کوردها و خصوصا هنرمندان کورد باید در وهله نخست، بیش از تمامی خلقهای جهان علیه سرمایهداری و مدرنیته موضع بگیرند. در هر جایی از جهان، سرمایهداری استثمارگر و نابودگر جامعه به شمار میرود. اما در واقعیت مساله کورد مدرنیته سرمایهداری، نابودی جامعه را همزمان به عنوان نابودی کوردها در نظر گرفته است. سرمایهداری در کوردستان سیستمی کاملا نابود کننده است. همانگونه که دولت ترک از طریق آموزش، فرهنگ و هنر، نشر و رسانهها، فرصتهای اقتصادی را با سیستمهای مدیریتی کامل نابودکننده کوردها مدیریت میکند، سرمایهداری نیز همان بلایا و مصائب را بر سر کوردها آورده است. سرمایهداری با ویژگی نابودگرانه اجتماعی خود، راه را بر هرگونه حمله نابودگرانه باز گذاشته و از این طریق با کوردها به دشمنی میپردازد.
احمد خانی و مم و زین
هنرمندانی که مدافعان جامعه هستند، در آفرینش ارزشهای فرهنگی یکی از مهمترین بازیگران موجودیت کوردها هستند، این هنرمندان باید با اجتماعی نمودن منابع اساسی جامعه و نیروی کوردها با موضع و مبارزه خود، نقش رهبری را داشته باشند. احمد خانی به بهترین شیوه ارزشهای فرهنگی و اجتماعی کوردها را توسعه داده و موجودیت کوردها را به نمایش گذاشته است و به امروز منتقل کرده است. به همین دلیل وی در مقطع کنونی نیز همچنان نقش خود را ایفا میکند. آیا اگر احمد خانی در عرصه ادبیات و فرهنگ حضور نداشت، فرایند اجتماعی شده کورد با خللی مواجه نمیشد؟ زمانیکه ما به احمد خانی اشاره میکنیم، دریافتهایم که در این عرصه خالق چه ایدههایی بوده است و همانند نماینده ادبیات کوردی واجد چه نقش مهمی بوده است. اهمیت نقش هنرمندان و ادیبان در قدرتمندی اجتماع کوردی نشان دهنده الزام ایستادگی و موضعگیری هنرمندان و ادیبان کورد علیه سرمایهداری است. باید آثار هنری و ادبی در مواجهه با قتلعام اجتماعی، جامعه را بیش از پیش محافظت نماید.
باید هنر و ادبیات به زبان کوردی خلق شود
[با توجه به شرایط و زمینه کنونی] هنرمندان کوردی که خالق هنرهای کوردی هستند، هنرمندانه عمل میکنند. اما اگر به زبان ترکی خالق آثار هنری باشند این هنر و ادبیات نمیتواند در قالب هنر و ادبیات کوردی قرار گیرد. احتمال دارد که این ادبیات به مبارزه کمک کند، اما به عنوان یک اثر هنری و ادبیات هنری قلمداد نمیشود. به همین منظور لازم است که حتما این هنر و ادبیات به زبان کوردی خلق شود. مبارزه علیه قتلعام و پاکسازی از این طریق امکانپذیر میگردد. باید بر اساس واقعیت کوردستان، زبان تبلیغات و درام و فیلم نیز زبان کوردی باشد. باید بدون هیچ مسامحهای هنر و ادبیات به زبان کوردی خلق شود. به منظور پیشرفت و توسعه باید از تمامی امکانات استفاده به عمل آمده و تمامی اقدامات مرتبط به آن مورد تشویق قرار گیرد. ترانهخوانی و آواز کوردی در مبارزه علیه آسیمیلاسیون بسیار مهم ارزیابی میگردد. لازم است هنرمندان علوی به زبان کوردی آوازهای هنرمندانه و زیبایی را خلق کنند، خوانندگان کورد نیز بدون هیچ مسامحهای باید به زبان کوردی آثار خود را خلق کنند. باید تمامی نهادها و سازمانهای کوردی را برای انجام فعالیتهای فرهنگی تشویق کرد.
