منصوب کردن قیم بر شهرداریهای جهپ نیز کرده است. به بهانه فساد، به نوعی آن شهرداریها را نیز تصرف میکند. حتی اگر تصرف نکند، حتی اگر از مجلس انتخاب شود، اعتبار آن را پایین میآورد. بنابراین، اطمینان نمیدهد.
علیرغم دولت، تمایلی به راهحل دموکراتیک مسئله کورد وجود دارد
تلاشهای واقعا ارزشمند رهبر آپو وجود دارد. ظاهرا چنین تمایلی در داخل دولت نیز وجود دارد. علیرغم دولت، تمایلی به راهحل دموکراتیک مسئله کورد در داخل دولت وجود دارد. رهبری نیز این را احساس میکند، این را میبیند و میخواهد این تمایل را حمایت کند، تقویت کند، تغذیه کند. با تمام توان خود کار میکند. به این معنا، واقعا نباید رهبری را تنها گذاشت. این تمایل در داخل دولت را نیز نباید تنها گذاشت.
در روند آکپ نیز گاهی اوقات چنین تمایلاتی در داخل دولت ایجاد شد. در واقع در سال ۲۰۰۵ نیز چنین تمایلی در داخل دولت ایجاد شد. اما آکپ این تمایل را بر اساس منافع خود، منافع قدرت خود مورد سوء استفاده قرار داد و آن را به یک ابزار سیاسی تبدیل کرد. تلاشهای رهبر آپو را نیز به یک ابزار سیاسی تبدیل کرد، آن را ابزاری کرد. آن تمایل در داخل دولت را سرکوب و تصفیه کرد، از همه آنها قدرت گرفت.
دوره ۲۰۱۳-۲۰۱۵ نیز به همین شکل بود. یعنی آکپ آن دوره را نیز کاملا بر اساس منافع خود مورد سوء استفاده و ابزاریسازی قرار داد. اکنون برای جلوگیری از تکرار همان سرنوشت و همان دورهها و برای جلوگیری از شکست، چه باید کرد؟ باید از آن (فرآیند صلح) حمایت بسیار قوی کرد. به همین دلیل همه اقشار جامعه، سازمانهای تودهای دموکراتیک، نهادهای جامعه مدنی، علویان، زنان، جوانان، همه نیروهای دموکراسی؛ همه کسانی که طرفدار دموکراسی، صلح، قانون، عدالت، برابری و آزادی هستند، همه بخشهای دموکراتیک، همه بخشهای مخالف، همه مردم، همه باورها باید از این روند و این ابتکارات حمایت کنند و مشارکت بسیار قوی داشته باشند. باید برای موفقیت این روند مبارزه کنند. باید کار کنند. باید از آن حمایت کنند. باید در همه جا بسیج شوند.
به همین دلیل این روند بسیار مهم است. در این روند، همه مخالفان؛ همه بخشهایی که طرفدار صلح، دموکراسی، قانون، عدالت، برابری، مردم و خلقها هستند، همه بخشهای مخالف باید نیروهای خود را متحد کنند، با هم همکاری کنند و یک مبارزه منسجم برای صلح و راهحل دموکراتیک انجام دهند. باید از این ابتکارات رهبر آپو حمایت کنند. باید به این جستجوها در داخل دولت نیرو و حمایت بدهند. برای اینکه این روند بر اساس حل مسئله کورد و بر اساس دموکراتیک شدن ترکیه به موفقیت برسد و نتیجه بگیرد، همه باید واقعا با تمام توان در این روند شرکت کنند. این بسیار مهم است.
