حاشیه‌های سیاسی تحصن معلمان ایران و شرق کردستان | یادداشت

... این تحصن و حاشیه‌‌‌های آن دشواری در پیگیری مبارزات عدالت طلبانه و ملی را فضای سیاسی استبداد زده و ذهنیت فاشیستی برخی از گروه‌‌‌های سیاسی در ایران نشان می‌‌‌دهد که با نگاهی مرکز گرایانه و حاکی از برتری دیگر خلقهای ایران را همواره نادیده می‌‌‌گیرند ...

سومین مرحله‌‌‌ی تحصن معلمان روز سه شنبه با حواشیهای فراوانی خاتمه یافت. این تحصن که سومین مرحله‌‌‌ی آن از روزهای یکشنبه تا سه شنبه در اعتراض به مشکلات معیشتی و صنفی معلمان در جریان بود با اعتراض بطحایی وزیر آموزش و پروش و نیز اعتراضات برخی از گروه‌‌‌های سیاسی ایرانی مبنی بر پوشش کُردی معلمان کرد بیشتر حاشیه‌‌‌ساز گردید.

 

در پاسخ به فراخوان شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان، معلمان ایران و شرق کردستان از روز یکشنبه ۱۲ اسفند تحصن سه روزه‌ای را برای تحقق مطالبات خود آغاز کردند. سومین مرحله‌‌‌ی این تحصن از روز یکشنبه ۱۲ اسفند آغاز و تا  روز سه‌شنبه ۱۴ اسفند ادامه یافت. همراه با معلمان ایران، این تحصن با پیوستن معلمان برخی از شهرهای شرق کردستان و بویژه مهاباد، مریوان و کرماشان جلوه‌‌‌ی دیگری یافت. معلمان در سومین مرحله‌‌‌ی تحصن خود همانند ماه‌‌‌های مهر و آبان بر تأمین اعتبار مناسب و اختصاص بودجه مورد نیاز به آموزش و پرورش، تحقق آموزش رایگان، همسان‌سازی حقوق معلمان بازنشسته، تأمین بیمه درمانی و تأمین اجتماعی مناسب و رایگان برای معلمان شاغل و بازنشسته تاکید کردند. بخش دیگری از اعتراضات معلمان ایران و شرق کردستان اعتراض به کالایی و پولی‌‌‌‌سازی نظام آموزشی بود. آموزش به زبان مادری و پایان دادن به سرکوب و بازداشت معلمان بخش دیگری از خواسته‌‌‌های معلمان ایران و شرق کردستان در این دور از تحصن‌‌‌ها بود. شورای هماهنگی ایران هدف از این تحصن را آزادی معلمان در بند، تخصیص بودجه عادلانه برای آموزش و پرورش، همسان سازی حقوق شاغلین و بازنشستگان،  رفع موانع قانونی برای فعالیت تشکل‌های مستقل صنفی، اختصاص بیمه کار آمد و توقف سیاست پولی سازی مدارس اعلام کرده بود.

 

اما وزیر آموزش و پرورش ایران در مقام تخطئه‌‌‌ی این تحصن با ناعدالانه خواندن چنین اقدامی، آن را تحصن‌‌‌های پراکنده قلمداد کرده و اظهار داشت: در معدودی از مدارس اعتراضات همکاران وجود داشته است که این نوع و روش اعتراض حتی در یک مدرسه از کشور هم اگر انجام شود اقدامی ضد تربیتی است و گلایه و ناراحتی‌ام نه از اعتراض همکارانم بلکه از روش طرح اعتراض است؛ چرا که بدآموزی برای دانش آموزان دارد. در این اظهار نظر سید محمد بطحایی، دامنه تحصن معلمان را محدود به چند مدرسه جلوه داد. امیرعلی نعمت‌اللهی، قائم مقام وزیر آموزش و پرورش نیز در گفت‌وگویی با خبرگزاری کار ایران (ایلنا) ادعا کرده بود که تحصن معلمان گسترده نبوده است. اما در واکنش به ادعای زیر و معاون وی، شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان اعلام نمود که تنها در کرمانشاه و خمینی‌شهر به ترتیب معلمان ۱۰۰و ۷۰ مدرسه در این تحصن مشارکت داشته‌‌‌اند.

 

در ارتباط با حاشیه‌‌‌های این تحصن، رسول بداقی از اعضای اصلی این شورا اظهار داشته است که از روز  یکشنبه ۱۲ و دوشنبه ۱۳ اسفند تعدادی از معلمان به حراستهای اموزش و پروش و نهادهای اطلاعاتی احضار و دو تن از معلمان منطقه‌‌‌ی اسلامشهر با اسامی خادمی و  قاسم فلاح احضار و بازجویی شده‌اند. بداقی درباره این فشارهای امنیتی براین باور است که نیروهای امنیتی و سیستم درصدد شکستن تحصن بوده و بعد از تحصن احضارها بیشتر خواهد شد. در جریان تحصن‌های مهر و آبان ۱۳۹۷ نیز معلمانی با اسامی محمد رضا رمضانزاده، سعید حق پرست، علی فروتن، حمید رضا رجایی، حسین رمضانپور ، مصطفی رباطی بازداشت شدند، که اکنون با سپردن وثیقه‌های سنگین آزاد هستند. در دیماه ۹۷  احمد تقوی معلم بازنشسته ی شهرستان ابهر پس از ۲۲ روز بازداشت، با وثیقه ی سنگین آزاد شد و فعلا در انتظار تشکیل دادگاه است.

 

از دیگر حاشیه‌‌‌های این تحصن مخالفت با پوشش ملی کردی و آموزش به زبان مادری از سوی گروه‌‌‌ها و شخصیتهای سیاسی ایرانی بود که در جریان این تحصن گسلهای سیاسی برخی از گروه‌‌‌ها را با ملت کرد بیش از پیش برجسته نمود. در اظهارات فراوانی که در فضای مجازی از سوی این گروه‌‌‌ها و نمایندگان آن صورت گرفت معلمانی که با لباس ملی کردی در تحصن شرکت کرده بودند مورد بی احترامی قرار گرفتند. از سوی دیگر همزمان با این تحصن که خواسته‌‌‌ی آموزش به زبان مادری نیز در آن گنجانده شده بود، شخصیتهای ملی‌‌‌گرا و سلطنت طلب، از جمله فرزند شاه فراری ایران با مخالفت شدید خود را با چنین رویکردی نشان دادند. این تحصن و حاشیه‌‌‌های آن دشواری در پیگیری مبارزات عدالت طلبانه و ملی را فضای سیاسی استبداد زده و ذهنیت فاشیستی برخی از گروه‌‌‌های سیاسی در ایران نشان می‌‌‌دهد که با نگاهی مرکز گرایانه و حاکی از برتری دیگر خلقهای ایران را همواره نادیده می‌‌‌گیرند.

 

به نظر می‌‌‌رسد در برهه‌‌‌ی کنونی ضمن لزوم اتحاد با تمامی نیروهای عدالت‌‌‌طلب و دمکراسیخواه در ایران، باید بر خطوط اصلی جنبش آزادیخواهانه‌‌‌ی خلق کرد در برهه‌‌‌ی کنونی، ترسیم افقهای فرهنگی و سیاسی در آینده بیش از پیش پای فشرد. مبارزه‌‌‌ی عدالت خواهانه و دمکراسیخواهی تنها در پرتو حق برابر تمامی خلق‌ها و ملتهای ساکن در جغرافیای ایران به پیروزی دست خواهد یافت.