همچنین یکی از ویژگیهای دیگر این اقدام، اینست که باید هنرمندان کورد، هنر خود باید با لباسهای ملی خود خلق و اجرا کنند. زیرا موجودیت کوردها انکار شده و بسیاری از ویژگیهای فرهنگی کورد دچار قتلعام و پاکسازی واقع شده است. از این نظر باید تمامی کوردها با پوشش و لباس ملی خود این تمایز را نشان دهند. باید در درجه نخست این تمایز باید در میان کودکان و جوانان خود را به نمایش بگذارد. این ایجاد تمایز به معنای نژادپرستی نیست. بلکه نشاندهنده غنای منابع فرهنگی بشری است. هنرمندان علیه پاکسازی نژادی کورد، برای تداوم موجودیت کوردها مبارزه نموده و این بزرگترین وظیفه اصلی آنان به شمار میرود. به همین دلیل است که در اجراهای هنری، نشان دادن لباس و پوشش ملی حایز اهمیت است. در زمان اجرای مراسم و ترانه، به صحنه بردن تئاتر و در تمامی فرصتهای مختلف به نمایش گذاشتن هنر کورد با لباس کوردی بسیار مهم و معنادار خواهد بود.
هنر و ادبیات باید از زبان حاکمیت پاک شود
باید هنر و ادبیات از زبان حاکمیت پاک شود. لازم است که بدون هیچ مسامحهای خط آزادی زنان که از سوی رهبر آپو مطرح شده است، در موضوعات اصلی هنری بازتاب داده شود. پیشبرد مبارزه آزادیخواهانه زنان، ذهنیت حاکم مردسالارانه و بی اثر کردن سیستم، از جمله وظایف مهم و سترگی است که بر دوش هنرمندان و ادیبان است. اصلیترین وظیفه هنر و ادبیات اگر تطور و تغییر جامعه باشد، آنزمان است که باید آزادی زنان نیز یکی از آرزوهای اساسی هنر و ادبیات باشد. زمان پویش و تغییر اجتماعی، زمان فوران هنر و ادبیات است. اگر امروزه آزادی زنان پیشاهنگی و رهبری انقلاب و دینامیزم اجتماعی را عهدهدار شده است و به روح آن تبدیل شده است، باید در هنر و ادبیات و آزادی زنان و تغییرات اجتماعی نیز رسالت خود را نشان دهد.
به عنوان نتیجه، باید مسائلی مطرح شوند. زمانیکه موضوع اصلی، به مسئله کورد تبدیل میشود، تلاشها و مبارزات فرهنگی-هنری کورد نقش بسیار مهمی را مییابد. زیرا کوردها زیر چنگال نابودگرانهای قرار گرفتهاند که واقعیت ملی ما را هدف قرار داده است. با نابودی و قتلعامی روبرو شده اند که در هیچ جای جهان نمونهای برای آن نمیتوان یافت. این قتلعام و نابودی باید در نزد سیاستمداران تا روشنفکران، ادیبان، هنرمندان، جوانان و زنان معنای خود را یافته و در مبارزه آنان علیه این نابودی، واجد نقش باشد. در مواجهه با حملات نابودگرانهای که صدها سال است ادامه دارد، باید مبارزه گسترش یابد. همزمان، این امر بدین معنی است که مبارزهای برای حفاظت از فرهنگ و موجودیت ما در جریان است. ما تا کنون خلقمان و جوانان ما هزاران شهید تقدیم کردهاند. صدها هزاران نفر دچار شکنجه شدهاند، دهها هزار نفر زندانی شدهاند، هزاران روستا و شهر را نابود و ویران کردهاند. این حملات سنگین همچنان ادامه دارند. علیه این حملات، در هر چهار بخش کوردستان، در اقصی نقاط کوردستان مبارزه همچنان ادامه دارد. و مبارزه برای بقا و موجودیت در صف مقدم این مبارزه قرار دارد. در رابطه با موضوع مبارزه برای موجودیت نیز، مبارزه فرهنگی در صف نخست قرار دارد. در این معنا چنین مبارزهای در درجه نخست با شخصیتهای هنری و ادیب در ارتباط است. شخصیتهای هنری-ادبی نمیتوانند همانند انسانهای عادی جوامع جهانی رفتار کنند. اگر ما شخصیتهای هنری و ادبی هستیم، اگر ما خالقان روح اجتماعی هستیم باید با سیاستمداران و افرادی که مسئولیتی برای خود قایل نیستند ارتباط برقرار کنیم، زیرا شخصیت فرهنگی-هنری نمیتواند در رابطه با جامعه حساسیتی از خود نشان ندهد. آنها وجدان آگاه جامعه هستند. نباید هیچگاه این مسئله را فراموش کنند.