تا کنون پیامهایی در این راستا بوده است، پیامهای مثبتی نیز بوده است، به ویژه در دیدارهای احزاب سیاسی. اما نباید به اظهار نظر و پیام دادن بسنده کرد. حاکمیت (دولت) سردرگمی بسیار جدی ایجاد میکند. وقتی به رسانههای نزدیک به مخالفان و احزاب مخالف نگاه میکنیم، این موضوع در سیاستهای انتشار آنها نیز منعکس میشود. سردرگمی بسیار جدی وجود دارد. گاهی موضعی مثبت، گاهی منفی، گاهی در کنار آن و گاهی در مقابل آن وجود دارد، چنین زبانی وجود دارد. به جای زبانی که این روند را توسعه دهد، تغذیه کند، آن را بزرگ کند و باعث نتیجهگیری آن شود، رسانههای حاکم و تا حدودی هم رسانههای مخالف، زبانی تحریکآمیز، خرابکارانه، تحریککننده و تا حدودی هم خدمتکننده به حاکمیت بیشتر برجسته شده است. باید بر این امر غلبه کرد.
اگر قرار است عدالت، صلح، دموکراسی و قانون به ترکیه بیاید، قطعا راه آن از راهحل دموکراتیک مسئله کورد میگذرد. از دموکراتیک شدن ترکیه میگذرد. دلیل اصلی همه مشکلاتی که در ترکیه وجود دارد، بنبست در مسئله کورد است. دلیل اصلی این همه سرکوبگرط، فاشیسم و ضد دموکراتیک بودن (دولت) ترکیه، بنبست در مسئله کورد است، سیاستهای نسلکشی و جنگ است. جامعه ترکیه نیز باید اکنون این را درک کند. مخالفان باید عمیقا آن را درک کنند. اکنون باید واقعا همه با هم این بازیهای حاکمیت را خنثی کنیم. این نیز در گرو مبارزه مشترک، متحد و منسجم میباشد.
هیچ پیام یا نامهای از رهبر آپو به ما نرسیده است
تا کنون هیچ چیزی از رهبری به ما نرسیده است. یعنی نامه یا پیام مستقیمی نیامده است. اما فکر میکنیم که خواهد آمد، منتظر هستیم. وقتی بیاید، البته آن را ارزیابی میکنیم و بر اساس آن عمل میکنیم. میتوانیم این را بیان کنیم. اما تا کنون نیامده است. ما نیز فکر میکنیم که ممکن است نامهای بیاید و منتظر آن هستیم.
مبارزه مسلحانه ناشی از وجود عواملی است که باعث ایجاد مسئله کورد شده است
به دلیل وجود مسئله کورد، سلاح وجود دارد. اگر سیاستهای انکار و نابودی، سیاستهای نسلکشی، جنگ نسلکشی، نابودی و آسیمیلاسیون علیه کوردها وجود نداشت، قطعا مبارزه مسلحانه توسعه نمییافت. یعنی پکک نیز تاسیس نمیشد. تاسیس پکک، آغاز مبارزه مسلحانه در سال ۱۹۸۴، ادامه این مبارزه باشکوه برای نزدیک به نیم قرن، با وجود تلفات بسیار سنگین، به شکلی مصمم و پیوسته، ناشی از عدم غلبه بر سیاستهای انکار و نابودی علیه کوردهاست. یعنی ناشی از عدم حل دموکراتیک مسئله کورد است. دلیل اصلی مبارزه مسلحانه نیز همین است. اگر هنوز ادامه دارد، به دلیل از بین نرفتن این دلایل است.
در حال حاضر مسئله کورد به صورت دموکراتیک حل نشده است، ترکیه دموکراتیک نشده است. تا زمانی که مسئله کورد ادامه داشته باشد، قطعا سلاح، مقاومت و مبارزه وجود خواهد داشت. چگونه میتوان کوردها را قبل از حل مسئله کورد، بدون دفاع رها کرد؟ یک جنگ نسلکشی، یک جنگ نابودی علیه کوردها وجود دارد. تا زمانی که این انکار، نابودی علیه کوردها پایان نیابد، سیاستهای نسلکشی، جنگ نسلکشی پایان نیابد، کوردها نمیتوانند بدون دفاع، مانند گوسفند قربانی، خود را به این چرخ نسلکشی بسپارند! این همه هزینه سنگین، این همه دستاورد، این همه ارزش، ارزش آزادی، آیا بیهوده داده شده است، آیا بیهوده ایجاد شده است؟ این هزینهها بیهوده داده نشده است، این ارزشها بیهوده ایجاد نشده است؟ قطعا نه. بنابراین تا زمانی که این جنگ نسلکشی ادامه داشته باشد، تا زمانی که سیاستهای انکار، نابودی، سیاستهای نسلکشی علیه کوردها ادامه داشته باشد، تا زمانی که مسئله کورد به صورت دموکراتیک حل نشود، قطعا مقاومت مسلحانه و مبارزه مسلحانه ادامه خواهد داشت. این را صریحا بیان میکنیم. مسئله کورد در مسیر حل قرار گیرد، در مسیر حل دموکراتیک قرار گیرد، به صورت دموکراتیک حل شود. در این زمینه دولت نیت خوب نشان دهد، اراده نشان دهد، یک سیاست جدی، سیاست راهحل، اراده حل نشان دهد؛ با رهبر آپو بنشیند و این مسئله را، بر اساس حل دموکراتیک مسئله، مذاکره کند؛ آن زمان قطعا موضوع سلاح مورد بحث قرار میگیرد.
سلاح از این مشکل ناشی شده است. بنابراین در حال حاضر همه بحثهایی که در رسانههای حاکم انجام میشود، جنگ روانی ویژه است؛ صریحا میگوییم. به ویژه تاثیری که مبارزه آزادی در این سالهای اخیر، در سطح مبارزه آزادی جهانی ایجاد کرده است، سطح مبارزهای که آشکار شده است، این وضعیت دشوار جدی را در حاکمیت و دولت ایجاد کرده است، نگرانی و ترسی که تحولات منطقه ایجاد کرده است، وضعیت جدی ایجاد کرده است. اخیرا چنین اقدامی را انجام دادند. اما اکنون نیز سعی میکنند از این روند قدرت به دست آورند. یعنی این حاکمیت برای پوشاندن شکستهای خود، با گفتن 'پکک تمام شده، نابود شده، سلاح را زمین خواهد گذاشت، اوجالان فراخوان خواهد داد'، کل موضوع را به این موضوع تقلیل میدهد، با یک درک بسیار ساده، تنگنظرانه، عملگرایانه و منفعتطلبانه، با رویکردی کاملا با هدف کسب قدرت، ابزاری کردن، رویکردی غیر جدی دارد.
تمام امکانات ترکیه صرف جنگ شده است. اینها (این ادعاها) هم هیچ زیرساختی ندارد، هیچ واقعیتی ندارد. در حال حاضر رهبر آپو در امرالی برای حل دموکراتیک مسئله کورد و دموکراتیزه شدن ترکیه تلاش میکند. ۲۴ ساعت خود را به این کار اختصاص میدهد، تلاش بسیار زیادی میکند، بسیار زیاد روی آن کار میکند. اگر این روند توسعه یابد، مسئله کورد حل شود، موضوع سلاح قطعا مورد بحث قرار خواهد گرفت. اظهارات همه مقامات دولتی و رسانهها مبنی بر 'تمام شدند، نابود شدند، به گوشه رانده شدند' هیچ بازتاب واقعی ندارد. آنها واقعا برای پوشاندن شکستهای خود، برای پنهان کردن حقایق از مردم و جامعه این را بیان میکنند.
در حال حاضر دولت آکپ ضعیفترین دوره ۲۰ ساله تاریخ خود را تجربه میکند. در مرحله فروپاشی است، در درون فروپاشی است، واقعا همینطور است. سیاست در ترکیه فروپاشیده، اقتصاد فروپاشیده، قانون زیر پا گذاشته شده، عدالتی باقی نمانده است. فروپاشی اخلاقی بسیار جدی در جامعه وجود دارد؛ به عنوان یک کل، پوسیدگی بسیار جدی ایجاد کرده است. همین اواخر آتشسوزی در بولو، کارتالکایا... در هتلی آتشسوزی رخ داد، حتی سیستم اعلام حریقی وجود نداشت. ۷۸ نفر در آتش سوختند و جان خود را از دست دادند. این یک قتلعام کامل است. گفته میشود ۴۵ نفر از کشتهشدگان کودک بودند. وضعیت بسیار دردناکی است. قتلعام کودکان نیز در همان زمان رخ داد. این وضعیت، وضعیتی که دولت در آن قرار دارد را به وضوح نشان میدهد.