فعالیتهای فرهنگی-هنری فعالیتهای مهم و گرانقدر هستند. باید تلاشهای حافظان ارزشهای اجتماعی را مورد تقدیر قرار داد. اعتقادات و دین در تمامی طول تاریخ به دلیل آنکه حافظان اجتماعی ارزشهای اجتماعی را حفظ کردهاند، ارزشمند قلمداد شدهاند. به همین دلیل است که شخصیتهای فرهنگی-هنری و ادبی برای جامعه بسیار مهم محسوب میشوند، اینان دیهیمی بر سر جامعه هستند. زیرا خالقان اجتماعی بوده و حیات اجتماعی را تداوم میبخشند و جامعه نیز این افراد را برتری میبخشد. جامعه هیچگاه افرادی را که در این راه قدم گذاشتهاند فراموش نمیکند. همگان فراموش میشوند، اما این افراد از یاد نمیروند. بابا طاهر همدانی، احمد خانی، فقی طیران، علی حریری را مگر میتوان فراموش کرد؟ کاراپتیت خاچو، شاکیرو، عایشه شان، مریم خان، مرضیه رزازی، حسن زیرک، آرام تیگران، محمد شیخو، حسن و عیسی جزراوی، آگید جمو، تحسین طه، هوزان دلگش، دلیل دوغان؛ هوزان مزگین، شهید هوزان سفکان، هوزان سرحد، دلیلا، یکتا هرکول، خلیل داغ را مگر میتوان از یاد برد؟ عثمان صبری، شیرکو بیکس، جگرخوین، هیمن موکریانی، ماموستا هژار، محمد اوزون و عبدالله پشیو را مگر میتوان از یاد برد؟ شخصیتهای فرهنگی-هنری را نمیتوان از یاد برد.
بدون گمان در واقعیت کورد و کوردستان مبارزات سیاسی و نظامی در جریان هستند. واقعیت دشمنان نابودگر آنان شخصیتها را وادار به حضور در میدان مبارزه کرد. از طریق این مبارزه که با هزینههای سنگین نیز همراه شده است، انقلابهای سیاسی دمکراتیک و فرهنگی-ملی مهم به سرانجام رسیدهاند. بر این مبنا دستاوردهای بزرگی کسب و ارزشهای بزرگی آفریده شدهاند. اما این مبارزه صرفا با مبارزات سیاسی و ادبی به پیروزی دست نمییابد. در واقع این انقلابهای بزرگ با مبارزات انقلابی در عرصههای فرهنگ، هنر و ادبیات میتوانند کامل شوند. تداوم انقلاب و ابدی بودن آن بدین معنی است.