بدین وسیله به خانوادههای جانباختگان تسلیت میگویم و برای مجروحان شفای عاجل آرزو میکنم. واقعا وضعیت ناراحتکنندهای است. به همین زودی سالگرد زلزله ۶ فوریه نزدیک میشود. صدها هزار نفر جان خود را از دست دادند. شهرها با خاک یکسان شدند. میلیونها نفر در حال حاضر در وضعیت اسفناکی زندگی میکنند. حتی لقمه نانی پیدا نمیکنند، خانهای برای سرپناه خود پیدا نمیکنند، چادری پیدا نمیکنند. این مسئله دولت ترکیه را به این نقطه رسانده است.
تمام درآمد ترکیه، تمام منابع، امکانات اقتصادی صرف جنگ شده است. نتیجه چهل سال مبارزه مسلحانه مشخص است. نتیجه این جنگ نسلکشی علیه کوردها مشخص است. چهار تریلیون دلار پول برای جنگ صرف شده است، به این مقدار صریحا اعتراف شده است. همه منابع صرف این شده است. نه فقط منابع اقتصادی؛ چند قانونی وجود داشت که آن را هم از بین بردند. عدالت از بین رفت، همه چیز از بین رفت. ترکیه را نابود کردند.
در نقطهای که به آن رسیدهایم نیز در یک فروپاشی جدی، در یک شکست جدی قرار دارد. در سیاست داخلی، در سیاست خارجی ناموفق است. برای پوشاندن این موضوع، طوری وانمود میکند که انگار از این روند با موفقیت بزرگی بیرون آمده است. می گوید 'پکک شکست خورده، خودش پیروز شده؛ پکک تمام شده، من موفق شدم، سلاح زمین خواهد گذاشت، یا خواهد گذاشت یا دفن خواهد شد. 'چنین سیاست عوامفریبانهای را اجرا میکند، با چنین عوامفریبی سعی میکند مردم را به آن معتقد کند، همه را فریب دهد، گول بزند. خب واقعیت چیست؟ واقعیت، پوشاندن شکست خود با این اظهارات است. واقعیت، پایان، نابودی و ورشکستگی سیاست موجود دولت است. برنده، اراده مبارزه دموکراتیک مردم و خلقهای ماست.
اگر چنین دستور کاری باز شده است، اگر چنین روندی مورد بحث قرار میگیرد، این کاملا نتیجه مبارزه و مقاومت انقلابی دموکراتیک است. این یک واقعیت است. یعنی واقعیت، آنطور که آنها ادعا میکنند نیست؛ واقعیت این است. بنابراین، این گفتههای آنها هیچ زمینهای ندارد، در واقع هیچ جنبه قابل لمسی هم ندارد. همه دروغ است. دروغ میگوید، ۲۴ ساعت دروغ میگوید؛ دیگر به یک 'دولت دروغین' تبدیل شده است.
به حدی که برخی گفتههای آنها را باور میکنند، کاملا سرمست میشوند، واقعا از خود بی خود میشوند، سپس شروع به دروغ گفتن بیشتر میکنند. بنابراین این اظهارات را جدی نگرفتن، و اینکه هیچ کس نباید آنها را جدی بگیرد، ضروری است.
مقاومت کوبانی به یک فرهنگ تبدیل شد
البته دهمین سالگرد مقاومت کوبانی، ۱۰ سال تمام شد، وارد یازدهمین سال شدیم. من به این معنا مبارزان کوبانی، شهدای آن را در شخص آرین میرکان با احترام، محبت و امتنان گرامی میدارم. واقعاً مقاومت بسیار باشکوهی توسعه یافت. در کوبانی پیروزی بزرگی به دست آمد. پس از کوبانی، داعش دچار سراشیبی شد. در واقع سراشیبی داعش با کوبانی آغاز شد. در آنجا اراده داعش شکسته شد. کم کم دیگر داعش با یک تصفیه بزرگ روبرو شد.
به این معنا مقاومت کوبانی در عین حال مقاومت بشریت بود،مقاومتی به نمایندگی از بشریت بود. در کوبانی کوردها فقط برای حقوق، آزادی، موجودیت خود مقاومت نکردند بلکه برای همه بشریت مقاومت کردند. برای همه خلقها مقاومت کردند. پیشگامی این مقاومت را کوردها در شخص یگانهای مدافع خلق و یگانهای مدافع زنان بر عهده داشتند. اما واقعاً شرافت انسانی در آنجا مقاومت کرد،وجدان مقاومت کرد و پیروز شد. ارزشهای انسانی پیروز شد. جهان نیز از آن حمایت کرد. درست در ۱ نوامبر روز جهانی کوبانی، مردم جهان به پا خاستند.
باکور کوردستان از ۷ ساله گرفته تا ۷۰ ساله به پا خاست. باشور کوردستان حمایت بسیار قدرتمندی را توسعه داد. روژهلات کوردستان نیز همینطور. یعنی مقاومت کوبانی در کوردها یک اتحاد ملی، همبستگی شگفتانگیزی را توسعه داد. وجدان بشریت را گرد هم آورد و با کوردها همراه کرد. این بسیار مهم بود. نیروهای سوسیالیست ترکیه، نیروهای دموکراسی نمونهای بزرگ از همبستگی و اتحاد را به نمایش گذاشتند. مسافران رویا هستند. ۳۳ جوان سوسیالیست برای این منظور در پرسوس توسط داعش تحت حمایت دولت ترکیه قتلعام شدند.
واقعاً روحیه کوبانی، روحیه مقاومت، روحیه مقاومت همه مردم شمال و شرق سوریه را تغذیه کرد، بزرگ کرد. به میراث مقاومت بشریت نیرو بخشید، این میراث را تغذیه کرد. اکنون شبیه آن روحیه، درست اکنون در قرهقوزاق و تشرین تجربه میشود. مردم ما با روحیه کوبانی مقاومت میکنند. البته هر مقاومتی ویژگی خاص خود را دارد.
هر مقاومتی ویژگی خاص خود را دارد. تشرین و قرهقوزاق نیز ویژگی و خاصیت خود را دارند. مقاومت قدرتمندی نیز در تشرین و قرهقوزاق رخ داد. دهها هزار نفر به تشرین سرازیر شدند و در کنار نیروهای سوریه دموکراتیک، یگانهای مدافع خلق و یگانهای مدافع زنان در مقاومت شرکت کردند.
واقعاً مردم شمال و شرق سوریه، مردم روژاوا، در خط جنگ انقلابی خلق، مقاومت و مبارزهای را توسعه دادند. جنگ انقلابی خلق دقیقاً همین است. واقعیت مردمی که میجنگند، وضعیتی است که اکنون در شمال و شرق سوریه، در روژاوا میبینیم، این موضع مردم است،مبارزه مردم است. من این موضع مقاومتی مردممان را تبریک میگویم و به آن درود میفرستم. این مقاومت بسیار ارزشمند، بسیار گرانبهاست. آنها واقعاً به شکلی بسیار باشکوه و شرافتمندانه از خاک خود دفاع کردند، از شرافت خود دفاع کردند، از موجودیت و آزادی خود دفاع کردند و به دفاع خود ادامه میدهند. این باید تقویت و تداوم یابد. این مهم است. روحیه مقاومت کوبانی نیز این روحیه را تغذیه کرده است و به آن نیرو بخشیده است، مقاومت را به فرهنگ تبدیل کرده است. به دلیل این فرهنگ، اکنون این مقاومت در همه جا ادامه دارد و توسعه مییابد. در نتیجه، البته در مقابل این مقاومت، هر چقدر هم که سطح حمله بالا باشد، اساساً گرفتن نتیجه برای دشمن ممکن نیست. نتیجهای هم نمیتواند بگیرد، کاملاً واضح است.