باید به این مسئله توجه شود، در جریان مبارزه دهها ساله، در زمینه هنر و ادبیات کاستیهای روی داده است. یکی از ابعادی که به رغم هزینههای داده شده از سوی خلق کورد کاستی در مبارزات فرهنگی-هنری است. بدون شک، نمیتوان گفت این مبارزه اصلا روی نداده است. اما به اندازه تحول انقلابیگری این مبارزات صورت نگرفته است. در حالیکه لازم بود هنرمندان و ادیبان این خلق، در شرایطی که تحت ظلم و نابودی فرهنگی قرار داشتتند، آثار هنری خود را در سطوحی که به انقلاب منجر شود، توسعه ببخشند. با نگاهی به تاریخ، میتوان دریافت که در برهههای انقلابی است که فعالیتهای فرهنگی و هنری توسعه مییابند و به پیروزی دست مییابند، همچنین در برهههای پیشرفت انقلاب اجتماعی است که این فعالیتها بازتاب مییابند. ما میبینیم که پیش از آغاز انقلاب، در موقع ظهور انقلاب و بعد از آن آثار هنری و فرهنگی فوران میکنند. سالیان درازی است که در کوردستان چنین رویدادهایی در جریان است. بدین منظور باید شخصیتهای فرهنگی-هنری تلاش بیشتری را از خود نشان داده و آثار هنری خوبی را خلق کنند. در چنین برهههایی خلقمان از شخصیتهای هنری و فرهنگی انتظارات وسیعی دارد.
قابل قبول نیست که گفته شود فرصتهای تحقق فرهنگی-هنری کمی در اختیار دارند. شخصیتهای هنری-فرهنگی از فرصتهای بزرگ هنری-فرهنگی برای تحول انقلابی در جامعه برخوردارند. خصوصا که در ده ساله اخیر کوردستان انقلاب اجتماعی بزرگی را تجربه کرده است و هیچ جای جهان چنین تجربه انقلابی وسیع و عمیقی را از سر نگذارنده است. خلقهای جهان از تغییرات روی داده در سرتاسر کودستان متحیر ماندهاند، این امر نشان میدهد که فرصتهای ایجاد شده تا چه سطحی به حرکت واداشته شده و چه فرصتهای مهمی برای هنر خلق شده است. پیشرفتهای روی داده در کوردستان در تمامی سطوح و بزرگتر از تحولات ایجاد شده ۴۰-۵۰ سال اخیر در کوردستان بودهاند. تغییراتی که طی یکصد سال میتوانستند ایجاد شوند، طی ده ساله اخیر در واقعیت اجتماعی کوردستان قابل تبیین و مشاهده هستند. این گنجینه برای فعالیتهای هنری و فرهنگی روحیهای مضاعف به انسان میبخشد. براین باورم که این شور و شوق را میتوان به شیوهای بسیار خلاقانهای در آثار خلق شده به کار گرفت.
به منظور پیشرفت و تحول فرهنگ-هنر وظایف سترگی بر دوش خلق و تمامی نهادهای ما میافتد. این فعالیتها و اقدامات بسیار ارزشمند و گرانقدر هستند. تلاشهایی در راستای خلق اجتماع هستند. ارزشها بنیادین اخلاقی اجتماعی و خروش حیاتی هستند که از سوی شخصیتهای فرهنگی-هنری خلق و آفریده میشوند. خلق زیبایی و خیر به شمار میروند. در این معنا تمامی سازمانها در هر زمینهای باید به فعالیتهای فرهنگی و هنری خود ارزش و معنا بدهند. برای پیشرفت آن نیز باید حمایتهای لازم در پیش گرفته شوند. باید کمکهای لازم به هنرمندان داده شود.
اگر ترانه خوانان؛ گروههای کر و خوانندگان ما در هر زمینهای از حیات اجتماعی، در سطح اخلاق و احساسات موجودیت خود را به نمایش بگذارند، در زمینههای ادبیات، رمان، شعر و تئاتر، روح خلقمان را با آثار بزرگ غنا بخشند، آنزمان است که حیات دمکراتیک و آزاد ما بیش از پیش به قدرت دست یافته و منسجمتر خواهد شد. بدون تردید خلقمان در این سرزمین با طنین صداهای تاریخی خود، با دهل، سرنا، دف، شمشمال و نی و تنبور، با رقصهای رنگارنگ و متنوع خود، تمامی احساسات خود را متجلی خواهد ساخت.
در همین زمینه:
♦ در مقابله با مدرنیته کاپیتالیستی، هنرمندان حافظان جامعه هستند (١)
♦ هنرمندان در مقابله با مدرنیته سرمایهداری مدافعان جامعهاند (٢)
* عضو هیات اجرایی کنفدرالیسم جوامع کوردستان (ک.ج.ک)