آخرین تحولات در سوریه
ترکیه در سوریه طوری وانمود میکند که انگار پیروز شده است. یک موفقیت بزرگ، فضای پیروزی. اما پوچ بودن اینها، میانتهی بودن آنها در آینده بیشتر مشخص خواهد شد. شاید اکنون برخی را فریب دهد. بله، شاید به زعم خود دستاوردهای کوتاه مدتی کسب کرده باشد. اما عمر این دستاوردها طولانی نخواهد بود. این خیلی واضح است. قبلاً هم این را گفته بودیم.
قطعا سوریه را به ترکیه نمیدهند. به گونهای که ترکیه، بر سوریه مسلط شود؛ از سوریه حرکت کند و در خاورمیانه هژمونی خود را مستقر کند و بر خاورمیانه حاکم شود و به یک نیروی هژمونیک تبدیل شود. این امر ممکن نیست.
اکنون تأثیر ایران در سوریه شکسته شده است. این یک واقعیت است. در لبنان نیز شکسته شده است. ایران در منطقه کاهش قدرت قابل توجهی را تجربه کرده است. ترکیه با ایران در رقابت جدی بود؛ در یک مبارزه هژمونیک بر سر منطقه بود. به این معنا، رقیبش ایران عقبنشینی کرده است. اما در حال حاضر به ویژه در عرصه عربی و خاورمیانه، یک رقیب بسیار جدی برای ترکیه عربستان سعودی است. عربستان سعودی تأثیر بسیار جدی بر هیئت تحریر الشام دارد. در سوریه نیز تأثیر خود را افزایش میدهد. در جنوب سوریه نیز حوزه نفوذ جدی دارد و در حال حاضر با حکومت دمشق روابط فشردهای دارد.
در عین حال عربستان سعودی روابط خود را با اسرائیل توسعه داده است. میدانید که در چارچوب توافقنامههای ابراهیمی قرار گرفت. به تدریج این روابط بین اسرائیل و عربستان سعودی بیشتر توسعه مییابد. عربستان سعودی به تدریج در حال تبدیل شدن به یک نیروی هژمونیک در منطقه است. در درون خود نیز اصلاحات جدی انجام میدهد. این عربستان سعودی، دیگر آن عربستانی که قبلاً میشناختیم، نیست.
در دوره ملک سلمان اصلاحات زیادی انجام شده و همچنان در حال انجام است. عربستان سعودی کاملاً خود را با سیستم جهانی ادغام کرده و این روند را بیشتر توسعه میدهد. به نظر میرسد که این روند در دولت سلمان بیشتر توسعه خواهد یافت. بنابراین سوریه، بر اساس منافع و امنیت اسرائیل طراحی خواهد شد. عربستان سعودی نیز در این طراحی نقش جدی خواهد داشت.
اگر ترکیه در سیاست موجود خود اصرار ورزد، تأثیر محدود فعلی آن در سوریه کاملاً میتواند شکسته شود و از بین برود. واقعاً اگر ترکیه، با این طرز فکر ادامه دهد، با سیاست دشمنی با کوردها و نسلکشی کوردها، بدون در نظر گرفتن منافع هیچ کس، با چرخاندن همه چیز حول محور منافع خود ادامه دهد، بزرگترین نیروی بازنده در منطقه خواهد بود.
در واقع، در وضعیت فعلی این باخت را تجربه کرده است. ترکیه در منطقه بزرگترین نیروی بازنده خواهد بود. از این نظر، با فریب و گول زدن سعی در انجام کاری دارند. بحث شدیدی به راه انداختهاند. بلافاصله، دستپاچه، 'بیایید با مدیریت هیئت تحریرالشام بنشینیم و توافقنامههای میدانی انجام دهیم، تأثیر ترکیه را در مدیترانه افزایش دهیم' مانند این حرفها وجود دارد. اکنون تلاشها و ابتکارات بسیار جدی برای خنثی کردن تلاشهای ترکیه وجود دارد. به عنوان مثال، توافق بین یونان و قبرس جنوبی، توافق بین یونان و مصر-قبرس جنوبی، چنین ابتکاراتی ترکیه را تضعیف میکند، خنثی میکند.
کشورهای حوزه خلیج و به ویژه عربستان سعودی نیز در تلاش برای افزایش نفوذ خود بر سوریه هستند. بیش از همه عربستان سعودی در وضعیت فعلی در تلاش برای افزایش تأثیر خود در منطقه است. تأثیر اسرائیل نیز به تدریج در حال افزایش است. این یک واقعیت غیرقابل انکار است. زیرا سوریه، بر اساس منافع اسرائیل دوباره طراحی خواهد شد. این نیز فرآیندی خواهد بود که عربستان سعودی در آن نقش مهمی را ایفا خواهد کرد.
دولت فعلی نباید جامعه را فریب دهد، نباید خود را فریب دهد. سیاستهای نسلکشی کوردها دائماً به ترکیه ضرر میرساند. دشمنی با کوردها، منجر به انزوای ترکیه میشود. اگر ترکیه از این سیاستها دست برندارد، دستاوردهایی را که هرچند اندک در منطقه و جهان به دست آورده است، کاملاً از دست میدهد وممکن است کاملاً تنها بماند. این ذهنیت و سیاستها، ترکیه را از هر لحاظ منزوی میکند.
سایر ادعاها و اظهارات بخشی از جنگ روانی است، با هدف فریب جامعه است. آنها فضایی را ایجاد میکنند که انگار ترکیه بر خاورمیانه، آفریقا، قفقاز جنوبی و آسیای میانه مسلط است. چنین چیزی ممکن نیست، کاملاً فریبکاری است. ترکیه با این سیاستها همچنان طرف بازنده در منطقه خواهد بود.
ما حاضریم هرگونه کمکی را برای اتحاد ملی ارائه دهیم
در شرایط جنگ جهانی سوم در کوردستان و خاورمیانه، اتحاد ملی کوردها دوباره مطرح میشود. اگر اتحاد کوردها فراهم شود، آنها میتوانند نقش بسیار مؤثری در طراحی منطقه ایفا کنند. میتوانند وضعیت سیاسی و هویت خود را به دست آورند و موجودیت و آزادی خود را تضمین کنند. اما اگر کوردها تکه تکه و پراکنده بمانند، در این روند بیاثر خواهند ماند.
در حال حاضر تاریخ، فرصتهای طلایی را برای کوردها فراهم میکند. کوردها به تعیینکنندهترین نیروی منطقه تبدیل شدهاند. آنها یک بازیگر اصلی در سیاست و توازن منطقه هستند. در این شرایط، اتحاد دموکراتیک کوردها از اهمیت حیاتی برخوردار است. در بین مردم مشکل اتحادی وجود ندارد. اتحاد آگاهی ملی، روحیه و احساس بسیار قوی است. وقتی در جایی حملهای رخ میدهد، در همه جا همبستگی و واکنش نشان داده میشود.
در مقابل این مطالبه قوی برای اتحاد، همه تلاشها برای اتحاد ملی باید مورد حمایت قرار گیرد. ما نیز این تلاشها را حمایت میکنیم. در روژاوا تلاشهایی در این راستا وجود دارد و این تلاشها بسیار ارزشمند است. ما نیز حاضریم برای حمایت از اتحاد ملی هرگونه کمکی را ارائه دهیم. این روند، به عنوان یک وظیفه اساسی برای تحقق اتحاد دموکراتیک در مقابل ما قرار دارد.»